تدفین مردگان
بروزرسانی شده در تاریخ: ۵ اسفند ,۱۳۹۳
تدفین مردگان:
تدفین جنینی
مزارها میتوانند تراکم جمعیت در یک منطقه و نوع زیست آنها در زمانهای مختلف را مشخص کنند.
شکی نیست که پس از مرگ، برای جلوگیری از به وجود آمدن بیماریهای مختلف جسد متوفی باید به نحوی از بین برده شود. به این علت مکانهایی برای از بین بردن جسد به وجود میآیند که عمدتا گورستان نام میگیرند. نحوه تدفین نشان از فرهنگ و عقاید هر ملتی دارد. مثلا در کشور هندوستان بطور عمده اجساد سوخته میشوند، در کشور ژاپن نیز همینطور. در اکثر کشورها، اجساد در داخل زمین دفن میشوند. دو روش دفن کردن و سوزاندن، روشهای رایج در از بین بردن اجساد هستند. محلهایی که اجساد در آنجا دفن میشوند گورستان نام میگیرد. این گورستانها معمولا چه در درون شهر و چه بیرون از آن، نشان از وجود زندگی در مقطعی خاص دارند. امروزه گورستان در خارج از شهر و در مجاورت آن ساخته میشود مانند بهشتزهرا که نزدیک شهر تهران برای ساکنان آن ساخته شده است. البته مزارهایی نیز به صورت پراکنده در کنار امامزادهها، مثل امامزاده طاهر یا گورستانهای کوچکتر مانند گورستان ظهیرالدوله یا ابنبابویه نیز در داخل شهر دیده میشوند که شاید روزگاری در حومه آن قرار داشتهاند اما به مرور در اثر بزرگ شدن تدریجی، در محوطه داخلی شهر قرار گرفتهاند.
اما وضعیت گورستان در قرون گذشته،
تدفین جنینی
مزارها میتوانند تراکم جمعیت در یک منطقه و نوع زیست آنها در زمانهای مختلف را مشخص کنند.
شکی نیست که پس از مرگ، برای جلوگیری از به وجود آمدن بیماریهای مختلف جسد متوفی باید به نحوی از بین برده شود. به این علت مکانهایی برای از بین بردن جسد به وجود میآیند که عمدتا گورستان نام میگیرند. نحوه تدفین نشان از فرهنگ و عقاید هر ملتی دارد. مثلا در کشور هندوستان بطور عمده اجساد سوخته میشوند، در کشور ژاپن نیز همینطور. در اکثر کشورها، اجساد در داخل زمین دفن میشوند. دو روش دفن کردن و سوزاندن، روشهای رایج در از بین بردن اجساد هستند. محلهایی که اجساد در آنجا دفن میشوند گورستان نام میگیرد. این گورستانها معمولا چه در درون شهر و چه بیرون از آن، نشان از وجود زندگی در مقطعی خاص دارند. امروزه گورستان در خارج از شهر و در مجاورت آن ساخته میشود مانند بهشتزهرا که نزدیک شهر تهران برای ساکنان آن ساخته شده است. البته مزارهایی نیز به صورت پراکنده در کنار امامزادهها، مثل امامزاده طاهر یا گورستانهای کوچکتر مانند گورستان ظهیرالدوله یا ابنبابویه نیز در داخل شهر دیده میشوند که شاید روزگاری در حومه آن قرار داشتهاند اما به مرور در اثر بزرگ شدن تدریجی، در محوطه داخلی شهر قرار گرفتهاند.
اما وضعیت گورستان در قرون گذشته، همچنین نوع تدفین و نحوه قرار گرفتن جسد در گور بیانگر فرهنگ مردمی است که در موقعیت مکانی و زمانی خاصی قرار داشته و زندگی میکردهاند.
در ایران و شاید در خیلی از جاهای دیگر به وسیله تحقیق بر روی گور و گورستانهای باستانی یافت شده، نوع زندگی، فرهنگ و آداب و رسوم ملل قابلیت بررسی و پژوهش مییابند.
در کشور ما با توجه به سابقه قدمتی آن، گورستانهای باستانی زیادی وجود دارند که به مرور بر اثر یک حادثه و اتفاق یا بر پایه مستندات قبلی کشف و مورد بررسی قرار میگیرند.
به وسیله همین پژوهشها ما با نوع زندگی مردمی که پیش از ما در این سرزمین میزیستهاند میتوانیم آشنا شویم.
یکی از بزرگترین گورستانهای پیش از تاریخ کشور، بنا به گفته گروه فرهنگی علمی باستانشناسی سازمان میراث فرهنگ کشورمان، گورستان «آق اولر» در منطقه تالش استان گیلان است. نوع و بزرگی مقبرهها که به صورت مگالتیکی سنگیکلان است بیانگر نفوذ و حضور تمدن سکایی در این منطقه است که با کمک بررسیهای به عمل آمده به زمانی بسیار قبلتر از آغاز عصر آهن تا دوره ساسانی باز میگردند.
جای تعجب ندارد اگر تعداد این گورستانها در شمال کشور بخصوص گیلان زیادتر باشد، چرا که نزدیکی به دریاچه خزر و آب و هوایی معتدل و مرطوب همواره برای سکنی گزیدن یکی از اولین موارد انتخابی بودهاند.
یکی دیگر از گورستانهای باستانی گیلان در روستای خاص کول قرار دارد که علاوه بر گورهای پس از هخامنشی کشف شده، تعداد ۹ گور نیز یافت شدهاند که طی بررسیها با توجه به هدایای داخل قبور و البته نوع تدفین، این گمان وجود دارد که این گورها نیز مربوط به دوره هخامنشی بوده باشد.
تعداد شش عدد از آنها مربوط به کودکان زیر ۱۵ سال است و به صورت چمباتمه یا طاقباز دفن شدهاند.
در روستای «چره» نیز که از روستاهای شمالی کشور است گورستانی کشف شده است که سن تخمینی اجساد بین ۲۰ تا ۳۰ سال گمان میرود و ابزار تدفین شده با آنها، شامل آلات جنگی مانند سرنیزه و خنجر است که برخلاف ظروف سفالی دفن شده در روستای خاص کول هستند.
گورستانی نیز با قدمت تخمینی سه هزار ساله و با مساحتی تقریبا به اندازه بهشتزهرای تهران در بخش غربی استان گیلان در تالش کشف شده است که یافتن دست نوشتهیی به زبان اوراتویی بر اهمیت آن میافزاید. گرچه بنا به محیط مرطوب گیلان و با توجه به این مساله که خانهها احتمالا از چوب بودهاند، جستوجو برای تشخیا نوع معماری آن زمان در این مکان کمی مشکل به نظر میآید ولی اخیرا پیدا شدن تنور و دیوارههای خشتی این مساله را مورد تردید قرار داده است.
تا مدتهای مدیدی حوزه سفید رود و سد منجیل به علت وجود سرو هزار سالهاش شناخته میشده اما امروزه بررسیهای باستان شناختی و وجود گورستانهای باستانی و سردابههای تاریخی و تپههای باستانی کشف شده، قدمتی بیش از هزار سال را برای این مکان پیشنهاد میدهند که نشان از حضور دیرباز جمعیت انسانی در نواحی شمالی کشور میدهد.
یکی دیگر از مکانهایی که امروزه از نظر باستانشناسی حرف اول را میزند، شهر سوخته با گورستانی دارای سی تا چهل هزار گور است که در ۵۶ کیلومتری شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل به زاهدان قرار داشته و قدمتی در حدود ۵۰۰۰ سال برای آن تخمینزده میشود.
این شهر در آتشسوزی در دوره زمانی بین سالهای ۲۷۵۰ تا ۳۲۰۰ قبل از میلاد از بین رفته و نام خود را نیز امروزه از این آتشسوزی دارد. در کاوشهای صورت گرفته در گورستان این شهر، مشخص شده که مردمان آن زمان مردگان خود را به صورت چمباتمه در گور نهاده و در کنار وی اشیایی نیز قرار میدادهاند که بیانگر اعتقاد این مردم به زندگی پس از مرگ بوده است.
با توجه به وجود جمجمههای بزرگ ناشی از وجود بیماری هیدروسفالیک به نظر میرسد که مردم این شهر بسیار پایبند ازدواجهای فامیلی بودهاند و همچنین وجود اسکلتهایی با مهرههای دارای چسبندگی، نظریه کار سنگین در این شهر را مطرح میکند که به یک میزان در زن و مرد دیده شدهاند. یکی از گورهای کشف شده متعلق به فردی است که نحوه تدفین آن به صورت سروته و علت مرگ نیز فرورفتن شیئی نوکتیز به سر بوده است که شاید نوعی از روشهای اعدام در آن زمان بوده و عمل تدفین سرو ته نیز به نوعی بیانگر اعتراض مردمی به فرد خاطی و در واقع رفتن به دنیای دیگر با وضعیتی نامطلوب است.گور دخمه یکی از اشکال گور است که بیشتر در دوران هخامنشی دیده شده و برپایه اعتقادات آن دوران مبنی بر پاک نگاهداشتن خاک و در واقع عناصر اربعه بوده که اجساد در مکانهایی سرباز قرار گرفته و توسط حیوانات از بین برده میشدهاند. با این وجود اخیرا یک روستای هخامنشی در منطقه سد سیوند تنگه بلاغی که در ۹ کیلومتری پاسارگاد واقع شده، کشف شده که گور افراد زیسته در آن در اطراف روستا بوده و نحوه تدفین آنها با توجه به اینکه معمولا هخامنشیان گورهای خود را به صورت گور دخمه میساختهاند تفاوت داشته و مردم دامنه کوه را برای گورستان انتخاب کردهاند. گرچه نحوه تدفین که به صورت چمباتمهیی بوده و جسدها به صورت جنینی در خاک قرار گرفتهاند که این نوع تدفین در دوره عصر آهن رایج بوده ولی ظروف مکشوفه زمان را دوران هخامنشی اعلام میکند.
در ۵۱ کیلومتری شهر سمنان نیز گورستان باستانی خرند به علت سالم ماندن اسکلتها از اهمیت خاصی برخوردار است. نوع قرار گرفتن دسته سفالهایی که در گور گذاشته شدهاند نشان میدهد که اجساد با دست راست در داخل گور قرار میگرفتهاند و در درون ظروف سفالی کنار آنها با توجه به پیدا شدن استخوان ران گوسفند، این گمان میرود که حیات پس از مرگ جسم برای این قوم اهمیت بسزایی داشته است. در این گورستان، گور ۵ مرد که به صورت طاقباز و در کنار هم دفن شدهاند کشف شده که در سمت راست آنها سرنیزهیی قرار گرفته و خنجری هم به کمر دارند و سرهایشان روی کتف راست خم است که این مشابهت در نوع تدفین نشان میدهد احتمالا بین مرگ آنها، همزمانی بوده و با آیینی خاص دفن شدهاند.
گورهایی نیز در منطقه گنداب در نزدیکی خرند یافت شدهاند که آنها نیز به صورت چمباتمهیی بوده و سلاحهای دفن شده با آنها بیانگر این است که در دومین عصر دوره آهن یعنی ۸۵۰ تا ۱۲۵۰ پیش از میلاد در این محل جنگ و درگیری انجام شده که به مرور به صلح انجامیده است. تفاوت سلاحهای کشف شده در این گورها با گور آن پنج مرد در خرند و همچنین نوع قرار گرفتن در گور میتواند بازگوی تفاوت زمانی بین این افراد باشد.
یکی از مواردی که شاید برای پایتختنشینان جالب باشد، وجود گورستانی باستانی در تپههای قیطریه است.
تهران با آنکه پیشینهیی ۲۰۰ ساله دارد اما در بررسیهایی که پس از آذر ۱۳۴۷ در تپههای قیطریه صورت گرفت، برای آن قدمت ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد تخمین زده شد. در حدود ۳۵۰ گور باستانی در ۸۰۰۰ متر مربع که به صورت تدفینهای یک نفره و دو نفره و به شکل جنینی دفن شده بودند، کشف شدند که برای دفن آنها جهت خاصی در نظر گرفته نشده بود. تعدادی از آنها به پهلوی چپ دفن شدهاندکه شاید زمان دفن را به هنگام طلوع آفتاب نشان میداده و تعدادی هم به پهلوی راست و چیزی در حدود ۱۰ درصد به صورت چمباتمهیی و نیز تعدادی هم به پهلو و به گونهیی که صورتشان رو به آفتاب نیمروز باشد دیده میشوند. در کنار این اجساد اشیایی مانند انگشتر، کارد، گوشواره و سنجاق سر و… پیدا شده است که اعتقاد پس از مرگ آنها را تایید میکند و همچنین سفالهایی که رواج صنعت سفالگری موسوم به سفال خاکستری در آن زمان را نشان میدهد.
از روی آثار باقیمانده میتوان نتیجه گرفت که قومی مهاجر از مسیری که بعدها جاده ابریشم نام گرفت به تهران کنونی وارد شده و با مردمانی که از نظر تمدن دارای پیشرفت درخور توجه بودهاند، درگیری پیدا کرده و پس از غلبه بر آنها، خانههای خود را بر ویرانههای قوم پیشین بنا نموده و بعدها نیز این منطقه را به گورستان تبدیل کردهاند.
در تحقیق گروهی باستانشناسان ژاپنی در کوهپایههای گیلان و منطقه املش، جمجمههایی یافته شدهاند که با جمجمههای کشف شده در تپههای قیطریه، مشابهت ژنتیکی دارند و این گمان میرود که یا این قوم نیز بر اؤر برخورد با اقوام دیگر به سمت شمال کشور رانده شدهاند یا به صورت ییلاق و قشلاق به سمت شمال کشور تردد داشتهاند.
در گذشته نیز، بزرگان به تصور به یاد ماندن، برای خود دستور ساخت مقبرههایی میدادهاند که تعدادی از آنها امروزه نیز موجودند . که این مزارها خارج از سیستم گورستانی بوده و معمولا دارای سنگ قبرهای مخصوص بودهاند که در برابر پدیدههای طبیعی مقاومت بیشتری داشته باشند اما از نظر نوع تدفین، با توجه به اعتقادات مرسوم و رایج، با قوم همزمان خود مطابقت لازم را دارا هستند.