بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی
بروزرسانی شده در تاریخ: ۱ خرداد ,۱۳۹۸
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی، مجموعهای از آرامگاههای بزرگان، مشایخ و سلاطین صفوی و فضاهای آیینی و عبادی واقع در اردبیل و از آثار ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو میباشد. سابقه بخشهایی از این بنا به دوره خود شیخ صفی الدین و سابقه بخشهایی از آن به زمان دیگر شاهان صفوی و فرزندان شیخ صفی میرسد. در این محوطه علاوه بر مقبره شیخ صفیالدین اردبیلی، مقبرههای شاه اسماعیل اول (نخستین پادشاه صفویه) و همسر شاه اسماعیل (مادر شاه طهماسب) نیز قرار دارد. قسمتی از این بنا مزار کشته شدگان جنگهای شیروان و چالدرانمیباشد.
این بقعه حاوی دهها اثر بدیع در مضامین مختلف رشتههای هنری است که از آن جمله میتوان به عالیترین نوع کاشی کاری معرق و مقرنس و گچبری کتیبههای زیبا و نفیس و خط خطاطان بزرگ دوره صفوی (میر عماد، میر قوام الدین، محمد اسماعیل و…) منبتهای ارزنده، نقره کاری، تذهیب و طلاکاری، نقاشی و تنگ بری و غیره اشاره کرد. این اثر از ساختار معماری فخیمی برخوردار است که گرد هم آمدن فضایل هنری نام برده، آن را در مجموعههای تاریخی ایران شاخص و متمایز نمودهاست.
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی
سابقه بنا
سابقه بخشهایی از این بنا به دوره خود شیخ صفی الدین (۶۵۰ـ۷۳۵)، عارف نامی ایرانی، و فرزندان وی، شیخ صدرالدین موسی و خواجه علی سیاهپوش، میرسد. به نوشته منابع، منزل و خانقاه شیخ صفی در همین مکان بود، و بنابر وصیّت خود او، جنازهاش را در اتاقی جنب خلوتخانه و باغچه و حوضخانه دفن کردند و بر قبر وی بنایی ساختند.[۷] از آن پس این مکان اهمیّت و قداست یافت و شماری از مشایخ و محارم خاندانصفوی و نیز شاه اسماعیل اول (حک: ۹۰۷ـ۹۳۰) و گروهی از قربانیان جنگهای شیروان و چالدران در جوارمرقد شیخ دفن شدند. از زمان شاه طهماسب اول (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴)، ساختمان بقعه توسعه یافت و محل امن و بست، نیز به حساب آمد که برای ورود به آن، مراحل و مراتب هفتگانه طریقتی درنظر گرفته شد.
اجزا و عناصر معماری بنا
مجموعه آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی از اجزا و عناصر معماری ویژه ای تشکیل یافته است که عبارتند از:
سر در ورودی
ورودی بقعه در جبهه شرقی میدان عالی قاپو قرار دارد که درِ دو لنگه چوبی آن به حیاط بزرگ باز میشود. در مقابل این سردر، در جانب غربی همین میدان، سردر اصلی بقعه به نام عالی قاپو قرار داشته است که در دوران شاه عباس دوم[۸] به دست یوسف شاه بن ملک صفیا ساخته شده بود. به استناد کتیبه معرّق بدنه این سردر، که در انبار بقعه نگهداری میشود، کاشیکاری آن را اسماعیل بن نقّاش اردبیلی در ۱۰۵۷ انجام داده است. این سردر در ۱۳۲۱ش. به کلی برچیده شد.[۹]
حیاط بزرگ
در مدخل غربی بقعه، حیاطی مشجّر و مستطیلی به ابعاد حدود ۹۳*۵ر۲۶ متر قرار دارد که در واقع حائلی است بین در ورودی و هسته مرکزی مجموعه. در دو جناح آن دو حوض سنگی هست که احتمالاً یادگار دوره صفوی است. دیوارهای آجری این حیاط، که روی ازاره سنگی بنا شدهاند، طاقچهها و طاقنماهایی دارند.
راهرو میانی یا صحن کوچک
در ضلع شرقی حیاط مشجّر بزرگ، سردر و دری کوچک، که با گچ و آجر رسمی بندی شده، به راهروی به ابعاد ۵۰ر۱۴*۷۰ر۵ متر باز میشود. این سردر از آنِ دوره قاجار است که به جای سردر قدیمتر دوره صفوی ساخته شده است. رواقها و طاق نماهای دیوارهای جانبی این صحن با گچبریهای زیبایی قاب بندی و پشت بغلها و لچکیهای آن با کاشیهای معرّق پوشیده شده است. درقسمت جنوبی این راهرو دری تعبیه شده که به چله خانه جدید راه دارد.
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی
چله خانه جدید(قربانگاه)
این بنا که احتمالاً قدیمی ترین عنصر مجموعه است، بیشتر از دیگر بخشها آسیب دیده و در حال حاضر حیاطی متروک و مربع شکل است که در جبهه غربی آن، حجره هایی با نمای آجری و طاق قوسی وجود دارد. در شمال غربی چلّه خانه و در یکی از حجرات که سقف آن ریخته است، بقایای پلکانی آجری به چشم می خورد که به طبقه فوقانی راه می برد، از این رو به نظر می رسد که چلّه خانه در گذشته طبقه فوقانی نیز داشته است. با توجه به نام و ترکیب ظاهری این بنا می توان آن را بخشی از خانقاه خود شیخ صفی دانست که به مراسم آیینی و چله نشینی و بیتوته دراویش اختصاص داشته است.[۱۰] اطلاق نام قربانگاه به این مکان نیز از آنجاست که این محل بعد از دوره صفویه و پس از ویرانی به صورت قربانگاه در آمد؛ چنانکه اطلاق واژه جدید به این فضا نیز از آنروست که چله خانه قدیمی تری هم وجود داشته که امروز به صورت حجره هایی دو طبقه در جبهه شمال غربی صحن اصلی واقع شده است.
مدخل صحن اصلی یا سردر عباسی
این سردر که در عرضِ شرقی راهروِ میانی واقع شده، از نوک با مقرنسهای بر روی هم تزیین شده و در پایانِ قسمت کاشیکاری شده آن و محلّ اتصال به درگاهِ سنگی، بر کتیبهای کاشیکاری، نام شاه عباس و تاریخ ۱۰۳۶ نقش بسته است.
صحن اصلی یا حیاط داخلی
این صحن، که به نام حیاط قندیل خانه نیز شناخته میشود، محوطهای است مستطیل شکل به ابعاد بالغ بر ۵ر۳۰*۱۶ متر که با تخته سنگهای صاف و صیقلی مفروش است و در مرکز آن یک حوض سنگی کم عمق گلبرگی شکل با دوازده تَرک (شاید به نشانه دوازده فرقه قزلباش و یا دوازده امام شیعیان) تعبیه شده است. در گذشته یک حلقه چاه آب نیز در کنار این حوض وجود داشته که آب آن را تأمین میکرده، [۱۱] اما اکنون روی این چاه را پوشاندهاند.
ضلع غربی حیاط که سردر عباسی در آن قرار دارد، یک دیوار سراسری و طاق نمادار آجری است که با کاشیهای معرّق تزیین شده است. این دیوار در قسمت شمالی به حجرات کوچک دو طبقه با سقف کوتاه ختم میشود که احتمالاً محل چلّه خانه قدیم بوده است. پنجرههای مشبّک کاشی، به شیوه گره چینی، نور لازم را به داخل اطاقها میرساند.
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی
جنّت سرا
در ضلع شمالی صحن اصلی، ایوانی با در بزرگ چوبی اُرسی مشبّک قرار دارد. در شمال این ایوان، که به مثابه شاه نشین است، درِ اُرسی دیگری تعبیه شده که به ساختمانی گنبددار و هشت ضلعی موسوم به جنّت سرا باز میشود. بر دیوارههای شمالی و غربی جنّت سرا درهایی برای راهیابی به اطاق های مجاور نصب کردهاند.[۱۲] درباره ساختار نخستین این بنا و تحولات و نیز کاربرد آن اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی پنداشتهاند که این بنا از همان ابتدای ساخت(احتمالاً ۹۴۳ـ۹۴۷)گنبدی داشته [۱۳] و محل سماع درویشان بوده است، اما اولئاریوس که مشاهدات خود را از این بقعه در دوره صفویه بدقت نقل کرده، از گنبد جنّت سرا سخنی نگفته است؛ چنانکه دلاواله [۱۴] نیز که در همان دوره بقعه شیخ صفی را دیده، جنّت سرا را مسجدی بیسقف خوانده است. ظاهراً جنّت سرا پس از آنکه شاه عباس اشیای گرانبها و کتابهای کتابخانه سلطنتی را به بقعه اهدا کرده، به صورت کتابخانه درآمده است.[۱۵] احتمالاً در اوایل قرن سیزدهم سقفی مسطّح با شانزده ستون چوبی بر روی پایههای حجّاری شده برای جنّت سرا ساخته شده است.[۱۶] سقف دوره قاجاری نیز چند دهه قبل به کلّی ویران شده و در سالهای اخیر گنبدی آجری به شیوه سنّتی بر فراز آن ساختهاند که بزرگ ترین گنبد مجموعه به شمار میآید.