Prime companies that produce ‘’write my essay for me’’ service

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۰ دی ,۱۳۹۵

Prime companies that produce ‘’write my essay for me’’ service

They already have authors from the United States and through the United Kingdom. This is really important, just because a customer can select British Usa or Language You/K when obtaining an essay.http://essay.education/professional-essay On the whole, they might produce you any papers you are looking for. What you need to do is usually to supply needed advice and wait around. Yet another excellent problem is a supply time. A client could get finalized an essay in three hours.

The sustain workforce is both equally decent. They are local English audio system as well. Best of all are their doing business a lot of time. They do the job continuously (24/7). ادامه مطلب

تخریب و باز هم بی فرهنگی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

تخریب اثر باستانی به بهانه یافتن گنج:

محوطه باستانی مفیدی که دارای ۵۸ سنگ نگاره بود و بر اساس مطالعات باستان شناسان ۱۰ تا ۱۲ هزار سال قدمت تاریخی داشت چند روز پیش توسط حفاران غیرمجاز به بهانه یافتن گنج یا کشف معدن تخریب شد.

خبرگزاری مهر: محوطه باستانی مفیدی که دارای ۵۸ سنگ نگاره بود و بر اساس مطالعات باستان شناسان ۱۰ تا ۱۲ هزار سال قدمت تاریخی داشت چند روز پیش توسط حفاران غیرمجاز به بهانه یافتن گنج یا کشف معدن تخریب شد.

در تازه‌ترین اخبار معاون میراث فرهنگی استان یزد از شناسایی عاملان این تخریب خبر می‌دهد.

سنگ نگاره های مزرعه مفیدی اردکان توسط انجمن حامیان میراث کهن اردکان در سال ۸۸ شناسایی شد و پس از آن، در تاریخ ۲۷ اسفند ماه سال ۱۳۸۸ به شماره ۲۷۴۰۸ به ثبت ملی رسید.

۷۲-۱
این سنگ نگاره ها بر تکه هایی از سنگ صخره ای در فاصله نزدیک به ۶۰ کیلومتری شهر اردکان قرار داشت. اما به دلیل ناتوانی اداره کل میراث فرهنگی استان یزد در تامین امنیت و حفاظت از آن، وجود این محوطه به منظور عدم آگاهی سودجویان از مکان دقیق آن چندان اطلاع رسانی نشد.

۷۲-۲
نقوش بز کوهی بعد از تخریب
با این حال دوستداران میراث فرهنگی هشدارهای لازم را بارها به صورت شفاهی و مکاتبه ای در مورد حفاظت از این منطقه اعلام کرده بودند، اما پاسخ قانع کننده ای دریافت نکردند.

۷۲-۳
سنگ نگاره بزکوهی قبل از تخریب
میراث دوستان نیز برای حفظ و نگهداری این سنگ نگاره ها دو راه حل پیشنهاد دادند. گروهی با توجه به سوابق قبلی و همچنین محدودیتهای سازمان میراث فرهنگی در حفظ و نگهداری این آثار اصرار بر انتقال این سنگ نگاره ها به مکانی مناسب در شهر اردکان داشتند.
برخی دیگر نیز با توجه به اصول جهانی میراث فرهنگی و محوطه های تاریخی بر باقی ماندن آثار در محوطه اصلی و عدم جابجایی آنها و لزوم حفظ و نگهداری در محل تاکید داشتند که با تخریب این سنگها متاسفانه فرصتها بر باد رفت.

۷۲-۴
محوطه بعد از تخریب
چرا که چند روز پیش عده ای ناآگاه با بیل مکانیکی و لودر محوطه پیش از تاریخ مفیدی را به طور کامل ویران و با خاک یکسان کردند.

۷۲-۶
برخی بر این عقیده هستند که این افراد به بهانه یافتن گنج در پس این سنگ نگاره ها بودند و برخی دیگر با توجه به معدن خیز بودن منطقه و فعالیت معادن مختلف بزرگ و کوچک در اطراف آن و فعالیتهای قانونی و غیرقانونی معدن یابان، گمان بردند که شاید این افراد برای یافتن معدن، کل محوطه را با بیل مکانیکی کندوکاو کرده اند.

۷۲-۷
سامان کارگر، معاون میراث فرهنگی استان یزد در این باره گفت: این تخریب و جابه جایی سنگ ها در محدوده ۶ در ۲۰ متر انجام شده است اما گروهی از باستان شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی این موضوع را به صورت کارشناسی بررسی می کنند.

وی با اشاره به وجود محدوده کاوش معدن و ترانشه های اکتشافی معدن در این محوطه گفت: به احتمال زیاد، مخرب محوطه تاریخی مفیدی قصد سرقت سنگها و نقوش را نداشته بلکه هدفش کشف معدن بوده است با این حال یافتن گنج و آثار تاریخی نیز شاید دلیل دیگر وی بوده باشد.

کارگر گفت: علت تخریب، سرقت سنگ های تاریخی، میزان تخریب و محدوده تخریب شده جزو مواردی است که اداره میراث فرهنگی استان یزد آن را بررسی می کند. همچنین باستان شناسان نیز به دنبال پاسخ این سوال هستند که آیا سنگهای منقوش دیگری، زیر آوار مانده اند یا آنها هم مخدوش شده و به سرقت رفته اند.

وی از پیگیری های حقوقی در این باره خبر داد و افزود: عوامل این تخریب شناسایی شده اند.

کارگر درباره اینکه چرا به هشدارهای دوستداران میراث فرهنگی مبنی بر حفاظت از این محوطه تاریخی دور از دسترس توجه نشده است تا شاهد تخریب کل محوطه نباشیم گفت: محوطه های تاریخی زیادی در اردکان و یزد وجود دارد.

معاون میراث فرهنگی یزد درباره امکان انتقال سنگ نگاره ها برای حفاظت بیشتر هم توضیح داد: برخی از سنگ نگاره ها درشت هستند و امکان جابه جایی آنها وجود ندارد . این کار اجرایی و منطقی نیست. ضمن اینکه باید آثار تاریخی تا جای ممکن در محوطه های خود باقی بمانند اما می توان پیشنهاد کرد که مدیریت های محلی برای حفاظت از آثار بومی و غیر قابل دسترس، کمک کنند.

۷۲-۸
با این حال سازمان میراث فرهنگی ماجرا را پیگیری و به مراجع قضایی شکایت کرده است و عامل تخریب این محوطه تاریخی تحت تعقیب قرار دارد هر چند که این اقدامات نوش دارو پس از مرگ سهراب است.

هنر ریتون سازی در ایران باستان

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

هنر ریتون سازی در ایران باستان:

ریتون چیست؟
در لغت نامه دهخدا کلمه تکوک معادل با ریتون ذکر شده است و چنین آمده که: تکوک چیزی بود زرین یا آهنین به صورت گاو یا ماهی یا مرغ و بدان شراب خورند. در فرهنگ لغت فرس اسدی، ریتون ظرفی باشد که آن را از طلا ونقره یا از گل، بصورت جانوران،خصوصابه صورت شیر سازند وبدان شراب خورند.
درکتاب (ماد هخامنشی اشکانی ساسانی)بیان شده: «ریتون که یک واژه یونانی است معمولا به ظرفی اطلاق می شود که بخش قدامی انسان و یا حیوان و از یک ظرفی به شکل شاخ که در قسمت تحتانی ظرف به هم متصل می شوند تشکیل می گردد. این نوع ظرف که هی تیت ها(HITIT )از آن به نام بیبرو(Bibrau)در اسناد تاریخی خود یاد نموده اند.»

ساغر یا جامی که در فارسی به کار می رود در اصطلاح علم باستان شناسی با عنوان ریتون (Rhyton ) مطرح است که ایرانیان در دوران باستان با شکلی خاص و مهارتی تمام آن را می ساختند. ظروفی که انتهای آنها به شکل سر حیواناتی مانند شیر‍‍ ببر، گوزن، آهو، اسب، گاونر، بز وحشی و… با اندازه های متفاوت بوده است.
شاید ساخت این جامها با شکلهای خاص به ابنیه و کاخهایی که مادها، پارتها و پارس ها در آن سکنا داشتند. هم خوانی داشته باشد که کامل کننده روه بلند پروازآنان را دوچندان جلوه میداد ودلیل دیگرساخت این جام ها درکتاب(هنرفلزکاری درایران) آمده است « که ایرانیان درعهد کهن ظروف را به شکل کله جانوران قوی بنیه می ساختند و براین باوربودندضمن نوشیدن از این جام ها زوروقوه جانوربه آنها منتقل میشود.»
به نظرمیرسدکه این دلیل بیشتربا باورها و عقاید آریایی ها سنخیت داشته است چرا که در ساخت کاخ ها استفاده از مجسمه حیوانات عظیم الجثه و خارق العاده (گریفون ها) GRIFFON بیانگر عظمت اریایی ها بوده و نیز جنبه محافظت ازکاخ ومعابدراداشته است.

● طریقه ساخت ریتون
۱) ساخت ریتون فلزی با چکش:
در این روش شمش یا ورقه مسطح وسردفلزرابه وسیله چکش کاری یا به کاربردن قالب های محدب، یادیگر قالب ها و سایر ابزار فلزکاری به شکل مطلوب ومورد پسند در می آورند.
۲) ساخت ریتون فلزی یا سفالی از طریقه ریخته گری با قالب ریزی:
در این روش ابتدا مدل و قالب شکل ظرف را ازموم می ساختند و تمام یا بخشی ازتزینات لازم را بر روی آن کنده کاری یا حکاکی می کردندوسپس قالب رادرمحفظه ای ازخاک رس بسیارنرم قرار می دادندوروی آن فلزگداخته می ریختند حرارت فلز مذاب موم راذوب میکرد و ظرف بعدازسردشدن پرداخت می شد.برای ساخت ریتون های سفالی ابتداقالب مخصوص باشکلهای مورد نظرازفلز یا چوب ساخته می شد، سپس گل رس رادرقالب قرارمیدادندوپس از خشک شدن ظرف رادرکوره های مخصوص بارنگ های متنوع لعاب می دادند.

▪ اشکال ریتون
درساخت ریتون ها معمولاازطبیعت الهام می گرفتندوباتوجه به حیواناتی که درمحیط اطراف آنان زندگی میکردند وازنظرآنها مظهرزیبایی وقدرت به شمار می آمدند. شکل موردنظررابرای ریتون انتخاب می نمودند.گاهی ذهن خلاق باعث شکل گیری حیوانات تخیلی و غیر واقعی می شد و آن را با نهایت دقت و ظرفیت به منصه ظهور می رساندند و معمولا جانورانی انتخاب می شد که درطبیعت برهمتایان خودبرتری داشتندومظهرقدرت وحکم فرمایی بودندتا بهتر بتوانندقدرت وشوکت طبقه حاکمه راآشکارسازند و یا ویژگی خاصی داشتند مثل شتر که صفت اصلی او بردباری در برابر بی آبی است.
بیشتر باستان شناسان درمحدوده های جغرافیایی اشکال گوناگونی از ریتون ها را کشف نموده اند.
در همدان بیشتر سر شیر و کله قوچ در زیویه کردستان و کوهای سر به فلک کشیده زاگرس کله قوچ وبزوحشی. در کلاردشت مازندران، ببر در مناطق کویری و گرم و خشک شتر طرح ریتون هاراشکل می داد.
درکتاب ،ماد هخامنشی اشکانی ساسانی، ذکرشده است که اشکال مختلفی ازریتون ها درموزه های جهان نگه داری می شود.
«ریتون های طلایی موزه متروپولیتن Metropulitin به شکل شیر، ریتون های نقره ای کلکسیون کورکی ین kevorkian به شکل گاوریتون های نقره ای کلکسیون شی مل Schimmel به شکل قوچ ریتون های نقرهای موزه لنینگراد به شکل قوچ ریتون های نقره ای موزه لوور Lover به شکل بز و اسب ریتون های موزه بیر تیش British به شکل گریفون ریتون های نقره ای موزه ارمیتاژErmitaga به شکل بز بالدار ریتون های طلایی کلکسیون شخصی در نیویورک به شکل آهو و سایر ریتون های طلایی و نقره ای هخامنشی که تزیین بخش موزه های ایران می باشند.»
● موارد کاربرد
«پیوسته در مراسم دینی و سایر تشریفات درباری مورد استفاده قرار گرفته و غیر از موارد فوق کاربرد دیگری نداشته است.»
با پیدایش این نوع ظرف در زندگی انسان پیوسته در مراسم های خاص ضیافت ها واعیاد و جشنها از طرف طبقه حاکم مورد استفاده قرار می گرفته و رونق بخش مجلس اشراف بوده است .
استفاده از این نوع ظروف در تمام طبقات اجتماعی به کارمی رفته اما نوع جنس آنان متفاوت بوده طبقات پایین جامعه از ریتون های سفالین استفاده می کردند و طبقات بالا ریتون های طلا ونقره را مورد استفاده قرار می دادند و در مراسم مذهبی احتمالا بیشتر به صورت گلاب دان ها به کار می رفته است. با توجه به اینکه دهانه ریتون به صورت سر باز و گشاده بود. با ریختن عطر در آن ونصب آن در فضای خالی اتاق هاو تالارهای، معابد آتشکده ها، فضای موجود را معطر و روحانی می کردند. با ورود اسلام و به دلیل باورهاواعتقادات خاص دین اسلام از جمله منبع شراب خواری، مخالفت با چهره نگاری انسان و حیوان در هنر، عملاهنر ریتون سازی نیز به فراموشی سپرده شد.

نماد شناسی سنگ نگاره بز کوهی در ایران باستان

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

نماد شناسی سنگ نگاره بز کوهی در ایران باستان:

۱-۱

بی شک سنگ نگاره های ایران نشان از تاریخی دور و دراز در این سرزمین دارند. نشان هایی از حیوانات ، انسان ها ، گیاهان و زندگی . همه و همه را می توان بر روی سنگ نگاره ها یافت و می توان ساعت ها بر روی آن ها مطالعه کرد و از طرق گوناگون به بررسی آن ها پرداخت. اما شاید نماد شناسی سنگ نگاره ها یکی از بهترین راه ها برای یافتن زبانی مشترک بین ما و کسانی که این نگاره ها را بر روی سنگ ها آفریده اند باشد. با نگاهی اجمالی بر نگاره ها می توان به سرعت یافت که نقش بز بیشترین نقش موجود بر روی این نگاره هاست.در مورد چرایی نقش بستن بز بر روی این سنگ نگاره ها تاکنون به صورت خلاصه به مواردی اشاره کرده اند ، مهم ترین و معروف ترین آن ها اشاره ای است به داستان آفرینش انسان ، داستان روییدن گیاهی با دو برگ ( احتمالا ریواس ) از نطفه ی کیومرث و هنگامی به صورت انسانی در دو جنس ( مشیه و مشیانه ) در آمد.بز کوهی در این داستان حیوانی است که از مشیه و مشیانه محافظت می کند و آن دو از شیر آن می نوشند. به همین دلیل فرض شده است که بز نشان باروری و رویش است .

نکته ی جالب اینجاست ، نقوش بز کوهی همواره در کنار سرچشمه های آب پیدا می شوند. فرقی نمی کند در کجای ایران به دنبال سنگ نگاره ها بگردید. در هر حال سرچشمه ی رود ها بهترین یاری دهنده برای پیدا کردن نگاره هاست۱٫ آب نیز خود شروع رویش و باروری است ، آب زهدان همه ی عالم است ، بی دلیل نیست که الهه ی آب آناهید است .دوشیزه ای برومند ، زیبا و … ۲

پس نقوش بز مسلما به آب و سرچشمه های آن و باروری مرتبط بوده اند. با کمی مطالعه ی سنگ نگاره ها می توان به این امر رسید که عموما سنگ نگاره های اولیه و قدیمی تر تنها به نقش بز محدود می شده اند و در مناطقی که بعدا و در دوره های متاخر تر طرح هایی بر روی سنگ نگاره ها اضافه شده ( به مانند تیمره ی خمین ) نقوش دیگر مانند انسان و شتر و حتی نوشته هایی به زبان عربی نیز می توان پیدا کرد.۳ با توجه به حروف شبه عیلامی که در بسیاری مناطق بر روی سنگ نگاره دیده میشود قدمت نگاره ها به دوران قبل از آریایی شدن ایران باز میگردد.بسیار پیش تر از زمانی که اسطوره ی آفرینش کیومرث توسط اورمزد بیان شود. ناگفته پیداست که اسطوره های آفرینش توسط اورمزد بیشتر در دوره ی ساسانیان بسط داده شده و رواج یافته ( هرچند که بسیار قدیمی تر می نمایند ) و در دوره های قبل تر از جمله هخامنشیان نشانی از اسطوره هایی که به گونه ای به دین زرتشت منتهی شوند یافت نمی شود. ( به عنوان مثال در هیچ نوشته ی هخامنشی نامی از زرتشت نیامده است ) در قبل از ساسانیان به راحتی می توان نشان میترایسم را پیدا کرد. هرچند با فرض این که کسانی که نگاره ها را خلق کرده اند از اسطوره ی کیومرث و ماجرای مشیه و مشیانه هم آگاهی داشته باشند ، چرا بایستی نقش بز را به عنوان نماد سرچشمه های آب در همه جا رسم کنند ؟ شاید رسم کردن نقش گاوی که به همراه کیومرث بوده محتمل تر بوده است!

۱-۲

نکته ی جالب تر نقش زایندگی آب است ، آب همواره نشان زایندگی بوده است.سرچشمه ی زایندگی نیز مادینه است ، مادینه ای مقدس ، همواره در بسیاری از دین ها و اسطوره ها سرچشمه ی زندگی و باروری به صورت موجودی مادینه تصور می شده است.۵ به ویژه در جوامع کشاورزی و مادر سالار که ارتباط بسیار نزدیک به طبیعت داشته اند. ( و عموما نوعی از ادیان طبیعت پرستی داشته اند = پگانیسم ۶ ) به عنوان مثال آناهید که تحت عنوان خدای آب های نیرومند بی آلایش از او یاد می شود.

اما در سنگ نگاره ها عموما ما با طرح ” بز کوهی نر” و” کل” و ” اندرمیش “مواجهیم. چگونه بز نر می تواند نماد باوری و رویش باشد؟ بزی هایی با شاخ هایی بلند و سرکش ، از روی نگاره ها میتوان دریافت که انگار برای کسانی که این نقوش را می آفریده اند بلندتر بودن شاخ بزها به نوعی برتری داشته و میل بیشتری بوده تا بزهایی با شاخ های بلند تر نقش شوند. آیا مشیه و مشیانه از شیر بز کوهی نر می نوشیده اند؟

ربط این بز ها به داستان مشیه و مشیانه بسیار غیر محتمل می نماید.اما به هر حال بزها در کنار سرچشمه های آب قرار دارند و این واقعیتی است عینی. پس به واقع چرا این سنگ نگاره ها حک شده اند؟

جواب به این سوال مسلما دقیق و واضح نخواهد بود.هر چه گفته شود مجموعه ای از احتمالات است ، که مسلما هر چه اطلاعات جمع آوری شده بیشتر و دقیق تر باشد جواب نیز به واقعیت نزدیک تر است.

ابتدا از مشاهده ی نوع حکاکی ها شروع میکنیم.مسلما بایستی سنگ نگاره ها در دوره های گوناگونی حک شده باشند.اما با کمی مشاهده می توان قدیمی تر بودن بعضی را تشخیص داد.اختلاف رنگ ها ، و میزان هوازدگی با کمی دقت مشخص میشوند ۷٫ و در مناطقی که سنگ نگاره ها عموما بکرتر هستند و کمتر نقوش جدید در کنار آن ها حک شده است می توان به راحتی به آنچه میخواهیم برسیم.

۱-۳

اولین چیزی که به ذهن خطور میکند شبیه بودن بز های رسم به شده به هم دیگر است.در مناطقی که فاصله ی بسیار از هم دارند بز ها همواره شبیه به هم رسم شده اند. و حتی نوع حکاکی ها نیز غالبا شبیه به یکدیگر می باشد۸٫ و از همه مهم تر مناطقی که حکاکی ها انجام گرفته نیز یکسان می باشد ؛ همواره در سرچشمه ی رودها ؛ چیزی به ذهن آدم می رسد که آیا کسانی که این حکاکی ها را انجام داده اند آموزش دیده بودند؟ منظورم از آموزش دیدن ، گروهی آموزش دیده و اعزامی از طرف یک دولت برای انجام حکاکی ها نیست ، بیشتر منظورم نوعی از آموزش آیینی و مذهبی است.آموزشی مذهبی که مردم عادی دیده باشند و کار حکاکی ها آنقدر عمومی باشد که مردم به مانند فریضه ای عادی به آن پرداخته باشند. اما چرا در کنار سرچشمه های آب؟

ایران همواره سرزمین کم آبی بوده است ، و به علت کوهستانی بودن و شیب زیاد آبرفت رودخانه ها بسیار کم ته نشین میشده ، به همین خاطر زمین ها حاصلخیز نبوده است ، بر خلاف منطقه ی بین النهرین که زمین هایی هموار دارد و به همین خاطر آبرفت هایی بسیار حاصلخیز از ته نشین شدن گل و لای رودخانه ها در آنجا تشکیل شده است ۹٫ پس وجود بز ها در ایران عموما به خاطر تشکر از آب نبوده است! و همین طور تشکر از بزی که به اجدادمان شیر داده است. بزها به خاطر ترس از خشکسالی و بی آبی آنجا قرار داشتند. به جای آناهید خدای مادینه ی زیبای آب های نیرومند ، بایستی به دنبال خدای خشکسالی رفت! در اینجا تیشتر قدعلم میکند. ماجرای تیشتریه و دیو خشمگین خشکسالی! اپوشه دیو خشکسالی است که عامل تباه کنندگی زمین است و تیشتر ( همان درخشان ترین ستاره ی آسمان۱۰ ) به نبرد با اپوشه می رود. آن دو در هم می آمیزند و تشیتر شکست میخورد. تیشتر به نزد هورمزد می رود و علت ناکامی اش را کامل نبودن نیایش مردم و کافی نبودن قربانی ها بیان می کند! اهوره مزادا خود شخصا برای تیشتر قربانی میکند.و از آن پس همه ی مردم برای این که تیشتر بتواند بر خشکسالی فایق آید برای او قربانی میکردند. و پس از قربانی کردن برای تیشتر است که آب میتواند بی مانع در میان مزارع و رودها جاری شود. بسیار محتمل می نماید که بزهای نری که در کنار سرچشمه ی آب های جاری نقش شده اند ، نشانی از قربانیان انسان ها برای تیشتر باشند.قربانیانی که از ترس از خشکسالی به تیشتر اهدا شده اند و سنگ نگاره ها نشانی از آن ها برای یادآوری کردن به تیشتر است که ما برایت قربانی کرده ایم ، تو نیز آب ها را در رودها جاری کن.

۱-۴

احتمال دیگری نیز بسیار واضح به چشم میخورد : ما ایرانی ها معتقدیم که همه ی اسطوره ها و داستان ها دنیا از ما شروع می شود ؛ هرچند که زیاد هم بیراه نیست ، به عنوان مثال تمامی ادیان امروزی جهان حتی ادیان سامی کاملا وابسته و شکل گرفته از میتراییسم هستند۱۲ ؛ اما در دنیایی که به راحتی اسطوره های ما به همه جا میرفته است بعید نیست که اسطوره های دیگران نیز به نزد ما آمده باشد.” کوروکوپیا ” ۱۳ شاخ وفور نعمت بود ، بزی که با شکستن شاخ هایش به زیوس غذا می داد ، شاخ های او مملو از میوه های جادویی بود ، داستانی شبیه به داستان مشیه و مشیانه با این تفاوت که شاخ های بلند بزهای نقش شده در این داستان توجیه پذیر ترند.

پا را به اندازه ی گلیم خود دراز کن

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

پا را به اندازه ی گلیم خود دراز کن:

۲۰۰px-Shah_abbas_I

روزی شاه عباس از راهی می گذشت . درویشی را دید که روی گلیم خود خوابیده . چنان خود را جمع کرده که به اندازه ی گلیم خود در آمده است . شاه دستور داد یک مشت سکه به درویش دادند . درویش شرح ماجرار را برای دوستان خود گفت .
در میان آن جمع درویشی بود ، به فکر افتاد که او هم از انعام شاه نصیبی ببرد . به این امید سر راه شاه پوست تخت خود را پهن کرد و به انتظار بازگشت شاه نشست . وقتی اسب شاه از دور پیدا شد ، روی پوست خوابید و برای نظر شاه را جلب کند هر یک از دست و پاهای خود را به طرفی دراز کرد . به طوری که نصف بدنش بر روی زمین بود . در این حال شاه به او رسید و او را دید و فرمان داد تا آن قسمت از دست و پای درویش را که از گلیم بیرون مانده بود ، قطع کنند .
یکی از همراهان شاه از او سوال کرد : که شما هنگتم رفتن درویشی را در این مکان خوابیده دیدید و به او انعام دادید ، اما در بازگشت درویش دیگری را که خوابیده دیدید تنبیه کردید . چه سری در این کار است ؟؟
شاه فرمود : درویش اولی پای خود را به اندازه ی گلیم خود دراز کرده بود ، اما درویش دومی پایش را از گلیمش بیشتر دراز کرده بود

تدفین در دوره اشکانی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

دین و آئین تدفین دوره های باستانی ایران:

در هر دوره ای آئین تدفنی متفاوت بوده است. در اینجا می خواهیم آئین تدفینی دوره اشکانی را بررسی کنیم. امید است که عزیزان نیز در این مبحث شرکت کرده و با نظرات خود موجب بالا رفتن سطح عمومی دوستا شویم.

در شرق سرزمین اشکانیان در محلهایی چون نسا و سغد استودانهای سفالی برای دفن اموات استفاده میشده است. کاوشگران روسی گور معبد هایی نیز در نسا گزارش کرده اند. در غرب سرزمین اشکانی دفن اجساد در دیوار و کف خانه خشتی مرسوم بود. جسد کودکان در خمره یا دیگ کوچک قرار میگرفت و دفن میشد. تابوتهای سفالی و چوبی نیز استفاده میشدند. در سلوکیه گورهای خانوادگی استفاده میشد که اجساد درون تابوتهای وان مانند قرار میگرفتند. در الحضرساختمانهای چهارگوش برای دفن اموات استفاده میشد. در پالمیر برجهایی مانند برج خاموشی زرتشتیان و آرامگاههای زیر زمینی استفاده میشدند. در شوشتر گورهای سردابه ای و تابوت استفاده میشد و در شوش از تابوت استفاده میکردند. در کنگاور سه مدل تدفین تابوت، گور دخمه و گور خمره استفاده شده است. دشت مغان گور خمره ای استفاده میشد. در پارک طاق بستان نیز یک گورستان وسیع گور خمره ای یافت شده است. در همدان تعداد زیادی گور خمره و تابوت کشف شده است. در مریوان گورستان گور خمره ای بسیاری در اطراف دریاچه یافت شده است.

۰angj8cqzwxbllsqymm

:خلاصه

اشکانیان اجساد خود را دفن میکردند و در کنار آنها اشیایی قرار میدادند
گاهی افراد خود را انفرادی و گاهی جمعی دفن میکردند
برای دفن اجساد جهت خاصی را مراعات نمیکردند
اشیایی که کنار اجساد میگذاشتند مربوط به زندگی روزمره متوفی بود
اشیای هدیه شده به جسد اکثرا در کنار تابوت قرار میگرفتند
اجساد را هم در تابوت هم در خاک و هم در گورهای سنگی قرار میدادند
اجساد هم به صورت کشیده هم به صورت جمع شده و هم به صورت طاق باز دفن میشدند

رمز گشایی خط پهلوی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

رمز گشایی خط پهلوی:

در ذیل برایتان خط فهلوی (پهلوی ) را قرار می دهیم اکثر کتیبه های مربوط به دوره فهلوی باقی مانده که می تونین اونو رمز گشایی کنین.

۶۹

فلزشناسی در علوم باستانی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

فلزشناسی در علوم باستانی:

مس : که از تمام فلزات قدیمی تر است. مس را هم به تنهائی درست میکردند و هم در فلزات دیگر آلیاژ میکردند

۲- مفرغ : پس از مس مفرغ قدیمی ترین آلیاژ است. مفرغ ساده ساز دارد و نقش دار که بسته به حکومتها فلزات متفاوت میشود و قلم آنها فرق میکند مفرق بیشتر از کلیه فلزات مصرف میشد چون فلزی عادی بود و همه مردم میتوانستن آن را خریداری کنند. چون هم ارزان بود و هم فراوان و به همین دلیل است که در اکثر قبرهای قدیمی فلز مفرغ فراوان یافت میشود.

۳- نقره که خود بر دو قسمت تقسیم میشود.

۱- نقره ساده : که از آن سکه و مجسمه های زیبا میساختند که اکثرآ با عیار بالا از آن استفاده میکردند و اصطلاحآ به آن نقره پنبه ای می گفتند.

۲- نقره طلاشور : که از آن بیشتر ظروف و مجسمه میساختند و به نقره چند خط طلا میزدند (عیار میکردند) که عمر نقره زیاد شود. شما میدانید که نقره وقتی به مدت طولانی بماند به صورت خاک نقره میشود و از بین میرود. نه اینکه ذات نقره از بین برود بلکه اکسید میشود و به صورت خاک نقره باقی میماند ولی نقره هائی که طلا شور میشدند بسیار سالمتر از نقره خالص باقی میماندند و به همین دلیل هست که کاهی اوقات در حفاری ها در خمر ها فقط خاک نقره یافت میشود.

۴- طلا که به ذات خود نه تنها فلزی گرانبهاست که از استقامت بسیار بالائی برخوردار است و به هیچ عنوان از بین نمیرود.

همه میدانیم که وقتی فلزی به مدت طولانی در زیر خاک میماند جرم خاک به روی آن می نشیند که در اصطلاح میگویند پاتین بسته است و کاملاً هم درست است ولی طلا به ذات خود پاک است و به همین دلیل هم هست که طلا وقتی به مدت طولانی در زیر خاک میماند از خاک پاتین نمیبندد و اکثر کسانی که کار تقلبی میسازند در این قسمت کار مشکل دارند که نمیتوانند طلا را پاتین بندی کنند.

این را میگم که بدونید که پاتین طلا از خود طلا است که به صورت ذرات به روی کار مینشیند چون طلا همه چیز را از خود دور میکند بغیر از طلا.

۵- هفت جوش : در زمانهای قدیم اجناسی را که میخواستند محکم درست کنند که از بین نرود و عمری طولانی داشته باشد ، هفت آلیاژ را با هم ترکیب میکردند که درجه ذوب آن بسیار بالا بود که و از نظر سختی به تیتانیوم فعلی معروف میباشد و از فلزات طلا ، نقره ، مس ، روی ، سرب ، آهن ، مسوار تشکیل می شد که قلم زدن هفت جوش بسیار سخت و طاقت فرسا بود و هنر مندان بسیار ماهری میخواست تا بتوانند این آلیاژ را بسازند و قلم بزنند. در مورد هفت جوش باید بگویم که از تمام فلزات سنگین تر است و چون ساخت آن بسیار سخت بود آن را قالب هم می ریختند.

۶- سه جوش : بعد از اینکه سختیهای هفت جوش نمایان شد و برای همه هنرمندان کار با آن مشکل بود آلیاژ سه جوش درست شد که کار با آن بسیار راحت تر از هفت جوش بود. این آلیاژ از ترکیب طلا ، نقره و مس ساخته میشود که قلم خوردن آن خیلی راحت تر از هفت جوش بود ولی باز هم از فلزات دیگر محکمتر و سخت تر است و یکی از دلائلی که نقره را طلا شور میکردند همین سختی آلیاژ هفت جوش و سه جوش بود.

پس توضیحات کلی را دادیم فقط چند تا نکته ریز موند که در زیر براتون میگم.

فلز نقره طلا شور را اکثرآ هنرمندان برای خاندان دربار می ساختند.

طلا کوب با طلا شور فرق میکنه و این دو تا با هم قاطی نشوند.

بعضی از نقره ها را طلا کوب میکردند و بعضی از طلا ها را نقره کوب.

بعضی از مفرغ ها را طلا کوب میکردند.

بعضی از مفرغ ها را نقره کوب میکردند. که این نیز برای شکیل شدن کار بود و اکثرا هنرمندان این کار را برای درباریان انجام میدادند.

بغیر از این چهار عمل بالا ، عملی برای کوبیدن با فلزات دیگر انجام نمیشد

جومونگ تاریخ ایران را به یغما برد

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

جومونگ تاریخ ایران را به یغما برد:

۶۷-۱

نویسنده وبلاگ «تلویزیون مجازی» در مطلبی آورده است: بدبختانه عدم شناخت نسل امروز نسبت به تاریخ باشکوه ایران باعث شده است که بسیاری از داشته‌های خویش را در دستان دیگران ببینیم و لذت هم ببریم!

سریال افسانه جومونگ (ساخته کشور کره جنوبی) در واقع بخشی از تاریخ ایران را ربوده است. آنها نام ارمنستان را لاک گرفته و بر آن سرزمین «بویو» گذارده‌اند فرمانروایی ایران را هم سلسله «هان» نامیده‌اند. در تاریخ سلسله (هان) سواره نظام زره‌پوش وجود ندارد این سواره نظام بنا بر همه اسناد تاریخی مربوط به ارتش پارت ایران بوده است.

یکی از افسران سپاه آهنین ایران در دوران اشکانی (۱۲۳/۱۲۴ تا ۸۸/۸۷ پیش از میلاد) در پایین عکس دیده می‌شود:

۶۷-۲

وقتی از درگیری دولت هان با یاغیان صحبت می‌شود و بدین خاطر، بویو دست به حمله به مناطق اطراف خود می‌زند، در واقع زمانی است که فرمانروایی ایران با یاغیان هوسپائوسینس (شورشگر تازی) و گوردی ین، آدیابن و اُسرائن در باختر و سکاییان در خاور مشغول جنگ است در ضمن مهمترین نکته آنکه گرفتن گروگان از خاندان نافرمان نسبت به فرمانروایی تنها در ایران باب بوده است مهرداد پادشاه اشکانی در ارمنستان (بخاطر آنکه بی طرفی کشورش را زیر پا گذارده و از رومیان حمایت نمود) وارد کارزار شده و آرتاواز شاه ارمنستان را فرمانبردار خویش نمود و تیگران پسر آرتاواز را به عنوان گروگان به پارت فرستاد. رویدادهای بعدی باعث مداخله دوباره ایران شد و ارتش پارت، تیگران را به عنوان شاه بر صندلی پادشاهی به جای آرتاواز قرار داد. کشور بی ریشه کره با استفاده از تمثیل‌های ایرانی برای خود تاریخ می‌سازد در سریال یانگوم نخستین رستم زاد (سزارین) را به یانگوم منتسب کردند و حال در دل تاریخ اشکانی ما برای سرزمین چوسان خود هویتی حماسی می‌سازند. باید با هزار درد افسوس گفت به خاطر عدم توجه رسانه‌های مسئول نسبت به هویت و تاریخ ملی ایران کشورهایی نظیر کره بجای ما، آنها را به نام خود نموده و در نهایت ما می‌مانیم و مشتی تاریخ غیر ایرانی!

۶۷-۳

به قول «ارد»، بزرگ اندیشمند و متفکر ایرانی: سرزمینی که اسطوره‌های خویش را فراموش کند به اسطورهای کشورهای دیگر دلخوش می‌کند فرزندان چنین دودمانی بی پناه و آسیب پذیرند.

برای شناخت بیشتر و بهتر تاریخی که کشور کره جنوبی به یغما برده است نظر شما را به بخش‌های از تاریخ دودمان اشکانیان و پارت‌های ایران جلب می‌کنم:

۶۷-۴

به مهرداد دوم پادشاه ایران زمین گفتند در کشورداری صبوری کنید اردوان پدر شما و همین طور فرهاد پدر بزرگتان خیلی زود کشته شدند. مهرداد گفت در حالی که هوسپائوسینس (شورشگر تازی) و گوردی ین، آدیابن و اُسرائن در باختر و سکاییان در خاور به جان مردم ایران افتاده و کشتار می‌کنند سکوت و نرمش به چه معناست. کشته شدن در این شرایط بسیار با ارزش تر از زندگی در خفت و ننگ است.

شجاعت پادشاه ایران مهرداد اشکانی گویای این سخن ارد بزرگ است که: برآزندگان و ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است.
مهرداد دستور داد ارتش ایران بازسازی شود استراتژی نظامی خاص اشکانیان، جنگ‌های نامنظم توسط کمانداران ورزیده بود که شالودهء ارتش اشکانی را تشکیل می‌دادند. گروه‌های سوارکار چالاک و کمانداران قابلی که می‌توانستند در حال سوارکاری، از هر سویی، هر هدفی را نشانه روند. علاوه بر این، تمرینات گروهی پیوسته آنها،در میدان نبرد، الگوهای نامنظم ولی هدفمندی از حرکت اسب‌ها را ایجاد می‌کرد، که به نحوه ای غیر قابل پیشبینی،به هر سمت و سویی می‌تاختند و به طور فردی یا گروهی شلیک می‌کردند. بخش دیگر سپاه مهرداد دوم سواره نظام زره‌پوش ایران که در باختر به آن سوارکاران شوالیه و در خاور به آنها سوارکاران آهنین می‌گفتند تشکیل می‌داد تمام بدن آنها و حتی بدن اسب‌هایشان پوشیده از آهن بوده و بدین شکل هر سپاهی را شکافته و به تسلیم وادار می‌نمودند.

۶۷-۵
فرمانروای ایران یاغی هان باختر و خاور را مطیع خویش نمود و با ووتی فغفور فرمانروای چین از سلسله هان (۱۴۱ تا ۷۸ پیش از میلاد) روابط سیاسی و بازرگانی برقرار نمود.
مهرداد دوم دوباره شکوه را به ایران بازگرداند …

شوش

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

شوش:

شوش یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است. حفاریهای باستان شناسی نشان می دهد که این منطقه در ۹۰۰۰ سال پیش از میلاد محل سکونت کشاورزان بوده .آنها از زندگی خود آثاری بر جای گذاشته اند که اکنون به صورت تپه های گوناگون باستانی کشف شده است .در ۵۰۰۰ سال پیش از میلاددر این مکان مردم در قلعه زندگی می کردند و از۴۰۰۰سال پیش زندگی در شوش به صورت شهری در آمده است. این منطقه که بین رودهای کرخه و دز قرار دارد پایتخت سیاسی ایلامیها بوده است. قلعه ایلامیها روی تپه ای در مرکز شهر شوش واقع بوده که فرانسویها روی آن قلعه جدیدی احداث نموده اند . در کنار آن تپه شاهی قرار دارد که احتمالا به صورت زیگورات بوده. است و درنزدیکی آن تپه صنعتگران قرار دارد. آشوربانیپال بین سالهای ۴۶۵-۴۶۰ قبل از میلاد شهر شوش را فتح کرد و آنرا مانند دیگر فتوحات آشوریها با خاک یکسان کرد. داریوش اول هخامنشی آنجا را بازسازی نمود و کاخ آپادانای خود را در تپه شاهی برپا نمود. خشایارشا نیز در شوش زندگی می کرده است.در زمان اردشیر اول متاسفانه در اثر آتش سوزی بزرگی اکثر بناهای شوش از بین رفتند .بقایای این آثار باستانی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون آمدند. قسمت عمده ای از آنها در اثر تسطیح دشت خوزستان برای اهداف کشاورزی از بین رفته است و جنگ تحمیلی نیز خسارات زیادی به آثارباستانی وارد کرده است . حفاریهای غیر مجاز ساکنین دشت و حمله باستان شناسان غربی ، باعث شده است قسمت عمده ای از این آثار از بین برود یا به موزه هایی همچون لوور برسد

مقبره دانیال نبی یکی از پیامبران نیز در این شهر قرار دارد و مورد توجه اهالی است . در کتاب مقدس ذکر شده است که مقبره استر در شوش است ولی آنرا در همدان می یابیم

کتب منسوب به تفکرات دوره ساسانی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

کتب منسوب به تفکرات دوره ساسانی:

دینکرت
در قرن سوم قمری توسط یکی از پیشوایان زرتشتی نوشته شده و در مورد تاریخ آداب رسوم و ادبیات و مسایل دینی زرتشتی است که خود از یک دایره المعارف بزرگ باقی مانده است که تا قرن سوم باقی بوده است. ظاهرا آنرا در اواخر دوره ساسانی تالیف کرده بودند
 
بندهش
این کتاب که خلاصه ای از اوستاست در قرن پنجم نوشته شده است و در مورد قواعد دینی و تکوین جهان و تاریخ است
 
خدای نامک
در زمان یزدگرد سوم در مورد داستان شاهان تالیف شده و از مراجع شاهنامه فردوسی بوده است
 
آیین نامک
کتابی است در مورد تشکیلات اداری پیش از ساسانیان و ساسانیان

گاه نامک
کتابی است در مورد مشاغل و اسامی بزرگان فارس

نامه تنسر
نوشته ای است که تنسر موبد موبدان زمان اردشیر به پادشاه طبرستان نوشته و او را به اطاعت از اردشیر دعوت کرده است. این کتاب شامل مطالب تاریخی اخلاقی و سیاسی دوره ساسانیان است

یادگار زریران
شرح حال پادشاهان باستانی ایران و جنگ با تورانیان

کارنامه اردشیر بابکان
درشرح حال اردشیر بابکان

نقشه معابد و آتشکده های باستانی ایران

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۴ اسفند ,۱۳۹۳

نقشه معابد و آتشکده های باستانی ایران:

۶۲