کلیسای مسروپ مقدس مشهد

کلیسای مسروپ مقدس مشهد

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۱ فروردین ,۱۳۹۸

کلیسای مسروپ مقدس مشهد

کلیسای مسروپ مقدس مشهد (کلیسا ارامنه) واقع درخیابان امام خمینی (ارگ سابق) در حوالی میدان ۱۰ دی (سوم اسفند سابق) مربوط به دوره پهلوی و مهمترین کلیسای مشهد متعلق به ارمنیان می‌باشد.

کلیسا ده دی (کلیسای مسروپ مقدس مشهد)

از جمله مکان‌هایی که اقلیت‌های مذهبی در ایران همواره برای عبادت خود داشته و دارند کلیساها می‌باشد. شهر مقدس مشهد نیز از این نظر مستثنی نمی‌باشد. بعد از مهاجرت اکثریت اقلیت‌های مذهبی از مشهد دو کلیسا قدیمی و تاریخی شهر مشهد دیگر به آن‌صورت فعالیت ندارند و به تاریخ شهر مشهد پیوسته‌اند.
کلیسای مسروپ مقدس مشهد که در میان مردم مشهد به نام کلیسای میدان ده دی مشهور است قدمتی ۷۶ ساله دارد که از ۲۵ مرداد ۱۳۸۴ در فهرست تاریخی فرهنگی کشور به ثبت رسیده است. با اینکه ۱۳ سال از به ثبت رسیدن این بنای تاریخی در فهرست آثار تاریخی فرهنگی کشورمان رسیده‌است اما تا کنون فعالیتی در حوزه مرمت این بنا تاریخی صورت نگرفته‌است.
کلیسای مسروپ مقدس مشهد در سال ۱۹۴۱ میلادی توسط ارمنی‌های ساکن شهر مشهد بنا گردیده‌است. پلان ساختمان کلیسا تقریبا شبیه ذوزنقه می‌باشد. ساختمان کلیسای مسروپ مقدس مشهد دارای دو گنبد مخروطی شکل است که از ویژگی‌های بارز و منحصربه‌فرد این کلیسا محسوب می‌شود. بزرگترین گنبد در وسط ساختمان کلیسا قرار دارد و صلیبی از جنس آهن در بالای آن نصب شده‌است. ردیفی از کاشی‌های سفید رنگ در حاشیه زیر گنبد قرار دارد که به گلی سبز رنگ منقش شده‌است.
در بالا فضا ورودی کلیسای مسروپ مقدس مشهد گنبدی مخروطی شکل که لایه بیرونی آن شبیه سقف شیروانی است. بالای در ‏ورودی کلیسا نیز ناقوسی نصب کرده‌اند کهمطالبی به زبان ارمنی بر روی آن حک شده‌است. چون ارمنیان مشهد، تابع خلیفه‌گری اصفهان بودند، ناقوس کلیسای ده دی از شهر اصفهان به مشهد آورده شده است.
قدمت این کلیسا به دوران پهلوی اول می‌رسد. در اطراف کلیسای مسروپ مقدس مشهد، ساختمان‌های اداری و مدرسه ارمنی‌های مشهد قرار دارد. مدرسه ارمنی‌ها که همجوار با کلیسای مسروپ مقدس می‌باشد نیز بعد از مهاجرت ارامنه تعطیل شد و امروز تنها بقایایی از ساختمان آن باقی مانده است و رو به تخریب است.
کتابخانه‌ای قدیمی در قسمتی از حیاط کلیسا واقع شده است که بیش از هزار جلد کتاب به زبان‌های ارمنی و روسی دارد. کتابخانه کلیسای مسروپ مقدس مشهد در سال ۱۹۶۱ ساخته شده است، اما کتاب‌های آن با توجه به رطوبتی که کف و دیوارها را فرا گرفته، روبه نابودی است.

کلیسای مسروپ مقدس مشهد

گنبد خشتی در مشهد

گنبد خشتی در مشهد

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۱ فروردین ,۱۳۹۸

گنبد خشتی در مشهد

بنای تاریخی-مذهبی موسوم به گنبد خشتی در یکی از گذرگاهای قدیمی مشهد منشعب از میدان طبرسی به نام چهار سوق نوغان قرار دارد . این بنا مدفن (سلطان غیاث الدین محمد)از سادات مشهور موسوی شهر مشهد است که نسب شریفش با هفده واسطه با امام موسی بن جعفر (ع)می رسد.بر روی سنگ مزارش این چنین کتیبه شده :(( مرتضی،اعظم سلطان النقباء،غیاث الدنیا و الدین،امیر سلطان محمد بن سلطان النقباء بدر المله والدین طاهر…)) و در ادامه تاریخ وفاتش ماه رمضان المبارک سال ۸۳۲ه.ق آمده است.

جایگاه اجداد وی بسیار متعالی واشخاص ذی نفوذی بوده اند به نحوی که در سده پنجم تا نهم هجری اداره اصلی حرم حضرت رضا را به عهده داشتندبه همین علت نام آنها بر روی اغلب اشیای تاریخی آستان قدس رضوی مانند کاشی های سنجری،سنگاب خوارزمشاهی،در مسجد بالا سر کتیبه شده است.ایشان در قرون هفتم تا نهم هجری نقیب سادات شهر مشهد ودر سده نهم تا یازدهم هجری از جمله بزرگان این شهر بوده اند.گویا بنایی که بر مزار وی ساخته ساخته شده همزمان با وفاتش در زمان سلطنت شاهرخ تیموری بوده است.بنابراین قدیمی ترین بنای مشهد پس از حرم مطهر برجای مانده از سادات موسوی است.وجه تسمیه بنا به گنبد خشتی نیز به دلیل آجری یا خشتی بودن ان بوده است فضای ورودی بنا از ضلع جنوبی آن وارد رواقی چهار ضلعی می شودوسپس به محوطه اصلی،با چهار شاه نشین منتهی میگردد.در زمان احداث بنا(سوره ملک) با خط خوش ثلث در زیر پوشش داخلی،کتیبه شده،لبه های چهار ایوان نیز باسوره واقعه به قلم شیوای ریحان آراسته گردیده است . بنابر شواهد،گنبد خشتی در زمان قاجار مرمت و فضای داخلی ان با نقاشی و کتیبه مزین شده است.
بنای تاریخی- مذهبی گنبد خشتی واقع در شهر مشهد، مزار سلطان محمد از نوه های امام موسی بن جعفر (ع) می باشد که با هجده واسطه به حضرت سجاد (ع) می رسد. البته برخی نقل کرده اند که وی امامزاده نبوده و فقط یکی از اطباء سپاه در زمان هارون الرشید بوده که در راه مرو در گذشته و در این نقطه ( شهر تاریخی نوغان ) ، دفن شده است.

گنبد خشتی در مشهد

اجداد وی بسیار متعالی و اشخاص ذی نفوذی بوده اند به گونه ای که در سده پنجم تا نهم هجری، اداره اصلی حرم امام رضا (ع) را به عهده داشتند ، به همین علت نام آن‌ها بر روی اغلب اشیای تاریخی آستان قدس رضوی مانند کاشی های سنجری، سنگاب خوارزمشاهی و در مسجد بالا سر ، کتیبه شده است .
بنا بر شواهد، معماری گنبد خشتی مربوط به دوره تیموری است و در دوران صفوی و قاجار این بنا بازسازی و تزیین و نقاشی های آن انجام پذیرفته است. قدمت این بنا حدود ۶۰۰ سال تخمین زده شده است.گرچه بنیان اولیه این بنا مربوط به دوران تیموری است ، اما گنبد خشتی و بقعه آن در دوران شاه عباس از خشت ساده، بدون کاشی کاری و بدون گلدسته ساخته شده است.
قدمت این بنا حدود ۶۰۰ سال تخمین زده شده است
این بقعه از نظر معماری مشتمل بر دو بخش مهم پیوسته‌ است که شامل فضای زیر گنبد به صورت چهار شاه نشین و هشت ورودی می باشد. به دلیل برخورداری از گنبدی خشتی، این مکان به این نام معروف شده است. سبک ساختمان ، به بناهای دوره تیموری شبیه بوده و ساقه گنبد چندی پیش به کاشی و سوره توحید مزین شد ، اما پس از آن آجر پوش گردید.برای ورود به مقبره که از سطح زمین پایین تر است باید از دالانی مسقف و به ارتفاع چهار متر عبور نمود. طول دالان ۴.۷ متر بوده که به محوطه ضریح ختم می شود، که این محوطه ۹.۵ در ۷ متر با سقفی بلند و به ارتفاع ۱۲ متر وسعت دارد.به دلیل برخورداری از گنبدی خشتی، این مکان به این نام معروف شده است.
طول ضریح ۲ متر، عرض ۱.۸ متر و ارتفاع آن ۲.۷ متر بوده و از آهن ساخته شده است. سلطان محمد از سادات معروف مشهد به شمار می آمد. بر روی سنگ مزار او نوشته شده: مرتضی، اعظم سلطان النقباء، غیاث الدنیا والدین، امیر سلطان محمد بن سلطان النقباء بدرالمله والدین طاهر… و در انتها تاریخ وفاتش که در ماه رمضان سال ۸۳۲ هجری قمری بوده ، آمده است.

گنبد خشتی در مشهد
این بنا دارای دو کتیبه قرآنی است که مزین به آیاتی از سوره ملک و واقعه می‌باشند که یکی نمای چهار طاق و دیگری گنبد را از داخل دور می‌زند و گردش زیبایی از اسلیمی طلایی رنگ آنها را در بر گرفته است که در بخش‌های تخریب شده بازسازی شده‌اند. مرمت اساسی این گنبد توسط مرمت کاران سازمان میراث فرهنگی از سال ۱۳۷۸ هجری شمسی تا سال ۱۳۸۰ هجری شمسی اتمام پذیرفت تا در اختیار بازدید کنندگان و زائران و مردم قرار بگیرد.

این بنای تاریخی در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۵۶ به شماره ۶۱۶ در آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. دسترسی به گنبد خشتی، از طریق خیابان طبرسی، نرسیده به میدان طبرسی، بازارچه احسان، کوچه خشتی امکان پذیر است.از آنجایی که این مکان در نزدیکی حرم مطهر امام رضا (ع) واقع شده است ، مسافران مشهد ، در سفرهای سیاحتی و زیارتی خود ، حتما زیارت و بازدید از این امامزاده را در برنامه سفر خود قرار می دهند .

آدرس: مشهد، خیابان طبرسی، کوچه نوغان، نزدیک فلکه طبرسی

گنبد خشتی در مشهد

عمارت مسعودیه کجاست

عمارت مسعودیه کجاست

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۱ فروردین ,۱۳۹۸

عمارت مسعودیه کجاست

عمارت مسعودیه یکی از بناهای تاریخی به جا مانده ازتهران قدیم و دوره قاجار است. این بنا از لحاظ معماری و همچنین رویدادهای تاریخی که در آن اتفاق افتاده، بسیار با اهمیت و باارزش است. همه روزه بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی به این عمارت می‌آیند تا از معماری زیبای آن دیدن کنند، لحظاتی را در آن به گشت و گذار سپری کنند و برای لحظاتی از شلوغی شهر به دور باشند.

تاریخچه

باغ نگارستان در سال ۱۲۲۲ هجری قمری ساخته شد و سر در باغ یک بنای اصلی که در مرکز باغ قرار داشت متصل می‌شد.

در جنوب جلوخان باغ نگارستان، باغ نظامیه ساخته شد. این باغ در ۱۲۹۰ هجری قمری توسط ظل‌السلطان خریداری شد و سپس باغ مسعودیه و عمارتش به آن اضافه شد. عمارت مسعودیه، این ارزشمندترین ساختمان ظل‌السلطان در محله دولت تهران در سمت غربی عمارت نظامیه، در زمینی با مساحت نزدیک ۴۰۰۰ متر مربع و به معماری و سرکارگری رضا قلی‌خان (سراج الملک) در سال ۱۲۹۵ هجری قمری بنیاد نهاده شد.بر اساس مستندات باقی‌مانده، این باغ دارای دو قسمت بیرونی و اندرونی می‌شد که در حال حاضر چیزی از قسمت اندرونی آن باقی نمانده است. قسمت بیرونی مجموعه فعلی، باغ‌عمارت مسعودیه را تشکیل می‌دهد. در این باغ در حال حاضر هفت عمارت وجود دارد که به‌وسیله حیاط‌هایی به یکدیگر متصل شده‌اند.

عمارت دیوان‌خانه‌، عمارت سفره‌خانه و حوض‌خانه (وجه تسمیه آن بر حسب قرینه‌ای است که در کاخ گلستان و در جوار تالار سلام کاخ موزه و تالار آیینه است‌)، عمارت و حیاط سیدجوادی، عمارت حیاط مشیری‌، عمارت و حیاط خلوت‌، عمارت سردر پیاده‌رو ، عمارت سر در کالسکه‌رو، باغ دیوان‌خانه و بناهای دوره پهلوی.

عمارت مسعودیه کجاست

آدرس

عمارت مسعودیه در میدان بهارستان، ضلع جنوب غربی، خیابان اکباتان واقع شده است.

 

دسترسی

برای رسیدن به عمارت مسعودیه راه ساده‌ای در پیش دارید. اولین راه این است که از طریق خط ۲ مترو به ایستگاه ملت بروید و پس از خروج از ایستگاه در خیابان ملت به خیابان اکباتان بروید. ورودی عمارت مسعودیه در این خیابان قرار دارد. همچنین از ایستگاه مترو بهارستان هم می‌توانید به ضلع جنوب غربی میدان بهارستان رفته و در خیابان اکباتان به ورودی عمارت مسعودیه برسید، اما راهی نسبتاً طولانی‌تر را طی خواهید کرد. همچنین اگر قصد استفاده از اتوبوس را دارید می‌توانید با انتخاب کردن ایستگاه میدان بهارستان واقع در خط ۲ مترو در این لیست، از اتوبوس‌هایی که به این میدان تردد می‌کنند مطلع شوید و از آنها استفاده کنید. از جمله این خطوط اتوبوس‌رانی می‌توان به خط میدان بهارستان – میدان جمهوری اشاره کرد.

 

 

مبلغ ورودی عمارت مسعودیه ۵۰۰۰ تومان به ازای هر نفر است. بعضی از قسمت‌های این عمارت در حال مرمت و بازسازی است که قطعاً پس از اتمام این کار، به جذابیت‌های این محل گردشگری اضافه خواهد شد

عمارت مسعودیه کجاست

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۱ فروردین ,۱۳۹۸

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

حمام های سنتی در ایران، بخشی از فرهنگ این مرز و بوم است. بی شک، بخشی از تاریخ ایران زمین را حمام های تاریخ ساز بر ما هویدا می کنند. از فین کاشان که رگ افتخار ایران (امیرکبیر) را زدند تا حمام های شیراز و اصفهان و بسیاری از نقاط کشور که خاطرات بسیاری در خود دارند، برگی از دفتر تاریخ و فرهنگ این کهن دیار را می توان در آن جستجو کرد.

تهران، پایتخت ۲۳۰ ساله ایران، یکی از مقصدهای گردشگری بوده که گوشه هایی از ظرفیت های فرهنگی و هنری کشور در آن قرار دارد و از دنیای حمام های تاریخی، نمونه هایی در خود جای داده که یکی از آن ها، حمام نواب است. گزارش امروز گردشگری روزیاتو، به تهرانگردی پرداخته تا با حمامی تاریخی در جنوب شهر آشنا شویم.

پیش از ادامه بحث توجه شما را به گوشه های از فیلم ماندگار قیصر، ساخته مسعود کیمیایی در سال ۱۳۴۸ شمسی که در حمام نواب و محله عودلاجان فیلمبرداری شده بود دعوت می کنیم.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

گذری در بافت قدیم

بافت قدیم پایتخت، فقط در منطقه ای که کاخ گلستان و موزه ملی واقع شده است نیست. تهران، بافت قدیمی بسیاری دارد که هر یک، گویای بخشی از تاریخ و فرهنگ و هنر و سبک زندگی مردمان روزگار نه چندان دور است. یکی از بافت های قدیمی شهر را می توان در اطراف پانزده خرداد جستجو کرد. حمام و آب انبار و بازار، سه عنصر مهم در سبک زندگی مردم در قرون قبل بوده که آثاری از آن در سراسر کشور مشاهده می شود.

در تهران، بازار قدیم که قبلاً در گفتاری به آن پرداختیم، تاریخی جذاب و از نظر معماری، از جمله بازارهای دیدنی کشور است. البته نه به اندازه بازار قزوین و بازار تبریز که بزرگ ترین بازار مسقف ایران به شمار می رود. معمولا در کنار بازارها، حمام و مدرسه و مسجد احداث می شد و به همین خاطر، این سه عنصر، بخشی از سبک زندگی روزانه مردم را تشکیل می داد.

پاتوق مردم قدیم، چه در ایران و چه بسیاری از کشورهای دنیا، در بازار و حمام و قهوه خانه ها بود که فرصتی برای تعامل اقتصادی و فرهنگی و تجاری و گفت و شنودهای روزمره بود. شاید به همین خاطر، بازار و حمام، همواره از معماری تحسین برانگیزی در کشور برخوردار بوده و معمولا با تزئیناتی چون کاشی کاری، نقاشی، کادربندی و دکوراسیون سنتی جذابی همراه می شد.

حمام های تاریخی ایران که نمونه اش را در فین کاشان و سمنان مشاهده می کنیم، بخشی از هویت و فرهنگ این مرز و بوم است که برای حفظ و دوام آن باید همه تلاش کنند و این تنها وظیفه دولت (سازمان میراث فرهنگی ) نیست. امروز شمار معدودی حمام تاریخی در کشور مانده که بعضاً بخاطر افزایش درآمد و رونق کسب و کارش، تغییر کاربری داده شده و به موزه و فروشگاه تبدیل شده اند.

یکی از این حمام های قدیمی، حمام نواب است که یکی از صدها حمام بازمانده از عصر قجر بوده و نگین منطقه ۱۲ شهر تهران به شمار می رود. جایی که امروزه در همان فضای حمام سنتی، بازارچه سنتی از هنر و صنایع دستی کشور برپا شده است.

بازدید از حمام نواب، فواید بسیاری دارد. یکی اینکه با بافت قدیمی و سنتی شهر ری که تا حدودی همچنان آن رویه را حفظ کرده است آشنا می شوید و از تنها حمام بازمانده از عصر قجر این منطقه دیدن می کنید.

دومی، لوکیشن برخی از فیلم های معروف و قدیمی سینمای ایران است که روزگاری، شاهد حضور بزرگان سینمای ایران در قبل و بعد از انقلاب بود را مشاهده خواهید کرد. همچنین، با صنایع دستی نقاط مختلف کشور که در بازارچه صنایع دستی حمام، در معرض دید علاقمندان صنایع دستی قرار گرفته است، آشنا خواهید شد.

بنابراین بازدید از این حمام تاریخی، یک تیر و چند نشان است و می توانید تفریح هنری خوبی در یک آخر هفته سرد زمستانی باشد.

وقتی وارد خیابان پیک دامغانی شوید، عمارتی آجری نظر شما را جلب می کند که بر روی سر در آن با کاشی های آبی و خط نستعلیق نوشته شده است: خانه صنایع دستی و هنر حمام نواب.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

حمام نواب: ارمغان سارا سلطان خانوم

برای رفتن به بازارچه حمام  نواب و دیدن یکی از اماکن تاریخی تهران قدیم، اگر خیابان ری را از سمت سه راه امین حضور طی کنید، در نیمه راه این خیابان، دست راست، کوچه ای وجود دارد که به کوچه دردار غربی شهرت دارد. وقتی به انتهای کوچه برسید، بازارچه ای نمایان می شود که طاق فلزی و مغازه های بسیار دارد.

H1

تصویری زیبا از سقف حمام نواب تهران

این همان بازارچه حمام نواب است که روزگاری معروف ترین بازارچه تهران بوده و طاق آجریش، زینت منطقه است. این حمام، برای جلوگیری از اتلاف گرما و امکان استفاده از آب قنوات و چشمه های اطراف برای استحمام، پایین تر از سطح زمین ساخته شده است. مصالح به کار رفته در آن شامل آجر و آهک و ساروج و سنگ بود و پس از احداث، برای استحکام بخشی عمارت، از سیمان نیز استفاده گردد.

 گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

H10

غرفه های فروش صنایع دستی در حمام نواب تهران

آنچه در معماری بنا مشهود است، کاربندی و وجود آهک روی سطح بنا است که بسیار محدود بوده و نشان دهنده تزئینات قابل توجه در ان است که نشانگر ذوق هنری معماران عصر قاجار دارد.

همان طور که در بالا گفتیم، حمام ها را معمولاً با کمک نیکوکاران منطقه بنا می کردند و در کنار بازار ساخته می شد. در اینجا نیز، سارا سلطان خاتون و سارا هاجر خاتون که همگی دختران حاج نواب از نوادگان قاجار و سرشناسان محله بودند، نسبت به ساخت حمام اهتمام ورزیدند.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

H2

تصویر کاشی کاری آبی رنگ سر در حمام نواب – لوکیشن فیلم قیصر

حمامی با بیش از یک هزار متر مربع مساحت که حدود بیست پله از کف بازار پایین تر است و آب آن از قناتی معروف به حاج علیرضا تامین می شد. این حمام قبلاً یک چاله حوض و سه خزینه داشت که چاله حوض آن، از بزرگ ترین چاله حوض های تهران بود.

محله ی عود لاجان، که در محور تاریخی و فرهنگی و تجاری امام زاده یحیی قرار دارد، اکنون نامی شناخته شده برای تهرانگردها بوده و در سال ۱۳۸۵ هجری شمسی به فهرست آثار ملی ایران اضافه شد. از سال ۱۳۹۰ نیز به عنوان خانه صنایع دستی تهران، تحت نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران قرار دارد.

اگر قصد دارید در فضایی نوستالژیک، به خوردن و آشامیدن مشغول شوید، کافه گردی در حمام نواب را توصیه می کنیم. البته در کنار آن، فرصتی برای آشنایی با جاجیم و گلیم و مینا و خاتم اصفهان و انواع و اقسام دستاوردهای هنری اقلیم ایران برای شما فراهم است و اگر فرصتی برای رفتن به خیابان نجات الهی تهران ندارید، از این فرصت استفاده کنید.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

H3

تصویری زیبا از معماری پشت بام حمام نواب تهران که در بسیاری از حمام های کشور مشاهده می شود

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

 حمامی که لوکیشن فیلم قیصر شد

H11

مسعود کیمیایی و کیکی به یاد اکران فیلم قیصر

اولین چیزی که در بازدید از حمام نواب، جلب توجه می کند، معماری جذاب ان است. این حمام همچون بسیاری از حمام های سنتی کشور، دارای قسمت هایی مانند هشتی است. هشتی، فضای سر پوشیده ای است که به کوچه متصل شده و نه فقط در حمام ها، بلکه در بسیاری از خانه های قدیمی ایران که در تبریز و کاشان و یزد و اصفهان مشاهده می کنیم، دیده می شود.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

H9

تصویری از فضای داخل و پشت بام حمام نواب

از جمله دیگر بخش های حمام نواب، باید از سرپینه گفت. جایی که رخت کن حمام بوده و معمولا مسئولی در آن، وظیفه حفاظت از لوازم شخصی مشتریان را بر عهده داشت. گرم خانه، سرویس بهداشتی و خزینه و استخر، از جمله دیگر قسمت های حمام سنتی نواب است.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

H4

تصویری از فضای داخلی حمام نواب تهران

چاله حوض که قبلا به آن اشاره کردیم، حوض های بزرگی بود که با آب سرد پر شده و برای شنا در آن به خصوص در روزهای گرم تابستان استفاده می شد و البته مخاطبان بسیاری داشت. گفته شده که در تابستان ها، روبروی درب حمام نواب، مملو از جمعیتی می شد که برای فرار از گرمای طاقت فرسای تهران، به این حمام پناه می آورند.

H12

پوستر فیلم قیصر که بخش هایی از این فیلم در حمام نواب فیلمبرداری شد

البته در خانه های قدیمی، سرداب و زیر زمین، جایی بود که اهالی خانه، فرصتی برای فرار از گرمای زمستان را پیدا می کردند. به هر حال، حمام نواب و چاله حوض بازی های مشتریانش، داستان های زیادی دارد.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

H5

تصویری از فضای بازارچه سنتی در حمام نواب تهران که خانه صنایع دستی پایتخت است

در دوره پلهوی، دربار پهلوی اول از این حمام استفاده می کرد تا اینکه به واسطه حمام دار شدن خانه ها، از میزان متقاضیانش کاهش یافت و متولیات دیگر از عهده مخارج بر نیامده و شهرداری، مالک آن شد. در نقشه های تاریخی تهران، نام حمام به گذر حمام نواب معروف است و گویا کتیبه ای که کنار بنا نصب شده بود، به سرقت رفته است.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

H6

فروش صنایع دستی شهرهای ایران در حمام نواب شهر ری

مرمت بنا در چند سال اخیر سبب شد تا این حمام تاریخی نزدیک مرکز شهر، همچنان وضعیت خوب گذشته خود را حفظ کرده باشد و یکی از پاتوق نوستالژی گردی های پایتخت نشینان باشد. جایی که هم معماری سنتی دلنشینی دارد و هم امکانات تفریحی خوبی در آن در دسترس است.

یکی از عوامل دوری حمام نواب از تخریب را باید در مقوله صنعت سینما جستجو کرد. جایی که توانست، همچون برخی از خانه های قدیمی نایین و کاشان، لوکیشن فیلم ها و سریال های تلویزیونی شده و به همین خاطر، همواره در کانون توجه قرار گرفت.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

H7

جاجیم و گلیم شهرهای ایران در حمام تاریخی نواب شهر ری

فیلم معروف قیصر، ساخته استاد مسعود کیمیایی که یکی از فیلم های مشهور سینمای معاصر ایران است در این محل فیلمبرداری شد. جایی که قیصر، کریم آبمنگل را در آن خلاص کرد. آوازه این فیلم، سبب شهرت حمام نواب شد. البته مدتی هم این حمام به عنوان حمام قیصر شناخته می شد که همین عامل، زمینه توجه به حفظ و مرمت بنا را به دنبال داشت.

H8

چگونه به حمام نواب برویم؟

 

برای نوستالژی گردی آخر هفته ها، حمام نواب را به شما پیشنهاد می کنیم. جایی که برای عاشقان فیلم و معماری و فرهنگ، خاطرات بسیار دارد. یکی از مقصدهای تهران قدیم را در حمام نواب ببینید. محله عودلاجان شرقی، که در انتهای خیابان شهید محمد رضا ملا باقری واقع شده است، در شمال میدان باغ پسته بوده که کوی بیک دامغانی در آنجا قرار دارد.

اگر خود را به خط یک مترو تهران برسانید و در ایستگاه پانزده خرداد پیاده شوید، هم فرصت کاخ گلستان گردی دارید و هم گشتی در بازار تهران و هم از آنجا، می توانید به سمت عودلاجان ادامه مسیر دهید. از این مجموعه تاریخی تهران می توان از ساعت ۹ تا ۲۰ شب بازدید کرد.

هزینه ای بابت بازدید از شما دریافت نمی شود و میتوانید همانطور که گفتیم، از بازارچه صنایع دستی آن نیز استفاده کنید.

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

توصیه های روزیاتویی

۱- لوکیشن فیلم قیصر و خانه صنایع دستی تهران، سایت اینترنتی ندارد و ظرفیت های فرهنگی و هنری و تاریخی آن می بایست به زبان های مختلف در اختیار گردشگران داخلی و بین المللی قرار بگیرد.

۲- معرفی این خانه و برنامه هایی که بعضا در آن بر پا می شود (مانند جشنواره ترشی)، از طریق شبکه های اجتماعی به خصوص در اینستاگرام، اطلاع رسانی شود.

۳- یکی از راه های افزایش گردشگر حمام نواب، اطلاع رسانی ویدئویی آن در شبکه های اجتماعی ویدئو محور مانند یوتیوب و آپارات است.

۴- همان طور که قبلا هم در سرویس گردشگری روزیاتو اشاره کردیم، یکی از راه های افزایش گردشگری شهری هموطنان، همکاری خانه سینما با فعالان گردشگری ایران در جهت گردش سینمایی در لوکیشن های معروف سینما و تلویزیون کشور است. این ظرفیت را خانه سینما با سازمان گردشگری تهران، برای نوستالژی گردی در تهران قدیم، فعال کند.

۵- ایام نوروز، حمام نواب شهر ری، مملو از گردشگر می شود که فرصت خوبی برای معرفی ظرفیت های ناب صنایع دستی ایران در این منطقه است. اطلاع رسانی چند زبانه با همکاری NGO هم میتواند ایده خوبی باشد.

۶- معرفی ظرفیت های گردشگری تهران، توسط روابط عمومی شهرداری و سازمان فرهنگی و هنری این مجموعه با همکاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تهران در مکان های مذهبی و مهم شهر، در دستور کار قرار بگیرد.

۷- لوکیشن گردی، ظرفیت گردشگری فوق العاده ای است که عاشقان صنعت سینما را با ظرفیت های گردشگری کشور آشنا می کند و می تواند راهکاری برای توسعه گردشگری شهری باشد.

۸- صندوق حمایت از ابنیه تاریخی کشور، از برنامه های مختلف برای دریافت کمک های نقدی هموطنان فرهنگ دوست برای تسریع روند بازسازی و مرمت آثار تاریخی در خطر کشور استفاده کند.

۹- شهرداری تهران بیش از ۱۲ میلیارد ریال برای مرمت و بازسازی این اثر تاریخی عصر قجر هزینه کرده است که حمایت های مردمی نیز می تواند به بقای آن کمک کند. نیکوکاری در عرصه تاریخی نیز باید جدی گرفته شود

گشتی در حمام نواب تهران لوکیشن فیلم قیصر

سردر باغ ملی تهران

سردر باغ ملی تهران

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۱ فروردین ,۱۳۹۸

سردر باغ ملی تهران

سردر باغ ملی، از بناهای به جا مانده از دوره قاجار می‌باشد که در سال‌های ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۴ توسطجعفرخان کاشانی نوسازی شده و اکنون یکی از نمادهای شهر تهران است.[۱] این بنا در ضلع شمالی خیابان امام خمینی (سپه پیشین)، در ضلع شرقی وزارت امور خارجه و در ضلع غربی موزه پست و تلگراف قرار دارد.

پیش از بنیاد برج آزادی، این دروازه به عنوان نماد شهر تهران شناخته می‌شد.[۲]

محتویات

  • ۱میدان مشق
  • ۲ویژگی‌های سردر باغ ملی
    • ۲.۱طراحی و معماری
  • ۳نام‌گذاری
  • ۴نگارخانه
  • ۵منابع

سردر باغ ملی تهران

میدان مشق

میدان مشق از بزرگترین میدان‌های نظامی بوده در حدود ۴۰۰ متر طول و ۴۰۰ متر عرض داشته‌است سربازخانه مرکزی در آن واقع بوده و نظامیان در آن مشق نظام می‌کردند. این میدان در زمان فتحعلی شاه قاجار بنیاد نهاده شد و در دوره ناصرالدین شاه تجدید و توسعه یافت.

در آن زمان میدان مشق دروازه‌ای زیبا پیدا کرد با یک درب دولنگه و دو طاق نمای مسدود که به صورت پخی بود، در ضلع جنوب شرقی میدان یعنی در شرق دروازه و سردر کنونی ایجاد گردید که به «سر در ناصری» معروف شد و بعضی مواقع ناصرالدین شاه از بالای آن به تماشای مشق نظامیان مشغول می‌شد.

از وقایع مهم این میدان می‌توان به اعدام میرزا رضا کرمانی قاتل ناصرالدین شاه و نیز اعدام شیخ فضل‌الله نوری اشاره کرد.[۳]

ویژگی‌های سردر باغ ملی

سر در باغ ملی و پس از آن ساختمان‌های مجاور آن به دستور مستقیم رضا شاه و توسط جعفر خان کاشانی و کمک آلمانی‌ها (پیش از برافروخته شدن آتش جنگ جهانی دوم) در تهران که پایتخت بود ساخته شد. این سردر در جانب شرقی سر در قبلی و با همان ابعاد و شکل ظاهری ساخته شد و پس از آن سر در قبلی ویران گردید.

سردر دارای یک گذرگاه بزرگ از میان و دو پیاده‌رو در طرفین است. در نمای خارجی شامل اشعاری از ندیم الملک، نقوش کاشی‌کاری شده با نقش دو شیر که تاجی را در میان گرفته‌اند، پلنگ، شیر و خورشید، تیربار و گلوله‌های توپ به چشم می‌خورد.

نمای داخلی دارای این نقوش است: صحنه تسخیر تهران در کودتای ۱۲۹۹ در نزدیکی دروازه و برج و باروهای تهران (احتمالاً دروازه قزوین)، نگاره تمام قد سربازان لژیون قزاق، مسلسل و نقوش فرشته پیروزی که کم و بیش از حجاری‌های طاق بستان اقتباس گردیده است.

هر سه درب دارای دروازه‌های چدنی است که در قورخانه تهران توسط استاد محمد علی کرمانی ساخته شده‌است.

با ساختن ساختمان‌های مجاور، بخش جانبی ساختمان و کتیبه پوشانیده شد. در زمان جمهوری اسلامی اقدام به پاک کردن نشان شیر خورشید از میان پرچم ایران، دو طرف بالای سردر (نمای درونی و بیرونی) و نیز درون هلالی‌ها کردند. همچنین نیم‌تنه فلزی رضاشاه از بالای درب چدنی برداشته شد.

این اثر در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۳۷۶ با شماره ۱۹۶۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

سردر باغ ملی تهران

سردر باغ ملی

طراحی و معماری

طراح ساخت این سردر جعفرخان معمار کاشانی است. معماران دیگری هم او را یاری کرده‌اند. استاد اسماعیلی، همسفت کاری را انجام داد، ستون‌ها به دست کریم منیژه و کاشی‌های آن نیز توسط استاد خاک نگار مقدم ساخته شده‌است.

این بنا با آمیزه‌ای از سبک معماری ایرانی-اروپایی به ویژه در کاشی‌کاری‌ها و کلاه‌فرنگی طراحی شده‌است. پی این بنا و پایه و شال ستون‌های هشت‌گانه آن و ساق ستون‌ها آجری است. در کاشیکاری‌های بخش‌های بالایی از طرح‌ها و تصاویر اسلیمی، مسلسل، میدان جنگ، شصت تیر، رضاشاه با تفنگ شصت تیر، دو فرشته پیروزی، پرچم سه رنگ ایران، گلوله توپ، پلنگ، سروده‌ها و آیه‌های قرآنی و نام‌های امامن به صورت کتیبه زیر کلاه فرنگی نوشته شده‌است. بر روی کتیبه نمای بیرونی سروده‌هایی از ندیم‌الملک دیده می‌شود. کاشی‌کاری‌های این بنا با نقش دو شیر که تاجی را در میان گرفته‌اند، پلنگ، شیر و خورشید و مسلسل طراحی شده‌است. سردر یک دروازه سواره‌رو و دو در برای گذر پیاده در دو سوی آن دارد. مواد ساخته شده این درها چدنی است؛ که در قورخانه تهران به دست استاد محمدعلی کرمانی ساخته شده‌است.

در بخش بالایی این بنا، جایگاه دیده‌بانی، نقاره‌زنی و گذر نیروهای نظامی طراحی شده‌است. در کاشیکاری‌های این بنا عناصری برای یادبود کودتای سوم اسفند و فتح تهران به دست رضاخان وجود دارد که از آن میان می‌توان تخریب برج و بارو با گوله‌های توپ، رضاشاه در حال تیراندازی، دو فرشته پیروزی را نام برد.

سردر باغ ملی تهران

نام‌گذاری

این بنا به عنوان دروازه ورودی به میدان مشق که محوطه‌ای نظامی و در اختیار قشون بوده، ساخته شد. چندی پس از ساختن این دروازه، طرح برپایی نخستین باغ همگانی (پارک) شهر تهران (به نام باغ ملی) در زمین‌های درون میدان مشق برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی شد و از این رو نام دروازه میدان مشق به سردر باغ ملی دگرگون شد. با این حال باغ ملی چند سال بیشتر دوام نیاورد و در محوطه آن، ساختمان‌هایی از جمله ساختمان وزارت امور خارجه ایران، کتابخانه ملی و موزه ایران باستان ساخته شد. اما نام این باغ بر سر دروازه میدان مشق پابرجا ماند و سردر باغ ملی در جایگاه نمادی از معماری آن دوره در یادها باقی ماند.

سردر باغ ملی تهران

‌خمین شهری از جنس تاریخ

‌خمین شهری از جنس تاریخ

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۱ فروردین ,۱۳۹۸

‌خمین شهری از جنس تاریخ

شهرستان خمین در جنوبی‌ترین نقطه استان مرکزی قرار گرفته است. این شهرستان از شمال به اراک، از شرق به محلات، از جنوب به گلپایگان(استان اصفهان) و از غرب به ازنا و الیگودرز (استان لرستان) منتهی می‌شود.

محدوده شهرستان خمین امروزی در گذشته جزیی از ناحیه پهناور ولایت جبال(عراق عجم) بوده است که در طول تاریخ نام‌های گوناگونی به خود گرفته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران‌(ایسنا) – منطقه مرکزی، به گفته روابط عمومی میراث فرهنگی استان مرکزی یونانیان به آن مدیا می‌گفتند. منطقه جبال در متون اسلامی به نام‌های کوهستان، جبال، جبل، قهستان، قوهستان و بالاخره عراق‌عجم نامیده شده است.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

خمین امروز، عراق عجم دیروز

بعدها قسمت وسیعی از عراق‌عجم را تیمره نام نهادند. سپس تیمره به تیمره علیا و تیمره سفلی تقسیم شد که تیمره علیا محدوده کنونی شهرستان خمین است. از منابع چنین بر می‌آید که شهرت تیمره و خمین پیش از اسلام و قرون اولیه اسلامی از دوره‌های بعد بیشتر بوده است.

آخرین منابعی که در آن از تیمره نام برده شده مربوط به قرن پنجم و هفتم هجری است، پس از آن تا ۴۰۰ سال منابعی که روشن‌گر وضعیت ناحیه باشد در دست نیست. اما در کتاب نزهه‌القلوب نوشته حمدالله مستوفی مربوط به قرن هشتم هجری از ویژگی‌های ناحیه فوق سخن به میان آمده که نشان می‌دهد به احتمال زیاد نام تیمره به کمره تبدیل یافته و گلپایگانی‌ها آن را کمره می‌خوانده‌اند.

نام خمین در منابع به صورت خمهین، خهبین، خماهین آمده است. برای اولین بار در کتاب تاریخ پادشاهان و پیامبران اثر حمزه اصفهانی به نام خمین اشاره شده است.

ناهمواری‌های شمال‌غربی خمین ادامه رشته کوه‌های زاگرس است. مهمترین کوه‌های آن بوجه و هفت‌سواران است. شهرستان خمین از خصوصیات اقلیمی مختلف تأثیر پذیرفته و دارای آب و هوای متغیری است، بطوری که آب و هوای معتدل کوهستانی در شمال‌غربی و آب و هوای نیمه بیابانی در مرکز و جنوب آن حاکم است. به همین دلیل خمین دارای زمستان سرد تا بسیار سرد و تابستان‌های معتدل و گرم در نقاط مختلف است.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

رودخانه خمین از ارتفاعات جنوب‌غربی و غرب خمین سرچشمه می‌گیرد. سرشاخه‌های رود در حوالی شهر خمین به هم می‌پیوندند، سپس با رودخانه غرقاب تشکیل رودخانه لعل(قمرود) را می‌دهد و وارد محلات می‌شود. ساحل رودخانه در زمان پرآبی به عنوان تفرجگاه مردم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

کوه بوجه به عنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری خمین در جنوب شهر به شکل مخروطی خودنمایی می‌کند. این کوه برای مردم خمین فقط یک کوه نیست بلکه مکانی است برای نمایش فرهنگ و آداب و رسوم فرهنگی با ریشه در تاریخ و فرهنگ این سرزمین. داستان‌های بسیاری پیرامون بوجه در بین مردم رایج است و تعدادی از مراسم بومی و آیینی در دامنه آن اجرا می‌شود.

سازمان میراث‌فرهنگی این منطقه را به عنوان منطقه نمونه به تصویب رساند و با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی تأسیسات گردشگری در آن احداث شده است. شهرداری خمین نیز بخشی از آن را به صورت پارک و پارک بانوان درآورده که در پرکردن اوقات فراغت شهروندان و گردشگران مؤثر است.

در ۱۵ کیلومتری خمین و در کنار محور ارتباطی خمین به اراک و تهران روستای شهابیه قرار دارد. آب و هوای آن در پاییز و بهار ملایم ودر زمستان سرد است. پیشینه این روستا به دوره پیش از صفویه برمی‌گردد. نام آن ابتدا «اره» بعدها «امیریه» سپس «شهابیه» و امروز به نام «گلدشت شهابیه» معروف است. از جمله محصولات کشاورزی شهابیه می‌توان به پیاز، گردو، بادام اشاره کرد.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

در ۳۰ کیلومتری شمال غربی خمین و در دامنه کوه‌های شیرخانی و اوغلان روستای ورچه قرار گرفته است. آب و هوای آن در بهار و تابستان معتدل و در زمستان سرد و خشک است. این روستا به دلیل برخورداری از آب و هوای معتدل دارای مناظر و جلوه‌های طبیعی زیبا، مزارع حاصلخیز و مراتع سرسبز است. دامنه‌های کوهستانی روستا در زمستان با پوشش برف، زیبا و بسیار جذاب است.

منطقه حفاظت‌شده الوند و بیشه‌علی نیز از دیگر جاذبه‌های گردشگری‌وطبیعی شهرستان محسوب می‌شود.

از جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی این شهر می‌توان به بیت تاریخی حضرت امام‌خمینی(ره)، تیمچه‌بازار، قلعه سالارمحتشم که امروز به موزه مردم‌شناسی تبدیل شده است، عمارت امیرمفخم بختیاری، عمارت حاج‌جلال لشکر، پل قدیمی جلماجرد، گورستان ارامنه قورچی‌باشی، مسجد جامع خمین و برخ خاندان بیات اشاره کرد که کلیه این بناها مربوط به دوره قاجار است.

امامزاده طیب‌آباد(ع) مربوط به قرن هشتم و نهم و امامزاده محمد مالک(ع) متعلق به قرن دهم است.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

شهری از جنس تاریخ

سنگ‌نگاره‌های تیمره مربوط به ۴۰ هزار سال قبل است، سنگ‌نگاره‌های روستای آشناخور و سنگ‌نگاره‌های جباده از دیگر جاذبه‌های تاریخی خمین است که اطلاع دقیقی از قدمت آن اعلام نشده است، اما قدمت بسیار بالایی دارند.

سنگ‌نگاره‌ها اکو موزه‌ها یا موزه‌هایی در دل طبیعت هستند و منطقه تیمره خمین از این دست اکو موزه‌هاست. این منطقه علاوه بر هوای خوب و چشم‌ انداز زیبا آثار کهن بسیاری دارد که در دنیا علاقمندان بسیاری داشته و برای افرادی که به رصد گذشته و تطبیق آثار در نقاط مختلف جهان علاقمند هستند، جذابیت ویژه‌ای دارد.

محمد ناصری‌ فرد پژوهشگر و مدرس دانشگاه در خصوص این میراث باستانی به خبرنگار ایسنا گفت: منطقه تیمره از تقسیمات ایران باستان در دوره هخامنشیان است که دارای وسعتی در حدود ۱۵۰ کیلومتر مربع و شامل تیمره سفلی و تیمره اولیاء بوده است و به نوعی سنگ‌ نگاره‌های این منطقه در مثلثی از استان لرستان، اصفهان و مرکزی جای گرفته است که بیشترین آنها نیز در خمین به ویژه در منطقه قیدو و مزاین کشف شده است.

این پژوهشگر ایران باستان در خصوص قدمت سنگ‌نگاره‌های جهان گفت: سنگ‌نگاره‌ها متعلق به دوران مختلف است که کهن‌ترین آنها به دوران پارینه‌ سنگی، میان‌ سنگی، نوسنگی و عصر فلز برمی‌گردد و شگفت‌انگیزتر اینکه برخی از سنگ‌نگاره‌ها ورای این دوران هستند و به عصر یخبندان تعلق دارند، مانند شیرهای تاسمانی و دندان خنجری و انسان‌هایی که دارای ظاهری متفاوت از انسان‌های امروزی‌اند.

ناصری‌ فرد با بیان اینکه خاستگاه اصلی انسان‌ها فلات ایران بوده است که چهل هزار سال قبل دست به مهاجرت زدند و به سمت اروپا حرکت کردند اضافه کرد: آثار، نقوش و سنگ‌نگاره‌هایی که در ایالات کالیفرنیا، نوادا، یوتا و همچنین کشور پرو کشف شده است با سنگ‌نگاره‌های ایران شباهت بسیار دارند و می‌توان گفت دلیل این شباهت مهاجرت انسان‌ها از فلات ایران به سایر نقاط دنیا بوده است که به خلق آثاری هم‌خوان و شبیه به هم منجر شده است.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

نویسنده کتاب «موزه‌های سنگی، هنرهای صخره‌ای» کهن‌ترین خط فارسی با قدمت ۲۳۰۰ سال قبل از میلاد را متعلق به تیمره عنوان کرد و افزود: این خط در دره لوزدر خمین یافت شده است و امروز در کاخ نیاوران در معرض دید علاقمندان قرار داشته و خوشبختانه از خطرات احتمالی در امان است، اما باید در این راستا و برای حفاظت مابقی این آثار برنامه منطقی و سیستماتیکی داشت، چرا که در صورت نبود حفاظت، این سرمایه و سنگ‌نگاره‌ها از بین خواهد رفت و یا به سرقت می‌رود.

از ۶۳ کتیبه خطی‌ کاخ نیاوران ۲۱ مورد مربوط به تیمره است

وی با بیان اینکه از ۶۳ کتیبه خطی‌ای که در کاخ نیاوران موجود است ۲۱ مورد آن مربوط به تیمره است ادامه داد: بیشترین تعداد این آثار و سنگ‌ نگاره‌ها در تیمره خمین در ۳۱ محوطه قرار دارد و بیشترین نقوش در این مناطق نقش بز کوهی است.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

آشنایی با این آثار باستانی اعتماد به نفس و عرق ملی را در جوانان افزایش می‌دهد

وی افزود: باید این اصالت چهل هزار ساله را ارج نهیم، برای حفظ و انتقال آن به آیندگان تلاش کنیم. نباید دست خیس به آنها زده شود، نباید روی این نقوش راه رفت، نباید چیزی به آنها اضافه شود، اما بی‌اطلاعی مردم باعث شده است که نقوشی به این آثار اضافه شود.

ناصری‌فرد با اشاره به اینکه آشنایی جوانان با این قدمت و اصالت باعث افزایش اعتماد به نفس شده و این افزایش اعتماد به نفس خود رشد و توسعه و افزایش انگیزه نوآوری و خلاقیت خواهد شد، گفت: این نقوش را نیاکان ما برای ما به جا گذاشته‌اند و ما فرزندان انسان‌هایی هستیم که بعد از گذشت چهل هزار و ۸۰۰ سال اندیشه‌های آنها همچنان با بشریت و تاریخ سخن گفته و برای همه مردم نیز قابل فهم است.

بیست مسیر سنگ‌نگاره‌ای ثبت ملی شده است

به گفته رضوانی مدیرکل سابق میراث فرهنگی و گردشگری استان مرکزی، در این استان هشت شهرستان دارای سنگ‌نگاره وجود دارد و یکی از این شهرستان‌ها خمین است که بیست مسیر از این سنگ‌ نگاره‌ها در آن ثبت ملی و اصالت یابی شده و روی این مسیرهای ثبت شده نظارت اعمال می‌شود.

به گزارش ایسنا، امامزاده اسماعیل(ع) و امامزاده یوجان(ع) نیز مربوط به دوره صفویه است که در زمره آثار تاریخی شهرستان خمین جای دارند.

خمین بزرگان بسیاری را به کشور تقدیم کرده است که شاخص‌ترین آنها رهبر کبیر انقلاب امام‌خمینی(ره) است که و از دیگر بزرگان و مشاهیر می‌توان به حضرت آیت‌الله پسندیده (برادر حضرت امام‌خمینی(ره)) حاج‌آقا مصطفی و حاج احمدآقا خمینی (فرزندان امام خمینی(ره)) سیدخلیل کمره‌ای (روحانی مبارز) و محمدعلی مردانی (شاعر) اشاره کرد.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

خمین آماده استقبال از مسافران نوروزی

علی کریمی فرماندار خمین در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار داشت: علاوه بر بازدیدکنندگان بسیاری که در اوقات مختلف سال برای دیدن جاذبه‌های تاریخی و طبیعی خمین به این شهر سفر می‌کنند، بیت قدیمی امام خمینی(ره) نیز در طول سال به ویژه در ایام نوروز مسافران بسیاری را به خود جذب می‌کند.

وی افزود: شهر خمین به جهت اینکه محل عبور مسافران استان‌های مجاور همچون اصفهان، شیراز و شهرکرد است به نوعی محل استراحت و اتراق مسافران نیز محسوب می‌شود و ما تلاش داریم که کلیه امکانات را برای این مسافران تأمین کنیم که البته تاکنون هیچگونه مسئله‌ای در این خصوص به وجود نیامده است.

شهرستان خمین در جنوبی‌ترین نقطه استان مرکزی قرار گرفته است. این شهرستان از شمال به اراک، از شرق به محلات، از جنوب به گلپایگان(استان اصفهان) و از غرب به ازنا و الیگودرز (استان لرستان) منتهی می‌شود.

محدوده شهرستان خمین امروزی در گذشته جزیی از ناحیه پهناور ولایت جبال(عراق عجم) بوده است که در طول تاریخ نام‌های گوناگونی به خود گرفته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران‌(ایسنا) – منطقه مرکزی، به گفته روابط عمومی میراث فرهنگی استان مرکزی یونانیان به آن مدیا می‌گفتند. منطقه جبال در متون اسلامی به نام‌های کوهستان، جبال، جبل، قهستان، قوهستان و بالاخره عراق‌عجم نامیده شده است.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

خمین امروز، عراق عجم دیروز

بعدها قسمت وسیعی از عراق‌عجم را تیمره نام نهادند. سپس تیمره به تیمره علیا و تیمره سفلی تقسیم شد که تیمره علیا محدوده کنونی شهرستان خمین است. از منابع چنین بر می‌آید که شهرت تیمره و خمین پیش از اسلام و قرون اولیه اسلامی از دوره‌های بعد بیشتر بوده است.

آخرین منابعی که در آن از تیمره نام برده شده مربوط به قرن پنجم و هفتم هجری است، پس از آن تا ۴۰۰ سال منابعی که روشن‌گر وضعیت ناحیه باشد در دست نیست. اما در کتاب نزهه‌القلوب نوشته حمدالله مستوفی مربوط به قرن هشتم هجری از ویژگی‌های ناحیه فوق سخن به میان آمده که نشان می‌دهد به احتمال زیاد نام تیمره به کمره تبدیل یافته و گلپایگانی‌ها آن را کمره می‌خوانده‌اند.

نام خمین در منابع به صورت خمهین، خهبین، خماهین آمده است. برای اولین بار در کتاب تاریخ پادشاهان و پیامبران اثر حمزه اصفهانی به نام خمین اشاره شده است.

ناهمواری‌های شمال‌غربی خمین ادامه رشته کوه‌های زاگرس است. مهمترین کوه‌های آن بوجه و هفت‌سواران است. شهرستان خمین از خصوصیات اقلیمی مختلف تأثیر پذیرفته و دارای آب و هوای متغیری است، بطوری که آب و هوای معتدل کوهستانی در شمال‌غربی و آب و هوای نیمه بیابانی در مرکز و جنوب آن حاکم است. به همین دلیل خمین دارای زمستان سرد تا بسیار سرد و تابستان‌های معتدل و گرم در نقاط مختلف است.

رودخانه خمین از ارتفاعات جنوب‌غربی و غرب خمین سرچشمه می‌گیرد. سرشاخه‌های رود در حوالی شهر خمین به هم می‌پیوندند، سپس با رودخانه غرقاب تشکیل رودخانه لعل(قمرود) را می‌دهد و وارد محلات می‌شود. ساحل رودخانه در زمان پرآبی به عنوان تفرجگاه مردم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

کوه بوجه به عنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری خمین در جنوب شهر به شکل مخروطی خودنمایی می‌کند. این کوه برای مردم خمین فقط یک کوه نیست بلکه مکانی است برای نمایش فرهنگ و آداب و رسوم فرهنگی با ریشه در تاریخ و فرهنگ این سرزمین. داستان‌های بسیاری پیرامون بوجه در بین مردم رایج است و تعدادی از مراسم بومی و آیینی در دامنه آن اجرا می‌شود.

سازمان میراث‌فرهنگی این منطقه را به عنوان منطقه نمونه به تصویب رساند و با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی تأسیسات گردشگری در آن احداث شده است. شهرداری خمین نیز بخشی از آن را به صورت پارک و پارک بانوان درآورده که در پرکردن اوقات فراغت شهروندان و گردشگران مؤثر است.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

در ۱۵ کیلومتری خمین و در کنار محور ارتباطی خمین به اراک و تهران روستای شهابیه قرار دارد. آب و هوای آن در پاییز و بهار ملایم ودر زمستان سرد است. پیشینه این روستا به دوره پیش از صفویه برمی‌گردد. نام آن ابتدا «اره» بعدها «امیریه» سپس «شهابیه» و امروز به نام «گلدشت شهابیه» معروف است. از جمله محصولات کشاورزی شهابیه می‌توان به پیاز، گردو، بادام اشاره کرد.

در ۳۰ کیلومتری شمال غربی خمین و در دامنه کوه‌های شیرخانی و اوغلان روستای ورچه قرار گرفته است. آب و هوای آن در بهار و تابستان معتدل و در زمستان سرد و خشک است. این روستا به دلیل برخورداری از آب و هوای معتدل دارای مناظر و جلوه‌های طبیعی زیبا، مزارع حاصلخیز و مراتع سرسبز است. دامنه‌های کوهستانی روستا در زمستان با پوشش برف، زیبا و بسیار جذاب است.

منطقه حفاظت‌شده الوند و بیشه‌علی نیز از دیگر جاذبه‌های گردشگری‌وطبیعی شهرستان محسوب می‌شود.

از جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی این شهر می‌توان به بیت تاریخی حضرت امام‌خمینی(ره)، تیمچه‌بازار، قلعه سالارمحتشم که امروز به موزه مردم‌شناسی تبدیل شده است، عمارت امیرمفخم بختیاری، عمارت حاج‌جلال لشکر، پل قدیمی جلماجرد، گورستان ارامنه قورچی‌باشی، مسجد جامع خمین و برخ خاندان بیات اشاره کرد که کلیه این بناها مربوط به دوره قاجار است.

امامزاده طیب‌آباد(ع) مربوط به قرن هشتم و نهم و امامزاده محمد مالک(ع) متعلق به قرن دهم است.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

شهری از جنس تاریخ

سنگ‌نگاره‌های تیمره مربوط به ۴۰ هزار سال قبل است، سنگ‌نگاره‌های روستای آشناخور و سنگ‌نگاره‌های جباده از دیگر جاذبه‌های تاریخی خمین است که اطلاع دقیقی از قدمت آن اعلام نشده است، اما قدمت بسیار بالایی دارند.

سنگ‌نگاره‌ها اکو موزه‌ها یا موزه‌هایی در دل طبیعت هستند و منطقه تیمره خمین از این دست اکو موزه‌هاست. این منطقه علاوه بر هوای خوب و چشم‌ انداز زیبا آثار کهن بسیاری دارد که در دنیا علاقمندان بسیاری داشته و برای افرادی که به رصد گذشته و تطبیق آثار در نقاط مختلف جهان علاقمند هستند، جذابیت ویژه‌ای دارد.

محمد ناصری‌ فرد پژوهشگر و مدرس دانشگاه در خصوص این میراث باستانی به خبرنگار ایسنا گفت: منطقه تیمره از تقسیمات ایران باستان در دوره هخامنشیان است که دارای وسعتی در حدود ۱۵۰ کیلومتر مربع و شامل تیمره سفلی و تیمره اولیاء بوده است و به نوعی سنگ‌ نگاره‌های این منطقه در مثلثی از استان لرستان، اصفهان و مرکزی جای گرفته است که بیشترین آنها نیز در خمین به ویژه در منطقه قیدو و مزاین کشف شده است.

این پژوهشگر ایران باستان در خصوص قدمت سنگ‌نگاره‌های جهان گفت: سنگ‌نگاره‌ها متعلق به دوران مختلف است که کهن‌ترین آنها به دوران پارینه‌ سنگی، میان‌ سنگی، نوسنگی و عصر فلز برمی‌گردد و شگفت‌انگیزتر اینکه برخی از سنگ‌نگاره‌ها ورای این دوران هستند و به عصر یخبندان تعلق دارند، مانند شیرهای تاسمانی و دندان خنجری و انسان‌هایی که دارای ظاهری متفاوت از انسان‌های امروزی‌اند.

ناصری‌ فرد با بیان اینکه خاستگاه اصلی انسان‌ها فلات ایران بوده است که چهل هزار سال قبل دست به مهاجرت زدند و به سمت اروپا حرکت کردند اضافه کرد: آثار، نقوش و سنگ‌نگاره‌هایی که در ایالات کالیفرنیا، نوادا، یوتا و همچنین کشور پرو کشف شده است با سنگ‌نگاره‌های ایران شباهت بسیار دارند و می‌توان گفت دلیل این شباهت مهاجرت انسان‌ها از فلات ایران به سایر نقاط دنیا بوده است که به خلق آثاری هم‌خوان و شبیه به هم منجر شده است.

نویسنده کتاب «موزه‌های سنگی، هنرهای صخره‌ای» کهن‌ترین خط فارسی با قدمت ۲۳۰۰ سال قبل از میلاد را متعلق به تیمره عنوان کرد و افزود: این خط در دره لوزدر خمین یافت شده است و امروز در کاخ نیاوران در معرض دید علاقمندان قرار داشته و خوشبختانه از خطرات احتمالی در امان است، اما باید در این راستا و برای حفاظت مابقی این آثار برنامه منطقی و سیستماتیکی داشت، چرا که در صورت نبود حفاظت، این سرمایه و سنگ‌نگاره‌ها از بین خواهد رفت و یا به سرقت می‌رود.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

از ۶۳ کتیبه خطی‌ کاخ نیاوران ۲۱ مورد مربوط به تیمره است

وی با بیان اینکه از ۶۳ کتیبه خطی‌ای که در کاخ نیاوران موجود است ۲۱ مورد آن مربوط به تیمره است ادامه داد: بیشترین تعداد این آثار و سنگ‌ نگاره‌ها در تیمره خمین در ۳۱ محوطه قرار دارد و بیشترین نقوش در این مناطق نقش بز کوهی است.

آشنایی با این آثار باستانی اعتماد به نفس و عرق ملی را در جوانان افزایش می‌دهد

وی افزود: باید این اصالت چهل هزار ساله را ارج نهیم، برای حفظ و انتقال آن به آیندگان تلاش کنیم. نباید دست خیس به آنها زده شود، نباید روی این نقوش راه رفت، نباید چیزی به آنها اضافه شود، اما بی‌اطلاعی مردم باعث شده است که نقوشی به این آثار اضافه شود.

ناصری‌فرد با اشاره به اینکه آشنایی جوانان با این قدمت و اصالت باعث افزایش اعتماد به نفس شده و این افزایش اعتماد به نفس خود رشد و توسعه و افزایش انگیزه نوآوری و خلاقیت خواهد شد، گفت: این نقوش را نیاکان ما برای ما به جا گذاشته‌اند و ما فرزندان انسان‌هایی هستیم که بعد از گذشت چهل هزار و ۸۰۰ سال اندیشه‌های آنها همچنان با بشریت و تاریخ سخن گفته و برای همه مردم نیز قابل فهم است.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

بیست مسیر سنگ‌نگاره‌ای ثبت ملی شده است

به گفته رضوانی مدیرکل سابق میراث فرهنگی و گردشگری استان مرکزی، در این استان هشت شهرستان دارای سنگ‌نگاره وجود دارد و یکی از این شهرستان‌ها خمین است که بیست مسیر از این سنگ‌ نگاره‌ها در آن ثبت ملی و اصالت یابی شده و روی این مسیرهای ثبت شده نظارت اعمال می‌شود.

به گزارش ایسنا، امامزاده اسماعیل(ع) و امامزاده یوجان(ع) نیز مربوط به دوره صفویه است که در زمره آثار تاریخی شهرستان خمین جای دارند.

خمین بزرگان بسیاری را به کشور تقدیم کرده است که شاخص‌ترین آنها رهبر کبیر انقلاب امام‌خمینی(ره) است که و از دیگر بزرگان و مشاهیر می‌توان به حضرت آیت‌الله پسندیده (برادر حضرت امام‌خمینی(ره)) حاج‌آقا مصطفی و حاج احمدآقا خمینی (فرزندان امام خمینی(ره)) سیدخلیل کمره‌ای (روحانی مبارز) و محمدعلی مردانی (شاعر) اشاره کرد.

‌خمین شهری از جنس تاریخ

 

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۰ فروردین ,۱۳۹۸

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

موزه یا قلعه سالار محتشم از بناهای برجسته تاریخی واقع در شهر خمین است که این روزها به عنوان موزه مردم‌شناسی مورد بهره‌برداری قرار گرفته است.

شهرستان خمین در استان مرکزی ایران جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی بسیاری را دل خود جای داده است. قلعه سالار محتشم یکی از جاذبه‌های محبوب و مشهور گردشگری در این منطقه است. قلعه سالار محتشم از ساخته‌های میرزا علی خان سالار محتشم است که تاریخ ساخت آن به اواخر دوره قاجاریهمی‌رسد. این قلعه در زمان ساخت و استفاده اولیه، در محله سرسبز و خرم و در میان باغ‌های خمین واقع بوده است اما بعدها به ویژه در طی بیست سال اخیر با توسعه محیط نامبرده دستخوش تغییر و تحول شده است.

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

موزه سالار محتشم خمین

میرزا علی خان کمره‌ای ملقب به سالار محتشم فرزند علی قلی‌خان سرهنگ است.  وی از صاحب منصبان دوره قاجار بوده که به جهت پیروزی‌های نظامی و ایجاد امنیت در سرحدات کشور و نیز به واسطه پایداری در مقابل قوای روسی از طرف دولت وقت و احمدشاه قاجار و به پیشنهاد علاءالسلطنه وزیر داخله وقت ملقب به سالار محتشم می‌شود. قلعه سالار محتشم از ساخته‌های اوست که تاریخ ساخت آن، اواخر دوره قاجاریه می‌رسد. قلعه سالار مامن و پناهگاه مردم هنگام هجوم دزدان و اشرار به شهر بوده است و از نظر سبک معماری تلفیقی از معماری کلاسیک اروپا و معماری سنتی و ایران است.

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

موزه سالار محتشم خمین

این بنا در خرداد ماه سال ۱۳۸۵ توسط اداره کل میراث فرهنگی صنایع‌دستی و گردشگری استان مرکزی تجهیز و مرمت شده و به عنوان اولینموزه شهرستان خمین افتتاح گردید. در حال حاضر به عنوان موزه شهر خمین در بر گیرنده آثار فرهنگی در زمینه مردم شناسی استفاده می‌شود. لوازم و ابزار معیشتی مردم خمین عمده آثار این موزه  را تشکیل می‌دهد. هم‌چنین پیکره‌هایی که نمایانگر آیین‌های محلی استان مرکزی هم‌چون شب چله ، کردعلی به کو و کوسه ناقالدی در این موزه به نمایش درآمده است.

موزه سالار محتشم خمین

این قلعه در شمال غربی شهر خمین و در محله قدیمی شهر واقع شده است و شامل یک هزار متر مربع عمارت‌های اشرافی و بزرگ در درون یک باغ است. این قلعه یک پدیده شاخص در مجموعه شهر بوده و دیوارهای بلند و سردر با شکوه و جالب توجهی دارد. سابقه کارکرد حکومتی این قلعه قدمتی طولانی دارد ولی برخی خصوصیات آن مثل مشرف نبودن به شهر و دوری نسبی آن از مراکز اصلی شهر معایبی برای این مرکز حکومتی بوده و به دلیل مجاورت با کوچه‌های بن‌ بست و خانه‌های متعدد،  قلعه‌ای نفوذناپذیر بوده است. در این خانه‌ها مردم عادی و بی بضاعت زندگی می‌کرده‌اند، اصطلاحا این قلعه‌ها را می‌توان محله قلعه نامید.

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

موزه سالار محتشم خمین

قلعه سالار محتشم یکی از عمارت‌های نادر ایران محسوب می‌شود که ۱۷۰ سال پیش دارای سیستم برق‌کشی بوده که تاکنون منبع تامین نیروی برقی این سیستم مشخص نشده است، قلعه سالار محتشم دارای عکاسخانه اختصاصی نیز بوده است و اکنون عکس‌های بسیاری از این قلعه به جا مانده که علاوه بر ارزش هنری از نظر شناخت تاریخ خمین نیز حایز اهمیت است.

موزه سالار محتشم خمین

این قلعه از دو طبقه ساخته شده و از نوع ساختمان‌های ایوان‌دار است مصالح ساختمانی عبارتند از کاشی، سنگ، آجر، چوب، گل، خشت، گچ و آهک. یک ایوان سراسری اولین بخش از ساختمان طبقه هم کف را تشکیل می‌دهد، ستون‌های آجری این ایوان نسبت به ایوان طبقه دوم، کوتاه و ضخیم‌تر ساخته شده است تا بتواند بار و سنگینی طبقه دوم ساختمان را زودتر و آسانتر به پایه‌ها منتقل کنند

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

موزه سالار محتشم خمین

این ستون‌ها دارای طاق‌های هلالی عریض بوده که در پیشانی آن‌ها جهت تزیین، تصویر و شکل‌هایی نظیر یک بشقاب که در آن سه انار وجود دارد گل، شاخه درخت، برگ‌های گیاهان و نیز پرندگان که آن‌ها را از تراشکاری آجر و نیز آجرهای قالبی بسیار ظریف به وجود آورده‌اند، بیشتر این تزیینات آجری با کاشی‌های رنگارنگ خرده‌ای تلفیق یافته بوده است که به مرور زمان و بی‌توجهی اکثر کاشی‌ها از بین رفته است. در این طبقه در سمت غرب یک حوضخانه وجود دارد که دارای چهار ورودی بوده و فعلا یکی از آن‌ها باز است. از مختصات این حوضخانه سقف آن تخت است، محور طول و عرض این حوضخانه حدود ۵۰/۸ در ۵۰/۷ است.

موزه سالار محتشم خمین

عنصر قابل توجهی که در حیاط قلعه به چشم می‌خورد حوضی است که به صورت دو لنگه با طرحی کاملا اروپایی در راستای شرقی و غربی ساخته شده است. طرح این حوض هندسی نامنظم است و شکل و ساختار این حوض یکی از خصایص منحصر به فرد این بنا محسوب می‌شود. دور چین این حوض طوری طراحی شده است که بتوان گلدان‌هایی را در دور تا دور آن قرارداد و با تلفیق این دو عنصر یعنی آب و گل یک فضای بصری و عرفانی زیبایی را به وجود آورد. شکل کلی حوض بر خلاف حوض‌های ایرانی که حالت سکون را تداعی می‌کنند دارای جهت و القا کننده یک نوع حرکت بصری قوی از طرف بنا به سوی محیط و باغچه‌های درون حیاط است.

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

موزه سالار محتشم خمین

طبق گفته ساکنین محل نوادگان سالار محتشم، آب حوض ساکن نبوده بلکه این حوض توسط کانال آبی از ضلع غربی حیاط پر شده و توسط همان کانال از ضلع شرقی حوض خارج می‌شده است و به بیان دیگر آب حوض مدام در جریان بوده است و این خود از خصایص شاخص این حوض است. در حال حاضر اثری از جوی آب در محوطه حیاط دیده نمی‌شود اما اثر آن در خارج از بنا، پشت دیوار غربی دیده می‌شود. ساختار حوض از آجر و ملاط، ماسه، آهک با اندود ساروج است. نکته قابل توجه این که محوطه سازی حیاط تلفیقی از سبک ایرانی و اروپایی است. در قسمت جنوبی حوض طرح باغچه‌ها به سبک باغ‌های ایرانی است یعنی تشکیل شده از دو راهرو متقاطع صلیبی شکل است که چهار باغچه در گوشه‌های آن قرار دارد که اصطلاحا چهار باغ نامیده می‌شود. در ضلع شمالی حوض حد فاصل حوض و بنای اصلی، سبک باغچه سازی متفاوت بوده و به سبک اروپایی ساخته شده است و از چند قطعه مجزا که شکل قلب را تداعی می‌کند تشکیل شده است.

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

موزه سالار محتشم خمین

از دیگر خصیصه‌های شاخص عمارت سالارمحتشم دیوارهای محاطی حیاط است این دیوارها با سبکی معروف به زین اسبی ساخته شده‌اند به این صورت که شکل دیوارها تداعی گر زین اسب است که به صورت ریتمیک به دنبال هم تکرار شده‌اند و در حد فاصل این زین اسبی‌ها یک لغاز آجری قرار دارد که علاوه بر کمک به استحکام دیوار، یکنواختی را از دیوارها گرفته و منظره آجری زیبایی را القا می‌کند.

موزه سالار محتشم خمین

به گفته ساکنین محل و طبق شواهد موجود در وسط هر کدام از زین اسبی‌ها و هم‌چنین بالای هر یک از لغازها ستونک‌های آجری قرار داشته که روی آن‌ها مجسمه‌های گچی با اشکال برگرفته از هنر مجسمه سازی غربی قرار داشته است البته به دلیل گذشت زمان و فرسودگی مصالح و همچنین تعمیر و بازسازی قسمت فوقانی دیوار اطراف حیاط تمامی این مجسمه‌ها از بین رفته‌اند و اثری از آن‌ها بر جا نمانده است. هم‌چنین مقابل ساختمان یک فضای سر پوشیده از چوب و حلبی دیده می‌شود که بر فراز آن یک بادنما نصب شده است و هنوز هم آثاری از آن باقی مانده است. در اطراف و زیر همین فضای سرپوشیده آیینه‌هایی تعبیه شده بوده که در شب‌های مهتابی نور را به داخل ساختمان منعکس می کرده است.

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

موزه سالار محتشم خمین

متاسفانه در حال حاضر به خاطر عدم رسیدگی مناسب این روزها وضعیت مناسبی ندارد و ادامه این روند خسارات جبران ناپذیری خواهد زد.

موزه سالار محتشم خمین

قلعه سالار محتشم موزه مردم شناسی خمین

قلعه آردمین در روستای آردمین ساوه

قلعه آردمین در روستای آردمین ساوه

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۰ فروردین ,۱۳۹۸

قلعه آردمین در روستای آردمین ساوه

جاذبه های گردشگری استان مرکزی

آثار تاریخی و باستانی

قلعه آردمین واقع در دهکده آردمین ساوه مربوط به دوره قاجاریان یکی از این آثار تاریخی و منحصر به فرد این شهرستان است . در ۵۶ کیلومترى جاده ساوه – همدان در انتهاى سه راهى غرق‌آباد در فاصله ۱۶ کیلومترى، دهکده‌اى با صفا و سرسبز به نام آردمین وجود دارد که در دامنه جنوبى کوه‌هاى رحمان قرار گرفته است.
آردمین روستایی است از توابع بخش نوبران شهرستان ساوه در استان مرکزی می باشد. این روستا در دهستان آق‌کهریز قرار دارد. در میان آبادى و در داخل بافت مسکونى و باغ‌ها، بناى عظیمى خودنمایى مى‌کند که اهالى به آن «قلعه» مى‌گویند.

قلعه آردمین در روستای آردمین ساوه

بافت اصلى معمارى روستا و ارتباط آن با قلعه به دلیل دورى جاده به میزان زیادى دست نخورده باقى مانده است. قلعه آردمین شامل بخش‌‌هاى اندرونى، ایوان‌ها، تالارهاى شاه‌نشین و ارسى‌هاى گره‌‌کارى شده و برج‌هاى متعدد است که همگى حکایت از معمارى اشرافى آن دارند.

وجود عناصرى مانند حصار گلین، برج‌هاى رفیع، انبارهاى بزرگ، اصطبل و طویله را مى‌توان از عوامل معمارى روستایى قلعه دانست. نماى بنا از داخل حیاط، چارچوب‌هاى مستطیل آجرى دارد که یک در میان با استفاده از گچ تعبیه شده‌اند.

تعداد اندکى از گچبرى داخلى بنا به خصوص در تالار اندرونى باقى مانده است. ارسى‌هاى داخلى برج جنوب غربى با گره‌‌کارى و شیشه‌هاى الوان، نرده‌هاى چوبى و در دو لنگه ورودى بیرونى تزئین شده‌اند.

قلعه آردمین در روستای آردمین ساوه

بخش تحتانى برج نیز جلوه‌هاى گوناگونى از هنر چوبکارى دارد. در ضمن میخ‌پرچ‌ها و کوبه‌هاى فلزى در ورودى بیرونى نیز به عنوان ارزش‌هاى تزئینات بنا مورد توجه مى‌باشند. این بنای کهن به عنوان یکی از آثار تاریخی ارزشمند شهرستان ساوه همواره مورد توجه علاقه مندان به میراث فرهنگی بشمار می رود.

قلعه آردمین ساوه سالانه بویژه در ایام نوروز، پذیرای خیل مسافران، محققان و گردشگران است. این قلعه و فضای سرسبز و با صفای روستا یکی از جاذبه‌های تاریخی و طبیعی منطقه شمالی استان مرکزی به شمار می‌رود.

قلعه آردمین در روستای آردمین ساوه

کشف مسجد مربوط به دوران سلجوقی در آستانه شازند

کشف مسجد مربوط به دوران سلجوقی در آستانه شازند

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۰ فروردین ,۱۳۹۸

کشف مسجد مربوط به دوران سلجوقی در آستانه شازند

مدیرکل میراث فرهنگی استان مرکزی از کشف بقایای مسجدی متعلق به قرن دوم هجری و شهر باستانی کرج ابودلف در حین اجرای عملیات عمرانی آب و فاضلاب در شهر آستانه شازند خبر داد وگفت: این مسجد در حین عملیات عمرانی شهر آستانه که با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان و حضور ناظر مقیم ویژه در حال اجرا است کشف شد.

کشف مسجد مدفون شده مربوط به دوران سلجوقی در شهر آستانه شازند

کشف مسجد مربوط به دوران سلجوقی در آستانه شازند

در این عملیات عمرانی طی ماه گذشته تعدادی اثر تاریخی شامل یک ظرف فلزی هفت جوش سلجوقی، چندین تنبوشه یا گنگ که به عنوان لوله برای انتقال آب استفاده می شده و تعدادی ظروف سفالی و اشیای فلزی بدست آمده که موجب حساسیت اداره کل میراث فرهنگی استان مرکزی شد.

مدیرکل میراث فرهنگی استان مرکزی ادامه داد با نظارت بیشتر بر این عملیات و همچنین دقت بیشتر در روند اجرایی آن ادامه یافت و پیمانکار و کار فرما نیز متعهد به انجام کار طبق تصمیمات اداره کل میراث فرهنگی در هر مرحله شده اند.

وی تصریح کرد: در طی چند روز گذشته هم کندمان اداره کل آب و فاضلاب منجر به کشف بقایای یک مسجد در لایه های شهر باستانی کرج ابودلف شده و جز ظاهر شدن بقایای بنای این مسجد تعداد قابل توجهی اشیای باستانی هم بدست آمد.

حسینی بیان کرد: این بنا بقایای مسجدی متعلق به دوره تاریخی سلجوقیان است و اشیای قابل توجهی شامل یک کتیبه گچی لعاب دار بخط کوفی، یک کاشی محرابی فیروزه ای رنگ منحصر به فرد در سراسر کشور، تعدادی کاشی زرین فام و قالبی سلجوقی، تعدادی ظروف سفالی مثل پیسوز، صبوحی و آبخوری و همچنین خمره های بزرگ که همگی مورد استفاده در مساجد بودند بدست آمده است.

کشف مسجد مربوط به دوران سلجوقی در آستانه شازند

مسجد کشف  شده از بقایای شهر کرج ابودلف است

وی در خصوص ارزش تاریخی این آثار گفت: این آثار مربوط به لایه های زیرین شهر آستانه و بقایای شهر کرج ابودلف هستند که از شهرهای مهم دوره اسلامی است و از قرن ۲ هجری شکل گرفته و همچنین یکی از تاثیر گذار ترین شهر ها در تاریخ اسلامی ایران است.

مدیرکل میراث فرهنگی استان مرکزی افزود: درحال حاضر با هماهنگی های به عمل آمده و دستور دادستانی کار حفاری متوقف شده و مقرر شده تا پس از برگزاری جلسات، نحوه پیشبرد کار از طریق سازمان های مربوطه مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان بدون آسیب رساندن به این گنجینه تاریخی عیان شده کار عملیات عمرانی را هم به انجام رساند.

وی عنوان کرد: این گنجینه عیان شده یک گنجینه ملی است و با توجه به اهمیت آثار و اشیای بدست آمده اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی بر حفظ و صیانت این گنجینه آثار و انجام کاوش های نجات بخش آثار تاریخی در محل تاکید دارد.

حسینی تصریح کرد: این موضوع هم باید مورد توجه باشد که ادامه عملیات عمرانی و حفاری از این به بعد با انجام ملاحظات بیشتر و استفاده از دست و عدم استفاده از ماشین آلات حفاری و راهسازی سنگین، بدون کمترین آسیب به لایه های شهر باستانی کرج ابودلف صورت پذیرد.

کرج  ابو دلف که امروزه به نام آستانه شازند  معروف است، از شهر های کهن و شناخته شده نیمه غربی ایران محسوب می شود.

کشف مسجد مربوط به دوران سلجوقی در آستانه شازند

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۰ فروردین ,۱۳۹۸

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

آرامگاه کوروش بزرگ که مقبره کوروش دوم هخامنشی ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر است، بنایی بی‌پیرایه ولی با معماری منحصربه‌فرد، در فاصله حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخ‌های پاسارگاد است. پورتال آسمونی در این بخش اطلاعات جامع و کاملی در مورد پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش کبیر برای شما عزیزان تهیه و تنظیم کرده است که در ادامه می خوانید.

این بنا از همه سوی دشت مرغاب پیداست، به‌ویژه اگر از سمت جنوب غربی از راه باستانی گذر کنیم و از تنگه بلاغی وارد دشت شویم، نخستین چیزی که جلب توجه می‌کند آرامگاه کوروش است. این اثر در سال ۲۰۰۴ میلادی به عنوان زیر مجموعه پاسارگاد تحت شماره ۱۱۰۶ در میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

آرامگاه کوروش تنها بنایی در پاسارگاد است که توصیف آن در منابع یونانی آمده‌است. از قدیمی‌ترین توصیف‌های مربوط به آرامگاه کوروش می‌توان به توصیف اریستوبولوس، یکی از همراهان اسکندر مقدونی در لشکرکشی‌اش به قلمرو هخامنشیان نام برد که توسط آریان در کتاب آناباسیس اسکندر بدین شکل ثبت شده‌است: قسمت‌های پایینی آرامگاه از سنگ‌هایی تشکیل شده بود که به شکل مربع بریده شده بودند و در کل یک قاعده مستطیلی شکل را تشکیل می‌دادند. بالای آرامگاه یک اتاق سنگی بود که یک سقف و یک در داشت و به قدری باریک بود که یک مرد کوتاه قد به‌سختی می‌توانست داخل اتاق شود. در داخل اتاق یک تابوت طلایی وجود داشت که پیکر کوروش را در داخل آن قرار داده بودند. یک نیمکت نیز با پایه‌هایی از طلا در کنار تابوت قرار داشت. یک پرده بابلی پوشش آن (احتمالاً نیمکت) بود و کف اتاق نیز با فرش پوشانده شده بود. یک شنل آستین‌دار و سایر لباس‌های بابلی روی آن قرار داشتند. شلوارها و جامه‌های مادی در اتاق یافت می‌شد، بعضی تیره و بعضی به رنگ‌های دیگر بودند. گردن‌بند، شمشیر، گوشواره‌های سنگی با تزیینات طلا و یک میز نیز در اتاق بودند. تابوت کوروش بین میز و نیمکت قرار داشت. در محوطه آرامگاه یک ساختمان کوچک برای روحانیون وجود داشت که وظیفه نگهداری آرامگاه کوروش را بر عهده داشتند.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

در سال ۵۲۹ پیش از میلاد کوروش به قبایل سکاها در آسیای مرکزی (شمال شرق ایران) حمله کرد و در جنگ با ماساگت‌ها کشته شد. وی را در این مقبره دفن کردند

مشخصات بنا

طرح آرامگاه کوروش بزرگ از نمای بالا، اثر ارنست هرتسفلد. هرتسفلد این طرح را بین سال‌های ۱۹۰۵ و ۱۹۲۸ (به احتمال زیاد ۱۹۰۵) کشیده‌است. در این نما سقف آرامگاه برش خورده‌است و قسمت شیروانی مانند و فضای خالی زیر آن برداشته شده‌اند تا اتاقک آرامگاه دیده شود. به دیوارهای ضخیم اتاقک توجه کنید که حدود ۱٫۵ متر ضخامت دارند. ابعاد داخلی اتاق ۳٫۱۷ متر طول، ۲٫۱۱ عرض و ۲٫۱۱ متر ارتفاع است. همچنین رویش گیاهان در سنگ‌های خارجی آرامگاه قابل توجه‌است که باعث تخریب سنگ‌ها نیز شده بود.

طرح محوطه آرامگاه کوروش بزرگ از نمای بالا، اثر ارنست هرتسفلد. به ستون‌ها و دیوارها توجه کنید که در زمان بازدید هرتسفلد در محوطه آرامگاه وجود داشتند. دیوارها احتمالاً به مسجد پاسارگاد تعلق داشته‌اند.

آرامگاه کوروش در گوشه جنوبی محوطه‌ای جا دارد که زمانی بوستان شاهی پاسارگاد بوده‌است و از سنگ‌های آهکی سفیدی که به زردی متمایل است و احتمالاً از معدن سیوند تأمین شده‌است، بنا شده‌است. ساختمان آرامگاه دو هزار و پانصد سال در برابر عوامل مخرب طبیعی و غیرطبیعی پایداری کرده‌است و هنوز در دشت پاسارگاد پابرجاست. قاعده یا زیربنای اصلی آن سکویی است سنگی که طرح آن یک مربع مستطیل به طول ۱۳٫۳۵ متر و عرض ۱۲٫۳۰ متر می‌سازد. این ساختمان از دو قسمت کاملاً متمایز تشکیل شده‌است؛ یک سکوی سنگی شش پله‌ای، و یک اتاق با سقف شیروانی بر فراز پله ششم.

ارتفاع کلی بنا اندکی بیش از ۱۱ متر است. سکوی اول — که پلهٔ اول را تشکیل می‌دهد — ۱۶۵ سانتیمتر ارتفاع دارد، اما حدود ۶۰ سانتیمتر آن در اصل نتراشیده و پنهان بوده‌است، یعنی این هم مانند پلکان دوم و سوم دقیقاً ۱۰۵ سانتیمتر ارتفاع داشته‌است. پلکان چهارم و پنجم و ششم هر یک ۵۷٫۵ سانتیمتر ارتفاع دارند. پهنای سکوها نیم متر است و سطح سکوی ششمین که قاعده اتاق آرامگاه را تشکیل می‌دهد، حدود ۶٫۴۰ متر در ۵٫۳۵ متر است.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

اتاق آرامگاه دارای ۳٫۱۷ متر طول، ۲٫۱۱ متر عرض و ۲٫۱۱ متر ارتفاع است. دیوارش ستبر است و تا ۱٫۵ متر ضخامت دارد و از چهار ردیف سنگ نیک تراشیده، درست شده‌است. ردیف‌های اول و دوم بلندتر از ردیف سوم و چهارم‌اند و در ضلع شمال غربی ظاهراً دری دو لنگه که کشویی باز می‌شد، وجود می‌داشت که اینک از بین رفته‌است. مدخل کنونی ۷۸ سانتی‌متر پهنا و ۱۴۰ سانتی‌متر بلندی دارد و آستانه آن نیز عمیق است. در هر یک از دو گوشه آستانهٔ کوچک، یک فرورفتگی برای پاشنه درها درست کرده‌اند و شیارهایی افقی به عمق ۱۶ سانتیمتر در یک سمت و ده سانتی متر در سمتی دیگر، تا دو لنگه در هنگام بازشدن در آن‌ها راه یابند و جای گیرند.

در پیشانی اتاق آرامگاه یعنی در مثلث بالای درگاه، یک گل بسیار آراسته نقش کرده بودند که امروز تنها نیمی از آن، آن هم به صورت بسیار ضعیف باقی‌مانده‌است. مسافری اروپایی به نام یوهان آلبرشت فون ماندلسلو در سال ۱۶۳۸ میلادی این گل را دیده‌است و تصویر آن را نیز در نقشی که از آرامگاه کوروش کشیده‌است، آورده‌است ولی تا مدت‌ها این نقش از یاد رفته بود و یا به صورت دیگری تعبیر می‌شد تا آنکه دیوید استروناخ در سال ۱۹۶۴ میلادی آن را بازیافت و توصیف و تفسیر نمود. گل مورد بحث ۱۲ پر اصلی می‌داشت که خارج از محوطهٔ آن ۲۴ پر دیگر و بیرون از اینها ۲۴ پر نوک‌دار دیگر آورده بودند. این نقش به تصویر خورشید می‌ماند و با توجه به اینکه ایرانیان نام کوروش را با خورشید تطابق داده بودند، این گل خورشیدی نماد و مظهر شخص کوروش و نمودار مقام روحانی او نزد ایرانیان بوده‌است.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

سقف آرامگاه از درون صاف و ساده‌است ولی از بیرون شیروانی شکل است و شیب دو طرفهٔ ان به شکل عدد هشت است. این سقف از دو سنگ گران پیکر ساخته شده‌است که بر روی آن یک سنگ هرمی به قاعدهٔ ۶٫۲۵ متر در ۳ متر و به کلفتی نیم متر قرار گرفته‌است و بر روی آن، سنگ بالای سقف جای می‌داشت، که اکنون موجود نیست. گمان می‌رود که طبق سنت هخامنشی، برای سبک شدن و بهتر جابه‌جا کردن سنگ‌های گران، داخل سقف را گود کرده‌اند. فرصت‌الدوله شیرازی به وجود فضای خالی میان سقف درون و سقف شیب‌بامی بیرون پی برده‌بود و آن را محل دفن مرده دانسته بود:

سقف آن از طرف بیرون شیب بامی است ولی از درون مسطح است. لهذا از پشت این سقف مسطح اندرون تا زیر مقعر سقف بیرون مجوف است به شکل مثلث و آن جا محل دفن مرده بوده و در زمان‌های گذشته پشت بام را سوراخ کرده و سنگ هایش را شکسته‌اند. بعضی از اهالی که از آنجا بالا رفته، آن دخمه را دیده‌اند، مذکور بودند که در آن تابوت از سنگ نهاده‌اند و مرده در آن تابوت بوده. اکنون جسد هبا منثور است

این قسمت میان تهی که فرصت شیرازی از آن یاد می‌کند، عبارت است از یک گودی به طول ۴٫۷۵ متر که حدود یک متر عرض دارد و ۸۵ سانتیمتر عمق. برای این که درازی این گودی استقامت سقف را متزلزل نکند، آنرا دو تکه‌ای ساخته‌اند.ولی این نظر که فضای خالی محل قرار گرفتن تابوت یا حتی دو تابوت (با توجه به تقسیم فضای میان‌تهی به دو) بوده‌است، در گذشته طرفدارانی داشته‌است.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

کف اتاقِ آرامگاه از دو تخته‌سنگ سترگ تشکیل شده‌است. طبق گزارش جرج کرزن (۱۸۹۲م) تخته‌سنگ بزرگ‌تر از حفره‌های بزرگی که در آن کنده شده بود آسیب دیده بود. احتمالاً برای اینکه معلوم شود زیرش چیست.

بنای آرامگاه بدون ملاط ساخته شده بود، ولی بست‌های فلزی دم چلچله‌ای، سنگ‌های آن را به هم متصل می‌کرد که تقریباً همهٔ آنها را کنده و برده بودند و گودی‌های ناخوشایندی به جای گذارده بودند که به استقامت بنا آسیب می‌رساند. تیمی تحت سرپرستی علیرضا شاپور شهبازی تا آنجایی که می‌شد این گودیها را با تکه سنگ‌هایی که از معدن سیوند آورده بودند، تعمیر کرد.

کسانی که در قرن نوزدهم از آرامگاه بازدید کرده‌اند و مشاهداتشان را ثبت کرده‌اند، سخن از ستون‌های دور آرامگاه کوروش رانده‌اند. لیک در حال حاضر اثری از این ستونها و سایر بناهای اطراف آرامگاه نمانده‌است. برای نمونه فرانتس هاینریش وایسباخ محقق و خاورشناس آلمانی که در اواخر قرن نوزدهم میلادی از پاسارگاد بازدید کرده‌است و شرحی از بناهای موجود در پاسارگاد نوشته‌است، توصیفی به شرح زیر از ستون‌های دور آرامگاه کوروش داده‌است:

 

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگpasargad3 پاسارگاد شیراز، آرامگاه کوروش بزرگسه طرف آرامگاه را ۲۲ ستون احاطه کرده‌اند. اثراتی از دیواری دو لایه که ستونها را احاطه کرده‌است دیده می‌شود. طول هر یک از ردیف ستونهایی که مقابل هم قرار گرفته‌اند ۳۰ متر و طول ردیف ستونهایی که به این دو ردیف عمود است ۳۲ متر است. طول دو ردیف مقابل هم از دیوار داخلی ۳۵ متر و طول بخش دیگر از دیوار داخلی ۴۲ متر است. در اینکه دیوار خارجی از ابتدا وجود داشته‌است، شک و تردید هست. دیوار خارجی دیوار عظیمی است که باقی‌مانده‌هایی از یک دروازه بدان تکیه کرده‌است.

چند دهه پیش از وایسباخ، کِر پورتر که در سال ۱۸۱۸ میلادی از آرامگاه دیدن کرده بود، دیده‌های خود را از وضعیت ستونها چنین بیان کرده‌است:

یک منطقه وسیع که محدوده آن به وسیلهٔ پایه ۲۴ ستونِ گِرد، مشخص شده است، ساختمان را به مانند یک مربع در میان گرفته است. قطر هر ستون ۳ پا و ۳ اینچ [تقریباًّ ۹۹ سانتیمتر] است. هر ضلع مربع توسط ۶ ستون کامل می‌شود که فاصله هر ستون از ستون کناریش ۱۴ پا [تقریباً ۴،۲۷ متر] است. ۱۷ ستون هنوز ایستاده هستند، ولی دور و برشان انباشته از آشغال است، و خام‌دستانه توسط دیواری گِلی به هم وصل شده‌اند.

دربارهٔ منشأ سبک معماریِ بنا نظرات متفاوتی ابراز شده‌است. طیف این نظرات گسترده‌است و شامل منشأ یونانی آسیای صغیر، میانرودی، مصری، عیلامی و ایرانی اصیل می‌شود. بهرام فره‌وشی در مورد پوشش خرپشته‌ای روی آرامگاه کوروش نوشته‌است که گورهای آریائیانی که نخستین بار به سیلک آمده‌اند نیز به همین ترتیب پوشانده شده‌است و این می‌رساند که هنوز نخستین پادشاهان هخامنشی آرامگاه‌های خود را بنابر رسم قدیم و به طوری که در نواحی باران خیز شمال ایران‌زمین معمول بوده می‌ساختند.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

کتیبه‌های آرامگاه در منابع یونانی

آریان، استرابون و پلوتارک به تفصیل از مقبرهٔ کوروش سخن رانده‌اند. آریان نوشته‌است که روی آرامگاه کوروش نوشته‌ای به خط میخی پارسی باستان وجود داشت به این مضمون:

ای انسان. من کوروش پسر کمبوجیه هستم، که شاهنشاهی پارس را بنیاد کردم و شاه (کل) آسیا بودم. پس به این آرامگاه بر من رشک مبر.

این نوشته با اختلاف بسیار کمی توسط استرابون و پلوتارک نیز نقل شده‌است. اگرچه تحقیقات جدید درستی وجود چنین نوشته‌ای در آرامگاه کوروش را زیر سؤال برده‌است اما ساختار ساده و بدون تزئین بنا مضمون همین نوشته را منتقل می‌کند.

داندامایف معتقد است که جملهٔ «بر من رشک مبر» به‌وضوح دلالت دارد بر اینکه کتیبهٔ مزبور از آرامگاه کوروش اخذ نشده‌است، بلکه مولود افکار و خیالات واهی و بی‌اساس یونانیان است.به گفتهٔ وی در هیچ‌یک از کتیبه‌های هخامنشیان نظیر چنین مطلبی دیده نمی‌شود ولی از طرف دیگر «رشک می‌برم» غالباً بر سنگ آرامگاه‌های یونانی دیده می‌شود. وانگهی به نظر داندامایف اصلاً این عبارات مخالف تصور پارسیان قرن ششم (پیش از میلاد) دربارهٔ ناپایداری و عدم ثبات عظمت و بزرگی زمین است، در حالیکه مولفان یونانی برای این مطلب اهمیت خاصی قائل‌اند.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

استرابون متن کتیبهٔ دیگری در آرامگاه کوروش را به نقل از اُنِسیکْریت آورده‌است: «اینجا آرامگاه من کوروش شاهنشاه است». در روایت انسیکریت این کتیبه به دو زبان فارسی و یونانی ولی هر دو به خط فارسی آمده بود. داندامایف مضمون و اسلوب این کتیبه را که خالی از نظرات فلسفی یونانیان است به آنِ کتیبه‌های سایر پادشاهان هخامنشی نزدیک می‌داند. ولی در وجودش — بدان نحو که توصیف شده‌است — تردید می‌کند. چه به عقیدهٔ وی به خط میخی نمی‌توان زبان یونانی را نوشت. به علاوه، او انسیکریت را با توجه به روایت‌هایش از عجایب هند، نظیر داستان اسب آبی و مارهایی به طول ۴ متر، راوی موثقی نمی‌داند. داندامایف در نهایت نتیجه می‌گیرد که از آنجایی که اغلب مؤلفان یونانی دربارهٔ کتیبه‌های منقوش بر روی مقبره کوروش مطالبی نگاشته‌اند، بر روی آرامگاه کوروش در پاسارگاد در واقع کتیبه‌هایی وجود داشته است؛ ولی این کتیبه‌ها اولاً مضمونشان نوع دیگری بوده است و در ثانی امکان دارد که آنها در زمان کوروش تهیه نشده باشند، بلکه بعد از مرگ وی در دوران شاهنشاهی داریوش تدوین یافته باشند، زیرا معمولاً کتیبه‌های سنگ‌های آرامگاه پس از مرگ تنظیم می‌گردد.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

آرامگاه کوروش بزرگ که به احتمال زیاد پیش از مرگ وی و به فرمان خودش ساخته شده‌است ، در همه دوره هخامنشی مقدس به شمار می‌رفت و به خوبی از آن نگهداری می‌کردند. به گفتهٔ آریان، در زمان شاهنشاهی کمبوجیه، مغانی که وظیفه نگهداری از آرامگاه کوروش بزرگ را داشتند، سهمیه‌ای به شرح یک گوسپند و مقدار معینی شراب و خوراکی در روز و یک اسب در ماه جهت قربانی کردن برای کوروش بزرگ، از شاهنشاه دریافت می‌کردند. در حمله اسکندر مقدونی یکی از مقدونی‌ها در این آرامگاه را شکسته و اشیا آن را تاراج کرده و کالبد را گزند رسانده بود. اسکندر دستور داد آرامگاه کوروش را مرمت کنند. هکل و یاردلی با اشاره به مرمت آرامگاه و نقل قولی از پلوتارک مبنی بر مجازات عاملان تعارض به آرامگاه مینویسند که هدف اسکندر از این کار علاقه شخصی او به کوروش و حرکتی خیراندیشانه/سیاسی بود تا بتواند خود را جانشین مشروع کوروش و هخامنشیان معرفی کند. از وضعیت آرامگاه در دوره‌های اشکانی و ساسانی اطلاع چندانی در دست نیست.

در دوره اسلامی تعبیر اصلی بنا دیگر مشخص نبود و از سوی دیگر مردم هم ساخت بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشریت می‌دانستند و به سلیمان که طبق عقاید اسلامی، دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است، نسبت می‌دادند. به‌همین جهت آرامگاه کوروش بزرگ را هم از بناهای سلیمان می‌شمردند و آن‌را به مادر او منسوب می‌کردند و «مشهد مادر سلیمان» می‌خواندند. در دوران اتابکان فارس به دست سعد بن زنگی در سال ۶۲۰ یا ۶۲۱ق با استفاده از ستون‌ها و سنگ‌های کاخ‌های پاسارگاد، مسجد جامعی در پیرامون آرامگاه ساخته و محرابی نیز بر سنگ درون اتاق آرامگاه حجاری شد. در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به هنگام جشن‌های دوهزار و پانصد ساله سنگ‌ها به کاخ‌ها منتقل شدند.

در آثار کلاسیک فارسی، اشاره به این بنا موجز، ناچیز و پراکنده‌است. فارس‌نامهٔ ابن بلخی (۵۱۰ق ~ ۱۱۱۶م) از کهن‌ترین آثار فارسی‌است که به این بنا اشاره کرده‌است:

مرغزار کالان نزدیکی گور مادر سلیمان است طول آن چهار فرسنگ اما عرض ندارد مگر اندکی و گور مادر سلیمان از سنگ کرده‌اند خانهٔ بچهار سو هیچ‌کس در آن خانه نتواند نگریدن کی گویند کی طلسمی ساخته‌اند کی هر کی در آن نگرد کور شود اما کسی را ندیده‌ام کی این آزمایش کند.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

دو سده و اندی پس از آن حمدالله مستوفی در نزههالقلوب همین مطلب را که از ابن بلخی گرفته‌است — و خود بدین موضوع به تلویح اشاره کرده‌است — ذیل همان مرغزار کالان آورده‌است.

یان استرایس جهانگرد هلندی که در قرن هفدهم میلادی (۱۶۷۲م ~ ۱۰۸۲ق) از پاسارگاد بازدید کرده‌است، از مشهد مادر سلیمان به عنوان زیارتگاه نام می‌برد و می‌گوید که مخصوص زنان می‌بود و «مومنه‌هایی… سه بار قبر را به پیشانی می‌ساییدند و همان تعداد بار می‌بوسیدند، ذکر کوتاهی زیر لب می‌گفتند… و می‌رفتند.»

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

نخستین شخصی که دریافت مشهد مادر سلیمان همان آرامگاه کوروش بزرگ است که نویسندگان اروپای باستان از آن نام برده‌اند، رابرت کرپورتر جهانگرد و دیپلمات انگلیسی بود که در سال ۱۸۱۸ میلادی (~ ۱۲۳۳ق) از پاسارگاد دیدن کرده بود. البته موریه در سال ۱۸۰۹ (~ ۱۲۲۳ق) این احتمال را پیش کشیده بودند که بنای مذکور آرامگاه کوروش باشد. لیک خود آن را رد کرده بود. جرج کرزن، کر پورتر را نخستین انگلیسی‌ای دانسته‌است که بنای کوروش را باز شناخت و احتمال داده‌است که نخستین بازشناسنده گروتفند آلمانی بوده باشد. گروتفند پس از بررسی سفرنامه موریه احتمال قوی داد که دشت مرغاب همان پاسارگاد است و بعد از بازدید از محل با مقایسه مشخصات محل با حقایق تاریخی و گزارش‌های تاریخ‌نگاران باستانی، به این موضوع و اینکه بنایی که بین افراد محلی به مشهد مادر سلیمان شهرت پیدا کرده‌است، همان آرامگاه کوروش بزرگ بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشیان است، یقین پیدا کرد پاسکال کوست نیز در تصویری که از این آرامگاه در سال ۱۸۴۰ منتشر کرده، آن را آرامگاه منتسب به کورش نامیده است. با این حال در دههٔ پایانی قرن نوزدهم هنوز یکی‌بودن بنا و آرامگاه کوروش نزد بسیاری از دانشوران اروپایی مقبول نبود. برخی مخالفان محل پاسارگارد را جایی جز مرغاب می‌دانستند؛ مثلاً دارابگرد. بسیاری از مخالفان صاحب قبر را مؤنث می‌دانستند؛ البته نه مادر سلیمان پیغمبر یهود بلکه مثلاً بانویی هخامنشی. وایسباخ آرامگاه کوروش بزرگ را نه بنای مورد بحث در این نوشتار، بلکه بنایی موسوم به زندان سلیمان در پاسارگاد می‌دانست، که البته با یافته‌های باستان‌شناسی امروز احتمال فراوان می‌رود که آرامگاه کمبوجیه باشد. در ویراست ۱۰ دانشنامهٔ بریتانیکا (۱۹۰۲م) نوشته شده‌است: «آرامگاه مرغاب نمی‌تواند از آنِ کوروش باشد، چنان‌که غالباً گمان می‌رود.» و محل پاسارگاد نزدیک دارابگرد دانسته شده‌است. لیک در ویراست ۱۱ همان دانشنامه (۱۹۱۱م) دیگر محل پاسارگاد مرغاب دانسته شده‌است و آرامگاهْ از آنِ کوروش.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

pasargad2 پاسارگاد شیراز، آرامگاه کوروش بزرگ

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

در همان دوران و پیش از فرارسیدن قرن ۲۰ میلادی، فرصت الدوله شیرازی در کتاب آثار عجم، در زیر نگاره‌ای که خود از آرامگاه کوروش بزرگ نقاشی کرده است، نوشته‌است:

یکی از مورخین می‌گوید چون برخی جمشید را سلیمان میدانند شاید مادرش در آنجا مدفون باشد لهذا باین اسم خوانده شده اما در یکی از تواریخ اروپا مرقومست که سلیمان ابی جعفر برادر هارون الرشید شهر پسارگیدی را تحویل داشته وقتی از جانب خلیفه به حکومت آنجا رفته، مادرش که همراه بوده در آن سرزمین درگذشته و بخاک مدفون آمده از آنوقت معروف به قبر مادر سلیمان گردیده و بطول زمان گمان نموده‌اند سلیمان نبی است پس مشهد ام‌النبی نیز گفته‌اند و الله اعلم. این بلوک از شهرهای بزرگ ایران و اولین بناست که نهاده شده…

حسن حسینی فسایی در فارس‌نامهٔ ناصری (۱۳۱۰ق ~ ۱۸۹۳م) نظری مشابه مطرح می‌کند. با این تفصیل که چون عجم جمشید و سلیمان را یکی می‌دانسته‌اند قبر مادر جمشید را قبر مادر سلیمان خوانده‌اند. با آنکه هم فرصت‌الدولهٔ شیرازی و هم میرزا حسن حسینی فسایی با شاهان هخامنشی آشنا بوده‌اند، این بنا را متعلق به کسی از این شاهان ندانسته‌اند.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

در سال‌های آغازین قرن بیستم هنوز عامهٔ مردم ایران آرامگاه را مشهد مادر سلیمان می‌دانستند. مؤمنات به زیارتش می‌رفتند و حاجت می‌طلبیدند. الیوت کروشی ویلیامز دولتمرد انگلیسی که در اوایل قرن بیستم به ایران سفر کرده بود در سفرنامه‌ای که نوشته‌است (۱۹۰۷م) با لحن خاص انگلیسیان می‌گوید: «به نظر می‌آید ایرانی افسانه را به تاریخ و خرافات را به هر دو ترجیح می‌دهد. از این رو امروز آرامگاه کوروش در سرزمین خودش با نام ‘تخت مادر سلیمان’ شناخته می‌شود». وی پس از انتقاداتی که شامل بی‌اعتنایی ایرانیان به تاریخ و بی‌اطلاعی ایشان از آن می‌شود می‌گوید: «چنین است که آرامگاه کوروش به‌طرزی مبهم نصیب ‘مادر سلیمان’ می‌شود و قوّت‌های فراطبیعی به این موجود الوهی که گمان می‌رود در قبر خفته‌است نسبت داده می‌شود.» مسافر انگلیسی در ادامه شرح می‌دهد که دختران و مخدرات که مشکلات عشقی یا کمبودهای عاطفی و جز آن می‌دارند پیشکش‌هایی که شامل قوطی‌های حلبی می‌شود به درون آرامگاه می‌آورند و به ریسمانی که در گوشهٔ اندرونی بسته شده‌است می‌آویزند. ویلیامز با نظر به کیفیت نازل هدایا نتیجه می‌گیرد که اعتقاد زوار یا غایت مطلوبشان ارزش چندانی نمی‌دارد. او مشاهداتش از این نمونهٔ «بی‌اعتنایی طنزآمیز زمان به خواسته‌های مردان بزرگ» را چنین به پایان می‌برد: «کتیبه‌ها از بین رفته‌است و آرامگاه، که از صاحبان اصلی‌اش باز گرفته شده‌است، به مزاری برای پیشکش‌های دونِ مردمی نادان به موجودی موهوم، فرو کاسته شده‌است. چون در انبوه دخیل‌های بسته‌شده و حلبی‌جات نگریستم با خود اندیشیدم که آیا کوروش خبر دارد و آیا اهمیت می‌دهد؟»

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

اروپاییان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، همواره با احترام از مقبره یاد کرده‌اند، مثلاً پرسی سایکس مورخ و ژنرال انگلیسی در مورد آن گفته است:

من دوبار از این آرامگاه بازدید کرده‌ام. و هر بار احساس کرده‌ام که دیدن اصلِ مقبرهٔ کوروش «شاه جهان، شاه بزرگ» چه افتخار بزرگی برایم بوده‌است. وانگهی شک دارم که هیچ بنایی باشد که به‌لحاظ اهمیت تاریخی برای ما آریایی‌ها، از آرامگاه بنیان‌گذار شاهنشاهی ایران، که ۲۴۴۰ سال پیش در اینجا دفن شده‌است، در گذرد.

در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به مناسبت ۲۵۰۰امین سالگرد شاهنشاهی ایران، جشنهای مفصلی برگزار شد که مراسم گشایش آن با سخنرانی محمدرضا شاه پهلوی در برابر آرامگاه کوروش بزرگ شکل گرفت. وی در این سخنرانی دربارهٔ کوروش و آرامگاهش چنین گفت:

در این لحظه پرشکوه تاریخ ایران، من و همه ایرانیان، همه فرزندان این شاهنشاهی کهن که دوهزار و پانصد سال پیش به دست تو بنیاد نهاده شد، در برابر آرامگاه تو سر ستایش فرود می‌آوریم و خاطره فراموش نشدنی تو را پاس می‌داریم. همه ما در این هنگام که ایران نو با افتخارات کهن پیمانی تازه می‌بندد، تورا به نام قهرمان جاودان تاریخ ایران، به نام بنیانگذار کهنسال‌ترین شاهنشاهی جهان، به نام آزادی بخش بزرگ تاریخ، به نام فرزند شایسته بشریت، درود می‌فرستیم.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

بازسازی آرامگاه

این آرامگاه دو بار، یکی در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بار دوم بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ خورشیدی مرمت و بازسازی شده است. بار اول عملیات مرمت به سرپرستی علی سامی (رئیس وقت مؤسسه باستانشناسی تخت جمشید) انجام شد و از ملات سیمان نیز جهت بازسازی بام آرامگاه استفاده شده بود. بازسازی‌های انجام گرفته در سال ۱۳۵۰ بیشتر به منظور آماده‌سازی آرامگاه کوروش جهت برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران بود.

در بار دوم به گزارش خبرگزاری مهر، عده‌ای از کارشناسان میراث فرهنگی ادعا نموده‌اند که در جریان بازسازی سقف آرامگاه آسیب جدی دیده است. به ادعای یکی از این کارشناسان، مرمتگر این بنا مرمتگری را به طور تجربی آموخته است و در این زمینه تحصیلات علمی و دانشگاهی ندارد و پس از رفتن گروه متخصص ایتالیایی از تخت جمشید مسئولیت مرمت آرامگاه کوروش را بر عهده گرفته است. این کارشناس مدعی شده است که این مرمتگر در طول مرمت اشتباهاتی انجام داده که بیشترین آن مربوط به تخریب سقف آرامگاه است. یکی دیگر از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی نیز گفته است:

اگر عملیات مرمت سقف آرامگاه بر اساس شیوه‌های درست علمی صورت می گرفت باید دست کم این امر ۲ سال دیگر به پایان می رسید. این در حالی است که این امر یکماهه انجام شده و قسمتهایی از سنگ تاریخی مقبره با قدمت ۲۵۰۰ سال برداشته شده و سنگی جدید جایگزین آن شده است و این موضوع برای یک اثر تاریخی حکم مرگ را دارد.

کاوه فرخ نیز در برنامه میزگردی که توسط تلویزیون بخش فارسی صدای آمریکا در تاریخ ۲۹ دسامبر ۲۰۰۸ با حضور حسن راهساز، سرپرست تیم مرمت آرامگاه کوروش بزرگ ، برگزار شده بود، مدعی شد که عملیات مرمت طبق اصول باستان‌شناسی انجام نشده است و این عملیات به آرامگاه صدمه رسانده است. وی خواستار شد که جهت روشن شدن موضوع تیمی از باستان‌شناسان مطرح ایرانی و خارجی مانند دیوید استروناخ، ریچارد فرای و دیگران از آرامگاه بازدید کارشناسی کنند، که مورد مخالفت راهساز به دلایل امنیتی قرار گرفت.

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

این در حالیست که دکتر محمد حسین طالبیان مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد در این باره مدعی شده است که عملیات مرمت این اثر تاریخی با مسئولیت یکی از اساتید و کارشناسان مرمت سنگ برجسته کشور و همکاری مرمتگران بومی شهرستان پاسارگاد فارس صورت گرفته و گزارش آن را نیز به یونسکو ارسال کرده‌ایم و اگر مشکلی در امر مرمت وجود داشت به طور حتم یونسکو این موضوع را به ما اعلام می کرد، اما چنین نشده است. شهرام رهبر، تدوینگر طرح مرمت آرامگاه کوروش در باره دلیل شروع بازسازی آرامگاه در سال ۱۳۸۰ می‌گوید: دراواخر سال ۷۹ و اوایل سال ۸۰ نفوذ آب به سطوح دیواره و جاری شدن آن از سقف مشاهده شده است که به همین منظور در سال ۸۰ داربست فلزی چندمنظوره‌ای برای زیر پاقراردادن با امکان باربری برپا شد. به گفتهٔ وی، در نیمه دوم سال ۸۰ مطالعات مربوط به حفاظت و مرمت آرامگاه آغاز شده است که شکسته و فاسدشدن ملات‌های سیمانی، رویش درختچه‌ها، وجود ریشه‌های درخت انجیر وحشی، جابه‌جایی بلوک‌های سنگی و وجود درزهای باز از جمله مهم‌ترین مشکلات بام آرامگاه اعلام شده‌اند

پاسارگاد شیراز آرامگاه کوروش بزرگ

کاخ عالی قاپو اصفهان

کاخ عالی قاپو اصفهان

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۰ فروردین ,۱۳۹۸

کاخ عالی قاپو اصفهان

معروف به: دولتخانه مبارکه نقش جهان، قصر دولتخانه

موقعیت: ضلع غربی میدان امام

سال تاسیس: ۱۱ هجری قمری(دوره شاه عباس اول)

مینیاتوریست و نقاش: رضا عباسی


ویژگی های ساختمان:

در غرب میدان امام و روبروی مسجد شیخ لطف الله عمارتی سر بر افراشته که به عنوان یکی از مهمترین شاهکارهای معماری اوائل قرن یازدهم هجری از شهرتی عالمگیر برخوردار است.

با توجه به منابع و مأخذ موجود درباره سلسله صفوی و همچنین با در نظر گرفتن بررسی های انجام شده در مورد این ساختمان زیبا و رفیع چنین استنباط می گردد که کاخ عالی قاپو دروازه مرکزی و مدخل کلیه قصرهائی است که در دوران صفویه در محدوده میدان امام احداث شده اند.

در حقیقت این بنا به مثابه یک ورودی بزرگ و با شکوه میدان امام را به مجموعه دولتخانه و عماراتی مانند رکیب خانه، جبه خانه، تالار تیموری، تالار طویله، تالار سرپوشیده و کاخ چهلستون و دیگر عمارات مربوط می کرده است.

 

کاخ عالی قاپو اصفهان

ساختمان کاخ:

اصل بنا در دوره شاه عباس اول احداث شده و در دوره جانشینان او الحاقات و تعمیراتی در آن انجام شده است. ساختمان دارای ۵ طبقه است که هر طبقه تزئینات مخصوصی دارد. اگر چه این قصر در دوره های بعد از صفویه لطمات فراوان دیده است، هنوز نیز شاهکارهائی از تزئینات و نقاشی های عصر صفویه در آن، بینندگان را به تحسین وا می دارد.

عالی قاپـو مرکب از دو کلمه «عالی» و «قاپو» است که با هم به معنای «سردر بلند» یا «درگاه بلند» هستند. از این سر در بلند که تماماً با سنگ سماق ساخته شده به قصر وارد می شویم و به وسیله پلکانی که در دو طرف تعبیه شده اند به طبقات فوقانی می رسیم.

در طبقه همکف دو تالار وجود دارد که در آن روزگار به امور اداری و دیوانی اختصاص داشت و صدرخانه یا کشیک خانه نامیده می شدند.

در طبقه سوم، ایوان بزرگی است که بر ۱۸ ستون بلند و رفیع و استوار است. این ستون ها در آن زمان پوشیده از آئینه بوده و سقفی با صفحات بزرگ که با نقاشی ها و آلت های چوبی تزئین شده بودند بر فراز آن قرار گرفته است. در وسط این ایوان حوض زیبائی از مرمر و مس وجود دارد که قرینه آن در تزئینات زیر سقف انعکاس یافته است.
این تالار از الحاقات کاخ است که در دوران جانشینان شاه عباس اول بنا شده است. در پشت این ایوان تالار بزرگی است با اتاق ها و طاق های بسیار که نقاشی های زیبائی بر دیوارهای آن مشاهده می شود.

از ایوان کوچکی که پشت این تالار است گنبد زیبا و ساده توحید خانه نمایان است. در دوران صفویه در شب های جمعه گنبد محل تجمع صوفیان و دراویش بود. سالنی که این گنبد بر فراز آن استوار است و اتاق های اطراف آن در حال حاضر به کلاس های درس دانشگاه پردیس اصفهان اختصاص دارد. اکثر جهانگردان و سیاحان خارجی و همچنین نمایندگان کشورهای مختلف این تالار را به منزله جایگاهی دانسته اند که از آن مسابقات مختلف و بازی های معمول آن عصر مثل چوگان بازی و غیره را تماشا می کرده اند. طبقات بعدی هر کدام شامل یک سالن بزرگ در وسط و چندین اتاق کوچک در اطراف هستند.

 

کاخ عالی قاپو اصفهان

ویژگی خاص کاخ :

آنچه عالی قاپو را در عداد آثار باشکوه و بسیار نفیس قرار داده است علاوه بر مینیاتورهای کار هنرمند معروف عصر صفوی رضا عباسی، گچبری های آخرین طبقه است که تالار آن به «اتاق موسیقی» یا «اتاق صوت» نیز معروف است. در این قسمت از کاخ شکل انواع جام و صراحی در دیوار تعبیه شده است. ساختن و پرداختن این اشکال به غیر از نمایش زیبائی و خلاقیت و ابتکار هنرمندان گچکار برای این بوده است که انعکاسات حاصله از نغمه های نوازندگان و اساتید موسیقی به وسیله این اشکال مجوف گرفته شود و صداها طبیعی و بدون انعکاس به گوش برسند.

«فرد ریچاردز» که خود نقاش معروفی بوده و در اواخر عصر قاجاریه به ایران آمده درباره تزئینات گچبری این اتاق می نویسد: « … این تورفتگی ها مانند قطعات مختلف بازی معما با تناسب خاصی پهلوی یکدیگر قرار گرفته اند… » گذشته از گذشت زمان که متأسفانه به عالی قاپو لطمات فراوان زده است عوامل مخرب دیگر مانند حمله و استیلای افغان ها و جنگ های مختلف و انتقال پایتخت از اصفهان و بی توجهی حکام بعد از صفویه خسارات جبران ناپذیری به بنا وارد آورده است.

 در دوران قاجاریه عالی قاپو چند سال محل سکونت و کار ظل السلطان بود و او تغییراتی در کتیبه های آن داد. کتیبه های جبهه شرقی بنا و الواح خط نگاشته سردر ورودی که طی اشعاری به تعمیرات سال ۱۲۷۴ اشاره می کند مبین همین مطلب است.

در چهل ساله اخیر به دلیل آن که خطر ویرانی، کاخ عالی قاپو را تهدید می کرد و همچنین به علت توجه مردم و ارگان های دولتی به میراث های فرهنگی، مرمت هایی توسط هیأت های متخصص داخلی و خارجی در آن انجام گرفته است.

به طور کلی بنای عالی قاپو به عنوان یک بنای تشریفاتی خوش ساخت و زیبا دستاورد دیگری است از هنر معماری دوران صفویه که از فراز آن منظره شهر باستانی اصفهان و تغییر و تحول ۱۰۰۰ ساله آن به خوبی نمایان است.

کاخ عالی قاپو اصفهان

کاخ هشت بهشت

کاخ هشت بهشت

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۰ فروردین ,۱۳۹۸

کاخ هشت بهشت

کاخ هشت بهشت

یکی از جاذبه ها ی گردشگری دراصفهان کاخ هشت بهشت است که در دوره‌ی زمامداری شاه سلیمان صفوی و در سال ۱۰۸۰ هجری در باغ بلبل بنا گردید. پس از این نیز در پایتخت- های پیشین صفویه، تبریز و قزوین نیز بناهایی به این نام وجود داشت که اکنون اثری از آن‌ها باقی نیست. لیکن کاخ هشت بهشت اصفهان با دنیایی از تخیلات هم چنان باقی مانده است. کاخ هشت بهشت در دو طبقه و بر یک پایه‌ی هشت ضلعی به بلندی ۱۳۰ سانتی‌متر بنا شده است، بلندی کاخ هشت بهشت نیز نزدیک به ۱۴ متر می‌باشد. کاخ را از چهارسوی، چهار ایوان باشکوه فرا گرفته است که نور لازم و کافی باغ را به فضای درونی بنا می‌رساند، فضای مرکزی بنا دارای مقرنس‌های گچی است که به نقاشی آراسته شده و از چهارسو به چهار ایوان باز می‌شود، آن گونه که طرح درونی بنا را به شکل چلیپا درمی‌آورد که در چهارطرف، چهار واحد ساختمانی طراحی شده و در کل با طبقه‌ی بالا، هشت واحد جدا از هم طراحی شده است. هر یک از واحدها با نقشه‌ی معماری، طرح تزیینی و فضای درونی گوناگون سامان یافته است. معمار، بنا را به هزار تویی تبدیل کرده که در این فضای کوچک، به ویژه در طبقه‌ی دوم، غرفه‌های بسیار کوچک پدید آورده و برای جای جای آن از دیدگاه تزیینی و بهره‌گیری برنامه داشته است.

کاخ هشت بهشت
ایوان شمالی کاخ هشت بهشت ، حوضی مرمرین با ژرفای کم به نام حوض مروارید دارد، ایوان نیمروزی کاخ نیز فرایندی آبشارگونه، در دیواره‌ی ایوان به صورت یک کانال قایم طراحی شده که از حوضی با پوشش مسین از طبقه‌ی بالا، آب جریان یافته و هم چون آبشار به درون حوض کوچک پایینی می‌ریزد. اتاق‌های کاخ به طور کامل به نقاشی دیواری و آیینه کاری آراسته بوده که قسمت بیشتر آن‌ها در دوره‌ی قاجاریه از بین رفته است.
کاخ هشت بهشت طرحی هشت پهلو دارد و تلاش شده با توجه به نام کاخ، الگوها و نمادهایی از عدد هشت به اجرا درآورده شود. چنان چه شمار واحدهای ساختمانی هشت تا، حوض مرکزی هشت پهلو است، آجرهای کف پوش هشت پهلویی نیز دارد. اتاق های دو واحد ساختمانی آن نیز هشت پهلو است. در نمای بیرونی، کاخ تزیینات کاشی‌کاری جالبی در بالای حوض دارد که برخی اشاره به داستان‌های پندآموز، برخی در بردارنده‌ی نمادهای حماسی و ملی است، برخی نیز صحنه‌های شکار جانوران و پرندگان و گاه جانوران اسطوره‌ای چون سیمرغ را به نمایش درآورده است.
عمارت تاریخى «هشت‏ بهشت» نمونه‏ اى از کاخهاى محل سکونت آخرین سلاطین دوره صفویه است که در دوره شاه سلیمان در سال ۱۰۸۰ هجرى بنا شده است. کاشی‌ کاری هایی‌ که‌ انواع‌ حیوانات‌ پرنده‌، درنده‌ و خزنده‌ برروی‌ آن‌ نقش‌ بسته‌، از آثار این‌ کاخ‌ بشمار می‌آیند . از باغ وسیع «هشت ‏بهشت» مقدار زیادى باقى نمانده ولى قصر تاریخى آن هنوز اثر ارزنده و جالبى است که پس از انقلاب پارکى در اطراف آن ساخته شده است

این کاخ که در هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوى بنا شده از بهترین کاخهائى است که در روزگار صفویه ساخته شده و چون کیفیت ساختمان و وضع بنا در اثر مسرور زمان تغییر کرده ناچار براى امکان بیان وضع آن در زمان های مختلف باید نوشته‏ هاى کسانى را که در زمان های گوناگون کاخ را مشاهده و از وضع آن آگاهى کامل داشته‏ اند از نظر اهل تحقیق گذرانید.

از کسانى که مکرر به کاخ هشت بهشت رفته و به اوضاع آن آشنائى کامل حاصل کرده و شاردن فرانسوى است که در سفرنامه خود بطور مشبع شرح اوضاع کاخ را نوشته است و قسمتى از ترجمه نوشته او را ذیلا مینویسیم.

کاخ هشت بهشت

من قول داده ‏ام که در طى توصیف باغهاى اطراف خیابان زیباى اصفهان شرح یکى از تالارهاى یکى از باغها را بنام باغ بلبل بدهم اى تالار را عمارت هشت بهشت می نمامند. تمام سقف هاى آن موزائیک بسیار عالى است دیوارها و جرزها دو طبقه و دالانها و غلام گردشهائى در اطراف آنها است. در این دالان ها صدها مکان است که دلکشترین و فرح انگیزترین نقاط دنیا محسوب میگردد و هر یک بوسیله منفذى که بدان نور میتابد روشن میشود این روشنائى متناسب با تفریحاتى است که این مکان ویژه آنها ساخته شده است.

هیچ یک از این نقاط از حیث شکل و ساختمان و تزیینات به دیگرى شبیه نیست در هر جائى چیز تازه و گوناگون است چنانکه در بعضى از بخاری هاى متنوع و در برخى حوض‏ ها و فواره‏ ها است که از لوله هائى که در داخل دیوارها میباشد آب می گردند این تالار عجیب در حقیقت لابیرنتى است زیرا انسان در قسمت فوقانى هر جا کم میشود و پله‏ ها چنان مخفى است که بآسانى پیدا نمیشوند. قسمت پایین تا ده پا از سطح زمین از سنگ یشم و نرده‏ها از چوب زرنگار، و قاب‏ها چهارچوبها از نقره و جامها از بلور و آلتها از شیشه‏ هاى رنگارنگ ظریف ساخته شده است.

اما راجع به تزیینات نمی توان این اندازه شکوه و عظمت دلربائى فریبندگى را که در هم آمیخته است تصور کرد. میان کاشی هاى این بنا تصاویر برهنه و فرح‏انگیز بسیار زیبا وجود دارد و در همه جا آئینه‏ هاى بلورین و در دیوارها بکار رفته است در این تالار اطاق هاى آئینه کارى کاملى است که اثاثه هر اطاق از باشکوه ترین و شهوت انگیرترین نوع خود در دنیا است. اطاق هاى کوچکى نیز در آنجا میباشد که فقط گنجایش یک رختخواب دارد. در خاور زمین رختخواب پرده نداشته و روى زمین پهن می شود. یک رختخواب جالب توجهى دیدم که فقط لحاف آن دو هزار اکو می ارزید که براى گرمى و سبکى از پوست سمور تهیه شده بود. بمن گفتند شاه تشک هاى بسیارى از همین جنس دارد من یک کتاب از تزیینات و تصاویر و اشکال و مینیاتورها و ظروف و کتیبه‏ هاى این تلار تصنیف خواهم کرد در برخى از این کتیبه‏ هاى شامل افکار لطیف عاشقانه و برخى قطعات اخلاقى است.

کاخ هشت بهشت

چند قطعه زیر نمونه‏اى از آنها است که در دفتر خود ثبت کرده‏ ام.

بالاى گلدانى چنین نوشته شده است: گل لاله نماینده راز درون من است من چهره آتشین و دلى سوخته دارم. هر چه زیبائى گردنى افراشته داشته باشد همواره پاى در گل است. دل من صدها باربچپ و راست بدون اینکه بکسى تعلق یابد منحرف شد تا تو را دید و بتو پیوست من بیش از این تاب درد هجر تو را ندارم و نمیتوانم آنجا که تو نیستى مسکن گزینم. تو مردمک چشک منى. تو را گم کرده ‏ام نمیدانم بچه نظر افکنم. کارى جز مردن نتوانم.

پادشه پاسبان درویش است گر چه نعمت بفر دولت اوست

گوسفند از براى چوپان نیست بلکه چوپان براى خدمت اواست

زیر پایت گربدانى حال مور همچو حال تواست زیر پاى پیل

روى یک پیش بخارى عبارت زیر را انگاشته ‏اند.

زمستان نترسید زیرا فقط سردى و سلامت است.

نمیتوانم از بیان این نکته خوددارى کنم که بهنگام گردش در این محل که مخصوصى لذت و حظ و عشق ساخته شده است و در حال عبور از اطاق ها و شاه نشین‏ ها آدم چنان تحت تاثیر قرار می گیرد که بگاه بیرون شدن از خود بیخود میگردد بدون تردید هواى این تالار اثر مهمى در این حالت عاشقانه که به انسان دست مى‏دهد دارد. اگر چه این بنا چندان با دوام و استوار نیست ولى فرح انگیرتر از مجللترین کاخهاى ممالک اروپائى است.

کاخ هشت بهشت

گوست سیاحى که در زمان فتحعلى شاه قاجار بایران آمده و اصفهان را دیده درباره این کاخ چنین نوشته است:

این عمارت در وسط باغ باندازه متر از سطح زمین بلندتر و ۳۵ متر طول ۲۶/۲۵ متر عرض دارد اطاق هاى کاخ هشت بهشت تمامى منقش و گچبرى و درهایش خاتم سازى و زیبا میباشد. تالار وسط گنبدى شکل است که از یک نوه پنجره ساختمان گردیده در گنبد آن هشت پنجره بطور مساوى باطراف قرار دارد که از چوب ساخته‏ اند و در وسط این تالار حوضى هشت ضلعى بقطر ۸۳ سانتیمتر از مرمر عالى ساخته شده و به حوض مروارید معروف است و طورى حجارى شده که وقتى آب از سوراخهایش خارج میشود چون دانه مروارید میباشد پلکان هاى این عمارت طورى بنا شده که از هر طرف بعمارت فوقانى و تحتانى عبور و مرور میشود، داراى غلام گردش‏ها و بالاخانه‏ هاى زیادى است درختان کهن و چنارهاى مرتبى دارد و قسمتى از آب جوى شاه از برابر عمارت بالائى داخل این باغ می شود. در زمانى که در اصفهان بودم فتحعلى شاه در این عمارت مى‏نشست و تماشاى رقاصه هائى که میرقصیدند مینمود در و ودیوارها، ازاره ‏ها، هلالیها، گنبدها و بالاخره تمام این عمارت سرتاپاى از طلا تزیین یافته و اشکال و تصاویر گوناگون پرندگان و گلها و غیره بر طیبائى قضر افزوده است داراى تابلوهاى منقش و زیبا است که جلب توجه مینماید.

میرزا علیخان نائینى روزنامه نوس عصرناصرالدین شاه قاجار که از طرف دربار وقت ماموریت یافته بود نسبت باوضاع جغرافیایى و تاریخى ایران مطالبى تهیه کند و نسبت به قسمتى از کشور موفق شد و مطالبى در دو جلد بزرگ تهیه کرد که آن دو جلد را در کتابخانه وزارت دارائى مطالعه کردم راجع بکاخ هشت بهشت در سال ۱۳۰۰ ه.ق چنین گزارش داده است:

کاخ هشت بهشت و عمارت تحتانى و فوقانى قصر میان و وسعت دستگاه آن از حد توصیف بیرون است غیر از ایوان هاى عالى وارسی هاى یکصد و پنجاه و یکزوج درب اطاق تنها در بالا و پائین دارد. از معماران معتبر شنیده شده که طرح آنرا در طرز عمارت کرامت کرده‏ اند چنانچه نقشه این قصر را بکشند و در جاى دیگر بخواهند مثل آن بنا کننده مشکل که بتوانند از عهده برآیند. باغ مزبور باغى است بسیار بزرگ خیابان هاى عریض و قطعه بندی هاى وسیع در آن است دیوار یک طول باغ باقدرى از دیوار چهارباغ شاه مشترک دو نهر بزرگ از چهارباغ عرضاً این باغ را تقاطع میکند یکى مقابل قصر موصوع وسط وارد دو دریاچه بزرگ مى‏شود. که بعرض باغ در دو طرف عمارت متقابل یکدیگر است و دو حوض بزرگ هم در دو سمت دیگر عمارت است و دوره عمارت نیز جوى سنگى آب نماها قرار داده‏اند که اب دائماً از اینها جارى است. مقابل این دریاچه و قصر سردرى است عالى و دو رو که یک روش مشرف بچهار باغ و حوض بزرگ پاى آن ورودى دیگرش منظر قصر وسط باغ است سر در مزبور نیز وصف زیاد دارد نهر دیگر هم مقابل و هم عرض نهر بفاصله زیاد باز از چهارباغ میاید و بعرض باغ جارى است و بهمین قانون سردرى دارد عالى مشتمل بر تالار بزرگ مشرف بر باغ جارى است. بهمین قانون سردرى دارد عالى مشتمل بر تالار بزرگ مشرف بر باغ و عمارات عقبش منظر چهارباغ و اینجاست که سالها است تلگرفخانمه شده در این باغ حیاط دیگر هم هست وسیع صاحب اطاق ها وارسیهاى مرغوب آشپژخانه و طویله و غیره معروف به نارنجستان هشت بهشت است.

کاخ هشت بهشت

موضوع قابل توجه این که گزارش میرزاعلیخان نائینى روزنامه نگار ناصرالدین شاه و شرحى را که میرزاحسین خان تحویلدار در سال ۱۳۰۸ ه.ق نوشته‏اند عیناً مطابقت دارد و ناچار باید گفت یکى از آنها از دیگرى گرفته و بنظر میرسد چون تاریخ ختم تالیف جغرافیاى اصفهان ۱۳۰۸ ه.ق و بعد از ۱۳۰۰ه.ق است. جغرافیاى اصفهان از گزارش میرزاعلى خان نائینى گرفته است و ذکر ماخذى هم نشده است.

آنچه از گزارش مزبور معلوم می ‏گردد اینست که کاخ هشت بهشت  تا اول قرن چهاردهم بوضع سابق زمان صفویه باقى بوده و نقصى در آن راه نیافته و تغیراتى که در آن راه یافته در قرن چهاردهم هجرى انجام شده است.

میرزا حسن خان جابرانصارى که از معماران اصفهان و آگاه بتاریخ و تغییرات مبانى آن سامان بوده راجع به کاخ هشت بهشت  چنین نوشته است:

در کاخ هشت بهشت نیز بمنوال چهلستون طرح باستانى بستانیش که از نقش جهان جدا کرده زمان شاه عباس بزرگ شده و باساختمانى مختصر و بناى عمارت شگرف هشت بهشت را سایر شاعر مشهدى گفته زمان شاه سلیمان‏به هزار و هشتاد (۱۰۸۰) و کاشى کاریهاى زیبا خصوصاً طاوسها و دیگرمرغان در ۱۱۰۲ باز بفرموده شاه و عرصه این باغ از چهلستون بسى بیشتر بود براى حرمخانه شاهى چوحد جنوبیش به بازارچه بلند منتهى میشد و در حکومت ظل السلطان بانوى عظمى خواهرش با همه اولاد و خانواده در آن بزرگترین پارک سلطنتى میدان جولانى براى خوش گذرانى داشتند، امروزه آن باغ را قطعات کوچک نموده و به مقبلان فروخته‏اند که شاید پنجاه خانه و باغچه سرا از آن جدا شده و باز قسمت بزرگى رااز خود دارند بنگاهها و سراچه‏ها و مغازه‏هاى بسیارى در چهارباغ عباسى بیرون انداخته که نفع بزرگى دارد و کوچه جهانبانى با خانه‏هاى دو طرف و حمام نمره نامى را از میان باغ ردکرده و در آنجا حوض مرمرى یکپارچه مروارید میدیدم و از آثار صفویه دو سه حوض یک قطعه مرمر موسوم به مروارید پدید بود یکى در عمارت اشرف و آن چنان بود که همه آن سنگ را شبیه به حوض حجارى استادانه کرده و براى همه فواره‏هاى کوچک باندازه انگشت سبابه از تمام سنگ درآورده هر حوضى بیش از صد فواره داشت و آن حوض را که نصب نموده بودند از زیر سنگ آب جریان یافته مانند دانه‏ هاى مروارید بوسیله آن فواره ها جستن کرده و حوض را پر از آب نموده بانوى عظیمى یک حوضش را بیدیع الملک پسرش داد در عماراتش از باغ بادامستان تلگرفخانه جدا نموده داد و آن عمارات بعد به بختیاریها و از آنها منتقل به جلاالسلطنه شد قنات آب حلال که روى به ماربین بالا میرفته و آبش متصل به جوى شاه میشد براى آب دائمى هشت بهشت و دیگر عمارات صفویه احداث کرده بودند و هر عمارتى بهرى و بخشى معین داشت وزیر و مستوفى خاص از نیاکان بنده براى آن مقرر بود تا بتواند در حرمخانه سلطنتى حکم بخش آب را بدهد و رفع مشاجره سکنه باغچه سراها را بنماید و وجه نامش به آب حلال از آن رهگذر بود که شاه عباس دوم وجهى را که بنظر خود و علما حلال شرعى میدانستند بخرج احداث آن قنات داده تا آب غسل وضوى حرمخانه نهایت حلیت را داشته شبهه کم و زیاد آب رودخانه از حقوق دیگر محلها نرود. حالیه شنیده ‏ام آن آب را از پشت آتشگاه به جر و کان اولاد بانوى عظمى میبرند و چون بانوى عظمى و اولادش شصت سال و کسرى است در هشت بهشت ساکنند ضمناً باغات و عمارات دولتى دیگر مجاور را بدست داشتند مانند بهشت آئین ورشک جنان و انگورستان، و بهشت آئین امروزه در کوچه فتحیه کالج دختران شده و انگورستان را با عمارت خسروخانى بدست سردار اعظم داده بودند.

این کاخ که روزى از کاخهاى کم نظیر بوده در سال ۱۳۳۴ شمسى که آقاى حسینى از طرف اداره باستان‏شناسى اصفهان مورد بازدید قرار داده چنین گزارشى و اظهار نظر کرده است:

این عمارت را فعلاً آقاى ابوالفتح قهرمان (سردار اعظم) بموجب دستخطى مالک و در تصرف دارد از قرار مشهور در اراضى و باغات قدیمى آن تغییراتى داده و کاخ اصلى بحال خود ولى مخروبه باقى است. ذخائر آن از بین رفته است. یک دفعه در دوره وزارت سید ضیاءالدین باغ ملى شد ولى در زمان شاه فقید مسترد و محدداً درش بسته شده است. در سال ۱۳۳۴ شمسى که از این عمارت بازدیدى بعمل آمده محتاج بتعمیرات کامل است زیرا نقاشیهاى زیبا و گچبریهاى عالى )نظیر تزیینات عالى قاپو( آن از بین رفته و آنچه باقى است نیز جلب توجه را مینماید اشکال و حوش و طیور و شکارگاهها که بعضى قدیمى و برخى جدید بر روى کاشى نقش و در پشت بغل هاى اطراف نصب شده جالب توجه و تماشائى است مساحت فعلى آن قریب ۷۵۰۰ متر مربع است.

کاخ هشت بهشت

کاخ هشت بهشت

برخى نوشته‏ اند که کاخ و باغ مجموعاً در ابتداى ساختمان آن ۸۵ جریب بوده است ولى مساحت کنونى آن در حدود پنج هزار متر میباشد.

تاریخ شهریور ۱۳۴۳ شمسى تحویل دولت گردیده است.

این کاخ در خیابان چهارباغ عباسى در مقابل خیابان کنونى شیخ بهائى واقع و اکنون در دست دولت است.

از گزارش ‏هاى گوناگونى که در توصیف این کاخ داده‏ اند معلوم گردید که علت شهرت آن براى بکار بردن سنگ هاى مرمر عالى در آن و داشتن طاق هاى مقرنس کارى و نقاشى بوده است.

ساختمان کاخ دو طبقه و داراى شاه نشین و غلام گردش‏ هاى زیبا و نقوش گوناگون طلائى و تزیینات جالب و پشت بغل هاى کاشى بى نظیر و نقوش و حوش و طیور و آئینه کارى بسیار ممتاز و در واقع از قصور ممتاز دوره صفویه است.

کاخ مزبور که آنرا باغ بلبل نیز نامیده ‏اند قسمتى از باغ نقش جهان زمان شاه عباس بوده و در زمان شاه عباس (۱۰۷۸-۱۱۰۵) مجزا و شروع به ساختن گردیده است.

کاخ هشت بهشت

این کاخ تاریخى زیر شماره ۲۲۷ به ثبت رسیده است.

در توصیف و تاریخ ساختمان آن شعراى زمان اشعارى نیز سروده ‏اند.

از جشن و نشاط و کامرانى دایم در وى جاى پادشه دولتمند

از قصر بلند زیبا ارکان گردید زمین اصفهان تاج جنان

درگاه عبادت این بود ورد ملک پاینده عمارت از سلیمان زمان

ایضاً هر مصرعى تاریخ است:

چون بدوران شه اعلاشان که زدل گشته سلیمان زمان

جان پناهى که مدیحش عام است مرشد و داد ده ایام است

تاج دارى که زوى شد نازان زدل صدق همه خلق جهان

صوفى صافى تابع مقصود کو باخلاق و صفا ساعى بود

آنکه مقصود وى از عمر و حیات بندگى ره شه باطاعات

کرد سرکارى این مسکن سعد که چو وى نیست مقدر من بعد

دل گشائى است که از لطف صبا شد فرح لازم و شادى افزا

چه مکان شبه بناى فلک است چون لب قند سراپا نمک است

طاق از آن سرشکن قوس و قزح رکن او قائمه جشن و فرح

آفتاب آینه درگاهش طلبد سرمه گرد راهش

بنم آورده گلش آب حیات میل شادى بارم داده زکات

از لب شکر لیلى لعلیش شد از آیینه جان به کاشیش

دوده‏اش سرمه بیننده کشید زگچش شد قصب صبح سفید

آیه نور ز سنگش شامل بدرش حاتم بى حد سایل

اشعارى را که نصرآبادى در توصیف و ماده تاریخ بناى کاخ هشت بهشت سروده بخوبى روشن مپدارد که کاخ مزبور در دوران سلطنت شاه سلیمان صفوى و در سال یک هزار و هشتاد هجرى (۱۰۸۰) ساختمان آن بپایان رسیده و این ساحتمان بسعى و اهتمام مقصود نامى که از صوفیان سرسپرده درگاه بوده انجام گردیده است.

کاخ هشت بهشت

کاخ هشت بهشت

گرچه ممیزاتى براى مقصود نگفته ولى نمیتوان بانى مسجد مقصود بیک واقع در تکیه ظلمات در سال یکهزار و ده را با مباشر ساختمان کاخ هشت بهشت که در سال یکهزار و هشتاد انجام شده است متحد دانست.باغى که سابقاً عمارت هشت بهشت در آن قرار داشته، بسیار بزرگ و زیبا بوده است که امروز تنها محوطه‏اى کوچک از آن باقى است.

کاخ هشت بهشت، آنچنانکه از نوشته ‏ها بر مى‏آید، محل تفریج بوده است و گوشه و کناران به منظور خوشگذرانى ساخته شده. شاردن سیاح فرانسوى درباره این کاخ چنین نوشته است:

… کاخ هشت بهشت در باغ بلبل قرار دارد. تمام سقفهاى آن موزائیک بسیار عالى است. دیوارها و جرزها دو طبقه و دالانها و غلام گردشهایى در اطراف آنهاست. در این دالانها صدها مکان است که دلکش‏ترین و فرح انگیزترین نقاط دنیا محسوب مى‏گردد و هر یک به وسیله منفذى که بدان نور مى‏تابد روشن مى‏شود. این روشنایى متناسب با تفریجاتى است که این امکنه ویژه آنها ساخته شده است.

هیچ یک از این نقاط از حیث شکل و ساختمان و تزئینات به دیگرى شبیه نیست. در هر جایى چیزهایى تازه و گوناگون است چنانکه در بعضى بخاریهاى متنوع و در برخى دیگر حوضها و فواره هایى است که از لوله هایى از داخل دیوار آب مى‏گیرند. این تالار عجیب در حقیقت لابیرنتى است که انسان در قسمت فوقانى آن گم مى‏شود و پله‏ها چنان مخفى است که به آسانى پیدا نمى‏شود. قسمت پائین تا ده پا از سطح زمین از سنگ پشم و نرده‏ها از چوب زرنگار و قابها و چهارچوبها از نقره و جامها از بلور و آلتها از شیشه‏هاى رنگارنگ ظریف ساخته شده است.

اگر چه این بنا چندان با دوام و استوار نیسات ولى فرح انگیزتر از مجلل‏ترین کاخهاى اروپایى است. در اثر تغییرات بسیارى که در ساختمان کاخ هشت بهست سالها پس از تاریخ ساخت آن روى داده بسیارى کسان تصویر کرده‏اند که این عمارت در زمان خیلى نزدیک‏تر از زمان صفویه ساخته شده به طورى که مادام دیولافوا ساختمان آن را به دوران قاچاریه نسبت داده است.

تزئینات

تزئینات عمارت در دوران صفویه به حدی باشکوه و هنرمندانه بوده که سیاحان بسیاری زبان به تحسین آن گشوده‌اند. متأسفانه امروز از نرده‌های چوب زرنگار و قابها و جام‌های بلور و آلت‌های شیشه‌ای رنگارنگ ظریف اثری بر جای نمانده‌است چرا که در دوره‌های بعد از صفویه و بخصوص در عصر قاجاریان تغییرات بسیاری در آن داده شده‌است. این تغییرات به حدی است که برخی از سیاحان آن را از دوران قاجار به حساب آورده‌اند.

کاخ هشت بهشت

در اواخر دوران قاجار عمارت هشت بهشت به مالکیت خصوصی اشخاص در آمد و از زیورهای نفیس و گرانبهای دوره صفویه عاری گردید بطوری که امروز از آن همه شکوه و فریبندگی داخل کاخ و آب نماها و جوی‌های آب روان اثری بر جای نمانده‌است. با همه دخل و تصرفات زیبایی صفوی این بنا برجای مانده‌است چنان که آندره گدار باستان‌شناس و ایران‌شناس می‌گوید:

«… کاخ هشت‌بهشت با تالاری که از هر سو باز است و با چهار عمارت کلاه‌فرنگی در چهار گوشهٔ خود هنوز هم ترکیب اصلی و مختصری از لطف و ملاحت روزگاران گذشته را حفظ کرده‌است.»

ذکر این نکته مناسبت دارد که تزئینات این کاخ هشت‌گوشه که نشانه روحیه معماری و تزئینات اواخر دوره صفوی است به همراه ساختمان آن که میان باغ واقع شده‌است بعدها به فراوانی مورد تقلید قرار گرفته‌است.

در نظر سیاحان

کلیه سیاحان و جهانگردانی که از اصفهان بازدید کرده و موفق شده‌اند به درون کاخ هشت‌بهشت راه یابند آن را بهترین بناهای دنیا نامیده‌اند. یکی از آن‌ها کاخ هشت‌بهشت را با عبارت «…فرح‌انگیزتر از مجلل‌ترین کاخهای ممالک اروپایی» توصیف کرده‌است.

کاخ هشت بهشت