قبر شناسی

قبر شناسی:

۹-۱

این قم که مربوط به چهار هزار سال پیش میباشند از نشان انسانی به عنوان نماد قبر خود استفاده می کردند .

در اصل متعلق به قبر یک زن است که نماد قبر آن کپل زن است در بالای سر این قبرها این سنگها قرار داده میشد و در پایین پای آنها سنگ کوچک و متراژ این نوع قبرها حتی به ۲٫۵ متر هم میرسد و جسد را به یک پهلو یا راست میگذاشتند .

و این قبر متعلق به قبر مرد است که با آلت مردانه نمایان شده است و برای نشان دادن بزرگی فرد آلت سنگی آن را حتی تا ۳٫۵ متر هم میساختند ولی اگر شخص آدم ضعیف و معروفی نبود آلت سنگی کوچکی را برای آن درست میکردند . اگر دقت کنید میبینید که در بین سر آلت و ته آن حلقه هایی گرد ایجاد شده که نشان  از تعداد زنهایی که آن فرد گرفته است را نمایان کرده هر حلقه گرد یک زن است و مردانی که مجرد بودند و فوت میکردند برای آلت آنها حلقه نمیگذاشتند .

این هم سنگ روی قبر میباشد این قبرها متعلق به دروه سنگی میباشند ودر اکثر قبرها در روی جنازه سنگ های زینتی موجود است البته در کنار این قبرها به خاطر سنت آنها قبرهایی هستند که مال عصر اسلامی هم هستند و طبق سنت مثل قدیم از این نوع سنگها جهت نشان دادن قبر شخص استفاده کرده اند در زیر سر این قبرها خاک راه میدهد و بالای سر انها کوزه و سنگ چین وحود دارد که سنگ چین را طوری چیده اند که مانند اتاق کوچکی میباشد که خمره آب و غذا در آن جای داده اند .
این قبرها در ایران موجود میباشد که نمونه آنها در کلاله و  روستای گچی سو دیده شده است.
۹-۴
قبر های اشکانی
این نوع قبرها اکثرا به صورت کوپه سنگ می باشند که در روی شیب و کوهپایه ها  یافت میشود که متعلق به دوره اشکانی میباشد و در اکثر این نوع قبرها تجهیزات جنگی و سکه و تسبیح زینتی یافت میشود و روی این قبرها درخت زرشک رشد میکند .

راز تدفین هزاره دوم

راز تدفین هزاره دوم پیش از میلاد در بم برملا شد:

اسکلتی که از یک گور در ارگ بم به‌دست آمده نشان می‌دهد این نوع تدفین با تدفین جنینی تفاوت دارد .این اسکلت به پشت خوابیده و زانوها به سمت بالاست که احتمالا این تفاوت به نوع آداب و رسوم، فرهنگ و طایفه قوم‎ها برمی‎گردد

خبرگزاری میراث فرهنگی: انسان‎شناس تیم کاوش‎های ارگ بم، راز نوعی تدفین مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد را که در اطراف محوطه باستانی ارگ بم انجام می‎شده، کشف کرد.

“فرزاد فروزانفر” انسان‎شناس، پس از دو ماه تحقیق روی اسکلت کشف‎شده در ارگ تاریخ بم، معتقد است این نوع تدفین مختص فرهنگ و آداب و رسوم خاص مردم منطقه در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد است.

وی در گفتگو با CHN گفت: «در تحقیقات انجام‎شده روی اسکلت به‌دست آمده از گور، متوجه شدیم بالاتنه اسکلت به پشت خوابیده اما زانوها به سمت بالا بوده است.»

فروزانفر با بیان اینکه تاکنون دو نوع تدفین از سوی باستان‎شناسان شناسایی شده بود، اظهار داشت: «این دو نوع تدفین به این شکل بوده که یا اسکلت در داخل گور به سمت چپ یا راست خوابیده، یا زانوها در داخل شکم به شکل جنینی جمع شده است. اما در این مورد اسکلت به پشت خوابیده و زانوها به سمت بالاست.»

انسان‎شناس تیم کاوش‎های ارگ بم البته احتمال می‎دهد که شکل زانوها ممکن است به دلیل تغییر و تحولات داخل گور عوض شده باشد.

به گفته فروزان‎فر اسکلت کشف شده مربوط به زنی تقریباً میانسال است و هیچ‎گونه ابزارآلات، مواد غذایی یا اشیای زینتی در گور پیدا نشده است.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا نمونه این تدفین در قسمت‎های دیگر کشور شناسایی شده است، به CHN گفت: «نمونه این تدفین تنها در شمال کشور یافت شده است. البته تدفین شمال کشور اندکی با این تدفین تفاوت دارد که احتمال می‎دهیم این تفاوت به نوع آداب و رسوم، فرهنگ و طایفه قوم‎ها برمی‎گردد.»

باستان‎شناسان ارگ بم همزمان با کشف این اسکلت موفق به شناسایی تکه جمجمه‎هایی نیز در اطراف این گورشده‎اند که هنوز تحقیقات جامع و کاملی از سوی انسان‎شناس تیم کاوش روی آنها صورت نگرفته است.

۲- پوبل که اورا پدر راستین ” دستور زبان سومری ” می نامند، میگوید، تلفظ مصّوت اندیشه نگارها مبهم است.

هیس میگوید” فهرست لغات مختلف ninda, nidba و nindaba را بصورت ni-id-ba هجا نویسی کرده اند، آنرا ninda بمعنی ” نان” و ba بمعنی” تقسیم کردن” می دانند. ما دو مفهوم از این کلمه در گویش های شمال خلیج فارس در ذهن داریم . nun da bow بمعنی ” نان پدر مادر” که طبیعتاً مجانی است، دیگری nun-da-wa بمعنی” نان دادن ها” که همان” غذای نذری” یا بخشش غذا است.

۷۳-۱

ارابه کتل با نزدیکان مرده

۷۳-۲

انواع تدفین جنینی از وولی همراه لوازم مرده

انواع دیگری از تدفین جنینی از سومر

۷۳-۳

تخت غسالخانه و فاضل آب آن

۷۳-۴

تدفین شاه سومری در عمق ۸متری ( جهان زیرین)

قبرهای گبری

قبرهای گبری:

۴۷

دوستان معمولا در نقاط بلند و روبه دره قرار دارند.قبرهای گبری اکثرآ دارای جنس هستند روی هر قبر با تخته سنگ پوشانده میشده که حتی با یک میلگرد هم میتوان قبر گبری را پیدا کرد….در فقیرترین قبر انان  یک یا دو کاسه سفالی قرار دارد و قشر متوسط و پولدار انان لوازم شخصی انان هم قرار داده میشد مانند زیورالات،خنجر،سپر و در معدودی از انان نسخه گنج مربوط به اموال شخص مرده و در برخی از انان اسب یا قاطر یا سگ شخص هم با او بخاک میسپردند(این اجناس فقط بخاطر اعتقاد مردمان آنزمان به زندگی پس از مرگ بوده)

بالاترین قبر گبری مربوط به موبد و سردار انان میشد که در اول صف قبرها قرار میگرفت و در عمق نسبتآ بالایی نسبت به سایر قبرها میبود و داخل قبر و بیرون زیر خاک اطراف قبر هدایایی قرار میگرفته..در قبرهای گبری بیماریهای مسری وجود دارد که بعد چندهزار سال هم از بین نمیرود..مواظب باشید و با پوشش کار کنید…….

شناخت خاک قبور باستانی

شناخت خاک قبور باستانی:

عزیزان همانطور که در بخش لایه های خاک عرض کردم یک حفار خوب باید نوع و لایه های خاک را بشناسد این بخش را برای دوستانی که کمی کم تجربه تر هستند قرار دادم.دوستان این فیلم از خاک قبور باستانی نحوه و شناخت آن است که در یک سایت خارجی دیدم و برای دوستان قرار دادم که تا حدی شناخت پیدا کنند و بهتر عمل نمایند.نکته مهم در این رابطه این است که در قبور رنگ خاک نسبت به اطراف کمی سیاهتر است و دلیلش هم چربی موجود در سطوح بالا در بدن انسان است.

لینک دانلود

نکاتی در باره قبور و اشیای پیدا شده در قبور

نکاتی در باره قبور و اشیای پیدا شده در قبور:

دوستان اشیای پیدا شده در قبور را میتوان  به گروه های زیر تقسیم کرد

۱٫اشیای مورد استفاده در زندگانی روزمره(مانند  لیوان ، گلدان ، کاسه و…)

۲ .اشیای آیینی

۳٫اشیای زینتی

۴٫اشیای مربوط به مشاغل ( سنگ ساب ، چاقو تیزکن نوک مته ، اره وچاقو و اسکنه و…

۵٫مواد غذایی (حبوبات ، میوه ، تخم پرندکان وگوشت جانوران)

به یاد داشته باشید مقدار و کیفیت این اشیاء وهدایا بستگی به شخصیت وطبقه اجتماعی فرد مدفون دارد.

از روی شکل تدفین ها واشیاء موجود در انها صرف نظر ازپی بدن به شغل ومرتبه اجتماعی افراد مدفون در آنها وصرف نظر از امکان تعیین فصل وزمان تقریبی فوت ویا تدفین افراد می توان به برخی از جنبه های اعتقادات مذهبی مردم یک جامعه نیز پی برد این نکته آخری را به خصوص می توان از روی جهت حفر قبرها ونحوه تدفین وقراردادن افراد واشیاء وبالاخره نحوه توزیع انها در قبرها شناسائی کرد.
عزیزان بیشتر قبرهای خالی از شیی ممکن است مربوط به کودکان و نوزادان کمتر از دو سال باشد ویا تعدادی از آنها کاملا فرسوده واز بین رفته باشند همچنین این امکان وجود دارد که این گروه از قبرها حاوی هدایا ومواد از بین رفتنی چون غذا و یا اشیای ساخته شده از پارچه وگیاه بوده اند که در طی زمان از بین رفته و یا اصولا متعلق به گروهی از افراد جامعه یا اعتقاداتی متفاوت با دیگران بوده یا افراد فقیر باشند بنابراین قبرهای آنان خالی از هرگونه هدیه ویا نذر بوده است

کاربرد اشیاء ونذورات داخل قبرها در ارتباط با اعتقادات مذهبی افراد و بیانگر مرتبه اجتماعی وشغل آنان بوده است.

اشیاء زینتی معمولا در دسترس زنان و نزدیک دست ها و یا سر وجمجمه آنان قرار دارند.

مهرهایی که در قبور یافت می شوند  نشان های قدرت وکنترل اقتصادی فرد مدفون هستند.

اشیاء افراد فقیر جامعه اغلب یک لیوان و یا کاسه است.

مهره های یافت شده در قبور احتمالا متعلق به یک گردنبند و یا دستبند یا برای منجوق دوزی لباس یا جنبه اعتقادی داشته است.

اشکال قبر سرداری به صورت اجمالی

اشکال قبر سرداری به صورت اجمالی:

۱٫در ارتفاعات بلند به صورت سنگ های انباشته روی هم۲٫یا در دیواره ها به صورت دخمه پلمپ شده یافت می شود.

۳٫یا صورت تل خاکی دیده می شوند

بنا به شیوه و آیین تدفین و دوره تاریخی و خصوصیات منطقه متغییر هستند …

ساختار قبور خمره ای

ساختار قبور خمره ای:

دوستان قبور خمره ای نوعی از تدفین بوده که در زمانی اشکانیان رواج داشته است .در اینجا می خواهیم در باره ساختار این قبور صحبت کنیم.ببینید خمره ای که در این نوع تدفین بکار برده می شد خوب پخته می شد و جنسش بسیار سخت بود و بیشتر آجری رنگ و دارای خمیر قرمز رنگ بود و اندازه معمول آنها اینگونه بود که

بزرگ ترین آنها دارای ۱٫۸۰ متر طول و ۱٫۲۰ قطرشکم و ۶۵ سانتی متر قطر دهانه بوده است و کوچکترین آنها که قبور کودکان بود ۹۰ سانی متر طول و ۶۵ سانتی متر قطر شکم و ۳۰ سانتی متر قطر دهانه بود.

بعد از اینکه فرد متوفی را درون خمره گذاشتند خمره را در شیب تپه ها مشرف بر رودخانه ها به عمق ۲٫۵ تا ۳ متر از سطح زمین قرار داده و بر دهانه خمره یک یا دو تخته سنگ می گذاشتند و با ملات گچ تمام درزهای آنرا می گرفتند تا هوا درون آن نفوذ نکند و در نتیجه اشیا درون کمتر از بین برود.معمولا در بعضی قبور مانند امروز که قبور آماده داریم خمره ها را به فاصله ۱ تا ۱٫۵ متر در یک ردیف قرار می دادند تا به محض فوت شخص او را در خمره مخصوص به خودش جای دهند.در ضمن محل دفن این مقابر طوری انتخاب می شد که به واسطه شیب زیاد احتیاج به حفر محل از بالا نباشد به این صورت که در محل شیب تند تپه حفره ای افقی به قطر خمره به صورت زاغه حفر نموده و خمره را در آن فرو می بردند.همچنین در برخی موارد برای تدفین خاکبرداری و عمق زیاد مطرح نبود بلکه شیب و دامنه تپه های مشرف بر رودخانه را به ارتفاع ۱ متر از بالا حفر نموده و خمره را به صورت مایل در آن قرار داده و…

درون این نوع قبور اشیایی می گذاشتند اما معمولا خیلی با ارزش نبودند….

گورستان بردبال لرستان

گورستان بردبال لرستان:

دوستان حتما نکته برداری نمایید…

این گورستان در کنار رودخانه «گرآب» بفاصله یک کیلومتر در شمال غرب ویرانه های «غینارباشی» و ۵۴ کیلومتر جنوب غرب ایلام قرار دارد. این مکان در واقع صخره ایست که ۷ مترونیم ارتفاع دارد و در کنار رودخانه قرار گرفته، و در سال ۱۹۶۹ در ضمن تفحصاتی که در این ناحیه میکردیم به چشم ما خورد.

کاوش را در این مکان در تاریخ ۱۹ سپتامبر شروع کردیم. در محوطه ای که ۳۰متر طول و ۲۳متر عرض داشت ۷۰قبر قدیمی کشف شد . ۱۵ قبر قبلا بوسیله جویندگان گنج زیر و رو شده بود.

۱۳۸-۱

بردبال، چنارباشی، کارگاه حفاری

عمق این قبرها نسبت به کف زمین چندان زیاد نیست و بین ۴۰سانتیمتر تا یک مترو ده سانتیمتر قرار دارد ولی بیشتر آنها در عمق های ۷۰یا۸۰ سانتیمتر کنده شده است. فاصله قبرها نسبت بیکدیگر زیاد نیستو اینطور بنظر میرسد که کوشش شده است که تقریبا در یک خط قرار گیرند و بیشتر آنها (در حدود ۳۰قبر) در جهت شمال غربی و جنوب شرقی واقع اند ۱۷۰قبر در جهت تقریبی غرب و شرق یا شمال غربی و جنوب شرقی کنده شده اند. یازده قبر شمالی جنوبی هستند . بقیه قبرها مدوراند. در طرف شمال شرق ناحیه مورد مطالعه ما، آثار پی ریزی دیواری بنظر میرسد که ممکن است گورستان را محصور میکرده است. در پشت دیوار با وجود تفحصات ما اثر گوری بدست نیامد.دیوار دیگری در طرف جنوب شرقی، این گورستان را محدود میکرده است که ۹۵ متر طول داشته است. در طرف شمال غرب گورستان به گودالی محدود میشده است . در طرف شمال غرب جاده ایلام به «چنارباشی» قرار دارد که شش مترونیم عرض آن است. در طرف دیگر جاده نیز آثار گوری پیدا نشد. بنابراین میتوانیم اینطور نتیجه بگیریم که ما تمام گورستان «بردبال» را بصورت کامل از زیر خاک بیرون آورده ایم. انواع مختلف گورها بقرار زیر است:

الف) بیشتر گورها زنبیلی شکل اند و در اطراف آنها دیوارهایی مرکب از تخته سنگ ها تشکیل شده است که بر روی هم قرار داده اند. روی بعضی از قبرها تخته سنگ بزرگی قرار داده اند ولی بعضی دیگر فاقد درپوش میباشند.

ب)در پاره ای از گورها تخته سنگها را تراشیده اند تا بتوانند بطور صحیحی روی هم قرار گیرند . از این نوع قبرها در «تاتولبان» و « شینان» نیز دیده شد که در یکی از آنها در سال ۱۹۶۷ یک مجسمه کوچک برنزی شبیه به گیلگامش نیز بدست آمد.

ج)در پاره ای از گورهای کم حجم، مثلا گور کودکان، در هریک از چهار طرف یک تخته سنگ بزرگ بصورت عمودی قرار داده شده است.

د)در بعضی موارد مرده را روی خاک داخل گودال قرار داده اند و فقط حدود قبر را با تخته سنگ هایی مشخص نموده اند. این نوع قبرها سنگ روپوش قبر نیز ندارد.

ه) در موارد دیگری مرده در داخل گودال قرار داده شده و روی گودال با سنگ قبری پوشیده شده است.

گورها معمولا مستطیل اند ولی گوشه هایشان بصورت نیم دایره درآمده و زاویه تیز ندارند. پاره ای از گورها تخم مرغی شکل اند، بعضی دیگر گرداند.

بیشتر گورهای «بردبال» از سه طرف با تخته سنگ ها پوشیده شده اند و از یک طرف سنگ بزرگی قرار داده شده که شباهت به مدخلی پیدا میکند. کف بعضی از قبرها با شفته آهک ساخته شده است.

موضوع جالب توجه این است که گاهی تخته سنگ بزرگی که بصورت مدخل در یک طرف گور وجود داشته برداشته شده و مرده دیگری در قبر قرار داده شده و سپس در محل تخته سنگ بزرگ سنگ های کوچکتر بصورت دیواره قبر قرار داده شده است، زیرا در مکان هایی که تخته سنگ مدخل وجود ندارد استخوان های چند مرده دیده میشود و این نشانه این است که در زمان های مختلف قبرها را باز میکرده اند و مردگان دیگری را در آن قرار میدادند. 

۱۳۸-۲

قبرستان باستانی و مرموز در خلخال

قبرستان باستانی و مرموز در خلخال:

قبرستانی در روستای شمس آباد شهرستان خلخال قرار دارد که بیش از ۱۳۰۰ سال قدمت دارد. این ۱۳۰۰ سال از روی خط کوفی نوشته شده روی سه مقبره از مقبره های این قبرستان برآورد شده است. بر اساس عقاید مردم منطقه در صورتی که سر قوچی که بر روی یکی از مقبره های این قبرستان قرار دارد در رودخانه شسته شود باران خواهد بارید.

۱۶۴-۱

۱۶۴-۲

۱۶۴-۳

۱۶۴-۴

۱۶۴-۵

۱۶۴-۶

۱۶۴-۷

چندی مطلب در مورد سنگ قبور

چندی مطلب در مورد سنگ قبور:

سلام
حتما شما نیز شاهد سنگ قبرهای قدیمی موجود در قبرستان ها بوده اید که برخی از آنها به چند صد سال پیش باز میگردد و شاید توجه شما نیز به نقوش حکاکی شده در آنها از جمله مهر و تسبیح و شانه جلب شده باشد و از خود سوال کرده باشید معنای این نقوش چیست؟!
در قدیم حکاکی نقش مهر و تسبیح نشان دهنده آیین و مذهب شخص متوفی بوده است و روی سنگ قبور افرادی که به زیارت مکه معظمه و یا عتبات عالیات نائل شده بودند بیشتر مشاهده می شود.

اما نقش شانه نشانه جنسیت متوفی بوده است. بدین ترتیب که اگر شانه منقوش دوطرفه باشد، متوفی زن است و اگر شانه یک طرفه باشد، متوفی مرد است.
از دیگر ویزگی های این سنگ قبرها میتوان به ذکر نام خداوند در بالای سنگ و بیان تاریخ فوت به صورت قمری اشاره کرد.
نمونه ای از سنگ قبرهای منقش به تسبیح و مهر*

۱۴-۱

۱۴-۲

 نمونه ای از سنگ قبرهای منقش به شانه

۱۴-۳

قبور مسیحیان و ارامنه دارای صلیب هست و با این نماد شناخته میشوند

۱۴

برخی نقوش بر روی سنگها از شغل طرف حکایت داره مثلا قیچی یا مثلا شمشیر که نشان فردی جنگجوست و ….
برخی از قبور هم هستند که اموالی که درونشون هستن رو روی سنگ قبر حکاکی میکردند مثلا قبر جنگجویی که حکاکی شمشیر و تیر و نیزه و کلاه خود و روی سنگش حک شده که اینها نشان از والا مقام بودن فرد هم داره

مراحل خاکسپاری در ایینهای تدفین

مراحل خاکسپاری در ایینهای تدفین:

مرگ نه تنها یک اتفاق بیولوژیکی است که جنازه را مانند یک پس‌مانده‌ای رها می‌کند که باید به آن رسیدگی کرد، بلکه مهم‌تر از آن، به دلیل باورها، نمادها، آیین‌ها و شعائری که دارد یک اصل اجتماعی-فرهنگی به وجود می‌آورد. البته باید دانست که آیین‌ها و مراسم، ادامه بلافاصل باورها هستند و مراسم خاکسپاری به طور خاص، از اشکال آگاهانه فرهنگی یکی از کهن‌ترین، عام‌ترین و در عین حال ناآگاهانه‌ترین کارهای انسان به شمار می روند یعنی همان نیاز به غلبه بر رنج و اندوه مرگ و مردن.
***
در نوشتار حاضر تعبیرrite (آیین) به معنای انسان شناختی آن به کار رفته است. یک rite مراسمی است که در آن رفتارها، علایم (حرکات سرودست)، ژست‌ها و حالت‌ها، کلمات یا سروده‌ها، اشیایی که ساخته،  تخریب یا مصرف می شوند همگی واجد ویژگی‌ها یا قدرت‌هایی هستند که می‌توانند تاثیرات خاصی ایجاد کنند. بررسی بقایای آیین‌های خاکسپاری سه چیز را نشان می‌دهد: نخست آنکه این باور وجود دارد که آنها بر آینده شخص متوفی، استحاله و دگردیسی جنازه و سرنوشت شخص حاکم هستند. دوم آنکه، آنها به خویشاوندان و سوگواران نزدیک متوفی نیز توجه دارند که باید به آنها دلداری داد و آرام‌شان کرد و سوم اینکه، آنها در تجدید حیات گروهی شرکت می کنند که در اثر مرگ یکی از عزیزان‌شان متالِّم شده‌اند. غالبا در جوامع سنتی در آفریقا و آسیا (خاصه در چین) آیین‌های خاکسپاری همانند یک نمایش یا تئاتر همراه با پانتومیم، رقص، موسیقی و حتی دلقک بازی اجرا می شود. آیین‌های خاکسپاری آنچنان اهمیت دارند که حضور شرکت‌کنندگان یک تکلیف محسوب می‌شود.

زمان‌های اصلی آیین‌های خاکسپاری

آیین‌های خاکسپاری شامل مراسم‌های متعددی می‌شود. این آیین‌ها در برخی قبایل و مناطق چهار مرحله اصلی دارد. در مرحله اول می‌گویند که متوفی بیمار است. او را می‌شویند، لباس می‌پوشانند و آرایشش می‌کنند و حتی به مدت یک سال از آن پرستاری و مراقبت می‌کنند. سپس نوبت مراسم دوم می‌رسد که حدود ۵ تا ۷ روز طول می کشد و با قربانی، سوگواری، نغمه‌سرایی و رقص همراه است. این مرحله نشانگر گذر دشوار از زندگی به مرگ است و با خاکسپاری موقتی در خانه پایان می‌یابد. طی  دوره میانی،  جشن‌ها افزایش می‌یابد و سرانجام مراسم نهایی برگزار می‌شود که مستلزم چندین ماه آمادگی است که طی آن کفن، سنگ قبر و از همه مهم‌تر مجسمه یا تمثال متوفی(که تائو‌تائو نام دارد) تهیه می‌شود. در نهایت نیز متوفی آن سوتر از خانه دفن می شود. سلسله اعمال مربوط به خاکسپاری و تدفین بعضا حالتی رسمی و مقرراتی به خود می‌گیرد. این قضیه را به‌طور خاص در تائوئیسم چینی می‌توان دید که در آن بخش اصلی آیین خاکسپاری به انعقاد عهد و پیمان  با خدایان اختصاص می‌یابد. از جمله پیمان‌های شایان ذکر می‌توان به این موارد اشاره کرد گفتگو با نیروها و قوای آسمانی به منظور تعیین روز و محل مناسب برای انجام مراسم خاکسپاری؛ کسب امتیاز برای متوفی (که کونگ تِه نام دارد)؛ تقدیم هدایا برای ارواح سرگردان( که پو‌تو نامیده می شود) و انجام شعائر برای آزاد کردن روح. با وجود این، به منظور تعیین زمان‌های اصلی مراسم خاکسپاری، انسان‌شناسان از فرمول هرچند نادرست خاکسپاری دوگانه استفاده می‌کنند که حاکی از آیین‌های جدایی است و در پی آن فواصلی وجود دارد که از چند هفته تا چند سال به طول می‌انجامد و پس از آن آیین‌های بازگشت صورت می‌گیرد که به سوگواری پایان می‌دهد.

آیین‌های عزلت
در غالب جوامع سنتی، گذار از فساد (مرگ) تا تبدیل شدن به کانی دو زمان اصلی را در مراسم تدفین تشکیل می‌دهد. تدفین نخست یا آیین جدایی، عبارت است از کشتن مرده، به تعبیر دیگر، کشتن آنچه در شخص متوفی زنده می‌ماند، این کار  با گسستن پیوندهای عاطفی‌ای انجام می‌گیرد که متوفی را به جامعه پیوند می‌دهد. زمانی که جنازه در حال تلاشی، تجزیه و فساد است بسیار خطرناک و آسیب‌پذیر است. دو تلقی که در عین تناقض، مکمل هم نیز هستند، رفتار زنده‌ها را نسبت به متوفی جهت می‌دهد: نگرانی و طرد که در قالب نمادین و واقعی طبق دیدگاهی که در هر گروه قومی متفاوت است، نشان داده شده‌اند.
نگرانی بلافاصله پس از مرگ آغاز می شود و رنگ ترس و تاسف دارد. به شخص متوفی غذا داده می‌شود، زنگ‌هایی به صدا درمی‌آید تا ارواح شر را دور کند، جنازه شسته و تطهیر و از آن مراقبت می‌شودک. خاصه اگر بدن به مدت زیادی در حالتی خاص قرار بگیرد (از سه تا دوازده روز در میان مایوهای آسیای جنوب‌شرقی). جنازه را در پوششی قرار می‌دهند، سوراخ‌های طبیعی مسدود می‌شوند و از همه مهم‌تر شب عزا را تدارک می‌بینند. این زمان می‌تواند زمانی برای پیوند مجدد و عملی شعائری در سطحی وسیع باشد. برای موئاری‌های نیوزیلند این مراسم یک مراسم بسیار تاسفبار و اندوهناک و زمان اصلی آیین خاکسپاری است که با نوحه، گریه، سوگواری و بسته به بخت و اقبالِ متوفی غذاهای نذری همراه است. اینکاهایِ پِرو افزون بر غذاهای مختلف به بازی تاس هم می‌پردازند که با نمادپردازی‌های بسیار پیچیده همراه است. فرض بر این است که نتیجه این بازی روح متوفی را به سمت ملکوت هدایت می‌کند یعنی در واقع به روح او کمک می کند که به سمت ملکوت هدایت شود. شخص متوفی با اثر گذاشتن بر روند بازی یعنی بر نوع افتادن تاس در بازی مشارکت دارد که به این وسیله مشخص می‌شود که آیا متوفی به بازیکن حسن‌نیت دارد یا سوءنیت. دارایی‌های متوفی طبق نتیجه بازی تقسیم می‌شود.
زمانی که که آخرین بزرگداشت‌ها انجام شد، متوفی برای پیوستن به نیاکانش یا آمادگی برای حیات پس از مرگش  دعوت می شود. برای غلبه بر تردید متوفی، چند روش به کار می رود. او را محکم می‌بندند یا مُثله می‌کنند (چشمش را درمی‌آورند یا پایش را قطع می‌کنند)، در زمان بازگشتن از مراسم با تغییر مسیر ناگهانی، او را گم می‌کنند، او را در پای یک کوه یا کناره خیلی دور از رودخانه قرار می‌دهند تا نتواند از آن عبور کند. برخی اوقات یک تمثال یا مجسمه در خانه به عنوان جانشین او می‌ماند یا ممکن است نشانه سالگرد او باشد. چون فساد جنازه این خطر را دارد که جفتش در روستا پرسه بزند، بستگان او از محدودیت‌های سوگواری تبعیت می کنند که آنها را خارج از حلقه اجتماعی قرار می‌دهد. هدف از این محدودیت‌ها جدا کردن کسانی است که توسط فساد جنازه آلوده شده‌اند. در هند، در میان توداها اصطلاح واحدی وجود دارد که هم‌زمان ناظر به سه چیز است: جنازه، شرایط سوگواری و وقفه یا فاصله بین مراسم خاکسپاری اول و دوم. جمله‌ای که یکی از روسای مائوری  هنگام مرگ خطاب به پسرش می‌گوید، این مساله را روشن می‌کند. به مدت سه سال شخص شما باید مقدس باشد و باید جدا از قبیله نگه داشته شود. در تمام این مدت دستان من زمین را جمع خواهد کرد و دهان من کرم‌ها را خواهد خورد. سپس سر من روی بدنم می‌افتد و مرا از خواب بیدار می‌کند، صورتم روشنی روز را نشان می‌دهد و شما آزاد ( در متن noa آمده) خواهید شد. بنابراین، هنگامی که فرآیند تبدیل شدن به کانی (خواه طبیعی و خواه  مصنوعی و با سرعت) آغاز شود، این نشانه آن است که متوفی به سرنوشت پس از مرگ خود رسیده است. او آزمون‌های مقدماتی را گذرانده و به نیاکان یا خدایان پیوسته یا شاید برای تناسخ و تجسد دوباره آماده شده است

آیین‌های بازگشت به جامعه و پایان سوگواری
تقریبا در تمامی جوامع سنتی، تدفین‌های دوگانه برگزار می‌شود. پس از تاخیری که بین دو هفته تا ده سال ممکن است طول بکشد طبق سنت گروه قومی و منابعی که در اختیار خانواده است، مراسم اختتامیه‌ای برگزار می‌شود که شخص متوفی را در سرنوشت و تقدیر جدیدش تثبیت می‌کند. مراسم و آیین بازگشت همان‌گونه که برای شخص متوفی برگزار می‌شود برای بازگرداندن سوگواران به گروه و جامعه نیز برگزار می شود: نظم دوباره برقرار شده و محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها مجددا احیا می‌شود. به طور کلی، استخوان‌ها از زیر خاک آورده می‌شوند و دوباره به روش دیگری مطابق با سنت‌های بومی مرتب، شسته، خشک و بعضا با گِلِ اُخری پوشیده می‌شوند و مانند اشیای بازمانده، درون جعبه‌هایی قرار می‌گیرند و دفن می‌شوند. در آفریقای جنوب صحرا، سنت اخیر در میان قبایل بانتو زبان رایج است. این آیین استخوان که در مجموع آیین نیاکان نیز نامیده می شود در میان سرخپوست‌های آمریکا، چین و جاهای دیگر رایج است و البته مشابه‌هایی نیز در اروپا دارد. در واقع، مناسک مربوط به آیین‌های خاکسپاری درجه دو که با تدفین پایان می‌یابد دو توجیه دارد:

نخست، انتقال استخوان‌ها به محل دیگر که روند تطهیر را تکمیل می‌کند و گویا زمین توسط جنازه فاسد، آلوده شده و باید استخوان‌های پاک شده به محلی پاک منتقل شوند. دوم اگرچه خاکسپاری موقتی، هماره فردی انجام می‌شود اما تدفین نهایی غالبا جمعی و اشتراکی است. این رسم در میان سرخپوستان گوئاجیرو در ونزوئلا رایج است: سه سال بعد از مرگ، استخوان‌ها مرتب و خشک می‌شوند، سپس درون یک خاکستردان بزرگ ریخته می‌شوند.
همراه با دومین مراسم خاکسپاری، سرنوشت متوفی مشخص می‌شود.  در اصطلاح موسی های بورکینافاسو، مراسم بازگشت با این تعبیر توصیف می شود: «مرده را مجددا زنده کردن». از این به بعد غم و اندوه دیگر رنگ می‌بازد. دوره انزوا به سوگواری اجازه اختتام می‌دهد. در این مرحله، ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها برداشته می‌شوند. سوگواران پس از انجام استحمام های تطهیر و قربانی، به گروه و جامعه بازمی‌گردند. در نتیجه حمایت نمادین از استخوان، زندگی در هر سطح دوباره آغاز می‌شود. هم زندگی متوفی و هم زندگی گروهی که او از آن آمده است. زمانی که گوشت فاسد شده و نشانه‌های مرگ ناپدید شد، بقایای زوال‌ناپذیر به همراه سمبل‌ها و نشانه‌های آن کنار هم قرار می‌گیرند. مراسم تدفین می‌تواند به هر چیزی اهمیت و معنا دهد. مراسم خاکسپاری را می‌توان به صورت مجموعه فرآیندهای ذیل مشاهده کرد: فساد، تبدیل شدن به کانی؛ عزلت سوگواران، بازگشت سوگواران؛ اهمیت یافتن جنازه و اهمیت یافتن بقایای متوفی.
در ویتنام این مناسک، انتقال زندگی نامیده می شود. جنازه در گوری که بر اساس قوانین هندسه آماده شده دفن می شود، در عین حال، روح روی لوحی قرار دارد که خود در جعبه‌ای است و این جعبه در جعبه بزرگ‌تری قرار می گیرد که به رنگ قرمز و طلایی است. یک جمله و عبارت ورودی باید روی آن نوشته شود: شرایط مرگ (اعم از محل، زمان، وسیله) معنای آیین را تعیین می‌کند. به عنوان مثال، شخص مرده بدکار را می‌توان از آیین تدفین محروم کرد یا مراسمی مختصر یا پنهانی برای او برگزار کرد. او هیچ‌گاه جزو نیاکان نخواهد بود. مقام، سن و سال و جنسیت نیز نقش تعیین‌کننده‌ای در تفصیل مراسم برای متوفی دارد.

حضور هنگام مرگ، تایید مرگ و پرسش از متوفی
اگر مردن، دور از خانه و یا به نحوی خشن انجام شود، معمولا در جوامع سنتی مرگِ بد نامیده می‌شود. این امر البته نه تنها به دلیل حالت تردیدی است که هشداردهنده است بلکه از این مهم‌تر آن است که امکان کمک‌رسانی به شخص متوفی وجود ندارد. سوگواری، ایجاد آرامش و امنیت و پرداختن به امور متوفی، تسلی دادن و کمک به مردن به همان دلیلی که به تولد کمک می‌شود یک امر ثابت، همیشگی و عام است. حصول اطمینان از اینکه متوفی، مرده است نیز اهمیت دارد. علاوه بر نشانه‌های عینی و مشخص از قبیل توقف تنفس و ایست قلب، می‌توان یک روحانی، کشیش یا یک پزشک را خبر کرد. البته شیوه‌های دیگری نیز برای حصول این اطمینان وجود دارد بلافاصله پس از مرگ یک چینی، یکی از خویشان نزدیکش از بام خانه بالا رفته و روحش را به بازگشت فرامی‌خواند. اگر بازنگشت، دیگر تردیدی نیست که شخص مرده است. از نگاه برخی قبایل، متوفی، مرده نیست بلکه بیمار است، در میان تبتی‌ها و مائوها، متوفی را باید آگاه کرد که او واقعا مرده است چون او (مرده) نمی‌داند که مرده است: «بیمار روی صخره‌ها افتاده است و صخره‌ها او را نمی‌توانند تحمل کنند، او را روی علف ها قرار دادند اما علف ها نیز او را تحمل نکردند به همین دلیل است که ای شخصِ مرده! بیماری به تو رسیده است، زمین نتوانست بیماری را تحمل کند، بنابراین، بیماری به روح تو رسیده است». سپس با محبت و توجه بسیار آنچه را برای سفر بزرگ نیاز دارد به او توضیح می دهند: «بامبو برای برقراری ارتباط با بازماندگان یا خدایان، خانه چوبی( تابوت)، کفش های کنفی، الکل، غذا و خروسی که راه را نشان دهد. اعلان مرگ نیز از قوانین خاص و دقیقی تبعیت می کند. عزاداری زنان با گریه، طبل زنی و زنگ زنگوله همراه است و البته کارهای نمادینی مانند فرستادن پیک (پیام‌رسان) نیز از جمله کارهایی است که غالبا انجام می‌شود.
یکی از اعتقادات دیگر در جوامع سنتی آن است که جنازه هم‌زمان زنده و مرده است. جنازه دیگر با صوت سخن نمی‌گوید بلکه با حالت خود صحبت می‌کند. همگان بدون هیچ تردیدی از او می‌پرسند که چرا مرده است یا بعضا از او درباره تمایلش درخصوص انتقال دارایی‌هایش سوال می‌کنند. تنها کودکان صغیر و سفها از این مراسم فراری هستند «چون آنها نمی‌دانند چه بگویند». در میان قبایل دایولای سنگال، شخص متوفی که به میز تابوت بسته شده، توسط چهار مرد حفاظت می‌شود و آنها با چرخاندنِ جسد، از او سوال می‌کنند. اگر جسد در زمان پرسیدن سوال به سمت جلو حرکت کند، پاسخ مثبت است. اگر به عقب حرکت کند، پاسخ منفی است. اگر همان‌جا بی‌حرکت بماند، نشانه تردید است. در میان سومباهای بنین، حرکت از چپ به راست پاسخ “نه” را می سازد و حرکت از راست به چپ نیز پاسخ “آری” را می‌رساند. از نگاه سنوفوهای ساحل عاج، خم شدن یا لمیدن به سمت چپ نشانه موافقت و لمیدن به راست نشانه مخالفت متوفی است. برخی اوقات متوفی به روی یکی از حاضرین متمایل می شود تا نشان دهد که باید از او سوال شود یا اینکه حمل کنندگان باید برای ادامه مراسم تعویض شوند.

آماده سازی مرده برای خاکسپاری: مناسکِ تطهیر و مراقبت مادرانه
آیین خاکسپاری با دفن جنازه آغاز می‌شود که یکی از جوانب اصلی آن تطهیر است. این تطهیر مقدمه‌ای نمادین برای تولد دوباره است. یکی از امور مقدس در میان یهودیان خاصه در اسلام که یک تکلیف الهی محسوب می‌شود عبادات است که مستلزم ارتباط با خداست و نه صرف یک عمل اجتماعی. آماده‌سازی مرده برای دفن در جوامع سنتی و باستانی امری عام و دارای مقرراتی دقیق است. در میان سرخپوستان، خاصه در آنتیل و هایتی، این مناسک یادآور مناسک قابله‌هاست. با قرار دادن ظرف آب زیر بستر مرده، در واقع به صورتی نمادین منابع حیات را از نو احیا می‌کنند. باز می‌توان مطمئن بود روح که بدن را ترک کرده در عدم ناپدید نمی‌شود و متوفی که پاک و مطهر شده در جهان دیگر مجددا متولد می‌شود.
در میان آگنی بورای ساحل عاج، بین نگهداری و پاکیزه کردن نوزاد و متوفی شباهت‌هایی وجود دارد. پیرزنی بدن عریان را روی زانوها می‌گذارد و سه بار پیاپی آن را با آب تطهیر و معطر می کند و کفن می پیچد. برای نوزاد، این شعار با آوازخوانی همراه است. تطهیر و شستشو با دست راست و از سرتاپا انجام می‌شود. اما در مورد متوفی این تطهیر با سکوت همراه است و با دست چپ و از پا تا به سر انجام می‌گیرد. این امر از آن‌روست که تولد، رسیدن و ورود است و تولد دوباره، هجرت. در روستاهای اروپا امر آماده‌سازی مرده برای خاکسپاری را همچنان زنان انجام می دهند. آماده کردن مرده برای خاکسپاری، کاری مادرانه است. در میان مائوها، حوله‌ای گرم را روی بدن مرده می مالند. سپس آن را در پوششی نو قرار می دهند و در نهایت نیز یک کیمونوی تزئین شد بر تن او می کنند. سر را در یک دستار می پیچند و کفش‌هایی چرمی که نوک آن خمیده است به پایش می‌کنند. بعضا تهیه این کفش‌ها به عهده یکی از نزدیکان متوفی است. پوشاندن کفش به این دلیل است که متوفی برای انجام سفری طولانی به کفش‌هایی مناسب احتیاج دارد.

قبور پیامبران

قبور پیامبران:

۴-۱

حضرت ابراهیم خلیل الله 

۴-۲

حضرت یوش اولین پیغمبر بعد از حضرت آدم در اردن
۴-۳
هابیل در اردن
۴-۴
حضرت لوط در عراق
۴-۵
حضرت داوود (ع) در فلسطین اشغالی
۴-۶
حضرت موسی (ع) در فلسطین اشغالی
۴-۷
حضرت شعیب (ع) 
۴-۸
حضرت هارون
۴-۹
حضرت زکریا (ع)
۴-۱۰
حضرت یحیی(ع)
۴-۱۱
آمنه اطراف مکه
۴-۱۲
حلیمه در مدینه
۴-۱۳
بلال حبشی در دمشق
۴-۱۴
قبر حضرت خدیجه در مکه
۴-۱۵
قبر ابوطالب عموی حضرت محمد (ص) در مکه
۴-۱۶
حضرت صالح(ع)
۴-۱۷
 حوا