آثار وعلائم گنج یابی

آثار وعلائم گنج یابی

آثار وعلائم گنج یابی

آثار وعلائم گنج یابی

در حین حفاری امکان داره که با علائم و آثار زیادی مواجه بشوید که در اکثر مکان ها مشترک است و امکان داره با آثار و علائم و نشانه‌های گنج هم مواجه بشوید که تا حالا نمونه اش را از نزدیک مشاهده نکرده باشید و یا نشنیده باشید . معمولا این آثار برای مکانها و یا هدف های کوچک و متوسط صدق می کند .

اول اینکه در سطح زمین باید نشانه هایی وجود داشته باشد. مثلا تخته سنگی که بتواند نظرها را به خود جلب نماید، باید با بقیه سنگهای اطراف فرق داشته باشد و به راحتی نتوان آن را جابجا نمود و یا اینکه نوشته و نشانه هایی بر روی سنگ وجود داشته باشد و یا …

توجه داشته باشید وجود تخته سنگ، درخت کهنسال، چشمه آب، تپه و تل خاکی، دلیل وجود حتمی و صددرصدی نشانه‌های گنج و دفینه نیست!

آثار وعلائم گنج یابی

نشانه‌های گنج بزرگ

بعضی از افراد فکر می کنند که هر تپه‌ای از نشانه‌های گنج است، در صورتی که از نشانه های وجود گنج در یک تپه این است که اولا خاک آن دستی بوده و نباید بکر یا طبیعی و دارای رگه های سنگی باشد. ثانیا تپه در محلی قرار گرفته باشه که در اون منطقه مشابه اون تپه کم باشد و در نزدیکی اون تپه آثاری همچون درخت کهنسال و چشمه آب و … وجود داشته باشد. توجه داشته باشید که با دیدن درست آثار و علائم موجود و گمانه زنی درست و اصولی، می تواند شما را از حفاریهای بیهوده و مایوس کننده، تا حدود زیادی نجات دهد!

پس از شروع حفاری نیز توجه داشته باشید که ابتدا باید از خاک سطح عبور کنید و بسته به منطقه مورد نظر (کوهستانی، جنگلی، کشاورزی و …) حداکثر تا عمق ۷۰ سانتیمتر، آثاری همچون ذغال، خشت یا تکه آجر، سنگ رودخانه ای و … تا این عمق، دلیلی محسوب نمیشوند و حدودا از عمق یک متری به بعد است که باید آثار را کم کم مشاهده نمایید، مثل سنگ چین، خاک قبر یا جسد انسان، کوزه سفالی، ذغال چوب یکدست (حداقل ۷ سانتیمتر) و یا گلهای صابونی(روغنی) که در گذشته جهت عایق و جلوگیری از عبور آب و رطوبت و محافظت از اموال مورد استفاده قرار می گرفته و …

اما وجود ذغال چوب یا سنگ هم از دلایل وجود صددرصد گنج و دفینه نیست، چرا که در گذشته امکان داشته چوپانی و یا فردی در آن مکان آتشی روشن کرده باشد و یا سقف چوبی و دیوار سنگی ساختمان و عمارتی بر اثر جنگ یا آتش سوزی فرو ریخته باشد. آن مکان وقتی تائید میشود که نشانه های دیگر هم وجود داشته باشند و به هیچ عنوان خاک بهم خورده و دارای لکه های مختلف نباشد.

آثار وعلائم گنج یابی

از دیگر نشانه‌های گنج ، سنگ چین با ملات یا وجود تخته سنگ یا سنگ های تراش خورده بزرگ در عمق حدودی یک و نیم متر به بعد است.

آجر و خشت های خام که بصورت مربع بوده و پلکانی یا منظم و بی دلیل چیده شده باشند بطوریکه مسکونی بودن مکان را تائید نکند، نیز می تواند از نشانه ها باشد و …

موارد ذکر شده بالا بخش بسیار کوچکی از مبحث چگونگی شناخت آثار و علائم و نیز چگونگی حفاری صحیح و موفقیت آمیز می باشد که برای شروع، به تمامی علاقمندان تقدیم می گردد.

آثار وعلائم گنج یابی

دانستنیهای ضروری قبل از حفاری گنج

گاز طلا

گاز طلای بارهای سنگین با قدمت بالای هزار سال بیشتر به رنگ آبی روشن است.
-کسانی که سرمایه حداقل ۵ میلیون تومان ندارند دنبال کارها گنجیابی و حفاری نروند چونکه پول,پول میاره -جیب خالی فقر ورنج.
-هرجایی تو زمین جنس طلای سبک نوشته دار داشت بدونید اون نشانه سربار جنسه
-بعضی قبرها جنسشون زیر قبر میفته
-داخل قبرستان بچه ها بعضی قبر ها دو طبقه و دارای جنس خوب هستند
– نماد کاسه و ستاره نشانه قبرستان یهودی با ۱۲ عدد قبر پربار است
-در صورت باز کردن اتاقکهای ساروجی داخل آنها نشوید چون امکان پودر شدن بدنتان خیلی زیاد است به علت وجود اورانیوم و سیانید. قبل از ورود یک گوسفند یا بز یا سگ را داخل اتاقک بفرستید برای خنثی کردن تله آن
-هرجایی نماد و نشانه داشت اونجا دنبال جنس بگردید نه توی زمین کشاورزی
-دفینه ها شامل مومیایی و بارهای سنگین در عمق بالای ۱۲ متر تا ۲۸ متری داخل اتاقک ساروجی هستند.وبهترین وسیله برای بدست آوردن آنها کار با بیل مکانیکی و پیکور است.
-هنگام کار کردن در یک منطقه در عمق بالای هدف هیچگاه از آب استفاده نکنید چون همیشه نیم متر بالاتر از اتاق ساروجی لایه ای از موادی پودری به رنگ سیمان وجود دارد که در صورت رسیدن آب به آن لایه ای ساروجی دیگر برای جلوگیری از نفوذ آب به اتاقک تشکیل میدهد
-هنگام کار کردن و رسیدن به آثار و علائم نزدیک جنس برای محفوظ بودن در برابر گاز های سمی میتوان از خمیری که با استفاده از پودر ذغال چوب و سرکه بدست می اید را درون چند لایه پارچه بگذارید و پارچه رو جلوی بینی و دهانتان ببندید
-در مواقع حفاری قبر و بارهای سنگین حتما آب و سرکه و شیر و آمپول دیمرکاپرول همراه داشته باشید.

آثار وعلائم گنج یابی

شگفت انگیزترین گنج های تازه کشف شده

شگفت انگیزترین گنج های تازه کشف شده:

** گنج هندوها

۱۵-۲

در سال ۲۰۱۱ گنجی شگفت انگیز در ششمین طبقه زیرزمین یک معبد هندی پیدا شد که بیلیون ها دلار ارزش داشت. این گنج شامل چند صد کیلو طلا و جواهرهایی است که ریشه های آن به قرن ۱۶ بر میگردد. در این گنج ها که ارزشی ۷ بیلیون پوندی دارد  مواردی از قبیل گردنبدهای طلا و حتی نخ و طناب های طلا دیده می شود. البته با توجه به گذر زمان و سرپا بودن این معبد گنج هایی از سال های حکومت ناپلئون نیز در میان آن ها دیده شده است. این گنج ها همچنان در این معبد نگهداری می شوند و البته معبد به شهرتی بسیار زیاد دست پیدا کرده است.

** گنجینه در باغ

۱۵-۳

“تری هربرت” به همراه پسر ۱۴ ساله اش در حال گشت زدن در باغ خانه شان بودند که ناگهان صدای فلزیاب آن هابه گوش رسید. آن ها پس از کندن زمین توانستند به گنجی شگفت انگیز دست پیداکنند. این اتفاق که در سال ۲۰۰۹ رخ داد باعث شد تا این پدر و پسر بتوانند ۵ کیلوگرم طلا و ۲٫۵ کیلوگرم نقره پیدا کنند. این گنج شامل تعداد بسیار زیادی از ادوات جنگی بود که میتوان به سپر یا شمشیرهای شکسته اشاره کرد. این گنج به قرن ۷ام بر می گردد. ارزش تقریبی این طلاها و گنجینه ۳٫۵ میلیون پوند حساب شده است و این روزها در موزه زندگی می کند.

** گنج وایکینگ ها

۱۵-۴

در سال ۲۰۰۷ بار دیگر یک فلزیاب ساده توانست گنچی شگفت انگیز را پیدا کند. “دیوید والن” به همراه فرزندش در حال گشت زدن در یکی از مناطق خارجی شهر یورکشایر بود که توانست گنجی از دوره وایکینگ ها را پیدا کنند. این گنج شامل ۶۱۷ سکه نقره به همراه ۶۵ وسیله دیگر است که هر کدام آن ها به سال ۹۰۰ میلادی بر می گردد. ارزش این گنج یک میلیون پوند برآورد شد و این روزها نیز در موزه های مختلف انگلستان نگه داری می شود.

** گنج های روم باستان

۱۵-۵

در سال ۲۰۱۰ “دیو کریسپ” که علاقه خاصی به یافتن فلزهای مختلف دارد توانست به گنجی باستانی دست پیدا کند. او با استفاده از یک فلزیاب جالب توانست گنجی را پیدا کند که قدمت آن به قرن های ابتدایی تاریخ و حکومت روم باستان می رسد. این گنج شامل ۵۲ هزار سکه رومی به همراه چندین قطعه از ابزار و وسایل آن زمان است. گنجینه آقای کریسپ توسط نهادهای رسمی و موزه ای که این روزها از ان نگه داری می کند ارزشی ۳۲۰ هزار پوندی دارد.

** گنج های آنجلو-ساکون

۱۵-۶

در سال ۲۰۰۱ یک باستان شناس آماتور به نام “کلیف برادشو” اولین کار خود را در منطقه ای به نام کنت در انگلستان آغاز کرد. او برای یافتن گنجینه های قوم آنجلو-ساکون تلاش بسیاری کرده بود و مناطق مختلفی را چک کرده بود اما در نهایت در کنت توانست ریشه این قوم را بیابد. او در تلاش های خود برای پیدا کردن گنج توانست به مجموعه ای از ظروف خاص باستانی دست پیدا کند که ارزشی نزدیک به ۲۷۰ هزار پوند داشت. این گنجینه را یکی از موزه های انگلستان خرید و پول آن به برادشو و صاحب زمین رسید.

منبع.http://www.yjc.ir

کشف گنج در چاه زمزم توسط حضرت عبدالمطلب (ع)

کشف گنج در چاه زمزم توسط حضرت عبدالمطلب (ع):

۳۸

در حیات القلوب آمده شیخ کلینى روایت کرده اند که : در کعبه دو غزال از طلا بود و پنج شمشیر، چون قبیله خزاعه غالب شدند بر قبیله جرهم و خواستند که حرم را از ایشان بگیرند جرهم آن شمشیرها و دو آهوى طلا را در چاه زمزم افکندند و آن چاه را به سنگ و خاک انباشته کردند به نحوى که اثرش ظاهر نبود که ایشان آنها را بیرون نیاورند؛ و چون قصى جد عبدالمطلب بر خزاعه غالب شد و مکه را از ایشان گرفت موضع زمزم بر ایشان مشتبه ماند و ندانستند تا زمان عبدالمطلب که ریاست مکه معظمه به او منتهى شد، و در پیش کعبه فرشى از براى او مى گستردند که براى دیگرى در آنجا فرشى نمى گستردند، شبى نزد کعبه خوابیده بود در خواب دید که شخصى با او گفت : ((حفر نما بره را)) چون بیدار شد ندانست که ((بره)) چیست ؛ شب دیگر در همان موضع به خواب رفت و همان شخص را در خواب دید که گفت : ((حفر نما طیبه را))؛ پس شب سوم به خواب او آمد و گفت : ((حفر نما مضنونه را)) پس شب چهارم به خواب آمد و گفت : ((حفر نما زمزم را که هرگز آبش تمام نشود و بیاشامند از آن حاجیان و بکن آن را در جایى که کلاغ بال سفیدى نشیند نزد سوراخ موران)) در برابر چاه زمزم سوراخى بود که موران از آن بیرون مى آمدند و هر روز کلاغ بال سفیدى مى آمد و آن موران را بر مى چید.
چون عبدالمطلب این خواب را دید تعبیر خوابهاى خود را فهمید و موضع زمزم را دانست ، پس نزد قریش آمد و فرمود: من چهار شب خواب دیدم در باب کندن زمزم و آن مایه فخر و عزت ماست ، بیائید تا آن را حفر نمائیم ، ایشان قبول نکردند، پس خود متوجه کندن آن شد و یک پسر داشت در آن وقت که او را حارث مى گفتند و او را یارى مى کرد بر کندن زمزم ، چون کار بر او دشوار شد به نزد کعبه آمد و دستها بسوى آسمان بلند کرد و به درگاه حق تعالى تضرع نمود و نذر کرد که اگر خدا ده پسر او را روزى کند یکى از آنها را که دوست تر دارد قربانى کند.

پس چون بسیار کند و رسید به جایى که عمارت حضرت اسماعیل در چاه نمایان شد و دانست که به آب رسیده است ((الله اکبر)) گفت : پس قریش گفتند ((الله اکبر)) و گفتند: اى پدر حارث ! این فخر و کرامت ماست و ما را در آن بهره اى هست و بر تو آن را مسلم نخواهیم گذاشت .
عبدالمطلب فرمود: شما مرا در حفر آن یارى نکردید، این مخصوص من و فرزندان من است تا روز قیامت .(۵۴)
و به سند معتبر از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام منقول است که : چون عبدالمطلب زمزم را حفر نمود و به قعر چاه رسید از یک جانب چاه بوى بدى وزید که او را ترسانید و فرزندش حارث به آن سبب از چاه بیرون آمد و او تنها ماند، و ثبات قدم نمود و دیگر کند تا آنکه به چشمه اى رسید که از آن بوى مشک ساطع بود، چون یک ذراع دیگر کند خواب او را ربود و در خواب دید مرد بلند دست خوشروى خوش موى نیکو جامه خوشبوئى به او گفت : ((بکن تا غنیمت یابى و اهتمام نما تا سالم بمانى ، و آنچه بیابى ذخیره منما تا وارثان تو قسمت کنند بلکه خود صرف کن ، شمشیرها از غیر توست و طلا از توست ، قدر تو از همه عرب بزرگتر است ، پیغمبر عرب از تو بیرون خواهد آمد، و ولى این امت و وصى آن پیغمبر از تو بهم خواهد رسید، و از نسل تو خواهد بود اسباط و نجیبان و حکما و دانایان و بینایان و شمشیرها از ایشان خواهد بود، و پیغمبرى آن پیغمبر در قرن بعد از تو خواهد بود و خدا به او زمین را به نور هدایت روشن گرداند و شیاطین را از اقطار زمین بیرون کند و ذلیل گرداند ایشان را بعد از عزت و هلاک گرداند ایشان را بعد از قوت ، و بتها را ذلیل و عابدان آنها را به قتل رساند هر جا که باشند، و بعد از او باقى ماند دیگرى از نسل تو که برادر و وزیر او باشد و سنش از او کمتر باشد، او بتها را در هم شکند و در همه امور مطیع آن پیغمبر باشد، و آن پیغمبر هیچ امرى را از او مخفى ندارد و هر داهیه اى که بر او واقع شود با او مشورت نماید)).
چون عبدالمطلب از خواب بیدار شد و در امر این خواب متحیر ماند، ناگاه در پهلوى خود سیزده شمشیر دید، چون آنها را گرفت و خواست بیرون آید با خود اندیشه کرد که : چگونه بیرون روم که هنوز حفر را تمام نکرده ام ؟ چون یک شبر دیگر کند شاخها و سر آهوى طلا پیدا شد وقتى که بیرون آورد دید بر آن نقش کرده اند: لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، على ولى الله ، فلان خلیفه الله و معنى فقره آخر این است که حضرت صاحب الامر علیه السلام خلیفه خداست .
پس چون عبدالمطلب آب را بیرون آورد و آنها را برداشته خواست از چاه بالا رود شیطان را به صورت مار سیاهى دید که پیش از او از چاه بالا مى رود، شمشیر زد و اکثر دمش را انداخته و ناپیدا شد، حضرت قائم علیه السلام او را تمام کش خواهد نمود.
پس عبدالمطلب خواست مخالفت از خواب کند و شمشیرها را بر در خانه کعبه نصب نماید، پس چون به خواب رفت همان شخص را مجددا در خواب دید که به او خطاب نمود: اى شیبه الحمد! شکر کن پروردگار خود را زیرا که بزودى تو را زبان زمین خواهد کرد و نام نیک تو را در عالم منتشر خواهد کرد و جمیع قریش بعضى به خوف و بعضى به طمع پیروى تو خواهند نمود، شمشیرها را در جاهاى خود قرار ده .
عبدالمطلب چون از خواب بیدار شده با خود گفت : اگر آن که در خواب مى بینم از جانب پروردگار من است ، امر امر اوست ، و اگر شیطان است همان خواهد بود که دم او را قطع کردم .
چون شب شد و باز به خواب رفت گروهى بسیار از مردان و اطفال دید که به نزد او آمدند و گفتند: ما اتباع فرزندان توئیم و ما در آسمان ششم ساکنیم ، شمشیرها از تو نیست ، دخترى از قبیله بنى مخزوم خواستگارى نما و بعد از او از سایر قبائل عرب دختران بخواه ، اگر مال ندارى حسب بزرگ دارى و مردم دختر به تو خواهند داد و این سیزده شمشیر را به فرزندان آن دختر که از بنى مخزوم است بده و بیش از این براى تو بیان نمى کنم ، یکى از آن شمشیرها از دست تو ناپیدا مى شود و در فلان کوه پنهان خواهد شد و ظاهر شدن آن علامت ظهور قائم آل محمد علیه السلام خواهد بود.
پس عبدالمطلب بیدار شد و شمشیرها را در گردن خود انداخت و بسوى ناحیه اى از نواحى مکه روان شد، پس یک شمشیر که از همه نازکتر و لطیفتر بود ناپیدا شد و از همان موضع ظاهر خواهد شد براى حضرت قائم علیه السلام .
پس احرام بست به عمره و داخل مکه شد و به آن شمشیرها و آهوها بیست و یک طواف کرد و در اثناى طواف مى گفت : خداوندا! وعده خود را راست گردان و گفتار مرا ثابت گردان و یاد مرا منتشر گردان و بازوى مرا محکم کن .
پس شمشیرها همه را به فرزندان مخزومیه داد و آن دوازده شمشیر به حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم و یازده امام تا امام حسن عسکرى علیهم السلام رسید براى هر یک از ایشان یک شمشیر بود و شمشیر امام دوازدهم در زمین مخفى شد و زمین به آن حضرت تسلیم خواهد نمود.

گنجینه داریوش که قرنهاست از نظرها پنهان است

گنجینه داریوش که قرنهاست از نظرها پنهان است.
یکی از دلایل مهم مخفی کردن این گنجینه ها, جنگ بین کشورها بود .. هر گاه کشوری مورد تجاوز قرار میگرفت و حاکم آن احساس میکرد که شکست خواهد خورد دستور می داد تا خزائن و صندوق های طلا در زیر خاک و در جایی مطمئن از نظرها مخفی شود. در بسیاری از مواقع تمام کارگران و ناظرانی که خبر از جای این گنجینه ها داشتند کشته می شدند تا جز پادشاه و حاکم کسی از خزینه مخفی خبردار نباشد. یکی از بزرگترین گنجینه های مخفی – گنجینه داریوش سوم است, که تا امروز کسی انرا پیدا نکرده و بسیاری از جویندگان و باستان شناسان را ناکام گذاشته است.
گنجینه پادشاه بزرگ ایرانیان، داریوش سوم هخامنشی که در سالهای ۳۸۰ تا ۳۳۰ قبل از میلاد می زیست، شاید بزرگترین گنج تمام دوران ها باشد. بخشی از این گنج را امپراطور مقدونیان، اسکندر (۲۳۲ – ۳۵۶ ق.م ) زمانی که در سال های حدود (۳۳۴ ق.م) کشور پادشاهی ایران را تسخیر و گنجینه های” شوش” ،” ایسوس” *، دمشق و تخت جمشید را چپاول کرد به تاراج برد. امپراتور فاتح تنها در تخت جمشید حدود ۹,۰۰۰ تالنت طلا و ۴۰,۰۰۰ تالنت نقره به غنیمت گرفت. هر تالنت با معیارهای امروزی حدود ۲٫۲۶ کیلوگرم بود، یعنی بیش از ۱۰۰۰ تن یا به حساب دیگر بیش از ۵۰ کاروان بزرگ از حیوانات بارکش که فقط غنیمت یکی از شهر های ایران را با خود حمل می کردند. اما آمار نهایی شهر های ایران کمی تکان دهنده است. مورخ و وقایع نویس باستانی یونان، »دیودور « چنین نگاشته است که “ اسکندر کبیر گنجهای حاصل از تمام گنج خانه های تسخیر شده ایران را بر بیش از ۳,۰۰۰ شتر بارکش و ۱۰,۰۰۰ جفت قاطر (بیش از ۲۳,۰۰۰ حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد. اسکندر در آن زمان در ایران بدون احتساب بخشی از گنجینه ها که داریوش سوم به نقاط امن برده بود، ۷۵۰,۰۰۰ تالنت (حدود ۱۹,۶۵۰ تن) یعنی تقریبا ۹۸۰ کامیون باری ۲۰ تنی پر از طلا و نقره به غنیمت گرفت، البته بدون محاسبه سنگ ها، جواهرات و هزاران شی گران بهای دیگر.! ا بر نگارش های باستانی، وقتی که او بعد ها با ارتش خود به مصر لشکر کشی کرد، دستور داد که سپرهای حفاظتی سربازانش را با نقره خالص آب کاری کنند که نشان از عظمت غارت لشگر مقدونی در ایران بود.! “

اما سرنوشت باقی گنجینه ها چه شد؟
داریوش با کاروان کوچکی از گنجهایش به اقامتگاه تابستانی خود در ” هگمتانه “شهر همدان کنونی رفت. بنا به نگارش های باستانی “داریوش هخامنشی قبل از آن که بمیرد دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی شهر دفن کنند. وقتی که اسکندر اقامتگاه تابستانی را به تسخیر در آورد، هیچ اثری از گنج بر جای نمانده بود. اسکندر نیروهایش را وادار کرد هفته ها در اطراف شهر بدنبال گنج مدفون بگردند که جستجویی بی حاصل بود.” این گنجینه که به گفته کارشناسان حدودا نصف دارایی خاندان هخامنشی بوده، برای بازسازی ایران و جمع آوری لشکری انبوه توسط داریوش حمل می شده است. نزدیک به ۲۵۰ سال بعد، سردار رومی ” مارکوس لیزینیوس کراسوس ” (۵۳ – ۱۱۵ ق.م) به جستجوی این گنجینه طلا پرداخت و برای آن حتی با پارتها، یکی دیگر از اقوام آسیای صغیر جنگ کرد؛ پارتها در آن زمان سلسله پادشاهی جدیدی را در ایران بر پا کرده بودند (سلسله اشکانیان). سرداران رومی” ژولیوس سزار ” ( ۴۴ – ۱۰۰ ق.م) ، ” مارکوس آنتونیوس “(۳۰ – ۸۳ ق.م) و همچنین امپراتور روم، ” نرون ” (۶۸ – ۳۷ میلادی) نیز، همگی بدون هیچگونه موفقیتی به جستجوی گنج افسانه ای داریوش پرداختند. در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲ شمسی) شاه وقت ایران دستور کاوش این گنج را داد؛ یک هیئت آمریکایی با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و اکتشاف به کار پرداخت، اما نتوانست گنج را پیدا کند. به این ترتیب: گنجینه طلای داریوش تا به امروز همچنان در مکانی به شعاع ۱۰۰ کیلومتر، در اطراف شهر همدان خفته است. گنجینه ای که معلوم نیست کی و کجا بیدار شود و جهانیان را محو عظمتش کن

گنج نمرود

نمرود و گنج های کشف شده :

حتما نمرود بن کنعانرا می شناسید که ۲۰۵۳ قبل از میلاد متولد شد ، آن شخص همان شخصیت تاریخی بود که برای اولین بار در تورات به اسم پادشاه جبار که خداوند را تحدی کرد شناخته شده است.مفسران قرآن نمرود این شخصیت را که قرآن توضیف کرده است با آن مرتبط می داند و عاقبت که سوخت.کما اینکه بعضی مورخین می گویند که آن همان ملکی بود که برج بابل را با تحدی به خدا کرد و بسیاری از فرهنگ ها عبرت گرفتند که نمرود که در شر و فسق و فسوج در روی زمین اولین فرد بود.

۴۱-۱

یکی از ملوک دنیا که در قرآن به عنوان یکی از ملوک کافرین عنوان شده است .آن اولین فردی بود که تاج بر سرش گذاشت وروی زمین ادعای خدایی کرد , در روی زمین طغیان کرد و آثار آن هنوز برای عبرت دیگران باقی است , ستاره ای را دیدند که جلوی نور خورشید را گرفت و آن را از بین برد , منجمین در تعبیر آن گفتند که فرزندی می آید که هلاکش در دستان آن است , پس امر به ذبح تمامی کودکان آن ناحیه در آن سال  کرد و حضرت ابراهیم متولد شد و مخفی ماند تا زمانی که بزرگ شد و از عبادت نمرود و بت ها تحدی کرد.مفسرون شرح می دهند که ابراهیم (ع) و نمرود با هم برای اظهار الهی که مستحق عبادت است اظهار شدند , آیا آن نمرود است یا خدا .زمانی که نمرود با او احتجاج کرد فرمان به سوزاندن او در آتش کرد و آن زمان بود که آتش بر ابراهیم بردا و سلاما شد.ابن کثیر ذکر کرده است:وبعث الله إلى ذلک الملک الجبار ملکا یأمره بالإیمان بالله فأبى علیه ثم دعاه الثانیه فأبى ثم الثالثه فأبى وقال : اجمع جموعک وأجمع جموعی.پس نمرود تمامی سپاهیانش را جمع کرد آن هنگام طلوع خورشید بود , خداوند بر آنها عقوبتی نازل کرد که جهانیان به خود ندیده بود و طبری ذکر کرده است که برج بابل را نمرود بنا کرد و آن به سبب لعنت خداوند که به زبانهای مختلف عنوان شده است.
گنج بین  ۱۹۸۸ و۱۹۹۲ در  شمال العراق ۳۷ کیلومتری موصل کشف شد و بصورت کاملا مخفیانه در صندوق هایی به بانک مرکزی عراق منتقل ش و گفتند که گنج های نمرود است .گفتند که در مقبر های پادشاهان و امیران اشوریان در قرن ۸ و ۹ قبل میلاد کشف شد و بعد از آن صدام حسین (ملعون ) آنها را برای ترس از سرقت سربازان آمریکایی پنهان کرد.

۴۱-۳

۴۱-۴

۴۱-۵

۴۱-۶

۴۱-۲

۴۱-۷
تتصویر قلعه نمرود است  که به ” قلعه صبیبه ”  مشهور است و معنی این کلمه مرزبندی قلعه از دیگر قلاع بزرگ بوده که در عصر وسطی تا الان باقیمانده است , این قلعه در سوریا بر منحدرات غربی قرار گرفته است.
۷۱-۸

۴۱-۱۴

۴۱-۹

۴۱-۱۰

۴۱-۱۱

۴۱-۱۲

۴۱-۱۳

گنج باستان ایران زمین

گنج باستان ایران زمین:
آیا تاکنون درباره گنج های باستانی ایران شنیده اید، گنج معروف داریوش هخامنشی که در محدوده شهر همدان امروزی پنهان نموده و تا به امروز راز آن گشوده نشده است .
طلای پادشاه بزرگ ایرانیان ، داریوش سوم هخامنشی که در سالهای ۳۸۰ تا ۳۳۰ قبل از میلاد می زیست ،
بزرگترین گنج تمام دورانها به شمار می آید.

بخشی از این گنج را امپراتور مقدونیان ، اسکندر کبیر(۲۳۲ – ۳۵۶ ق.م ) زمانی که در سالهای حدود (۳۳۴ ق.م) کشور پادشاهی ایران را تسخیر وگنجینه های شوش ، ایسوس (شهری در کشور ترکیه کنونی) ، دمشق و تخت جمشید را چپاول کرد، به تاراج برد .
امپراتور فاتح، تنها در تخت جمشید حدود ۹۰۰۰ تالنت طلا و ۴۰۰۰۰ تالنت نقره به غنیمت گرفت . هر تالنت با معیارهای امروزی حدود ۲/۲۶ کیلوگرم بود . یعنی این که بیش از ۱۰۰۰ تن یا به حساب دیگر ، بیش از ۵۰ کاروان بزرگ حیوانات بارکش پر از فلزهای قیمتی به دست او افتاد و همه آنها تنها در یک شهر!!!
مورخ و وقایع نگار باستانی یونان «دیودور» چنین نگاشته است که اسکندر کبیر
گنجهای حاصل از تمام گنج خانه های تسخیر شده ایران را بر بیش از ۳۰۰۰ شتر بارکش و ۱۰۰۰۰ جفت قاطر، یعنی بیش از ۲۳۰۰۰ حیوان بارکش ، به کشور خود انتقال داد .

اسکندر در آن زمان در ایران ، بدون احتساب بخشی از گنجینه ها که داریوش سوم به نقاط امن برده بود، ۷۵۰۰۰۰ تالنت ، حدود ۱۹۶۵۰ تن، یعنی تقریبا ۹۸۰ کامیون باری ۲۰ تنی پر از طلا و نقره به غنیمت گرفت.
تازه جواهرات و سایر اشیای با ارزش را به حساب نیاورده ایم. وقتی که او بعد با ارتش خود به مصر لشکر کشی کرد ، بنا به نگارشهای باستانی، دستور داد که سپرهای حفاظتی سربازانش را به نقره خالص آب نقره کاری کنند( غنایم جنگی او از پارسها تا این اندازه زیاد بود).
داریوش با کاروان کوچکی از گنجهایش به اقامتگاه تابستانی خود در هگمتانه (شهر همدان امروزی در ایران) یعنی جایگاه آخرین گنج خانه اش گریخت. بنا به نگارشهای فرهنگی باستانی؛
داریوش هخامنشی قبل از آن که بمیرد، دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی شهر، دفن کنند. وقتی که اسکندر اقامتگاه تابستانی را به تسخیر در آورد ، هیچ اثری از گنج بر جای نمانده بود. اسکندر نیروهایش را وادار کرد هفته ها در اطراف شهر بدنبال گنج مدفون بگردند که جستجویی بی حاصل بود .

نزدیک به ۲۵۰ سال پس از آن سردار رومی مارکوس لیزینیوس کراسوس ( ۵۳ – ۱۱۵ ق.م) به جستجوی این گنجینه طلا پرداخت و برای آن حتی با پارتها ، یکی دیگر از اقوام نژادی آسیای صغیر، جنگ کرد. پارتها در آن زمان سلسله پادشاهی جدیدی را در ایران بر پا کرده بودند (سلسله اشکانیان). سرداران رومی ژولیوس سزار ( ۴۴ – ۱۰۰ ق.م) و مارکوس آنتونیوس (۳۰ – ۸۳ ق . م) و همچنین امپراتور روم، نرون (۶۸ – ۳۷ میلادی) نیز ، همگی بدون هیچگونه موفقیتی به جستجوی گنج افسانه ای داریوش پرداختند .
در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲ شمسی) شاه وقت ایران دستور کاوش این گنج را داد؛ یک هیئت آمریکایی با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و اکتشاف به کار پرداخت ، اما نتوانست گنج را پیدا کند. به این ترتیب:

گنجینه طلای داریوش تا به امروز همچنان در مکانی در محدوده ای به شعاع ۱۰۰ کیلومتری در اطراف شهر همدان قرار دارد .

چرا در مکانی که که فلزیاب مشخص می کند چیزی یافت نمی شود؟

چرا در مکانی که که فلزیاب مشخص می کند چیزی یافت نمی شود؟:

خیلی از کسانیکه با فلزیاب کار کرده اند حتما این سوال در ذهنشان پدید آمده که که چرا بعد از حفاری نمودن در جایی که دستگاه جواب داده است چیزی یافت نمی شود؟

عزیزان حتما به یاد داشته باشید که انتخاب جایی که مد نظر برای کاوش دارید در موفقیت شما نقش به سزایی دارد سعی کنید در کارتان وسواس داشته باشید و هرجایی را برای کاوش انتخاب نکنید جاهایی که از نظر تاریخی و باستانی غنی باشد در اولویت کارتان باشد.اپراتور دستگاه باید یک اپراتور خوبی باشد یعنی باید نقاط ضعف و قدرت دستگاه خود را بداند.یک اپراتور خوب باید یک علایم شناس خوب نیز باشد این نکته در کمتر اشتباه نمودن او بسیار موثر است.یک اپراتور خوب باید بداند نسبت به شرایط زمین  زمین های دارای املاح معدنی و… چه تنظیماتی را انجام دهد.حال برسیم به جواب سوالی که مطرح کرده بودیم

۱٫اپراتور دستگاه بالانس خوبی نسبت به شرایط زمین انجام نداده است.

۲٫ممکن است دستگاه شما در نزدیکی میدان مغناطیسی قوی مانندکابل های فشار قوی و….قرا بگیرد که موجب اختلال در دستگاه شما شود.

۳٫زمین شما خیس باشد که باید متناسب با آن تنظیماتی انجام داد.

۴٫هوای بیش از حد سرد بر روی دستگاه شما اثر می گذارد و در مواقعی ۶۰ درصد از کارایی دستگاه می کاهد.

۵٫یک از بیشترین مواقع در اشتباه نمودن اپراتور املاح و ذرات زمین است که باید نسبت به آن دستگاه را تنظیم نمود.دوستان حتما به یاد داشته باشید که اگر دستگاه در جایی جواب داد بلافاصله اقدام به حفاری نکنید ابتدا با بیل حدود ۲۰ سانتی متر از خاک نقطه اصلی دورتر از محل حفاری بریزید سپس آن خاک را با دستگاه چک کنید ممکن است خاک به ذرات فلزی غیر قابل رویت آلوده باشد اگر مطمن شدیدکه خاک آلوده نیست می توانید اقدام به حفاری نمایید.

۶٫هرگونه فلز در بدن فرد اپراتور مثل کلید, موبایل یا حتی پلاتین موجب اشتباه دستگاه می شود.

۷٫وقتی جنسی به مدت طولانی در خاک مدفون شود یک توده بار الکتریکی در اطراف ان ایجاد میشود که اگر توسط دستگاه شناسایی شود بایستی نقطه مرکز انتخاب شود چون فاصله انتهای توده بار الکتریکی تا مرکز هدف گاهی به سه متر میرسد اما به اشتباه  توده در نظر دستگاه همان هدف واقعی است.

در آخر باید عرض کنم رمز موفقیت و تشخیص درست فقط یک چیز است و آن فقط تمرین است.

استفاده از دستگاه فلزیاب ممنوع شده است

استفاده از دستگاه فلزیاب ممنوع شده است:

ماده‌ ۱-  وزارت‌ صنایع‌ و معادن‌ مکلف‌ است‌ ضوابط‌ اعلام‌ شده‌ از سوی‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور را به‌ هنگام‌ ثبت‌ اعلامیه‌ تأسیس‌، به‌ متقاضیان‌ ساخت‌ دستگاه‌های‌ فلزیاب‌ ابلاغ‌ نماید. صدور پروانه‌ بهره‌برداری‌ برای‌ این‌ واحدها منوط‌ به‌ موافقت‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور خواهد بود.
ماده‌ ۲-  خرید، فروش‌، نگهداری‌ و استفاده‌ از دستگاه‌های‌ فلزیاب‌ منوط‌ به‌ اخذ مجوز از سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور است‌. فروشندگان‌ مکلفند دستگاه‌های‌ یاد شده‌ را فقط‌ به‌ اشخاصی‌ که‌ مجوز خرید از سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور دریافت‌ نموده‌اند، بفروشند و نسخه‌ای‌ از برگ‌ فروش‌ را مشتمل‌ بر مشخصات‌ خریدار و مشخصات‌ فنی‌ دستگاه‌ به‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور ارسال‌ نمایند.
ماده‌ ۳-  وزارت‌ بازرگانی‌، نیاز صنوف‌ مجاز به‌ استفاده‌ از دستگاه‌ فلزیاب‌ را با ذکر تعداد و توانایی‌ دستگاههای‌ مورد نظر، تا پایان‌ اسفندماه‌ هر سال‌ به‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور اعلام‌ خواهد کرد تا در صدور مجوزهای‌ ساخت‌ برای‌ سال‌ بعد لحاظ‌ گردد.

ماده‌ ۴-  اشخاص‌ متقاضی‌ دریافت‌ مجوزهای‌ موضوع‌ این‌ آیین‌ نامه‌، علاوه‌ بر شرایط‌ عمومی‌ اشتغال‌ به‌ کار و با توجه‌ به‌ شرایط‌ ذیل‌ و ضوابط‌ مندرج‌ در دستورالعمل‌ صادر شده‌ از سوی‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور، تقاضای‌ خود را به‌ سازمان‌ مذکور تسلیم‌ خواهند کرد. سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور، به‌ تقاضاهای‌ واصل‌ شده‌ ظرف‌ یک‌ ماه‌ رسیدگی‌ و اعلام‌ نظر خواهد کرد.
الف‌ –  اشتغال‌ به‌ شغل‌ قانونی‌ مورد تأیید مراجع‌ ذی‌ ربط‌.
ب‌ –  تأیید نیاز به‌ استفاده‌ از دستگاه‌ فلزیاب‌ از اداره‌ کل‌ بازرگانی‌ استان‌ محل‌ کسب‌.
پ‌ –  عدم‌ محکومیت‌ از سوی‌ مراجع‌ قضایی‌ به‌ اتهام‌ حفاری‌ غیر مجاز یا سایر جرایم‌ مرتبط‌ با میراث‌ فرهنگی‌ کشور در مورد اشخاص‌ حقیقی‌ و مدیران‌ اشخاص‌ حقوقی‌.
ت –  تعهد به‌ رعایت‌ قوانین‌ ناظر به‌ حفاظت‌ از میراث‌ فرهنگی‌ کشور. تبصره‌ –  صدور مجوزهای‌ موضوع‌ این‌ آیین‌ نامه‌ از اختیارات‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور می‌باشد و سازمان‌ مذکور در صدور یا عدم‌ صدور آن‌ مختار است‌.

ماده‌ ۵-  مدت‌ اعتبار مجوزهای‌ موضوع‌ این‌ آیین‌ نامه‌ یک‌ سال‌ است‌ و تمدید آن‌ منوط‌ به‌ رعایت‌ مفاد این‌ آیین‌ نامه‌ و ضوابط‌ مقرر در دستورالعمل‌ و مجوز صادر شده‌ از سوی‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور می‌باشد. صاحب‌ مجوز حق‌ واگذاری‌ دایم‌ یا موقت‌ آن‌ را به‌ غیر و همچنین‌ حق‌ تغییر مورد یا محل‌ استفاده‌ را ندارد.ماده‌ ۶-  تبلیغ‌ دستگاه‌های‌ فلزیاب‌ از طریق‌ رسانه‌های‌ عمومی‌، مطبوعات‌، چاپ‌ و نشر پوستر و سایر روش‌های‌ تبلیغاتی‌ فقط‌ با مجوز سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور مجاز است‌.ماده‌ ۷-  ورود دستگاه‌های‌ موضوع‌ این‌ آیین‌ نامه‌، منوط‌ به‌ اخذ مجوز از سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور و رعایت‌ سایر مقررات‌ ناظر به‌ موضوع‌ است‌.
ماده‌ ۸-  کلیه‌ دستگاه‌های‌ فلزیاب‌ که‌ به‌ علت‌ تخلف‌ از مفاد قانون‌ یا این‌ آیین‌ نامه‌، از سوی‌ مراجع‌ ذی‌ صلاح‌ ضبط‌ شده‌ یا می‌شوند، در اختیار سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور قرار می‌گیرد. سازمان‌ مذکور می‌تواند آنها را به‌ اشخاصی‌ که‌ دارای‌ مجوز خرید هستند، با رعایت‌ مقررات‌ مربوط‌ بفروشد.
ماده‌ ۹-  در صورتی‌ که‌ دارندگان‌ مجوزهای‌ موضوع‌ این‌ آیین‌ نامه‌ از ضوابط‌ و مقررات‌ مقرر در این‌ آیین‌ نامه‌، دستورالعمل‌ و مجوز صادر شده‌ از سوی‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور، تخلف‌ نمایند، مجوز آنها به‌ تشخیص‌ سازمان‌ یاد شده‌ ابطال‌ یا معلق‌ می‌شود و از تمدید یا تجدید آن‌ خودداری‌ خواهد شد.
ماده‌ ۱۰-  کلیه‌ اشخاصی‌ که‌ از سایر مراجع‌ ذی‌ ربط‌ مجوز اخذ نموده‌اند و در امور مذکور در این‌ آیین‌ نامه‌ فعالیت‌ دارند، مکلفند ظرف‌ سه‌ ماه‌ از تاریخ‌ ابلاغ‌ این‌ آیین‌ نامه‌ وضعیت‌ خود را با مفاد این‌ آیین‌ نامه‌ تطبیق‌ دهند. ادامه‌ فعالیت‌ این‌ قبیل‌ اشخاص‌ منوط‌ به‌ تأیید و صدور مجوز از سوی‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ کشور است‌.

ماده‌ ۱۱-  هرگونه‌ استفاده‌ از دستگاه‌های‌ فلزیاب‌ در مناطق‌ چهارگانه‌ تحت‌ مدیریت‌ سازمان‌ حفاظت‌ محیط‌ زیست‌، منوط‌ به‌ اخذ اجازه‌ جدید از سازمان‌ یاد شده‌ می‌باشد.

ماده‌ ۱۲-  تعیین‌ دستگاه‌های‌ اجرایی‌ که‌ برای‌ انجام‌ وظایف‌ خاص‌ خود مستثنا از این‌ آیین‌ نامه‌ می‌باشند، با سازمان‌ مدیریت‌ و برنامه‌ریزی‌ کشور خواهد بود.

حوادثی که برای جست‌وجوگران گنج رخ می‌دهد، گاهی وقت‌ها به قیمت جانشان تمام می‌شود

حوادثی که برای جست‌وجوگران گنج رخ می‌دهد، گاهی وقت‌ها به قیمت جانشان تمام می‌شود:

رای برخی از جویندگان گنج، رسیدن به آثار تاریخی و ثروت خفته در خاک گاهی فقط در حد یک آرزو باقی می‌ماند و آنها به حکم سرنوشت این آرزو را با خود به گور می‌برند.

تا حالا حوادث مرگبار زیادی در نقاط مختلف کشور رخ داده که دلیل اصلی آن، جست‌وجو برای پیدا کردن گنج بوده است؛ حوادثی که قربانیان آنها همان کسانی بوده اند که در آرزوی یافتن گنج راهی کوه و بیابان شده و دست به حفاری‌های غیرمجاز زده‌اند؛ درست مثل حادثه مرگباری که مدتی قبل برای ۲ مرد جوان در یکی از روستاهای استان همدان رخ داد.
ماجرا از آنجا شروع شد که فریدون، جوان ساکن روستای بابارئیس ملایر و پدرش نزد ۳برادر رفتند و با آنها در مورد غاری صحبت کردند که در آن گنجی عظیم پنهان بود. هر ۳ برادر وضع مالی خوبی داشتند اما آنها چنان اسیر حرف‌های وسوسه‌انگیز پدر و پسر شدند که تصمیم گرفتند با یکی دیگر از اهالی روستا برای پیدا کردن گنج با آنها راهی شوند. هر ۶مرد بعد از تهیه وسایل و ابزار مورد نیاز راهی غاری شدند که گنج رؤیایی در آنجا پنهان بود. آنها وارد غار شدند و به ۲گروه سه‌نفره تقسیم شدند. ۳نفر درون غار رفتند و مشغول حفاری شدند و باقی نفرات بیرون غار به مراقبت و زیرنظر گرفتن منطقه مشغول شدند. صدای موتور برق و دریلی که آنها برای حفاری استفاده می‌کردند فضای داخل غار را پر کرده بود و نمی‌گذاشت صدای ۳نفری که مشغول حفاری بودند به بیرون برود. بعد از چند ساعتی که نوبت تعویض شیفت شده بود، ۳نفری که بیرون از غار بودند، وارد آنجا شدند اما دوستانشان را دیدند که بیهوش کف غار افتاده اند. ۲نفر از آنها فوت کرده بودند اما نفر سوم هنوز نفس می‌کشید. بررسی‌ها نشان می‌داد که دود حاصل از احتراق موتور برق کم‌‌کم فضای غار را پر کرده و حفاران که در عمق ۴۰متری غار مشغول حفاری بودند دچار دودگرفتگی و سپس بیهوشی شده بودند. به‌دنبال این حادثه، ماجرا به اورژانس گزارش شد و با حضور امدادگران در محل مشخص شد که ۲ نفر از حفاران جان خود را از دست داده‌اند و سومین نفر با انتقال به درمانگاه از مرگ حتمی نجات یافت.
انفجار مرگبار
علاوه بر گازگرفتگی، دیگر حادثه‌ای که ممکن است جست‌وجوگران گنج را با خطر مرگ روبه‌رو کند، انفجار است. درست مثل حادثه‌ای که برای یک گروه هفت‌‌نفره در استان گلستان رخ داد. ماجرا از این قرار بود که ۷ نفر از جوانان شهرستان مینودشت که وسوسه پیدا کردن گنج مثل خوره به جانشان افتاده بود، بعد از کلی پرس‌‌وجو و تحقیق به این نتیجه رسیدند که زیر یکی از خانه‌های قدیمی شهر گنج بزرگی مدفون شده است. آنها با نقشه‌ای که در اختیار داشتند، دست به کار شدند و تصمیم گرفتند با کندن تونل، راهی برای رسیدن به گنج باز کنند. اعضای این گروه ابزار مورد نیاز را تهیه کردند و در محلی که روی نقشه علامت خورده بود، کار حفاری را شروع کردند. بعد از چند شب تلاش مخفیانه، آنها چاهی به عمق ۸متر حفر کردند تا اینکه به یک کانال زیرزمینی رسیدند. طبق آنچه در نقشه آمده بود، گنج در نقطه‌ای از این کانال زیرزمینی بود. برای رفتن به داخل کانال، ۳نفر داوطلب شدند و راه افتادند. ارتفاع کانال کم بود و آنها مجبور بودند به سختی وارد آن شوند. هر ۳جوان در داخل کانال پیش می‌رفتند اما بوی تهوع‌آ‌وری که کانال را پر کرده بود، مانع از پیشروی شان می‌شد، برای همین تصمیم گرفتند برای ادامه مسیر، عود روشن کنند ولی به‌ محض آتش‌زدن کبریت، انفجار شدیدی رخ داد. بقیه اعضای گروه که بیرون از چاه به انتظار نشسته بودند با شنیدن صدای انفجار دستپاچه شدند و با تیم‌های امدادی تماس گرفتند. با حضور امدادگران در محل، معلوم شد که ۲نفر از ۳جوانی که داخل کانال بودند بر اثر انفجار جان باخته‌اند اما دیگری که مجروح شده بود به بیمارستان انتقال یافت. پس از بررسی‌های انجام‌شده مشخص شد کانالی که ۳جوینده گنج وارد آن شده بودند در واقع مجرای فاضلاب مسجدی بود که در مجاورت خانه قدیمی وجود داشت و انباشت گاز در فاضلاب و سپس جرقه زدن کبریت این انفجار مرگبار را رقم زده بود.
دوستان نیمه‌راه
حتما شما هم تا به حال روایات زیادی درباره نارو زدن و خیانت افرادی که در جست‌وجوی گنج هستند نسبت به یکدیگر خوانده یا شنیده‌اید. شاید برخی از آنها داستان و غیرواقعی باشند اما حقیقت این است که در دنیای واقعی نیز نمونه‌هایی از این دست وجود دارد. ماجرای مرگ گنج‌یابی که همدستانش با مشاهده بدحالی او، وی را به حال خود رها کردند و پا به فرار گذاشتند نیز یکی از نمونه‌های واقعی این روایات است. ماجرا از این قرار بود که چند ماه قبل فردی با اورژانس شهر ری تماس گرفت و خبر از حادثه‌ای داد که در خانه‌ای قدیمی در این شهر اتفاق افتاده بود. امدادگران وقتی راهی خانه مورد نظر شدند، متوجه شدند که در ورودی خانه باز است اما کسی جوابشان را نمی‌دهد. آنها وارد خانه شدند و زمانی که در حال جست‌وجوی داخل اتاق‌ها بودند، متوجه مردی شدند که روی زمین افتاده بود. امدادگران خود را نزدیک مرد رساندند و فهمیدند که او جانش را از دست داده است.
با توجه به تونل‌هایی که در داخل اتاق‌ها حفر شده بود، ماجرا مشکوک به‌نظر می‌رسید، بنابراین امدادگران با پلیس تماس گرفتند و تیمی از ماموران راهی خانه قدیمی شدند. با شروع تحقیقات پلیسی و با توجه به تجهیزات و تونل‌هایی که در خانه قدیمی کشف شد، مشخص شد که عده‌ای در سودای رسیدن به گنج شروع به حفر تونل در این خانه کرده‌اند اما وقتی یکی از آنها براثر گازگرفتگی بدحال شد، وی را در آنجا رها کرده و پا به فرار گذاشتند. از محل حفاری تعدادی تکه‌های سفال و ابزار مربوط به حفاری و نقشه به دست آمد که بررسی سفال‌ها نشان داد مربوط به اوایل دوره اسلامی و سلجوقی است. ماموران در ادامه تحقیقات متوجه شدند که مردی چند ماه قبل این خانه قدیمی را اجاره کرده بود اما بعد از حادثه وی به طرز مرموزی ناپدید شد. جست‌وجو برای دستگیری این مرد آغاز و او مدتی بعد بازداشت شد. مرد جوان در بازجویی‌ها گفت: یکی از دوستانم نقشه گنجی در دست داشت که نشان می‌داد در نزدیکی خانه‌ای قدیمی در شهر ری، گنج باارزشی مدفون شده است. وسوسه رسیدن به این گنج باعث شد با کمک چند نفر از دوستانم نقشه‌ای بکشیم و شروع به حفاری کنیم. برای این کار، ابتدا خانه قدیمی را از صاحبش اجاره کردم و بعد با دوستانم کار حفر تونل را شروع کردیم. ما در ۱۰نقطه مختلف از این خانه شروع به حفاری کردیم اما یک روز وقتی کار را شروع کردیم یکی از همدستانمان بر اثر گازگرفتگی بیهوش شد. وقتی او را از داخل تونل بیرون آوردیم، متوجه شدیم که حالش وخیم است و از ترس اینکه بردن او به بیمارستان باعث شود که لو برویم، وی را در همانجا رها کردیم و پا به فرار گذاشتیم. چند ساعت بعد هم با اورژانس تماس گرفتیم و با ارائه نشانی خانه قدیمی آنها را در جریان حادثه قرار دادیم اما وقتی امدادگران به محل رسیدند، همدست ما جانش را از دست داده بود. با اعترافات این مرد، همدستان او نیز دستگیر شدند و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفتند.
مدفون شدگان
بین خطرات مرگباری که همیشه جویندگان گنج را تهدید می‌کند، مدفون شدن آنها در تونل‌هایی که برای دست یافتن به آثار باستانی حفر می‌کنند، یکی از مهم‌ترین خطرات به‌شمار می‌رود چرا که چنین تونل‌هایی معمولا به صورت کاملا ابتدایی و بدون هرگونه تجهیزات ایمنی حفر می‌شوند و درصورت سست بودن خاک ممکن است حادثه‌ای مرگبار را رقم بزنند.
همین چندی پیش بود که یکی از این حوادث در شهرستان سبزوار رخ داد و منجر به مرگ یکی از جویندگان گنج شد. صبح جمعه ۱۵اردیبهشت ماه آتش‌نشانان شهرستان سبزوار در جریان حادثه‌ای در یکی از مناطق این شهر قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. محل حادثه مغازه‌ای در بازار سرپوشیده شهر بود و وقتی آتش‌نشانان در آنجا حضور پیدا کردند متوجه شدند کف مغازه فروریخته و از داخل تونلی که در آنجا حفر شده صدای ناله شنیده می‌شود. آتش‌نشانان به سرعت دست به کار شدند و با کنار زدن خاک به تونلی رسیدند که به‌نظر می‌رسید برای دست یافتن به گنج از داخل مغازه حفر شده است. آنها شروع به خاکبرداری کردند و بعد از چند ساعت تلاش، به ۴مرد رسیدند که داخل تونل‌گیر افتاده بودند. یکی از این افراد، صاحب همان مغازه‌ای بود که تونل در آنجا حفر شده بود. هر ۴مرد از داخل تونل بیرون کشیده شدند و یکی از آنها که دچار جراحت شده بود به بیمارستان انتقال یافت.
درحالی‌که آتش‌نشانان تصور می‌کردند تمامی افراد گرفتار در تونل را بیرون کشیده‌اند اما در پرس‌و‌جو از آنها معلوم شد که پنجمین نفر هنوز زیر آوار مدفون است بنابراین جست‌وجو ادامه یافت و دقایقی بعد جسد بی‌جان این مرد که بر اثر خفگی جانش را از دست داده بود از دل خروارها خاک بیرون کشیده شد. با هماهنگی قضایی جسد مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل شد و با تشکیل پرونده قضایی در این رابطه مردان نجات یافته برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شدند. یکی از آنها در بازجویی‌ها گفت: شنیده بودیم که در بازار قدیمی شهر گنج بزرگی دفن شده است برای همین نزد مردی که در آنجا مغازه داشت و از قبل او را می‌شناختیم رفتیم و با دادن وعده و وعید از او خواستیم که برای پیداکردن گنج با ما همکاری کند. این مرد وقتی شنید که بعد از پیداکردن گنج می‌تواند به ثروتی میلیونی دست پیدا کند قبول کرد و از آن روز در مغازه‌اش کار حفاری را شروع کردیم. با نقشه‌ای که از قبل تهیه کرده بودیم، کار حفر تونل را شروع کردیم و چندمتری در اعماق زمین پیش رفتیم اما ناگهان تونل فرو ریخت و ما در آنجا مدفون شدیم. همان لحظه یکی از ما که وضعیت بهتری داشت با استفاده از تلفن همراه با آتش‌نشانی تماس گرفت و ماجرا را به آنها اطلاع داد. وقتی آتش‌نشانان رسیدند یکی از افراد گروه که از بقیه جلوتر بود، در این حادثه جان باخت.

آتشکده ها در گنج یابی

آتشکده ها در گنج یابی:

۳۶-۱

آتشکده ها مکانی بودن مثل مساجد امروزی البته با این تفاصیل که در آن زمان به خاطر نبود بانک مردم اشیاء گران قیمت و اموال خودشون در هنگام سفر به شهرهای مختلف به آنجا به صورت امانت میگذاشتند در تمام آتشکده ها افرادی مثل خادم امروزی که در مساجد  هستند در آتشکده ها هم بودن ولی مردم آنهارو به اسم کاتب میشناختند که فردی صالح و مذهبی و امانت دار به حساب میامد البته در همان زمان هم کاتب ها به دو دسته تقسیم میشدند

۱- کاتب اعظم  که کارشون همان کاره کاتب معمولی بود ولی مخصوص درباریان بودن و اماناتدرباریان را نگه میداشتند

۲ – کاتب معمولی  برای مردم عادی بودن که  امانات مردم رو محافظت میکردند . هر دو کاتب وقتی از شخصی اموالش را به صورت امانت میگرفتند به او رسید میدادن تا وقتی که از سفر بازمی گشت دوباره رسید را میگرفتند و اجناس را تحویل میدادند و مردم هم به جای این عمل به آنها هدایا تقدیم میکردند . و در زمانی هم میشد که شخصی که وسایلش را به کاتب سپرده بود در راه سفر توسط دزدان یا از شدت خستگی راه و … تلف میشد وسایلش در همان جا باقی میموند تا اگه از اقوامش کسی آمد وسایل را تحویل بگیرد که هیچ در غیر این صورت همان جا میماند و دست نمیخورد و در قدیم هم به خاطر نبود جاده مناسب و فراوانی دزدان و شرایت نا مساعد آب و هوایی افراد زیادی در راها جان خودشونو از دست میدادند به همین خاطر اموال زیادی در آتشکده ها باقی میموند .

خوب حالا میریم سر اصل مطلب آتشکده هایی که مخصوص افراد عادی بود اموال کمتری در مقابل آتشکده های مخصوص درباریان بود دارند .

خود کاتبها هم افراد ثروتمندی بودند بنابراین وقتی میمردند اجساد آنها را با ثروتشان دفن میکردند.

غیر از این که مردم برای سپردن وسایل با ارزش خود به آتشکده ها میرفتند محل مقدسی هم برای آنها بود و برای پرستش خدا هم به آنجا میرفتند و هدایایی هم از طرف خود اهدا میکردند .

حالا میپردازیم به بیو گرافی آتشکده ها .

در زیر تمام آتشکده ها یک اتاق مخفی وجود دارد که در عمق ۷ متری است و تمام وسایل امانی و هدایا در آنجا نگهداری میشد .

تمام آتشکده ها یک راه خروجی اضطراری دارند که در مواقع حمله دشمن بتونن  از آنجا فرار کنند.

قبر کاتب ها پس از فوت ۵۰ الی ۱۰۰ متر جلوتر آتشکده دفن میشد .

آتشکده هایی که در ارتفاعات بلند و نوک قله یا تپه بودن مخصوص درباریان بودند که جسد کاتبان را در آنجا  در همان فاصله البته با فرق این که در صخره جایی را میکندند و به صورت غار درست میکردند و آنها را در همونجا دفن میکردن و در غار را مهرو موم میکردند .

۳۶-۲
در ضمن به خاطر همینه اکثر امام زاده هایی که قبلا آتشکده بودن و تبدیل به امامزاده شدن زیرشونو میکنن میبینن دفینه موجوده .

معمای گنج گمشده

دزدان دریایی و گنج گمشده!!

دزدان دریایی گنجی میربایند و برای مخفی کردن آن به جزیره ی دور دستی میروند. در جزیره هیچ چیز یافت نمیشود مگر سه درخت بزرگ کهنسال که به شکل یک مثلث و در فواصل مختلفی از یکدیگر قرار گرفته اند. چون هیچگونه نشانه ی دیگری جز این سه درخت در جزیره نیست، طبیعی است که دزدان فکر میکنند که گنج را باید جایی در حدود همین درخت ها چال کنند طوریکه باز یافتن آن برای خودشان آسان ولی برای دیگران مشکل باشد.

رئیس دزدان پس از مدتی تفکر، نقشه ای به نظرش میرسد: او به زیر درخت A میرود و فاصله ی آنرا تا درختB با قدم میشمارد و وقتیکه به درخت B میرسد، نود درجه به راست میپیچد و همان اندازه راه میرود تا به نقطه یE میرسد. در اینجا نیزه ای در زمین فرو میکند.

باز به زیر درخت A  بر میگردد و این بار فاصله ی آنرا تا درخت C با قدم میشمارد و وقتیکه به درخت C  میرسد نود درجه به چپ میپیچد و همان اندازه راه میرود تا به نقطه یF  میرسد.
در اینجا نیز نیزه ای در زمین فرو میکند. بعد ریسمانی میکشد و دو سر آنرا به نیزه ها محکم میبندد و با قدم، نقطه ی وسط ریسمان را معین میکند. به دستور او این نقطه ای است که گنج باید در آن دفن شود. پس از دفن گنج و استتار محل آن، دزدان وسائل خود را جمع کرده، سوار کشتی شده و جزیره را ترک میکنند.

مدتی بعد وقتیکه آبها از آسیاب افتاد، دزدان به جزیره برمیگردند تا گنج را از زیر زمین بیرون آورند. اما وقتیکه به محل دفن گنج میرسند با کمال حسرت میبینند که در غیاب آنها سیل سختی آمده و درخت A را که در واقع مبدا اندازه گیری شان بوده است کاملا” از ریشه در آورده و به دریا انداخته است و جای آن را طوری با ماسه های ساحلی پر کرده که هیچگونه اثری از محل آن باقی نمانده است ولی درختهای B و C همچنان بر جای خود هستند.

۳۸

از دیدن این منظره پاک نا امید میشوند و  مایوسانه و بی هدف چندین نقطه از زمین را میکنند ولی به نتیجه ای نمیرسند. چندین روز به سختی میکوشند تا محل گنج را پیدا کنند ولی هر چه بیشتر جستجو میکنند کمتر می یابند. اندک اندک داشتند قطع امید میکردند و به فکر باز گشت افتاده بودند که یکی از دزدان که جوان تازه کاری بود و میگفت در روزگاری که مدرسه میرفته ریاضیاتش خیلی خوب بوده است به خدمت رئیس دزدان میرسد و به  او میگوید که اگر قلم و کاغذی به من بدهید و مدتی وقت، من با محاسبه جای گنج را پیدا میکنم.

فورا” قلم و کاغذی در اختیار دزد جوان قرار میگیرد و او در سایه ی یکی از درختها می نشیند و پس از نیم ساعت بلند میشود و مقداری این ور و آن ور میرود و با
قدمهایش فاصله ها را اندازه گیری میکند و در نقطه ای متوقف میشود و نیزه اش را در زمین فرو میکند و میگوید:”گنج اینجاست!” دزدان به سرعت زمین را گود میکنند و با کمال تعجب و ناباوری و با شادی فراوان به گنج میرسند.

آیا شما میدانید این جوان چگونه محل گنج را پیدا کرد؟

نماد های مهم (خطر) در گنج یابی

نماد های مهم (خطر) در گنج یابی:

توضیحات (نمادهای خطر) گنج یابی باید برای همه قابل فهم و درک باشد و اینها خیلی نمادهای مهمی هستند . این یک واقیعت است که ! گنجینه فقط می تواند توسط یک شخص زنده پیدا شود.

۲۵

۲۵-۱