خط برناوی

خط برناوی:

خط برناوی

۲۵

خط پهلوی

خط پهلوی:

خط پهلوی سه مدل خط است که بترتیب حروف الفبا و ابجد محاسبه می شود.

۲۱

قلعه بذ یا قلعه بابک خرمدین – دژ بابک خرم دین

قلعه بذ یا قلعه بابک خرمدین – دژ بابک خرم دین:

۲۰-۱

بذ یا قلعه جمهور معروف به قلعه بابک در ارتفاعات شهرستان زیبا و توریستی کلیبر و در بلنداهای باختری شعبه‌ای از رود بزرگ ارس قرار دارد. کلیبر خود یکی از شهرستان‌های آذربایجان شرقی است که به علت واقع شدن در ناحیه کوهستانی و وجود درختان زیاد و آب روان ناشی از چشمه‌سارهای کوهستانی، بسیار زیباست.
این دژ بر فراز قله‌ی کوهستانی، با ‌کمابیش ۲۳۰۰ تا ۲۷۰۰ متر بلندا از سطح دریا. و اطراف دژ را دره‌های ژرفی با گودی ۴۰۰ تا ۶۰۰ متر فرا گرفته‌ است و تنها از یک سو راهی باریک و سخت برای دسترسی به این دژ وجود دارد.راه کلیبر به دژ با این‌که از ۳ کیلومتر تجاوز نمی‌کند ولی بسیار دشوار است و به هنگام گذر، باید از گردنه‌ها و گذرهای خطرناکی عبور کرد.

۲۰-۲

راه ورود به دژ گذری است از سنگ‌های منظم طبیعی که راه عبور یک نفر است، معبر در فاصله‌ی ۲۰۰ متری دروازه‌ی دژ و در برابر آن قرار دارد. دو برج در طرفین دروازه قرار دارد که جایگاه دژبانان بود. یکی مخروطی و دیگری گرد از سنگ‌های تراشیده با ملاط ساروج که در بلندی آن‌ها، دژبانان به تمام جوانب دژ اشراف دارند برای ورود به کاخ دژ از راهی باریک تا کمابیش یکصد متر بلندی از صخره باید بالا رفت. در چهار سوی بنا، چهار برج دیده‌بانی به صورت نیمه استوانه ساخته شده است که جایگاه دژبانان و دیده‌بانان بود که هر جنبنده‌ای را تا کیلومترها از فراز دره‌ها و کوهپایه‌ها زیر نظر می‌داشتند.

۲۰-۳

برای نفوذ به داخل، تنها راه ورود، دروازه اصلی است. و از کوهستان امکان وارد شدن به دژ وجود ندارد.با گذر از دروازه‌ی ورودی و پشت سر گذاشتن بارو، جهت رسیدن به دژ اصلی، باید از گذرگاهی باریک که حدود ۱۰۰ متر فراز را به همراه دارد گذشت، تا به داخل ورودی دژ رسید. مسیری سخت که از یک سو به دره است با جنگل‌های تنک و ژرفایی حدود ۴۰۰ متر که به تیغه و دیواره تا قعر دره ادامه دارد.پس از صعود، برای ورود به دژ اصلی از مدخلی دیگر با پلکان‌هایی نامنظم باید گذشت. بنای دژ دو طبقه و و در پاره‌ای جاها سه طبقه می‌باشد. در طرفین مدخل دو ستون مشخص است که پس از تالار اصلی است که ۷ اتاق در اطراف آن قرار دارند که به تالار مرکزی راه دارند. در قسمت شرقی دژ تاسیسات مرکبی از اطاق و آب‌انبارها ساخته شده است. محوطه‌ی داخلی آن به‌وسیله‌ی نوعی ساروج غیر قابل نفوذ گردیده بود که به هنگام زمستان از آب و برف پر می‌شد و آب مورد نیاز دژنشینان را تامین می‌کرد.

۲۰-۴

در سمت شمال غربی دژ، پله‌هایی سرتاسری وجود دارد که اکنون ویران شده است و بخش‌هایی از آن از خاک بیرون مانده است و تنها راه صعود به بخش‌های مرتفع‌تر بناست که محوطه وسیعی است و احتمالا جایگاه سربازان بوده که از آن‌جا به همه چیز و همه‌جا تسلط کامل داشته‌اند. از همین‌جا بوده است که بابک خرم‌دین آن دلاور بی‌نظیر به مدت ۲۲ سال لشکریان سه خلیفه ستمگر و انسان‌کش عرب، یعنی هارون‌الرشید، مامون و معتصم را معطل کرده و شکست داده بود.

۲۰-۵

از آثار معماری و روش چفت و بست سنگ‌ها و ملات ساروج و اندود دیوارها، از نوعی گچ و خاک، می‌توان به یقین اظهار داشت که ساختمان این دژ در روزگار اشکانیان و یا شاید ساسانیان ساخته شده است.بدین ترتیب می‌توان گفت دژ جمهور از دوران قدیم محکم و استوار بر بلندپایه‌ترین قله‌های آذربایجان خودنمایی می‌کرده و هنوز به عنوان جایگاه بابک خرم‌دین و یکی از نمونه‌های استقامت و پایداری آذربایجانیان و ایرانیان برابر عرب‌ها و جزو بزرگ‌ترین  نمونه‌های معماری ایران محسوب می‌شود.

۲۰-۶

پاپک یا بابک خرم‌دین مرد اصیل آذربایجانی، شیرمردی که ۲۲ سال در برابر تجاوز ننگین اعراب به خاک میهن، مردانه مقاومت و ایستادگی کرد و در نهایت با نیرنگ از پا درآمد.  بابک در سر سودای بزرگی دوباره ایران را داشت. با کشته شدن او، پیروانش در سراسر ایران، مبارزه با سلطه‌ی اعراب را پی گرفتند.به بهانه‌ی سالگرد تولد او در تیر ماه که یادآور یکی از حماسه‌های تاریخی ایرانیان توسط بابک خرم‌دین است، در دژ بابک در کلیبر هر ساله مراسمی برپا می‌گردد. در این مراسم از سراسر ایران مردم حضور دارند و نمی‌توان مدعی شد که گروهی خاص در آن شرکت داشته‌اند. آری بابک خرم‌دین متعلق به همه‌ی ایرانیان است.

خط مشجر سروک , خط شجر

خط مشجر سروک , خط شجر:

خط مشجر سروک یک مدل خط است و به ترتیب حروف ابجد محاسبه می گردد.

۱۵

 

نسخه ها و نوشته ها

نسخه ها و نوشته ها:

گنج نامه ها اکثرا روی سنگ است و بعد از آن به ترتیب روی پوست آهو و پوست گاو و گنج نامه های مهم که درباری بوده است بعد از سنگ بیشتر روی پوست کرگدن میباشد. ولی اکثر گنج نامه ها روی سنگ یشم حکاکی میشده است.

بیشتر نوشته های روی پوست را داغ میکردند و جوهر های مخصوصی بود که قابل شستشو بود و آب آنها را از بین نمیبرد که اکثر نوشته های روی پوست با این جوهر نوشته میشده است.

بعضی اوقات نوشته هائی رو میبینم روی پوست که با خون نوشته شده است.

اکثر نوشته های روی پوست با خون گنج نامه یا نسخه نیست و بیشتر آنها دعا هست و جزو طلسمات محسوب میشود و اکثرا با خون کفتر نوشته میشده است.

پس این مورد رو اشتباه نکنیم.

پوستها در زمان خود دباغی میشدند و مواد مخصوصی مانند رزین و روعن به آنها میخورده است که عمر پوست رو بالا میبرده و مقاومت آن را بسیار زیاد میکرده. این پوستها اگر در جای مناسب نگهداری شوند تا پنج هزار سال عمر میکنند.

پوستها را اکثرا در جای خشک یا داخل نی نگهداری میکردند و دو سر آن را می بستند و هر چه به پوست هوای کمتری برخور کند سالم تر میماند و عمر آن طولانی تر میشود.

ولی باز هم مگویم که هشتاد درصد گنج نامه ها روی سنگ نوشته میشده است.

رمز کشایی الفبای هیروگلیف

نوشته های هیروگلیفی چگونه رمز گشایی شدند ؟:

۶

روی این تخته سنگ ، متنی به سه زبان یونانی ، دماتیک ( خط عامیانه مصری ) و هیروگلیف نقش بسته بود .دانشمندان خیلی زود متوجه شدند که این نوشته ها همه دارای یک مفهوم ، اما به ۳ زبان متفاوت هستند .به این ترتیب ، خط شناخته شده یونانی ، کلیدی برای رمز گشایی خط هیروگلیف مصری شد .البته پژوهشگران مدت ها تلاش کردند تا توانستند ارتباط میان این زبان ها را کشف کنند ، چون کارشان را با فرضیه نادرستی آغاز کرده بودند .آنها تصور می کردند هیروگلیف خطی تصویری است ، این اشتباه کاملا” قابل درک است . زیرا نشانه های خط هیروگلیف در واقع ، موضوعی را به نمایش می گذارند .

اما در سال ۱۸۲۲ باستان شناسی فرانسوی به نام ژان فرانسوا شامپولیون متوجه شد که هر نشانه این خط معرف صدایی است و مفهومی در بر دارد .او متن را رمز گشایی کرد و دستور زبان مصری کاملی ارائه داد . با شناسایی خط هیروگلیف ، ابزار جدیدی در اختیار محققان قرار گرفته بود .
حالا باستان شناسان قادر بودند اطلاعات دقیق تری از فرهنگ مصر باستان به دست آورند . امروزه سنگ رزتا در موزه لندن نگهداری می شود .

تصاویری از کتیبه ترکی نادرشاه افشار و برج ارغوانشاه کلات نادری

تصاویری از کتیبه ترکی نادرشاه افشار و برج ارغوانشاه کلات نادری:

۲-۱

کلات نادری در شمال شرقی ایران قرار دارد و از شهرستان های خراسان رضوی است. شهرستان کلات نادری، ۱۸۰ کیلومتر با جمهوری ترکمنستان مرز مشترک دارد.

کتیبه کلات به دستور نادر شاه نوشته شده است و شعر ترکی از “گلبن افشار” در ثنای نادر پسر شمشیر می باشد.

۲-۲

برج ارغوانشاه از کف رودخانه حدود ۴۰ متر ارتفاع دارد و زمانی ورود و خروج به قلعه طبیعی کلات از این برج کنترل می شد.

متن شعر:

بسم ‌الله ‌الرحمن ‌الرحیم و هو الاعلی Bismillahirrəhmanirrəhim və hüvəl’ə’la

ایبتیدا حمد ى خودا یى احد و فرد ى قدیم İbtida həmd-i Xudâ-yi əhəd-u fərd-u qədim
قادیر ى لم یزل و عالیم و دانا و حکیم Qâdir-i ləm yəzəl-u âlim-u dâna-vu həkim
او کی بو کون و مکانی یارادیب قودرتدن O ki bu kun-u məkanı yaradıb qudrətdən
او کی بو بحر و بری خلق’ ائدیب شؤوکتدن O ki bu bəhr-u bəri xəlq edib şövkətdən
ایکی عالمده اودور بنده‌ لره یاور و یار İki âləmdə odur bəndələrə yâvər-u yar
حیکمتیندن گؤرونور بنده ‌لره هر آثار Hikmətindən görünür bəndələrə hər âsar
خلق ى عالم هامى مؤحتاجدیر او درگاهه Xəlq-i âləm hamı möhtâcdır o dərgâhə
او ووروب نور و مینا ٬ کؤوکب ى مئهر و ماهه O vurub nur-u mina, kövkəb-i mehr-u mâhə
حمد ى حقدن سورا اولدو قلمیم نور افشان Həmd-i Həqdən sora oldu qələmim nurəfşan
” بثنا گستری ختم ی روسول فخر ی جهان ” ” Bə səna gostəri-ye xətm-i rüsül, fəxr-i cahan “
نبی یى هاشیمى و احمد و محمود صیفات Nəbi-yi Hâşimi-yü Əhməd-ü Məhmud sifât
کیم خودادان اولا داییم ” علیه سلام و صلوات ” ” Kim Xudâdan ola dâyim “ ələyhi səlam-ü sələvat
آل و اصحابینا هم رحمت ى بئسیار اولا Âl-u əshabına həm rəhmət-i besyâr ola
اولا حق یاوری هر کیم اولارا یار اولا Ola Həq yâvəri hər kim olara yâr ola
حمد ى نئعمت ى حقدن سورا ٬ با صیدق ى زبان Həmd-i ne’mət-i Həqdən sora “bâ sidq-i zəban”
فرضدیر بنده‌لره مدح ى شهنشاه ى جهان Fərzdir bəndələrə mədh-i şəhənşâh-i cahan
او شهنشاه ى فلک مرتبه یى چرخ ى سریر O şəhənşâh-i fələk mərtəbə-yi çərx-i sərir
شاه نادیر ٬ کی آدی تک یوخ ٬ میثل و نظیر Şâh Nâdir, ki adı tək yox, misl-ü nəzir
دئمک اولماز بو شهنشاه ٬ بلکى اولا پئیغمبر Demək olmâz bu şəhənşah, bəlki ola peyğəmbər
یا موقررب ملکدیر اولوب از نوع ى بشر Yâ muqərrəb mələkidir olub əz növ’-i bəşər
لئیک چون قودرت ى حق ظاهیر ائدیب بیش از پیش Leyk çün qudrət-i Həq zâhir edib biş əz piş
نظر ى حق اونا ٬ هر کیمسه دئسه حق ٬ دیمیش Nəzər-i Həq ona, hər kimsə desə Həq, dəymiş
نیسبت ایله شرف و فخر ى اوجاق ى تئیمور Nisbət ilə şərəf-u fəxr-i ocâq-i Teymur
حسب ایله به جهان ٬ شاه ى شهاندیر مشهور Həsəb ilə bə cahan şâh-i şəhandır məşhur
موصطفا خولق و مسیحا دم و یوسیف طلعت Mustəfa xulq-u Məsiha dəm-u Yusif təl’ət
بوعلی دانیش و حاتم کف و لوقمان حیکمت Buəli dâniş-u Hâtəm kəf-u Luqman hikmət
قابیلییتله اونا وئردی خوداوند ى کریم Qabiliyyətlə ona verdi Xudâvənd-i Kərim
تاج و تخت ى شهی و عدل و کرم ٬ خلق ى عظیم Tâc-ü təxt-i şəhi-yü ədl-ü kərəm, xəlq-i əzim
هر شرافت که دئسه ‌م شاه ى شهاندیر کامیل Hər şərâfət ki desəm şâh-i şəhandır kâmil
مرحمتدن اونون الطاف ى خودادیر شامیل Mərhəmətdən onun əltaf-i Xudâdır şâmil
ائعتیقادى ( بئله دیر ؟ ) او شه ى پاکیزه نهاد E’tiqadı belədir o şəh-i pâkizə nəhad
باغلامیش صیدق خداونده ائدرلر بئله یاد Bağlamış sidq Xudâvəndə edərlər belə yâd
اله گیرمز بئله دؤولت ” به سپاه و شمشیر ” Ələ girməz belə dövlət “bə sipah ü şəmşir”
اولا بیلمز بئله ایقبال ” به فضل و تدبیر ” Olabilməz belə iqbal “bə fəzl ü tədbir”
سن ویریبس اونا بو سلطنت و تخت و سیپاه Sən veribsən ona bu səltənət-u təxt-u sipah
سن ویریبسن اونا تاج و کمر و فرر و کولاه Sən veribsən ona tâc-u kəmər-u fərr-u kulah
دؤولتیم حافیظى سنسن ٬ سنه ‌دیر اوممیدیم Dövlətim hâfizi sənsən, sənədir ümmidim
من سنه باغلامیشام صیدق ٬ بودور تأییدیم Mən sənə bağlamışam sidq, budur tə’yidim
دؤولتیم مونکیرینى سن ( ائله دین ؟ ) خوار و ذلیل Dövlətim münkirini sən elədin xâr-ص zəlil
دوشمنیم کورلوغونا یاور اول ٬ ائى ربب ى جلیل Düşmənim korluğuna yâvər ol ey Rəbb-i cəlil!
چونکى صیدقی بئله ‌دیر حقینه ” از روی ی یقین ” Çünki sidqi belədir Həqqinə “əz ruy-i yəqin”
بو سببدن اونا الطاف ى خودا اولدو موعین By səbəbdən ona əltâf-i Xudâ oldu müin
الینی توتدو خوداوند ى جهان قودرتدن Əlini tutdu Xudâvənd-i cahan qudrətdən
کامیاب ائتدی اونو معدیلت و شؤوکتدن Kâmyab etdi onu mə’dilət-ü şövkətdən
بخت و ایقبال ایله هئچ کیم بئله اولماز باقی Bəxt-u iqbal ilə heç kim belə olmaz bâqi
گون کیمی دؤولتینه ٬ عالمه ٬ رؤوشن باقی Gün kimi dövlətinə aləmə rövşən baqi
شاخ ى گول نشو و نما ( بولدو ؟ ) نم ى فئیضیندن Şax-i gül nəşv-u nəma buldu nəm-i feyzindən
کى بو اشعار اولوب مدحسرا ” گولبون “دن Ki bu əş’ar olub mədhsəra “Gülbün”dən

قایناقلار :
نادیرشاه افشارین یازدیردیغى ایکى تورکجه یازیت – دو نوشته ترکى نویسانده شده توسط نادرشاه افشار
نادیرشاه بویروغویلا تورکجه یازیلان کلات داش یازیتى – Nadir Şah buyruğuyla Türkcə yazılan Kəlat daşyazıt

تبریز از شهرهای باستانی جهان شهری به قدمت ٣۵٠٠ سال

تبریز از شهرهای باستانی جهان شهری به قدمت ٣۵٠٠ سال:

۳۹-۱

ایران یکی از مهدهای تمدن خیز جهان باستان محسوب می گردد. این سرزمین به علت قدمت تاریخی و تمدن های موجود آن، اهمیت بسزایی برای فرهنگ بشری دارد. تمدن های ایلام، شهر سوخته، حسنلو،… نمونه ای از تمدن های دیرینه و پربار این منطقه از جهان به شمار می روند که رازهای این تمدن ها به کمک باستان شناسان خارجی و ایرانی تا حدودی برای جهان علم آشکار شده و سعی و کوشش برای شناسایی کامل آنها امروزه نیز ادامه داشته و از مباحث جدی دانشمندان به شمار می رود.
یکی دیگر از این مناطق تاریخی و باستانی ایران، شهر تبریز است که تا این اواخر از قدمت آن اطلاع دقیقی در دست نبود و لذا سخنان ضد و نقیضی در مورد سابقه آن مطرح می شد، اما کشف آثاری از دوران باستان در مرکز این شهر (اطراف گؤی مچید= مسجد کبود) توجه باستان شناسان را به این منطقه از آذربایجان معطوف کرده و این شهر را در رده یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان، درآورده است. لازم به تذکر است که قبل از این کشفیات، تاریخ تبریز آن چنان روشن نبود و تنها دلیل بر وجود این شهر در دوره باستان، کتیبه سارگن دوم، پادشاه آشوری ٧١۴) ق.م( و برخی اطلاعات جسته و گریخته بود، اما یافته های گوی مسجد دنیای پررمز و رازی را در مقابل چشم محققان گشوده است. این حفریات که تاکنون در چند مرحله انجام گرفته، منجر به کشف چندین گور باستانی با ابزارهای مختلف در اطراف این مسجد تاریخی گردیده است. در این زمینه دکتر نوبری استاد دانشگاه تربیت مدرس تهران و سرپرست گروه باستان شناسی مستقر در اطراف (مسجد کبود) در پایان مرحله دوم حفریات به خبرنگار روزنامه همشهری مورخه دوشنبه ٢۵ مهر ١٣٧٩ می گوید: از سال گذشته [١٣٧٨] تاکنون ۴٧ قبر متعلق به هزاره اول پیش از میلاد در محوطه ای به وسعت ٢٠٠ متر مربع مورد کاوش قرار گرفته است، از این گورها مواد فرهنگی گوناگون از جمله ظروف سفالی خاکستری و نخودی، اشیائ مفرغی، وسایل تزئینی نظیر سنجاق سر، النگو و… به دست آمده که برخی از آنها در زمره آثار منحصر به فردی می باشد که تاکنون در هیچ کجای ایران یافت نشده است.
در مورد هویت صاحبان این تمدن کهن، یکی از کارشناسان باستان شناسی مستقر در اطراف گوی مسجد در مصاحبه با روزنامه رسالت )مورخه شنبه ١ خرداد، ١٣٧٨ ویژه نامه آذربایجان شرقی…( معتقد است که وجود سفال نخودی در کنار اجساد نشان دهنده این نکته است که فرهنگ بومی منطقه و صنعت آن دوران مبتنی بر همین نوع سفال بوده است اما بومیان منطقه چه کسانی بودند؟ به منظور بررسی زبان آذربایجان در طول تاریخ، در ابتدا به بررسی تاریخ اقوام و حکومتهایی که در زمان های قبل از ورود آریاها در آذربایجان بوده‌اند می‌پردازیم. در مورد ملتهایی که قبلاً در آذربایجان زیسته‌اند می‌توان به سومئرها، ایلامیها، هوری‌ها، آراتتاها، کاسسی‌ها، قوتتی‌ها، لولوبی‌ها، اورارتوها، ایشغوزها (ایسکیت‌ها)، مانناها، گیلزان‌ها، کاسپی ها و … اشاره کرد که زبان تمامی آنها التصاقی و جزو خانواده زبانهای ترکی بوده است
در مورد اقوام و بومیان منطقه در دوران باستان، دکتر زرین کوب در کتاب تاریخ در ترازو ص ١٧٠ می نویسد: تاریخ ایران از عهد کوروش و حتی دیاکو آغاز نمی شود و نه حتی از عهد ورود آریاها به فلات و یا دوران جدایی ایرانی ها از هندی ها، گذشته از تاریخ خود آریاهای ایران، تاریخ اقوام و نژادهایی هم که قبل از مهاجرت آریاها در این سرزمین فلات گونه می زیسته اند، امروز از پرتو کلنگ معجزه گر باستان شناسان مکشوف است… آنچه در سیلک و حسنلو (در آذربایجان) نیز به دست آمده است ادامه این تمدن های بدوی و کهنسال را در زمان های قبل از ورود آریاها نشان می دهد. لازم به ذکر است که در دوران باستان، دولت هایی نظیر اورارتو و مانا در منطقه آذربایجان حضور داشته اند.از مسایل قابل تامل در مورد این بومیان منطقه، باور و اعتقادات این اقوام باستانی آذربایجان است و آن اعتقاد به حیات مجدد پس از مرگ است، زیرا طرز قرار گرفتن اجساد به شکل چمباتمه ای، با نحوه استقرار جنینی در شکم مادر، که در این حفریات به دست آمده، حکایت از آن دارد که ساکنان باستانی تبریز، معتقد به حیات دوباره بعد از مرگ بوده اند که ظروف همراه با غذا در کنار این اجساد، تایید کننده این نظر است.

۳۹-۲
خرابه های گوی مچید(مسجد کبود) اثر ژول تورنس کنسول گل(فرانسه)در تبریز ۱۸۲۴

باستان شناسان در عمقی نزدیک به ١٠ متر پائین تر از سطح خیابان به ٨٨ گور باستانی دست یافتند. تمامی اسکلت های این قبور به صورت جنینی با چمباتمه ای در جهت شرق به غرب دفن شده بود و بالاخره این که سرپرست حفاری در مصاحبه با یکی از روزنامه های محلی از پایان یافتن چهارمین فصل کاوش در اطراف این مسجد باستانی خبر داده در مورد کشفیات جدید به مقدار زیادی اشیای مفرغی، استخوانی و نیز سفال که از کاوش قبور به دست آمده، اشاره کرده و اعلام می کند که هنوز آثار زیادی در محوطه مسجد کبود نهفته است که امید می رود در فصل های بعدی کاوش ها، از دل خاک بیرون آورده شود. به هرحال حفریات باستان شناسی مسجد کبود نشان می دهد که تبریز یکی از شهرهای تاریخی جهان است، شهری که به علت عدم کاوش های علمی، تا این اواخر قدمت آن زیاد روشن نبود، لذا راجع به آن افسانه سرایی های زیادی می شد. امید است که با تلاش های بی وقفه مسئولین امر، این حفریات شتاب بیشتری بیابد و در نقاط دیگر این شهر تاریخی نیز، عملیات باستان شناسی انجام گیرد تا قدمت این شهر باستانی و اسرار تمدن آن به طور علمی و دقیق برای جهان علم آشکار شود.

گنج نامه

 گنج نامه چیست؟
گنج نامه کتابهایی بوده است که حاوی مکانهایی است که در آنجا گنجی دفن میباشد.
تمام کسانی که صاحب گنج نامه بوده اند همه دارای علوم غریبه و علوم قدیمی میباشند. تعدادی از گنج نامه ها به شرح زیر است: گنج نامه الوان هندی ، گنج نامه احمد وزیر ، گنج نامه ملاصدرا ، گنج نامه قائم مقام فرهانی ، گنج نامه میرزا مکتب خان تبریزی ، گنج نامه باگواس و گنج نامه شیخ بها (که به دو خط شجر ایستاده و شجر خوابیده نوشته شده است). همچنین موبدان قبل از اسلام همگی دارای گنج نامه بوده اند. چون همگی آنها در زمان خودشان امانت دار بوده اند و از اموال مردم حفاظت میکردند. موبدان خود به دو قسمت تقسیم میشوند. اول موبد که اموال مردم نزد آنها به امانت گذاشته میشده است. و موبد موبدان که از اموال درباریان و پادشاهان حفاظت میکردند و نقش امین و کاتب شاهان را نیز بر عهده داشتند.
به همین دلیل است که قبر موبد موبدان همیشه بارهای نفیسی در خود دارد و جزو قبرهای بسیار با ارزش است. گنج نامه ها چه آنهایی که توسط اشخاص نوشته شده است و چه آنهایی که موبدان آنها را نوشته اند همگی به رمز است و طلسمات سنگینی نیز دارند و چون افرادی که این گنج نامه ها را نوشته اند به علوم غریبه آشنا بوده اند رموز سنگینی برای گنج نامه ها گذاشته اند و ترجمه آنها کار استادانی است که به خط شناسی و طلسمات آگاهی کامل داشته باشند.

گوردخمه فخریکا

گوردخمه فخریکا:

گوردخمه مادی فخریکا در نزدیکی شهر مهاباد قرار دارد و در دل صخره ای کنده شده است. ورودی آن با دو ستون گرد تزیین شده است و درون مقبره سکوهایی برای گذاشتن نذورات و تعدادی قبر موجود است.بنای آنرا به فرآتیس پدر دیاکو شاه ماد نسبت میدهند.اضلاع داخل دخمه کاملا سنگی هستند و با دقت بالایی زوایای قائمه دارند. ساکنان این محل دخمه مزبور را محل زندگی فرهاد کوه کن میدانند . یک سالن به اندازه ایوان این دخمه درون مقبره قرار دارد که با دو پله از ایوان جدا شده است. درون اتاق اصلی گور دخمه سه قبر قرار دارد . قبر وسط موازی ایوان و دو قبر کناری عمود بر ایوان کنده شده است. هر یک از این سه قبر پنجاه سانتیمتر از سطح مقبره پایین تر هستند.

۳۳-۱

۳۳-۲

پوشش زنان ایران در گذر تاریخ

پوشش زنان والامقام در عهد باستان (به روایت تصویر):

۲۹-۱

۲۹-۲

۲۹-۳

۲۹-۴

۲۹-۵

۲۹-۶

۲۹-۷

۲۹-۸

۲۹-۹

۲۹-۱۰

۲۹-۱۱

۲۹-۱۲

۲۹-۱۳

۲۹-۱۴

۲۹-۱۵