آتشکده های مهم (آتشکده آتشکوه محلات – مرکزی )

آتشکده های مهم (آتشکده آتشکوه محلات – مرکزی ):

آتشکده آتشکوه نیمور محلات در ۱۲ کیلومتری غرب دلیجان در استان مرکزی قرار دارد و متعلق به دوره ساسانی است.

عظمت بنا به حدی است که جزء برترین آتشکده‌های زردتشتیان جهان به شمار می‌رود.

این آتشکده در ۵ کیلومتری جاده نیمور – محلات و نزدیکی روستای آتشکوه نیمور قرار دارد و مورخان بنای این آتشکده را متعلق به دوره ساسانیان دانسته و معتقدند که بر اساس شواهد و قرائن تا قرن چهارم هجری سالم بوده است.

۲۱

 بنای آتشکده در دامنه کوه آتشکوه و در کنار رودخانه‌ای به همین نام، در مساحتی حدود ۶۰۰ متر مربع ساخته شده، طول بنا ۲۸/۴۰ متر و عرض آن در بخش شرقی ۱۲/۶۰ و در بخش غربی ۲۵ متر می‌باشد.

مجموع آتشکده از ۳ بخش تالار اصلی (شرقی)، تالار غربی و راهرو تشکیل شده است. تالار اصلی یا شرقی آتشکده که احتمالا محل آتشدان و نیایش بوده و شامل تالاری مربع شکل است، که هر ضلع آن از بیرون ۱۲/۶۰ متر طول دارد.

این تالار دارای ۴ ستون مستحکم به ابعاد ۲/۷۰ در ۲/۷۰ متر و به ارتفاع شش متر تا پای طاق بوده که از سنگ و ساروج ساخته شده و گنبد و طاق این بنای عظیم روی این چهار ستون استوار است.

دو سوی ستون‌ها به طرف داخل تالار بصورت نیم دایره و دوسوی دیگر آنها به صورت مستقیم و دارای زاویه بوده و روی ستون‌ها سردرهایی هلالی و گنبدی شکل وجود داشته که بخش عمده آن فرو ریخته است.

در ساخت بنا از آجرهای چهار گوش با نمای سنگ استفاده شده و برای استحکام بیشتر بنا در داخل دیوارها تیرچه چوبی به کار رفته است.

تالار غربی ساختمان تالاری به طول ۱۰/۳۰ در ۵/۶ متر بناشده که از طریق راهرویی به تالار اصلی متصل می‌شود.

دیوارهای شمالی و جنوبی این تالار از سنگ و ساروج ساخته و حدود ۱/۴۰ متر عرض و ورودی اصلی به تالار شرقی به پهنای ۵/۶۰ متر قرار گرفته است.

در دو طرف ورودی اصلی، دو ستون به قطر ۳/۴۰ و دیگری ۴/۴۰ متر با نمای بیرونی به شکل نیمدایره بصورت برج دیده بانی ساخته شده و در اطراف دو ستون اصلی، دوستون دیگر در جوانب آنها به طول ۳/۲۰ در ۲/۲۰ متر وجود دارد.

از ضلع غربی، چهارستون بزرگ نمایان است که ورودی اصلی و دو ورودی فرعی در اطراف را شامل می‌شود و به احتمال زیاد این ورودی‌ها دارای سردر و سقف و طاق آجری بوده که فرو ریخته است.

راهروی اصلی که تالار مربع شکلی است که در ضلع شرقی مجموعه ساختمان آتشکده قرار دارد، توسط راهرو اصلی به تالار غربی مستطیل شکل ارتباط می‌یابد. این راهرو ۷ متر طول و ۲/۸۰ متر عرض دارد.

راه‌های دسترسی آتشکده آتشکوه، ۵ کیلومتری جاده نیمور به دلیجان، به سوی معدن سنگ آتشکوه، روستای آتشکوه، ضلع شرقی جاده به فاصله ۳۰۰ متری بنای آتشکده تا جاده مزرعه کشاورزی، چشمه آب و رودخانه کوچکی است.

آتشکده آتشکوه به شماره ۳۱۱ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

قلعه ضحاک

قلعه ضحاک:

قلعه ضحاک، آژی دهاک، کند قیز قلعه سی، داش قلعه سی، باروآس، رویی دژ یا قلعه گویی… فرقی نمیبا کدام یک از این اسامی آشناتر باشید.

ین اسم های عجیب و باشکوه، همگی به شگفت انگیزترین قلعه ایران تعلق دارند که در ارتفاع ۲۳۰۰ متری زمین، روی کوهی منفرد در شهرستان عجب شیر جا خوش کرده است. قلعه ای که با بیش از ۳۰۰۰ سال قدمت، مهم ترین یادگار اقوام مانایی و مادها به شمار می رود.

۱۰-۱

قلعه ضحاک را باید در ۲۸ کیلومتری‌ شرق‌ عجب‌شیر و در ساحل شرقی دریاچه ارومیه و در ۹۵ کیلومتری جنوب تبریز ببینید. جایی که هزاران سال قبل، ایرانیان باستان تصمیم گرفتند دژی محکم در برابر دشمنان بسازند و از ارتفاعات قلمرو خود را زیر نظر بگیرند.

نام عجیب و مخوف قلعه ضحاک از آنجا می آید که قدیمی های هشترود عقیده داشتند ضحاک در این قلعه زندگی می کرده و کاوه آهنگر قیام خود را با ضحاک از همین منطقه آغاز کرده است! این قلعه اولین‌ بار در سال‌ ۱۹۷۱ میلادی‌ توسط‌ یک‌ هیات‌ باستانشناسی ‌آلمانی‌ مورد بررسی‌ و تحقیق‌ قرار گرفت و آثار برجای مانده از برج‌های نیم استوانه‌ای به نام دروازه قلعه و پوشش دیوارها که از سنگ‌های مکعب مستطیلی بود، قدمت آن را تا دوره ساسانی نشان می داد. با این حال، سفال‌های به دست آمده از این قلعه که مربوط به سده‌های ششم و هفتم هجری بودند، از استفاده طولانی مدت این قلعه در دوره های بعدی حکایت می کردند. هر چند که این‌ قلعه هم‌ از کندوکاوهای‌ غیرمجاز در امان‌ نبوده‌ و فضای‌ اطراف‌ آن پر از حفره‌هایی‌ است‌ که‌ توسط‌ غارتگران‌ برای‌ بدست‌ آوردن‌ عتیقه‌، زیرورو شده‌ است‌.

۱۰-۲

قلعه ضحاک

قلعه ضحاک از سه طرف مشرف به پرتگاه است و دیوارهای کنده کاری شده آن، پیشرفتگی و اهمیت بنا را نشان می دهد. در این قلعه مخازن سنگ، آب انبار، آسیاب، سالن شورا، حمام و ده‌ها قسمت دیگر وجود دارد که تماشای آن ها خالی از لطف نیست. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید نیمی از اتاق‌های‌ قلعه بی‌ سقف‌ است و در زمین‌ کنده‌ شده‌ و نیم‌ دیگر در کوه و‌ به‌ صورت‌ حفره‌ای ‌درآورده‌ شده‌ اند. بیشتر‌ این‌ حفره‌ها آب‌ انبار دارند و این در حالی است که‌ بر دیوارهای‌ این‌ حفره‌های‌ سنگی‌، طاقچه‌های‌ کوچکی‌ هم کنده کاری شده است. تک‌ حفره‌هایی را هم خواهید دید که‌ تمام‌ آن‌ را در صخره‌های‌ عمودی‌ کوه‌ کنده‌اند.

اگر گذرتان به قلعه‌ ضحاک‌ بیفتد، خواهید دید که آب‌ چشمه‌ای‌ که‌ در دامنه‌ کوه‌ مقابل‌ قرار دارد با فشار ‌ لوله‌هایی‌ که‌ در زمین‌ کار گذاشته‌ شده از روی‌ پشته‌ مابین‌ گذشته‌ و به‌ ارتفاع‌ قلعه‌ می‌رسد! و البته مهم تر از آن، چیزی که در نگاه اول به این بنا برایتان جالب به نظر می رسد، چهار طاق زیبای این قلعه است که از عهد ساسانی به یادگار مانده و عده ای از باستانشناسان معتقدند که بر خلاف طاق های دیگر دوره ساسانی از این چهار طاق برای آتش افروختن استفاده نمی شد و تنها کارکرد دیده بانی داشته است.

راه رسیدن

برای دیدن قلعه ضحاک باید به استان آذربایجان شرقی، ۱۶ کیلومتری شهر سراسکند، مرکز شهرستان هشترود کنونی سفر کنید. یعنی جایی در ۳ کیلومتری ایستگاه خراسانک و بر فراز کوهساری که تونل مستقیم و طویل دو کیلومتری راه آهن مراغه به میانه از آن می گذرد. دقیق ترش را بخواهید این طور می شود:

راه اول: از شهر سراسکند در جهت جنوب شرقی که حرکت کنید، بعد از طی ۱۰ کیلومتر راه پر پیچ و خم به ایستگاه راه آهن خراسانک می رسید و درست همین جا است که جاده آسفالت تمام می شود و بقیه راه را باید در جاده های شوسه روستایی طی کنید! از راه آهن به سمت روستای مکتو برویدتا بعد از طی ۲ کیلومتر به یک سه راهی برسید. سمت چپ جاده یک راه فرعی وجود دارد که بعد از ۴ کیلومتر راندن در این مسیر به قلعه دختر می رسید و این تازه اول راه است. بقیه راه را باید پیاده بروید تا قلعه ضحاک کم کم مقابلتان ظاهر شود!

قلعه ضحاک

راه دوم: اگر از ایستگاه راه آهن خراسانک ۲۰۰ متر به سمت جنوب بروید به تقاطع جاده شوسه روستای خراسانک به روستای مکتو با راه آهن می رسید. حالا راه خود را از روی ریل راه آهن به سمت چپ ادامه دهید تا به یک تونل برسید. اگر اهل ماجراجویی هستید می توانید از داخل تونل حرکت کنید و اگر ناگهان قطاری سر رسید، در جان پناه های درون تونل پناه بگیرید. فقط فراموش نکنید چراغ قوه ای قوی همراه داشته باشید. پس از عبور از تونل، وارد دره سرسبزی می شوید که رودخانه شورچای در آن جریان دارد. شما حالا در جنوب شرقی قلعه ضحاک ایستاده اید و اگر کمی دقت کنید می توانید قسمتی از برج و باروهای آن را ببینید. اما اگر چندان اهل ماجرا جویی نیستید، می توانید از راه باریکی عبور کنید که در سمت چپ دهانه تونل بر اثر عبور و مرور بازدیدکنندگان به وجود آمده است. پس از طی ۲ کیلومتر در این مسیر می توانید از ضلع غربی محوطه به درون آن صعود کنید.

۱۰-۳

مسیر سوم: این مسیر دقیقا حکایت نیش و نوش است و اگر از راهپیمایی در مسیری روستایی لذت می برید، ما به شما توصیه می کنیم این راه را انتخاب کنید. کافیست از راه آهن خراسانک به سمت روستای عربلو حرکت کنید و بعد از عبور از داخل روستا، وقتی به یک صخره عظیم رسیدید، از گذرگاه های این صخره خود را به دره و ساحل رود قرانقو برسانید. حالا می توانید از ضلع شمالی وارد قلعه شوید!

آتشکده آذرگشسب – آذربایجان‌غربی

آتشکده آذرگشسب – آذربایجان‌غربی:

آتشکده آذرگشسب از مشهورترین و بزرگ‌ترین آتشکده‌های فلات ایران است که در آذربایجان غربی در ۴۹ کیلومتری شمال شرق شهر تکاب قرار دارد.

آذرگشنسب به معنی آتش اسب نر است و بر پایه افسانه‌های ایرانی دلیل نام گذاری این است که کیخسرو به هنگام گشودن بهمن دژ در نیم روز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند، روبرو شد.

آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامیده شد.

OLYMPUS DIGITAL CAMERA

آتشکده آذرگشسب در ضلع شمالی دریاچه قرار گرفته و دارای نمایی چهارطاقی است که درون آن محراب آتش قرار گرفته و راهروهای مخصوص مراسم عبادی اطرافش را فراگرفته‌اند.

در سمت راست چهارطاقی دومین اتاق مهم این آتشکده قرار گرفته که در آن آتش را وقتی برای نیایش در معرض دید نبود، شعله‌ور حفظ می‌کردند.

در ضلع شمال غربی، ایوان بلند و شکوهمند ساسانی معروف به ایوان خسرو که از آجر قرمز و ملات ساروج ساخته شده قرار دارد که تنها دیوارهای باقی مانده هنوز به عنوان شاخص این مجموعه تلقی می‌شود.

این ایوان بلند که برای اقامت پادشاهان ساسانی در زمان اجرای مراسم زیارت آتشکده آذرگشسب، بارعام احداث شده است و به احتمال زیاد تاریخ ساخت آن مربوط به خسرو اول معروف به انوشیروان است.

بر بالای این تپه دریاچه‌ای با عمق بیش از ۶۰ متر و قطر حدود ۱۰۰ متر قرار دارد. آب دریاچه توسط چشمه‌ای جوشان در کف آن تامین می‌شود و مملو از آهک و فاقد هرگونه موجود زنده است.

دمای آن در زمستان و تابستان ثابت است. سطح آب دریاچه به وسیله دو جوی آب که یکی به سمت شمال و دیگری به سمت جنوب دریاچه جاری هستند، ثابت مانده است.

مردم بومی به کانال جریان آب جنوبی که در زمان ساسانیان ایجاد شده اژدها می‌گویند. از دریاچه تخت سلیمان در متون بسیاری نام برده شده است.

ساخت این بنا به بیش از ۳۰۰۰ سال قبل باز می‌گردد. آذرگشسب در کنار دریاچه ارومیه قرار دارد و در گذشته کاخ‌های بسیار باشکوهی در اطراف آن بنا بوده.

آذرگشسب مخفف آذرگشنسب است که یکی از سه آتشکده مقدس حافظ جهان است.

نام آتشکده، گشتاسب است که در بلخ قرار داشته است، گنج‌های گشتاسب نیز در آنجا بود که اسکندر آن را خراب کرده و گنج‌ها را برداشت.

آتشکده آذرگشسب به زبان پهلوی گنزک یا گنجه، به زبان رومیان گزکا، به زبان اعراب شیز و در زمان ایلخانیان به صورت ستوریق تلفظ می‌شده است.

در زمان انوشیروان و خسرو پرویز توجه خاصی به این مکان می‌شده و عمران و آبادانی این محوطه از اهمیت ویژه‌ای برخودار بوده است. پس از زوال حکومت ساسانی و اشاعه دین اسلام، این محل به شدت آسیب دید.

در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید این مکان به عنوان پایتخت تابستانی و تفرجگاه مورد استفاده قرار گرفت. در دوران خلفای عباسی نیز گزارش‌هایی دال بر استفاده از این محل در دست است.

آتشکده ایرانی آذرگشنسب که از زمان حکومت ایلخانان به بعد تخت سلیمان نام گرفت وسیع‌ترین تاسیسات مذهبی و اجتماعی مربوط به دوره ایران پیش از اسلام است که تاکنون شناسایی و از زیرخاک بیرون آورده شده است.

آتشکده ایرانی آذرگشنسب در سال ۱۳۸۲ به عنوان چهارمین اثر باستانی کشور در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.

پیشینه فلزکاری در ایران

پیشینه فلزکاری در ایران:

نخستین اشیاء فلزى ساخت بشر، اشیاء کوچک مسی چکش‌کارى شده‌اى است که به نیمه اول هزاره چهارم ق.م تعلق دارد. این دوره، آخرین دوران نوسنگى است، که انسان فلز را شناخت و اولین فلز مس بود. اما تاریخ فلزکارى ایران به کشف ذوب فلزات که حدود هزاره اول قبل از میلاد است، مى‌رسد. در سال ۲۷۰۰ ق.م مقدمات عصر مفرغ آغاز شد. شوش یکى از بلاد باستانى است که آثار بسیارى از فلزکارى ایران را به دست داده است. فلزات طلا و نقره در حدود ۲۵۰۰ ق.م کشف شد و به‌دلیل کمیاب بودن، دوام و کاربرد در زیورآلات، مورد استفاده قرار گرفتند. نمونه‌هایى از نقرکارى این دوره در تپه حصار کشف شده است.

۱۴-۱

در حدود ۲۵۰۰ تا ۱۵۰۰ ق.م با کشف فلز قلع، عصر مفرغ آغاز شد و صنعت‌گران توانستند با ترکیب مس و قلع، به مادهٔ اولیهٔ مقاوم‌ترى که خواص مس را نیز دارا بود، دست یابند. در هزارهٔ دوم ق.م مفرغ‌کارى بصورت یکى از برجسته‌ترین صنایع بشرى درآمد. در ناحیه حسنلو در آذربایجان نمونه‌هاى فراوانى از اشیاء مفرغى به‌دست آمده است که متعلق به این دوران مى‌باشد. این هنر – صنعت توسط مفرغ‌کاران منطقه آذربایجان و اطراف دریاچه ارومیه به لرستان راه یافت و در آنجا رواج پیدا کرد. مفرغ‌هاى لرستان، شکوه هنر فلزکارى و مفرغ‌کارى ایران و جهان را بخود، اختصاص مى‌دهد. مفرغ‌کاران لرستان، با ریخته‌گرى و چکش‌کارى آشنا بوده‌اند. این آثار شامل لگام اسب، تبر، سرنیزه، دهنه اسب، روکش تیردان، بخوردان، سنجاق‌هاى زمینى و … مزین به نقوش حیوانات افسانه‌ای، تلفیق صورت انسان و بدن حیوان، شکار و … مى‌باشد. آهن در نیمهٔ نخست هزارهٔ سوم ق.م در بین‌النهرین و آسیاى صغیر شناخته شده بود ولى به‌دلیل سختى و عدم قابلیت چکش‌خوارى و دیرگداز بودن، نتوانست جایى داشته باشد تا این‌که تبدیل آهن به فولاد عملى گردید. و آهن نیز در ساخت اشیاء و ابزار مورد نیاز انسان استفاده شد. و حدود سال ۱۰۰۰ ق.م ساخت وسایل آهنى پیشرفت چشمگیرى کرد.
حکاکى روى فلزات از حدود ۸۰۰ ق.م رایج شده است و بعد سکه‌هایى از فلز با ارزش‌هاى متفاوت تهیه شد و در انجام مبادلات بکار رفت.

۱۴-۲

در هزاره اول ق.م، فلزکارى در ایران رونق خاصى داشت و از آثار باارزش این دوران، یکى جام مارلیک است که از طلاى ناب ساخته شده و به‌وسیله چکش‌کارى شکل گرفته است. در دوران هخامنشى صنعت ریخته‌گرى و چکش‌کارى ترقى قابل ملاحظه‌اى یافت. در این دوران سوار کردن سنگ‌هاى قیمتى روى فلزات رایج شد. از این دوران آثارى از قبیل جام‌ها، مجسمه‌ها و سکه‌هاى طلایى بدست آمده است. مراکز این صنعت در این روزگار، آذربایجان، کرمان و لرستان بوده است. ‘گنج جیحون’ از آثار معروف این دوران است. از مهم‌ترین نمونه‌هاى فلزکارى در این زمان یک جفت دسته ظروف به شکل بز بالدار است.

از دیگر آثار فلزى با ارزش در دوران هخامنشى ‘ریتون’ها هستند. ریتون جامى است با سرشیر یا حیوانات قدرتمند دیگر، دسته جام داراى دوایر افقى حکاکى شده است. معمولاً این جام‌ها از طلا یا نقره ساخته مى‌شده است.

با حملهٔ اسکندر و بعد در دوران سلوکیان، هنر ایران تحت تأثیر هنر و فن یونانى قرار گرفت. اما با حضور اشکانیان یا پارت‌ها این نفوذ کم شد و رنگ ایرانى بخود گرفت. از دورهٔ اشکانی، آثار فلزى که باقى‌ مانده شامل سکه‌ها و زیورآلات است که فاقد جنبهٔ عالى این هنر است. در عهد ساسانی، ساخت ظروف فلزى قیمتى پیشرفت داشته و برخى از ظروف نقش برجسته دارند که موضوع بعضى از آنها، بیننده را به یاد حجارى و پیکرتراشى آن دوران مى‌اندازد. ‘جام خسرو’ از ظروف فلزى دورهٔ ساسانى است که از طلا ساخته شده؛ وجود ظروف ساسانى در ممالک مختلف نشانگر تبادل اجناس و تجارت در آن دوران مى‌باشد. بعضى از این‌ها در شمال هند، لهستان و بیشتر در روسیه پیدا شده است؛ حتى در نواحى مختلف کشورهاى آسیاى مرکزى و نقاطى مثل ‘جبال اورال’ نیز این ظروف بدست آمده است.
در عهد ساسانی، نقره بیشتر از فلزات دیگر کار مى‌شده است. ساخت ظروف سیمین از قبیل تنگ، بشقاب و نیز ساخت ظروف مطّلا رایج بوده است.
با ظهور اسلام فلزکاران از برنز در ساخت ظروفى از قبیل سینی، آبخورى و ابریق استفاده مى‌کردند که به اشکال حیوانات و پرندگان بود.

۱۴-۳
با قدرت گرفتن سلجوقیان در شرق ایران، یک دورهٔ درخشان فلزکارى آغاز شد. صنعتگران فلزکار در ساختن آثار نفیس فلزی، انواع روش‌ها را بکار برده و بعضى را با قلم‌زنى و برجسته‌کارى تزئین کرده‌اند. روش دیگر از تلفق برنز و مس و زرفشان کردن آنها با طلا و نقره در ظروف و آلات فلزى استفاده مى‌کردند. جواهرسازى و مرصع‌کارى نیز رواج بسیار داشته؛ اغلب اشیاى فلزى داراى نقوش حیوانى یا انسانى و مجالس بزم و شکار و نیز داراى کتیبه‌هایى از خط کوفى یا نسخ است.
در دورهٔ سلجوقی، فلزکارى ایرانى در مشبک‌کارى نیز به درجات بالایى رسید و با مهارت ظروفى نظیر شمعدان و عودسوز بجاى گذاشته شد که به‌شکل حیوانات یا پرندگان ساخته شده است.
در دورهٔ ایلخانی، فلزکارى داراى تزئیناتى است. کاسه‌‌هاى مرصع به طلا و نقره، با کیفیت‌هاى گوناگون از این دوره باقیمانده است. بطورکلى فلزکارى دورهٔ مغول و تیموری، در صنعت اسلحه‌سازى و کلاهخود بیشتر جلوه کرده است و طرح‌‌هاى اسلیمى و کتیبه‌هاى خطى و نقوش دیگر با ظرافت خاصى روى آنها کار شده است.

در دورۀ صفوی، فلزکارى توسعه بیشترى یافت. از آهن و فولاد استفاده مى‌شد. و قطعاتى بسیار عالى ساخته شد که از نظر کیفى در سطح بالایى قرار داشت. بطورکلى اشیاء فولادى آن دوره از قبیل کمربند، لوحه و نشان گاهى با نقره یا طلا مرصع مى‌شد و در هر مورد بسیار عالى است.
مواد تزئینى و اشکالى که در آثار فلزى این دوره دیده مى‌شود، عبارتند از: شاخ و برگ گیاهى (اسلیمى‌ها) و تصاویر انسانى و حیوانی؛ در این دوره درها و جعبه‌ها و صندوق‌ها را با تخته‌هایى فلزى که با دقت تزئین شده بود، آرایش مى‌داده‌اند.
بعد از دورهٔ صفویه، صنعت فلزکارى کم‌کم رو به ضعف گذارد؛ زیرا در این دوره صنعتگران متوجه ساختن ظروف و اشیاء فلزى ارزان‌قیمت عامه‌پسند شدند.
به‌هرحال از دورهٔ قاجاریه آثار فلزى متعددى از طلا، نقره و دیگر فلزات به‌ویژه آثار میناکارى شده به جاى مانده است. از نمونه‌هاى جالب آن آثار قلم‌زنى روى در امامزاده‌ها و دیگر اماکن مقدس مى‌باشد.

بابک خرمدین

بابک خرمدین:

بذ یا بذین (شاید نام ۲ مکان باشد) به ناحیه کوهستانی (کورَ) در آذربایجان گفته می‌شود که محل قلعه و پایگاه بابک خرمدین در طی شورش علیه خلافت عباسی (۸۱۶ تا ۸۳۷ میلادی) بوده است.این قلعه اقامتگاه و مرکز فرماندهی بابک خرمدین در طی شورش علیه خلافت عباسی بوده است.

۱۱-۱

در نوشتار مورخین اسلامی:

ابن‌خردادبه، بذ را رستاقی در آذربایجان نوشته و شهر بذ را «مدینه بابک» نامیده است . طبری، بذ را قریه و شهری در حدود اردبیل نوشته است . مطهربن طاهر مقدسی آن را شهری با دیوارهای استوار خوانده است . ابن ندیم از آنجا به عنوان سرزمینی کوهستانی یاد کرده است . یاقوت آن را کوره‌ای میان آذربایجان و اران نوشته است. مسعودی، بذ را به صیغه تثنیه، بذین نامیده که در کنار رود ارس واقع بوده است. وی در جایی بذین را ناحیه و کوهی در آذربایجان دانسته، در جای دیگر آن را در آذربایجان و اران نوشته است. ابن عبدالمنعم نیز کوه بذین را در اران دانسته استابودُلَف و یاقوت ذکر کرده اند که آب و هوای قلعه بذ ابری و مه‌آلود است.

۱۱-۲

بذین:

عنوان بذین موجب بروز این اندیشه شد که گویا دو بذ، یکی در جنوب و دیگری در شمال رود ارس وجود داشته است. برخی از محققان بذین را در آذربایجان، اران و بیلقان پنداشته‌اند، حال آنکه بیشتر محققان، بذ را جایی در سرزمین اردبیل دانسته‌اند.یعقوبی می‌نویسد که ابوجعفر (منصور خلیفه عباسی)، یزید بن حاتم مهلبی را والی آذربایجان قرار داد و یزید، یمنیها را از بصره به آنجا گسیل داشت و روادبن مثنی ازدی را در تبریز تا بذ فرود آورد . اما از نوشته دینوری به سهولت می‌توان دریافت که بذ در جنوب رود ارس واقع بوده است. وی می‌نویسد که بابک در بذ به مقابله افشین شتافت، ولی چون دید لشکریان افشین او را از هر سو احاطه کرده و راه‌ها را بر او بسته‌اند، از رود ارس گذشت و به جانب ارمنستان رفت. مینورسکی بذین را ناحیه‌ای در آذربایجان نامیده که در جنوب رود ارس نهاده شده است. وی ارس را رودی دانسته که از میان بذین در آذربایجان و کوه ابوموسی درخاک اران می‌گذرد.

۱۱-۳

جغرافیا:

این منطقه بین آذربایجان و اران، نزدیک به رود ارس قرار دارد.سعید نفیسی نه تنها ناحیه، بلکه شهر و کوهستان بذ یا بذین را در مشرق دشت مغان نزدیک ناحیه طالش کنونی و در مجاورت کرانه غربی دریای مازندران نوشته است. این شهر در ۲۱ فرسنگی اردبیل بر بلندی کوهی واقع بود که بقایای دژ بذ یا قلعه جمهور ( به احتمال مأخوذ از کوه‌های جمهور) در آنجا قرار داشته است. کسروی محل شهر بذ را در جنوب رود ارس در قراچه داغ کنونی و شمال شهر اهر، اندکی مایل به شرق دانسته است. این نظر بعدها مورد تأیید باستان‌شناسان قرار گرفت و معلوم شد که قلعه جمهور در ۵۰ کیلومتری شمال شهرستان اهر و در ارتفاعات غربی شاخه‌ای از رود بزرگ قره‌سو در ۳ کیلومتری جنوب غربی کلیبر واقع است. بنای قلعه جمهور یا دژ بذ شامل قلعه و قصر، بر فراز قله‌ای به ارتفاع بیش از ۲۳۰۰ تا ۲۶۰۰ متر است که اطراف آن را دره‌هایی به عمق ۴۰۰ تا ۶۰۰ متر فرا گرفته است. تنها از یک راه تنگ و دشوار می‌توان به این قلعه راه یافت

راه دسترسی به قلعه از سه طرف می باشد:.

۱– مسیر قلعه دره‌سی که در جنوب قلعه واقع شده است و صعب العبور می‌باشد.

۲– مسیر هتل بابک که کمی بالاتر از روستای شجاع‌آباد است.

۳– مسیر ییلاق که ۱/۵ کیلومتر از مسیر را می‌توان با اتومبیل طی کرد که نسبت به دو مسیر قبلی بهتر است.

طاق کسری

طاق کسری:

تاق کسری (تاق خسرو) یا ایوانِ مداین نام کاخ پادشاهان ساسانی در ۳۷ کیلومتری جنوب شهربغداد در ساحل خاوری رود دجله و از مهمترین سازه‌های دوران ساسانیان است و گور سلمان فارسی از یاران محمد پیامبر اسلام در نزدیکی آن زیارتگاه مسلمین است.

۸-۱

این بنا با داشتن عنوان بزرگترین تاق خشتی جهان (با بلندای ۳۵ متر، پهنای ۲۵ متر و درازای ۵۰ متر ) مشهورترین بنایی است که پادشاهان ساسانی ساخته اند و هنوز ویرانه های آن در عراق کنونی موجب حیرت سیاحان می شود.
این طاق جای جلوس رسمی شاهنشاه ایران بوده که در روزهای جشن ، طبقات رجال کشور و سران لشکر و سفراء و واقدین بیگانه در آنجا بار میداده اند.طاق جایگاه تخت را میپوشانیده و قالی زربفت مرصعی که به بهارستان کسری معروف است فرش آن بوده است. ساختمان این بنا را در داستان ها به خسرو اول نسبت داده‌اند ، بعقیده هرتسفلد طاق کسری را باید از بناهای شاپور اول دانست اما ریتر روایات متداوله را تایید کرده و گوید طاق کسری بارگاهی است که خسرو اول بنا نهاده است اما بنابر آنچه در نوشتار پهلوی خدای‌نامگ آمده‌است این کاخ به دستور شاپور اول ساخته‌شده‌است.

نمای عمارت شاید از ساروج منقش یا سنگ های مرمر یا چنانچه بعضی نویسندگان جدید ادعا کرده اند از صفحات مسین زراندود و سیماندود پوشیده بوده است. تا سال ۱۸۸۸ نما و تالار بزرگ مرکزی برپا بوده است و نقشی از آن در کتاب[دیولافوآ[واژه‌نامه ۳] کشیده شده است. اما در آن سال جناح شمالی خراب شد و اکنون جناح جنوبی نیز در شرف ریزش است.این بنا بارگاه شاهنشاه بوده است.در پشت هریک از جناحین نمای عبارت پنج تالار کوتاه تر که تاق هایی در بالای آن دیده می شود موجود بوده و از بیرون بوسیله دیوار بلندی بسته می شده است. تمام دیوار ها و سقف ها از آجر با ضخامتی قابل توجه ایجاد شده است.
در حفاری های جدید محققان آلمانی قطعاتی از تزئینات گچبری و غیره دیده شده ، طاق کسری جزو مقر عادی شاهنشاه محسوب می شده و از لحاظ ساختمانی تا حدی ساده بوده ، لکن حیرت نظاره کنندگان دربرابر این بنا بیشتر به خاطر عظمت و شکوه آن است. بیشتر گمان می‌شود که تاقِ کسری در تیسفون جای‌دارد ولی تیسفون، اسبانبر و چند شهر کوچک دیگر مانند بغداد، روی هم شهرگان یا مدائن را تشکیل می‌دادند.
ویرانه های این کاخ هنوز در کشور کنونی عراق به‌جاست. ابوجعفر منصور خلیفه عباسی اولین کسی بود که کوشید تا آن را ویران کند ولی در این کار ناکام ماند. وی از مصالح آن برای ابنیه شهر جدید بغداد استفاده کرد و بخاطر اینکه در نظر وی حمل مصالح به بغداد از ارزش خود مصالح بیشتر شده از ادامه تخریب آن خودداری کرد.

۸-۲

قدیمی‌ترین تصویر عکاسی شده از طاق کسری، مربوط به ۱۸۶۴ میلادی

ویژگی و تاریخچه بنا

تاق کسری بقایای تالار بزرگ عهد ساسانی در محل تیسفون ( یا بزبان پهلوی تیسپون )، عراق حالیه، که جزئی از کاخ سلطنتی بزرگ معروف به ایوان کسری بوده‌است، طول و عرضش به ترتیب حدوداً ۳۶۵ و ۲۷۵ متر تخمین زده‌اند.از مجموعه شهرهایی، که پایتخت ایران زمان ساسانیان را تشکیل میداد، پنج شهر را میشناسیم، از اینقرار: در ساحل شرقی دجله شهر قدیمی تیسفون و شهر رومگان، و در جانب غربی شط شهر ویه اردشیر (سلوکیه)، و درزنیذان، و ولاش آباذ اگر محله اسپانبر واقع در ساحل چپ، و محله ماحوزا واقع در ساحل راست را دو شهر مستقل به حساب بیاوریم، عده هفت شهر پایتخت کامل میشود. تیسفون نام بزرگترین شهر از چند آبادی بود، که مجموع آنها را معمولاً «شهرها» یا بزبان سریانی ماحوزه می خواندند و گاهی مدیتاثا یا مدینه میگفتند و همین لفظ است، که عرب آنرا بصورت المدائن پذیرفته است.
این ایوان در محلهٔ جنوبی تیسفون موسوم به اسفانبر یا اسانبر واقع بود و بانی آن را شاپور اول ساسانی شمرده‌اند، و پس از وی ظاهراً خسرو انوشروان به ترمیم و تجدید بنای آن اقدام کرد.
در مجاورت تاق چهار دسته ویرانه مشاهده می‌شود که جالب‌ترین آن‌ها تلّی است معروف به حرم خسرو؛ این ویرانه‌ها جزء ایوان کسری بوده‌است. به فاصلهٔ حدود ۴۶۰ متری جنوب شرقی تاق بقایای ساختمان‌هایی مشاهده می‌شود، که تا گوشهٔ دیوار معروف به بستان کسری، که شاید حصار باغ گوزنان خسرو بوده‌است، امتداد دارد.بنابر عقیده باخمان همکار رویتر بستان کسری گویا یکی از شهرهای مداین بوده که انطاکیه جدید نام داشته است. نام رسمی این شهر ویه انتیوخ خسرو بود ولی معمولاً آن را رومگان «شهر رومیان» میخوانده اند. در فاصلهٔ حدود ۹۱۰ متری جنوب غربی بستان تلی به ارتفاع ۶ الی ۵/۷ متر واقع است، که قاعده‌اش چهار گوش است، . معروف به تل‌الذهب (تل طلا) یا خزانهٔ کسری است، و آن ظاهراً در اصل بنای واحدی بوده که خسرو پرویز برای خزاین خود ساخته بوده‌است. طاق کسری که عظیم‌ترین و نظرگیرترین یادبود عظمت گذشتهٔ تیسفون است، در وسط ویرانه‌های مداین قرار دارد. آن‌چه که از آن باقیست نمایی است عظیم، به طول حدود ۹۳ متر، که اصلاً بیش از ۳۰ متر ارتفاع داشته و تاق‌نمایی به عرض حدود ۲۴ متر آن را به دو قسمت نامساوی تقسیم می‌کند. تالاری به طول بیش از ۴۵ متر و دارای ۱۰ ردیف اتاق‌های جانبی دارد. در عقب تالار دری پهناور است، که به حیاطی وسیع باز می‌شود.

معبد خورهه

معبد خورهه:

ویرانه های یک معبد که مربوط به دوره اشکانیان است و در شهرستان محلات، روستای خورهه واقع شده و این بنا در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۳۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این بنا در منطقه پشت گدار واقع شده است و از شمال به رشته کوه‌های هفتاد قله و از جنوب به رشته کوه‌های یخچال قرار گرفته شده است.در کنار این معبد دریاچه هایی با اب بسیار شور موجود است.

۵-۱

ویرانه های یک معبد که مربوط به دوره اشکانیان است و در شهرستان محلات، روستای خورهه واقع شده و این بنا در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۳۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این بنا در منطقه پشت گدار واقع شده است و از شمال به رشته کوه‌های هفتاد قله و از جنوب به رشته کوه‌های یخچال قرار گرفته شده است.در کنار این معبد دریاچه هایی با اب بسیار شور موجود است.

موقعیت معبد خورهه :

محوطه تاریخی و باستانی معبد خورهه در مجاورت روستایی به همین نام و در ۴۸ کیلومتری شمال شرق شهرستان محلات در استان مرکزی واقع شده است.

معبد مربوط به دوره سلوکیان می باشد. تنها آثار به جا مانده از قصر یا پرستشگاه خورهه نزدیک محلات ؛ ۲ ستون باریک سنگی با ارتفاع حدود ۶ متر با سر ستون های دوره ی یونانی و سکوی سنگی مربوط به دوره سلوکی – اشکانی است.

در کاوشهای باستان شناسان در منطقه تعداد فراوانی سفال و خمره پیدا شده که سفال های کلینگی ظرافت خاصی دارند.

۵-۲

قدمت معبد خورهه :

خورهه در اوستا به معنی “محل برآمدن خورشید” است و از طرفی کلمه “خور” در این کتاب به مفهوم منطقه ییلاقی است، این منطقه در شمال شرق محلات و در بین روستاهای دودهک، ورین و آب گرم، در کنار رودخانه خورهه قرار دارد.
بررسی کاوشهای انجام شده و آثار کشف شده در دشت و ارتفاعات خورهه نشان می دهد سابقه سکونت و قدمت منطقه به هزاره دوم قبل از میلاد باز می‌گردد.
این منطقه دارای اسناد تاریخی است و “لویی واند نبرگ” در کتاب باستان شناسی ایران باستان به گفته از هرتسفلد آورده است: “قابل تذکر است کمی به سمت جنوب در خورهه که سر راه اراک به کاشان است، معبدی است که هنوز دو ستون یونانی در آن پا برجاست.”
دو ستون از این مجموعه برجای مانده است. ستون ها سنگی و با توجه به وجود معادن سنگ در محلات، جنس آن ها از نوع تراورتن مرغوبترین نوع سنگ است.
اکثر آثار کشف شده در این منطقه به سال ۱۳۵۵ بازمی گردد و در بین آثار کشف شده، می توان به پیه سوز سفالی، کوزه دسته دار، کوزه کروی، قطعات سنگی تزئینی و شیشه، اشیاء فلزی و اسکلتهای انسان اشاره کرد.

۵-۳

چنگیز خان و حمله به ایران

چنگیز خان و حمله به ایران

حمله مغول به ایران

حملهٔ مغول به ایران به سه لشکرکشی مغول به ایران اشاره دارد. این لشکرکشی‌ها به تشکیل حکومت ایلخانان مغول در ایران منجر شد. چنگیز خان پس از غلبه بر چین و قسمتی از آسیای میانه با خوارزمشاهیان همسایه شد. خواست چنگیز خان بازکردن راه تجارتی بین ایران و چین بود و در ابتدای امر نسبت به سلطانمحمد خوارزمشاه ادب و احترام را رعایت نمود ولی این پادشاه که خیال تسخیر چین را داشت با تدابیر خصمانهٔ خود موجب تحریک غضب خان مغول را فراهم کرده و هجوم او را به ممالک اسلامی باعث گردید. حملهٔ مغول در پی واقعهٔ قتل ۴۵۰ بازرگان مسلمان مغولی در شهر اترار آغاز شد. شروع نخستین لشکرکشی در سپتامبر سال ۱۲۱۹ میلادی (پائیز ۶۱۶ ه ق) و به فرماندهی چنگیز خان بود.

سلطان محمد خوارزمشاه در همان سال با سپاهی به مبارزه با مغول برآمد ولی از جوجی پسر چنگیز شکست خورد و از آن پس تصمیم گرفت که از مواجهه با لشکر مغول خودداری کند. چنگیز جهت دستگیری سلطان محمد دو نفر از بزرگان لشکر خود را به تعقیب او فرستاد. سال بعد سلطان محمد در بستر مرگ، جلال‌الدین خوارزمشاه را به جانشینی خویش برگزید و جلال‌الدین بیش از ۱۰ سال بعد از مرگ پدر در برابر سپاهیان مغول ایستادگی نمود. دومین لشکرکشی در سال ۶۲۶ ه ق به امر اوگتای قاآن و به فرماندهی جرماغون نویان بود. این لشکرکشی به قصد پایان دادن به مقاومت جلال‌الدین خوارزمشاه و تسخیر مناطقی که باقی‌مانده بود، انجام شد. در پایان این دو حمله مغولان به سلطنت خوارزمشاهیان بر ایران پایان دادند و بسیاری از شهرهای خوارزمشاهی مانند سمرقند، مرو، بامیان، هرات، توس، نیشابور و پایتخت این سلسله گرگانج بکلی ویران شده و مردم آن قتل‌عام شدند. خط سیر تخریب و ویرانی فقط منحصر به شمال و شمال شرقی ایران نبود، در مرکز و غرب ایران نیز شهرهای ری، قم، قزوین، همدان، مراغه و اردبیل به کلی ویران شدند.

۴-۲

 

قوانین چنگیزی

چنگیز پس از چیرگی بر اونگ خان و قبایل مغول از برای ضبط مملکت و صلاح ارتش و رعایا قاعده‌ای چند وضع کرد و برای هرکار قانونی نهاد و برای هر گناه کیفری معین کرد. در آغاز برای اهل اسلام احترام زیاد قایل بود و مجازات او برای قتل هر مسلمانی چهل بالش زر (هر بالش پانصد مثقال طلا یانقره بود. (ر. ک‍ «تاریخ جهان‌گشا» ۱/۱۶» و برای قتل هر یک از مردم چین یک سر درازگوش (خر) را دیه معین کرد. چون قبایل مغول از خود دارای خط و کتابت نبودند، دستور داد تا برخی از فرزندان مغول خط اویغوری بیاموختند و قوانین او را که به «یاسا». معروف است ثبت کردند و آن دفاتر را در خزانه‌ها نگهداشتند تا هر وقت خانی بر تخت نشیند و یا حادثه‌ای روی دهد شاهزادگان جمع شوند و آن طومارها را حاضر کنند و بنای کار را آن نوشته‌ها و قوانین بگذارند و امور ارتش و حمله به شهرها را را برآن شیوه پیش گیرند. چنگیز پس از تسلط بر اقوام مغول رسوم و عادات ناپسند مانند زنا و دزدی را از میان ایشان برداشت و درهای بازرگانی را میان غرب و شرق باز نمود و بازرگانان نیز بی دغدغه آمدوشد می‌کردند. چنگیز در نامه‌ها که به سرکشان و دشمنان می‌نوشت و ایشان را به اطاعت می‌خواند هرگز از سپاه و جنگ‌افزار چیزی نمی‌نوشت و ایشان را از وفور سلاح نمی‌ترساند، همین قدر می‌نوشت اگر رام و مطیع شوید به جان امان یابید و اگر خلاف کنید ما چه دانیم آن را خدا داند.

۴-۳

مرگ چنگیز

در اثنای سفر جنگی نزدیک شدن مرگ خود را دریافت و فرزندان خود را حاضر ساخت و اوگتای را به جانشینی خود تعیین کرد، ورارود (ماورالنهر) و دیار مجاور آن را به جغتای داد. او دستور داد تا میان اوگتای و برادران پیمان‌نامه‌ای نوشتند که به موجب آن هیچ یک از برادران نباید از فرمان او سرپیچی کنند. پس از آن وصیت کرد که چون مرگش برسد کسی گریه نکند و مرگش را پنهان دارند تا دشمن آگاه نشود. همچنین او را مخفیانه دفن کردند تا دشمنان متوجه مرگ او نشوند و از نبود او سوء استفاده کنند. سر انجام پس از ۲۵ سال حکمرانی در سن هفتادوسه سالگی از جهان رفت (درباره طول عمر چنگیز و سال تولدش میان محققین اختلاف نظر است).

بزرگترین غار دستکن ایران

بزرگترین غار دستکن ایران:

غار کَرَفتو (به کردی: ئه‌شکه‌وتی که‌ره‌فتوو، Eşkewti Kereftû)، غاری است که در ۳۱ کیلومتری شمال غرب شهر دیواندره  در استان کردستان ایران قرار گرفته‌است. این غار، یک غار آهکی است که در دوران سوم زمین‌شناسی شکل گرفته‌است. بخش‌هایی از این غار، دست‌کَند است و کتیبه‌هایی از دوران پیش از تاریخ دارد. آثار تاریخی موجود در این غار مربوط به سده ۳ هستند. این غار، در بخش کرفتو از توابع واقع شده و در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۱۸ با شمارهٔ ثبت ۳۳۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

۱۳-۱

غار کَرَفتو (به کردی: ئه‌شکه‌وتی که‌ره‌فتوو، Eşkewti Kereftû)، غاری است که در ۳۱ کیلومتری شمال غرب شهر دیواندره  در استان کردستان ایران قرار گرفته‌است. این غار، یک غار آهکی است که در دوران سوم زمین‌شناسی شکل گرفته‌است. بخش‌هایی از این غار، دست‌کَند است و کتیبه‌هایی از دوران پیش از تاریخ دارد. آثار تاریخی موجود در این غار مربوط به سده ۳ هستند. این غار، در بخش کرفتو از توابع واقع شده و در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۱۸ با شمارهٔ ثبت ۳۳۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

۱۳-۲

کتیبه‌ای یونانی بر سردر یکی از اتاق‌های طبقهٔ سوم این غار وجود دارد که از این غار به عنوان معبد هراکلس نام برده‌است. در معماری این غار علاوه بر ایجاد اتاق‌ها و راهروهای عبوری، سعی شده تا اتاق‌ها با هم مرتبط باشند. نورگیرهایی به سمت بیرون تعبیه شده‌اند و بر دیوارهای غار در بعضی از اتاق‌ها نقوشی به صورت تجریدی از حیوانات، انسان و گیاه حجاری شده‌است.
با توجه به پژوهش‌های به عمل آمده، در دوران میان‌زیستی کرفتو در زیر آب بوده‌است و در اواخر این دوره ارتفاعات آن از آب خارج شده‌است. غار کرفتو از غارهای آهکی و طبیعی است که در ادوار مختلف تغییرات و دگرگونی‌های عمده و دخل و تصرفات بسیار در آن به وجود آمده‌است. در حال حاضر طول غار حدود ۷۵۰ متر است و راههای فرعی متعددی از آن منشعب می‌شود. غار چهار طبقه دارد و حجاران هنرمند، به زیبایی فضاهایی را در مدخلهای غار تراشیده و اتاقها، راهرو و دالانهای متعددی را به وجود آورده‌اند.

۱۳-۳

این غار در سال ۱۳۷۹ گمانه‌زنی شد و با بررسی‌های باستان‌شناختی در محوطهٔ بیرون و داخل غار آثاری از دوران‌های مختلف به دست آمد. کشف تراشه‌های سنگی در طبقهٔ چهارم و محوطهٔ بیرون غار می‌تواند نشانه‌ای از استفادهٔ انسان در دوران پیش از تاریخ از این غار باشد. همچنین نمونهٔ سفال‌ها و اشیای به دست آمده، ادامهٔ سکونت انسان را در طول دوران تاریخی اشکانی و ساسانی و دوران اسالمی یعنی سده‌های ششم تا هشتم هجری را مسجل می‌سازد. اقداماتی در طول سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ انجام شده که شامل سامان‌دهی محوطهٔ بیرون غار، پلهٔبندی، سکوهای استراحت، پارکینگ، سرایداری، سرویس‌های بهداشتی و برق‌کشی غار است.

امپراطوری که از گوشت انسان تغذیه می‌کرد!!

امپراطوری که از گوشت انسان تغذیه می‌کرد!!

امپراطوری که از گوشت انسان تغذیه می‌کرد!!

 

 

امپراطور آدمخوار
شنیده بودیم بعضی قبایل بدوی آفریقائی آدمخوار هستند. ولی تصورمان این بود که این شایعه بیشتر در داستانها و افسانه‌های خیالی مصداق دارد و بعید است کسی را بتوان یافت که صحنه‌های آدم‌خواری توسط «بشر» را دیده باشد. با این حال مطالعه رویدادهای تاریخ معاصر بعضی کشورهای آفریقائی نشان می‌دهد که نه تنها این پدیده غریب نیست بلکه حتی می‌توان امپراطوری را در آفریقا یافت که «آدمخوار» بوده است. این شخص «ژنرال بدل بوکاسا» دیکتاتور پیشین کشور «آفریقای مرکزی» است.
«آفریقای مرکزی» از جمله کشورهای آفریقائی است که از شمال به چاد، از جنوب به کنگو و زئیر، از مشرق به سودان و از مغرب به کامرون محدود می‌شود. اکثر مردم آن مسیحی هستند و فرانسه، زبان رسمی‌ آنهاست. «بانگی» پایتخت آفریقای مرکزی است. این کشور در ۱۹۶۰ استقلال خود را از فرانسه به دست آورد.
امپراطور یاد شده در ۱۹۶۶ با کودتا علیه «دیوید داکو» پسر عموی خود، قدرت را در آفریقای مرکزی به دست گرفت و در ۱۹۷۹ با کودتای متقابل  دیوید داکو» و شورش عمومی ‌مردم ساقط شد.
«ژنرال بدل بوکاسا» در ۲۲ فوریه ۱۹۲۱ متولد شد. پدرش در سال ۱۹۲۷ درگذشت و با فوت مادرش ۱۲ یتیم بر جای ماند. بوکاسای جوان همراه برادرها و خواهرهایش تحت مراقبت پدر بزرگش قرار گرفت. او در مدارس میسیونهای فرانسوی تحصیل کرد.

در ابتدا کاتولیکی با حرارت بود که می‌خواست کشیش شود. عموی وی جزء بنیانگذاران جمهوری آفریقای مرکزی بود ولی بوکاسا در جنگ جهانی دوم به سربازان فرانسوی پیوست.
او در دوران تحصیل با شخصیت ناپلئون آشنا شد و از همان زمان شیفته او شد. این علاقه در بسیاری از تصمیمات بعدی او اثر گذاشت. به طوری که تاجگذاری خود را طبق الگوی تاجگذاری ناپلئون در پاریس ترتیب داد! به شدت به رهبران فرانسه عشق می‌ورزید. به طوری که ژنرال دوگل را پدر خود می‌خواند. او وقتی که در مراسم تدفین وی شرکت کرد به شدت می‌گریست و می‌گفت: «یتیم شدیم». وی در ارتش فرانسه در خدمت ژنرال دوگل کار کرد و به درجه سرگردی رسید.
بوکاسا در ۱۹۶۶ یعنی زمانی که فرمانده کل قوا بود با برکنار کردن پسر عمویش، داکو، در یک کودتای تقریباًً بدون خونریزی به قدرت رسید و سپس داکو را به عنوان مشاور خود برگزید. یکی از اولین اقدامهای او بعد از به قدرت رسیدن در ۱۹۶۶ قطع روابط با چین بود.

او ادعا کرد که چین در یک توطئه علیه رژیم او دست داشته است. چین بعداً این موضوع را تکذیب کرد. بعدها روابط دو کشور عادی شد و در ۱۹۷۶ به عنوان میهمان افتخاری در چین پذیرایی شد. بوکاسا با درجه فیلد مارشالی دبیر کلی حزب واحد کشورش، وزیر دادگستری، دفاع خدمات غیر نظامی، بیمه‌های اجتماعی و خلاصه ۱۴ وزارت از ۱۶ وزارت کشور را در آن واحد بر عهده داشت! در ۱۹۷۶ اعلام نمود که به اسلام گرویده است. سایر مقامات کشور نیز به وی تأسی جستند و کشور رسماً اسلامی ‌شد. قذافی رهبر لیبی و شیوخ عرب خلیج فارس میلونها دلار به وی هدیه کردند.

اما وی پس از جمع‌آوری پول مورد نظر خود، از اسلام برگشت و دوباره مسیحی کاتولیک شد و کلیه مقامات نیز از وی پیروی کردند! او سپس نام کشور را از جمهوری آفریقای مرکزی به امپراتوری افریقای مرکزی تبدیل کرد و سال بعد خود را امپراتور بوکاسای اول نامید و پولهای اهدایی کشورهای عرب را صرف مراسم تاجگذاری بسیار پرهزینه خود کرد! گفته می‌شود هزینه تاجگذاری وی در ۱۹۷۷، یک چهارم مجموع درآمد سالانه آفریقای مرکزی بود. بوکاسا در اجرای این مراسم ۳۴۰ تن شراب، شامپاین، خاویار و نیز ۶۰ دستگاه اتومبیل لیموزین وارد کشور کرده است.
 بوکاسا سرانجام در سپتامبر ۱۹۷۹ زمانی که در لیبی به سر می‌برد در یک کودتای نظامی ‌از قدرت برکنار شد. رهبر کودتا دیوید داکو پسر عموی بوکاسا کسی بود که در۱۹۶۶ هنگامی‌که رئیس جمهوری افریقای مرکزی بود با کودتای بوکاسا از کار برکنار و به مشاورت وی منصوب شد. در پی این کودتا بوکاسا عازم کشورهای ساحل عاج و فرانسه شد. بوکاسا هنگامی ‌که در نوامبر ۱۹۸۶ با فریب اطرافیان به کشورش بازگشت در فرودگاه دستگیر و راهی زندان شد اما ۸ سال بعد، در سپتامبر ۱۹۹۴ در جریان یک عفو عمومی ‌از زندان آزاد گردید.

بوکاسا به قصاب افریقای مرکزی مشهور شده است. از جمله کسانی که در جلسات محاکمه بوکاسا برای شهادت علیه وی شرکت کرده بودند آشپز و خدمتکار قصر وی بود. «فیلیپ لینگرئیسا» آشپز بوکاسا در دادگاه گفته بود که به دستور بوکاسا اکثر مواقع گوشت مورد نیاز غذای امپراتور را از داخل فریزر شخصی وی که حاوی گوشت بدن و پای زنان مجرم و اعدام شده بوده است تأمین می‌کرده است. بوکاسا معتقد بود که دون شأن یک امپراتور است که از گوشت حیوانات تناول کند!
بوکاسا سرانجام در ۵ نوامبر۱۹۹۶ در سن ۷۵ سالگی درگذشت.

پل طلایی بر روی دستان طبیعت(+تصاویر)

پل طلایی بر روی دستان طبیعت(+تصاویر)

پل طلایی بر روی دستان طبیعت(+تصاویر)

 

 

پل طلایی,پل طلایی ویتنام,عکس های پل طلاییپل طلایی از جاذبه های گردشگری ویتنام

 

پل طلایی عجیب و خاص ویتنام | Golden Vietnam
در شهر بندری دانانگ در جنوب ویتنام پلی زیبا و باشکوه ساخته شده که به یکی از جاذبه های گردشگری ویتنام تبدیل شده است. پل طلایی در تپه های بانا قرار گرفته و با پل های دیگر کاملا فرق دارد: این پل بر دو دست غول پیکر سنگی قرار گرفته و انگار دستانی غول پیکر از دل طبیعت بیرون آمده اند و این پل را نگه داشته اند. معماری و طراحی خاص این پل باعث شهرت جهانی آن شده است و مسافرانی که از طریق تور ویتنام یا به صورت شخصی به این کشور شگفت انگیز سفر می کنند حتما بازدید از این پل را هم در برنامه هایشان قرار می دهند.

 

پل طلایی,پل طلایی ویتنام,عکس های پل طلایی

پل طلایی، از مکانهای دیدنی ویتنام

 

پل طلایی ویتنام
پل طلایی ویتنام سازه ای مدرن به طول ۱۵۰ متر است که در منطقه تفریحی تپه های بانا در نزدیکی دانانگ ویتنام واقع شده است. این پل بخشی از پروژه ۲ میلیارد دلاری است که در این منطقه توریستی سرمایه گذاری شده و برای مرتبط کردن ایستگاه تله کابین با باغ های آنسو ساخته شده و چشم اندازی فوق العاده زیبا و رویایی به طبیعت اطراف دارد.

 

پل طلایی حتی قبل از افتتاحش هم به مرکز توجه جهانیان تبدیل شده بود و پس از افتتاح رسمی در ژوئن ۲۰۱۸ به یکی از جذاب ترین و جالب ترین دیدنی های گردشگری ویتنام تبدیل شده است. این پل حالتی مدور دارد و دو دست غول پیکر سنگی وزن و سنگینی این پل را تحمل می کنند و به دلیل رنگ طلایی اش به پل طلایی شهرت پیدا کرده است. طراحی خلاقانه و ابتکاری این پل را گروه معماری چشم انداز TA بر عهده داشته است.

 

پل طلایی,پل طلایی ویتنام,عکس های پل طلاییپل طلایی ویتنام سازه ای مدرن به طول ۱۵۰ متر است

طراحان این پل می گویند که هدف از ساخت این پل القا این حس به بازدیدکننده است که انگار این پل بر دستان خدا قرار گرفته است. به همین دلیل این پل به پل دست خدا هم شهرت پیدا کرده است. تصاویر بی نظیری که از این پل گرفته شده در شبکه های مجازی و فضای وب دست به دست شد و به سرعت به یکی از داغ ترین و جذاب ترین مباحث تبدیل شد.این حجم از توجه و استقبال حتی باعث تعجب معمار و طراح این پل هم شده است و به گفته خودش هیچ وقت انتظار چنین استقبال گسترده و وسیعی را نداشته است. مدیر تیم طراحی و موسس شرکت معماری TAدر این باره می گوید: «واقعا باعث افتخار ماست که پلی که ساخته ایم تا این حد در سرتاسر جهان محبوب شده است.»

 

پل طلایی,پل طلایی ویتنام,عکس های پل طلایی

پل طلایی به پل “دست خدا” نیز معروف است

 

پل طلایی حالتی مدور دارد و مثل یک مار بر فراز جنگل و تپه های سرسبز و تفرجگاه کوهستانی قرار گرفته است. بازدیدکنندگان می توانند مسیری ۱۵۰ متری را روی این پل شگفت انگیز قدم بزنند و از چشم اندازهای بی نظیر اطراف لذت ببرند و عکس یادگاری بگیرند.

 

تپه های بانا اولین بار در سال ۱۹۱۹ و توسط فرانسوی ها به تفرجگاه کوهستانی یا هیل استیشن تبدیل شد. امروزه این منطقه یکی از معروف ترین و پرطرفدارترین جاذبه های توریستی است و تفریحات متعددی در این منطقه وجود دارد، از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: تله کابین، روستایی به سبک فرانسه قرون وسطی (همراه با قلعه ها و کلیساهای قدیمی)، باغ های زیبا و طراحی شده و موزه مجسمه های مومیایی که مجسمه شخصیت های مشهوری مثل لیدی گاگا و مایکل جوردن نیز در آن قرار دارد.

 

پل طلایی,پل طلایی ویتنام,عکس های پل طلایی

پل طلایی در سال ۲۰۱۸ افتتاح شد

 

حالا با افتتاح پل طلایی و دو دست سنگی غول پیکرش، جاذبه ای بی نظیر به جاذبه های این منطقه اضافه شده است و این منطقه را بیش از پیش محبوب توریست ها و گردشگران خارجی کرده است.
امروزه این منطقه کاملا بازسازی شده و تنها چیزی که از استعمارگران فرانسوی باقی مانده بقایای خانه های ویلایی فرانسوی هاست که هنوز هم از روی تله کابین می توان آن ها را مشاهده کرد. با این حال، گردشگران و توریست ها بیشتر به بناها و سازه های جدید مثل پل طلایی علاقه مندند و برای بازدید از آن به این منطقه از ویتنام سفر می کنند.

 

بازدید از پل طلایی (پل دست خدا)
اگر در سفر به ویتنام به شهر دانانگ رفتید به هیچ وجه بازدید از این پل استثنائی را از دست ندهید. برای بازدید از این پل حداقل به نصف روز زمان نیاز دارید و اگر بخواهید در اطراف این محوطه توریستی هم گردش کنید یک روز زمان مناسبی به نظر می رسد. تپه های بانا در فاصله ۳۵ کیلومتری مرکز شهر دانانگ قرار دارد. بهترین راه برای دسترسی به پل طلایی استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی است. زیرا محوطه پارکینگ در این منطقه محدود است و ساخت و سازهای متعددی در این منطقه در حال انجام است.

 

پل طلایی,پل طلایی ویتنام,عکس های پل طلایی
پل طلایی از مکانهای دیدنی ویتنام
پل طلایی,پل طلایی ویتنام,عکس های پل طلایی

 

از پایین تپه با سوار شدن به تله کابین می توانید خود را به تفرجگاه کوهستانی بانا برسانید. در طول مسیر می توانید در ایستگاه نایت توقف کنید و از ویلاهای قدیمی و تاریخی فرانسوی ها هم دیدن کنید که جذابیت خاص خود را دارند. سپس دوباره مسیرتان را بالا و به سمت کوهستان نیوچائو ادامه بدهید. در بالای تپه می توانید از ویلاهای لونیم، باغ گل ارکیده و … هم دیدن کنید. اگر هم مستقیم بخواهید به بالای تپه و پل طلایی برسید در مدت زمان ۲۰ دقیقه با تله کابین می توانید خود را به آن جا برسانید.
علاوه بر این، با استفاده از قطار کابلی هم می توانید خود را به بالای تپه برسانید و در طول مسیر از سرداب قدیمی فرانسوی و باغ گل لوژردن دامور هم دیدن کنید.

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس

 

 

شهر متروکه,شهر متروکه هلتون,تصاویر شهر متروکه هلتونتاریخچه عجیب شهر متروکه هلتون

مکان های خاصی در دنیا وجود دارند که باعث می شوند تا موارد عجیبی در مورد آن ها بشنویم. اما چه چیزی ممکن است باعث شود تا داستان های عجیب و غیر معمول برای یک مکان به وجود بیاید؟ در سراسر جهان مکان هایی وجود دارند که داستان های فراطبیعی را همانند یک پرده در پشت خود مخفی کرده اند.

 

یکی از این مکان ها در ایالت اوهایو آمریکا واقع شده و سال ها است که شهرت آن به دلیل موارد وحشت آور و خانه های تسخیر شده در آن می باشد. خارج از منطقه Summit County در ایالت اوهایو در آمریکا منطقه ای وجود دارد که به نام بوستون میلز شناخته می شود. در سال های اخیر شما می توانستید ساختمان های خالی را در این مکان مشاهده نمایید، تعداد زیادی علف های هرز و همچنین جاده هایی که به جایی نمی رسند و یک چشم انداز نامناسب از آنچه که از سکونت افراد باقی مانده است همگی ویژگی های شهر متروکه هلتون می باشد. اما زمانی که کمی به عقب برگردیم همه چیز متفاوت خواهد بود. یک نقطه تجاری فرانسوی در قرن هفدهم میلادی در این منطقه باعث شد تا این شهر در سال ۱۸۰۶ تاسیس شده و تبدیل به مکانی جالب برای تبدیل به جامعه ای پر رونق شود.

تاریخچه شهر متروکه هلتون
در سال ۱۹۷۴ دولت ایالات متحده کمپین بزرگی را در این منطقه به راه انداخت تا با به دست آوردن تمامی زمین های این مکان آن را به پارکی ملی تبدیل نماید. پارک ملی قرار شد به نام پارک ملی دره Cuyahoga نامگذاری گردد و دولت شروع به خریداری زمین ها کرد. تقاضای دولت برای وسعت زیادی از زمین ها بود و کمی بیشتر یا کمتر به چپ و راست گرایش پیدا می کرد. بر اثر این حرکت دولت در خرید زمین ها و تعهد بسیاری که در راه اندازی پارک ملی وجود داشت دیگر کسی در این منطقه باقی نماینده و صاحبان زمین ها در حالی که ناراضی بودند مجبور شده روستای خود را ترک کرده و آن را با هر آنچه که هست رها سازند. و اینجا همان مکانی است که برای چند دهه به همان شکل باقی مانده است.

 

این پارک هرگز به دست نیامد و توسط سرویس پارک ملی به طور کامل رها شد همانطوری که خانه ها و ساختمان ها توسط مردم رها شده بود و بوستون میلز تبدیل به مکانی فراموش شده گردید که طبیعت ان را فرا گرفت. درختان در کنار ساختمان های خالی شبح مانند و چشم انداز ویران شده آن جای تعجبی ندارد که این مکان را به محلی برای داستان های عجیب تبدیل کند. هرچند در گذشته نیز بوستون میلز پس از بسته شدنش داستان های ترسناک و شگفت آوری را به دنبال خود ایجاد کرد تا جایی که در نهایت به صورت غیر رسمی نام آن را شهر متروکه هلتون قرار دادند.

 

شهر متروکه,شهر متروکه هلتون,تاریخچه شهر متروکه هلتونداستان ها و شایعات عجیب بسیاری در مورد شهر متروکه هلتون وجود دارد

تاریخچه داستان های عجیب شهر متروکه هلتون
دشوار است که بتوان گفت داستان های عجیب و غریب در شهر متروکه هلتون در اوهایو از کجا آغاز شده است. مدت کوتاهی پس از آنکه این شهر رها شد گروه هایی که اعتقادهای خاص خود را داشتند به این شهر متروکه نقل مکان کرده به صورتی که هنوز نیز نقاشی های دیواری ان ها در سطح شهر دیده می شود. در واقع گزارشات بسیاری در مورد لاشه حیوانات در این منطقه وجود دارد که نشانه ای از کشتن حیوانات به سبک خاص می باشد.

 

شهرت ترسناک دیگری که به این مکان نسبت داده شد شایعاتی بود که در مورد پیدا شدن بدن های انسانی در میان درختان است که قطعاتی از آن ها توسط یکی از فرقه های شیطانی بریده شده بود. بسیاری از این شایعاتی که شنیده می شوند مربوط به کلیسای شهر متروکه هلتون می باشد. گفته می شود که صلیب های بسیاری در اطراف ان قرار داشته و نور قرمزی رنگی که سوسو می زند از درون آن دیده می شود. ادعاهای فراوان دیگری نیز در مورد کلیسای قدیمی وجود داشته و گفته می شد که توده ای سیاه در داخل آن نگهداری می شود و یا داستان هایی عجیب از اینکه فردی در زیرمین کلیسا زندگی کرده و به دنبال شکار گناهکاران می باشد.

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس

شهر متروکه,شهر متروکه هلتون,عکس های شهر متروکه هلتونگفته می شود که شهر متروکه هلتون محلی برای قتل عام و کشتارهای بسیار بوده است

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس
افسانه هایی در مورد هلتون
شایعات دیگری نیز وجود دارد که مربوط به شیطان می باشد. جاده های بسیاری وجود دارد که از میان این منطقه عبور می کند که به شکل مرموزی بسته شده و یا نشانه هایی از مسدود بودن در جلوی ان ها قرار دارد و ادعا می شود که این کار توسط فرقه های پلید صورت گرفته است. یکی دیگر از افسانه هایی که وجود دارد یک اتوبوس مدرسه می باشد که ظاهرا خالی از سکنه بوده و به صورت زنگ زده در یکی از جاده های بی استفاده رها شده است. داستانی که پشت این اتوبوس قرار داشته می گوید درون آن پر از کودکانی است که توسط قاتلان سریالی و یا فرقه های شیطانی کشته شده اند.

 

گفته می شود در نزدیکی این اتوبوس پدیده های عجیب و غریبی مانند صدای فریاد و گریه کودکان شنیده شد و همچنین چهره هایی از کودکان دیده می شود، در کنار این ها روح مردی که خودش را کشته است نیز مشاهده می گردد. در طول این چند دهه ماجراجویان و کسانی که به دنبال موضوعات این چنینی هستند برای دیدن اتوبوس نفرین شده به این مکان امده اند اما اخیرا به نظر می رسد که آن دیگر وجود ندارد. در یکسری از داستان های دیگری که وجود دارد گفته می شود که شهر متروکه هلتون محلی برای قتل عام و کشتارهای بسیار بوده است. بر اساس افسانه ها در این مکان یک قاتل روانی وجود داشته است که افراد بسیاری را کشته است و شما اگر به پنجره ها نگاه کنید می توانید ارواح آن ها را ببینید. در سال های بعد ادعا شد که همچین کشتارگاهی وجود نداشته است اما این تصویر قدرتمند در ذهن افراد به اندازه کافی نفوذ کرده بود.

 

شهر متروکه,شهر متروکه هلتون,عکس شهر متروکه هلتونشهر متروکه هلتون

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس
نشت شیمیایی در هلتون
یکی دیگر از داستان های شگفت انگیزی که در مورد شهر متروکه هلتون گفته می شود این است که در این محل نوعی نشت شیمیایی روی داده است. ظاهرا مواد شیمیایی سمی در اثر تصادف یک کامیون در حال در این منطقه پخش شده است، هرچند که سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد که آن را مورد بررسی قرار داده و پاکسازی نموده است. بر اساس گفته ها این نشت باعث تغییرات بارداری در حیوانات و انسان ها شده است و باعث شده تا نام شهر جهش یافته نیز روی آن گذاشته شود و مهمترین آن ها احتمالا Peninsula Python که گفته می شود نوعی مار مارپیچ خاص است که در این منطقه یافت می شود. البته باید گفت که شواهد بسیار کمی وجود دارد که در این مکان نشت شیمیایی روی داده باشد اما حقیقتا قابل باور است.

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس

شهر متروکه,شهر متروکه هلتون,عکس شهر متروکه هلتوندر شهر متروکه هلتون نوعی نشت شیمیایی روی داده است

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس
جاده های مرگ در شهر متروکه هلتون
افسانه های متعدد دیگری نیز در مورد جاده های شهر متروکه هلتون وجود دارند. گفته می شود زمانی که شما در یکی از این جاده ها حرکت می کنید و زمانی که از علائم هشدار دهنده عبور می کنید توسط یک خودروی نعش کش که بر اساس گزارشات دارای یک چراغ می باشد دنبال خواهید شد. یکی دیگر از جاده ها به نام Stanford Road بوده که به جاده پایان جهان شهرت دارد، گفته می شود نیرویی غیر قابل مشاهده خودروی شما را در این جاده در اختیار گرفته و می بایست تلاش کنید تا بتوانید ان را کنترل نمایید و اگر شما به پایان این جاده برسید گروهی از فرقه های شیطانی در انتظار شما خواهند بود.

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس

یکی دیگر از این جاده به نام بزرگراه جهنم شناخته می شود که گفته شده فردی دیواره وار که به دنبال قربانیان جدید می گردد از میان سایه ها بیرون پریده و به دنبال کشتن افراد می باشد.

 

شهر متروکه,شهر متروکه هلتون,تصاویر شهر متروکه هلتونیکی دیگر از جاده  های شهر متروکه هلتون به نام بزرگراه جهنم شناخته می شود

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس
سایر عجایب شهر متروکه هلتون
همچنین یک تونل تسخیر شده نیز وجود دارد که گفته می شود توسط روح مردی که در اثر تصادف کشته شده محافظت می گردد. البته گورستان شهر نیز دارای برخی از فعالیت ها می باشد و گفته می شود که چهره های سایه مانندی در آنجا دیده شده و همچنین گزارش هایی از نورهای عجیب و غریب در هنگام شب ارائه شده است. در عین حال گفته می شود که درختان نیز جا به جا می شوند.

 

در آن نزدیکی پلی به نام Crybaby Bridge وجود داشته که بر روی رودخانه Cuyahoga قرار گرفته است و گفته می شود در این مکان بر اساس افسانه های کودکی که در اینجا مرده است مواردی مطرح می گردد. اگر شما ماشین خود را در اینجا متوقف کنید لایه ای گرد و خاک روی آن نشسته که اثراتی از ردپاهای کوچک روی آن قرار دارد. جنگل ها و خانه های خالی از سکنه و همچنین تونل های زیر زمینی که در اینجا وجود دارد باعث شده تا این مکان به شهر متروکه هلتون شهرت یابد.

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس
بنابراین بسیاری از افسانه ها در مورد این منطقه جادویی وجود دارند اما بیشتر آن ها فقط افسانه می باشند. یک مقاله بسیار شگفت انگیزی در مورد ارواح اوهایو توسط شکارچیان ارواح ارائه شده است که نقطه به نقطه آن را بررسی کرده و آن ها را داستانی ساختگی دانسته است. با این حال داستان ها در این منطقه همچنان ادامه دارد.

 

متاسفانه در سال های اخیر همه این ساختارها برای ساختن منطقه تفریحی ملی دره Cuyahoga که در سال ۲۰۰۰ آغاز شد تخریب شده و این منطقه وحشت آوری خود را از دست داده است به طوری که باعث پاک کردن بسیاری از این افسانه های شوم محبوب شده است. اگر اکنون به این مکان بروید بسیاری از گذشته آن همراه با افسانه های ارواح دفن شده اند. هرچند اکنون نیز شما می توانید از این محل بازدید نمایید تا مکان های نام برده شده را از نزدیک مشاهده نمایید البته بدون ترس و وحشت.

حقایقی عجیب در مورد شهر متروکه هلتون + عکس

شهر متروکه,شهر متروکه هلتون,عجایب شهر متروکه هلتونجنگل ها و خانه های خالی از سکنه باعث شده این مکحقایقی عجیب در مورد

شهر متروکه هلتون + عکسان به شهر متروکه هلتون شهرت یابد