قبر ها

قبرها


در زمان زرتشتیان به علت اینکه آتش و آفتاب را مظهر پاکی می دانستند بنابراین بعد از فوتشان آنها را در بلند ترین نقطه از کوه روبه طلوع آفتاب دفن میکردند که اکثر این قبرها روی تپه هایی در بلند ترین نقطه کوهها هستند و طلوع و غروب خورشید یکسره به آن قسمت می تابد . هر شخص از نظر مقام و منزلتی که در آن دوره داشت در این تپه ها دفن می شد و افرادی که وضع مالی پایینی داشتند در پایین تپه دفن می شدند و همراه آنها فقط یک کوزه آب یا یک کوزه غذا در کنارش دفن میکردند چون آنها عقیده داشتند که روزی دوباره زنده می شوند برای همین حداقل کاری که می توانستند بکنند گذاشتن آب و غذا بود و قشر دوم افرادی با وضعیت مالی متوسط بودند که در وسط تپه به خاک سپرده می شدند این افراد به خاطر برخوداری از وضعیتی بهتر نسبت به قشر فقیر و بی بضاعت در کنار آنها علاوه بر کوزه آب و غذا مقدار کمی از اموال آنها در کنارشان دفن میشد تا در موقعی که خودشان زنده شدند ثروتی برای زندگی مجدد خود داشته باشند . ودر آخرقشر سرمایه دار بودند که که در قسمت بالایی تپه به خاک سپرده می شدند این افراد در موقع مرگشان هم طمع داشتند و حتی درکنار بعضی از این قبرها کنیزان و خادمانشان بعد از مرگ اربابشان زنده بگورمیشدند تا در موقعی که فرد به زندگی برگشت به آنها سخت نگذرد و تمام اموال شخص همراه با او دفن می شد البته این مختص به سرمایه داران آن زمان بود و برای شاهزاده ها و پادشاهان پس از مرگشان برای آنها مقبره درست می کردند که معمولا مقبره اشراف زادگان را در کنار آتشکده ها بنا میکردند تا مردم هر روز برای آنها سر مزارشان هدایا تقدیم کنند .
برای این قبرها سنگی را به صورت ایستاده در بالای سر قبر قرار میدادند که با گذشت زمان و به خاطر نشست گرد و خاک بر روی آنها تقریبا غیر قابل شناسایی هستند و باید دقت کرد که هر جا سنگ هایی به صورت ممتد و پشت در پشت هم قرار دارند قبرستان گبری ها می باشد

معبد ادفو در مصر (+تصاویر)

معبد ادفو در مصر (+تصاویر)

معبد ادفو در مصر (+تصاویر)

 

 

معبد ادفو,معبد ادفو در مصر,عکس های معبد ادفو

معبد ادفو در مصر (+تصاویر)
معبد ادفو (Edfu Temple) تنها معبدی است که به خوبی محافظت شده است .ساخت آن از ۳۲۷ قبل مسیح توسط potlemy سوم آغاز شده و ساخت و ساز بنا توسط شهبانو Cleopatra ، آخرین شهبانو مصر ادامه داده شده است .این معبد تقریبا جوان است. یکی از جنبه های جالب این معبد دست نخورده ماندن آن  می باشد که حتی بلوک سمت جلویی آن هنوز پا بر جاست.
در واقع معبد ادفو اولین معبد ساخته شده در اینجا نیست ، بلکه این معبد بر سر معبدی که برای Thutmosis سوم توسط معمار معروف به اسم Imhotep که بعدا خود را به خاطر شاهکار های معماریش خدا اعلام کرد ، ساخته شده بود ،بنا گردیده است.جهت محافظت از ورودی معبد ،دو مجسمه ی خدایان  Horus قرار داده شده است.در آن زمان Horus  به عنوان خدای آسمان شناخته می شد، که چشمان آن یکی خورشید و دیگری ماه بوده است.اهمیت او از آن جهت بود که او را با پادشاه یکسان می گرفتند. فرعون به عنوان مظهر انسان نمای Horus شناخته می شد.

 

«عکس هایی از معبد ادفو در مصر»

 

 معبد ادفو,معبد ادفو در مصر,عکس های معبد ادفو

معبد ادفو در مصر

معبد ادفو,معبد ادفو در مصر,عکس های معبد ادفو

معبد ادفو در مصر

معبد ادفو,معبد ادفو در مصر,عکس های معبد ادفو

معبد ادفو در مصر

معبد ادفو,معبد ادفو در مصر,عکس های معبد ادفو

معبد ادفو در مصر

معبد ادفو,معبد ادفو در مصر,عکس های معبد ادفو

معبد ادفو در مصر

معبد ادفو,معبد ادفو در مصر,عکس های معبد ادفو

معبد ادفو در مصر

معبد ادفو,معبد ادفو در مصر,عکس های معبد ادفو

جایگاه مقدس مجسمه‌های باستانی کشور اندونزی + تصاویر

جایگاه مقدس مجسمه‌های باستانی کشور اندونزی + تصاویر

جایگاه مقدس مجسمه‌های باستانی کشور اندونزی + تصاویر

 

 

جایگاه مقدس مجسمه‌های باستانی کشور اندونزی + تصاویر
معبد مقدس ماهایانا بودا (Mahayana) که یکی از سه شاخه اصلی بودیسم محسوب می‌شود در قرن نهم میلادی ساخته شده و اگر منصفانه قضاوت کنیم می‌توان آن را به عنوان نماد کشور اندونزی در نظر گرفت. این معبد را می‌بایست در شمار یکی از شناخته شده‌ترین اماکن مقدس جهان به شمار آورد که توسط اکثریت قریب به اتفاق گردشگرانی که به این کشور سفر می‌کنند مورد بازدید قرار گرفته و در عین حال از سوی یونسکو نیز حفاظت می‌شود.

 

مجسمه‌های باستانی,معبد ماهایانا بودا,مجسمه های معبد ماهایانا بودا

معبد مقدس ماهایانا بودا

مجسمه‌های باستانی,معبد ماهایانا بودا,مجسمه های معبد ماهایانا بودا

  معبد مقدس ماهایانا بودا
این معبد مجموعه‌ای از ۶ سکوی مربعی شکل است که در قسمت فوقانی آنها سه سکوی مدور واقع شده و گنبد اصلی معبد در بالاترین نقطه و در مرکز دوایر جای گرفته است. اطراف گنبد توسط ۷۲ مجسمه بودا که درون اشکالی استوپا (Stupa) مانند نشسته‌اند، احاطه شده است. کل مجموعه با حجاری‌هایی مزین شده و ۵۰۴ مجسمه بودا درجای جای آن قرار گرفته‌اند.

 

مجسمه‌های باستانی,معبد ماهایانا بودا,مجسمه های معبد ماهایانا بودا

معبد مقدس ماهایانا بودا

مجسمه‌های باستانی,معبد ماهایانا بودا,مجسمه های معبد ماهایانا بودا

معبد مقدس ماهایانا بودا

مجسمه‌های باستانی,معبد ماهایانا بودا,مجسمه های معبد ماهایانا بودا

 معبد مقدس ماهایانا بودا

 

گفته می‌شود پیش‌تر این مکان مورد توجه طرفداران مذهب هندو بوده و بعدها به مکانی برای عبادت بوداییان بدل شده است. اگر از بالا به کل معبد نگاهی بیندازیم شبیه به ماندالا (Mandala) یا اشکال اساطیری است.

 

مجسمه‌های باستانی,معبد ماهایانا بودا,مجسمه های معبد ماهایانا بودا

معبد مقدس ماهایانا بودا

مجسمه‌های باستانی,معبد ماهایانا بودا,مجسمه های معبد ماهایانا بودا

معبد مقدس ماهایانا بودا

مجسمه‌های باستانی,معبد ماهایانا بودا,مجسمه های معبد ماهایانا بودا

معبد مقدس ماهایانا بودا

مجسمه‌های باستانی,معبد ماهایانا بودا,مجسمه های معبد ماهایانا بودا

جایگاه مقدس مجسمه‌های باستانی کشور اندونزی + تصاویر

امروزه این معبد به عنوان مکانی برای عبادت و مدیتیشن مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر ساله در ماه می یا در ماه ژوئن و در هنگام بدر کامل ماه، زائران گرد هم جمع شده و تبدیل سیدارت (Siddhartha Gautama) به بودا را جشن می‌گیرند.

جایگاه مقدس مجسمه‌های باستانی کشور اندونزی + تصاویر

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

نشانه صندلی

نشان سنگ صندلی یک از آثارهایی هست که تو کشور ایران به وفور پیدا میشه و بیشتر مواقع دفینه ای که برای این آثار قرار میدادن الماس و سنگهای قیمتی بود البته سکه در ابعاد خمره کوچک هم قرار میدن و …. ولی بیشتر موردهای اولی رو میذاشتن و معمولا سنگ صندلی را در بلندی قرار میدادن .
روش دفن دفینه در این آثار به این صورت است که وقتی شما روی صندلی مینشینید و جایی رو که شما در جلوی پای خود در مسیری حدود ۲ الی سه متر جلوتر از پای خود و یا حتی به صورت یک بر آمدگی و یا سنگ مشخص میکردند و بازم اگر در صورتی که جلوی شما صخره وجود داشت باید درون صخره به دقت نگاه کنید و سوراخی رو در جلوی دید مستقیم خود به صورت پلمپ شده بیابید که دفینه رو در داخل آن جای میدادن و معولا عمق بار در این آثار به ۲ متر بیشتر تجاوز نمیکنه .

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

علامت کبوتر

سنگ کبوتر معمولا روی صخره ها حکاکی میشود . و اشاره به سمت نوک و یا دقیقا زیر خود را دارد البته روی زمین . و نشان دفینه کوچک است در حد یک دیگ ۳۰ کیلیویی . متراژ آن هم به ۲ متر بیشتر تجاوز نمیکند .

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

نشانه قلب

قلب شکلی است که از گذشته های خیلی دور به امروز رسیده است. در هر جامعه ای نشان محبت و احترام میباشد. در مسیحیت روی سنگ قبرها مشاهده میشود. از نظر بعضی تعابیر دفینه یابی به معنی طلا میباشد. علامت و نشانه در گنج یابی – و در اشکال متفاوت معنی تله را میدهد. اما معنی و مفهوم این تصویر به این صورت است که: یک قدم در سمت راست و البته کمی پایین تر ورودی یک قبر مهم میباشد. توجه داشته باشید به احتمال زیاد تله دارد. در بیشتر دوره های تاریخی از علامت قلب استفاده شده است . در یکی از نمونه های کشف شده در قسمت ورودی یک قبر به همراه ۳ عدد سکه طلا (ساسانی) وجود داشته است.

علامت روباه –  علامت و نشانه در گنج یابی

حیوانی مکار و پر فریب با چشمانی نیمه درشت که پوزه(دهان) آن جلب توجه میکند. روباه بیشتر با نماد هایدیگر به کار برده میشود از جمله شیر -ببر-انسان و…
روباه نظر شما را به خود جلب میکند و به شما میگوید از مسیر من بیایید که در واقع میخواهد شما را فریب دهد .
به هیچ عنوان در مسیر روباه دنبال بار نگردید.بار در مسیر مخالف روباه است.

نشانه ردپای برهنه یا علامت پا

اگر رد پای راست باشد به سمت انگشتان پا و متمایل به سمت راست باید بررسی شود.
اگر رد پای چپ باشد به سمت انگشتان پا و متمایل به سمت چپ باید بررسی شود .
اگر رد پای چپ و راست درکنار هم باشد در جهت پاها باید نگاه کرد. (در جهت پاها مکانی که با سایر قسمتها متفاوت است باید بررسی شود.)
گفته میشود که اگر یک پا باشد گنج نزدیکتر و اگر دو پا باشد گنج دورتر است ، همچنین اگر فقط پای چپ باشد دفینه نزدیکتر و برای پای راست کمی دورتر خواهد بود.
معمولا برای پای چپ ۳ الی ۷ و برای پای راست ۱۰ قدم به جهت انگشت ها محاسبه می گردد.
جایی که ردپا وجود دارد، احتمال اینکه بتوانید دفینه ای را پیدا کنید، بسیار زیاد است.

ضمنا اگر نزدیک انگشتان به اندازه نخود یک حفره وجود داشته باشد و یا یک یکی از انگشتان پا وجود نداشته باشد یا علامتی داشته باشد، در اینصورت ۴۰ الی ۷۰ قدم و در مواردی هم می توان ۱۱۱ قدم به سمت جلو برویم و یقینا یک گنجینه وجود دارد مگر آنکه در گذشته دور یا نزدیک به تاراج رفته باشد. علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی .
شایان ذکر است، یافتن رد پا در داخل اتاقک یا راهرو و غار و زیر زمین، بصورت بالا محاسبه نمی گردد و بسته به محل و طرز قرار گرفتن و نیز علائم موجود در کنار یا داخل آن، تعبیر و تفسیر مخصوص به خود دارد.
و آخر اینکه چنانچه در داخل کف پا علامت ضربدر یا بعلاوه و یا حتی یک نقطه یا سوراخ وجود داشت ، هدف در زیر آن است.

نشانه مربع

نقوش مربع – مربعی یکی از اشکال هندسی در علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی است که بیش از هر شکل دیگر به عنوان جهانی ترین صورت در زبان نمادها به کارگرفته شده است. بر طبق نظر فیثاغورث مربع نماینده وحدت گونه ها و نشان دهنده برابر یک چیز با خودش به نحوی نامتناهی است و نتیجتاً می تواند نمادی از عدالت قانون تلقی شود که همه را به یک چشم می نگرد. از نظر افلاطون مربع نماینده هماهنگی است که عالیترین فضلیت به شمار می آید؛ شناختی کامل که شخص می تواند از طریق آن به حقیقت مطلق دست یابد. این شکل پر از رمز و راز است و ثبات گراست. همراه با مستطیل که خود زاینده آن است معماران، و هنرمندان زیادی از سراسر جهان را در طول تاریخ الهام بخشیده و آنان را به ابداع سطوح و ساختمان های سه بعدی واداشته است. علامت و نشانه در گنج یابی – مربع همراه با دایره، مثلث متساوی الاضلاع و صلیب نشأت گرفته از خود مربع یکی از بنیادی ترین شکل های نمادین به شمار می رود. مربع شکلی ایستا و ثبات گراست که اضلاع و زوایای برابرش احساسی از سکون، استحکام، حصار، منزل، کمال و استقرار بر می انگیزند. با این همه هنگامی ک یکی از اضلاع یا زوایای این شکل خمش پیدا می کند، به نحوی شگفت انگیز شکلی دیگر حاصل خواهد کرد. واقعیت تنها به کمک مربع قابل بیان است. علامت و نشانه در گنج یابی .

نشانه و علامت عقاب

عقاب در تمام دوران ها نماد قدرت و قوت بوده و درنده می باشد. همیشه نمادگر پول قدرتمند می باشد. عقاب سمبل رب النوع زمان باستان، زئوس بوده است. در طول تاریخ و در بسیاری از تمدن ها این حیوان به عنوان سمبل قدرت،آزادی و اقتدار شناخته شده است. در زمان تمدن های روم، بیزانس و سلجوقیان،عقاب در اشکال متفاوتی نشان داده می شده است، به عنوان مثال می توان عقاب دو سر، عقاب با بال های باز یا با بال های بسته و اشکال متفاوت دیگری نظیر این ها را نام برد.با تصاویر عقاب اغلب در مناطق مسکونی مربوط به تمدن روم و سلجوقیان بیشتر رو به رو می شویم. علامت و نشانه در گنج یابی – همانطور که عقاب سمبل قدرت و آزادی تمدن ها بوده است،ممکن است در زمینه گنج ها نیز از تصاویر این پرنده استفاده شده باشد، در این حالت باید به برخی از نکات توجه داشته باشیم.تصویر عقاب باید در محل های مرتفع و صخره ای قرار گرفته باشد. این گونه سمبل ها گاه بصورت مجسمه این پرنده و گاه بصورت برجسته کاری بر روی سنگ ها هستند.

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

در هر دو حالت محل پنهان شدن گنجینه در چشمان عقاب پنهان شده است. اینگونه دفینه ها را می بایست در اراضی خاکی و محل های بازجستجو کرد.عقاب در تمام دوران ها نماد قدرت و اقتدار بوده است. در زمینه پول نیز این مطلب صادق است. این سمبل همیشه نشانگر پول زیاد می باشد. این گنجینه به احتمال زیاد اموال یک جنگجو یا فرمانروایی است که طرز استفاده از شمشیر رامی دانسته است.اگر بر بالای تصویر عقاب نقش صلیب نیز وجود داشته باشد، به احتمال بسیار این گنجینه متعلق به زمان روم یا بیزانس می باشد. و صلیب اشاره به دفینه دارد. میتواند مزار پادشاه باشد. اگر عقاب با بالهای باز به تصویر کشیده شده باشد، این ثروت پس از مرگ شخص و به منظور یادبود او دفن شده است.

آن محل مزار شخص مورد نظر نیست اما با این حال اشیایی همانند شمشیر، نقاب قبر، کلاه خود جنگی،و غیره متعلق به او همراه پولهای او دفن شده است. اگر بال های عقاب بسته باشد و در حالت نشسته ، دفینه اش در غاری بسته می باشد.در مکانی که نماد عقاب وجود دارد، باید در داخل سنگ به دنبال دفینه بود.سنگ زیر پای عقاب نیز مهم می باشد. سنگ های اطراف باید با دقت بررسی شوند، سنگ های متفاوت باید کاوش شوند. جهت نگاه عقاب و یا جهتی که دمش نشان می دهد را باید جستجو کرد.به وسیله این تصاویر نمی توان تعین مسافت نمود اما به احتمال زیاد یک علامت صلیب یا یک غار در جهت نگاه چشمان عقاب وجود دارد. علامت و نشانه در گنج یابی – در جهت نگاه عقاب یک دشت مسطح یا بقایای شهری قدیمی وجود ندارد، حتما باید منطقه ای صخره ای باشد. درباره این موضوع سخنان و روایاتی نیز وجود دارد که نمی توان از صحت آنها مطمئن بود، با این حال ما این سخنان را در اینجا می آوریم:

– اگر بر بالای سر عقاب صلیب قرار داشته باشد آنجا مزار یک پادشاه یا شخصی صاحب قدرت است و به معنای سوگند و یا تأیید نیز می باشد.
– اگر بال های عقاب باز باشد آن محل یک مزار نیست بلکه مکان یا لوحه یادبودی است که برای شخص مورد نظر ساخته شده است.
– اگر در نزدیکی تصویر عقاب، قبر شخص مورد نظر قرار گرفته باشد، به همراه پیکر او اشیای شخصی اش ) همانند شمشیر، زره، و کلاه خود( نیز دفن شده است.

– اگر تصویر عقاب به شکل کنده کاری شده باشد، معنادار نیست و سمبل حکومتی می باشد و در اینجا باید به دنبال علایم کنده کاری شده دیگری بگردیم که آنهانیز ما را به مکان گنج راهنمایی خواهند کرد.مار نیز می تواند به عنوان نشان دوم وجود داشته باشد.در مورد عقاب توجه کردن به این موارد نیز می تواند مفید واقع گردد:
الف) اگر در تصویر عقاب شیء گوی مانندی در میان پنجه های او قرار گرفته باشد،امکان دارد کهان تصویر نشان یک گورپشته)تل خاکی( باشد.
ب) اگر منقار بالایی عقاب بلندتر باشد، گنج پنهان شده را باید در طرف جلوی تصویر جستجو کرد، و در حالت عکس یعنی زمانی که نوک پایینی عقاب بلند باشدباید در پشت تصویر به دتبال گنجینه گشت.
ج) اگر چشمان عقاب بیش از حد معمول برجسته شده باشد در این حالت نیز بایداحتمال وجود گور پشته را در نظر گرفت.تصویر عقابی که سر آن خمیده و رو به پایین باشد، تصاویری برجسته هستند که دراجتماع های ارمنی- رومی و بخصوص در کلیساها و میادین شهرهای آنان قرار داده می شده است و مفهوم « سر سلجوقیان را خم کردیم »را به همراه داشته است.عقاب بر وجود قبر شاه نیز دلالت می کند و قالبا دفینه موجود در آن در دامنه کوه و در غار یا دخمه ای مسدود شده، می باشد.از نشانه های دیگر عقاب نیز به میتوان به موارد زیر اشاره کرد. علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی .

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

نشانه عقاب – علامت و نشانه در گنج یابی

۱- وقتی دو بال عقاب بسته باشد روبروی دید عقاب درست آنطرف دره، سنگی خاص یا دهانه ای بسته شده، وجوددارد، از سمت راست یا چپ آن ، به طول یک و نیم متر باید حفاری کنید.
۲- وقتی عقاب در حال پرواز باشدهدف بر روی تپه یا بالای کوه مقابل می باشد و مستقیماٌ می بایست زیر آن محل را حفاری کنیم.
۳- وقتی دوبال عقاب کاملاً جمع شده و سرش کاملاً پایین باشدمی بایست درست زیر همان محل را حفاری کنید.
۴- عقابی که بالهایش را جمع کرده و در جلوی منقار و پشت سرش دو جوغان وجود داشته باشدکم کردن مسافت بین دو جوغان از منقار تا پشت سر عقاب و سپس تقسیم عددحاصل بر طول سر تا گردن و سپس به همان سمتی که خمیدگی منقارش نشان می دهد، حرکت کرده و آنجا را حفاری نمایید.
۵- عقابی که بالهایش را جمع کرده و در وسط آن جوغانی باشد فاصله بین جوغان تا انتهای پایین دم یا پاهای آن را محاسبه نموده و حاصل راتقسیم بر طول سرتا گردن کرده و به سمت منقارش حرکت کرده و سپس حفاری کنید.
۶- عقابی که به پایین نگاه می کنددفینه درست در محل نگاهش می باشد.
۷- عقابی گه به بالا نگاه می کند و بال هایش را جمع کرده است دفینه درست در بالای سر آن قرار دارد.
۸- عقابی که بالهایش نیمه باز باشند و آماده ی پرواز باشد از پشت سر تا زیر پرهای بالش را حساب کرده و به سمت منقارش رفته و حفاری نمایید.
۹- پرندگان شکاری دیگر نیز، تفسیر و راه حلی مشابه عقاب دارند با این تفاوت که حجم دفینه های دیگر پرندگان کمتر از حجم دفینه عقاب می باشد.

نشانه سنگ و صخره متحرک

گر چندین جوغن بر روی یک سنگ یا صخره متحرک دیدید . مثل سنگی در زمین کشاورزی یا بیابان که قابل حرکت باشد نشانه چندین قبر است که در همان حوالی موجود است قبرها را مثل شکل بالا پیدا می کنید و بعد از پیدا کردن اولین قبر بقیه قبرها رو به عقب هستند برای پیدا کردن فاصله بین قبرها نیز باید فاصله بین جوغن ها را اندازه گیری کرده و هر یک سانتیمتر را یک متر محاسبه کنید. علامت و نشانه در گنج یابی – اگر یک جوغن روی یک صخره دیدید که یک خط به آن جوغن وصل بود نشانه قبر یک فرد بلند مرتبه است . فاصله بین نشانه تا قبر را مثل شکل بالا محاسبه می کنیم.

اگر شکل یک کوزه را به این طریق دیدید که روی سنگ حکاکی شده طول کوزه را اندازه بگیرید و برای هر سانتیمتر یک متر رو به دهانه کوزه بروید هدف در زیر زمین است.

علامت سنگ آسیاب

زیر سنگ را بررسی کنید تا ۲ متری زیرش را نگاه کنید. البته بهتر است سوراخ وسط سنگ آسیاب را اندازه گیری کنید هر سانتیمتر را می توانید یک متر حساب کنید. سنگ آسیاب نماد گنج است اگر زیر خاک باشد آخرین علامت است. اگر سنگ آسیاب در سطح زمین باشد نماد گنج نیست.

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

علامت مثلث

نقوش مثلث – مثلث متساوی الاضلاع بیانگر الوهیت، هماهنگی و تناسب است. این نماد به عدد اشاره دارد و بدون ارتباط با سایر شکل های هندسی به طور کامل قابل فهم نیست. در واقع تمام اشکال را می توان از طریق ترسیم خطوطی از مرکز به زوایای آنها به مثلث هایی تقسیم کرد. مثلث تشکیل دهنده قاعده هرم است. همچنانکه هر زایشی با تقسیم صورت می گیرد، بشر نیز قابل مقایسه با مثلث متساوی الاضلاع است که به دو مثلث قائم الزوایه تقسیم شده باشد. هر مثلث به عنصری خاص مربوط می شود: مثلث متساوی الاضلاع با زمین، مثلث قائم الزاویه با آب، مثلث مختلف الاضلاع با هوا و مثلث متساوی الساقین با آتش، مثلث متساوی الساقین که زاویه رأس آن ۱۰۸ درجه باشد حاوی ارقام با معنایی است و هماهنگی خاص در خود دارد. مثلث که با خورشید و گندم در رابطه است، نمادی از بارآوری می باشد. مثلث با همین معنا اغلب توسط هندیان، یونانیان و رومیان در قرنیزهای تزئینی ساختمان ها به کار رفته است. مثلث همچون چند وجهی هایی که از خود مثلث متساوی الاضلاع تشکیل می شود. علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی .

علامت چکمه

این نماد در اکثر حفاری ها به چشم میخورد و جایی که این نماد دیده میشود به شما مسیر را نشان میدهد و باید از مسیری که به سمت پایین میرفتیم را دست نگه داشته و به سمت نوک چکمه به جلو پیش برویم و معمولا اندازه ای که چکمه یا پای سنگی به ما میدهد بیشتر از ۳ متر نمیباشد و شما را به هدف نزدیک میکند . در اکثر مواقع آثار دومی که بعد از چکمه به چشم میخورد چراغ پیسوز است.

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

نشانه شتر

چنانچه در کنار و پهلوی کوه یا تپه ای و به موازات آن نشانه شتر نشسته ای را یافتید که سر آن کمی متمایل به پایین قرار داشت، باید در مسیر نگاه شتر کمی جلوتر از خود نشانه، سنگی را بیابید که بر روی آن آبراهه ای کج یا کانالی حکاکی شده باشد. سنگ را برداشته و زیر آن را بکاوید تا پله هایی نمایان گردد و در مسیر پله ها به پایین ادامه دهید تا به هدف برسید.
توجه داشته باشید که این نوع دفینه ها معمولا دارای تله و نیز سر باری (سر مال) بوده و باید به علائمی که در عمق ۱/۵ تا ۲/۵ متری به آنها برخورد می نمایید، کاملا دقت کنید تا اسیر تله نگردید یا اینکه از سربار آن عبور ننمایید (سربار و خود دفینه شتر در عمق حدود ۴ الی ۴/۵ متری قرار دارد) و اینکه دفینه شتر فقط طلا می باشد!
نکته آخر اینکه نباید این مورد را با موارد دیگر اشتباه بگیرید، چرا که اگر سر شتر کمی متمایل به بالا یا بر گشته به پشت باشد یا اینکه بر روی قله و سر تپه نشسته باشد و … مکان دفینه فرق دارد.

شتر در حال راه رفتن یعنی مال جلوتر است. شتر ایستاده یعنی گنج همانجاست . اگر شتر بار داشته باشد حتماً در آن نزدیکی یک گنج وجود دارد شتر نماد گنج و یا موارد خاص با ارزش است معمولاً در ۵۰ یا ۶۵ قدم جلوتر یک علامت دوم هم دارد. اگر شتر نشسته باشد گنج در زیر سنگ باتلاق یا داخل غار است .
اگر شتر داخل غار باشد گنج داخل غار است. علامت و نشانه در گنج یابی – اگر چند شتر در پشت هم باشند و آخرین شتر نشسته باشد دفینه آن در پشت سر آخری می باشد. اگر شتر سرش پایین بود ، دفینه همانجا جلوی شتر است. کوهان شتر ممکن است علامت تل خاکی یا یک تپه بسیار کوچک سنگ چین باشد . اگر یک کوهان داشته باشد یک برجستگی در روبروی آن است و اگر کوهان شتر ۲ تا باشد ، دو تل و یا تپه کوچک وجود دارد که یکی درست است و دیگری برای گمراه کردن ساخته شده است.

 

نشانه لاک پشت

وجود لاک پشت در جایی میتواند چند حالت داشته باشد. در بیشتر مواقع لاک پشت در نزدیکی یک آب قرار دارد چنانچه پشت آن رودخانه قرار داشت ، جهتی را که لاک پشت نگاه می کند در آن مسیر دنبال سنگی بگردید که رنگ یا شکل سنگ با بقیه فرق داشته باشد زیر این سنگ را بررسی نمایید .لازم است به علائم پشت لاک پشت هم دقت کافی بکنید. همانگونه که سر لاک پشت جهت را نشان می دهد پاها و دم نیز می تواند جهت را نشان بدهد. در حالتی که لاک پشت سرش به سمت آب قرار داشت باید به سمت دم و پاها نگاه کرد و دفینه آن یا درست در زیر دم لاک پشت است یا ۱۳ الی ۱۵ قدم پشت لاک پشت یک تل خاکی (برجستگی کوچک خاکی) باید وجود داشته باشد. علامت و نشانه در گنج یابی –  این نوع گنجینه ها در عمق کم می باشند . اینجا باید یک چیزی را بدانید که هر کجا علامت لاک پشت باشد به احتمال زیاد در آن مکان تونل و یا غار طولانی باید وجود داشته باشد و در این حالت دفینه دارای ساروج می باشد.

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

علامت دست

این علامت چند حالت دارد که باید به آن دقت نمایید(آیا دست راست و یا دست چپ است؟و…)دقت کنید که اگر انگشتی با بقیه فرق داشته باشد یا کج شده باشد آن انگشت جهت را به شما نشان می دهد. دست باید نشانه دیگری هم داشته باشد ، پس آن انگشتی که کج است به نشانه آخر اشاره دارد. وقتی در کنار دست علامت های دیگری باشد (مانند سوراخ و…) هم می تواند جهت را نشان بدهد و عمق هدف را تعیین می نماید.

معمولاً یونانی ها از دست برای قسم ،آنهم بصورت برجسته استفاده می نمودند و وقتی باهم گنجینه ای را مخفی می کردند بدین صورت قسم می خوردند و یا بقولی هم قسم می شدند. اگر اطراف دست علامت دوم نباشد (مانند: یک خط یا نقطه وسوراخ و…) برای دست راست ۲۵ قدم و برای دست چپ ۵ قدم به سمت مسیر انگشتان باید بروید. اگر دو دست باشد قسم است و هم میتواند مربوط به دعا نمودن ونیایش باشد. اگر در داخل دست علامت + یا ضرب باشد صد درصد علامت دفینه است. در این حالت اگر در داخل دست راستی که انگشتان از هم باز شده اند علامت + یا ضرب باشد به سمت انگشتان ۱۹ الی ۲۵ قدم بروید و به دنبال نشان آخر باشید. علامت و نشانه در گنج یابی – در همین حالت اگر انگشتان بسته باشد و فقط انگشت اشاره باز شده باشد ، ۴۰ الی ۷۰ قدم به سمت جایی که اشاره می کند ، هدف قرار دارد. در کل دست نشانه آخر نیست و باید یک علامت دیگر را پیدا کنید که آن علامت تمام کننده است.

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

علامت خورشید

می تواند تنها نباشد نماد انسان های بلند مرتبه و پادشاهان می باشد. جایی که این علامت پیدا شد به سمت طلوع خورشید نگاه کنید در آن سمت باید قله ای باشد که صبح اولین تلالو نور خورشید به آنجا می افتد را بررسی کنید و به دنبال علامت بعدی بگردید. خورشید علامت دفینه حاکم و پادشاه است.

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

علامت سنگ قورباغه

قورباغه خصوصیات واضحی دارد و مهم ترین آن، جهش به سمت جلو می باشد و معمولا باید در کنار یک رود یا برکه ای آب قرار داشته باشد و این علامت علامت آخر نیست و باید به سمت جهش آن به دنبال نشان بعدی باشید. ضمنا یک خصوصیت دیگر آن گرفتن طعمه از راهی دور می باشد و به همین منظور اگر قورباقه رو به رودخانه قرار داشت، علامت و نشانه در گنج یابی – اصلا تعجب نکنید و فکر نکنید که هدف نهایی در آب می باشد! بلکه هدف آن طرف آب بوده و در آنجا باید به دنبال علامت آخر باشید . ضمنا بعضی ها نیز به حالت چشمان قورباغه اشاره داشته و توجه ویژه ای به آن دارند و معتقدند که چشمان قورباغه، به دو طرف مختلف نگاه می کند و میتواند نشانگر دو هدف باشد. در کل باید به تمام اجزاء آن دقت کافی داشته باشید، چرا که می تواند در یافتن نقطه نهایی، به شما کمک موثری بنماید.

علامت و نشانه در گنج یابی و دفینه یابی به همراه معنی و مفهوم کامل آنها

مطالب و اطلاعاتی درباره انواع تله ها و نشانه های خطر در گنج و دفینه یابی

مطالب و اطلاعاتی درباره انواع تله ها و نشانه های خطر در گنج و دفینه یابی

مطالب و اطلاعاتی درباره انواع تله ها و نشانه های خطر در گنج و دفینه یابی

 

 

با توجه به اینکه بسیاری از دوستان کار جستجو و تجسس را در دل صخره ها وبیابان ها انجام می دهند بر خود لازم دیدیم برای حفظ جان و سلامتی دوستان و یا افرادی که در این مناطق زندگی می کنند در اینجا این مبحث را بیان کنم از آنجا که به احتمال زیاد خیلی از این تله به مرور زمان از کار افتاده باشد ولی خیلی از آن ها به قوت خود پایدار است و هر سال در گوشه و کنار جهان خبر کسانی که در این تله ها گرفتار می شوند به گوش می رسد .

چیزی که در اینجا باید به آن تاکید کنم این است که این تله ها مختص کشور ما نیست و نمونه های آن در کشور ها ی مختلف دیده شده

در ابتدا یکی از سمبل های خطر که از گذشتگان به ما ارث مانده و در آن پدران ما خطر ها را به ما گوش زد کرده اند در اینجا می آورم

قلب یا دل

سمبل دل در بعضی ار تعابیر به معنای طلا آمده قلب به صورت کامل و یا به صورت مختلف شکسته آمده است که در زیرانواع شکل و تعابیر آن آمده است .

۱-دلی که کوشه ای از آن ترک برداشته می تواند برای ما پیغام های مختلفی داشته باشد یکی از آن ها به معنی مرگ آمده که اگر به آن توجه نشود می تواند برای ما مخاطره انگیز باشد

۲-قلبی که شکل رعد بر روی آن باشد در سمتی که رعد اشاره می کند برای ما خطر وجود دارد و در هنگام کار در آن نقطه باید مواظب باشیم

۳-قلبی که قسمت پایین آن جدا شده . مفهوم آن این است که سمتی که نوک قلب برای ما نشان می دهد خطری وجود دارد که این خطربرای ما به شکل محسوس و قابل دیدن است.

۴-قلبی که از وسط نصف شده . وجود خطر در فاصله ی نزدیک را برای ما نشان می دهد فقط مسیر آن را مشخص نمی کند .

۵-این سمبل هم وجود خطر در مسیر نامعلوم را برای ما نشان می دهد

در مجموع این خطرات می تواند افتادن از جای بلند – افتادن سنگ و صخره بر روی شما – سمی بودن هوا و آب – مار و عقرب سمی – و پاشیدن زهر بر روی زیر خاکی می تواند باشد.

تصویر اول(درپایین) که در ورودی تونل ها زده می شود ومعمولا در ورودی این مدل تونل ها سمبل های خطر نیز دیده می شود این مدل تله ها به در ورودی بسته شده و در هنگام ورود به آن سنگ هایی که در بالای قرار داردکار کلید را انجام می دهند ازجای خود تکان می خورند وپشت سر آن سنگ بالایی و شنی که در بالای آن قرار دارد بر ورودی تونل می ریزد و راه را سد می کند.

تله ی که با کمک شن و ماسه کار می کند.

این تله با فشرده شدن شن و ماسه در زیر صخره ی استاده ی بلند صورت می گیرد.این مدل تله ها در صورت ظاهر به تله شباهت ندارد و در دید نخست صخره ای ایستاده است که در جلو آن یک در و یا صندقی گذاشته شده است هر موقع دسته ی این صندوق برگردانده شود شن و ماسه ی که در پشت صندوق فشرده شده شروع به ریزش به داخل ویا فضای خالی ایجاد شده در پشت صندوق می کند و زیر صخره بزرگ خالی می شود و می ریزد. حال این سوال پیش می آید اگر شما به این مدل صندوق در موقع جستجو کردن برخورد کردید آن را جستجو می کنید و یا بی خیال می شوید و از کنار ان می گذرید . در اکثر مواقع در اثر هیجان مستقیما به طرف صندوق رفته و شروع به جستجوی آن می کنند . و به تله بودن آن بی تفاوت می شوند .

باید اولین کاری که کنید از خود بپرسید که؟

۱-آیا برای جستجوی داخل صندوق باید در آن را باز کرد ؟

۲-آن کسانی که این دفینه را می خواستند مخفی کنند آیا آن را در زیر این صخره در یک صندوق به راحتی ول می کردند؟

۳- آیا تله ی که پیدا کرده ایم به صورت دست نخورده رها کنیم ؟تا یکی که فرد دیگری که به این تله ها وارد نیست در آن گرفتار شود؟

تله های زمینی :

چگونگی کار کردن این تله بسیار ساده است و با فشار بر یک طرف تله ی زمینی تعادل آن به هم می خورد و می ریزد معمولا این تله با وزن بالای ۴۵ کیلویی به کار می افتد.معمولا سمبل های که دلیل بر وجود این تله است در روی دیوار می توان پیدا کرد و این سمبل ها در نزدیکی تله دیده می شود .تله های زمینی جوری مستور می شوند که قابل دیدن نباشند و شیارهای بینابینی فقط در صورتی آشکار می شود که با دقت به آن نگاه شود.این مدل تله ها در تمام دنیا دیده شده است

معرفی زیارتگاه شیخ اندر آبی در جزیره قشم (+تصاویر)

معرفی زیارتگاه شیخ اندر آبی در جزیره قشم (+تصاویر)

معرفی زیارتگاه شیخ اندر آبی در جزیره قشم (+تصاویر)

 

زیارتگاه شیخ اندر آبی,زیارتگاه شیخ اندر آبی در قشم,عکس های زیارتگاه شیخ اندر آبیزیارتگاه شیخ اندر آبی در  جزیره قشم

 

زیارتگاه شیخ اندر آبی قشم 
زیارتگاه شیخ اندر آبی قشم در جزیره شیخ اندر آبی قرار دارد و این جزیره از لحاظ موقعیت مکانی در بخش شمالی جزیره قشم و ما بین بندر خمیر ولافت واقع شده است که در حال حاضر این جزیره مسکونی نمی باشد. این جزیره در هنگامی که دریا در حالت مد می باشد قسمت هایی از جزیره به زیر آب فرو می رود و در هنگام جزر بر وسعت آن افزوده می شود. گردشگران تور قشم با قایق موتوری از بندر لافت در عرض ۵ دقیقه به جزیره شیخ اندر آبی قشم می رسند.

 

زیارتگاه شیخ اندر آبی,عکس های زیارتگاه شیخ اندر آبی,زیارتگاه شیخ اندر آبی در قشمعکس های زیارتگاه شیخ اندر آبی در قشم

 

در بخش شمالی جزیره تعداد زیادی از درختان حرا به چشم می خورد و زیارتگاه شیخ اندر آبی قشم در قسمت جنوب شرقی جزیره قرار دارد که با گنبد سفید خود نمایی می کند و برای ماهیگیران و دریانوردان بسیار مورد احترام است. بازدید از این جزیره برای گردشگران تور قشم می تواند جذاب باشد.

گورستان های عجیب جهان

گورستان های عجیب جهان

اگر به شیوه ی خاکسپاری و قبرستان های کشورهای جهان دقت کنیم شاید بتوانیم نیمی از راه شناخت درباره‌ی آنان را بپیماییم. گویی با مطالعه ی گورستان های عجیب جهان برخی از واقعیت ها درباره ی قبرستان ها برای ما می تواند حکم پیمودن یک شبه‌ی ره صد ساله در شناختن اقوام مختلف باشد. زندگی پس از مرگ و اعتقادات ملل مختلف باعث به وجود آمد عجایب خاص و مختلفی در جهان می شود. یکی از این آثار عجیب که در نتیجه‌ی خاکسپاری و اعتقادات ملل مختلف به وجود آمده است، قبرستان های عجیب و غریب در سراسر جهان است. در ادامه با ما در الی گشت همراه باشید تا به اتفاق هم ۱۰ قبرستان عجیب در جهان را به اتفاق هم بررسی نماییم.

گورستان های عجیب جهان

 دره ی پادشاهان، مصر | The Valley of the Kings

دره ی پادشاهان (The Valley of the Kings) در قاهره، پایتخت کشور مصر جایگاه ابدی توتانخامون، فرعون معروف است. این قبرستان داستانی مرموز در خود دارد. شاید باورتان نشود اما کسانی که به این مقبره وارد شدند، گورستان های عجیب جهان بعد از مدتی به شیوه ای بسیار عجیب مردند. تعدادی از دانشمندانی که این موضوع را مورد بررسی قرار داده اند گورستان های عجیب جهان  بر این باورند که، مرگ این افراد ناشی از خاک و جو مسموم داخل مقبره ی این فرعون بوده است اما در این میان هستند افرادی که همچنان معتقدند این مرگ ها گورستان های عجیب جهان به دلیل نفرین فرعون بوده است و این افراد آرامش فرعون را در دنیای مردگان به هم زده اند!
قبرستان گلادیاتور، ترکیه | Gladiator Graveyard
قبرستان گلادیاتور (Gladiator Graveyard) در استان ازمیر کشور ترکیه قرار گرفته است و در خود جسد ۶۷ نفر که همگی زیر سی سال سن داشته ‌اند را جای داده است. این افراد همگی گلادیاتورهایی بودند که در این مکان پا به میدان جنگ گذاشته و پهلوانانه جنگیده بوده اند. علت نام گذاری این قبرستان به نام گلادیاتور در ترکیه ی کنونی به این دلیل است که این گلادیاتورها در واقع مردان جنگجو و یا سربازانی بوده اند که به بردگی گرفته شده گورستان های عجیب جهان و در میدان هایی موسوم به اسپارتا در برابر حریف های انسانی و یا حیوانات درنده مبارزه می کردند و اکثر آنان همانند این گلادیاتورها جان خود را در این میادین از دست می دادند.
قبرستان های گیت، انگلیس | Highgate
قبرستان های گیت (Highgate) در لندن، پایتخت کشور انگلیس یکی از قبرستان های است که متعلق به دروان ملکه ویکتوریا بوده است. این قبرستان مساحتی در حدود ۱۵۰ هزار مترمربع از جنگلی در اطراف شهر لندن دربرمی‌ گیرد. گورستان های عجیب جهان گفته می شود که برام استوکر، نویسنده ی دراکولا برای نوشتن داستان این خون آشام از فضای سنگین و عجیب قبرستان های گیت در لندن الهام گرفته است. هنگامی که وارد این قبرستان می شوید می توانید علاقه ی بی حد وحصر سبک طراحی و ساخت و ساز در دوره ی ویکتوریایی به شیوه ی معماری در مصر باستان را در این قبرستان به وضوح مشاهده نمایید. گورستان های عجیب جهان در این قبرستان همانند مصریان باستان و نزدیکی اعتقادات دوره ی ویکتوریایی به دنیای پس از مرگ و مردگان همانند آن چیزی که مصریان باستان معتقد بودند، ۲ ستون هرمی سنگی به نام گذر مصری در این قبرستان وجود دارد.

شیوه‌های تدفین در ایران باستان

شیوه‌های تدفین در ایران باستان
نقش رستم

تدفین در ایران باستان، رازهای بسیاری در خود پنهان دارد. گر چه باستان‌شناسان با بازگشایی قبور با مرگ انسان‌ها رودررو می‌شوند اما رازگشایی از آنها، از زندگی آن روزگار پرده برمی‌دارد.

شیوه‌های تدفین در ایران باستان

آتش سپاری

شعله‌های سرکش آتش چپ و راست می‌شوند و خاکستر شیوه‌های تدفین در ایران باستان با خاکستر می‌آمیزد. شاخه‌های کوتاه و بلند هیزم و جسم بی‌جان اموات در کنار هم طعمه‌ آتش می‌شوند تا نه فساد آنها را مبتلا کند و نه آنها مبتلای چیزی جز آتش زندگی‌بخش و زندگی‌سوز شوند. کسی نمی‌داند ایرانی‌های هزاران سال پیش از میلاد، تا چه زمانی اجسادشان را به آتش می‌سپردند اما هستند تپه‌های کوچک و بزرگی که نام‌شان گواه ماهیت‌شان است؛ «کول‌تپه». تپه‌هایی از خاکستر شیوه‌های تدفین در ایران باستان که تنها هیزم و خاک ندارند، بقایای ظروف و اشیایی را در خود نگه داشته‌اند که هزاران سال پیش در کنار اموات گذارده می‌شدند تا شاید روزی به کارشان بیاید؛ روزی که دوباره زنده شوند و جانی تازه بگیرند.

ظرف ابدی

وقتی صاحبخانه جان نداشت، ساده و پرآذین، سالم یا معیوب، تکی یا جفتی، تفاوت چندانی نداشت. خانه‌ ابدی او این‌ بار دامان خاک نبود. خمره‌ای سفالین بود به قد و قامت نشسته‌ متوفی تا بتوان او را در حالت جنینی در خمره قرار داد. سوگواری که بر پا می‌شد، جسد را به حالت جنینی در درون خمره می‌گذاشتند و تعدادی از اموال یا مایحتاجش را درون خمره جای می‌دادند تا شاید روزی به کارش آید. این تدفین، زاده‌ اعتقادی بود که به تولد اولین انسان نظر داشت؛ چرا که باستانیان معتقد بودند اولین انسان از دامان زمین به دنیا آمده است. به همین علت اجسادشان را به همان حالت جنینی به دامان زمین می‌سپردند اما این در خمره گذاردن جسد علت دیگری هم داشت. جسم بی‌جان در تمام ادیان و ادوار ناپاک بود و آلوده. این آلودگی نباید به زمین نشت می‌کرد و درون خمره گذاشتن جسد، شیوه‌ رایجی بود. البته گاهی هم جسد در جایی دیگر به آفتاب و هوای آزاد سپرده می‌شد تا از گوشت خالی شود و استخوان‌هایش به این خمره‌ها منتقل و دفن شوند. این خمره‌ها اغلب برای نوزادان و کودکان نابالغ استفاده می‌شدند و کمتر برای بزرگسالان. بزرگ‌ترها گاه در تابوت‌های سفالین گذاشته و زیر درپوشی از سنگ یا سفال دفن می‌شدند.

شهر مردگان

ایرانی‌های عصر آهن، یعنی حدود ۳۵۰۰ سال پیش شیوه‌های تدفین در ایران باستان به دنیای پس از مرگ اعتقاد داشتند و به همین علت هم مایحتاج حیات واپسین را همراه رفتگان‌شان دفن می‌کردند. آنها اجسادشان را به شکل جنین در رحم مادر دفن می‌کردند و از سوزن و انگشتر و سرنیزه تا انواع زیورآلات، کاسه، بشقاب، عودسوز و حتی خوردنی و آشامیدنی را در کنارشان می‌گذاشتند. البته هنوز هم کسی مطمئن نیست این اشیاء برای جلب رضایت اموات در کنارشان دفن می‌شده یا برای دفع شر یا حتی برای منع استفاده‌ دیگران از اموال متوفی. پیش از آغاز شهرنشینی این اجساد در حفره‌ای در کف خانه دفن می‌شدند و بعد از ساخته شدن شهرها، در قبرستان. محلی در حاشیه‌ شهر با گودال‌هایی که پذیرای اجساد عصر آهن بودند و به خاطر اجساد مدفون در بسترشان مورد احترام. گاه حتی به همین علت در کنار محلی سرسبز یا رودخانه دفن می‌شدند تا قدری از این لطافت و زیبابی نصیب اموات‌شان شود. این قبرستان‌ها از «هفتوان‌تپه» آذربایجان‌شرقی تا «مارلیک» در شمال و «قیطریه» در تهران و از «سگزآباد» قزوین تا «سیلک» کاشان کشف و شناسایی شده‌اند و شکل و شمایل و حالت تدفین اجسادشان ثبت و ضبط شده است.

برج خاموشان

جان از بدن که می‌رفت، ناپاک بود و دیگر کسی آن‌را لمس نمی‌کرد تا نعش‌کش‌ها سروش‌خوان جسد را پوشانده و در تابوتی آهنین حمل کنند و تا برج خاموشان ببرند؛ برجی نه چندان مرتفع از گل، گچ و سنگ با دیوارهایی قطور و بر بالای بلندی. دخمه‌ زرتشتیان را برج خاموشان می‌نامند که در حوالی یزد قرار دارد؛ برجی که برای میزبانی اجساد زرتشتیان با حلقه‌های سنگی تقسیم‌بندی شده است. بزرگ‌ترین حلقه برای مردان بود و حلقه‌ بعدی مختص زنان و حلقه‌ سوم ویژه‌ کودکان و آخرین و کوچک‌ترین حلقه برای استخوان‌ها بود. قبل از ورود به برج صورت متوفی را باز می‌کردند تا برای آخرین بار شیوه‌های تدفین در ایران باستان خانواده‌اش او را ببینند و زمزمه‌کنان با او وداع کنند. جسد بی‌جان را به برج برده، سرش را روی سنگ، رو به جنوب می‌گذاشتند و عریانش می‌کردند. لاشخورهای منتظر به محض بیرون رفتن نعش‌کش‌ها به جان جسد می‌افتادند و تمامش می‌کردند تا بنا به عقیده‌ زرتشتی‌های ایران باستان، نه خاک و آب و نه حتی آتش‌آلوده نشوند. وقتی لاشخورها و کرکس‌ها استخوان‌ها را از گوشت پاک می‌کردند و آفتاب آنها را کاملا می‌خشکانید، این استخوان‌ها جمع‌آوری می‌شده، در چاه «استودان» ریخته می‌شدند؛ چاهی که در آن استخوان‌های فقیر و غنی، جوان و پیر همه در کنار هم تجزیه شده به خاک باز می‌گشتند.

ظاهرا تعداد این دخمه‌ها بسیار زیاد بوده، همان‌طور که «آبراهام جکسون» در سفرنامه‌اش مربوط به اوایل قرن بیستم میلادی می‌گوید: «روایتی قدیمی در میان پارسیان شایع است مبنی بر این‌ که هنگامی که شاهان زرتشتی بر ایران فرمانروایی داشتند، شیوه‌های تدفین در ایران باستان هر یک از پرستندگان اهورامزدا در دوران زندگیش برای خود دخمه‌ای می‌ساخت تا چون جان سپرد، جسدش را در آن گذارند؛ این دخمه‌های شخصی را «دخمه‌ تن‌به‌تن» می‌نامیدند. در این میان مقبره‌های موجود در تخت‌ جمشید و نقش‌ رستم داستان دیگری دارند که برای فهم آنها باید کمی در زمان به عقب‌تر برویم.

کوه گور

دست‌های قدرتمند سنگ‌تراشان آن‌قدر بالا و پایین می‌رفت و بر سینه‌ ستبر کوه کوبیده می‌شد که عاقبت آرامگاهی از جنس سنگ در دل کوه حفر می‌شد تا صاحبان این قبور به‌ جای این‌ که به خاک سپرده شوند، به کوه سپرده شوند. شیوه‌های تدفین در ایران باستان کوه برای مادها تقدس داشت، مکانی امن و آرمانی برای اجساد آن دوران بود. پایداری و قداست کوه بهترین بهانه برای حفر مدفن در آن بود و وسیله‌ای برای نزدیکی به جایگاه رب‌النوع شیوه‌های تدفین در ایران باستان و شیوه‌های تدفین در ایران باستان بهره بردن از تقدس آنها. کسی نمی‌داند این آرامگاه‌های سنگی قبل از مادها هم ساخته می‌شدند یا نه، اما آنچه امروز باقی است، راوی سبک معماری آن دوران است. گورهایی که در ادوار بعد شکل و جان تازه گرفتند و عظمت. البته گورهای مادی اغلب ساده بودند و کم آرایش. این گورها ایوان ورودی داشتند و سقف انواع مجلل آنها روی ستون‌هایی استوار می‌شد که گاه تنها نقشی برجسته بودند و گاه مستقل و حجیم. یکی از همین ستون‌ها در گوردخمه «دائو دختر» کردستان، سرستونی دارد که با شمایل منحصر به‌ فردش احتمالا منبع الهام معماران یونانی برای خلق سرستون‌های ایوانی‌شان بوده است. این گورها گاه یک یا دو اطاق روی هم داشتند مثل آرامگاه «فرهاد و شیرین» در کرمانشاه و گاه اطاق‌هایی در کنار هم چون گوردخمه‌ «فخریکا» که میزبان چندین قبر بودند. گوردخمه‌ای هم چون «دکان داوود» طاقچه‌هایی هم برای نذورات و هدایا داشته است، شاید برای ادای دین به متوفی یا دور کردن شرش. متوفی احتمالا سرشناسی بوده که برای تدفینش چنان آرامگاهی در دل کوه حفر شده است. این آرامگاه‌های متعدد مادی، اجداد قبور هخامنشی بودند؛ مقابری چون مقابر چهارگانه‌ نقش‌ رستم و مقابر صخره‌ای تخت‌ جمشید.

«فرصت شیرازی» از سخن‌سرایان دوره‌ قاجار، شیوه‌های تدفین در ایران باستان در «آثار عجم» آرامگاه‌های صخره‌ای تخت‌ جمشید را این‌ گونه وصف کرده است: «از عرصه‌گاه تخت چون به جانب شیوه‌های تدفین در ایران باستان کوه روند و به مقدار پانصد قدم بالا رفته در کمر، دخمه‌ای است؛ آنجا قطعه‌ای از کوه را مسطّح نموده‌اند… در بدنه‌ مذکوره، شکل چهار ستون را از کوه مجسّم کرده‌اند که خیلی برجسته است و بر سر هر ستونی، دو سر گاو است و بر بالای ستون و سرهای گاو، دو رسته آدم نقش نموده‌اند… مثل این که تخت پادشاه را بر روی دست داشته باشند و بالاتر از آن آدم‌ها، تمثال پادشاهی است ایستاده… مقابل پادشاه، رو به بالا، صورتی است که… آن را فروهر می‌نامیدند. پائین دو ستون از ستون‌های چهارگانه‌ مذکوره، سوراخی است مربّع که مدخل دخمه است… آنجا طاقی است که کوه را بریده‌اند… در صفّه‌ای که زمین این طاق باشد، دو حفره است… و اینها مقبره‌اند… و بر سر هر یک از آن مقبره‌ها، سنگی انداخته بوده‌اند، بسیار عظیم به شکل مربّع مستطیل… شیوه‌های تدفین در ایران باستان لیکن آن سنگ‌ها را از روی قبر برداشته‌اند و به کنار انداخته و بعضی را شکسته‌اند… بالجمله، به جای میّت، الحال به‌ غیر از مشتی خاک و زبل حیوان، چیزی نیست.»

ظاهرا تفاوتی ندارد، مقبره در قعر زمین باشد یا در دل کوه، زمان و زمانه که بگذرند جز مشتی خاک و زبل حیوان چیزی باقی نخواهد ماند.

مردگان و هدایای داخل قبور

مردگان و هدایای داخل قبور

دفن مردگان در قبرستان عمومی تا اوایل هزاره ی اول پیش از میلاد به گونه ای در حاشیه و درارتباط با محل های مسکونی و بدون ارتباط محل های مسکونی و استقرار تداوم داشته است . عصر آهن از نقطه نظر کاوشهای باستان شناسی ، بررسی دگرگونی های فرهنگی فلات ایران وتبین خاستگاه اقوام ایران و از آنچه که به عنوان فرهنگ منحصر به فرد ایران شناخته می شود از اهمیت زیادی برخوردار می باشد .

۲-۲

یکی از با ارزش ترین داده های منسجم باستان شناسی که بالاترین اطلاعات را درباره جنبه های معنوی فرهنگ های پیش از تاریخ در اختیار باستانشناسی قرار میدهد قبور و سنت های تدفینی پیش از تاریخ می باشد ،همچنانکه امروزه نیز بدین گونه است .ازسوی دیگر قبور و اشیای داخل انها را می توان به عنوان تصویر زنده ای از جهات خاص زندگی ملل گذشته در نظر گرفت .افزون بر ان ،قبور و شیوه های تدفینی اطلاعات بسیاز زیادی در زمینه گاه نگاری ،قوم نگاری،انسان شناسی،روابط اجتماعی و اقتصادی و طبقات اجتماعی در اختیار کاوشگران قرار میدهد.مطالعه و بررسی طبقات اجتماعی یک رهیافت ریشه دار در باستان شناسی می باشد (child،۱۹۵۷).اما به دنبال انتشار کتاب «چشم اندازهای نوین در باستانشناسی»در سال ۱۹۶۸ توسط بنفورد پژوهش های نسبتا زیادی درباره سنتهای تدفینی وابعاد مختلف ان انجام شده است (Binford،۱۹۶۸).در اوایل دهه هفتاد میلادی در امریکای شمالی اینگونه مطالعات اهمیت بسیار زیادی پیداکرد در اخر جایگاه ویژه ای در چهارچوب روش ها و تئوری های باستانشناسی پیدا نمود(BROWN.1981) ازسوی دیگر این گونه مطالعات زمینه ها لازم را در شفاف سازی نظریه ها مسائل روش شناختی باستان شناسی بوجود اورد (۱۹۹۴،RENfrew)در عین حال بعضی از متخصصین ارزش های نظریه پردازانه داده ای قبور و سنت های تدفین را رد نموده اند(۱۹۷۳،pIggou).

Photograph of gold feline bead and other treasure buried in the

بر اساس شواهد موجود در این دوران ساختارهای فرهنگی ،دینی، معیشتی وقومی مردمان ساکن در ایران دگرگون گردید و به مرور سده های بعد با ظهور اولین حکومت های منطقه ای که سرتاسر (مانا و ماد) درنیمه غربی فلات ایران در رواج اعتقاد به یکتا پرستی در گستره وسیع جغرافیا فلات ایران فراهم گردید .
در آغاز این دوران حدود (۱۴۵۰ق م ) مردمان ساکن ایران در شمال غرب ایران با کشف شیوه ذوب و عمل فلز آهن و بهره گیره از آن در اوایل هزاره ی اول پ.م تحولات اقتصادی چشمگیری را به وجود آوردند. این دیگر دگرگونی ها حکایت از پیشرفت فرهنگها و تمدن در جامعه آن روزگار داده که در نهایت باعث تغییرات در روابط تاریخی ،سیاسی،اجتماعی اقوام ساکن در منطقه آسیای غربی بوده و بارزترین تغییرات در انتقال مرکز قدرت اقتصاد و ، فرهنگی اصلاً ازبین النهربن (سرزمین جلگه ) ایران (کردستان ) در اولین هزاره اوایل قبل از میلاد به ظهور است .

Photograph of the Moche royal tomb treasure including a gold spi

اکنون پژوهش مستقل و جامع درباره سنت های تدفین دوره های پیش از تاریخ ایران انجام نشده است .اما بر اساس شواهد موجود شیوه ها وسنت های تدفین مدگان در فلات ایران از اغاز کشاورزی و استقرار دائم در روستاها (حدود ۸۰۰۰ ق.م ) تحت تاثیر باورهای دینی جوامع ان روز گار بوده است (۱۹۹۹،talai) .در این دوران مردگان را در زیر کف محل های مسکونی دفن می کردند .اعتقاد به ارواح،زندگی پس از مرگ ،قرار دادن هدایا در داخل قبور ،حالت های جمع شده اسکلت در داخل قبور واندود کردن جسد با گیل اخرا شاخص های عمده شیوه و سنت های تدفین در این دوران می باشد .این شاخص ها عموما جنبه ائینی دفن مردگان و اعتقادات ناشناخته را اشکار می سازد.

Photograph of a Moche (Mochica) electrochemical gilded copper ar

در ادامه سنت ها و شیوه های تدفین دوران ویژه ای از دوران های فرهنگی فلات ایران مورد توجه قرار گرفته است .این دوران به طور متعارف به عصر اهن ایران معروف است که در حدود ۱۴۵۰ پ.م شروع وتا اغاز امپراطوری هخامنشی (۵۵۰ پ.م) ادامه داشته است (طلایی ۱۳۷۴) . در این نوشتار به سنت های  تدفین مراحل اغازین ومیانی این دوران (۸۰۰ -۱۴۵۰) پ.م که انسجام وفراوانی داده ها بیش تر از مراحل متاخر ان است توجه شده است .قبل از ورود به مبحث اصلی لازم است به شاخص های اصلی این دوران اشاره شود .عصر اهن از نقطه نظر پژوهش های باستان شناسی ،بررسی تحولات فرهنگی فلات ایران و تبیین خاستگاه اقوام ایرانی و انچه که به عنوان فرهنگ منحصر به فرد ایران شناخته می شود و از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد .بر اساس شواهد موجود در این دوران ساختارهای فرهنگی و دینی معیشتی و قومی مردمان ساکن در ایران دگرگون گردید .به مرور در سده های بعد با ظهوراولین حکومت های منطقه ای وسرتاسری (ماننا و ماد) در نیمه غربی فلات ایران ورواج اعتقادات یکتاپرستی در گستره وسیع جغرافیایی فلات ایران فراهم گردید .در اغاز این دوران(حدود۱۴۵۰ پ.م) مردمان ساکن در شمال غرب ایران با کشف شیوه ذوب وعمل اوری فلز اهن ونیز بهره گیری از اهن در اوایل هزاره اول پ.م تحولات اقتصادی چشم گیری را به وجود اورد .این دگرگونی ها حکایت از پیشرفت فرهنگ و تمدن در جامعه ان روزگار دارد ،که در نهایت باعث تغییرات در روابط تاریخی،سیاسی و  اجتماعی اقوام ساکن در منطقه اسیای غربی بوده است .بارزترین این تغییرات در انتقال مرکز ثقل قدرت اقتصادی ،فرهنگی و نظامی از بین النهرین (سرمین جلگه ای ) به ایران (سرزمین کوهستانی )در اواسط هزاره اول پ.م به ظهور رسیده است .

Photograph of a Moche (Mochica) hammered  gold and copper alloy

الگوهای مشترک تدفین در عصر  اهن :

در طول عصر اهن مردمان ساکن در ایران ،مردگا ن خود را در مکان ویژه ای که قبرستان نامیده می شود دفن می کردند. در این زمینه تفاوت عمده ای بینجامع یکجانشین و کوچنده وجود نداشته است.پیشینه این سنت در ایران به هزاره سوم پ.م برمی گردد .اما این پدیده در هزاره سوم چندان عمومیت نداشته است.همزمان با شروع عصر اهن تعداد قبرستان ها در اغلب مناطق ایران افزایش بی سابقه ای پیدا می کند .از این موضوع می توان همگونی سنت های رایج تدفین را در سرتاسر فلات ایران یا حداقل در نیمه غربی ان استنباط  نمود .بایداشاره نمود که نحوه کشف در شرایط علمی حاکم بر حفاری قبرستان های عصر اهن ایران در مواردی سوال برانگیز می بشد.

Photograph of a Moche (Mochica) hammered electrochemical gilded

 

مرگ و مراسم تدفین در ایران باستان

مرگ و مراسم تدفین در ایران باستان:

مرگ و مراسم تدفین در ایران باستان به آثار بجای مانده، آئین‌ها‌ و عقاید مردم ساکن فلات ایران در ارتباط با مرگ و مردگان می‌پردازد. ایرانیان در دوره‏‌های باستان گاه جسد را با موم می‏پوشاندند و آن‏گاه آن را دفن می‏کردند چنانکه در جنوب ایران متداول بود. گاه جسد را می‏‌سوزاندند و این عمل به دلیل فراوانی چوب و وجود جنگل بیشتر در جنوب دریای مازندران و دیگر مناطق پرجنگل انجام می‏شد.

گاهی نیز اجساد را در دخمه‌‏هایی می‌‏گذاردند تا طعمهٔ لاشخورها شوند. گاه نیز اموات را در تابوت‌‏ها یا کوزه‏‌های سفالین دفن می‏‌کردند. پس از فراگیری دین زرتشت و هنگامی که این دین به صورت دین رسمی ایرانیان درآمد، سوزاندن، غرق کردن و به خاک سپردن جسد گناه بزرگی شمرده شد. در آیین زرتشت آتش و آب و خاک مقدس هستند اگر جسد را مدفون کنند خاک را آلوده ساخته‌اند و اگر در آب غرق کنند آب را ناپاک نموده‌اند و اگر در آتش بسوزانند با آلوده ساختن این فروغ آسمانی بزرگترین معاصی صورت گرفته‌است. به عقیدهٔ پیروان مزدیسنا باید جسد را در دسترس مرغان و جانوران لاشه‌خور قرار داد و یا بالای برج‌های خاموشی در معرض نابودی گذاشت.

۱۲-۱

کول‌تپه

کول‌تپه به جائی اطلاق می‌شود که تودهٔ بزرگی از خاکستر بصورت طبقه‌طبقه، روی هم انباشته شده و بصورت تپه‌ای مانند درآمده‌باشد. در آذربایجان غربی بویژه کناره‌های دریاچه ارومیه که مرکز آتشکده‌های ایران بوده‌است، کول‌تپه‌های زیادی برجا مانده‌است. روستائیان از این خاکسترها برای کود دادن بزمین بهره می‌برده‌اند و سالیان دراز است که آنها در کشتزارهای خود استفاده می‌کنند تا موجب باروری زمین گردند، بطوری که برخی از این توده‌های خاکستر یا کول‌تپه‌ها اکنون اثری برجا نمانده‌است. این خاکسترها لایه‌لایه‌اند و در میان هر لایه مقداری خاک و گاه اشیاء قدیمی بویژه کاسه و کوزه و ظروف مختلف پیدا می‌شود.

خاک‌سپاری

عتقاد به روح و روان و زندگی پس از مرگ به اشکال گوناگون در سراسر نقاط و مراکز جهان باستان از جمله ایران وجود داشته‌است. بر اساس و مبنای همین اعتقاد در گور مردگان اسباب و لوازم زندگی و خوراک و پوشاک قرار می‌دادند. در ادواری قدیم‌تر بر اساس شغل متوفا ابزار پیشه‌اش را نیز پهلوی دستش قرار می‌دادند. اغلب مردگان را در عمق کمی که گاهی از ۲۰ سانتیمتر نیز تجاوز نمی‌کرد، دفن می‌کردند. شکل اسکلت‌هایی که باقی مانده به شکل خمیده و منحنی است. برخی اوقات مرده را طوری خمیده دفن می‌کردند که تمام اعضای بدنش به جانب شکم کشیده شده باشد.

با پیدایش و کشف فلزات، زینت مردگان با اشیاء طلاه و نقره و سنگ‌های گران‌بها رسم و شایع شد. این رسم خدمت مهمی به فهم هنر و دانستنی‌های دیگر باستان‌شناسان کرده‌است زیرا که تقریباً تمامی جواهراتی که از زمان‌های باستان به دست ما رسیده‌است از مقابر و گورها یافت شده‌است.

سوزاندن مردگان

در اوستا از سوزاندن مردگان یاد شده و آن را گناهی بزرگ دانسته‌اند و این می‌رساند که در عهد وندیداد یعنی در دوران اشکانی، این رسم هنوز در بین بخش‌هایی از ایران وجود داشته‌است.

۱۲-۲

رنگ‌کردن مردگان

در ادوار قدیم جسد مرده را با رنگ قرمزی می‌پوشانیده‌اند که از اکسید آهن به دست می‌آمده و در فلات ایران فراوان بوده‌است. این نظر هم وجود دارد که ممکن است زندگان بدن خود را به دلایلی با همین ترتیب رنگ می‌کردند و چون فوت می‌شدند، اثر این رنگ بر بدنشان باقی می‌مانده‌است. در دوران های متأخرتر بجای اکسید آهن بر استخوان‌بندی متوفا با رنگی سرخ فام، با گِلِ اُخرا نقش هایی ایجاد می کردند.

خاک‌سپاری در منازل

رسم دفن مردگان در جاهای مختلف خانه، احتمالاً بنابراین اندیشه بوده‌است تا با بازماندگان مجالست و مصاحبت داشته باشند چه به بقای روح و زندگی پس از مرگ سخت معتقد بوده‌اند. این رسم تا مدتی دوام داشت و هنوز آن زمانی فرا نرسیده بود تا از مردگان در ترس و هراس افتند.

۱۲-۳

دفن مردگان در قبایل پارس‌

چنین به نظر می‌رسد که به خاک سپردن مردگان یک آئین پارسی بوده که بعدها به تدریج متروک شده‌است. سندی بسیار جالب در این مورد از برده‌ای ایرانی به نام اوفراتس (Eufhrates) به دست آمده‌است. «مرا مسوزان، آتش را از برخورد تن من میالای، من پارسیم، نیاکانم نیز پارسی بودند و گناه آلودن آتش به نزد ما گران‌تر از مرگ است. مرا به خاک بسپار، مولایم، ولی برتنم، آب تطهیر نیفشان چون من آب‌ها را نیز گرامی می‌دارم.

دفن با تابوت

استفاده از تابوت در آئین مزدیسنا ممکن است به رعایت آئین آلوده نساختن خاک و یا تدفین بقایای اجساد ارتباط داشته‌باشد.

۱۲-۴

رسم سگ‌دید

 

این مراسم که نشان دادن جنازه به سگ است، میراث گذشته روزگاران قدیم ایرانیان قبل از زرتشت است. از دیدگاه زرتشتیان زمانی که جان از بدن خارج می‏شود اگر کسی در کنار پای جسم بسته باشد چون نسوش(دیوی که بر اجساد آدمی دست می‏یابد و آن را پلید می‏سازد.) بر وی هجوم برد و چنانچه سگ آن جسد را ببیند، نسوش رانده می‏شود. به احتمال زیاد رسم سگ‌دید که عبارت بود از آوردن سگی بر بالین محتضر یا مرده و نشان دادن جسد به سگ و مالیدن پوزه به آن جسد، از همین عقیده سرچشمه گرفته‌است.

اساس این عقیده بر این بود که سگ که دزد و گرگ و دشمن مادی را می‏راند، قادر به راندن دروج و نسوش پلیدی که از سوی باختر، جایگاه دیوان بر جسد مرده حمله می‏کند، هم هست. سود و خاصیت طبیعی و طبی رسم «سگدید کردن» این است که حیوان مذکور در شناخت مرگ توانا و در مرگ مفاجا و بی‏هوشی قادر به تشخیص مردگان از زندگان است. تا چندی پیش با نهادن قطعه نانی بر سینه‏ی جسد و بردن سگ برای برداشتن آن رسم سگدید کردن به ذهن‏ها القا می‏شد

قبور خمره ای

قبور خمره ای:

مقبره ها و دخمه ها:

۸-۱

۸-۲

۸-۳

۸-۴

۸-۵

۸-۶

۸-۷

۸-۸

قبرهای ساده:

۸-۹

OLYMPUS DIGITAL CAMERA

۸-۱۱

۸-۱۲

۸-۱۳

۸-۱۴

۸-۱۵

قبرهای صخره ای:

۸-۱۶

۸-۱۷

۸-۱۸

قبور جنینی:

۸-۲۰

مومیایی ( جسد مومیایی شده ی توت عن خامون با لوازم کشف شده ):

۸-۲۱

۸-۲۲

۸-۲۳

مومیائی چیست؟

مومیائی چیست؟:

به طور کلی ، مومیائی یک بدن بیجان است ، اما چیزی متفاوت ازیک اسکلت یا فسیل .

-مومیائی می تواند قسمتهائی از بافت های نرم بدن خود را که در دوران حیات داشته است حفظ کند. بیشتر این قسمتها شامل پوست و اندامهای ماهیچه ای می شوند . شایان ذکر است که حفظ این بافتهای نرم یا با دخالت انسان ویا به صورت تصادفی میسر خواهد بود و در هر دو حال زمانی رخ می دهد که باکتریها و قارچها نتوانند در روی جسد رشد کنند و باعث فساد آن شوند.

به طور کلی ، مومیائی یک بدن بیجان است ، اما چیزی متفاوت ازیک اسکلت یا فسیل .

-مومیائی می تواند قسمتهائی از بافت های نرم بدن خود را که در دوران حیات داشته است حفظ کند. بیشتر این قسمتها شامل پوست و اندامهای ماهیچه ای می شوند . شایان ذکر است که حفظ این بافتهای نرم یا با دخالت انسان ویا به صورت تصادفی میسر خواهد بود و در هر دو حال زمانی رخ می دهد که باکتریها و قارچها نتوانند در روی جسد رشد کنند و باعث فساد آن شوند.

-مومیائی می تواند قسمتهائی از بافت های نرم بدن خود را که در دوران حیات داشته است حفظ کند. بیشتر این قسمتها شامل پوست و اندامهای ماهیچه ای می شوند . شایان ذکر است که حفظ این بافتهای نرم یا با دخالت انسان ویا به صورت تصادفی میسر خواهد بود و در هر دو حال زمانی رخ می دهد که باکتریها و قارچها نتوانند در روی جسد رشد کنند و باعث فساد آن شوند.

-از لحاظ تاریخی معمولی ترین روش مومیائی خشک کردن سریع است ، زیرا باکتریها و قارچها قادر نیستند در محیط فاقد آب زندگی کنند. مومیائی را می توان با گرمای خورشید ، آتش ، دود و یا مواد شیمیایی خشک کرد . از آنجا که بیشتر باکتریها و قارچها نمی توانند در دماهای انجماد بالا زندگی کنند ، انجماد مداوم می تواند منجر به تشکیل مومیائی شود قرار دادن بدن در محیط عاری از اکسیژن مثل با تلاقی از زغال سنگ نارس « تورب » ممکن است سبب تشکیل مومیائی شود ، زیرا میکروارکانیسمها « موجودات ذره بینی و میکروسکوبی » نمی توانند در محیط بدون هوا زندگی کنند . راه دیگر تشکیل یک مومیائی دفن کردن بدن در خاک شامل نوعی مواد شیمیایی است که قارچها و باکتریها را می کشد .

-بعضی از مشهورترین مومیائی های جهان به صورت تصادفی و بدون دخالت انسان خلق شده اند. در توضیح این مطلب باید گفت ، وقتی بدن در محیطی قرار می گیرد که فرآیند طبیعی فساد رخ نمی دهد ، منجر به تشکیل چنین مومیائی هایی می شود -در بسیاری از فرهنگها مومیائی کردن اجساد مرسوم بوده است .

!sفرآیند مصنوعی حفظ بدن از فساد مومیائی کردن نامیده می شود و راههای مورد استفاده در این عمل به اندازه ی تنوع فرهنگها متفاوت است.

مومیائی های طبیعی :

-بعضی از مومیایی های خارق العاده به صورت کاملاً تصادفی به وجود آمده اند.

-در سال ۱۹۹۱ میلادی ، یک کوهنورد آلمانی بدن منجمد شده ای را در بالای یک توده ی یخ طبیعی نزدیک مرز ایتالیا و اطریش پیدا کرد .

-ابتدا که کارشناسان پلیس و پزشکی قانونی وارد صحنه شدند قادر به تشخیص سن مومیایی نبودند . آن مومیائی یک شال از جنس علوفه بر تن داشت و یک کمان به همراه چندین تیر در کنارش بود ، کفشها را به جهت گرم بودن از علوفه انباشته بودند.

-بعدها به وسیله ی سن یابی کربن پرتو زا « که در این روش به وسیله کربن پرتو زا سن اشیاء تشخیص داده می شود » مشخص شد که این جسد یخی در دوران بین ۳۳۰۰ تا ۳۳۵۰ سال پیش از میلاد مسیح جان باخته است .

-لازم به ذکر است که این مومیایی را قدیمی ترین مومیائی حفظ شده در دنیا دانسه اند.

-در سال ۱۹۷۲ میلادی صیّادان تعدادی از بهترین اجساد حفظ شده ی طبیعی را در یک منطقه ی متروک شده ی استثنایی که به « کلاکیتساک Qilakitsoq» موسوم است پیدا کردند.

مومیایی های مصنوعی :

-مومیایی کردن مصنوعی قبل از هر چیز دیگر علل مذهبی داشت.

-لیکن در کنار آن شکل ویژه ای از یاد بود مردگان و دلایل علمی نیز در مومیایی اجساد نقش داشتند.

دلایل مذهبی :

-بسیاری از اقوام فقط هنگامی می توانستند ادامه ی حیات پس از مرگ را تصور کنند ، که جسد شخص متوفی سالم نگهداری می شد . مثلاً مصریان قدیم این گونه فکر می کردند.

-بنا بر این خویشاوندان و اقوام شخص مرده با مومیایی کردن او که وظیفه ی شرعی و دینی و مراقبت از مرده را به جا می آوردند ، زیرا آنها با ان روش ادامه ی حیات عزیزان خود را در قبر و یا در دنیای دیگر تضمین می کردند.

-[دلایل علمی :

!در جایی که دلایل مذهبی یا یادبود ویژه ی مردگان نقشی در مومیائی کردن اجساد نداشت ،در گذشتگان فقط به این دلیل مومیایی می شدند که امکان خاک سپاری فوری وجود نداشت .

اغلب اتفاق می افتاد که شخصی در سرزمینی دور از وطن خود فوت می کرد و باید از مسافتهای دوری به گورستانی در وطن خود انتقال می یافت .

با اینکه مراسم خاکسپاری مرسوم و متداول هفته ها طول می کشید ، ضمن آنکه جسد در طول این مدت باید در معرض دید عموم قرار می گرفت چنین مراسم تشریفاتی به خاک سپاری درباره ی پاپها « بالاترین مقام مذهبی مسیحیان کاتولیک » یا پادشاهان اسپانیا، فرانسه و انگلستان در دورانهایی طولانی ، متداول و مرسوم بود . به هر حال می توان گفت که حداقل از قرن دوازدهم میلادی مومیایی کردن در اروپا متداول شده است .

– مومیایی کردن در نقاط مختلف دنیا :

-مومیایی کردن در بعضی مناطق جنبه تشریفاتی و در جاهای دیگر ناشی از شناخت و طرز تفکر انسانها درباره مرگ و زندگی پس از مرگ بوده است .

-پژوهشهای انجام شده در تاریخ مصر باستان ، اقوام پروی باستان ، سکاها و چینی ها نشان داده که اقوام مذکور اجساد مردگان خود را مومیایی می کردند.

مصر باستان :

-[iمصر باستان از دیر باز به عنوان « امپراتوری مومیایی ها » در تاریخ شناخته شده است زیرا در مصر در طول قرنها عمل مومیایی کردن ابعاد یک صنعت همه جانبه و فراگیر را به خود گرفت .

ifبعد از میلاد و مسیحی شدن بیشتر مصریان ، مومیایی کردن متوقف شد . اما حدس زده می شود که در یک دوره ی-

مومیایی برنادت مقدس :

-گفته و نوشته اند که « برنادت سوبیروس » دختر ۱۴ ساله ی یک آسیابان از روستای « لورد » در جنوب فرانسه در تاریخ ۱۱ فوریه ی سال ۱۸۵۸ میلادی برابر با « ۲۲ بهمن ماه ۱۲۳۶ هجری شمسی » در جنوب فرانسه دیداری شگفت و باور نکردنی داشت :

-در غاری در کنار رودخانه ی کوچک گاوه « GAVE » بانویی در لباسی سفید و درخشان « نورانی » بر او ظاهر شد که با آرامش و سکوت به او تبسم می کرد و پس از چند لحظه ناپدید شد .

-به هر حال هنوز سه روز از این دیدار نگذشته بود که بانوی زیبای ناشناس دوباره در همان محل بر او ظاهر شد و از آن تاریخ تا ۱۶ ژوئینه « ۲۵ تیرماه ۱۲۷۳ هجری شمسی » شانزده بار دیگر نیز بر او ظاهر شد .

-در تاریخ ۱۸ فوریه «۲۹ بهمن ماه » در سومین دیدار بانوی نورانی برای نخستین بار برنادت را مورد خطاب قرار داد ، و جملاتی به او گفت. -در ۲۵ فوریه « ۱۶ اسفند ماه » او چشمه ای را که در کف غار پنهان بود به « برنادت » نشان داد
-در ۲۶ ماه مارس « ۶ فروردین ماه » او خود را به « برنادت » معرفی کرد : به عنوان مادر مسیح ، « مریم مقدس »

-او چندین بار به دختر سفارش کرد که نزد کشیش دهکده رفته و به او بگوید ، شایسته است که در محل ظهور آن بانوی نورانی و در نزدیکی چشمه کلیسایی بنا شود و سفرهای زیارتی برای توبه و کفاره ی گناهان و همچنین نذورات به آن محل به طور منظم به اجرا در آید .

if !sسخنان برنادت در این باره ، ابتدا با دیرباوری و شک و تردید و تکذیب مردم روبرو شد . ولی دختر جوان حتی در سخت ترین بازپرسی ها بر روی اظهارات خود اصرار می ورزید.

-کمی بعدنخستین شفا یافتن بیماران در کنار چشمه اتفاق افتاد.

-این مساله بیش از هر چیز دیگر باعث شهرت آن دهکده ی کوچک گردید.

-تعداد بیشماری می آمدند ، تا در اینجا از مادر مقدس کمک و شفا طلب کنند.

-[ifامروزه « دهکده لورد » بزرگترین زیارتگاه مریم مقدس در جهان است

مکان امید ، مکانی که امروزه هنوز هم بیماران در تماس با چشمه دوباره سلامت خود را باز می یابند ، آن هم برخی اوقات به طوری ، که علم و دانش غالباً توجیهی برای آن ندارد.

-دیدار با مادر مقدس در غار « لورد » زندگی « برنادت سوبیروس » کوچک را کاملاً تغییر داد .

-او که از تجربه ی دیدارهای خود با مادر مقدس سخت تکان خورده بود ، تصمیم گرفت راهبه شود .

-برنادت در سال ۱۸۶۶ میلادی « ۱۲۴۵ هجری شمسی » ، در سن ۲۲ سالگی ، در شهر همجوار روستای خود به نام « نورز NEVERS » وارد « صومعه ی سن جیلدار » گردید.

-برنادت در ۱۶ آوریل ۱۸۷۹ ملادی « ۲۷ فروردین ۱۲۵۸ هجری شمسی»در حالی که تازه سی و پنج ساله شده بود ، بر اثر سل استخوان در گذشت .

-تابوت او سه روز پس از مرگ در یک عبادتگاه کوچک در باغ صومعه به خاک سپرده شد .

[جسد برنادت پیش از سی سال در این مکان بود . اما هنگامی که مقدمات
« اثبات تقدیس» او فراهم آمد و تحقیق در این باره آغاز شد ، مقامات کلیسا در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۱۹۰۹ میلادی « ۳۱ شهریور ۱۲۸۸ هجری شمسی » اجازه دادند تابوت او در حضور دو پزشک و چند نفر دیگر باز شود .

!مشاهده جسد برنادت باعث شگفتی حاضرین در آنجا شد . برنادت بدون هیچ گونه تغییری بر بستر خود آرمیده بود .

-یکی از بانوانی که شاهد عینی جلسه گشودن تابوت بوده است بعداً مشاهدات خود را این طور بیان کرد:

کوچکترین نشانی از عفونت ، کمترین اثری از بوی بد در جسد نبود چنین به نظر می رسید که او خوابیده است .

ifپس از انجام تشریفات اداری جسد را لباس نو پوشانیدند و آن را همراه تمام مدارک رسمی معاینه در یک تابوت مسی در بسته حفظ کردند .

گزارش کمیسیون تحقیق در اذهان عامّه ی مردم مورد قبول مومنان قرار گرفت ، اما برخی نیز به این گزارش با شّک و تردید نگریستند . حتی تعداد کمی از روزنامه ها اسقفی را که مسئول تحقیق در این مورد بود متهم به خیانت کردند .

[ifآنها ادعا کردند که اسقف دستور داده است بلافاصله پس از مرگ برنادت جسد او را مومیایی کنند ، زیرا کلیسا در واقع به چنین« معجزه ای» احتیاج دارد تا بتواند تشکیلات زیارتگاهی در « لورد » را همچنان فعال و زنده نگه دارد .

ifبرای رفع این اتهام روند « اثبات تقدیس » از سر گرفته شد و ادامه یافت .

[ifدر ۳ آوریل ۱۹۱۹ میلادی « ۱۴ فرودین ۱۲۹۸ هجری شمسی » ، جسد برنادت برای بار دوم و در« ۱۸ آوریل ۱۹۲۵ میلادی » «۲۹ فرودین ۱۳۰۴ هجری شمسی » برای بار سوم مورد معاینه قرار گرفت . ولی باز هم جسد هیچگونه تغییری نکرده بود ، به استثنای پوست ، که در طول نخستین معاینه در سال ۱۹۰۹ تغیییر رنگ داده و در جلوی چشم شاهدان رنگ تیره به خود گرفته بود .

در سوم اوت ۱۹۲۵ میلادی « ۱۲ مرداد ۱۳۰۴ هجری شمسی » مومیایی برنادت طی مراسم رسمی به « صومعه سن جیلدار » منتقل شد .

iاز آن زمان تاکنون او در آنجا با لباس رسمی راهبگی خود ، با صورت و دستهایی که با پوشش مومی نازکی پوشانیده شده است ، در یک تابوت شیشه ای به آرامش ابدی سپرده شده است .

– اثبات تقدیس : پیروان دین حضرت مسیح ( ع) در شاخه های مذهبی « کلیسای رومن کاتولیک » معتقد هستند که پس از مرگ انسانهایی که در طول زندگی دارای کرامت بوده و موجب شفای بیماران و مواردی از این قبیل شده اند ، با انجام مقدمات و تحقیقاتی اصلح است او را به لقب {مقدس } مفتخر نمود و درمعرض دید عام گذاشت .

[-بازگشایی تابوت « برنادت مقدس » نیز به همین منظور انجام شد .

لوله فاضلاب بود مانند میزهای کالبد شکافی امروزی قرار می گرفت .

-آماده سازی برای دفن شامل ۵ مرحله بود .

۱-نگهداری امعاء و احشاء :

-امعاء و احشاء یعنی اجزای داخلی بدن « روده ها ، کبد ، معده و ششها » که جداگانه مومیایی شده بودند، یکایک و جدا از هم ریسمان پیچ و در چهار خمره ی مخصوص امعاء و احشاء که « کانوپ » نامیده می شد ، گذاشته می شدند.

-در « دوره ی پایانی » تاریخ مصر باستان « سلسله ی بیست و پنجم تا سی و یکم فراعنه یمصر » حدود « ۷۱۳ تا ۳۳۲ قبل از میلاد » به مدت
« ۳۸۱ سال » ، هر یک از پسران چهارگانه ی خداوند « هوروس » نگهبان یکی از خمره ها محسوب می شدند.

-مجسمه ی سرهای این پسران خدا درپوشهای خمره ها را تشکیل می داد. بنا به دلایلی نامعلوم ، در طول دورانهای بین « سلسله ی بیست و یکم و بیست و پنجم » { ۱۰۸۰ تا ۶۵۹ قبل از میلاد } امعاء و احشاء در خمره های مخصوص نگهداری نمی شد ، بلکه پس از بسته بندی دوباره درون شکم خالی جسد قرار داده می شد .

۲-پرسازی :

-هدف از این کار این بود که بدن مومیایی شده تا حدّ امکان به حالت طبیعی آن بازسازی شود .

-برای این منظور تمام فضای خالی جسد با دقت با گل ، شن ، گلسنگ خشک ، موم یا باند صمغ آلود « مثلاً صمغ گیاهان » پر می شود .

-گاهی اوقات نیز زیر نقاط خاصی از پوست بدن با خمیر گل رس نرم پر می شد ، تا بتوانند به آن نقاط از بدن فرم و شکل خاصی بدهند ، درست مانند مجسمه سازی که در کارگاه هنری خود به مجسمه هایش با خمیر مجسمه سازی شکل می دهد . در این مرحله از سرخاب و دیکر رنگها نیز استفاده می شد .

گلسنگ یا « لیخن » : رستنی هایی که جزو شاخه ی ریسه داران بوده و خود رده ی جداگانه ای را تشکیل می دهند.

-گلسنگ در اصل از زندگی همزیستی بین یک جلبک و قارچ حاصل می شود و معمولاً بر تخته سنگها و همچنین دیوار و تنه ی درختان به صورت ورقه های زرد یا خاکستری مایل به سفید و مایل به سبز می روید .

-از انواع آن : اوسنه ، کلادنی ، آمبیلیکر ، پارملی ، راملین و گلسنگ شاخ گوزنی می باشد .

۳-باند پیچی :

-در این مرحله که بر حسب مقررات و قواعد واجب مذهبی به اجرا در می آمد یک راهب یا فرد روحانی با ماسک کلّه شغالی خداوند « آنوبیس » نظارت عالی بر مراسم را به عهده داشت .

-در این مراسم ابتدا بدن ، سر و اعضای حرکتی مرده « دستها و پاها » ، نخست جدا از هم ، و سپس با همدیگر با نوراهای پارچه ای نازک و بلند
« اغلب به طول حدود ۱۵۰ یارد
هریارد ۹۰ سانتیمتر است » ، پیچیده می شود و این نوارها معمولاً به مومیا و یا صمغ گیاهان آغشته بودند.

-راهبان در لابه لای لایه های نوار طلسمهایی را که سلامتی آور بودند و نیروی جادویی « البته به عقیده ی آنها » داشتند جا می دادند.

۴-اندود سازی :

-برای پوشاندن و حفاظت کامل جسد در برابر دنیای خارج ، جسد باندپیچی شده را با لایه ای محافظ می پوشاندند.

این لایه از موادی مانند گچ ، مومیا ،گل ، صمغ ، موم و یا سریشم بود .

-طلسم : تکه ی کاغذ یا قطعه ای فلزی که جادوگران یا فالگیران در روی آن خطها یا جدولهایی می کشند ، یا حروف و کلماتی می نویسند و بر این باورند که برای محافظت کسی یا چیزی ، و دفع بدی و آزار موثر است .

۵-مرحله ی ماسک گذاری :

-در بسیاری از موارد ، به خصوص برای شخصیتهای بزرگ علاوه بر مراحل ذکر شده ، سر شخص مومیایی شده با « ماسگ مرگ » پوشانیده می شد .

-برای فراعنه این ماسک از طلای ناب بود . در هر صورت ماسکهای متداول از خمیر مومی کاغذی مجسمه سازی ساخته و روی آن نقاشی یا با طلا پوشانده می شد .

-بعدها ، هنگامی که مصر استقلال خود را از دست داد و به صورت یکی از ایالات روم درآمد « بعد از سال ۳۰ قبل از میلاد» این سنت در میان آنها رواج یافت که بالای سر باند پیچی شده ی مرده به اصطلاح « نقش مومیایی » را مستقر نمایند .

-تصویری از سر شخص ، که در آن سر شخص مرده با چشمانی بزرگ و نگاهی جدّی به دیدار کننده ی خود می نگریست -زندگی دوباره ی مومیایی شده ها :

-در زندگی ما انسانهای امروزی ، این تصور که می توان در این دنیا به مرده زندگی دوباره داد ، انحرافی و اشتباه است . اما در نظر انسانهای باستان این گونه نبود .

-برای آنها مومیایی محفظه و ظرفی گران قیمت و پر ارزش محسوب می شد که خدایان در وقتی معلوم زندگی نو در آن می ریختند .

پس از آن شخص مرده به طریقی اسرار آمیز آرامگاه خود را با حضور خود روح می بخشید و پر می کرد ، با روح های خود ارتباط و رفت و آمد برقرار می کرد و به وسیله ی آنها با جهان خارج و جهان خدایان تماس برقرار می کرد.

-به هر حال بر اساس عقاید مصریان ، پیش در آمد و شرط این کار این بود که مراسم جادویی و هدف دار انجام شود : « زندگی دادن دوباره به مومیایی » .

این مراسم نوعی استغاثه و سوگند دهی بود ، که کارشناسان تاریخ مصر باستان آن را با نام « مراسم مذهبی دهان گشایی » مشخص می کنند.

-این مراسم را کاهنان و روحانیون بلافاصله و درست قبل از خاکسپاری مومیایی اجرا می کردند و طیّ این مراسم با شور و اشتیاق ذکر خدایان خوانده و به درگاه آنها نیایش می شد .

-سوگواران در ستونی پر شکوه و جلال به « شهر مرگ » در کناره ی کویرراه می پیمودند.

-کاهنان و روحانیون ، سورتمه ای که گاومیشها آن را می کشیدند و روی آن تابوت در بسته با مومیایی داخل آن قرار داشت ، خویشاوندان شخص مرده ، زنان سوگوار و تعزیه خوان که با ناله و فریاد خاکستر بر سر خود می ریزند ، تخت روانی که بر دوش برده ها حمل می شود و « صندوق کانوپها » روی آن قرار داشت .

-همچنین خدمتکارانی که مبل و صندلی ، صندوق ، مجسمه های کوچک و مواد غذایی حمل می کنند همه در تصاویر روی دیوارهای آرامگاه های باستانی دیده می شوند.

-با نمایان شدن ساختمان آرامگاه ، ستون بدرقه کنندگان مومیایی از حرکت باز می ایستاد .

تابوت گشوده می شد و مومیایی را از درون تابوت بیرون می آوردند . کاهنی با ماسک « آنوبیس » مومیایی را به صورت عمودی ، رو در رو و چشم در چشم عزا داران نگاه می داشت .

-یک گاومیش قربانی می کردند و آوازهای نیاش و سوگواری طنین انداز بود.

-بر روی جسد مومیایی شده آب نطهیر می پاشیدند و عود و کُندُر دود می کردند و در این حالت مراسم به نقطه ی اوج خود می رسید .
-کاهنی در برابر مومیایی قرار می گرفت و با ابزاری ملاقه ای شکل و سایر ابزارهای مذهبی چشمها ، گوشها ، بینی و دهان « ماسک مرگ » مومیایی را لمس می کرد .

-خویشاوندان مومیایی با دستهایی که ملتمسانه و مصّرانه به آسمان بلند بود در برابر مومیایی زانو بر زمین می زدند .

این لحظه ای است که هدف و مقصود نهایی مومیایی کردن جسد بوده است : تبدیل و تحول و آغازی جدید.

-نیرویی اسرار آمیز در بدن مرده جریان پیدا می کند.

-از این لحظه به بعد او می تواند به رغم پوششی که دارد ، دوباره ببیند ، بشنود ، ببوید ، بچشد ، حس کند و محیط اطراف خود را با تمام حواس خود درک کند.

-آنگاه مومیایی را با جلال و شکوه تمام در آرامگاه « منزل جاودانی » خود قرار می دادند.

ifعقیده ی مصریان باستان ، مردگان در قبر خود مانند زندگان در خانه ی خود زندگی می کردند.

-برای اثبات این اعتقاد شواهد و قراین متعدد و چشمگیری وجود دارد .

-مثلاً آرامگاه دارای یک در خیالی بود که شبیه به در ورودی خانه های واقعی بود .

-در داخل آرامگاه نیز بسیاری از اتاقها مانند اتاقهای قابل سکونت برای انسانها تزئین شده بود .

در شهر « تبس Thebes » « پایتخت باستانی مذهبی و سیاسی مصر علیا در ساحل رود نیل و در ۷۲۰ کیلومتری جنوب قاهره « پایتخت کنونی مصر » آرامگاهی کشف شد که در آن برای شخص مرده نه تنها چندین اتاق ، بلکه یک حمام و یک آبریزگاه نیز در نظر گرفته شده بود .

-در بعضی آرامگاهها صندوق خانه ، گنجه ها و تاقچه ها ، سقف های منحنی و دیوارهای دارای نقاشیهای افسون کننده ، چنان محیط زنده و پرباری از زندگی ایجاد می کرد که این محیط زندگی کاملاً طبیعی احساس می شد .

مومیا چیست ؟

-مومیا ، ماده ای است قهوه ای یا سیاه رنگ که در نتیجه ی اکسید شدن هیدروکربن های نفتی « که از کربن و هیدروژن تشکیل شده اند » در شکافها و شکستگیهای طبقات زمین که در مجاورت ذخایر نفتی زیر زمینی وجود دارند پیدا می شود .

-مومیا در حقیقت یک نوع قیر طبیعی است که غالباً مخلوط با شن و خاک می باشد و بناباین نوعی آسفالت طبیعی است .

-مومیا در ۱۰۰ درجه حرارت ذوب می شود .

-چگالی آن در حدود ۲/۱ گرم بر سانتیمتر مکعب است .

-در ترکیب مومیا علاوه بر هیدروکربن ، اکسیژن و نیتروژن « ازت » و گاهی گوگرد هم وجود دارد .

-از حل کردن مومیا در روغن ماده ی نرم و خمیری شکلی به دست می آید که سابقاً بر روی پوست بدن در نقاط ضرب دیده می مالیدند.

-اسامی دیگر مومیا « مومیایی » ، قیر طبیعی ، زفت رومی ، قیر معدنی ، عرق الجبال ، زفت یا بس ، زفت البحر ، کفرالیهود ، فقر الیهود و آسفالت معدنی است.

در کوههای فارس ، بهبهان و لرستان از شکافهای سنگها بیرون می آید .

[iنوشیدن محلول آن در روغن ها و ضماد آن جهت شکستگی اعضاء و ضرب دیدگی مفاصل و پاره شدن زردپی و ماهیچه در طب قدیم تجویز می شد .

-در عصر صفویه مومیایی فارس ممتاز بود و تمام محصول آن که از کوهی نزدیک جهرم به دست می آمد متعلق به شاه بود . که یا آن را می فروخت و یا به رسم هدیه برای حکّام و بزرگان و پادشاهان دیگر می فرستاد.