نوشته‌ها

تاریخ

تاریخ:

در اینجا بر آنم تا تعریف کوتاهی از باستان شناسی داشته باشم ، اما قبل از آن به مفهومی از تاریخ می پردازم : تاریخ مجموعه ای است از حرکت ها و تجربیات متراکم بشری ، و حرکت ها و تجربیات بشری چیزی نیست جز سرگذشت روزمره ی انسان ها – انسانهایی که با رفتار ، افکار ، آرزوها و تخیلات خود به دنیایی که زیستگاه ماست شکل بخشیده اند و می بخشند . )
باستان شناسی به مفهوم مطالعه ی گذشته ی انسان ها ، مطالعه آداب ، رسوم ، افکار ، سنن و فرهنگ انسانهای گذشته از طریق بررسی آثار و اشیا ی منقول و غیر منقول بجا مانده از آنها است ، بدین معنا که باستان شناس با مطالعه بر روی آثار منقول همچون : سفالینه ها ، ابزار و آلات سنگی ، استخوانی ، گلی ، چوبی و … و آثار غیر منقول همچون: بناها ، آرامگاهها و … با گذشته ی بشر و چگونگی زندگی ، معیشت ، فرهنگ و اقتصاد مردمان آندوره آشنا می شود و به شکل گیری تاریخ کمک می کند و به آن اعتبار می بخشد.
باستان شناسان چه کسانی هستند؟
اینان مردمی بسیار دانا و آگاه هستند ، مردمی هستند اهل کار و عمل ، دست هایی خشن و کارآزموده و روحی بیدار دارند ، و از کار کردن و حوصله به خرج دادن هرگز خسته نمی شوند . با چهره ای گشاده ، رنج گرما و رطوبت و گزند حشرات را تحمل می کنند و از هزاران سختی و ناملایمات سفر روی بر نمی تابند و از زندگی ناخوشآیند و ناهموار چادر نشینی پروا ندارند . مومیایی و استخوان های مردگان ، جمجمه های قربانیان جنگ ها ، تابوت ها و گورها و مقبره ها هرگز دل این مردان را به هراس نمی افکند و اشباح و ارواح نیز آنها را مرعوب نمی کند ، زیرا حرفه ی آنان این است که مردگان را چنان زنده کنند که ما به احوال و افکار آنها در عصر خودشان ، پیش از آنکه فرهنگ و تمدن شان در تاریکی اسرار پیچیده شود و یاد آنها از خاطره ها برود ، معرفت حاصل کنیم .
اما این مردمان کسانی نیستند که به دنبال بخت و اقبال ، آواره کوهها و دشت ها شده باشند. درست است که گاه و بیگاه گنجینه هایی به دست می آورند که شایسته شاهان و سزاوار سروران است ، اما اینان هرگز سر آن ندارند که کیسه های خود را مالامال کنند . این مردمان به دنبال چیزی و در جستجوی مقصودی هستند که بسی گرانبهاتر و ارجمندتر از مال دنیاست . این هدف و مقصود آن است که در کالبد بی جان و مدفون تمدن های گذشته بار دیگر جان تازه بدمند و بخصوص معمای زندگی اشخاصی را که نام آنها ضمن قصه ها و افسانه ها یا روایات به دست ما رسیده است حل کنند ، مردمانی از همه قبیل چون شاهان ، روحانیون ، سربازان، هنرمندان و کارگران ساده ای که قدرت آفریننده ی آنها حتا امروزه ما را به اعجاب می افکند.
باستان شناس از تکه سفالی که بدست می آید و یا از فلان دیوار فروریخته و نیز تمام اطلاعات کهنه و رنگ و رو رفته به آگاهی هایی از بشر گذشته و اعصار تاریخی که مردمان به آن تعلق داشته اند دست می یابد.

تاریخ ایران باستان

تاریخ ایران باستان:

ایران قدمت تاریخی بالائی داره ولی اون چیزی که به عنوان حکومت در ایران تاسیس شد و می شه گفت دوران با شکوه ِ تمدن ِ ما از انجا شکل گرفت دوران کیانیان بود که تقریبا از چهار هزار سال پیش شروع شد و بعد از آن پیشدادیان به ایران حکومت کردند.
بعد از پیشدادیان مهمترین تمدنی که در ایران به وجود آمد مادها بودند که تمدن بسیار پیشرفته و بزرگی بود و بعد از آن تمدن باشکوه هخامنشیان که به مملکت ما و خیلی از ممالک دیگر حکومت کردن و اوج شکوفائی تمدن ایران زمین در همین دوران هست. بعد از هخامنشیان اشکانیان به ایران حکومت کردن که دوران پر از جنگ و خون ریزی بود و بعد از اشکانیان ساسانیان آمدند که وضعیت مملکت و رونق اقتصادی بسیار بهتر از دوران قبل شد. و بعد از ساسانیان سامانیان بر ایران حاکم بودند و بعد از انها سلجوقیان که البته در اینجا حکومتهای مهم که سهم مهمی در آبادانی و گسترش مرزهای این کشور داشته اند را نام بردیم و بین این حکومتهای بزرک حکومتهای کوچک که تاریخی برای ما به جا نگذاشته بودند یا مهم نبودن بیز وجود داشته است. که البته نباید خودمان را گول بزنیم و باید بدانیم در بین پادشاهانی که به ایران حکومت کردند ، بودند کسانی که شهرهای این مملکت را برای یک زن بخشیدند و خیانتهای زیادی به این ملت کردند ولی ما به حکومت و مسائل آن کار نداریم.
در کلیه این زمانها اشیاء عتیقه از طلا وجود دارد بغیر از زمان کیانیان و پیشدادیان که هنوز طلا شناخته نشده بود و زمان اشکانیان که به خاطر جنگها و کشور گشائی های فراوان خزانه های مملکت خالی بود و طلای ساخته شده در این دوران بسیار کم است. و باید بدانید که هنوز سکه ضرب طلای این دوران یافت نشده است.
البته باید این مسئله را یاد آوری کنم که در ایران طلا به آن صورت زیاد نبود. مقدار زیادی در دوران هخامنشیان از کشورهای دیگر مانند روم و یونان و دیگر کشورها به غنیمت گرفته شد و به ایران آورده شد که مقداری از آنها ساخت زیبائی داشتند که به همان شکل ماندند که در بعضی از حفاریها می بینیم که اجناس رومی یا یونانی یا چینی و یا مصری و غیره از زیر خاک بیرون می آید و مقداری را در همان زمان ذوب کردند و هنرمندان ایرانی مجسمه و اشیاء گرانبهائی از آنها ساختند. و مقداری از هند اکتشاف کردند که ایرانیان استخراج و بعد از آن زیباترین اجناس عتیقهِ امروزی در زمانهای قدیم ساخته شد.بیشترین غنیمت در زمان هخامنشیان و ساسانیان گرفته شد که در دوران ساسانیان در ایران رونق اقتصادی فراوان داشتیم و دوران آسایش مردم ایران بود.
پس در ایران معدنی برای استخراج طلا شناخته نشده بود یا بسیار کم بود و کارهای ایرانی اکثرا با ذوب کارهای دیگر حکومتهای دنیا ساخته می شد.
شاید بعضیها این سئول برایشان پیش بیاید که در زمان تمدن شهر سوخته (جیرفت) که طلا شناخته شده بود پس چرا تمامی کارهای آنجا از سنگ است؟ باید بگویم که جاهائی که طلای فراوان دارد یا معدنی وجود داشته که مردم آن زمان یاد گرفتند طلا را استخراج کنند و اشیائی از طلا بسازند یا مردمی جنگجو بودند که در جنگها غنائم بسیار میگرفتند ولی مردم جیرفت یا بقیه نقاط بیابان نه معدن طلا داشتند نه مردمی جنگ طلب بودند و نه کسی به آنها برای گرفتن بیابان بی آب و علف حمله میکرد. برای همین بود که گفتم بعضی جاهای ایران پر بار هست و بعضی کم بار.