ویژگی سفالهای هخامنشى
ویژگی سفالهای هخامنشى:
سفالینههاى هخامنشى بعضى برحسب اتفاق و تصادف و برخى طى کاوشهاى علمى در قلمرو این سلسله از میدانها و مکانهاى معروف مشخصى مثل تختجمشید، شوش، همدان، یا سرزمینهاى هخامنشى که امروزه خارج از مرزهاى سیاسى فعلى است، یافت شدهاند. سفالها داراى نقوش و خطوط خلاصهٔ رنگین بوده یا بهصورت تجسم حیوان و انسان در ترکیب ظرف در آمدهاند. سفال را با خمیره زرد، قرمز، قهوهاى سوخته، خاکستری، سیاه و در اندامى ساده یا اندکى متکلف مىساختهاند و در ترکیب آنها اغلب شن و ماسه وجود دارد.
بخشى از ظروف سفالین این دوره با خمیرهاى از کائولن یا خمیر شیشه ساخته شده و داراى اشکال زیبایى بهصورت تُنگهاى دهانه باریک، قمقمه، عطردان یا بخوردان هستند. ابداع ظروف ته مخروطی، ویژه تختجمشید بود. لعاب قرمز رنگ (صورتى یا آجری)، لعاب متداول دوره هخامنشى است. پس از آن لعابى ساختهاند که از مس و کبالت نتیجه شده و رنگ ظروف را به سبز کمرنگ متمایل به آبى و کبود تغییر داده است.
در کاوشهاى تختجمشید تعدادى سفالینه بهصورت گلابدان قرمز رنگ، قمقمه سفالین با رنگآمیزى سفید و زرد کمرنگ، قمقمه سفالین بهشکل حیوان و نیز سفالینهٔ کوچک دهانه گشادى بهصورت لیوان کشف شده است. سفالینههاى لعابدار و بدون لعاب و نیز ظروف سنگى فراوان نیز در این میدان تاریخى و اطراف آن یافت شده که برخى از آنها در موزه ایران باستان موجود هستند.
آجرهاى مزین و آغشته به لعاب رنگین در این دوره از شاهکارهاى لعابکارى محسوب مىشوند. در این شیوه سطوح سفال و کاشى را با کندهکارى و منبت بهصورت نقوش هندسی، گیاهى و انسانى متقاطع در مىآوردند و در فواصل کندهکارىها و شیارها اندود لعاب را به آن مىافزودند. بیشتر آجرهاى رنگین نقشدار لعابى در شوش و تختجمشید که شاهکار هنر کاشىکارى هفت رنگ است با همین روش تولید شدهاند.
کاشىهاى رنگین و لعابدار شوش مربوط به کاخ هدش است که اغلب تصاویر فردى و جمعى اشخاص و حیوانات و هیولاها و نقش گل و بوتههاى شبیه به تختجمشید در آن بهچشم مىخورده است. در سنگفرش حیاط غربى تعدادى کاشى که مشتمل بر قسمتى از نقوش یک شیر بالدار و شاخدار است پیدا شده و قطعات زیادى مشابه آن در تالار غربى بهدست آمده است. تکههایى از نقوش گاو بالدار و بخشهایى از یک بدنهٔ کاشىکارى مشتمل بر یک ردیف سربازان جاویدان در همان منطقه یافت شده است. قطعات متعدد دیگرى از بدنههاى کاشىکارى شامل نقوش سربازان جاویدان نزدیک دروازه شرقى منطقه کاخها بهدست آمده و صفوف دیگرى از سربازان زیر شالودۀ دروازه متعلق به کاخ اردشیر دوم کشف شده که مربوط به دوره سلطنت داریوش اول است. در برخى موارد نقوش هندسى و گل و بوته زینتبخش بالاى بدنههاى کاشىکارى بوده است.
سفالگرى دورۀ هخامنشى چندان هماهنگ با سایر رشتههاى هنرى مانند سنگتراشی، معمارى … . پیشرفت نکرده و حتى دچار رکود و انحطاط نیز شده است. آجرهایى که در بناهاى دوران هخامنشى بهکار رفته یا لعابدار است یا بدون لعاب. آجرهاى بدون لعاب بیشتر در شوش بهکار رفته و در ابتدا روى حیواناتى چون گاومیش بالدار، شیر شاخدار و بالدار، یا حیوانات افسانهاى و اسطورهاى دیگر نقش شده بود. این آجرها را با گلرس قالب نزدهاند، بلکه گل را با ماسه مخلوط کرده در قالبها قرار داده و پس از خشک شدن به کوره بردهاند. آجرهاى لعابدار را پس از حرارت مختصرى که در کوره به آن مىدادند، با لعاب آبىرنگ روى آن نقش کرده و مجدداً به کوره مىبردند. پس از حرارت دادن از کوره بیرون آورده و پس از رنگ زدن بخشهاى رنگ نخورده دوباره به کوره مىبردند. این قطعهها به رنگ آبی، سفید، زرد یا سبز بود و نقوش آنها مجموعهاى از نقشهاى نباتات، حیوانات، حیوانات اسطورهاى یا سربازان و گارد شاهنشاه بود. نقوش روى آجر بیشتر در شوش بهکار رفته است.
در تختجمشید هیچیک از رنگهاى اصلى آجرهاى لعابدار محفوظ نمانده است. علت کمبود ظروف سفالى در دوران هخامنشى در عدم شناسایى و کشف آن در ساختمانها و مکانهاى زیست مردم عادی، روستائیان، سربازان و خدمتکاران این بوده است که ابزار و لوازم زندگى مجلل مانند جامهاى برنز، نقره و طلا در دسترس نداشتند و از نظر معیشت و زندگى اقتصادى با طبقه حاکم و دربار فاصله داشتند. هنر دوران هخامنشی، هنرى شاهانه بود. علاقه به ظروف طلا و نقره و سنگهاى حجارى شده و لاجورد و سایر مواد و مصالح قیمتى باعث شده بود که توجه به سفال و ظروف سفالین کم شود. بنابراین دوره هخامنشى دوره ترقى و تکامل ظروف گرانبهاى زرین و سیمین و جواهرات و نیز تکوین آثار معمارى باشکوهى است که در تختجمشید، شوش، همدان، پاسارگاد و مناطق خارج از مرزهاى سیاسى فعلى باقى مانده است. ظروف و اشیاى سفالى براى مردم عادى تولید مىشده که متأسفانه از نظر ظرافت و زیبایى و کاربرد قابل مقایسه با سفالینههاى ماقبل هخامنشى نیست. سفالینههاى بهدست آمده از قلمرو شاهنشاهى عبارت از قمقمههاى سفالى با لعاب خیلى کمرنگ شیرى و سفید، و کوزههاى دستهدار یا بىدسته خاکسترى و غالباً ساده و بدون نقش هستند.