نوشته‌ها

پا را به اندازه ی گلیم خود دراز کن

پا را به اندازه ی گلیم خود دراز کن:

۲۰۰px-Shah_abbas_I

روزی شاه عباس از راهی می گذشت . درویشی را دید که روی گلیم خود خوابیده . چنان خود را جمع کرده که به اندازه ی گلیم خود در آمده است . شاه دستور داد یک مشت سکه به درویش دادند . درویش شرح ماجرار را برای دوستان خود گفت .
در میان آن جمع درویشی بود ، به فکر افتاد که او هم از انعام شاه نصیبی ببرد . به این امید سر راه شاه پوست تخت خود را پهن کرد و به انتظار بازگشت شاه نشست . وقتی اسب شاه از دور پیدا شد ، روی پوست خوابید و برای نظر شاه را جلب کند هر یک از دست و پاهای خود را به طرفی دراز کرد . به طوری که نصف بدنش بر روی زمین بود . در این حال شاه به او رسید و او را دید و فرمان داد تا آن قسمت از دست و پای درویش را که از گلیم بیرون مانده بود ، قطع کنند .
یکی از همراهان شاه از او سوال کرد : که شما هنگتم رفتن درویشی را در این مکان خوابیده دیدید و به او انعام دادید ، اما در بازگشت درویش دیگری را که خوابیده دیدید تنبیه کردید . چه سری در این کار است ؟؟
شاه فرمود : درویش اولی پای خود را به اندازه ی گلیم خود دراز کرده بود ، اما درویش دومی پایش را از گلیمش بیشتر دراز کرده بود