نماد گاو در گذشته
نماد گاو در گذشته:
مصر: گاو ماده دو سر مظهر مصر علیا و سفلاست و پاهای گاو ماده آسمانی، نوت (nut) بانوی آسمان و چهاربخش زمین است و ستارگان فلک زیر بدن او قرار دارند.
در مراسم سالانه ممفیس با شرکت فرعون و یک گاو نر مقدس زنده به معنای تجدید نیروی حیاتی به شمار میرفت . آمون (Amun) خدای بلندمرتبه مصریها بود که در عصر سلطنت قدیم مورد پرستش واقع میشد و در نقشهای مربوط به آن گاو نری با آلتی در حالت نعوظ دیده میشود.
ران گاو نر، نقش باروری و قدرت و قطب شمال را دارد(توجه شود که شیر در نقش نبرد شیر و گاو در تخت جمشید به کفل و ران گاو حمله برده است.)
هندو: گاو مظهر باروری و حیوانی مقدس است و ماده گاو برآورنده آرزوهاست.
سومری و سامی: نماد گاو نر در همه ادیان سومری و سامی مشترک است.
گاو – مرد معمولا نگهبانی است که از مرکز یا گنج یا دروازهای حفاظت میکند و دافع شر است. کشتن گاو نر در سال نو مظهر مرگ زمستان و تولد نیروی حیاتی است. سر گاو نر مهمترین بخش گاو که نیروی حیاتی در آن است به مفهوم قربانی و مرگ است. گاو نر آسمانی، کرتهای آسمان را شخممیزند. باروری گلهها و حاصلخیزی زمین با گاو نمادین شده است و گاوهای بالدار نگهبان ارواحند. بسیاری از ایزدان و خدایان آنها با گاو نر مربوط بودهاند.
عبری:، گاو نر، مظهر قدرت یهوه است.
مسیحی: منسوب به مقدسین دین عیسوی است.
میترایی : قربانی گاو، نقطه تمرکز مراسم دینی در آیین میتراست. مظهر پیروزی بر طبیعت حیوانی انسان و حیات به واسطه مرگ است. گاو نر و شیر با هم نماد مرگ هستند. در داستان مهرپرستی داریم که گاو از دست مهر فرار میکند. مهر به دنبال گاو میدود و گاو را به چنگ میآورد و سر او را میبرد تا برکت حاصل شود.
بودایی : گاو نر یعنی نفس مطمئنه.
ایرانی: در اسطورههای ایرانی ما به اولین مرد، کیومرث و اولین گاو برمیخوریم.برخی واژه کیومرث را همان گاوـمرد میدانند و برخی هم عقیده دارند که کیومرث به معنای زندهی میراست.
در نوشتههای باستانی ایرانی داریم که اهریمن، گاو را میکشد و نطفه گاو در ماه نگهداری میشود و بعدها حیوانات از آن به وجود میآیند.از کشته شدن گاو هم ۵۵ نوع غله و ۱۲ نوع گیاه دارویی به وجود میآید. گاو به ماه مربوط است. حتی شاخ گاو شبیه هلال ماه تعبیر شده است . نیروی تولیدمثل گاو تداعی گرما و ابرهای بارانزا برای باروری است.
در آسیای غربی، گاو را قربانی میکردند، تا مزارع و آدمها،انرژی و قدرت گاو را به دست بیاورند. برای هند و ایرانیها، گاو مقدس بوده و گوشت گاو را نمی خورند و دین زرتشتی هم مخالف خوردن گوشت گاو بود. ولی با اینحال کشتن گاو به معنی عمل آفرینش تعبیر شده است.
باستانشناسان از کاوشهایی که در شهر سوخته انجام شده است به این نتیجه رسیدهاند که آنها گاو را میپرستیدهاند. عیلامیها هم در معبد چغازنبیل مجسمه گاو را نگهداری و پرستش میکردهاند.
گاو در تختجشمید:
نقش گاو در سر ستونهای تختجمشید و هم در درگاه کاخ ملل به کار رفته است. در نقش شیر گاوشکن هم نقش گاو دیده میشود.
نبرد شیر و گاو:
گاو در هنر هخامنشی پاینده و نگهدارنده به شمار میرفته و به همین دلیل در سر ستونها و در درگاهها به کار رفته است . اما از طرفی گاو به ماه هم مربوط می شد و به حاصلخیزی و باروری هم ربط دارد
گاو نماد ماه و شیر نماد خورشید است. شاید فائق آمدن شیر بر گاو، فائق آمدن خورشید بر ماه و روز بر شب و روشنایی بر تاریکی است. اما بهترین تعبیری که از نقش شیر گاو شکن وجود دارد به شرح زیر است:
گاو و شیر (ثور و اسد) هر دو از صورتهای فلکی هستند. در نزدیکیهای اعتدال ربیعی، (نوروز) برج اسد بر برج ثور تفوق مییابد و بهار میشود و حاصلخیزی و تجدید حیات آغاز میشود.