تاریخ خطوط
خط نبطی از خط مسند آمده که خط حمیریان بوده که در یمن زندگی میکردند و یمنی ها خط خود را از آرامی ها گرفتند که از خطوط متداول ایران در دوره هخامنشی و اشکانی بود . نام خطی که از حیره به حجاز رفت مشخص نیست و مردم حیره زمان آل منذر خط خود را جزم میگفتند که جدا و قطع بود و خط مسند از خط حمیری گرفته شده بود .
پس خط عربی در سرزمین ایران سرچشمه گرفته و در حجاز رایج شده است .
در ارتباط با سابقه خطوط باید به خط هیروگلیف مصری رجوع کرد . فینیقی ها تیره ایی از نژاد سامی بودند و با مصریان ارتباط تجاری داشتند آنان حروف را از مصریان آموختند و خطوط تصویری آنها را ساده تر کردند و در مکتوبات تجاری خود بکار بردند این خط منشا خطوط اروپا گردید .
از خطوط فینیقی خط آرامی با ۲۲ حرف ساخته شد که حتی بر مهرها و سکه های هخامنشی هم حک گردید .
بنا به اعتقاد برخی خط عربی شعبه ایی از خط فینیقی است از خط فینیقی که ریشه در خط هیروگلیف دارد ۴ خط دیگر ایجاد شد مانند :
۱- خط یونانی قدیم که ریشه خطوط اروپا و خط قبطی است .
۲- خط عبری قدیم که مورد استفاده یهودیان است .
۳- خط مسند که منشا خط حبشی بود و بصورت چهار گانه خط : ( صفوی – ثمودی – لحیانی – سبایی – حمیری ) است .
۴- خط آرامی که ریشه در ۶ خط دارد شامل : ( فارسی باستان – هندی – عبری – تدمری – سریانی – نبطی ) است .
خط عبری بعدها به دوبخش یعنی کوفی و نسخ تقسیم شد که خط کوفی آن از خط سریانی گرفته و بنام خط سطرنجیلی معروف است و دیگر خط نسخ حجازی یا ناقص است که از نبطی گرفته شد .
دیگر منبع بررسی ریشه خط مشهور به عربی روایاتی است که در ارائه منشا خط عربی منقول است .
طبق روایات اصل این خط به شهر انبار باز میگردد .
در خبر اول انتقال این خط از انبار به حیره واز آنجا به مهاجرین رسید و در خبر بعدی خط عربی را از انبار دانسته اند که به اهل کوفه رسیده است .
خط عربی اولیه قبل از اسلام توسط ( حرب ابن امیه بن شمس ) وارد مکه شد و حرب در اثنای سفر خود خط را از چند نفر آموخت . بشر بن عبدالملک برادر اکیدر صاحب دومه الجندل و بشر از مردم کنده بود و با حرب ابن امیه وارد مکه شد و دختر او صهبا را بزنی گرفت و خط را به جمعی از اهل مکه تعلیم داد .
در مورد ورود خط به عربستان روایت است که عبدالرحمن بن زیاد بن انعم از پدر ش نقل میکند که از ابن عباس سئوال کردم : شما قریشی ها قبل از بعثت خط را از که آموختید ؟
گفت از : حرب بن امیه .
پرسیدم : او از که آموخت ؟ . گفت : از عبداله بن جدعان .
گفتم : او از که آموخت ؟ . گفت : از اهل انبار .
گفتم : آنان از که آموختند ؟ . گفت : از اهل حیره .
گفتم : اهل حیره چطور ؟ . گفت : از یمنی ها که بر قبیله کنده وارد شده بود .
گفتم : آنان چطور ؟ گفت : از خلفجان کاتب وحی حضرت هود .
حروف الفبای قدیمی ترین خط عربی با نوشته های نبطی شباهت دارد که شکسته نویسی بود و از خط نبطی اشتقاق یافته است .
خط مشهوربه عربی ریشه در خط آرامی دارد و طرز تکوین آن با خطوط پالمیر یا استرنجلو شباهت دارد .
خطوط اسلامی
خطوط اسلامی شامل :
کوفی – ثلث – نسخ – توقیع – رقاع – محقق – ریحان – تعلیق – دیوانی – رقعه – نستعلیق – شکسته نستعلیق است . خطوط فرعی و تفننی هم جزو خطها هستند .
پیدایش خط اسلامی :
منشا آن آغاز مشخصی ندارد و تکامل خط در ابتدا تدریجی بود و تشخیص و ریشه یابی آن بر اساس بررسی جزئیات در اشکال و صور حروف هر خط امکان دارد .
انواع و اقسام خطوط اسلامی ریشه در دو خط کوفی و نسخ ناقص دارد . تکامل خطوط در طی ۶ دوره متفاوت صورت پذیرفت که شامل :
۱- تطور ابتدایی : خط در این دوره کوفی ساده است که در ابتدا بدون نقطه و اعراب بود و ضوابط نداشت و خواندن آن مشکل بود و بیشتر قرآنهای سده اول اسلامی با این خط نوشته میشد که تمام سطح بود و دور نداشت .
بعدها به دلیل انتشار دین اسلام در تمام بلاد تازه مسلمان و به جهت ممانعت از تحریف قرآن یکی از شاگردان ایرانی الاصل امام علی ( ع ) بنام ابوالاسود دوئلی در سال ۶۹ ه.ق نقطه را ابداع کرد و مشکل خواندن قرآن را تاحدودی رفع نمود . بعدها در نقطه گذاری حروف در اواخر بنی امیه در زمان عبدالملک توسط نصر بن عاصم و یحیی ابن یعمر اهوازی صورت گرفت و از نقاط قرمز رنگ در بالای حروف وظیفه اعراب گذاری صورت پذیرفت تا اینکه در نهایت حرکات و ضوابط نزدیک بشکل امروزی بدست خلیل بن احمد فراهیدی در سال ۱۷۰ ه.ق وضع شد .
۲- تطور عظیم : خاندان بنی عباس و بنی امیه در رواج خط کوفی بسیار کوشیدند به نحوی که دوره عظیم خط در زمان خلافت آنان صورت گرفت که دو دوره داشت یکی قبل از مامون که دوره تحول و اختراع اقلام بود و دیگری در دوره خلافت مامون بود که با دسته بندی اقلام و انتخاب اقلام همراه بود . این اقلام شامل :
قلم جلیل : سجلات – دیباج – طومار کبیر – ثلثین صغیر ثقیل – زنبور – موامرات حرم عهود – قصص – اجوبه – نصف ثقیل – ثلث کبیر .
۳- تطور سوم : این دوره مصادف با زمان ابوعلی محمد ابن مقله بیضاوی شیرازی وزیرایرانی دربار عباسی در سال ۳۲۸ ه.ق و برادرش بود . کار ابن مقله پایان دادن به بی سروسامانی اقلام و پیش گیری از هرج ومرج در خط و انتخاب ۱۴ نوع خط و اصلاح خطوط و ایجاد قاعده و سطح ودور است . او ابعاد حروف را هندسی نمود و ۱۲ قاعده در خوشنویسی ایجاد کرد شامل :
( ترکیب – کرسی – نسبت – ضعف – قوت – سطح – دور – صعود مجازی – نزول مجازی – اصول – صفا – شان ) .
ابن مقله از خطوط کوفی ۶ خط متفاوت ایجاد کرد که بنام اقلام سته معروف است که طبقه بندی آن مانند خطوط ۷ گانه قبل از رواج دین اسلام در ایران میباشد .
۴ – تطور چهارم : بدست ابوالحسن علی بن هلال مشهور به ابن بواب ( ۴۱۳ ) در عهد القادر باله عباسی و بهالدوله دیلمی بود . ابن بواب شاگرد دختر ابن مقله بود و کارش تکمیل عده اقلام انتخابی ابن مقله براساس قواعد هندسی أن است که در نهایت قلم ریحان پدید أمد .
۵ – تطور پنجم : دوره تعدیل خطوط و تثبیت اقلام سته ابن بواب توسط یاقوت مستعصمی در سال ۶۹۸ ه.ق است . وی اقلام سته را تثبیت و تکمیل کرد . از شاگردان یاقوت :
یوسف مشهدی – احمد سهروردی – نصراله طبیب – ارغون کاملی – سید حیدر گنده نویس – مبارکشاه بن قطب تبریزی .
۶ -تطور ششم : این دوره زمان پیدایش ۳ خط جدید است که در فاصله سه قرن در ایران ابداع شد و از قرن ۶و۷ ه.ق شروع و در قرون ۸و۹ پخته و در قرون ۱۰ و ۱۱ ه.ق کامل گردید . این سه خط شامل : تعلیق – نستعلیق – شکسته نستعلیق است .
از کاتبان أن : خواجه تاج سلمانی اصفهانی – خواجه اختیار منشی گنابادی – میرعلی تبریزی – جعفر بایسنقری – سلطانعلی مشهدی – میرعلی هروی – مالک دیلمی – میرحسین تبریزی – باباشاه اصفهانی – میرعماد حسنی سیفی قزوینی .
شناسایی انواع خطوط اسلامی :
۱- خط کوفی : در قرن اول اسلامی بصورت ساده بود که به رسم الخط مکی ومدنی و کوفی نوشته میشد . در اواخر بنی امیه و اول بنی عباس از عربستان خارج شد و در طول ۳ قرن به انواع مختلف در آمد . در زمان عباسیان ( ۱۳۲-۶۵۶ ) خط کوفی به رتبه بالا رسید و ۵۰ نوع از آن بوجود آمد . معروفترین آن ( کوفی محرر – مشجر – مربع – مدور – متداخل ) است این خط تا قرن ۷ و۸ ه.ق معمول بود و بیشتر در کتیبه ها و سر سوره های قرآن و عناوین کتب بکار میرفت و در قرن ۱۱ ه.ق بکلی فراموش شد . خط کوفی به دو دسته مشرقی و مغربی تقسیم شده است .
کوفی مغربی مانند : قیروانی ( اندلسی – قرطبی – فاسی ) – تونسی – جزایری – سودانی است .
کوفی مغربی ریشه در خطوط کوفی قدیم دارد و کهن ترین خط مغرب زمین است که به سال ۳۰۰ ه.ق میرسد و بخط قیروانی معروف است . بعد از انتقال پایتخت از قیروان به اندلس بنام خط اندلسی یا قرطبی مرسوم ومعروف شد .
خط تونسی را چاشنی خط نسخ میدانستند و مشابه خط مشرقی است .
خط کوفی مشرقی با سه شیوه متفاوت بکار رفت یکی با شیوه اصیل عربی بود که شامل خط مکی و مدنی است – خط کوفی – بصری – شامی – مصری
شیوه دوم شیوه ایرانی است و شیوه سوم مختلط میباشد .
خط کوفی مشرقی در مصحف نویسی – کتیبه مساجد – کاشی کاری – ظروف فلزی – سنگی بکار میرفت .
انواع خط کوفی :
۱- کوفی ساده ( محرر ) : در قرآن ودر کتیبه های قرن ۱ ه.ق بکار رفت و کتیبه مسجد ابن طولون در قاهره به این خط است . از شیوه کوفی ساده ایرانی اکثر قرآنهایی که در ایران نوشته شده است را میتوان نام برد .
۲- کوفی تزئینی : در این نوع بر خلاف ساده که با اصول معینی نوشته میشد فقط حروف الفبا رعایت میشود و اکثر سخت و پیچیده است و در آن تصرف و ابداع شده و برای ایجاد نظم و ترتیب و ایجاد قرینه سازی زمینه متن را با نقاشی و شاخه و برگ و تزئین هندسی پر میکنند که حروف در آن پنهان شود . انواع آن شامل :
مشجر – مورق – مزهر – مظفر – معشق – موشح است . منشعب و ریحانی نوع دیگر خط کوفی تزئینی است .
۳ – کوفی بنایی ( معقلی ) : منحصر به بنا با زمینه مربع – مستطیل – متداخل است که با طرح هندسی از تیموری و صفوی بکار رفت و به صورت آسان – متوسط – مشکل میباشد .
۲-خط ثلث :از خطوط ابداعی ابن مقله است که ریشه در خط کوفی دارد و بنام ام خطوط معروف است . خاندان بنی عباس در زمان مامون در رواج آن بسیار کوشیدند و ایرانیان اهل فن بودند . جزو خطوط محکم ومستدیر است و برای نوشتن کتیبه ها – سرلوح – عناوین بکار میرفت . وجه تسمیه آن مختلف است برخی گویند چون در ابتدا به ورقی به قطع ثلث کتابت شد به این نام معروفیت یافت و برخی گویند چون سطح و دور آن شش دانگ است یعنی یک سوم آن را ثلث گویند . این خط به خط نسخ شبیه است با این تفاوت که در ثلث حروف تشعیر دارد یعنی انجامه های آن در حروف تند وتیز است و هم دور و خمیدگی حروف آن بیشتر از خط نسخ است .
۳- خط نسخ : در کتیبه های قبل از اسلام نوعی ازنسخ رواج داشت . در آغاز اسلام تا نیمه های قرن ۱ برای کتابت نامه ها بکار میرفت و همزمان با کوفی تا قرن ۳و۴ بصورت ناقص رواج داشت . خط نسخ ناقص بنام نسخ حجازی معروف بود و دوران ترقی آن از اواخر قرن ۳و۴ است خطی یکنواخت کامل معتدل منظم و روشن است . این خط ۲ قسمت دور و ۴ قسمت سطح است اختراع آن را به ابن مقله در قرن ۴ ه.ق نسبت میدهند . انواع خط نسخ بنامهای زیر معروفیت دارد :
نسخ ترکستانی – ترکی – تعلیق – شرقی – نیریزی .
نسخ در قرن ۱۲ ه.ق توسط احمد نیریزی از ثلث به نسخ کاملا تمایز یافت و بنام نسخ ایرانی معروفیت یافت .
۴- خط توقیع : ریشه در خط ثلث دارد و با دو شیوه متداخل در ممالک عربی رواج یافت که شامل خط اجازه و دیگری از قطعات خط استادان ایجاد شد این خط را با این نام خوانند زیرا خلفا و وزرا بر پشت کتب ونامه با این خط مینوشتند . توقیع در لغت به معنای دستخط و امضا است و در عرف خطاطان خطی است که ریشه در خط ثلث خفیف دارد که دور وسطح آن همسان وبرابر است . شیوه مشهور وکهن آن همان توقیع مطلق است که در کتابت به اندازه ثلث است . این شیوه را برادر ابراهیم سنجری بنام یوسف اختراع کرد و فضل بن هارون ذوالریاستین پسندید و دستور داد تا مکاتبات دیوانی را با آن کتابت کنند و به آن ریاسی میگفتند . شیوه آن با ثلث هماهنگ است اما دگرگونی هایی با ثلث دارد یعنی قلم توقیع مدورتر است اما قط قلم ثلث تحریف دارد . در توقیع حروف گردتر و گودتر از حروف ثلث است . شیوه ایی از این خط در سده ۹ در کتابت مجوزهای فرهنگی و اجازه نامه های معمول در نظام خوشنویسی رواج یافت که بنام خط اجازه معروف بود . خط اجازه هیاتی نازک و ظریف دارد و حروف در آن دور بیشتری دارد تا در توقیع مطلق .
۵- خط محقق: از باب حقق – تحقیق می آید بمعنی استوار ومحکم است . خطی شکوهمند وزین و درشت است با فواصل منظم و معین و بدون تداخل است . خطی است که حروف آن در هیات مفرد و مرکب کامل صحیح و تمام باشد . یک چهارم آن دور و بقیه سطح است در عهد بنی عباس در عراق وراقان با آن مینوشتند که به آن عراقی یا وراقی می گفتند . خط رقاع نقطه مقابل خط دیوانی است محقق از ثلث آمده یعنی یک نقطه بر ثلث افزوده و سطح آن را بیشتر کرده است این خط بیشتر شبیه کوفی ساده است در خط محقق هیچ حرفی با حروف دیگر اشتباه نمیشود چون حروف به صورت ثابت است
۶- خط رقاع : خطی مانند ثلث و توقیع است . قلمی است که رقعه هایی بر برگهای کوچک در مکاتبات لطیف و داستان ها و حکایات مینوشتند . این قلم در دور مایل تر و زبانه قلم در تراش کوتاهتر از توقیع است . حروف رقاع ریزتر و لطیف تر است آیات قرآن و کتب و تاریخ و نام کاتب را با خط رقاع مینوشتند پس از رواج خط اجازه در ترکیه این خط متروک شد . در لغت بمعنای رقعه است بمعنی پاره ها و گونه ایی خط است که با آن مکاتبات دیوانی و قصه هارا بر روی رقعه کتابت میکردند و حروف و صور آن به ثلث و توقیع شباهت دارد به نسبت با توقیع , رقاع دور بیشتری دارد .
۷- خط ریحان : پس از محقق آمده و از آن جدا شد . ریحان بمعنی ناز بو و گیاه خوشبو است . بسیار ظریف و لطیف است و شکل کوچک محقق است . نوشتن حروف ریحان مانند محقق است جز اینکه در ریحان نازک است و محقق و ریحان هر دو شبیه ثلث اند . ( الف ) در محقق راست و کلفت و در ریحان راست و باریک است . در قرن ۱۰ و ۱۱ ه.ق خطوط محقق و ریحان در نوشتن مصحف و دیوان بکار میرفت . این خط منسوب به ریحانی متوفای ۲۱۹ ه.ق یا ابن مقله است . یک قسمت و نیم دور دارد و ۴ قسمت و نیم سطح است .
۸- خط تعلیق : از توقیع و رقاع و نسخ ایرانی است . نوعی خط تحریری است که با دخالت خط پهلوی و اوستایی وضع شد از قرن ۵و۶ ه.ق شروع و در قرن ۷ ه.ق بصورت تعلیق در آمد و در قرن ۸ ه.ق رواج یافت . در قرن ۷و۸ ه.ق بدلیل تند نویسی در کتابت درباری و دیوان بکار رفت و بصورت شکسته در آمد . خط دیوانی نوعی از خط تعلیق است که برای کتابت انعامات ملکی و امور نوشتاری دیوانی جلی در اواخر قرن ۱۰ ه.ق ایجاد شد و در کتابت بزرگ و مهم و رسمی مورد استفاده بود و بعدها که در ترکیه خط لاتین آمد این خط متروک شد . خط دیوانی در ایران کاربرد نداشت . تعلیق تا قرن ۱۰ در ایران رایج بود و در قرن ۱۳ کمتر شد و در نوشتن احکام و فرامین بکار رفت تعلیق در لغت بمعنی در آمیختگی و در عرف خطاطان خطی است که بین رقاع و توقیع آویخته و معلق است . دور آن ۵ دانگ و سطح آن ۱ دانگ است این خط ریشه خط نستعلیق است و پیچ و تاب مفردات و طریقه چسباندن حروف جدا در آن زیاد است . در تاریخ پیدایش آن آمده که اول حسن بن حسین علی فارسی کاتب عهد عمادالدوله ( ۳۲۰ –۳۳۸ ) رسالات دیوانی خود را به تعلیق مینوشت این خط ابتدا بصورت ساده بود و در سده ۹ ه.ق خواجه تاج سلمانی آن را اصلاح کرد و بیشتر مکاتبات تیموری با آن کتابت میشد به این علت واضع آن را تاج سلمانی میدانند .
۹- خط نستعلیق : پس از تعلیق به فاصله یک قرن در قرن ۸ ه.ق توسط ایرانیان اختراع شد و از ترکیب نسخ و تعلیق بوجود آمد و به عروس خطوط اسلامی معروف است . این خط توسط میر علی تبریزی در قرن ۸ ه.ق وضع شد و انواع آن شامل : نستعلیق انیسی – تحریری – ترکی – هندی است .
۱۰- خط شکسته نستعلیق : نستعلیق بدلیل تند نویسی در قرن ۱۲ ه.ق بصورت شکسته در آمد . اوج آن در قرن ۱۲ و ۱۳ ه.ق با ظهور خوشنویسانی همچون مرتضی قلیخان شاملو – شفیعا – درویش عبدالمجید طالقانی – سید گلستانه بود . در قرن ۱۳ ه.ق خط شکسته تداوم یافت و توسط قائم مقام فراهانی و امیر نظام گروسی در این خط تصرفاتی پدید آمد و ساده شد .
۱۱- از دیگر خطوط اسلامی میتوان از خطوط زیر نام برد : خط طغری – شبه طغری – مثنی – معما – متفرقه – تفننی – قطعات جامع – فانتزی – گرافیکی -خط سیاه مشق -خط آیینه -خط اجازه -خط اصفهانی -خط اوهل -خط بابری -خط باژگونه -خط بریده قطاعی -خط بهاری -خط بیضاوی -خط تحصیلی -خط تنزیل -خط توامان -خط چپ -خط چشم موری -خط چلیپا -خط حروف التاج -خط حسن -خط حمیری -خط دشتی -خط دیوانی. -خط رمل-خط روان -خط ریاسی -خط ریحان. -خط سایه دار -خط سنبلی -خط سیاق. -خط شجری -خط شعله -خط شفیعا -خط طاووسی -خط عرایض -خط غزلانی -خط غیر تحصیلی -خط قصص -خط قیروانی -خط لرزه -خط متبع -خط مخترع : -خط مرسل -خط مزور -خط مستدیر -خط مسلسل -خط مسند – خط مشکل -خط مصنوع : -خط معما -خط مغربی -خط مناشیر -خط منسوب : -خط موامرات -خط ناخنی -خط نشسته : -خط هلالی-. خط یاقوت