نوشته‌ها

نکته ای قابل توجه کاوشگران دفینه

نکته ای قابل توجه کاوشگران دفینه:

قابل توجه دوستانی که میخوان به کاوش دفینه و قبور برند این مطلب رو که سینوهه در کتابش نقل کرده رو بخونید
ما وقتی میگیم با وسیله مجهز دنبال کاوش برید که کاوش بیهوده نداشته باشید برخی این واقعیت و موضوع رو قبول ندارند
این رو در نظر داشته باشید در گذشته هم جوینده دفینه و کاوشگر قبر وجود داشته پس بهتر هست قبل از کاوش از سیستم بهره بگیرید که اطمینان کارتان بالا برود

مرد گوش بریده اشک چشم پاک کرد و گوشت و میو ه ای را ک ه آنجا بود جلو کشید و بمن گفت بخور و شکم را سیر کن. زیرا
چون امروز روز آزادی غلامان معدن است و ما را بشهر اموات راه میدهند میتوانیم از این اغذیه تناول نمائیم.
بعد از اینکه بر اثر خوردن گوشت و میوه و شراب به نشاط آمد خطاب به قبر گفت (آنوکیس) بطوریکه روی قب ر تو نوشته
شده تو مردی خوب بودی و سزاوار است که اکنون قسمتی از ظروف زرین و سیمین و مسین را که درون قبر تو میباشد بمن
بدهی و من امشب خواهم آمد و این ظروف را از تو دریافت خواهم کرد.
من با وحشت بانگ زدم ای مرد چه میخواهی بکنی؟ و آیا قصد داری که امشب اینجا بیا ئی و بمقبره اینمرد دستبرد بزنی،
مگر نمیدانی که هیچ گناه بزرگتر از سرفت از مقبره یکمرد نیست و این گناه را خدایان نخواهند بخشود.
مرد بینی بریده گفت برای چه مهمل میگوئی، مگر خود تو روی قبر او نخواندی که (آنوکیس) چقدر نیکوکار است و اینمرد که
همواره طبق دستور خ د ایان رفتار کرده، هیچ راضی نیست که مدیون من باشد و اگر وی زنده بود خود طلب مرا م ی پرداخت
زیرا تردیدی وجود ندارد که او خانه و مزرعه و زن وفرزندان مرا تصاحب کرد و خانه مرا ضمیمه ملک خود نمود و زن و
فرزندان مرا فروختند و دختر کوچکم را چون کنیزی به خدمت گرفت و بنابراین (آنوکیس) که بمن بدهکار است با شعف قرض
خود را خواهد پرداخت و من امشب برای دریافت طلب خویش م ی آیم و تو هم میتوانی با من بیائی و سهمی ببری زیرا چون او
باید طلب مرا بدهد و آنچه من از او دریافت میکنم حلال است میتوانم که قسمتی از اموال خود را پس از این ک ه از وی دریافت
نمودم بتو بدهم تا اینکه تو خود آنها را از درون مقبره برداری.
آزادی غلامانی که در معدن کار میکردند و اینکه غلامان مجاز بودند که وارد شهر اموات شوند بکلی انضباط شهر اموات را از
بین برد و شهری که از شهر زندگان بیشتر مورد مواظبت قرار میگرفت در آن شب، عرصه چپاول گردید.
غلام بین بریده و من وارد مقبره (آنوکیس) شدیم و هر چه توانستیم از ظروف سیمین و زرین و مسین مقبره بردیم و غلام
آزاد شده میگفت که آنچه من میبرم حق خودم میباشد و عمل من سرقت نیست.
هنگامیکه زر و سیم و مس را از شهر اموات منتقل میکردیم دی د یم که تمام نگهبانان شهر اموات که وظیفه آنها جلوگیری از
سارقین بود مانند غلامان آزاد شده ، شروع به چپاول کرد ه اند و هنگامیکه بساحل نیل رسیدیم هنوز در شهر اموات چپاول
ادامه داشت.