نبرد ترموپیل ( خشایارشا با لئونیداس )

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ بهمن ,۱۳۹۳

نبرد ترموپیل:

نبرد ترموپیل یکی ازنبردهای ایران و یونان است که در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در تنگه ترموپیل (Thermopylae)٬ بین سپاهیان لئونیداس (Leonidas)٬ پادشاه اسپارت و سپاهیان خشایارشا در گرفت.
مدارک این جنگ متأسفانه یکطرفه‌است زیرا هر چه ما در بارهٔ این جنگ می‌دانیم مطالبی است که هرودوت تاریخ‌نویس یونانی ذکر کرده‌است و در مدارک شرقی کلمه‌ای وجود ندارد و از ارقام و نوشته‌های هرودوت نیز برمی‌آید که او مطالب خود را از یونانیهای دیگر گرفته و متأسفانه چون گفتهٔ طرف مقابل در دست نیست مدارک او همه جا گزافه‌گویی بلامعارض است.
رویدادهای پیش از نبرد
داریوش کبیر در سال‌های پایانی عمر خود به یونان لشکرکشی کرد. در این زمان بخش بزرگی از آسیای کوچک جزو قلمرو ایران بود. با این حال٬ تعدادی از فرمان‌روایان آن نواحی سر به شورش برداشته بودند. در این شورش٬ شهرهای یونانی-که مشهورترین آنها آتن و اسپارت بودند،دست داشتند. شورشیان بهمراهی یونانیان ساکن آسیای کوچک و آتنی‌ها سارد را در محاصره گرفتند و چون سپاهی در آن نبود تسخیرش کردند. داریوش به یونان لشکرکشی کرد تا به تنبیه شورشیان بپردازد. هنگامی که سپاهیان او به آتن رسیدند٬ مردم آتن به پایداری پرداختند. در این نبرد که به نبرد ماراتن معروف است٬ آتنی‌ها توانستند از سقوط شهرشان جلوگیری کنند. داریوش به سپاهیان دستور داد تا باز گردند. او قصد داشت سال بعد دوباره به یونان لشکرکشی کند اما بعد از مدتی درگذشت.
همزمان با روی کار آمدن خشایارشا٬ پسر و جانشین داریوش٬ خشایارشا تصمیم گرفت نقشهٔ پدر را برای حمله دوباره به یونان عملی سازد.
آغاز نبرد
در سال ۴۸۰ پیش از میلاد ، خشایارشا به یونان لشکر کشید. پس از ورود شاه ایران به نزدیکی ترموپیل٬ شاه چهار روز جنگ را عقب انداخت و روز پنجم مادها و کیسس ها را فرستاد که یونانیها را زنده گرفته نزد او آورند. آنها با حمله خود کاری از پیش نبردند. پس از آن پارسی‌ها را مأمور کرد. آنان که موسوم به جاویدانها بودند نیز نتوانستند کاری از پیش برند چه هم اسپارت ها خوب می‌جنگیدند و هم محل موافق جنگ نبود. سرانجام یکنفر یونانی ملیانی افی یالت(Ephialte) پسر اوری دم(Eurydeme) بطمع پاداش بزرگ نزد خشایارشا رفت و گفت راهی است که از آن می‌توان پیش‌رفت و به ترموپیل درآمد. خشایارشا با شعف بسیار پیشنهاد افی‌یالت را پذیرفت و هی دارنس مأمور شد تا از آن راه برود چون شب دررسید و چراغها روشن گشت پارسی‌ها حرکت کردند. این کوره‌راه از رود آسپ شروع میشد و به آلپن (Alpene) شهر اول لکریها می‌رسید. پارسی‌ها پس از عبور از آسپ در تمام شب در کوره‌راه حرکت کردند و در طلیعه صبح به قلهٔ کوه رسیدند. در اینجا هزار فوسیدی حفاظت می‌کرد و چون ایرانیان به آنها رسیدند باران تیر به آنها باریدن گرفت و سرانجام آنها فرار را بر قرار ترجیح دادند. هی‌دارنس پس از این فتح از قلهٔ کوه سرازیر شد و به مدافعین ترموپیل حمله برد. فرمانده ترموپیل لئونیداس چون دید که سپاهیان او مرگ را رویاروی خود می‌بینند عده‌ای (بقول هرودوت «سیصد تن»؟ از اسپارتی‌ها و چهار یا پنج هزار نفر یونانی) را برداشت و به بقیه فرمان داد که بهر کجا می‌خواهند بروند. باری بقول هرودوت تسپیان ها و اهالی تب با لئونیداس ماندند.
صبح حملهٔ ایرانیان آغاز شد و با وجود مقاومت شدید اسپارتها عاقبت لئونیداس با همه سپاهیان خود کشته شد و از ایران نیز مردان نامی چون دو پسر داریوش ، آبراکوم و هی پرانت بخاک افتاد . گفتنی است به نقل از هردوت که خشایار شاه شجاعت این مردان را ستود و به احترام این کشتگان به شهر اسپارت امان داد. چون لشکر اسپارتی شکست خورد اهالی تب که در جنگ شرکت داشتند دست بسوی ایرانیان درازکردند و گفتند ما مجبور بودیم که چنین بجنگیم. در همین اوان جنگ‌های دریائی زیاد در ناحیه آرتی میزیوم (Artemisium) واقع شد که سرانجامی جز غرق چند کشتی چیز دیگر نداشت و ضمناً نیز سپاهیان ایران یک یک شهرهای سر راه خود را گشود تا به آتن سرازیر شد. از زمان حرکت خشایارشا از هلس پونت تا ورود او به اتیک (ناحیه‌ای است که آتن در آن قرار دارد) چهار ماه طول کشید و چون خشایارشا به آتن رسید شهر را خالی یافت و فقط عده‌ای از آتنی‌ها به آکروپولیس پناهنده شده بودند و خزانه‌داران آن و عده‌ای از فقرا که نتوانستند از شهر بیرون روند در شهر مانده بودند. این‌ها به ارگ شهر پناه بردند و آن را با چوبهایی محافظت می‌کردند. پارسی‌ها برای تسخیر ارگ در تپه‌ای محاذی آنجا گرفتند و از آنجا تیرهای خود را با نخهای کتان می‌پیچیدند و آتش زده بشهر می‌انداختند. بدین منوال آتش بشهر روانه می‌کردند و استحکامات را در می‌نوردیدند. مردمان آتنی در این موارد چاره‌ای نداشتند جز آنکه با انداختن سنگهای بزرگ خود را از خطر حمله کنندگان محفوظ دارند. باری محاصره بطول انجامید تا اینکه چند نفر از پارسی‌ها از جایی که بواسطهٔ استحکام طبیعی نگهبان نداشت بالا رفته داخل ارگ شدند پارسی‌ها پس از ورود بشهر دروازه‌ها را بازکردند و آتنی‌ها نیز پاره‌ای خود را کشتند و پاره‌ای دیگر به معبد آکروپولیس پناه بردند و سرانجام سپاه ایران آتن را به تصرف درآورد و معبد آکروپولیس در زمان جنگ نابود شد ولی خانه‌های شهر به دستور خشایارشاه به سربازانش سالم ماند.

همه چیز درباره فلزیاب

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ بهمن ,۱۳۹۳

اطلاعاتی درباره فلزیاب:

با توجه به اینکه درباره دستگاه فلزیاب به زبان فارسی در اینترنت یا مجلات داخلی چیزی پیدا نمی کنید و اگر هم چیزی باشد متعلق به شرکت ها یا افرادی است که از فروش فلزیاب فایده می برند بازار شایعات و دروغ و کلاهبرداری داغ است و شما هرگاه جنسی را خریدید و آن را امتحان کردید تازه به معایب یا محاسن آن آگاه می شوید من بعد از تجربه و آزمایش فلزیاب های مختلف و تحقیق علمی و عملی درباره آنها این مطالب را به زبان ساده و بدون استفاده از اصطلاحات و لغات فنی مربوطه تهیه کردم تا قابل استفاده برای همه باشد.

فلزیاب چیست؟

دستگاه فلزیاب وسیله ایست برای پیدا کردن اجسام فلزی مخفی شده درون زمین دیوار یا مواد دیگر.

فلزیاب چگونه کار می کند؟

دستگاه فلزیاب یک میدان مغناطیسی در اطراف دیسک جستجوگر خود ایجاد می کند. در زمانی که جسم فلزی در محدوده میدان مغناطیسی قرار گیرد شدت میدان مغناطیسی تغییر یافته ودستگاه فلزیاب با احساس این تغییرات متوجه وجود فلز در اطراف دیسک خود می شود و آنرا آشکار می کند. هر چه شدت میدان مغناطیسی تولید شده توسط دستگاه بیشتر باشد عمق کشف فلز بیشتر خواهد شد. لازم به ذکر است که عمق کاوش توسط فلزیاب با توجه به جنس فلز اندازه و شکل فلز تغییر می کند(کمتر یا بیشتر می شود)

انواع معمول فلزیاب:

۱- فلزیاب های تفریحی:(VLF)
این نوع فلزیاب ها معمولا خیلی سبک و کم حجم بوده و دیسک آنها کوچک(دیسک استاندارد آنها ۲۵ سانتی متر)است وعمق کاوش فلز آنها نیز معمولا کمتر از یک متر است. یعنی این که یک فلز مربع شکل به اندازه ۱متر در ۱متر را حداکثر از فاصله یک متری می توانند پیدا کند. فلزیاب های تفریحی برای کشف فلزات در سطح خاک طراحی شده اند. این نوع فلزیاب ها دارای صفحه نمایشگری دیجیتالی و پیشرفته هستند. فلزیاب های تفریحی که دارای نمایشگر دیجیتالی می باشند قدرت تفکیکی برابر با ۸۰ درصد دارند. یعنی فقط می توانند فلزات آهنی را از فلزات غیرآهنی با دقت ۸۰ درصد جدا کنند.

۲- فلزیاب های حرفه ای:(PI)
فلزیاب های حرفه ای دارای قدرت بسیار بیشتری نسبت به دیگر فلزیاب ها هستند. فلزیاب های حرفه ای دارای وزن سنگینی هستند زیرا در آنها به دلیل مصرف زیاد برق از باتری های اسیدی شبیه موتورسیکلت استفاده شده. و معمولا خود دستگاه یا باتری آنها یا هر دوی آنها به کمر شخص بسته می شود. فلزیاب های حرفه ای قدرت تفکیک ندارند و نمی توانند فلزات آهنی را از غیر آهنی جدا کنند و هر فلز یا آلیاژی را ببینند آشکار می کنند. فلزیاب های حرفه ای صفحه نمایشگر یا مانیتور ندارند و بسیار ساده می باشند.

۳- فلزیاب های صنعتی:
از فلزیاب های صنعتی در صنایع مختلف مانند فرش ماشینی-چوب بری و صنایع بسته بندی و کارخانه جات استفاده می شود.

۴- فلزیاب های فرستنده وگیرنده:(TR)
فلزیاب های فرستنده – گیرنده از یک دیسک فرستنده در جلو و یک دیسک گیرنده در عقب دستگاه که معمولا به شکل مربع هستند تشکیل شده اند. این نوع فلزیاب ها قدرت تفکیک ندارند و فقط برای کشف فلزات بزرگ مانند لوله های آب و توده های بزرگ فلزی طراحی شده اند و به آنها گاهی انبوه یاب گفته می شود. کار کردن با این فلزیاب ها مشکل بوده و به دلیل دشوار بودن تنظیمدستگاه- خطای زیاد – گم کردن هدف – خطا در تعیین محل دقیق فلز – از استقبال عمومی برخوردار نبوده.

اخطار:

ازآنجایی که فلزیاب در کشور ما صنعتی تازه و بی سابقه است و اخبار و اطلاعات فنی درباره آن کم می باشد به همین دلیل اکثر خریداران اطلاع کافی از سیستم های مختلف و کارایی آنها را ندارند و این مشکل زمینه سواستفاده و کلاه برداری بعضی شرکتها را فراهم کرده بطوریکه در چند سال اخیر مشاهده شده دستگاه هایی مانند ولت متر – مولتی متر- فرکانس متر- تسترکابل و غیره را با تهیه کاتالوگهای دروغی و جعلی با عنوان فلزیاب و معدن یاب به افراد مختلف فروخته اند. در زیر نام بعضی از آنها را ذکر می کنم. بسیار مراقب باشید.

نام دستگاه های دروغی وبی ربط وبی فایده که با نام فلزیاب در بازار موجود است:

۱- لیزراسکن:
لیزراسکن دستگاهی است که با ارسال امواج ماورابنفش به صورت نقطه ای اختلاف دمای سطحی اجسام را اندازه می گیرد و اعداد و ارقامی که نشان می دهد نسبی است و بسته به شرایط زمانی و محیطی متغیر است. این وسیله جهت بعضی کارهای مهندسی و نقشه کشی و آزمایشگاهی کاربرد دارد وهرگز لیزر اسکن یک فلزیاب نیست.

۲-سیستم های آنتنی:(LDL)(LRL)
این دستگاه ها شامل دو عدد سیم ال شکل می باشند که به آنها آنتن می گویند.این نوع دستگاه یک دروغ محض است و قسمت الکترونیکی آن کاری انجام نمی دهد. تمامی کسانی که سیستم آنتنی خریده اند از خرید خود پشیمان شده اند. هرگز سیستم آنتنی یک فلزیاب نیست و هیچ چیزی را پیدا نمی کند.

۳- سیستم دوربینی:
برخی شرکت های کلاهبردار دوربین های هندی کم که دارای فیلتر مادون قرمز می باشند را به اسم فلزیاب به مردم می فروشند. هرگز فلزیاب دوربینی وجود ندارد و من تا کنون چند نمونه از این دوربین ها را دیده ام که همگی کلاه برداری و دروغ محض بوده است.

۴- فلزیابی از راه دور:
هنوز دستگاهی که بتواند از راه دورفلز را پیدا کند ساخته نشده و وجود ندارد. بنابراین: هرگز فلزیاب از راه دور وجود ندارد ولی چند نمونه دروغی و کلاهبرداری در بازار موجود است که من همه آنها را آزمایش کرده ام و به شما تضمین می دهم که هیچ کاری انجام نمی دهند.

۵- فلزیاب تصویری:
بطور کلی فلزیابی که بتواند تصویری از فلز مدفون شده نمایش دهد وجود ندارد(اگر چه با بهره گیری ازبعضی فن آوریهای پیشرفته مانند اولتراسونیک و رادار امکان پذیر است اما بسیار پر هزینه) ولی بعضی از افراد و شرکت ها فلزیاب هایی را که نمایشگر ال سی دی دارند را به عنوان فلزیاب تصویری معرفی کرده اند. در این دستگاه ها بعضی از علایم مانند وضعیت شارژ باتری – وضعیت تنظیم و غیره روی صفحه نمایش داده می شود و در معدودی از فلزیاب های تفریحی فلزات کوچک تا عمق ۱۲ اینچ(۳۰ سانتی متر) بسته به شکلی که دارند به صورت علامت مربع یا دایره یا خط نشان داده می شوند که البته نمایش این علایم نیز با خطای زیادی همراه است.

چند نکته:

تفکیک در دستگاه های فلزیاب:
به امکان تشخیص جنس فلز بوسیله فلزیاب تفکیک گفته می شود.
اما ببینیم یک فلزیاب پیشرفته چه جنس فلزی را تفکیک می کند:
گروه اول فلزاتی که خاصیت مغناطیس شونده دارند مانند آهن – فولاد -چدن. که بطور کل به این گروه فلزات آهنی می گویند.
گروه دوم فلزاتی که خاصیت مغناطیس شونده ندارند و غیر الکترومغناطیس هستند مانند سرب – قلع – نقره – مس – طلا – برنز – برنج – آلومینیوم-مفرغ که بطور کل به این گروه فلزات غیر آهنی می گویند.
توجه:
یک فلزیاب دارای قدرت تفکیک فقط می تواند بگوید فلز زیر خاک آهن است یا غیر آهن آن هم با دقت ۸۰ درصد یک فلزیاب دارای قدرت تفکیک حتی نوع پیشرفته آن نمی تواند بگوید فلز زیر خاک طلا یا نقره است پس فریب تبلیغات را نخورید.
عمق کاوش:
عمق کاوش مهمترین نگرانی استفاده کنندگان از دستگاه فلزیاب است بطور کلی عمق کاوش به عوامل مختلفی بستگی دارد که مهمترین آنها عبارتند از :
۱- قدرت دستگاه – که به نوع دستگاه و مدار الکترونیک آن بستگی دارد.
۲- اندازه فلز- هر چه فلز بزرگتر باشد در عمق بیشتری قابل کشف است.
۳- جنس فلز- حساسیت دستگاه ها نسبت به فلزات مختلف متفاوت است بطوریکه مقدار مشخصی از چند فلز مختلف در عمق های متفاوتی قابل کشف است.( بطور مثال : اگر در کاتولوگ دستگاهی ذکر شده باشد که عمق کاوش ۳ متر است این به آن معناست که فلزات آهنی را حداکثر تا عمق ۳ متر می یابد و فلزاتی همچون طلا و نقره با همان ابعاد را حداکثر تا عمق ۱ متر می یابد.)
۴- تکنولوژی ساخت و جنس سیم پیچ دیسک جستجوگر- در ساخت دیسک های فلزیاب از فنون و آلیاژهای مختلفی استفاده می شود بعضی از دیسک های جدید عمق کاوش را تا ۳۰ درصد افزایش می دهند.
۵- شکل فلز- عمق کاوش برای اشکال مختلف اجسام فرق می کند.
۶- جنس زمین و خاک – در زمین های سنگی و سنگلاخی عمق کاوش کمتر است.

اگر قصد خرید فلزیاب را دارید توصیه های زیر را جدی بگیرید:

۱- قبل از خرید هر دستگاهی نسبت به سیستمهای مختلف و کارایی آنها از منابع مختلف و بیطرف اطلاعات لازم را کسب کنید.
۲- فلزیاب را فقط با امتحان و آزمایش بر روی زمین(خاک) خریداری کنید.
۳- قبل از خرید دستگاه از گارانتی و خدمات پس از فروش آن اطمینان حاصل کنید.
۴- از شرکت های باسابقه و معتبر خرید کنید.
۵- از خرید دستگاه های بدون شماره سریال و فاقد برچسب و کارت خوداری کنید.
۶- قبل از خرید با افراد متخصص و باتجربه و شرکت های مطرح در عرضه فلزیاب مشورت کنید.
۷- فریب ظاهر یا کاتالوگ یا مدل- خارجی یا ایرانی بودن فلزیاب را نخورید و قبل از هر چیز بسیار تحقیق کنید.
۸- برای کارها و مکان های مختلف نوع فلزیاب فرق می کند فلزیاب های مخصوص گنج یابی یا عتیقه وآثارباستانی با فلزیاب های مخصوص مین یابی و مناطق جنگی یا معدن یابی و غیره فرق می کند. پس قبل از هر چیز ببینید برای چه کاری و کجا می خواهید از فلزیاب استفاده کنید بعد متناسب با آن فلزیاب بخرید.

کاوشهای باستان شناسی در شهر باستانی هگمتانه۱۳۶۲-۱۳۶۹

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ بهمن ,۱۳۹۳

شهر باستانی هگمتانه:

 در حدود ۳۸۵ کیلومتری غرب شهر تهران و در دامنه رشته کوههای مرتفع الوند شهر همدان قراردارد. ارتفاع آن از سطح دریا ۱۸۱۳ متر می باشد . شهر همدان بین مدار ۲۵-۳۳ درجه و ۴۵-۵۵ دقیقه عرض شمالی و ۴۷-۴۹ درجه و ۳۴-۳۶ دقیقه طول شرقی نصف النهارگرینویچ واقع است ارتفاع بلندترین قله آن موسوم به الوندکه در۱۸کیلومتری جنوب شهر همدان می باشددارای ۳۸۷۴ متراست و رودخانه مهمی مثل خاکسور، قره چای ، همه کسی و سیمینه رود از دامنه این کوهستان جاریست .

 تپه هگمتانه به صورت بیضی شکل در مرکز شهر همدان دیده می شود . خیابان اکباتان که از میدان امام آغازمی شود تپه را در جهت شمال – جنوب به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم می کند . و پس از رسیدن به میدان هفت تیر به طرف غرب بلوار علویان کشیده شده که تا میدان عین القضاه ادامه یافته و مجددا” تپه را به دو قسمت شمالی ، جنوبی تقسیم می کند . از خیابان شهداء ( شورین سابق ) در منطقه جنوب شرقی تپه هگمتانه اخیرا” بلواری بنام هگمتانه کشیده شده که این بلوار دامنه شرقی تپه هگمتانه را به طرف شمال تا میدان هگمتانه دور زده و از آنجا به بلوار علویان به صورت یک بلوار کمربندی متصل می شود و قراراست این بلوار محوطه جنوب غربی تپه هگمتانه را دور زده و از آنجا به خیابان اکباتان متصل شود .

  هر چند محدوده فعلی تپه هگمتانه حدود ۲۵ هکتار می باشد ولی بنظر می رسد که هنوز بقایای بیشتری از تپه باستانی هگمتانه در زیر شهر جدید همدان مدفون باشد .

 ارزش و  اهمیت  تپه هگمتانه  از آنجا  ناشی می شود که احتمال وجود شهر گمشده باستانی (( هگمتانه ) ) یا (( اکباتانا )) مرکز حکومت کشور ماد در درون آن می رود . قوم ماد که از حدود اواسط قرن ۸ قبل از میلاد قدرت سیاسی را در محدوده غربی ایران به دست گرفته بود بنا به روایت تاریخ تا روی کار آمدن سلسه هخامنشیان در حدود  ۵۲۰  قبل  از میلاد بر سر قدرت  باقی می ماند . در طول  این مدت که دو  قرن طول  می کشد  پادشاهی  چون  دیاکو  (  ۶۷۵-۷۲۸ قبل از میلاد  )  ،  فری ورنیش  ( ۶۵۳-۶۷۵ قبل از میلاد ) ، کیاکسار ( ۵۸۵-۶۲۵ ق. م ) و ازدهاک ( ۵۵۰ – ۵۸۵ قبل از میلاد ) در این منطقه حکومت کردند .

  معروفترین  و  مهمترین  پادشاه  مادها  کیاکسار  بود که با کمک  بابلیها  توانست  بر پادشاه آشور (( سین شاریشکون – ساراک ))  غلبه نموده و  بعد از تصرف  نینوا دولت آشور را که در آن زمان بزرگترین قدرت منطقه محسوب می شد منقرض نماید .

   برطبق روایت هرودوت هاکیناوناسی مورخ یونانی ، بینانگذار سلسه ماد ، (( دیاکو )) بوده و بنا به دستور وی شهر (( هگمتانه ))  ( بمعنی محل تجمع )  احداث  و  به صورت  پایتخت کشور  ماد در آمد. این شهر دارای عظمت و شکوه فراوان بوده و نه تنها در دوره ماد بلکه در دوره هخامنشیان نیز به عنوان پایتخت ، آن هم پایتخت تابستانی ، بعد از شهرهای  شوش و تخت جمشید  انتخاب  شد .

   اسکندر  مقدونی  بعد از تصرف  شهرهای اخیر  الذکر شهر هگمتانه  را  نیز  به  تصرف  خود درآورد گویا در هنگام حضور وی در پایتخت مادها و هخامنشیان یکی از سرداران معروف وی به نام هفایستیون فوت می کند.

 وی نیز دستور می دهد تا آرامگاه مجللی  برای  وی  بسازند .  هر چند  تا  کنون  آرامگاه  وی  در همدان کشف نشده ولی وجود یک شیر سنگی در میدان سنگ شیر همدان نشانگر استفاده از این نوع مجسمه ها  در  مدخل  آرامگاه  سردار  یونانی  اسکندر می باشد .

شهر هگمتانه نه تنها در ادوار ماد و هخامنشی و سلوکی مورد توجه خاص بوده بلکه در دوره های دیگر تاریخی ( پارتی ، ساسانی ) و نیز در ادوار اسلامی بنا به نوشته های مورخین بیگانه و اسلامی به عنوان یکی از شهر های مهم ایران مطرح بوده است .

تعدادی از اشیاء کشف شده در شهر هگمتانه:

۱-ظروف شیشه ای (پارتی)                                         ۲- سر گاو سفالی (هخامنشی)    

heghmataneh1heghmataneh2

۳-پیه سوز با لعاب (ساسانی)                                       ۴-مهر سنگی (ماد)

heghmataneh3heghmataneh4

۵-اسکلت (هزاره دوم قبل از میلاد)                             ۶-کاسه سفالی (اسلامی)

heghmataneh5heghmataneh6

۷-کتیبه با خط پهلوی(اشکانی)                                   ۸-سنگ قبر با خط کوفی(سلجوقی)

heghmataneh7heghmataneh8

تاریخ و تمدن مازندران

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ بهمن ,۱۳۹۳

تاریخ و تمدن مازندران:

پیش از ورود آریاییان به ایران و مازندران مردم بومی این منطقه از راه شکار و گله داری امرار معاش می کردند . مطالعات باستان شناسی در غارهای کمر بند و هوتر بهشهر حضور انسان در مازندران را به حدود ۹۵۰۰ پیش از میلاد می رساند. آریایی نژادان مهاجرت خود را از سرزمین های شمالی شرقی و مرزهای کنونی ایران در حدود هزاره سوم پیش از میلاد آغاز کردند با بومیان در آمیختند یا بر آنان فائق آمدند.مازندران کنونی بخشی از سرزمین گسترده تری است که در متون تاریخ از آن با نام« فرشوارگر» و « پتیسخوارگر» یاد کرده اند. محققان ، مازندران و گیلان را به سبب هم جواری و نیز به سبب اوضاع طبیعی و جغرافیایی مشابه، عموما” با هم می برند. و همه مناطقی که در جنونب دریای مازندران و میان آذربایجان و خراسان قرار دارند را یک ناحیه می دانند. از این حدود در زمان هخامنشیان در کتیبه بیستون نام پتشواریش ضبط شده است. طبری ها و مردها تیره های ساکن این ناحیه همواره به عنوان بهترین تیراندازان، کمان داران، فلاخن اندازان، شمشیر زنان، و زوبین اندازان در جنگ های شاهان هخامنشی با دولت های دیگر معرفی می شوند.
طبری ها و مردها در جنگ داریوش سوم با اسکندر مقدونی در « گوگمل » حضور چشمگیری داشتند و مسئول نگاهبانی شاهنشاه و خاندان او بودند اسکندر فاتح ایران نتوانست از طریق جنگ طبرستان را تسخیر کند.طبرستان به علت وضعیت خاص اقلیمی از ایام باستان جایگاه و پایگاه اقوام خاندان های حاکم بود. نخستین کسی که در نوشته های مورخان به عنوان حاکم شهرستان طبرستان از او یاد شده اتوفرادات یا فرهاد پارتی است. طبرستان به علت نزدیکی با سرزمین و دولت پارت تا انقراض اشکانیان عملا” زیر استیلای دولت اشکانی قرار داشت. در زمان دولت ساسانی نیز شاهنشاهی این ناحیه به فرمان یک شاه بود. چنانچه وقتی اردشیر بابکان به تخت نشست اداره این قسمت از ایران به دست « گشنسف شاه » یا « جسنسف شاه » بود.
واژه مازندران که از نظر جغرافیایی بخش بزرگی از طبرستان بوده است، در حوالی سده هفتم ه .ق جانشین نام طبرستان شد.

عده ای از مورخان و نویسندگان، ریشه واژه مازندران را از کلمه “ماز” به معنی “دژ” می دانند. در تاریخ آمده که مردم به فرمان “مازیار پسر قارن” سردار معروف طبرستان، برای جلوگیری از نفوذ اعراب در نقاط حساس این منطقه به احداث دژ پرداختند و مازندران را به صورت “ماز” + “اندرآن” به معنی “دژ در آن” می شناختند. حجازی کناری می نویسد: بعید نیست که مازندران، محل سکونت آریایی های مهاجر، نام خود را از خدای خود “ایندر” گرفته باشد. در این صورت مازندران از دو جزء “ماز” و “ایندر” تشکیل می شود. “ماز” به صورتهای مز، لها، مهی و مزی به معنی بزرگ، و ایندر (Indar)، نیز نام خدای آنان بود. مجموع این دو جزء “خدای بزرگ” و در تلفظ مازاندران یا مازندران “سرزمین خدایان” یا “سرزمین خدا” را افاده می کند.
برخی نیز نام مازندران را به شکل ماز + اندر + آن می‌دانند. ماز در زبان مازندرانی به زنبور عسل گفته می‌شود و کسانی که این ریشه یابی را پذیرفته‌اند معنای مازندران را “جایی که زنبور عسل در آن هست” می‌دانند.

سلسله های مشهوری که اغلب همزمان سرزمین مازندران را در دوره اسلامی در اختیار داشتند با ذکر شاهان افراد شاخص و زمان حکومتشان عبارتند از :

۱- آل قارن از سال ۵۰ قبل از هجرت تا سال ۲۲۴ ه .ق. محدوده حکومت این سلسله اغلب جبال مازندران بود و افراد شاخص آن عبارتند از : قارن پسر سوخرا، و نداد هرمز پسر سوخرا، مازیار پسر قارن.

۲-سلسله آل گاوباره از سال ۴۰ تا ۱۴۴ ه.ق. شاهان این سلسه اغلب در دشت مازندران و گرگانحاکم بودند افراد مشهور آن عبارتند از : دابویه پسر گاوباره، سارویه پسر فرخان بزرگ، اسپهبد خورشید پسر دازمهر( توضیح اینکه نام قدیم شهر ساری ، همان سارویه بوده که به فرمان فرخان بزرگ نام نهاده شد )

۳-شعبه دیگری از سلسله آل گاوباره با نام پادوسپانان که قلمرو حکومتشان غرب مازندران و رویان ، نور، کجور، و لاریجان بود، از سال ۴۰ تا ۱۰۰۲ ه.ق ( عهد شاه عباس کبیر صفوی ، نزدیک به یکهزار سال ) پادشاهان مشهور این سلسله پادوسپان اول پسر گاوباره، شهریار ابن پادوسپان، ملک بهمن پسر کیومرث بودند.

۴-پادشاهان باوند اسپهبدان از ۴۵ تا ۳۹۷ ه.ق. باوندیان به سبب حکومت در جبال مازندران یعنی قسمت های سوارکوه و دودانگه کنونی ساری ( فریم) ملک جبال خوانده می شدند. مشهور ترین ملوک این سلسله «باو» نوه « کیوس» برادر انوشیروان ساسانی ، اسپهید شروین پسر سرخاب شهریار پسر شروین بودند.

۵-آل و شمگیر یا ال زیار از سال۳۱۶ تا ۴۷۰ ه.ق. محدوده حکومت این سلسله شرق مازندران بود و شاهان مشهور آن مرداویج پسر زیار، قابوس ابن وشمگیر شمس المعالی، گیلانشاه پسر کیکاوس بودند.

۶-مرحله دوم حکومت باوندیان موسوم به اسپهبدان باوند از ۴۶۶ تا ۶۰۶ ه.ق. این سلسله بعد از تسلط بر آل زیار سرزمین طبرستان را متصرف شد. پادشاهان معروف آن اسپهبد حسام الدوله شهریار پسر قارن، شاه غازی رستم پسر الوله بودند.

۷-باوندیه معروف به کینخواریه ( دوره سوم سلاطین آل باوند) از سال ۶۴۷ تا ۷۵۰ ه.ق. حکام این سلسله بر نواحی آمل فرمانروایی داشتند و شاخص ترین آنها عبارتند از حسام الدوله اردشیر ابوالملوک، تاج الدوله یزدجرد.

۸-نمایندگان خلفا از سال ۱۴۴ تا ۱۶۹ ه.ق. اعراب مداوم و بالا ستقلال نتوانستند به سراسر مازندران و طبرستان دست یابند و حکومتشان در مدت ۲۵ سال همواره با تعرضات و جنگ سلاطین محلی مواجه بود. از این رو ناگزیر به ساختن پادگان های نظامی در دشت مازندران پرداختند . شاخص ترین این گروه از نمایندگان خلفا ابوالخصیب مرزوق سندی بود که ساری به دست اوگشوده شد.

۹-سادات حسنی و حسینی و مرعشیان بر خلاف نمایندگان خلفا می خواستند مازندران را به قدرت شمشیر خویش بگشایند از راه تبلیغ دین و مذاهب تشیع توانستند در بین طبقات مردم این سامان رسوخی عاطفی داشته باشند. تا اینکه پس از استقرار پایه های قدرت اقدام به خروج کردند و حدود ۷۵۰ سال در نواحی مختلف آمل، ساری، و جبال تسلط یافتند و فرمانروایان دودمان های محلی نیز به سبب علایق مذهبی وجود و تظاهر آنها را تحمل می کردند مشهورترین این سلسله از سادات مازندران عبارتند از حسن بنی زید ( داعی کبیر) ناصر کبیر ( ناصر الحق ) میر قوام الدین مرعشی ، سادات مرتضایی درهزار جریب.

۱۰-دیگر سلسله ها : در طول هزاره اول هجری هم زمان با حکومت دودمان متعددی که از آن ها نام برده شد. دست اندازی های دیگری هم از سوی فرمانروایان نواحی دیگر ایران و خارج از ایران به مازندران به عمل آمد که اهم آنها عبارتند از : طاهریان ، صفاریان، سامانیان، غزنویان، و همچنین تیموریان ، که دوران تسلط و جنگ و گریزشان کوتاه بود.

۱۱-از دوره صفویه به بعد زمان حکومت ملوک الطوایفی در مازندران به سرآمد و این سرزمین رسما” تابع حکومت مرکزی ایران شد. شاهان سلسله های صفوی افشاری، زندی و قاجاری مازندران را به عنوان ایالتی از ایلات ایران در اختیار داشتند.

قبرهای باز شده + عکس

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ بهمن ,۱۳۹۳

قبرهای پادشاهی، قبرهای اتاقی، قبور صخره ایی ، قشنگ ترین مقبره های باز شده. توجه: این عکس ها بلافاصله پس از باز شدن قبرها گرفته شده است.

bastanshenasi

bastanshenasi1

bastanshenasi2

bastanshenasi3

bastanshenasi4

SONY DSC

bastanshenasi6

bastanshenasi7

bastanshenasi8