گنج به خاک سپرده شده

گنج به خاک سپرده شده

گنج به خاک سپرده شده

بر طبق گزارش سازمان باستان شناسی بریتانیا گودال کوچکی پر از طلا و جواهرات متعلق به روم باستان که قدمت آن نزدیک به ۲۰۰۰ سال  پیش است یعنی حدود سال ۶۱ بعد از میلاد مسیح، در زیر یک فروشگاه در لندن، کشف شد.

یک باستان شناس از کلچستر، که عضو یک موسسه خیریه بود، در طول حفاری در زیر فروشگاه ویلیامز و گریفین در مرکز شهر، گنج به خاک سپرده شده را کشف کرد.

گنج به خاک سپرده شده

این گنجینه شامل ۳ دستبند تزئینی طلا، ۲ دستبند نقره، یک گردنبند زنجیر نقره، یک کیسه ی کوچک حاوی سکه، بازوبند نقره و یک جعبه جواهرات کوچک قابل توجه حاوی ۴ حلقه طلا و ۲ جفت گوشواره است. باستان شناسان اظهارداشتند که این کشف شگفت انگیز، اولین کشف از فلزات گرانبها در شهر بریتانیا می باشد.

این نکته برای شهر و کشوری که در آن بسیار به ندرت جواهرات باستانی یافت می شود، جالب و مهیج است. این گنجینه یک سابقه باستان شناسی خواهد داشت زیرا در زیر آوار کاخ ملکه بودیکا (ملکه ای بریتانیایی که بر علیه امپراتوری روم به پا خاست.) کشف گردیده و همین امر معرف داستانی باستانی و هیجان انگیز در پس زمینه این گنجینه جواهرات است.

گنج به خاک سپرده شده
گنج به خاک سپرده شده

شورش ملکه بودیکا هنگامی رخ داده است که انگلیسی ها بر علیه اشغال کشور خود توسط روم قیام کردند. شورش بسیار وحشیانه بود. شواهد باستان شناسی نشان می دهد که ساختمان ها در لندن، کلچستر و سنت آلبانز به آتش کشیده و بسیاری از ساکنان شهرها قتل عام شدند. به ناگه اعضای ارتش روم جنگ را کنار گذاشتد و برای باقی ماندن بریتانیا در تملک امپراتوری روم تلاش نمودند.

کشف این جواهرات به دلیل داستان و سابقه تاریخی که دارد بسیار ارزشمند است، به نظر می رسد که مالک و یا شاید یکی از بردگان، طلا و جواهرات را در داخل خانه خود برای حفاظت در مراحل اولیه از شورش بودیکا، دفن کرده باشد.

خاک مکانی  که در  آن طلا و جواهر کشف شده هنوز هم در آزمایشگاه های حفاظت کاوش های باستان شناسی در حال بررسی شدن است و محققان می گویند که می توان مصنوعات بیشتری هم از این منطقه یافت.

باستان شناسان معتقدند که هر فردی که طلا و جواهرش را به خاک سپرده بوده است پس از نجاتش از آتش سوزی دیگر قادر به وارد شدن به آن خانه و شهر های اطرافش نبوده است. قبل از کشف این خرده ریزها، باستان شناسان همچنین استخوان های انسان، در خرابه های به جا مانده از آن آشوب، یافتند.

به گفته دانشمندان، ۲ عدد از استخوان ها نشانه هایی  از زخم شمشیر را  داشته اند که این نشان می دهد کسی در داخل خانه در حال جنگیدن بوده و همانجا مرده است.

باستان شناسان بیان داشتند طلا و جواهرات یافت شده، به شهر کلچستر موزه ایپسویچ تحویل داده خواهد شد.

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی 

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی | تکرار داستان سریال زیرخاکی این بار در لهستان

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی

یک کشاورز در لهستان در حالی که روی زمینش کار می‌کرد یکی از بزرگترین گنجینه‌های سکه‌های رومی را کشف کرد و اکنون این یافته به عنوان “جواهر باستان شناسی لهستان” مورد ستایش قرار می‌گیرد.

چمدان – کشاورز لهستانی ماریوس دیل وقتی که نمی خواهد در مزارع خود کار کند، با تمیز کردن زمین، استراحت می کند. این یک سرگرمی است که او از آن لذت می برد و شاید این ذهن او را از زندگی روزانه، دور می‌کند پس شاید بتوانید تعجب او را هنگامی که ۱۷۵۴ سکه رومی کمیاب و قدیمی را کشف کرد، تصور کنید.

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی

دیل در حال کار بر روی زمین خود بود، اما در عوض یک گنجینه باستان شناسی قدیمی را کشف کرد.

مزرعه دیل در جنوب لهستان و در منطقه ای به نام لوبلین واقع شده و به اعتقاد کارشناسان سکه‌هایی که در این زمین‌ها پیدا شده است حدود ۲۰۰۰ سال قدمت دارند.

سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی

یکی از متخصصان باستان شناسی، بارتک، مدیر موزه هروبیزو است. او به همراه دیگر “جستجوگران گنج” سکه ها را جمع آوری و آنها را برای تمیز کردن، معاینه و اعتبارسنجی به موزه فرستادند تا اطمینان حاصل کند که آنها در واقع به همان اندازه که حدس می‌زنند قدیمی بوده باشند.

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی

 بارتکی همچنین عنوان می‌کند: “آنها یکی از شگفت انگیزترین یافته ها در لهستان هستند. این بدون شک بزرگترین گنج از دوره رومی ها در منطقه لوبلین و یکی از بزرگترین‌ها تاکنون در لهستان است. “

سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی

منطقه لوبلین زمانی در قرن ۲ میلادی توسط افراد مشهور به عنوان “وندال ها” اداره می‌شده است. آنها در نهایت توسط گروه دیگری به نام “گات‌ها” بیرون شدند و به اسکاندیناوی و مناطقی از اروپا گریختند و در آنجا مستقر شدند.

یکی از روشی که موزه برای احراز هویت سکه ها به کار می برد، شناسایی دو امپراطور رومی است که روی آنها به نمایش گذاشته شده است، یعنی امپراطور نروا و امپراتور سپتیمیوس سیوروس. روش‌هایی مانند این باستان شناسان، مورخان و متخصصان دیگر را قادر می سازد که به طور دقیق هر سکه کشف شده را بررسی کنند.

کشف سکه های ۲۰۰۰ ساله رومی در زمین کشاورزی

صندوقچه گنج عتیقه‌فروش آمریکایی پیدا شد

صندوقچه گنج عتیقه‌فروش آمریکایی پیدا شد

صندوقچه گنج عتیقه‌فروش آمریکایی پیدا شد

مردی ناشناس موفق شد، صندوقچه‌ای پر از طلا و جواهر را پیدا کند بیش از ده سال پیش یک کلکسیونر عتیقه آن را در گوشه‌ای از کوهستان راکی پنهان کرده بود.

صندوقچه برنزی که همراه محتویاتش ۹ کیلوگرم وزن داشته ساخت قرن ۱۳ میلادی است. در این صندوقچه، سکه‌های طلای کمیاب، جواهرات قدیمی با سنگ‌های یاقوت، زمرد، الماس، مجسمه‌های عتیقه، آینه‌ طلای ماقبل تاریخ و چهره‌های کنده شده بر سنگ یشم وجود داشت. ارزش محتویات صندوقچه بیش از یک میلیون دلار تخمین زده می‌شود.

فارست فن، کلکسیونر عتیقه، که حالا ۸۹ سال سن دارد بیش از ده سال پیش این صندوق را پنهان کرده بود و نشانی گنج را در شعری ۲۴ سطری پنهان کرده بود که در کتاب زندگی‌نامه او منتشر شده بود. او ۹ نشانه برای پیدا کردن این گنج در اختیار مردم گذارده بود.

صندوقچه گنج عتیقه‌فروش آمریکایی پیدا شد

آقای فن گفته که از هویت یابنده گنج مطلع نیست اما آن فرد عکس‌هایی از صندوقچه‌اش برای او فرستاده که آقای فن را به یقین رسانده که گنج پیدا شده است.

افراد بسیاری به شوق یافتن این گنج به کوهستان‌های راکی رفته بودند. آقای فن پیش‌بینی می‌کند که حدود ۳۵۰ هزار نفر به دنبال یافتن این گنج راهی ایالت نیومکزیکوی آمریکا شده‌اند. او گفته بود که یکی از اهدافش از پنهان کردن این صندوقچه دعوت مردم به حضور در طبیعت بوده است.

گزارش شده که بسیاری، کار و زندگی خود را رها کرده و به جست‌وجوی صندوقچه رفته‌اند و چند نفری هم جانشان را در این راه از دست داده‌اند. آخرین آنها حدود سه ماه پیش بود.

آقای فن به کسانی که در این مسابقه شرکت کرده بودند تبریک گفت. او در پاسخ به خبرنگار روزنامه محلی که از او پرسیده بود چه احساسی دارد گفته: «دقیقا نمی‌دانم. کمی خوشحالم. کمی هم غمگینم که تعقیب تمام شد.»

صندوقچه گنج عتیقه‌فروش آمریکایی پیدا شد

کشف بزرگ‌ترین گنج روسیه

کشف بزرگ‌ترین گنج روسیه

کشف بزرگ‌ترین گنج روسیه

 که به یک خاندان اشرافی روس تعلق داشت، از قصر متعلق به آنان در شهر «سنت پترزبورگ» این کشور کشف شد.

اعتدال: کانال دوم تلویزیون دولتی روسیه روز دوشنبه اعلام کرد: این گنج شامل ده‌ها کیلوگرم انواع ظروف نقره‌ای متعلق به قرن‌های هجده، نوزده و بیستم میلادی است که در قصر خاندان «نارشکین» که از آثار تاریخی سنت پترزبورگ محسوب می‌شود، کشف شده است.

این گنج بزرگ در ۴۰ گونی در اتاقی مخفی قرار داشت که بدون در بود و تنها محل دسترسی به آن دریچه‌ای در کف اتاقی در طبقه سوم قصر بود.

بر پایه گزارش کانال تلویزیونی روسی، یک کارگر ساختمانی در حین کار برای مرمت ساختمان به صورت اتفاقی متوجه دریچه مخفی در کف اتاقی در طبقه سوم شد.

کشف بزرگ‌ترین گنج روسیه

گنج واقع در این اتاق شامل انواع ظروف ناهارخوری نقره‌ای و قاشق و چنگال‌ها و تنگ‌های آبخوری و استکان‌های نقره‌ای بود که در روزنامه‌های سال ۱۹۱۷ روسیه (در بحبوحه انقلاب اکتبر شوروی) پیچیده شده بود تا به دست بلشویک‌ها نیفتد.

گفته می‌شود تمام ظروف انبار شده در این اتاق برای جلوگیری از خرابی و خوردگی، سرکه اندود شده بود. این ظروف به خانواده نارشکین تعلق داشت که از اشرافیان درباری روسیه تزاری بوده و علامت ویژه این خاندان بر همه ظروف نقش بسته که نشانگر اصالت آنها است.

کشف بزرگ‌ترین گنج روسیه

«ولادیسلاو کریلوف» رییس بخش مبارزه با سرقت آثار تاریخی اداره پلیس سنت‌پترزبورگ به کانال دوم تلویزیون روسیه گفت: این گنج که در واقع سرویس‌های نهارخوری ویژه میهمانی خاندان درباری نارشکین بوده، در نوع خود بی‌نظیر است در این گزارش گفته شد: این گنج به‌قدری غیرعادی است که حتی کارشناسان موزه دولتی آرمیتاژ شهر سنت پترزبورگ هم اذعان دارند که قبلا با چنین گنجی برخورد نکرده‌اند.

«مارینا لوپاتو» رییس بخش اروپای غربی هنرهای دستی موزه معروف آرمیتاژ گفت: این بزر‌گ‌ترین گنج نقره‌ای است که تاکنون در روسیه به دست آمده است و با توجه به اینکه بسیار نفیس است باید در موزه نگهداری شود.

کشف بزرگ‌ترین گنج روسیه

در گزارش کانال دوم گفته شد که اگر قصر نارشکین بازسازی نمی‌شد بسیار بعید بود که این گنج یافت شود و شاید ده‌ها یا حتی صدها سال در اتاق مخفی دست نخورده و به‌دور از چشم مردم باقی می‌ماند.

منبع خبری روسی با اشاره به وجود قصرها و مراکز تاریخی فراوان در روسیه از جمله در شهر سنت‌پترزبورگ پیش‌بینی کرد در آینده هم چنین گنج‌هایی در مقیاس‌های کوچکتر کشف شود.

در گزارش کانال دوم همچنین خاطرنشان شد که قصر درباری نارشکین در سنت پترزبورگ پس از کشف گنج بی‌نظیر، بطور شبانه‌روزی نگهبانی و محافظت می‌شود و ساختمان به دزدگیرهای ویژه مجهز شده است و این احتمال وجود دارد که در آن گنج‌های مخفی دیگری هم وجود داشته باشد.

کشف بزرگ‌ترین گنج روسیه

گنج در اسلام

گنج در اسلام:
مسأله ۱۸۲۴ ـ مالى که در زمین یا درخت یا کوه یا دیوار پنهان باشد و کسى آن را پیدا کند و طورى باشد که مردم به آن گنج بگویند، در صورتى که به مقدار نصاب باشد، باید خمس آن را بدهد.
مسأله ۱۸۲۵ ـ اگر انسان در زمینى که ملک کسى نیست گنجى پیدا کند، مال خود اوست و باید خمس آن را بدهد.
مسأله ۱۸۲۶ ـ نصاب گنج اگر نقره باشد صد و پنج مثقال نقره مسکوک، و اگر طلا باشد پانزده مثقال طلاى مسکوک است، یعنى اگر قیمت آنچه که از این دو به دست مى آورد به حدّ نصاب برسد، باید خمس آن را بعد از کم کردن مخارجى که براى آن کرده بدهد، و اگر از غیر طلا و نقره باشد ـ بنابر احتیاط واجب ـ هر چند به یکى از این دو حدّ نرسد، باید بعد از کم کردن مخارج خمس را بدهد.
مسأله ۱۸۲۷ ـ اگر در زمینى که از دیگرى خریده گنجى پیدا کند و بداند مال کسانى که قبلا مالک آن زمین بوده اند نیست، مال خود او مى شود و باید خمس آن را بدهد، ولى اگر احتمال دهد که مال یکى از آنان است، بنابر احتیاط باید به او اطلاع دهد، و چنانچه معلوم شود مال او نیست، به کسى که پیش از او مالک زمین بوده اطّلاع دهد، و به همین ترتیب به تمام کسانى که پیش از او مالک زمین بوده اند خبر دهد، و اگر معلوم شود مال هیچ یک از آنان نیست، مال خود او مى شود و باید خمس آن را بدهد.
مسأله ۱۸۲۸ ـ اگر در ظرفهاى متعدّدى که در یک جا دفن شده مالى پیدا کند که قیمت آنها روى هم صد و پنج مثقال نقره مسکوک در نقره یا پانزده مثقال طلاى مسکوک در طلا باشد، باید خمس آن را بدهد، ولى چنانچه در چند جا پیدا کند، هر کدام از آنها که قیمتش به این مقدار برسد، باید خمس آن را بدهد، و آنچه که قیمت آن به این مقدار نرسیده است خمس ندارد، ولى اگر گنج پیدا شده غیر از طلا و نقره باشد در هر دو صورت ـ بنابر احتیاط واجب ـ بدون ملاحظه نصاب خمس آن را بدهد.
مسأله ۱۸۲۹ ـ اگر دو نفر گنجى پیدا کنند که از نقره یا طلا باشد، در صورتى که قیمت آن به صد و پنج مثقال نقره مسکوک در نقره یا پانزده مثقال طلاى مسکوک در طلا برسد، اگر چه سهم هر یک آنان به این مقدار نباشد، بنابر احتیاط واجب خمس آن را بدهند، و همچنین در صورتى که از غیر طلا و نقره باشد اگر چه به حدّ نصاب نرسد.
مسأله ۱۸۳۰ ـ اگر کسى حیوانى را بخرد و در شکم آن مالى پیدا کند، در صورتى که آن حیوان تحت تربیت فروشنده بوده، مانند ماهیهایى که پرورش مى دهند یا چهارپایى را که در خانه یا باغ علوفه مى دهند، واجب است به فروشنده خبر دهد و اگر معلوم شود مال او نیست، مال خریدار است، و چنانچه در مخارج سالش صرف نشود باید خمس آن را بدهد، و در غیر این صورت مانند ماهیى که صیاد از دریا صید کرده یا حیوانى را که از صحرا صید کرده باشد، اگر احتمال عقلایى بدهد که مال فروشنده است ـ بنابر احتیاط واجب ـ به او خبر دهد، و اگر معلوم شد مال او نیست مال خریدار است، و چنانچه در مخارج سالش صرف نشود باید خمس آن را بدهد. رساله آیت الله وحید خراسانی

خزانه ها در ایران …

خزانه ها در ایران:

دوستان اینها اطلاعاتی مفیدی درباره خزانه های پیش و بعد از اسلام در ایران است که ما را با مفهوم کلی این نوع از اموال بیشتر آشنا می کند.

خزانه : محل نگهدارى مسکوکات، جواهرات و اشیاى گران‌بها. خزانه، واژه‌اى عربى و به معناى گنجینه، دفینه، اندوخته و مال و نقود بسیار است .

در ایران پیش از اسلام شاهان هخامنشى خزانه‌هاى متعددى داشتند که با خراج، هدایا و غنایم فراهم مى‌آمد و در شهرهایى چون شوش، تخت جمشید، بابل، استخر، پاسارگاد و هگمتانه نگهدارى مى‌شد .مسکوکات، اسباب و آلات زرین و سیمین، اسناد، پرده‌هاى گران‌بهاى نقاشى شده، زیورآلات، جواهرات، جامه، پارچه و فرش محتویات این خزاین را تشکیل مى‌داد.بخشى از مجموعه بناهاى تخت جمشید به خزانه اختصاص داشت که طبق الواح مکشوفه آن، متولى خزانه را گنزبر (گنج‌ور) و گاه کپنوش‌کى‌رَ، که واژه‌اى عیلامى است، مى‌نامیدند
از تحقیقات کریستن‌سن برمى‌آید که ساسانیان دو نوع خزانه داشته‌اند :

۱٫خزانه شاهى که خزانه‌دار آن ظاهرآ عنوان گنجور داشت؛

۲٫مخازن و ذخایر حکومتىِ سلطنت که زیرنظر ایران انبارگ بذ اداره مى‌شد.

کریستن‌سن به نقل از تئوفیلاکتوس سیموکاتا این سمت را جزو مناصب لشکرى برشمرده و شاید به همین سبب یکى از وظایف صاحب این منصب، نگهدارى و آماده‌سازى سلاحها و مراقبت از آنها بوده است .سیموکاتا در عین حال در بیان مقامات موروثىِ کشورى نیز از ریاست اداره وصول مالیات و بازرسى خزاین سلطنتى نام برده است .اگر به ارزش تاریخى روایات فردوسى، به‌ویژه درباره حوادث اواخر دوره ساسانى، معتقد باشیم مى‌توانیم با استناد به اشعار او از گنجینه‌ها و خزینه‌هاى بسیار زیاد خسرو دوم  سخن بگوییم. هر چه باشد، بسیارى از خزاین ساسانى بعدها به دست مسلمانان افتاد و در شکل‌گیرى هسته اولیه خزانه خلافت اسلامى مؤثر افتاد.

در دوره خلافت اصطلاح خزانه گاه مترادف بیت‌المال به کار رفته است. بیت‌المال که غالبآ اموال عمومى را شامل مى‌شد نهادى اسلامى و متعلق به نظام حکومتى خلافت بود. حال آنکه خزانه که غالبآ اموال شخصى سلطان را دربر مى‌گرفت در زمره بیوتات سلطنتى* بود و به لحاظ تاریخى پیشینه‌اى بسیار کهن‌تر داشت. ازاین‌رو، چندى پس از تأسیس بیت‌المال و در پى تحول خلافت اسلامى به حکومت سلطنتى موروثى، موضوع تفاوت میان اموال شخص خلیفه یا سلطان با اموال عمومى، سبب پدیدآمدن تعابیرى چون بیت‌المال عامه، بیت‌المال خاصه، خزانه اصل و خرج و خزانه خاص گردید که گویاى اتخاذ تدابیرى براى تفکیک این دو مفهوم است .جمع‌آورى و ساماندهى اموال عمومى و اعمال نظارت حکومتى بر آنها از نخستین دهه‌هاى شکل‌گیرى خلافت اسلامى مورد توجه قرار گرفت. در عصر خلفا و سپس امویان، عمده‌ترین منابع تأمین بیت‌المال، غنایم جنگى و خراج و جزیه بود. وفور این منابع درآمد، به‌ویژه غنایم جنگى، نه تنها بیت‌المال را به نحو چشمگیرى افزایش داد، بلکه در عصر امویان، به ایجاد خزانه‌هاى اختصاصى خلفا و عمّال حکومتى نظیر حجاج‌بن یوسف انجامید.خزانه در دستگاه خلافت عباسى و نیز در حکومتهاى مستقل یا نیمه مستقل مقارن با آن، هم به سبب وفور و تنوع ذخایر آن و هم از لحاظ تحولاتى که در تشکیلات خزانه‌دارى پدید آمد، اهمیت بسیار یافت. به نوشته ابن‌زبیر خزانه هارون‌الرشید  سرشار از سکه‌هاى طلا و نقره، ظروف زرین، انواع اسلحه، انواع جامه‌هاى گران‌بها، فرشها و عطریات بوده است. از این گزارش نمى‌توان مطمئن شد که آیا این مایه اموال همه در یک خزانه عام نگهدارى مى‌شده یا در چند خزانه اختصاصىِ جداگانه. اما از اشاره همین نویسنده به بانویى که وى را «صاحبه خزانه‌الجوهر» در دستگاه خلافت مأمون خوانده دست کم مى‌توان دریافت که یک خزانه، مختص جواهرات سلطنتى بوده است. با این‌همه با تکیه بر برخى منابع دیگر مى‌توان از تنوع و چندگونگى خزانه‌ها با اطمینان سخن گفت. مثلا از سیاق یکى از گزارشهاى ابوشجاع روذراورى برمى‌آید که خزانه‌هاى جداگانه‌اى براى پول و جامه و سلاح وجود داشته است. صابى نیز در گزارشى از ارقام شگفت‌انگیز پرداختها و هزینه‌هاى دارالخلافه در دوره مقتدر از خزانه سلاح، خزانه جامه و خزانه فرش نام‌برده است. در منابع همچنین برنگهدارى اسناد مهم حکومتى مانند برخى پیمان‌نامه‌ها و خطبه‌ها و فرمانها در خزانه تصریح شده است که هنوز روشن نیست در خزانه مستقلى نگهدارى مى‌شدند یا در یکى از خزانه‌هاى یاد شده.
اموال نقدى و جنسى خزانه‌ها عمدتآ از مالیات و خراج ولایات و حکام ، غنایم جنگى ؛ مصادره ، مقاطعه ، فروش مناصب؛ جریمه‌ها و هدایاى ارسالى اشراف و بزرگان و کارگزاران حکومت به پادشاهان سایر ممالک  به دست مى‌آمد.
مصارف خزانه عمدتآ پرداخت مواجب کارگزاران حکومتى، به ویژه سپاهیان و هزینه لشکرکشیها بود.
بنابر گزارش گردیزى عمرو لیثِ صفّارى به‌جز خزانه سلاح، سه خزانه مالىِ مجزا داشت: خزانه خراج و زکات، که آن را در وجه بیستگانى* و مواجب لشکریان خرج مى‌کرد؛ خزانه خاصه، که از عواید خاص و ضیاع و املاک شخصى وى جمع مى‌شد و مخارج جارى دربار و مطبخ خاص از محل آن بود؛ خزانه مداخل، که از عواید اتفاقى و مصادره‌هاى مختلف به‌دست مى‌آمد و صرف خلعتها و صله‌هاى اعطایى به رسولان و مُنهیان (خبررسانان) مى‌شد. ظاهرآ با نظر به مصارف این خزانه بوده که به آن نام «خزانه صِلات» هم داده بودند
در دوره عباسى اهمیت بى‌بدیل خزانه در اداره مملکت و پیشبرد نقشه‌هاى جنگى و سایر برنامه‌هاى حکومتى موجب گسترش و توسعه خزانه گردید. در منابع، علاوه بر رئیس خزانه که کاملا معتمد سلطان یا حاکم بوده، از کارکنان متعدد خزانه یاد شده است، مانند بیتکچیان و دبیران، حمالان، غلامان و نیز شحنه خزانه .بنابر یکى از گزارشهاى صابى رقم قابل توجهى از درآمدهاى خزانه‌هاى جامه و فرش و سلاح به پرداخت حقوق کارکنان و صنعتگرانِ این ادارات اختصاص داشته است.
هنگامى که ایلخانان حکومت خود را در ایران بنیاد نهادند، نظام خزانه مانند سایر سازمانهاى ادارى کشور به هم ریخت. با نابودى ولایات و نظام کشاورزى و کاهش جمعیت، دست‌کم تا پیش از دوره غازان، اموال خزانه دیگر از طریق خراج و مالیاتهاى کشاورزى تأمین نمى‌شد. اما مغولان به زودى دریافتند که شرط لازم براى وصول منظم مالیاتها و رسیدن آن به خزانه مرکزى، احیاى نیروهاى تولیدى است .
به نوشته رشیدالدین فضل‌اللّه حکام مى‌بایست سه خزانه داشته باشند: خزانه مال، خزانه سلاح و خزانه خوراک و پوشاک. به این خزانه‌هاى سه ‌گانه خزاین خرج مى‌گفتند و رعیت، که در حکم خزانه دخل بود، این خزانه‌ها را پر مى‌کرد. به روایت رشیدالدین فضل‌اللّه ؛ ثبت حساب خزانه در آغاز حکومت مغولان مرسوم نبود و فقط چند خزانه‌چى مأمور بودند هر چه را که از اطراف به درگاه مى‌رسید تحویل بگیرند و همه را در یک جا بنهند و مخارج لازم را بپردازند و آنگاه که چیزى در خزانه باقى نمى‌ماند، خان را مطّلع سازند. این آشفتگى تا آنجا بود که محل خاصى براى اموال رسیده وجود نداشت و آنچه از اطراف مى‌رسید، در صحرا روى هم انباشته مى‌کردند و با نمدى مى‌پوشاندند. اتلاف اموال خزانه دیگر مشکل عمده این روزگار بود. بعدها نیز که خزانه‌اى براى زر و جواهرات معیّن شد، بعضى از خانها، مانند اوگتاى‌قاآن و گیوک‌خان؛ با بخششهاى بى‌حد و حصر خود خزانه را از مال تهى کردند ؛ افزون بر این، هنگامى که مال و زر از ولایات مى‌رسید، امرا و دوستان خزانه‌داران نزد آنان مى‌رفتند و «باریقو» (سهمى از خزانه سلطنتى که به هدیه گرفته مى‌شد) مى‌ستاندند. بدین ترتیب، پیداست که هر سال چه اندازه از اموال خزانه تلف مى‌شد و درنتیجه، وقتى غازان بر تخت خانى نشست، خزانه‌ها از مال تهى، ولایتها خراب، اموال دیوانى در معرض تلف شدن و استحصال مالیات ناممکن شده بود. زیرا خزانه‌اى را که هولاکو از بغداد و شام و دیگر ولایات به چنگ آورده بود، خزانه‌ داران به تدریج دزدیده بودند و آنچه را باقى مانده بود احمد تگودار براى استقرار حکومت خود و جنگ با ارغون میان لشکریانش توزیع کرد و گیخاتو هم نه تنها چیزى به دست نیاورد، بلکه آنچه را هم ارغون جمع کرده بود، از دست داد. ازاین‌رو در دوره غازان، با تعیین خراج مقرر هر ولایت، خزانه را پر کردند .
در این دوره چند خزانه مستقل ایجاد شد؛ یکى نارین (خزانه خاص) که گران‌بهاترین اموال، مانند زرسرخ، مرصّعات و جامه‌هاى خاص، در آنجا نگهدارى مى‌شد. این خزانه در واقع صندوقى بود که پادشاه بر آن قفلى مى‌زد و با مُهر خویش آن را نشان مى‌کرد و یکى از خزانه‌داران همراه با خواجه‌سرایى مأمور محافظت از آن بود و بدون فرمان شاه و ثبتِ وزیر، چیزى از این خزانه خرج نمى‌شد. خزانه دیگر، بیدون (خزانه عام) بود و اموال کم ارزش‌تر، مانند زر سفید و جامه‌هاى پرمصرف‌تر را در آن مى‌نهادند و خزانه‌دار و خواجه‌سرایى به نگاهبانى از آن گماشته مى‌شدند. وزیر که این خزانه زیر نظر وى بود، اموال رسیده را در دفترى ثبت مى‌کرد و پس از مُهر کردن فهرست مصارف، سند را به امضاى‌خان مى‌رساند. خزانه‌دار مى‌بایست بر هر جامه‌اى که به خزانه مى‌آوردند، مُهر مخصوصى بزند تا نتواند آن را با جامه دیگر تعویض کند. به هر یک از چهار تن متولى خزانه‌هاى خاص و عام، از هر صد دینارِ رسیده به خزانه دو دینار به عنوان رسم‌الخزانه تعلق مى‌یافت. همچنین، خزانه سومى نیز ایجاد شد که یک دهم اموال خزانه‌هاى پیش گفته را به این خزانه انتقال مى‌دادند تا سلطان براى صدقه به مستحقان از آن هزینه کند . بر پایه سندى که در دستورالکاتب شمس منشى آمده، به تدبیر رشیدالدین فضل‌اللّه خزانه مستقل دیگرى نیز براى پرداخت مستمرى و صدقات به زهاد، سادات، مشایخ، علما و فقرا ایجاد شد. این صدقات هر سه ماه یک‌بار و نقد پرداخت مى‌شد. بعدها به تأسى از این تدبیر رشیدالدین فضل‌اللّه، جلایریان نیز چنین خزانه‌اى ایجاد کردند.
در دوره تیمور به سبب توجه ویژه شخص تیمور به امور مالى، خزانه اهمیت فزاینده‌اى یافت، چنان‌که به تعبیر تیمور گورکان در تزوکات تیمورى* ؛ پنج وزیر از هفت وزیرى که در دستگاه او خدمت مى‌کردند، در شمار «وزراى مالى که خزانه‌دار مملکت‌اند» بوده‌اند. ظاهرآ در میان این وزیران، «وزیر کارخانه‌هاى سلطنت که از مداخل و مخارج و جمیع خزانه و دواب آگاه» بود، مسئولیت مستقیم اداره خزانه را داشته است.
در میان آق‌قوینلوها، خزانه‌دارى منصبى پراهمیت بود و خزانه‌دار از اعضاى شوراى عالى آنان به شمار مى‌آمد.(آق‌قوینلوها و قراقوینلوها بخش مهمى از مصارف خزانه را به پرداخت حقوق ایناقان (نوکران خاصه) که از صاحبان مشاغل مهم و حساس حکومتى به شمار مى‌آمدند، اختصاص مى‌دادند
انباشت نقدینگى در خزانه‌هاى دوره صفوى نشانه ثبات و رفاه نسبى اقتصادى در این دوره است. اگرچه، برخى سلاطین این سلسله به هنگام جلوس، با پرداختهاى بى‌رویه خزانه را خالى مى‌کردند .اما همواره راههایى براى پرکردن خزانه وجود داشت. به نوشته سیورى شاه عباس اول براى جبران کسرى نقدینگى خزانه سلطنتى، ممالک (ولایاتى که به شکل تیول به سران قزلباش اختصاص یافته بود) را به املاک خالصه (املاک شاه) تبدیل کرد تا عواید این املاک مستقیمآ به خزانه شاه سرازیر شود. شاه صفى نیز این رویه را ادامه و توسعه داد .فهرستى که شاردن از درآمدهاى شاه داده است، حکایت از ثروت سرشار او دارد. کار نظارت بر اموال خزانه را ناظر که از مهم‌ترین وزیران و عالى‌ترین مقام مالى دستگاه صفوى به شمار مى‌آمد و تعیین و پرداخت حقوق و مستمرى همه کارکنان ادارات سلطنتى و مقامات عالى‌رتبه جزو وظایف اصلى‌اش بود، برعهده داشت .با این همه او اجازه نداشت بى‌اذن شاه به مخازن انباشته از جواهرات و نفایس که خواجه‌اى آن را اداره مى‌کرد، وارد شود. در واقع گرچه ناظر و صدراعظم از عایدات خزانه به طور کلى آگاهى داشتند، از مقدار و نوع آنها اطلاع دقیقى نداشتند
میرزا سمیعا از دو خزانه اندرون و بیرون سخن گفته که اطلاعات روشنى از آنها در دست نیست، اما مى‌توان حدس‌زد که خزانه اندرون شامل اموال خاصه شاه بوده، و خزانه بیرون به اموال و مصارف عمومى کشور اختصاص داشته است. به نوشته میرزا سمیعا؛«صاحبْ جمع خزانه عامره» یا خزانه‌دار، خواجه‌سرایى معتبر بود که کلیه اموال نقدى و جنسى خزانه سپرده او بود و کلیددار و سایر کارکنان خزانه تابع او بودند. صراف‌باشى خزانه عامره نیز مسئول تشخیص مسکوکات سره از ناسره‌اى بود که به خزانه آورده مى‌شد. میرزا سمیعا از مشرفِ خزانه عامره نیز یاد کرده است که ظاهرآ در دوران شاه طهماسب دوم و غلبه افغانها، این منصب به نوعى جایگزین صاحب جمع خزانه عامره شده است ؛ چرا که همان وظایفى را که زمانى بر عهده صاحب جمع خزانه عامره بود، براى او نیز برشمرده‌اند.
در دوره افشاریه اموال خزانه عمدتآ از مالیات ولایات، غنایم جنگى و پیشکشها به دست مى‌آمد .خزانه نادرى در قلعه‌اى واقع در کلات نادرى نگهدارى مى‌شد که از آن به خزانه عامره کلات* تعبیر شده است .ظاهرآ پرداخت از خزانه عامره را تحویلداران برعهده داشتند.پاره‌اى شواهد حاکى از تقلب خزانه‌داران است در پى قتل نادر خزانه و جواهرخانه او اولین جایى بود که غارت شد و جانشینان براى تثبیت پایه‌هاى اقتدار خود دست به بذل و بخشش زدند .
گاه که وجوه نقدینه در خزانه نبود و پرداخت مواجب لشکریان ضرورت مى‌یافت، حکومت ناگزیر مى‌شد طلاهاى موجود در خزانه را به مسکوک تبدیل کند و مصارف لازم را بپردازد. در دوره کریمخان در ۱۱۷۲، چنین حادثه‌اى روى داد.در این دوره نیز عمده اموال خزانه از محل مالیات ولایات حاصل مى‌شد و در خزانه، انواع خلعتها، جواهرات و مسکوکات انباشته بود .
اداره امور خزانه در دوره قاجار که از بزرگ‌ترین بیوتات سلطنتى بود، همراه با اداره ضرابخانه در اختیار خانواده معیّرالممالک قرار داشت .از دوره فتحعلى‌شاه به بعد، خزانه دو قسمت شده بود: یکى خزانه اندرون یا خزانه طلا و جواهر که کلید آن در دست شاه بود و کسى از اندوخته آن اطلاعى نداشت، و دیگرى خزانه مالیات که خزانه بقایاى مالیاتهاى کشور و سایر عایدات مملکتى بود و زیر فرمان معیرالممالکها و امین‌السلطانها اداره مى‌شد. حکام ولایات و ایالات موظف بودند باقى مالیاتِ حاصله محل حکومت خود را، پس از کسر مصارف محلى، حقوق سربازان و مواجب کارمندان ادارى و دولتمردان، به خزانه ارسال کنند. درآمد حاصل از گمرکات و اجاره برخى معادن، همچنین پیشکشهاى وزرا، رجال، حکام و اعیان نیز ابواب جمع خزانه‌دار مى‌گردید. شاه صندوق کوچکى داشت که انواع خلعتها در آنجا نگهدارى مى‌شد و پیشخدمتى صندوقدار آن بود. براى انعامهاى خاصِ شاه نیز اداره‌اى به نام «اداره صرف جیب مبارک» معیّن شده بود. حساب خزانه را، هر سال مستوفى رسیدگى مى‌کرد و به تأیید شاه مى‌رساند .بنابر گزارش اعتمادالسلطنه؛ «اداره خزانه مبارکه مالیه» که زیر مجموعه «وزارت مالیه و دربار اعظم» به شمار مى‌آمد، در دوره ریاست اسماعیل‌خان امین‌الملک، برادرِ امین‌السلطان، تشکیلات گسترده‌اى داشت و کارکنانى چون مستوفى، ناظم، تحصیلدار، تحویلدار و چند منشى و صرّاف و سررشته‌دار در آن خدمت مى‌کردند. به نوشته اعتمادالسلطنه  در این دوره هرگاه خزانه نظام که تابع وزارت جنگ بود به اداره خزانه مالیه ملحق مى‌شد، خزانه مالیه رونق و اعتبار چشمگیرى مى‌یافت. در یک رساله ادارى ـ مالى دوره قاجار، مکتوب در ۱۳۱۵، از وزارت خزانه عامره یاد شده است که مسئولیت دریافت مالیات و کلیه حقوق دیوانى از اداره استیفا ــکه تحت وزارت داخله بودــ و ادارات دیگر و پرداخت وجه مخارج دولتى را مطابق کتابچه دخل و خرج* بودجه (که وزیر مالیه آن را تهیه مى‌کرد) برعهده داشت. این وزارت در پایان سال، صورت محاسبات خود را به دولت تسلیم مى‌کرد و وزیر مالیه و اداره استیفا مى‌بایست آن را تأیید و امضا مى‌کردند .
در پى جنگهاى اول و دوم ایران و روسیه، جنگهاى ایران و عثمانى و دادن امتیازات و امضاى عهدنامه‌ها و درنتیجه، از دست دادن ولایات حاصلخیز و مهم و نیز مسائل پیش آمده در دوران مشروطه، در مدت کوتاهى خزانه قاجارى تهى شد. به این ترتیب، آشفتگى سیاسى و اقتصادى، کسرى بودجه و بدهى سنگین ایران به انگلیس و روسیه سبب شد تا مجلس تدابیرى در این باره بیندیشد و در ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱، مورگان شوستر* امریکایى را به عنوان خزانه‌دار کل استخدام کند. در همین سال در پاسخ به درخواست شوستر مبنى بر اعطاى اختیارات بیشتر ؛ مجلس قانونى تصویب کرد که براساس آن خزانه‌دارِ کل، مسئولیت ادارات دیگرى چون اداره کل مالیاتها و عوارض و عایدات دولتى، اداره کل تفتیش و نظارت و محاسبات کلیه عایدات و مخارج مصوبه و نگاهدارى دفترهاى مربوط به آنها، اداره کل معاملات نقدى دولت یا بانک را برعهده گرفت و در خصوص تهیه بودجه مملکتى، صرفه‌جویى در مصارف و معاملات دولتى و اصلاحات مالیاتى اختیارات وسیعى به دست آورد.شوستر براى وصول مالیاتها، سازمانِ ژاندارمرىِ خزانه یا قراسوران مالیه را بنیاد نهاد تا قدرت اجرایى داشته باشد
در آن زمان، تشکیلات مالى کشور را سه وزیر اداره مى‌کردند: وزیر مالیه، وزیر خزانه و وزیر مالیاتهاى معوقه  ؛ اما در ۱۳۳۳، طبق قانون تشکیلاتِ وزارت مالیه، خزانه به عنوان یکى از ادارات این وزارت‌خانه، به صورت اداره خزانه‌دارى کل درآمد.

منابع :فریدون آدمیت و هما ناطق، افکار اجتماعى و سیاسى و اقتصادى در آثار منشتر نشده دوران قاجار، تهران ۱۳۵۶ش؛ محمودبن محمد آقسرایى، تاریخ سلاجقه، یا، مسامره‌الاخبار و مسایره‌الاخیار، چاپ عثمان توران، آنکارا ۱۹۴۴، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش؛ ابن‌اسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال آشتیانى، تهران ?]۱۳۲۰ش[؛ ابن‌بلخى؛ ابن‌بى‌بى، اخبار سلاجقه روم، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۵۰ش؛ ابن‌زبیر، کتاب الذخائر والتحف، چاپ محمد حمیداللّه، کویت ۱۹۵۹؛ ابن‌طُوَیر، نزهه‌المُقْلَتین فى اخبار الدولتین، چاپ ایمن فؤاد سید، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛ ابن‌فضل‌اللّه عمرى، مسالکالابصار فى ممالک‌الامصار، سفر۳، چاپ احمد عبدالقادر شاذلى، ابوظبى ۱۴۲۴/۲۰۰۳؛ ابوشجاع روذراورى، ذیل کتاب تجارب الامم، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۴/۱۹۱۶، چاپ افست بغداد ]بى‌تا.[؛ محمدحسن‌بن على اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش؛ همو، المآثر والآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش؛ عبدالقادربن ملوکشاه بداؤنى، منتخب‌التواریخ، تصحیح احمدعلى صاحب، چاپ توفیق ه . سبحانى، تهران ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ش؛ روبر برونشویگ، تاریخ افریقیه فى‌العهد الحفصى، نقله الى‌العربیه حمادى ساحلى، بیروت ۱۹۸۸؛ پى‌یر بریان، تاریخ امپراتورى هخامنشیان: از کوروش تا اسکندر، ترجمه مهدى سمسار، تهران ۱۳۷۷ش؛ فتح‌بن على بندارى، تاریخ سلسله سلجوقى = زبده‌النُصره و نخبه‌العُصره، ترجمه محمدحسین جلیلى، تهران ۱۳۵۶ش؛ بایزیدبیات، تذکره همایون و اکبر، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۳۶۰/۱۹۴۱؛ بیومى اسماعیل، النظم المالیه فى مصر و الشام: زمن سلاطین الممالیک، ]قاهره [۱۹۹۸؛ بیهقى؛ ایلیا پاولوویچ پطروشفسکى، کشاورزى و مناسبات ارضى در ایران عهد مغول، ترجمه کریم کشاورز، تهران ۱۳۵۷ش؛ تیمور گورکان، تزوکات تیمورى، تحریر ابوطالب حسینى تربتى به فارسى، آکسفورد ۱۷۷۳، چاپ افست تهران ۱۳۴۲ش؛ جوینى؛ عبدالحى حسنى لکهنوى، الهند فى‌العهد الاسلامى، چاپ عبدالعلى حسنى و ابوالحسن على حسنى ندوى، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۲/۱۹۷۲؛ حسن‌بن مرتضى حسینى استرآبادى، تاریخ سلطانى: از شیخ صفى تا شاه صفى، چاپ احسان اشراقى، تهران ۱۳۶۶ش؛ آنت دستره، مستخدمین بلژیکى در خدمت دولت ایران، ترجمه منصوره اتحادیه (نظام مافى)، تهران ۱۳۶۳ش؛ دهخدا؛ محمدبن على راوندى، راحه‌الصدور و آیه‌السرور در تاریخ آل‌سلجوق، به سعى و تصحیح محمد اقبال، بانضمام حواشى و فهارس با تصحیحات لازم مجتبى مینوى، تهران ۱۳۶۴ش؛ رشیدالدین فضل‌اللّه، جامع‌التواریخ، چاپ محمد روشن و مصطفى موسوى، تهران ۱۳۷۳ش؛ همو، کتاب تاریخ مبارک غازانى: داستان غازان‌خان، چاپ کارل‌یان، لندن ۱۳۵۸/۱۹۴۰؛ همو، کتاب مکاتبات رشیدى، چاپ محمدشفیع، لاهور ۱۳۶۴/۱۹۴۵؛ على سامى، «خزانه‌هاى شاهنشاهى هخامنشى»، هنر و مردم، ش ۱۴۰ـ۱۴۱ (اردیبهشت و خرداد ۱۳۵۳)؛ محمدبن هندوشاه شمس منشى، دستورالکاتب فى تعیین‌المراتب، چاپ عبدالکریم علیزاده، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶؛ ویلیام مورگان شوستر، اختناق ایران، ترجمه ابوالحسن موسوى شوشترى، تهران ۱۳۵۱ش؛ هلال‌بن مُحَسِّن صابى، رسوم دارالخلافه، چاپ میخائیل عوّاد، بغداد ۱۳۸۳/۱۹۶۴؛ همو، الوزراء، او، تحفه‌الامراء فى تاریخ الوزراء، چاپ عبدالستار احمد فراج، ]قاهره [۱۹۵۸؛ احمدبن عبداللّه صاعدى شیرازى، حدیقه‌السلاطین قطبشاهى، چاپ على‌اصغر بلگرامى، حیدرآباد، دکن ۱۹۶۱؛ صلاح خالص، اشبیلیه فى القرن‌الخامس الهجرى، بیروت ۱۹۶۵؛ ظهیرالدین ظهیرى نیشابورى، سلجوقنامه، تهران ۱۳۳۲ش؛ محمدبن عبدالجبار عتبى، ترجمه تاریخ یمینى، از ناصح‌بن ظفر جرفادقانى، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۵۷ش؛ عزالدین عمرموسى، الموحدون فى‌الغرب الاسلامى: تنظیماتهم و نظمهم، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛ علیمحمدخان بهادر دیوان گجرات، مرآت احمدى، چاپ عبدالکریم‌بن نورمحمد و رحمه‌اللّه‌بن فتح محمد، چاپ سنگى بمبئى ۱۳۰۶ـ۱۳۰۷؛ ابوالحسن غفارى کاشانى، گلشن مراد، چاپ غلامرضا طباطبائى مجد، تهران ۱۳۶۹ش؛ فرزاد فخیمى، تحولات سازمانهاى دولتى ایران از مشروطیت تا امروز، تهران ۱۳۷۳ش؛ ابوالقاسم فردوسى، شاهنامه فردوسى، ج ۹، چاپ برتلس، مسکو ۱۹۷۱؛ محمدقاسم‌بن غلامعلى فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمى)، چاپ سنگى ]لکهنو[: مطبع منشى نولکشور، ]بى‌تا.[؛ قلقشندى؛ آرتور امانوئل کریستن‌سن، وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهى ساسانیان، ترجمه و تحریر مجتبى مینوى، تهران ۱۳۷۴ش؛ کشف تلبیس، یا، دو روئى و نیرنگ انگلیس، از روى اسناد محرمانه انگلیس در باب ایران، چاپ عین‌اللّه کیانفر و پروین استخرى، تهران: زرین، ۱۳۶۳ش؛ عبدالحى‌بن ضحاک گردیزى، تاریخ گردیزى، چاپ عبدالحى حبیبى، تهران ۱۳۶۳ش؛ ابوالحسن‌بن محمدامین گلستانه، مجمل‌التواریخ، چاپ مدرس رضوى، تهران ۱۳۵۶ش؛ عبدالحمید لاهورى، بادشاهنامه، چاپ کبیرالدین احمد و عبدالرحیم، کلکته ۱۸۶۷ـ۱۸۶۸؛ ولادیمیر گریگوریویچ لوکونین، تمدن ایران ساسانى: ایران در سده‌هاى سوم تا پنجم میلادى، ترجمه عنایت‌اللّه رضا، تهران ۱۳۶۵ش؛ لئوى آفریقایى، وصف افریقیا، ترجمه عن‌الفرنسیه محمدحجى و محمداخضر، بیروت ۱۹۸۳؛ آدام متز، تمدن اسلامى در قرن چهارم هجرى، یا، رنسانس اسلامى، ترجمه علیرضا ذکاوتى قراگزلو، تهران ۱۳۶۴ش؛ محمدکاظم مروى، عالم آراى نادرى، چاپ محمدامین ریاحى، تهران ۱۳۶۴ش؛ عبداللّه مستوفى، شرح زندگانى من، یا، تاریخ اجتماعى و ادارى دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ش؛ مسکویه؛ بئاتریس فوربس منز، برآمدن و فرمانروایى تیمور: تاریخ ایران و آسیاى مرکزى در سده‌هاى هشتم و نهم هجرى، ترجمه منصور صفت گل، تهران ۱۳۷۷ش؛ میرزا سمیعا، تذکره‌الملوک، چاپ محمد دبیرسیاقى، تهران ۱۳۷۸ش؛ ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکى، سازمان ادارى حکومت صفوى، یا، تحقیقات و حواشى و تعلیقات استاد مینورسکى بر تذکره الملوک، ترجمه مسعود رجب‌نیا، چاپ محمد دبیرسیاقى، تهران ۱۳۳۴ش؛ ناصرالدین منشى کرمانى، نسائم‌الاسحار من لطائم الاخبار در تاریخ وزراء، چاپ جلال‌الدین محدث ارموى، تهران ۱۳۳۸ش؛ محمدبن احمد نسوى، سیرت جلال‌الدین مینکبرنى، چاپ مجتبى مینوى، تهران ۱۳۶۵ش؛ على‌نقى نصیرى، القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، چاپ یوسف رحیم‌لو، مشهد ۱۳۷۲ش؛ حسن‌بن على نظام‌الملک، سیرالملوک (سیاست‌نامه)، چاپ هیوبرت دارک، تهران ۱۳۷۲ش؛ عبدالمجید نعنعى، الاسلام فى طلیطله، بیروت: دارالنهضه‌العربیه، ]بى‌تا.[؛ همو، تاریخ‌الدوله الامویه فى‌الاندلس، بیروت ?] ۱۹۸۶[؛ احمدبن عبدالوهاب نویرى، نهایه الارب فى فنون‌الادب، قاهره ] ۱۹۲۳[ـ۱۹۹۰؛ غلامرضا ورهرام، نظام حکومت ایران در دوران اسلامى: پژوهشى در تشکیلات ادارى، کشورى و لشکرى ایران از عصر مغول تا پایان قاجار، تهران ۱۳۶۸ش؛
Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l’Orient, ed. L. Langles, Paris 1811; Arthur Emanuel Christensen, L’Iran sous les Sassanides, Osnabruck 1971; K. A. Sajun Lal, “The Mughals in the Deccan: 1687-1724”, in History of medieval Deccan: 1295-1724, vol.1, ed. H. K. Sherwani, Hyderabad, Deccan: The Government Andhra Pradesh, 1974; Roger Mervyn Savory, Iran under the Safavids, Cambridge1980.
/ نادیا برگ‌نیسى و گروه تاریخ اجتماعى /

گنج به خاک سپرده شده

گنج به خاک سپرده شده

گنج به خاک سپرده شده

بر طبق گزارش سازمان باستان شناسی بریتانیا گودال کوچکی پر از طلا و جواهرات متعلق به روم باستان که قدمت آن نزدیک به ۲۰۰۰ سال  پیش است یعنی حدود سال ۶۱ بعد از میلاد مسیح، در زیر یک فروشگاه در لندن، کشف شد.

یک باستان شناس از کلچستر، که عضو یک موسسه خیریه بود، در طول حفاری در زیر فروشگاه ویلیامز و گریفین در مرکز شهر، گنج به خاک سپرده شده را کشف کرد.

گنج به خاک سپرده شده

این گنجینه شامل ۳ دستبند تزئینی طلا، ۲ دستبند نقره، یک گردنبند زنجیر نقره، یک کیسه ی کوچک حاوی سکه، بازوبند نقره و یک جعبه جواهرات کوچک قابل توجه حاوی ۴ حلقه طلا و ۲ جفت گوشواره است. باستان شناسان اظهارداشتند که این کشف شگفت انگیز، اولین کشف از فلزات گرانبها در شهر بریتانیا می باشد.

این نکته برای شهر و کشوری که در آن بسیار به ندرت جواهرات باستانی یافت می شود، جالب و مهیج است. این گنجینه یک سابقه باستان شناسی خواهد داشت زیرا در زیر آوار کاخ ملکه بودیکا (ملکه ای بریتانیایی که بر علیه امپراتوری روم به پا خاست.) کشف گردیده و همین امر معرف داستانی باستانی و هیجان انگیز در پس زمینه این گنجینه جواهرات است.

گنج به خاک سپرده شده
گنج به خاک سپرده شده

شورش ملکه بودیکا هنگامی رخ داده است که انگلیسی ها بر علیه اشغال کشور خود توسط روم قیام کردند. شورش بسیار وحشیانه بود. شواهد باستان شناسی نشان می دهد که ساختمان ها در لندن، کلچستر و سنت آلبانز به آتش کشیده و بسیاری از ساکنان شهرها قتل عام شدند. به ناگه اعضای ارتش روم جنگ را کنار گذاشتد و برای باقی ماندن بریتانیا در تملک امپراتوری روم تلاش نمودند.

کشف این جواهرات به دلیل داستان و سابقه تاریخی که دارد بسیار ارزشمند است، به نظر می رسد که مالک و یا شاید یکی از بردگان، طلا و جواهرات را در داخل خانه خود برای حفاظت در مراحل اولیه از شورش بودیکا، دفن کرده باشد.

خاک مکانی  که در  آن طلا و جواهر کشف شده هنوز هم در آزمایشگاه های حفاظت کاوش های باستان شناسی در حال بررسی شدن است و محققان می گویند که می توان مصنوعات بیشتری هم از این منطقه یافت.

باستان شناسان معتقدند که هر فردی که طلا و جواهرش را به خاک سپرده بوده است پس از نجاتش از آتش سوزی دیگر قادر به وارد شدن به آن خانه و شهر های اطرافش نبوده است. قبل از کشف این خرده ریزها، باستان شناسان همچنین استخوان های انسان، در خرابه های به جا مانده از آن آشوب، یافتند.

به گفته دانشمندان، ۲ عدد از استخوان ها نشانه هایی  از زخم شمشیر را  داشته اند که این نشان می دهد کسی در داخل خانه در حال جنگیدن بوده و همانجا مرده است.

باستان شناسان بیان داشتند طلا و جواهرات یافت شده، به شهر کلچستر موزه ایپسویچ تحویل داده خواهد شد.

گنج به خاک سپرده شده

شگفت انگیزترین گنج های تازه کشف شده

شگفت انگیزترین گنج های تازه کشف شده:

** گنج هندوها

۱۵-۲

در سال ۲۰۱۱ گنجی شگفت انگیز در ششمین طبقه زیرزمین یک معبد هندی پیدا شد که بیلیون ها دلار ارزش داشت. این گنج شامل چند صد کیلو طلا و جواهرهایی است که ریشه های آن به قرن ۱۶ بر میگردد. در این گنج ها که ارزشی ۷ بیلیون پوندی دارد  مواردی از قبیل گردنبدهای طلا و حتی نخ و طناب های طلا دیده می شود. البته با توجه به گذر زمان و سرپا بودن این معبد گنج هایی از سال های حکومت ناپلئون نیز در میان آن ها دیده شده است. این گنج ها همچنان در این معبد نگهداری می شوند و البته معبد به شهرتی بسیار زیاد دست پیدا کرده است.

** گنجینه در باغ

۱۵-۳

“تری هربرت” به همراه پسر ۱۴ ساله اش در حال گشت زدن در باغ خانه شان بودند که ناگهان صدای فلزیاب آن هابه گوش رسید. آن ها پس از کندن زمین توانستند به گنجی شگفت انگیز دست پیداکنند. این اتفاق که در سال ۲۰۰۹ رخ داد باعث شد تا این پدر و پسر بتوانند ۵ کیلوگرم طلا و ۲٫۵ کیلوگرم نقره پیدا کنند. این گنج شامل تعداد بسیار زیادی از ادوات جنگی بود که میتوان به سپر یا شمشیرهای شکسته اشاره کرد. این گنج به قرن ۷ام بر می گردد. ارزش تقریبی این طلاها و گنجینه ۳٫۵ میلیون پوند حساب شده است و این روزها در موزه زندگی می کند.

** گنج وایکینگ ها

۱۵-۴

در سال ۲۰۰۷ بار دیگر یک فلزیاب ساده توانست گنچی شگفت انگیز را پیدا کند. “دیوید والن” به همراه فرزندش در حال گشت زدن در یکی از مناطق خارجی شهر یورکشایر بود که توانست گنجی از دوره وایکینگ ها را پیدا کنند. این گنج شامل ۶۱۷ سکه نقره به همراه ۶۵ وسیله دیگر است که هر کدام آن ها به سال ۹۰۰ میلادی بر می گردد. ارزش این گنج یک میلیون پوند برآورد شد و این روزها نیز در موزه های مختلف انگلستان نگه داری می شود.

** گنج های روم باستان

۱۵-۵

در سال ۲۰۱۰ “دیو کریسپ” که علاقه خاصی به یافتن فلزهای مختلف دارد توانست به گنجی باستانی دست پیدا کند. او با استفاده از یک فلزیاب جالب توانست گنجی را پیدا کند که قدمت آن به قرن های ابتدایی تاریخ و حکومت روم باستان می رسد. این گنج شامل ۵۲ هزار سکه رومی به همراه چندین قطعه از ابزار و وسایل آن زمان است. گنجینه آقای کریسپ توسط نهادهای رسمی و موزه ای که این روزها از ان نگه داری می کند ارزشی ۳۲۰ هزار پوندی دارد.

** گنج های آنجلو-ساکون

۱۵-۶

در سال ۲۰۰۱ یک باستان شناس آماتور به نام “کلیف برادشو” اولین کار خود را در منطقه ای به نام کنت در انگلستان آغاز کرد. او برای یافتن گنجینه های قوم آنجلو-ساکون تلاش بسیاری کرده بود و مناطق مختلفی را چک کرده بود اما در نهایت در کنت توانست ریشه این قوم را بیابد. او در تلاش های خود برای پیدا کردن گنج توانست به مجموعه ای از ظروف خاص باستانی دست پیدا کند که ارزشی نزدیک به ۲۷۰ هزار پوند داشت. این گنجینه را یکی از موزه های انگلستان خرید و پول آن به برادشو و صاحب زمین رسید.

منبع.http://www.yjc.ir

گنجینه داریوش که قرنهاست از نظرها پنهان است

گنجینه داریوش که قرنهاست از نظرها پنهان است.
یکی از دلایل مهم مخفی کردن این گنجینه ها, جنگ بین کشورها بود .. هر گاه کشوری مورد تجاوز قرار میگرفت و حاکم آن احساس میکرد که شکست خواهد خورد دستور می داد تا خزائن و صندوق های طلا در زیر خاک و در جایی مطمئن از نظرها مخفی شود. در بسیاری از مواقع تمام کارگران و ناظرانی که خبر از جای این گنجینه ها داشتند کشته می شدند تا جز پادشاه و حاکم کسی از خزینه مخفی خبردار نباشد. یکی از بزرگترین گنجینه های مخفی – گنجینه داریوش سوم است, که تا امروز کسی انرا پیدا نکرده و بسیاری از جویندگان و باستان شناسان را ناکام گذاشته است.
گنجینه پادشاه بزرگ ایرانیان، داریوش سوم هخامنشی که در سالهای ۳۸۰ تا ۳۳۰ قبل از میلاد می زیست، شاید بزرگترین گنج تمام دوران ها باشد. بخشی از این گنج را امپراطور مقدونیان، اسکندر (۲۳۲ – ۳۵۶ ق.م ) زمانی که در سال های حدود (۳۳۴ ق.م) کشور پادشاهی ایران را تسخیر و گنجینه های” شوش” ،” ایسوس” *، دمشق و تخت جمشید را چپاول کرد به تاراج برد. امپراتور فاتح تنها در تخت جمشید حدود ۹,۰۰۰ تالنت طلا و ۴۰,۰۰۰ تالنت نقره به غنیمت گرفت. هر تالنت با معیارهای امروزی حدود ۲٫۲۶ کیلوگرم بود، یعنی بیش از ۱۰۰۰ تن یا به حساب دیگر بیش از ۵۰ کاروان بزرگ از حیوانات بارکش که فقط غنیمت یکی از شهر های ایران را با خود حمل می کردند. اما آمار نهایی شهر های ایران کمی تکان دهنده است. مورخ و وقایع نویس باستانی یونان، »دیودور « چنین نگاشته است که “ اسکندر کبیر گنجهای حاصل از تمام گنج خانه های تسخیر شده ایران را بر بیش از ۳,۰۰۰ شتر بارکش و ۱۰,۰۰۰ جفت قاطر (بیش از ۲۳,۰۰۰ حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد. اسکندر در آن زمان در ایران بدون احتساب بخشی از گنجینه ها که داریوش سوم به نقاط امن برده بود، ۷۵۰,۰۰۰ تالنت (حدود ۱۹,۶۵۰ تن) یعنی تقریبا ۹۸۰ کامیون باری ۲۰ تنی پر از طلا و نقره به غنیمت گرفت، البته بدون محاسبه سنگ ها، جواهرات و هزاران شی گران بهای دیگر.! ا بر نگارش های باستانی، وقتی که او بعد ها با ارتش خود به مصر لشکر کشی کرد، دستور داد که سپرهای حفاظتی سربازانش را با نقره خالص آب کاری کنند که نشان از عظمت غارت لشگر مقدونی در ایران بود.! “

اما سرنوشت باقی گنجینه ها چه شد؟
داریوش با کاروان کوچکی از گنجهایش به اقامتگاه تابستانی خود در ” هگمتانه “شهر همدان کنونی رفت. بنا به نگارش های باستانی “داریوش هخامنشی قبل از آن که بمیرد دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی شهر دفن کنند. وقتی که اسکندر اقامتگاه تابستانی را به تسخیر در آورد، هیچ اثری از گنج بر جای نمانده بود. اسکندر نیروهایش را وادار کرد هفته ها در اطراف شهر بدنبال گنج مدفون بگردند که جستجویی بی حاصل بود.” این گنجینه که به گفته کارشناسان حدودا نصف دارایی خاندان هخامنشی بوده، برای بازسازی ایران و جمع آوری لشکری انبوه توسط داریوش حمل می شده است. نزدیک به ۲۵۰ سال بعد، سردار رومی ” مارکوس لیزینیوس کراسوس ” (۵۳ – ۱۱۵ ق.م) به جستجوی این گنجینه طلا پرداخت و برای آن حتی با پارتها، یکی دیگر از اقوام آسیای صغیر جنگ کرد؛ پارتها در آن زمان سلسله پادشاهی جدیدی را در ایران بر پا کرده بودند (سلسله اشکانیان). سرداران رومی” ژولیوس سزار ” ( ۴۴ – ۱۰۰ ق.م) ، ” مارکوس آنتونیوس “(۳۰ – ۸۳ ق.م) و همچنین امپراتور روم، ” نرون ” (۶۸ – ۳۷ میلادی) نیز، همگی بدون هیچگونه موفقیتی به جستجوی گنج افسانه ای داریوش پرداختند. در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲ شمسی) شاه وقت ایران دستور کاوش این گنج را داد؛ یک هیئت آمریکایی با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و اکتشاف به کار پرداخت، اما نتوانست گنج را پیدا کند. به این ترتیب: گنجینه طلای داریوش تا به امروز همچنان در مکانی به شعاع ۱۰۰ کیلومتر، در اطراف شهر همدان خفته است. گنجینه ای که معلوم نیست کی و کجا بیدار شود و جهانیان را محو عظمتش کن

راز گنجینه های مخفی

راز گنجینه‌های مخفی:

ثروت های بزرگ پادشاهان و راز ناپدید شدن این گنجینه ها همیشه یکی از موضوعات جذاب تاریخ بوده اند. محققان، باستان شناسانطز و حتی ماجراجوهای زیادی به خاطر کشف این گنج های افسانه ای به مکان های ناشناخته قدم گذاشته اند اما با وجود جست و جوهای زیاد، هیچ اثری از آنها دیده نشده است؛ طوری که انگار داستان وجود این گنج ها فقط یک افسانه بوده که در گذر زمان به فراموشی سپرده شده اما واقعیت این است که در فهرست بزرگ ترین گنج های گمشده دنیا، اسم چهار گنجینه بزرگ به چشم می خورند که اسناد زیادی مبنی بر وجود آنها در دست است و مشکل تنها مکان های ناشناخته ای هستند که در آن پنهان شده اند؛ مکان هایی که هنوز کشف نشده اند.

۱۰ قانون طلایی درگنج یابی

۱۰ قانون طلایی درگنج یابی:
۱.باید از روشهای آرکولوژیک (باستان شناسی) در تحقیقات مقدماتی و سطحی و در حفاری استفاده نمود تا شانس موفقیت شما بالاتر برود
۲٫برای شناختن ساختار  و لایه های خاک از رشته  ژئولوژی( زمین شناسی ، علمی که درباره زمین و چگونگی مواد و ترکیبات و تغییرات آن بحث می کند.) استفاده نمود تا گمراه نشویم.
۳٫برای فهم اینکه آثاری که بدست آمده از چندین و چه کانی هایی تشکیل شده و یا چه نوع سنگ قیمتی در ساخت آن استفاده شده باید از شاخه کانی شناسی  که یکی از شاخه های زمین شناسی است استفاده کرد.
۴٫محاسبه تقریبی هزینه های جستجو بررسی و حفاری کردن باعث برنامه ریزی دقیق و موفقیت در کار می شود
۵٫برای شناخت اشکالی که بر روی صخره ها حک شده و همچنین شناخت آثار تاریخی بدست آمده باید تاریخ هنر و تاریخ تمدنها را مطالعه نمود و استفاده کرد.
۶٫حفاری کردن همانند یک عملیات است قبل از اینکه خاک را زیر و رو کنید باید داده ها و نشانه های سطح خاک را به شکل خوبی تجزیه و تحلیل کرد.
۷٫برای زودتر رسیدن به هدف باید از تکنولوژی استفاده کرد.
۸٫بسیاری از نشانه ها و اشکال به شکل الفبایی و طبق قواعد ریاضی بدست می آیند.برای حل کردن این معماها باید از علم هندسه که شامل مجموع قوانینی مانند یادگیری زبان علائم و نشانه ها , اندازه گیری طول و عمق, واحدهای اندازه گیری در ریاضی که این قوانین در بسیاری از گوردخمه ها تومولوسها و بسیاری از دفینه های شخصی رعایت شده است استفاده نمود.
۹٫باید از اطلاعات مردم که شامل افسانه ها داستان ها و باورها که مربوط به منطقه مورد کاوش شماست نت برداری کرد یادتون باشه گاهی نکته ای کوچک کاری بزرگ انجام می دهد البته معمولا این جور افسانه ها با اغراق همراه است اما همه این ضرب المثل رو شنیدیم که میگه تا نباشد چیزکی مردم نگویند…..

۱۰٫برای یادگیری جنبش ها و ساختار قومی و دینی جوامع باستانی باید  تاریخ ادیان را مطالعه و استفاده کرد.

گنج یابی ممنوع!

گنج یابی یممنوع!

آرام آرام زمین را می کاود، تاریکی شب مجالی است برای آنکه می خواهد تاریخ خود را به سرقت ببرد …هجمه بی وقفه سرقت آثار تاریخی در کشورهای دارای تمدن چیزی نیست که بتوان آن را به زمان خاصی نسبت دادو یا آنکه در عرض چند روز آن را ریشه کن کرد اما این هجوم می خواهد تاریخی را به یغما ببرد که در پشت آن قرار است سالها تمدن و فرهنگ سرقت شده و از بی هویت از مکانی به مکان دیگر رخت سفر بربندد.
تعرض به آثار، ابنیه و محوطه های باستانی در ایران این روزها دیگر نامی سنجاق شده بر تمامی داشته ها و نداشته های تاریخی و ملی ماست اما آنکه چطور این وقایع رخ می دهد مدلول چند حاشیه است که شاید در این مجال بیان آنان بی سبب ننماید.
۱) ذکر یک سئوال بی جواب برای آنکه بدانیم و ندانیم : «چه فرق دارد که آثار تاریخی ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس فروخته شود و یا آنکه همگی در موزه ای در گوشه ای از ایران گرد فراموشی بخورند که حتی بسیاری ندانند که به عنوان مثال فلان اثر باستانی در کجا نگهداری می شود و یا آنکه در کشاکش اما و اگرهای چسبیده به پای نمایش این آثار در کشورهای مختلف اصلآ دیده نشود و دیگر روز در کشوری دیگر و بنام تمدن نداشته دیگری به ثبت برسد.
۲) این روزها نقل مجالس دوستداران میراث ایرانیان در هر گوشه دنیا به این مسئله ختم می شود:« سرقت ، تعرض و یا کاووش غیر مجاز در محیط های باستانی » یادم می آید روزی که مردم جیرفت برای یک لقمه نان – و براستی تنها یک لقمه نان- به زمین های زراعی خویش که هیج نمی توانستند جز باد از آن درو کنند هجوم برده بودند، پروفسور یوسف مجید زاده باستان شناس نام آشنای دیار جیرفت وفتی دید که کار دیگر از کار گذشته و حتی شیخ نشینان حاشیه خلیج همیشه فارس نیز به واسطه خرید آثار باستانی موجود در این محوطه باستانی به فکر تهیه نقشه و سندی جعلی دیگر برای تاریخ سازی برای خویش افتاده اند ، به روستاهای اطراف سفر کرد و با همراهان خود تنها به ذکراین مورد بسنده کرد که شما در حال فروختن تاریخ خود هستید.آن روزها را گرچه می توان روزهای اوج حمله به تاریخ باستان ایران بر شمرد اما شاید ذکر این جمله پس از تعرض به یک محوطه تاریخی و یا سرقت آثار تاریخی از یک موزه چندان مناسب به نظر نمی رسید وقتی می توان علاج واقعه پبش از وقوع جست و با آموزش عمومی از بروز چنین اتفاقاتی که می توان نام آن را فاجعه نیز نهاد جلوگیری نمود.
۳) فروختن تاریخ در کشوری که خود را تاریخ ساز می داند چندان زیبا به نظر نمی رسد،مطمئنآ ایرانی نسبت به هویت خود متفاوت تر از دیگر اقوام حساسیت به خرج می دهد، اما چرایی این امر برای ایرانیان که خود از تاریخ سازان به شمار می روند از چگونگی آن مهمتر به نظر می رسد. وقتی در کشورمان چندین هزار کیبومتر مربع محوطه باستانی وجود دارد که تنها چند صد کیلومتر از آن مورد مراقبت و حفاظت فیزیکی قرار می گیرد دیگر چه انتظاری می توان داشت که این محوطه های باستانی مورد هجمه قرار نگیرند ؛ یک حساب کاملآ معمولی.
۴) این یک واقعیت است که تشکیل یگان ویژه پاسداران میراث فرهنگی هم که یکی از نیاز های جدی میراث فرهنگی ایران به شمار می رفت نیز در چند سال گذشته نتوانسته است از بار تعرض به محوطه های باستانی بکاهد.
نخست آنکه نگاهی گذرا به چگونگی شکل گیری این یگان و حتی خصوصی سازی شدن آن در امر ملی نگهداری و صیانت از آثار تاریخی و باستانی خود جای تامل دارد و سپس وقتی یگان ویژه حفاظت از آثار تاریخی در حد یک نیروی دفاعی و نه یک نیروی ضابط به فعالیت می پردازد و در این میان این یگان خصوصی- دولتی قرار است در محدوده اندگ پیرامون خود به فعالیت بپردازد ، در صورت هر گونه اتفاق ناخوشایند هیچ پاسخی نمی تواند داشته باشد چه می توان کرد جزآنکه برای یک بخش خصوصی- دولتی که با مدیریت بازنشستگانی! از نیروی انتظامی اداره می شود دعای خیر نمود و ابهامی در روبروی پرسش های انبوه ملتی گذاشت که از بین رفتن نفایس و داشته های تاریخی و باستانی خود را به نظاره نشسته اند.
۵) در فرهنگ عامه ما مرسوم شده است که هر گاه گنجی یافتی خمس آن را بپرداز و بقیه را به مال خود بیافزای.انگار وقت آن رسیده تا آموزش های دوباره در مورد باور های عمومی مردم به کار گرفته شود و این ادیپ احمقانه گنج یابی از میان مردم رخت بربندد…مقوله ای که بسیاری از علمای دین و فقها به آن اهتمام ورزیده اند و در این میان فتاوای زیادی نیز در رد گنچ یابی و تعرض به محیط های باستانی برای مقلدین خویش صادر نموده اند.