مجسمه‌سازی در ایران باستان

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ اسفند ,۱۳۹۳

مجسمه‌سازی در ایران باستان ( مقاله زیبای استاد عیسی بهرام در سال ۱۳۴۲ ):
هنرمندان ایرانی با اینکه در تمام ادوار تاریخی در ایجاد نقوش برجسته روی سنگ مهارت فوق‌العاده از خود نشان داده‌اند، منتهی علاقه زیادی به ساختن مجسمه‌های سنگین یا برنزی نداشته‌اند. اگر بخواهیم پیکر تراشی ایرانیان را با همین هنر در مصر و یونان مقایسه کنیم باید بگوییم پدران ما با وجود ذوقی که در تمام رشته‌های هنری داشتند از ساختن مجسمه، دوری می‌جستند. در حقیقت امروز صدها مجسمه سنگین و برنزی در یونان قدیم تقریباً برابر آن در مصر قدیم به یادگار مانده و تعداد مجسمه‌های سنگی یا برنزی ایران انگشت شمار است.
کم بودن مجسمه در ایران بی دلیل نیست.
یونانیان، خدایان متعدد خود را بصورت مجسمه در معابد خود قرار می‌دادند و آنها را پرستش می‌نمودند. مجسمه‌های سنگی و برنزی بیشماری نیز از قهرمانان خود در میدانها و معابر عمومی‌می‌گذاشتند.
مصریان عقیده داشتند که روح هر انسانی پس از مرگ به این جهان بر می‌گردد و برای اینکه آن روح سرگردان نشود مجسمه‌هایی از سنگ یا برنز یا چوب یا گچ می‌ساختند و در مکانهای امنی قرار میدادند و چون آن مجسمه‌ها کاملاً شبیه اشخاصی که مرده بودند ساخته می شد به عقیده آنان روح به آسانی می‌توانست در آنها جای گیرد. بعلاوه مصریان نیز خدایان خود را بصورت موجوداتی در سنگ یا برنز مجسم می‌کردند و در معابدشان قرار می‌دادند ایرانیان قبل اسلام، هنگامی که تمام ملل جز ملت یهود به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و دارای مذهبی بودند که به توحید خیلی نزدیک بود. هرودت که ایرانیان عهد هخامنشی را به هم میهنان خود در کتابی تحت عنوان «تاریخ» معرفی نموده تعجب می‌کند از اینکه ایرانیان برای خدایان خود معبد و مجسمه ای نمی‌سازند و می‌گوید آنها برای انجام مراسم مذهبی خودشان روی بلندیها می‌روند و خداوند خود را به این طریق پرستش می‌نمایند.
۸-۱
در عهد ما هیچ مجسمه‌ای که خدای ایرانیان قدیم یعنی اهورامزدا را به ما نشان بدهد نمی‌شناسیم انسان بالداری که در پیشانی آرامگاه بعضی از پادشاهان هخامنشی نقش شده اهورامزدا نیست این فقط تقلیدی از نقوشی است که در همان زمان در آرامگاههای پادشاهان مصر نقش می‌شده و چون شاهنشاهان هخامنشی بر کشور مصر تسلط یافته بودند از بسیار از رسوم مصریان تقلید نمودند. هیچ مدرک کتبی یا منطقی به ما نشان نمی‌دهد که این نقش از اهورامزدا باشد.
با این حال وقتی اشکانیان خواستند رب النوع ناهید یا آناهیتا را نشان دهند آنرا بصورت زنی روی سنگ نقش کردند و به همین طریق اهورامزدا در عهد ساسانیان بصورت انسانی نقش شده که قدرت سلطنت را به پادشاهان ساسانی می‌دهد و مهر یا میترا نیز بارها بر روی نقوش برجسته در دامنه کوهها بصورت انسانی نشان داده شده که اشعه متعدد، اطراف صورت او را احاطه کرده ولی هیچ یک از خدایان بصورت مجسمه‌ای که بتواند روی پایه ای قرار گیرد و اطراف آن آزاد باشد در دوران پیش از اسلام در ایران ساخته نشده است.
در کشورهای مجاور ایران یعنی هندوستان و مصر و یونان مجسمه‌های متعدد از دوران‌های قدیم باقی مانده. هندیها مجسمه بودا را در معابد خود قرار می‌دادند. مصریها مجسمه فراعنه را می‌ساختند و رومیها پیکر امپراطوران و سرداران را در سنگ می‌تراشیدند یا در برنز می‌ریختند. تنها مجسمه‌ای که از شاهنشاهان قدیم ایران باقیمانده پیکر شاپور دوم می‌باشد که روی تخته سنگی طبیعی که در غازی در کنار دره شاپور قرار داشته تراشیده شده و معلوم نیست در چه زمانی مورد حمله انسانی قرار گرفته و به زمین انداخته شده‌است.
در این مجسمه سعی نشده‌است که شباهتی میان شاهنشاه و مجسمه وجود داشته باشد. و فقط از طرز آرایش مو و لباس و جزئیات دیگر تشخیص داده شد که قصد هنرمند مجسم نمودن شاپور دوم بوده است.
در این مقاله سه مجسمه زیبا که از دوره هخامنشی و اشکانی باقی مانده ارائه داده می‌شود.
چند سال پیش آقای علی سامی‌ در تخت جمشید سر مجسمه کوچکی را پیدا کرد که از جنس سنگ لاجورد و تنها مجسمه قابل توجهی است که تاکنون در تخت جمشید پیدا شده. (شکل ۱) صورت جوانی است در حدود ۲۲ سال موهای او مانند تمام موهائی که در دوران هخامنشی نقش شده مجعد است و بر سر او کلاه کنگره داری است که مخصوص پادشاهان یا وارثان بلا فصل آنها است.
۸-۲

کنگره نماینده شهر و پایتخت است بعداً بصورت تاج کنگره دار در‌آمده و علامت قدرت و حکومت است. این سر بصورت مجزی از بدن ساخته شده و روی بدن الصاق شده است. ابتدا گفته شد نقش جوانی خشایارشا است. بعداً گفته شد نقش داریوش اول است. هیچ معلوم نشده به چه مناسبت باید خشایارشا یا داریوش باشد. به هر حال تاج کنگره دار او علامت سلطنت است و چون داریوش اول وقتی به پادشاهی رسید بیش از یک جوان معمولی سن داشت بهتر است بگوئیم این سر مجسمه خشایارشا است. بدون شک نباید فرض کرد که شباهتی به شخص خشایارشا داشته باشد زیرا تمام نقوش برجسته تخت جمشید مانند شاهنشاه و خدمتگزار و سربازان بهم شبیه است به این معنی که سنگتراشان یک صورت خیالی برای همه در نظر گرفته و طبق آن شاه و سرباز و خدمتگزار را نقش کرده‌اند. تنها اختلافی که میان آنها وجود دارد جزئیات لباسی است که آنها را از یکدیگر متمایز می‌نماید.
چون کتیبه ای همراه این سر مجسمه نبوده نمی‌توان بطور قطع آن را به شاهنشاه معینی نسبت داد ولی چون خشایارشا بیش از سایر شاهنشاهان هخامنشی در تخت جمشید اقامت داشته، احتمال دارد این سر تصویر او باشد. جز این سر مجسمه، پیکر دیگری که در سنگ یا گچ تراشیده شده باشد یا در برنز ریخته شده باشد از دوره هخامنشیان در دست نیست. با این حال در مجموعه‌های خصوصی خارج از ایران چند مجسمه گلی کوچک وجود دارد که به دوره هخامنشی نسبت داده می‌شود ولی از نظر هنری به پای سر مجسمه نامبرده در بالا نمی‌رسد.
از دوره اشکانیان مجسمه‌های برنزی و گلی بسیار کوچک بدست آمده که بعضی از آنها به سبک یونانی ساخته شده و بعضی دیگر به سبک ایران است ولی از همه آنها مهمتر دو مجسمه است که هر دو در موزه ایران باستان قرار دارند و قابل مطالعه می‌باشد.
یکی از آنها سر مجسمه مرمری است که در حدود سی سال پیش در شوش بوسیله هیئت فرانسوی پیدا شد و باستان شناسان فرانسوی پس از مطالعه و تحقیق درباره آن اظهار کرده اند تصویر ملکه «موزا» زن فرهاد چهارم است که نژاد او ایتالیائی بود (شکل ۲) . ملکه موزا نیز تاج کنگره داری بر سر دارد ولی احتمال دارد شباهت مجسمه در این مورد با ملکه اشکانی کامل بوده باشد زیرا تمام جزئیات قیافه و حتی چین زیر گردن نشان داده شده.
احتمالاً ملکه موزا هنگامی ‌که شبیه او را در سنگ می‌تراشیدند در حدود سی یا سی و دو سال داشته. قطعاً به تاج ملکه چیزهای دیگری الصاق شده بوده که امروزه از میان رفته چون قسمت پشت سر مجسمه صیقلی نشده. این مجسمه نیز روی بدن مجزایی قرار می‌گرفت و در کنار دیوار واقع می‌شده. در روی پیشانی مجسمه نام سنگ تراش بدین طریق به خط یونانی نوشته شده (آنتینوکوس پسر درایانتوس). بنابراین تنها مجسمه مرمر قابل توجهی که از عهد اشکانیان باقی مانده بدست سنگتراشان یونانی ساخته شده و این فرض تأیید می‌شود که هنرمندان ایرانی علاقه زیاد به ساختن مجسمه نداشته‌اند.
۸-۳
مجسمه سوم متعلق بدوره اشکانی و از جنس برنز است. این مجسمه تمام قد است حتی کمی ‌از قد معمولی انسانی بزرگتر است. میان سر و بدن که مجزی از هم ساخته شده تناسب صحیحی موجود نیست و باز می‌بینیم که ساختن مجسمه‌های دو قطعه یعنی بدن مجزی از سر در ایران مورد توجه بوده‌است. هنر ساختن مجسمه‌های بزرگ برنزی در ایران زیاد معمول نبوده و اینطور به نظر می‌رسد که سازنده این مجسمه آشنایی به یک مجسمه سازی برنزی یونانی داشته. با این حال گذشته از فن برنز ریزی، سایر جزئیات پیکر سازی مربوط به این مجسمه کاملاً ایرانی است.

گذشته از فن برنز ریزی، سایر جزئیات پیکر سازی مربوط به این مجسمه کاملاً ایرانی است. از مطالب بالا می‌توان چنین نتیجه گرفت که، ایرانیان که در تمام رشته‌های هنری تزئینی مانند نقاشی، سنگتراشی، منبت‌کاری و غیره مهارت فوق‌العاده بخرج داده‌اند در فن مجسمه سازی علاقه زیاد از خود نشان نداده اند و این عدم علاقه به ایجاد مجسمه، در تمام ادوار تاریخی پیش از اسلام و در دوران اسلامی ‌همچنان ادامه داشته است.

خلاصه:  معرفی مجسمه مکشوف در شمی (از نواحی لرستان) ـ ویژگی‌های پیکرتراشی دوره اشکانیان ـ سرمجسمه‌از ازسنگ آهک باندازه طبیعی (درموزه بغداد)، مجسمه سریکی ازشاهان هخامنشی، شرح جزئیات مجسمه ۲۰/۲ متری مرمرین واقع در موزه بغداد ـ مجسمه‌ای ازیک افسر عالیرتبه اشکانی واقع در موزه موصل، مقایسه یک نقش برجسته عهد هخامنشیان با مجسمه‌های فوق‌الذکر ازعهد اشکانی

مجسمه مکشوفی در شمی (از نواحی لرستان) بزرگترین مجسمه‌ای است که تا کنون در خاک ایران پیدا شده، و تنها مجسمه برنزی بزرگی است که از دوران‌های قدیم ایرانیان به یادگار باقیمانده است. ولی مجسمه های کوچک خصوصاً از عهد اشکانیان و ساسانیان در کشور ما زیاد ساخته شده و تمام خصوصیات پیکر تراشی ایران نیز در این مجسمه‌های کوچک دیده می‌شود. با این حال مجسمه بزرگی از «اوتان» پادشاه «الحضر» از مرمر تراشیده‌اند و اکنون در موزه موصل محفوظ است و ۲۰/۲ متر ارتفاع دارد و حال اینکه ارتفاع مجسمه شمی از ۹۰/۱ متر تجاوز نمی‌کند. می‌گویند یکی از خصایص پیکر تراشی ایرانیان در عهد اشکانیان این بود که مجسمه را از مقابل می‌تراشیدند و به ‌آن حرکت نمی‌دادند . مثلاً اگر مجسمه‌ی مرمری را که از دوره اشکانیان است و امروز در موزه موصل محفوظ می‌باشد با مجسمه دیسک انداز، کار «میرون» مجسمه ساز معروف یونان در قرن چهارم پیش از میلاد مقایسه کنیم اختلاف زیاد میان آن دو مجسمه مشاهده می نمائیم. در مجسمه دیسک انداز یک پا عقب‌تر از پای دیگر قرار داده شده و کمر بطرف جلو خم شده و دست یکی بطرف عقب و یکی بطرف جلو به حرکت درآمده.

در مجسمه «اوتال» پادشاه الحضر پای چپ فقط کمی جلوتر از پای راست قرار داده شده و کفشها کاملاً شبیه به کفشهای مجسمه شمی است. پادشاه الحضر نیز مانند امیر شمی شلوار بلند ی بر تن کرده که تا زانویش می‌رسد و روی قبا کمربندی بسته تا شمشیر خود را به آن آویزان کند ولی کمربند کمی پایین تر از حد معمول بسته شده. شاید شمشیر سنگینی کرده و آن را پایین آورده.

«اوتال» دست چپ خود را روی قبضه شمشیر گذاشته و این عادتی است که حتی در عصر حاضر نیز دیده می شود. ولی دست راست خود را کاملاً بلند کرده مانند اینکه صحبتی می کند و با این حال دهان او بسته است .روی قبا لباده بلندی بر تن پادشاه الحضر دیده می شود که آستینهای بلندی دارد کلاه وی شباهتی به کلاه درویشان در عصر حاضر دارد. این کلاه نیز با کمال سلیقه و مهارت با نقوش زیبایی برجسته مزین گردیده. ( شکل ۱)

«اوتال» سبیلهای پرپشت و ریش نسبتا ‌بلندی دارد و موهای بلندش از زیر کلاه بیرون آمده است. میان این مجسمه با مجسمه شمی شباهت زیاد وجود و فقط لباس آن متفاوت است .

در موزه بغداد نیز سر مجسمه ای از سنگ آهکی به اندازه طبیعی تراشیده شده که تمام خصوصیات پیکر تراشی عهد اشکانی را که در مجسمه «اوتال» دیده می شود در بر دارد. در این مجسمه حرکت دیده نمی‌شود ولی احساسات او را می توان حدس زد ریش و سبیل او بسیار منظم تراشیده شده و شانه زده است. موهای سرش مانند موهای نقوش برجسته عهد هخامنشی مجعد است و مثل این است که از زیر دست آرایشگری بیرون آمده باشد. (شکل۲)

این دومین مجسمه‌ای است که از الحضر بدست آمده ولی مجسمه دیگری نیز در همین محل پیدا شده‌است که امروز در موزه بغداد است و سر یکی از پادشاهان اشکانی را نشان می دهد کلاه این پادشاه همان است که روی سکه های اشکانی دیده می‌شود و از سوی دیگر شباهت زیاد به کلاه «اوتال» پادشاه الحضر دارد ریش و سبیل وی نیز با کمال دقت تراشیده شده . (شکل۳)

۸-۴

شکل۱-مجسمه «اوتال» پادشاه «الحضر» که در موزه موصل محفوظ است

۸-۶

شکل۲-مجسمه ای از سنگ آهکی که در موزه بغداد نگهداری می شود

۸-۵

 شکل۳-مجسمه‌ای که در «الحضر» بدست آمده که هم اکنون در موزه بغداد موجود است و سر یکی از پادشاهان اشکانی را نشان می‌دهد

این سه مجسمه که خارج از ایران هستند بانضمام مجسمه بزرگ شمی کاملاً خصوصیات هنر پیکر تراشی ایرانیان در عهد اشکانی را بما نشان می‌دهند و آن را از دوره‌های دیگر متمایز می‌نمایند ولی برای تکمیل این خصوصیات مجسمه دیگری را که آن نیز در موزه بغداد است و در الحضر پیدا شده نشان می‌دهیم.

این مجسمه نیز ۲۰/۲ متر ارتفاع دارد و از مرمر ساخته شده و صاحب آن «سناترک» پادشاه الحضر است. موهای این شخص مانند موهای امیر شمی با نواری بسته شده و در طرفین صورت آویزان است. وی نیز مانند «اوتال» پادشاه الحضر دست راست خود را بلند کرده و در دست چپ بجای شمشیر، یک برگ زیتون یا خرما که علامت صلح است بر دست دارد. لباس و کمر او که دارای تزئینات فراوان است شباهت زیاد به لباس سفرای کبار کشورهای کنونی دارد. شلوار او بلند است و چین دارد بدون شک شلوار بلند چین دار که چیزی شبیه به شلوار مردم امروزی در آذربایجان غربی می‌باشد در زمان اشکانیان بسیار معمول بوده است. «سناترک» نیز مانند امیر شمی گردن بندی بر گردن و گوشواره‌ای بر گوش دارد. در بالای سر او پیکر عقابی دیده می شود که بالهایش را گسترده و این عقاب ما را درباره کلاه که بر سر بعضی از صاحب منصبان عالی‌مقام عهد ساسانی دیده می‌شود روشن می‌نماید. (شکل ۴)

۸-۹

شکل۴-مجسمه «سنا ترک» پادشاه «الحضر» که از مرمر ساخته شده و اینک در موزه بغداد است

۸-۸

شکل۵-مجسمه دو متری که در «الحضر» پیدا شده و در موزه موصل محفوظ است. این مجسمه یکی از افسران عالیرتبه اشکانیان را نشان میدهد

۸-۷

شکل۶-صدر اعظم خشایارشا در حال عرض گزارش به حضور شاهنشاه _ نقش نیم برجسته از سنگ که در تخت جمشید پیدا شده و اکنون در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود

خوانندگان متوجه این مطلب شدند که تمام این مجسمه‌ها از الحضر بدست آمده و الحضر یکی از پایتختهای قدیم ایران در عهد اشکانیان است که روی فرات قرار گرفته و چون در سر حد ایران و روم بود چندین بار بوسیله رومیها خراب شده و اکنون خرابه های آن برپا است . ولی بدون شک نظایر این مجسمه در نقاط دیگر ایران باستان وجود داشته است و فقط دست روزگار آن را از بین برده.

برای مقایسه یکی از نقوش برجسته عهد هخامنشی را که گزارش بعرض شاهنشاه می رساند نشان میدهد ارائه می‌دهیم و از آن چنین نتیجه می‌گیریم که هنر پیکر تراشی از عهد هخامنشی تا عهد اشکانی در ایران فقط تغییر مختصری کرده و خواص کلی خود را محفوظ داشته است. (شکل ۶)

خلاصه:  خصوصیات مجسمه‌هایی ازاواخر عهدساسانی، پیشرفت هنر حجاری دراین زمان، مشخصات دونقش برجسته یکی از خزانه داریوش درتخت جمشید و دیگری برروی یکی از دیوارهای کاخ اردشیر سوم، فرق بین نقش برجسته‌های غربی (یونان ـ روم) وایرانی، بررسی یک نقش برجسته واقع در دامنه کوه “رجب” واقع در دوکیلومتری تخت جمشید.

چرا پدران ما ساختن نقشهای برجسته را بر سینه سنگها بر مجسمه سازی ترجیح می‌داده‌اند؟ شاید آنان چنین می‌اندیشیده‌اند که پیکر ساخته شده از سنگ یا برنز به هر حال پایدار نیست ولی با نقش برجسته ای که در دامنه کوههای بلند تراشیده شده کسی سر عنال ندارد

در دوره ساسانیان نیز مانند دو دوره تاریخی اشکانی و هخامنشی علاقه به پیکر تراشی در کشور ما چندان زیاد نبود. با اینکه نمونه های کوچکی از مجسمه های ساخته شده در آن زمان وجود دارد که، نشان میدهد استعداد پیکر تراشی در نهاد هنرمندان ایرانی خفته بود، ولی به دلایلی که در گفتار پیش ذکر شد علاقه به ایجاد آن نداشته‌اند.

تمام خصایص مجسمه شمی در نیم تنه یکی از پادشاهان ساسانی که در یک مجموعه خصوصی حفظ شده دیده میشود.(شکل زیر) 

۸-۱۰

شکل۱-نیم تنه یکی از شاهنشاهان دودمان ساسانی

هنگامی که این پیکر نیم تنه، ساخته شد (اواخر دوره ساسانی) هنوز مانند عهد اشکانی داشتن موهای زیاد که از طرفین روی شانه می افتاده معمول بوده و حتی به حجم آن اضافه شده است. آیا باید تصور کنیم که امرا و بزرگان عهد ساسانی موهای بلند داشته و آنرا روی شانه های خود می‌انداختند؟ احتمالاً میان بعضی از امرای ساسانی ریش کوسج (ریش بزی) معمول بوده. بزرگان کشور گردنبندهای مروارید بر گردن می‌انداختند و این کار در عهد اشکانیان معمول بوده است.

تاج سلاطین ساسانی شکلهای عجیب و غریب به خود می گرفت طرفین آن بصورت بال پرندگان یا شاخ حیوانات درمی‌آمد و در بالای پیشانی ماه و ستاره‌ای قرار داشت و گوی بزرگی در بالای آن جای می‌گرفت

معروفترین مجسمه عهد ساسانیان پیکر شاپور دوم واقع در غار معروف در دره شاپور است. این مجسمه از اندازه معمولی بزرگتر است. و در قرنهای اخیر بر زمین افتاده بود. اخیراً آنرا روی پاهای سمنتی قراردادند ولی اینطور بنظر میرسد که وقتی بر زمین افتاده بود زیبایی بیشتری داشت چون ساق پاهای آهنی و سمنتی با قامت شاپور تناسب زیاد ندارد.

بنابر این ملاحظه میشود که عدم علاقه به ساختن مجسمه، در عهد ساسانیان نیز ادامه داشته، و در عوض هنرمندان ایرانی در رشته نقوش برجسته (حکاکی) و سنگتراشی، که جنبه تزئینی دارند، در تمام این ادوار پیشرفت فوق‌العاده کرده‌اند.

یکی از نمونه های خوب این سنگتراشی نقش برجسته‌ای است که در ضمن کاوشهای دکتر اسمیت در قسمت شمال شرقیخزانه داریوش در تخت جمشید از زیر خاک بیرون آورده شده و امروز در موزه ایران باستان نشان داده میشود. در این گفتار فقط قسمتی از آن نقش برجسته را که شامل خزانه دار است ارائه میدهیم.

داریوش روی تخت مرصعی، در زیر چادر نشسته عصای بلندی (علامت قدرت سلطنت مانند فراعنه مصر) بر دست دارد ولیعهد او خشایارشا در کنارش ایستاده است. در مقابل اوخزانه دار، که لباس مادی بر تن دارد، در حال تعظیم است و احتمال می رود که گزارش کارهای خود را به شاهنشاه میدهد. در کنار ولیعهد اسلحه دار باشی و پیش خدمت مخصوص شاه دیده می‌شوند

عکس شماره سه فقط قسمتی از پیکر خزانه دار باشی دیده میشود. چنین معلوم بوده است که خزانه دارهای شاهنشاه از اهل ماد باشند. ما در صدد بر‌نخواهیم آمد که این صورت را با تصاویر مصری و یونانی مقایسه کنیم. بدون شک وجوه تشابهی با آنها دارند و نیز اختلافاتی هم دارند. وجه تشابه باهنر مصری  این است که با اینکه خزانه دارباشی از پهلو نقش شده ولی تمام چشم او مانندیک بادام کامل دیده می شود و در طبیعت، چنین امری ممکن نیست اتفاق بیفتد. آیا پیکر تراش ایرانی متوجه این موضوع نشده، یا از روی نقوش مصری تقلید کرده؟ با این حال حالت او خیلی طبیعی است. می‌دانسته است که در بالای دماغ چشمی هست و نخواسته است چشمها را ناقص کند و از نیمرخ بکشد. موهای خزانه دار کاملاً مجعد است و همانطوریکه در بالا دیدیم این خصوصیت برای نشان دادن موهای اشخاص در عهد ساسانیان نیز معمول بوده . خزانه دار گوشواری بر گوش دارد و از پشت کلاه نمد او نواری آویزان است.

۸-۱۲

شکل۲-پیکر شاپور دوم در غار معروف به غار شاه پور در دره‌ای به همین نام نزدیک کازرون. این پیکر که از سنگ تراشیده شده معلوم نیست در چه موقعی به زمین افتاده. اخیراً آنرا مجدداً تعمیر کرده و به حال اول باز‌گردانیده‌اند

۸-۱۱

شکل۳-نقش برجسته، روی سنگ که چند سال قبل در محلی موسوم به خزانه داریوش در تخت جمشید از زیر خاک بیرون آورده شده و امروز در موزه ایران باستان نگاهداری می شود

ایرانیان  همواره در ایجاد نقش حیوانات مهارت فوق‌العاده داشته‌اند. و شکل زیر که قسمتی از نقش برجسته کاخ اردشیر سوم در تخت جمشید است یکی از نمونه های خوب این نوع سنگتراشی می باشد. و گردن حیوان کاملاً صحیح نشان داده شده است

نمونه‌های زیادی از نقوش اسب وجود دارد که هنرمند حیوان را با کمال مهارت نشان داده و یکی از زیباترین آنها مربوط به تاج گذاری شاپور اول در نقش رستم می‌باشد.

تربیت اسبهای خوب یکی از افتخارات ایرانیان قدیم بوده و در عهد ساسانیان بسیار اتفاق افتاده است که شاهنشاه ایران بر روی اسب نشان داده شده است و این سنت در دوران اسلامی نیز ادامه یافت و در کتب مصور قرن هفتم به بعد یکی از قسمتهای آن صفحات نقاشی شده را تشکیل می‌داد.

در شکل ۵ اسب و اسب سوار هر دو با عظمت و بزرگی فوق العادهنقش شده‌اند. لباس شاهنشاه فراخ است و در نتیجه وزش باد یا بر اثر سرعت حرکت اسب چینهای متعدد روی لباس شاه حاصل گردیده و این برای سنگتراش بهانه ای شده تا سایه و روشنی بوجود بیاورد و به نقش برجسته تا اندازه ای عمق بدهد. فرق بزرگی که میان نقوش برجسته ایران با نقوش برجسته یونان و روم وجود دارد این است که در مغرب زمین همواره در زمینه، نقش منظره ای از طبیعت یا محل وقوع     حادثه قرار می دادند، بطوریکه نقش برجسته جنبه تاریخی به خود می گرفت، در حالیکه زمینه نقوش برجسته ایرانی در تمام ادوار تاریخی صاف و بدون برجستگی است و بعد سوم از میان رفته است و نقش برجسته شباهت به صفحه مصور کتاب پیدا می کند و همین روش در ظروف لعابدار و رشته‌های دیگر هنری ایرانی جنبه تزئینی به خود گرفته و از حال تجسمی، که یکی از خصوصیات هنر مغرب زمین است بیرون رفته است.

۸-۱۳

شکل۴-نقش برجسته، از سنگ که بر بدنه یکی از دیوارهای کاخ اردشیر سوم در تخت جمشید دیده شده است

در کشور ما در هیچ یک از رشته های هنری از علم «پرسپکتیو» استفاده نشده و از این جهت تا اندازه‌ای شباهت به نقاشی چینی پیدا کرده است . رابطه میان نقوش برجسته و صفحات نقاشی و سطوح داخل و خارج ظروف لعابدار در ایران بسیار نزدیک بود و امیدواریم در گفتار های دیگری این رابطه را برای خوانندگان این مجله روشن سازیم.

۸-۱۴

شکل۵- نقش برجسته، از سنگ که بر بدنه یکی از دیوارهای کاخ اردشیر سوم در تخت جمشید دیده شده است

چگونه با فلزیاب کار کنیم و چه اطلاعات مفیدی داشته باشیم

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ اسفند ,۱۳۹۳

چگونه با فلزیاب کار کنیم و چه اطلاعات مفیدی داشته باشیم:

اصول کار فلزیاب ایجاد میدان مغناطیسی است پس نیاز به دقت بسیار بالای داره اول باید اطلاعات نوشتاری زیادی رو در مورد وسیله مورد نظر جمع کنید اونها رو طبقه بندی و به کرار مطالعه کنید باید از نظر تعوری کاملا فول بشید و نکته به تکته مطالب رو از حفظ باشید داشتن اطلاعات مناسب از دستگاه در طول کار میتواند برگ برنده خوبی باشد داشتن مطالبی در مورد ولومها بالانسها عمق یابی تصویر خوانی باید لازمه کار باشد تمرین کردن در منازل بسیار بی فایده است و ممکن است در میدان مغناطیسی ایجاد شده در منزل دستگاه دچار اختلال شود حتی در منزل دستگاه را در حد امکان روشن نکنید باید در صحرای باز تمرین کنید و فرض را بر این بگیرید که دنبال هدف هستید باید قبل از تمرین هدف های را در محل های مختلف پنهان کنید و یک ماه بعد با تنظیم دستگاه سرچ کردن را اغاز کنید برروی هدف نروید و از اطراف شرع کنید و کم کم به ان نزدیک شوید بر روی ان مکث نکنید زیرا دستگاه حساسیت بی خودی پیدا میکند اگر هدف را پیدا نکردی این ازمایش را با همان تنظیم در ۳مقطع روز شب و سحر گاه امتحان کنید زیرا قدرت میدان مغناطیسی در این سه مقطع متفاوت است اگر باز هم پیدا نشد به سراغ تنظیم ها بروید و انها را به شکل جدید تنظیم کنید سعی کنید قدم های منظم بردارید و در طول کار تمام اشیاء فلزی را از خود دور کنید جمع شدن دور شما در هنگام کار باعث بروز اختلال در سیستم میشود و تلاش شما را به هدر میدهد همیشه هدف کاذب خود را از قوطی ۱۸کیلوی روغن یا ۲۰لیتری فلزی انتخاب و انها را برای بارهای اول در عمق یک متر بزارید فاصله کویل یا سیم پیچ دستگاه با زمین بسیار مهم است و اگر طبق دستور ان عمل نشود معادلات شما را بر هم میزند در دستگاه های صوتی اوپراتور باید شنوای خوبی داشته باشد و کاملا به صداها عادت و انها را بشناسد و با تمرین نویز ها و ذرات را تا حد اکان به حداقل برساند در اسکن کردن با دستگاه های تصویری قدم های مساوی بردارید و قبلا با نخ محل عبور کردن را مشخص کنید در مناطقی که رطوبت است دستگاه ممکن است دچار بحران شود و شما را گمراه کند پس کاملا دقت کنید در استفاده از دستگاه های ردیاب باید کاملا صاف حرکت کنید و به بی لغزشی عادت کنید در حین کار تنها باشید و کاملا حواستان را جمع کنید موبایل را خاموش کنید و سعی کنید ارامش داشته باشید با پیدا کردن هدفی حول نشوید و در چند روز ان را ازمایش کنید……

مزایا و معایب و طریقه آماده سازی کتراک

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۴ اسفند ,۱۳۹۳

مزایا و معایب و طریقه آماده سازی کتراک:

مزایا:

۱٫عدم نیاز به استفاده از مواد ناریه : از آنجایی که اکثر محلهای حفاری در مجاورت مناطق مسکونی قرار دارند ، برای رعایت شرایط ایمنی امکان استفاده از مواد ناریه وجود ندارد ، به همین دلیل باعث شده که این مکانها به طور دست نخورده باقی بمانند بنابراین استفاده از پودرهای منبسط شونده می تواند تا حد زیادی به امر حفاری و خرد کردن ساروج و سنگهای بزرگ کمک نماید . ضمنا چون استفاده از مواد ناریه در ایران از نظر امنیتی مستلزم رعایت شرایط خاص می باشد ، به همین خاطر رعایت این شرایط زمان و هزینه بسیار زیادی صرف می شود ، لذا بسیاری از افراد ترجیح می دهند از مواد جایگزین دیگری به جای مواد ناریه استفاده کنند

۲٫سهولت استفاده : استفاده از پودهای منبسط شونده نیاز به نیروی متخصص ندارد و با یک آموزش کوتاه مدت می توان از این پودرها استفاده نمود

۳٫سهولت حمل و نقل : پودرهای منبسط شونده دارای بسته بندی مخصوصی بوده و به آسانی قابل حمل و نقل هستند و در محل مصرف آماده سازی و مصرف می شوند

معایب:

۱٫استاندارد نبودن بعضی از این مواد : بسیاری از پودرهای منبسط شونده موجود در بازار ایران توسط تولید کنندگان مختلفی تهیه میشوند و به دلیل رقابت مالی ، بسیاری از این تولید کنندگان ، استانداردهای تولید را رعایت نمی کنند . از این رو بسیاری از محصولات تولیدی از نظر کیفیت فاقد مشخصات مطلوب هستند

۲٫خطر انفجار و پرتاب سنگ : به دلیل پایین بودن کیفیت بسیاری از پودرهای داخل کشور در هنگام استفاده از این پودرها در هوای گرم و بخصوص در چالهایی که در سنگهای آفتاب خورده حفر شده اند ، این پودرها تقریبا بلافاصله پس از استفاده دچار انبساط شدید شده و تقریبا مشابه مواد منفجره در هنگام انفجار عمل کرده و باعث پرتاب سنگ می گردد

۳٫کوچکی ابعاد برش : به دلیل کیفیت پایین بسیاری از پودرهای داخلی ، میزان انبساط و تنش فشاری ناشی از این پودرها بسیار محدود است . بعلاوه به خاطر هموژن و یکنواخت نبودن این پودرها ، در بسیاری از چالها میزان انبساط با یکدیگر تفاوت داشته و سطح برش خورده فاقد شکل صاف و یکنواخت است

۴٫ایمنی : بسیاری از افرادی که از بعضی پودرهای تولید داخل استفاده کرده اند از بروز بعضی ناراحتی های ریوی ، چشمی شکایت می کنند . اگر چه ارتباط مستقیم بروز این امراض با استفاده از این پودرها به اثبات نرسیده است ولی پایین بودن کیفیت تولید و استفاده از مواد مضر به خاطر ارزان تمام شدن قیمت تولید ، می تواند باعث بروز این بیماریها شود

طریقه آماده سازی کتراک 

۱٫نسبت اختلاط کتراک با آب حدود ۳ به ۱ می باشد

۲٫اختلاط می بایست در ظروف پلاستیکی تمیز صورت گیرد

۳٫آب مورد نظر بایستی خالص بوده و املاحی نظیر ca و mg نداشته باشد

۴٫درجه حرارت آب برای اختلاط می بایست بین ۱۵ تا ۲۰ درجه سانتی گراد باشد

چگونگی استفاده از کتراک

کتراک را به نسبت ۳ به ۱ با آب مخلوط کرده ، سپس دوغاب حاصله را به مقدار معین تا %۸۰ ارتفاع چال را پر می کنمیم . سپس سر چال را با گوه چوبی می کوبیم تا در چال کیپ شود . سپس پس از دو ساعت از ریختن کتراک در داخل چال ، فعل و انفعالات شیمیایی انجام می گیرد و تولید گاز می کند . در اثر فشار گاز گوه چوبی مقداری به سمت بالا حرکت می کند . لازم به ذکر است که بایستی دقت شود تا ۲ ساعت پس از ریختن دوغاب در داخل چال مجددا پتکها را در داخل چال بکوبیم . برای اینکه کتراک عمل شکستن را به طور کامل انجام دهد بایستی ۱۲ ساعت به آن فرصت داده شود

نکات ایمنی 

گاز ناشی از کتراک به قرنیه چشم آسیب رسانده و آن را از بین می برد . بنابراین بایستی کاملا مراقب بوده و در صورت لزوم حتما از عینکهای مخصوص شیشه ای دوجداره استفاده گردد . فاصله ایمنی و مجاز از محل عمل کتراک نبایستی کمتر از یک متر باشد
در صورت پاشیده شدن کتراک چه به صورت پودر و چه به صورت دوغاب به چشم فورا چشم را با آب تمیز و خنک بشویید

 توجه:

استفاده از کتراک در سنگهای پردرزه و شکاف مناسب نمی باشد . به خاطر اینکه گاز ، از درزه ها حرکت کرده و شکستگیهای ناهمگون ایجاد می کند . بنابراین بهتر است از این ماده تنها در مورد سنگهای بدون درزه و شکاف استفاده کرد

  http://www.katrock.ir منبع

 

نشانه های حفاری

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ اسفند ,۱۳۹۳

نشانه های حفاری:

قبل از شروع کردن حفاری کار رو تقسیم کنید و حتما از نفراتی با تجربه استفاده کنید ضربات نه چندان محکمی بزنید تا احتمالا به چیزی صدمه نزنید در نور کافی کار کنید خاک رو مرتب بو کنید و با عوض شدن بو از دستکش و ماسک استفاده کنید اگر بوی همانند بوی فاضلاب امد با بیشتر شدن بو مقدار یک لیتر یا بیشتر سرکه بریزید تا سم موجود توسط سرکه حل و خنثی شود.در حین حفاری ممکن است سنگ چین و یا یک سنگ یا هرچیز دیگر که نوک ان تیز باشد برخورد کنید که در این مورد شما رو به جای دیگر راهنمای میکند عوض شدن غیر عادی رنگ خاک شل شدن بیش از حد خاک پیدا شدن غیر عادی سنگ چین یا سنگ ریزه برخورد با یک سنگ بزرگ  رسیدن به خاک بسیار سفت  پیدا شدن سفال استخوان پوست تخم مرغ  پیدا شدن سنگ چین دور   پیدا شدن اجر یا بقایای خانه  ایجاد صدای غیر عادی با ضربه زدن که در این مورد بسته طناب به کمر الزامی است پیداشدن چند تیکه اجناس که حکم سر جنس دارد پیدایش طبقه غیر عادی خاک وجود سنگ های بزرگ در دیواره که حکم تله فیزیکی دارد نشت صدای فس فس از ته چاه به گوش رسیدن صدای غیر عادی مثل صدای سنگ پرتاب کردن که حکم طلسم دارد وجود غیر عادی جانوران خشمگین در اطراف چاه پیدایش ساروج همه و همه نشانه های متفاوت هستند که اغلب در چشم ما پنهان است. دقت کردن در کار تایید مکان با فلزیاب معتبر یا وجود نسخه معتبر شما را زودتر به نتیجه میرساند

لایه زغال در زیر خاک

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ اسفند ,۱۳۹۳

لایه زغال در زیر خاک:

لایه شناسی خاک یک علم فراگیر و در زمینه باستان شناسی بسیار موثر بوده و در تمامی مراحل حفاری اهمیت ان دو چندان میشود و جود لایه زغال در زیر خاک به چهار قسم است

۱٫در جایکه طلا وجود داشته باشد و گاز حاصل از ان در زمان طولانی به سطح زمین امده باشد میتوان نازکترین لایه خاک را در یک شعاع کوچک یا بزرگ (بسته به مقدار)بسوزاند و سیاه کند که در اصطلاح عامیانه زغال میگویند این فرایند در هرجای اتفاق نمی افتد

۲٫این زغال ها در زمان گذشته برای علامت گذاری نقطه نهایی محل دفن به کار رفته به طوری که بسیار محل های با شباهت هم ساخته ولی محلی را برای نشانه گذاری اخر با زغال یا خاک سفید یا به طور مشترک علامت گذاری شده

۳٫این فرضیه که هر جا زغال هست گنج هم هست باطل است چراکه در محلی که گاز متان نشت کند خاک نیز میسوزد و سیاه میشود

۴٫تکه های چوب در زیر خاک که به قصد آتش روشن نمودن توسط چوپانان در گذشته زغال شده اند و یا ریشه های درختان که بعد از مدتی سیاه و شبیه زغال می شوند 

یک حفار  و کارشناس خوب باید تمام موارد بالا رو در نظر داشته باشه تا بتونه تصمیم درست بگیره و گمراه نشه

دفینه معنوی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ اسفند ,۱۳۹۳

دفینه معنوی:

صلوات جهت یک سال گناه: از حضرت صادق (ع) منقول است هرکه در روز جمعه بعد از نماز صبح بگوید: اَللّهُمَّ اجعَل صَلَواتِکَ وَ صَلَواتِ مَلائِکَتِکَ وَ حَمَلَۀِ عَرشِکَ وَ جَمیعِ خَلقِکَ وَ سَمائِکَ وَ اَرضِکَ وَ اَنبِیائِکَ وَ رُسُلِکَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. تا یک سال هیچ گناهی بر او نوشته نشود. ( بحارالانوار ج ۸۹ ، ص ۳۵۴ )
صلوات جهت پاک شدن از تمام گناهان: ابن بابویه از ابوحمزه روایت کرده است که از امام جعفر صادق (ع) پرسیدم که چگونه صلوات فرستم بر محمد و آل محمد ؟ فرمود که می گویید: صَلَواتُ اللهِ وَ صَلَواتُ مَلائِکَتِهِ وَ أنبیائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمیعِ خَلقِهِ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِم وَ رَحمَۀُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ. عرض کردم چه خواهد بود ثواب آن ؟ فرمودند: به خدا قسم از گناهان بیرون می آید ، مانند روزی که از مادر متولّد شده است.

کاربرد آثار و علاِئم کشورهای دیگر در ایران

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ اسفند ,۱۳۹۳

کاربرد آثار و علاِئم کشورهای دیگر در ایران:

این روزها بحث علائم شناسی و پکیج های باستانی خیلی گرمه اما اکثر این پکیج ها به عنوان مطلب کاربردی ارزشمند نیستند و فقط و فقط به عنوان یک کتاب صرفا علمی قابل مطالعه هستند منظورم آن دسته از پکیج هایی است که از منابع و سایت ها و کتابهای کشور هایی مانند ترکیه عربی و…  است.ببینید بیشتر علائم و آثار تقریبا از نظر شباهت آثار یکی هستند اما  از نظر مفهوم و پیامی که به ما می دهند متفاوت است. این تفاوت ها ناشی از باورها اعتقادات دینی و عقاید و اعتقادی انسانهاست.البته ما یک تاریخ مشترکی با اعراب مغولها یونانی ها و…داریم اما این منابعی که ترجمه شده اند فقط ۳۰ درصد در ایران عزیز ما کاربرد دارند.در آخر ذکر این نکته لازمه که بعضی اساتید هستند که تجربه هاشون رو تو کار دفینه یابی در ایران به عنوان پکیج قرار دادند که از نظر محتوا بسیار عالیه و خود بنده خیلی از این تجربه ها استفاده کردم.

موقعیت استراتژیکی گوردخمه ها

بروزرسانی شده در تاریخ: ۲۰ اسفند ,۱۳۹۳

موقعیت استراتژیکی گوردخمه ها:

گوردخمه ها معمولا بازتاب معماری عصروزمان خود هستند و در تراش آنها سه عامل مورد نظر بوده است:

۱-روبروی یک منظره طبیعی تعبیه می شدند

۲- روبروی یک جاده مهم شاهی و گذرگاهی مهم تعبیه می شدند

۳- نقطه ای که این چنین اثرها در آن خلق می شدند می بایست سنگ کوه یکپارچه و بدون رگه و درز و شکاف ویا کم رگه باشد

آموزش فلزیاب

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۹ اسفند ,۱۳۹۳

آموزش فلزیاب:

۱۱

مداری که بصورت کیت در دسترس شماست یک فلزیاب با کاربرد آماتوری است . از این مدار می توان بعنوان یافتن فلزات در عمق حداکثر ۵۰ سانتیمتری یا بعنوان لوله یاب ( تعیین مسیر لوله در دیوار ) استفاده نمود . مدار از نظر فنی شامل دو نوسان ساز می باشد . نوسان ساز اولیه شامل فیلتر ۵/۵ مگاهرتز و ترانزیستور T1 می باشد و نوسانات این بخش توسط ترانزیستور T2 تقویت می شود . نوسان ساز دوم نیز شامل بوبین L ، خازن موازی آن ( خازن VC ) و ترانزیستور T3 است .

طرز عملکرد این مدار بگونه ای است که هر گونه تغییر در وضعیت نوسان ساز دوم ( این امر با نزدیک شدن فلز به بوبین جستجوگر صورت می پذیرد ) باعث تغییر در وضعیت پایداری دو نوسان ساز شده و نتیجه در خروجی بصورت صوت تقویت شده ( توسط مدار آمپلیفایر LM386 ) ظاهر می شود .

در مونتاژ قطعات به این موارد توجه نمائید :

خازن های عدسی بر اساس کد شناسائی روی بدنه شان ابتدا کاملاً متمایز و سپس در مکانهای نصب شوند .

خازن های الکترولیت بر اساس پایه مثبت و منفی شان نصب شوند . ( محل قرار گرفتن پایه مثبت با علامت + مشخص شده است .

در محل VC یکعدد خازن بطور صحیح نصب شده است .

فیلتر ۵/۵ مگاهرتز بترتیب پایه ها در مکان خود نصب شود . این فیلتر شباهت به خازن عدسی دارد ولی دارای ۳ پایه است . جهت قرار گرفتن این فیلتر فرقی نمی کند ولی از نظر ردیف بر شکل روی فیبر منطبق شود .

دیود سیگنال رادیوئی چنان نصب شود که نوار سفید روی بدنه آن عکس نوار سفید شکل روی فیبر منطبق شود .

پتانسیومتر بترتیب پایه ها در مکان خود نصب شود . بسته به سایز این قطعه ، برای پایه وسط این قطعه ، بر روی فیبر دو سوراخ تعبیه شده که فقط یکی از آنها مورد استفاده قرار می گیرد .

ترانزیستورها چنان در مکانشان نصب شوند که از نظر سطح مقطع بر شکلهای روی فیبر منطبق شوند .

آی سی نیز چنان در مکان خود نصب شود که تو رفتگی U شکل لبه آن بر شکل مشابه روی فیبر منطبق شود .

قبل از نصب بوبین جستجو گر لازم است که حتماً لاک نوک پایه های آن توسط تیغ و بطور کامل ( گرداگرد ) تراشیده شود . در غیر اینصورت هنگام لحیمکاری اتصال کامل بین مس داخلی سیم و نوارهای مسی مدار برقرار نشده و مطمئناً کیت عمل نخواهد کرد .

این کیت نیاز به یک بلندگوی معمولی هشت اُهم دارد که باید توسط دو رشته سیم به محل SP متصل شود . برای این بلندگو حتماً از یک قاب مناسب استفاده شود تا قدرت صوتی آن بیشتر و دقیق تر باشد . در یک آزمایش می توانید بلندگو را بطور معکوس داخل یک لیوان با قطر مشابه بلندگو قرار دهید تا اهمیت قاب مناسب در تغییر قدرت و کیفیت صدا برایتان آشکار شود .

منبع تغذیه این کیت می تواند یک باتری ۹ ولت یا مجموعه ای از ۶ باتری قلمی سری شده باشد و باید با رعایت قطب مثبت و منفی به محل کانکتور BAT متصل شود .

آزمایش مدار :

ابتدا پتانسیومتر POT را در وضعیت وسط قرار داده و سپس تغذیه ۹ ولت را با رعایت مثبت و منفی به مدار متصل کنید . در اینصورت صدائی در بلندگو شنیده خواهد شد که قدرت و ضعف آن توسط پتانسیومتر قابل تنظیم می باشد . اکنون یک وسیله فلزی ، مثلاً پایه فلزی هویه یا یک انبردست را به بوبین جستجو گر نزدیک کنید . ملاحظه می شود که نتیجه نزدیک شدن شیئ فلزی به این بوبین تغییرات در صوت بلنگو خواهد بود . برای بهترین وضعیت با چند بار نزدیک و دور کردن شیئ فلزی به بوبین و همزمان تنظیم صدای بلندگو توسط پتانسیومتر ، به بهترین وضعیت مدار از نظر برد خواهید رسید . بطور مثال در تنظیم خوب پتانسیومتر ، بوبین یک وسیله فلزی ۱۰ در ۱۰ سانتیمتر را از فاصله تقریبی ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتری تشخیص داده و نتیجه بصورت تغییر در صوت ظاهر می شود . بدیهی است قدرت تشخیص مدار بستگی به بزرگی و جرم فلز دارد . بطور مثال بوبین جستجو گر قادر است یک وسیله فلزی به ابعاد ۵۰ در ۵۰ سانتیمتر را از حدود ۴۰ سانتیمتری تشخیص دهد و یا یک باتری کتابی ۹ ولت را از حدود ۱۰ سانتیمتری تشخیص خواهد داد . با چندین بار تنظیم پتانسیومتر در وضعیت های مختلف ، بهترین نتیجه حاصل خواهد شد . برای نتیجه بهتر توصیه می شود پتانسیومتر چنان تنظیم شود که صدای بلندگو نزدیک به قطع شدن باشد . در اینصورت با نزدیک شدن فلز به بوبین ، صدا قطع می شود .

برای استفاده راحت از این فلزیاب یک دسته جستجوگر شامل یک میله چوبی بطول تقریبی ۱۲۰ سانمتیمتر و یک صفحه دایره ای از جنس پلاستیک یا چوب ، و بکمک یک لولای عایق به یک طرف میله چوبی متصل و سپس بوبین جستجوگر را بر روی آن نصب کنید . مدار نیز داخل یک قاب پلاستیکی و در پائین میله نصب و بوبین توسط دو رشته سیم به داخل قاب منتقل شود . بجای پتانسیومتر می توان از یک ولوم ۵ کیلو اُهم همراه با سرپیچ پلاستیکی استفاده و آن را بر روی جعبه نصب نمود . خروجی صوتی را می توان هم به یک بلندگو و در صورت نیاز به حساسیت بیشتر به یک گوشی متصل نمود . مطابق شکل بالا بوبین در زیر صفحه چوبی دایره ای نصب می شود و حدفاصل بوبین تا مدار از حداقل سیم ( حداکثر ۱۰ سانتیمتر ) استفاده شود . برای ثابت نمودن بوبین بهتر است ابتدا دورادور آن را توسط چسب نواری پوشش دهید تا هیچ تغییری در شکل بوبین بوجود نیاید و سپس آن را توسط چسب یا چند بسط کوچک بر روی سطح زیرین چوب محکم نمائید .

شمع‌سوزها

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۹ اسفند ,۱۳۹۳

شمع‌سوزها:

۱۰

درختانی معروف با نام شمع سوز و یا سواشن قدمت این نوع دفینه ها که در کنار شمع سوزها دفن میشوند به ۸۰۰ الی ۱۰۰۰ میرسد این نوع دفینه ها اکثرا به صورت نذر از طرف اشخاص بزرگ و یا جمعی از مردم انجام میشد که در کنار قبر شخص که سید و یا بزرگ آن زمان بود دفن میشد معمولا این نذری ده من سکه بود که معادل ۳۰ کیلو گرم میشود این دفینه اهدایی معمولا با فاصله از درخت و یا حتی زیر درخت دفن میشد فاصله ای که مورد محاسبه قرار میگرفت یک گام و نیم به سمت قبله البته یا قبله قدیم که بیت المقدس بود و یا قبله امروزی که مکه بود دفن میشد و متراژ این دفینه در ۳۰ سانتی تا ۲٫۸۰ قرار میگرفت . مشخصات وجود دفینه در شمع سوزها سنگ سیاه در روبروی درخت و یا قبر میباشد و اولین لایه زمین خاکستر و یا خاک نرم میباشد .

سنگ ماهی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۹ اسفند ,۱۳۹۳

سنگ ماهی:

۸-۱

این نماد معنی پول و ثروت را می دهد و بیشتر در کنار نهر آب و چشمه ها و باتلاق ها بکار می رود در قسمت دم ماهی باید دنبال قبر باشید در قسمت دهان ماهی باید دنبال آثار دوم باشید اگر ماهی دارای پولک بود و شکم آن بزرگ در داخل یا زیر ماهی باید دنبال سنگ قیمتی بود که معمولا در قسمت تخمدان ماهی قسمتی از آن ساروجی است که دقیقا با ضربه کوچک به آن قسمت بزنید سنگ قیمتی نمایان میشود البته این در صورتی است که ماهی شکمش پر باشد

در صورتی که بالای سر یا زیر دم ماهی یک کاسه هم بود باید در اطراف ماهی دنبال سنگ بزرگ باشید که زیر سنگ بزرگ سردابه یا اتاقک موجود است که  دفینه در آن مدفون است . ولی اگر دو ماهی بر روی سنگی در روبروی هم قرار گرفته باشند باید زیر سنگ را بکاوید که منتهی میشود به پله و اتاق که دفینه ارزشمندی در آن جای داده شده . اگر ماهی مانند عکس بالا باشد که به تل اشاره دارد .

۸-۲

تندیس خرس

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۹ اسفند ,۱۳۹۳

تندیس خرس:

۶

این علامت باید کاملا مشابه عکس باشد و به خوبی قابل تشخیص باشد حتی اگر از دیدهای مختلف هم رویت شد به راحتی قابل تشخیص باشد که تندیس خرس است اگر در این صورت بود باید در روبروی دید خرس یک غار مسدود شده یا باز باشد در غیر اینصورت باید تل خاکی کوچک باشد . اگر در کنار خرس جوغن هم بود روی تل یا داخل غار یک قبر معتبر یا یک دیگ اموال قیمتی وجود دارد .