حقایق تاریخ

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

پیکره مقدس میترایی:

۲۵-۱

      که به دروغ می گوند مجسمه هرکول است،  و آنرا نشانی و سندی از حمله اسکندر مقدونی به ایران می نامند.  این پیکره در سال ۱۳۲۷ خ،  در محل کنونی کشف شد.  زمان ساخت آن حدود ۱۵۰ ق.م،  تعیین کرده اند،  که برابر با اواسط سلطنت مهرداد اول اشکانی معروف به اشک نهم است،  البته این زمان جای باز نگری علمی جدید دارد.  کتیبه ای در پشت این پیکره به زبان آشوری است،  این زبان بسیار قدیمی تر از زمان پیدایش خط یونانی می باشد.  نمونه این مجسمه که مانند ایزد مهر است،  در چندین معبد میترایی اروپایی وجود دارد،  که بسیار شبیه هم هستند.

عکس پیکره مقدس میترایی ایرانی که به اشتباه یا دروغ می گویند مجسمه هرکول یونانی است،  عکس شماره ۱۴۱۰٫

حلقه و صلیب میترا

      میترا یا روشنایی همیشگی،  در فرهنگ و ادبیات حضور چشمگیری داشت،  به مرور زمان با:  خورشید و ایزد مهر، مهربانی و دوستی،  پیوند عمیق یافت.  ستاره قطبی خاستگاه باور های مربوط به میترا بود،  بی ‌تردید برای پیشینیان شیفته کیهان، وجود ستاره‌ ای دائمی،  که هیچگاه طلوع یا غروب نمی ‌کرد،  خیلی مهم بود.  سرچشمه باور به میترا و گردونه میترا در میان ملت های آریایی،  عبارت بود از ستاره قطبی و دو صورت فلکی پیرا قطبی به نام ‌های خرس بزرگ و خرس کوچک،  یا دب اکبر و دب اصغر

۲۵-۲.

می ستاییم مهر دارنده دشت های پهناور را،  آن بلندای برومندی که در فراز آسمان ایستاده،  و نیرومند و بخواب نرونده است،  میترا همه مردمان را با چشمانی که هیچگاه بسته نمی شوند می نگرد

در برخی نگاره های کهن نقش صورت فلکی خرس بزرگ را،  آشکارا بمانند گردونه چهار اسبه که نماد میترا بوده است رسم کرده اند.  همچنین نگاره میترا را بگونه مردی که پرتو های نورانی بر گرد سرش دیده می شده نشان می دادند.  اما از ۵۰۰۰ سال پیش و هنگامی که این ستاره از قطب آسمانی فاصله می گیرد،  این فاصله منجر به گردش این ستاره بدور نقطه قطب آسمانی،  و ترسیم دایره یا حلقه کوچکی می شود،  که سرچشمه پیدایش باوری بنام حلقه مهر یا حلقه پیمانه می گردد.  در مهر گشت اوستا عبارات هایی چون در فراز نای آسمان ایستاده و یا بخواب نرونده،  اشاره آشکار به ستاره قطبی است.  نام مهر در ادبیات فارسی برای قبه ‌ای گفته می شده،  که بر فراز خیمه و خرگاه، علم و چتر،  نصب می ‌کرده‌ اند،  شباهت ستاره قطبی با این قبه ها نیز توجه برانگیز است.

      بدلیل اینکه میترا نقطه ثقل آسمان و ستارگان بوده است،  و از دید ناظر زمینی همه ستارگان و صورت های فلکی بر گرد او می چرخیدند،  میترا را سامان دهنده هستی،  و برقرار کننده و پاسبان قانون،  و هنجار کیهانی و نظام حاکم بر جهان،  و بعدها او را ایزد روشنایی و راستی و پیمان و حتی محبت می دانستند.

۲۵-۳

   عکس صلیب و صلیب شکسته با نقوش زیبا،  در تمام آثار تاریخی ایرانی دیده می شود،  عکس شماره ۲۹۵۸٫

بعدها از باور های منسوب به ستاره میترا،  دینی موسوم به میترا پرستی یا مهر پرستی بوجود آمد،  و در غرب  میترائیسم گفته شد.  در سده یکم ق.م،  در حکومت اشکانیان،  به غرب آناتولی و روم راه یافت.  و توسط رومیها که در واقع ایرانی بودند،  در سرتاسر سرزمین‌ های غربی و اروپا منتشر شد،  و بعدها آیین‌ها و مراسم و به ویژه تقویم آن،  در دین تازه مسیحیت نفوذ کرد.  واژه میلادی برای تقویمی به همین نام است،  افزودن میلاد مسیح به آن تقویم درست نیست،  زیرا منسوب کردن میلاد به میلاد مسیح،  در اواخر سده چهارم میلادی،  از سوی دستگاه روحانیت مسیحی روم روی داد.  در آثار ایرانی مانند آثار‌الباقیه ابوریحان بیرونی،  میلاد را میلاد خورشید دانسته  است،  و این نام را با شب چله و جشن زایش خورشید در پیوند دانسته.  همچنین نام نخستین ماه سال در تقویم کهن سیستانی،  که از ابتدای زمستان آغاز می‌شده،  کریست  بوده است،  که گمان می‌رود واژه کریسمس نیز از آن گرفته شده باشد.

۲۵-۴

   عکس های آثار تاریخی بجای مانده،  که همه مربوط به بیش از ۲ تا ۵ هزار سال پیش هستند،  نشان دهنده این است که ایرانیان آغاز کننده علوم نجوم و ریاضی، انسانی و دینی بوده اند،  نه یونانیان و غیره،  در هیچ کجای جهان چنین آثار باستانی و کهن یافت نمی شود.  علائم صلیب و صلیب شکسته، و آغاز دیگر علوم،  در تمام موزه های ایران بفراوانی یافت می شود،  عکس های شماره

۲۵-۵

منبع:سایت انوش راوید

 

راه های تقلبی و قلابی مجسمه ها

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

راه های تقلبی و قلابی مجسمه ها:

دوستان از آنجایی که مجسمه های تقلبی در بازار ایران بسیار زیاد شده اند و این امر به نوبه خود کلاهبرداری مردمی که پول خود را باهزارارن قرض و قوله و مصیبت جمع می کنند شده و هموطنان عزیز ایرانی را به کام سقوط مالی می کشاند بر آن شدیم تا دراین قسمت گوشه ای از کلاهبرداری مجسمه های تقلبی ر ابگوییم.

مجسمه های تقلبی که اکثرا در قسمت جنوبی کشور بویژه ازنا -الیگودرز و … ساخته می شود یا از سلیمانیه عراق درست شده و وارد می شوند بقدری ماهرانه و زیبا از روی جنس اصلی تقلبی می سازند که کارشناسان نیز دچار تحیر و سرگرانی می شود.روش کار آنها این است که مجسمه های برنجی یا مخصوصی که از چند آلیاژ ترکیب شده است را حاضر کرده و آنها را فرز کاری کرده و طراحی کرده و باتحبر و مهارت بالایی می سازند و سپس روی ان را با روکشی از طلای ۱۸ عیار یآ عیار پایین می پوشانند و بعد به مدت معینی داخل خاک رس که بعضی عناصر شیمیایی نیز به انها افزوده می شود می خوابانند که باعث ایجاد لایه نازک سیاه رنگ که اصطلاحا به آن پاتین می گوییم میشه که  الببته معلومه که مصنوعیه بوجود میاره.

از راه کشف کلاهبرداری آنها دقت کردن جای فرز و جوش های دستگاهی است که با آن ساخته اند اگر بسیار با مهارت ساخته شده باشد آخرین و نهایی ترین راه استفاده از مته و سوراخ کردن مجسمه می باشد.

اوفاق و طلسم ها

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

اوفاق و طلسم ها:

خواص اسم تعالی( الباسط) :

در این مبحث راجع به شرایط تاثیر دار کردن طلسمات که با شرایط بخصوصی کتابت می شود را ملاحظه می کنید که البته این نوع طلسم اسلامی یا بهتر است بگوییم ادعیه اسلامی می باشد.

 پس کسی به آن مداومت نمی کند مگر اینکه خدا برای او وسعت رزق و سعه را بسط می دهد و

خدا برایش برکت را نازل می کند و همش را به فرج و حزنش را به سرور مبدل می کند ، و اسم او در بلاد انبساط می یابد.

هرکسی او را مکسری موفقی در مربع وضع کند بر فص خاتمی از نقره و تحنتم به، خداوند خواطر و وسواس ردینه را میبرد ، و هرکسی بین او و بین آن دو اسم جلیل در ذکر جمع کند ، نزد مردم و جن مهابی از بین نمی رود و احدی نمی بیند.مگر محبّش ، و به قضای حاجت دوست مبادرت می کند.

و صفت جمع بین توفیق و تکسیر ذکر شده در علم الهدی و اسرار الاهتدا مذکور است.

اما برای آن مثالی قرار می گیرد مثالی که از مراجعه به این رساله مستغنی است و آن اینکه اعداد نازل می شود سپس تکسیرحروف اسم براین شکل می باشد:

 

رمزگشایی شیرهای سنگی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

رمزگشایی شیرهای سنگی (قوچ های سنگی ):

این سنگ ها که در اکثر مناطق ایران دیده می شوند وبعنوان یک ابهام در آمده است بر آن شدیم که تمامی تجاربی و باورهایی که در مناطق مختلف دیدیم را برایتان عنوان کرده و موضوع رمز الود را روشن سازی کنیم.

در ابتدای امر عقاید و باورهایی که بین مردم رایج شده است را عنوان کرده سپاس به بیان حقایق و رمزگشایی آن خواهیم رسید.

قسمت اول :عقاید و باورهای عامیانه

داستانهای عامیانه آمده که در طول استلای مغولها آنها برای نگهداری از اموالی که به غارت و جنگ از مردمان مختلف سایر کشورهای جهان بدست می آوردند امنایی را تعیین میکردند و به آنها خوب رسیدگی میکردند تا احتمال دزدی را در آنها از بین ببرند و سپس گنجینه ها وخزاین را باحضور آنها در جای امنی دفن کرده وآنها را به نظارت ونگهبانی پنهانی دفاین خود می گماشتند و این مناسب از پدر به فرزند می رسید و ایشان و خانواده هایشان مادام العمر در کنف حمایت مغولان بودند .نسل اندر نسل) وزمانی که یکی از آنها می مرد مسئولیتش به فرزندانش می رسیدکه البته با درایت خواجه نصیرالدین طوسی و متفکران دیگر مدیریت می شدند تا اموال به هدر نرود.

واما قوچهای سنگی نمادی برای برکت بوده اند و به قولی درون آنها جواهرات بسیار پر بها جاسازی میشده ودر سر هر کوی وبرزن قرارداشتند ولی مردم به تبع اعتقاداتی که داشتند: فکر میکردند کسانی قادر به استفاده از آن هستند که کلید اینها را داشته باشند نا گفته نماند که در روی سینه اینها جایی برای داخل کردن کلید بوده ولی کلید آنها نزد اولیاء الله بوده وبس وکسی غیر از آنها ویا کسی بدون اجازه آنها اقدام به گشودن ویا انهدام آنها می کرد دچار نوعی بیماری اعلاج می شد ودرعرض چندروز میمرد و آبرویش می رفت لذا مردم به فکر شکار آن هم نبودند حتی حمایت هم میکردند تا کسی به آنها تعدی نکند واگرهم کسی ادعا میکرد که اذن از معصوم دارد مطمئنا دچار گرفتاریهایی میشد که رسوا می شد وجان خودرا میباخت.

بعضیها هم گفته اند این قوچها توسط کاهنان برجسته قوم مغول ( شمنها ) نفرین می شدند تا از تعرض دیگران درامان بمانند وفقط کسانی که به رموز جادویی که در آنها بکار رفته بود آگاهی داشتند نمی توانستند آنها را باز کرده از اموال و جواهرات آن استفاده نمایند به هر حال سالها با این حرفها مردم از نزدیک شدن به آنها خوداری کرده بودند ولی معلوم شد که این تلسمات در مردم قرن بیستم اثر نکرده و تعدادی از آنها به غارت رفتند وفقط چند تا (شایدچهار یا پنج عدد) باقی مانده است.

لازم میدانم به اطلاع برسانم که از این مجسمه های قوچ بر سر مزار بزرگان هم بعنوان سنگ قبر استفاده می شده ولی آنها محتوایی نداشته است ومردم از این موضوع هم باخبر بودند.

قسمت دوم:آشکار و شفاف سازی حقایق و رمز گشایی

حاصل مطالعات و مصاحبه های میدانی را می توان در چند موضوع خلاصه کرد که عبارتند از؛

 ۱)قدمت قوچ های سنگی به دوران اساطیری ارتباط پیدا می کند و ربطی به آق قویونلوها یا قارا قویونلوها ندارد.

 ۲)با توجه به اینکه از دوران قدیم قوچ ها توتم و نماد قدرت شمرده می شدند ،وجود آن ها در هر نقطه ای نشان از اهمیت آن محل دارد که نیاز به نیروی مرموزحفاظتی آن ها داشته است

.۳)قرار دادن قوچ ها در گورستان ها برای راندن ارواح خبیثه و شیاطین از آن محل ها و حفاظت از ارواح پاک مردگان بوده است

.۴) قوچ ها عمدتا روی به شرق و محل طلوع خورشید داشتند که محتملا با کیش مهر پرستی بی ازتباط نمی باشد.

۵)در آخرین چهارشنبه ی هر سال مراسمی آیینی در اکثر گورستان ها برگزار می شد که عمدتا برای باروری و در امان ماندن از هر نوع بیماری تا سال بعد سه بار از زیر شکم قوچ رد می شدند و لازم به ذکر است که در این مراسم نیز رد پای احترام به بزرگ ترها را می توان مشاهده کرد.

۶)قوچ نماد قدرت و باروری شمرده می شد که این امر در داستان ها و فولکلور اقوام ترک زبان به وضوح مشهود است به عنوان مثال؛ قوچاق نبی،قوش کور اوغلو یا قوچ ایگید و احتمالا قرار دادن تندیس آن بر روی مزاری،نشان از قدرت بازو و پهلوان بودن شخص صاحب گور می توانست باشد…

۷)قدمت قوچ ها را در سر ستون های تخت جمشید به وضوح می توان دید به این معنی که می باید قدرت مرموز قوچ برای هخامنشیان شناخته شده و قابل باور بوده باشد تا در سر ستون ها از آنها استفاده شده باشد.

۸) قوچ های سنگی یکی از بی شمار آثار هنری و پیکر تراشی نیاکان ما به حساب تواند آمد که در روزگاران بسیار دور و دراز با دقت و ذوق بسیار تراشیده شده اند و نشان از رشد هنر حجاری در سرزمین باستانی ایران دارد و …به امید حق تکمله ی مبحث در آینده به اطلاع علاقمندان خواهد رسید.۹

)در ورودی های گورستان و برروی مزارها نیز گذاشته می شده است.

نماد قوچ در هنر شرق و غرب

قوچ(Ram): معانی سمبلیک: آرامی، باروری، تحمل، تواضع، خورشید، دانایی، رام کردن، صلح، محافظت، مولّد حرارت، نیرومندی و وقار می باشد.

باورهای قومی و اساطیری: اولین علامت منطقه البروج (ماه فروردین)، از این رو، سمبل افکار نو و طلوع دوره جدید است. در نشان های نجابت خانوادگی، علامت درک یا رهبر می باشد. در اساطیر، ایزدان قوچ برابر با خدایان گاو نر بوده اند

در ایران، نشان امپراطوری ایران، سمبل مردانگی و یکی از ده حیوان در بهشت مسلمانان است. شاخ قوچ نیز نماد آفرینش، شعاع نور، جنگ و خشونت می باشد.۱۰ قوچ یکی از شکل‌های جانوری عمده که در آنها، خدایان وابسته به زایش و باروری در خاورمیانه، یونان، مصر باستان مورد پرستش بود.

تصاویر قوچ از۳۵۰۰ـ۳۰۰۰ پیش از میلاد، در پرستشگاه مادر، الهه سومری و همچنین ساخته از فلزات گرانبها، در گورهای سلطنتی در اور ur، حدود۲۵۰۰ پیش از میلاد، یافت شده است. عصایی سلطنتی با دسته ای به شکل سر قوچ، صفت ویژه انکی Enki (ــــ اِ آ EA)، خدای آب تازه در نزد سومری های بود.

مردم بابل این حیوان را به عنوان کفاره ی گناهان ملت در جشن های سال نو نثار می کردند؛ در مصر باستان، تجسمی از روح. گاهی خدایان چهار عنصر آب (osiris)، آتش (Amen-Ra)، زمین (Qeb)، و هوا (shu) به شکل قوچ ظاهر می‌شدند. اصل و نصب، رامسس (Rameses)، »بلوس« بود.۱۲ مصر، چندین قوچ ـ خدا داشت، و در هر کدام از آنان دارای پرستشگاه ویژه خود بود. احتمالاً قدیمی ترین آنها هاخنوم (khnum) نام داشت. آفریننده ای که او را با سر قوچ تصویر می‌کردند و تندیس انسان را بر چرخ کوزه گران می ساخت. مراسم پرستش او در الفانتین مصر، جایی که قوچ‌های مومیایی شده است، شاید اصل و منشایی پیش ـ سلسله ای داشته باشد. هریشاف (Heryshaf) خدای باروری و حاصلخیزی، که در مصر میانه مورد پرستش بود یک خدای کهن دیگر با سر قوچ است. شاید نیز این خدا تاج اوزیرس را بر سر داشته باشد. هر دو شاخ‌های او از هر دو سو کشیده بود. رع، خورشید ـ خدا، به همین صورت نشان داده است. آمون، بالاترین خدای مصری، کاملاً به شکل قوچ بود و به وسیله شاخ‌های متمایل به پایین مشخص می شد (پس از دوازدهمین سلسله).۱۳ در اساطیر یونان، منجی »اودیسه« (odysseus) و »فریکوس« (phtixus) است. حیوانی که در پیشگاه »آتنا« (Athena)، »پوسیدون« (poseidon)، »زئوس« (zeus) قربانی می شد. در اساطیر minoan (مربوط به تمدن باستانی جزیره کرت) قوچ خدای فزونی سال و بز خدای افول سال محسوب می شد.

کوبله مادر ـ الهه ، در مراسم کریوبولیوم (Criobolium) قربانی می شود خونش نیروی حیاتی و جاودانی می بخشید. در آیین هندو مرکب »آگنی« (Agni) در زبان سانسکریت واژه قوچ به معنی شوهر و مرد می‌باشد.

در هنر شرقی، تصویر قوچ نسبتاً نادر است. یکی از قدیمی ترین تندیس های شناخته شده شیوا (سده اول میلادی)، او را در حال ایستاده با اینکام نشان می دهد، که قوچی را به دست گرفته است. گاهی از آن، در ریگ ـ ودا به عنوان مرکب آگنی یاد می شود. همراه با بز نر، به عنوان یکی از دوازده شاخه زمینی تقویم چینی به کار می رود و نماد بازنشستگی سعادت آمیز است. در منطقه البروج غربی ها، قوچ به صورت برج حمل است که به صورت قوچی تصویر می شود.

دستگاه های معدن و غار یاب

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

Cavefinder دستگاه جستجوگر غار:

Cavefinder

 

دستگاه جستجوگر غار بر حسب اصل مقاومت زمین برنامه ریزی شده است. محاسبات عددی تونلها، غارها و آبهای زیرزمینی از قبل در ریزپردازنده دستگاه برنامه ریزی شده است. در زمینهای هموار این دستگاه قادر به کشف گودالها وفضاهای خالی در اعماق ۴۰ متری زمین میباشد. کار کردن با این دستگاه خیلی راحت است وفقط کافی است که الکترودها را بر روی زمین تنظیم کنید و دستگاه را روشن نمایید. سپس براحتی در صفحه نمایشی جواب “بلی” و یا “خیر” را مشاهده خواهید کرد.

گنج باستان ایران زمین

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

گنج باستان ایران زمین:
آیا تاکنون درباره گنج های باستانی ایران شنیده اید، گنج معروف داریوش هخامنشی که در محدوده شهر همدان امروزی پنهان نموده و تا به امروز راز آن گشوده نشده است .
طلای پادشاه بزرگ ایرانیان ، داریوش سوم هخامنشی که در سالهای ۳۸۰ تا ۳۳۰ قبل از میلاد می زیست ،
بزرگترین گنج تمام دورانها به شمار می آید.

بخشی از این گنج را امپراتور مقدونیان ، اسکندر کبیر(۲۳۲ – ۳۵۶ ق.م ) زمانی که در سالهای حدود (۳۳۴ ق.م) کشور پادشاهی ایران را تسخیر وگنجینه های شوش ، ایسوس (شهری در کشور ترکیه کنونی) ، دمشق و تخت جمشید را چپاول کرد، به تاراج برد .
امپراتور فاتح، تنها در تخت جمشید حدود ۹۰۰۰ تالنت طلا و ۴۰۰۰۰ تالنت نقره به غنیمت گرفت . هر تالنت با معیارهای امروزی حدود ۲/۲۶ کیلوگرم بود . یعنی این که بیش از ۱۰۰۰ تن یا به حساب دیگر ، بیش از ۵۰ کاروان بزرگ حیوانات بارکش پر از فلزهای قیمتی به دست او افتاد و همه آنها تنها در یک شهر!!!
مورخ و وقایع نگار باستانی یونان «دیودور» چنین نگاشته است که اسکندر کبیر
گنجهای حاصل از تمام گنج خانه های تسخیر شده ایران را بر بیش از ۳۰۰۰ شتر بارکش و ۱۰۰۰۰ جفت قاطر، یعنی بیش از ۲۳۰۰۰ حیوان بارکش ، به کشور خود انتقال داد .

اسکندر در آن زمان در ایران ، بدون احتساب بخشی از گنجینه ها که داریوش سوم به نقاط امن برده بود، ۷۵۰۰۰۰ تالنت ، حدود ۱۹۶۵۰ تن، یعنی تقریبا ۹۸۰ کامیون باری ۲۰ تنی پر از طلا و نقره به غنیمت گرفت.
تازه جواهرات و سایر اشیای با ارزش را به حساب نیاورده ایم. وقتی که او بعد با ارتش خود به مصر لشکر کشی کرد ، بنا به نگارشهای باستانی، دستور داد که سپرهای حفاظتی سربازانش را به نقره خالص آب نقره کاری کنند( غنایم جنگی او از پارسها تا این اندازه زیاد بود).
داریوش با کاروان کوچکی از گنجهایش به اقامتگاه تابستانی خود در هگمتانه (شهر همدان امروزی در ایران) یعنی جایگاه آخرین گنج خانه اش گریخت. بنا به نگارشهای فرهنگی باستانی؛
داریوش هخامنشی قبل از آن که بمیرد، دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی شهر، دفن کنند. وقتی که اسکندر اقامتگاه تابستانی را به تسخیر در آورد ، هیچ اثری از گنج بر جای نمانده بود. اسکندر نیروهایش را وادار کرد هفته ها در اطراف شهر بدنبال گنج مدفون بگردند که جستجویی بی حاصل بود .

نزدیک به ۲۵۰ سال پس از آن سردار رومی مارکوس لیزینیوس کراسوس ( ۵۳ – ۱۱۵ ق.م) به جستجوی این گنجینه طلا پرداخت و برای آن حتی با پارتها ، یکی دیگر از اقوام نژادی آسیای صغیر، جنگ کرد. پارتها در آن زمان سلسله پادشاهی جدیدی را در ایران بر پا کرده بودند (سلسله اشکانیان). سرداران رومی ژولیوس سزار ( ۴۴ – ۱۰۰ ق.م) و مارکوس آنتونیوس (۳۰ – ۸۳ ق . م) و همچنین امپراتور روم، نرون (۶۸ – ۳۷ میلادی) نیز ، همگی بدون هیچگونه موفقیتی به جستجوی گنج افسانه ای داریوش پرداختند .
در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲ شمسی) شاه وقت ایران دستور کاوش این گنج را داد؛ یک هیئت آمریکایی با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و اکتشاف به کار پرداخت ، اما نتوانست گنج را پیدا کند. به این ترتیب:

گنجینه طلای داریوش تا به امروز همچنان در مکانی در محدوده ای به شعاع ۱۰۰ کیلومتری در اطراف شهر همدان قرار دارد .

گوهر شناسی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

گوهرشناسی و انواع سنگهای قیمتی گوهرشناسی:

شناخت گوهرها و روش استحصال، پی جویی و استخراج آنهابه علت ارزش و زیبایی و کمیابی و خصوصیات ارزشمند دیگر، از دیر باز مورد توجه انسان بوده است. کشور عزیز ما نیز در گذشته از این امر مستثنی نبوده و مطالعات باستان شناسی و معدنکاری قدیم و همچنین کتابهای ارزشمندی که از دانشمندانی چون ابوعلی سینا، زکریای رازی و…. به جا مانده، همه حاکی از اهمیتی است که پیشینیان ما برای این علم قائل بوده اند.
امروزه اقتصاد و تجارت جهانی تا حد زیادی به این علم وابسته است؛ و گسترش و پیشرفت این دو بطور قابل توجهی لازم و ملزوم یکدیگر شده اند و کتابها و سایتهای بی شماری در زمینه این علم به وجود آمده است لیکن در کشور ما با وجود داشتن منابع ارزشمندی همچون فیروزه بی همتای نیشابور ـ عقیق، انیکس و غیره توجه ویژه و همه جانبه ای نسبت به این علم چه از نظر پایه ای (مدارس و دانشگاهها) و چه تحقیقات اکتشافی (توسط سازمانهای اجرایی مثل سازمان زمین شناسی)، از نظر انتشارات (نبود سایتهای علمی و کتابهای مفید اندک) و چه از نظر اقتصادی (بخش تجارت سنگهای قیمتی) نشده است که این خود به کمبود اطلاعات و نداشتن شناخت کافی و دقیق از ارزش و اهمیت و نوع گوهرها و علم گوهرشناسی برمی گردد، لذا جهت گسترش این علم پیشنهاداتی ارائه می گردد.
نگاهی به علم گوهر شناسی
دنیای گوهر ها، دنیای زیبا و رنگارنگ مملو از سنگهای قیمتی ارزشمندی است که هر یک شرایط خاص زمین شناسی را برای بوجود آمدن خویش طلب کرده و به خاطر کمیابی که در طبیعت دارند خواستار فراوان دارند. آنچه در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد این است که یک زمین شناس بایستی از دید گوهرشناسی به هر سنگی که پیش روی خود در فیلد می بیند نظر داشته باشد تا ارزش واقعی بسیاری از گوهرها را که شاید بی توجه بارها از کنار آن گذشته است در یابد. هزاران کانی مثل اپیدوت، دیوپسید، اوپال و گارنت، آندالوزیت، کردیریت و….. در دنیای امروزه از ارزش فوق خوبی در علم گوهر شناسی برخوردارند در حالیکه بسیاری از زمین شناسان ما مثل دیگر مردم تنها گوهرهای الماس و فیروزه،یاقوت را ارزشمند دانسته و بدون اعتنا از کنار سایر گوهرها در این بهشت زمین شناسی (ایران) عبور می نمایند.
شناخت این علم در جوامع علمی ما به حدی ضعیف است که ما حتی در تعریف آن دچار مشکل هستیم بطوریکه آنچه به طور معمول متداول است گوهرشناسی و جواهر شناسی را مترادف و هم معنی می دانند در حالیکه گوهرشناسی شناخت سنگهای قیمتی آن هم از دیدگاه خاصی است که به آن پرداخته خواهد شد در حالیکه جواهرشناسی استفاده از سنگهای قیمتی بر روی فلزات گرانبها مثل طلا و نقره و…. می باشد و بیشتر خاص صنف جواهرفروشان است. ارزش واقعی گوهرها وقتی برای یک زمین شناس یا فرد عادی ملموس تر خواهد بود که بداند اگر بطور مثال یک گرم طلا ده هزار تومان قیمت دارد و قیمت دو گرم آن بیست هزار تومان می باشد این قیمت گذاری برای الماس و دیگر سنگهای قیمتی به طور تصاعدی است یعنی اگر یک گرم گوهر طبیعی ارزشمند قیمیت ده هزار تومان قیمت داشته باشد قیمت دو گرم آن صد هزار تومان خواهد بود (بر طبق قانون تاورنیه :
قیمت اقیراط × ۲(وزن) = قیمت گوهر Tavernier’s law ) )
در ضمن علاوه بر وزن مواردی چون زیبایی (Beauty)، استقامت (Durability) کمیابی (Rarity)، مد روز بودن (Fashion) و قابل حمل بودن (portability) نیز در ارزش گذاری تعیین کننده می باشند.
برایصدور شناسنامه برای یک سنگ قیمتی که البته این مورد نیز ارتباط مستقیم با قیمت گذاری دارد سه بخش اصلی مورد توجه قرار می گیرد:
۱ ـ خصوصیات رنگ شامل رنگ اصلی (Hue)، غلظت (Saturation)، تیرگی و روشنی (Tone)
۲ ـ پاکی (پاک بودن از ناخالصی داخلی، خراش و پریدگی و…… )
۳ ـ برش و درجه بندی آن (تناسب و تقارن، صیقل و اتمام کار)
مبانی علم گوهرشناسی اگر چه در مواردی بسیار مشابه با کانی شناسی است اما باید دانست در روشهای شناخت یک گوهر از آنجاییکه استفاده از آزمایشهای تخریبی مثل درجه سختی، سطح شکستگی، خاکه گرفتن، استفاده از اسید و سایر مواردیکه به گوهر صدمه وارد می نماید ممنوع بوده و در عوض آزمایشهایی چون گرفتن ضریب شکست، طیف نوری، وزن مخصوص، مشاهدات میکروسکپی و خواص نوری، شناخت ناخالصی های درونی، استفاده از فیلتر های خاص مثل Chelsea ****** و … مهم می شوند.
دغدغه اولیه یک گوهرشناس در درجه اول و در حال حاضر (بعلت پیشرفت این علم و ساخت انواع غیر طبیعی و استفاده از انواع مشابه) شناخت گوهر و استفاده آن در جایگاه واقعی آن است زیرا امروزه گوهرها انواع مختلفی دارند:
۱ ـ طبیعی (Natural) سنگهایی که درطبیعت وجود دارند و در طبیعت ساخته شده اند.
۲ ـ مصنوعی (Synthetic) سنگهایی که در لابراتوار ساخته می شوند و مانند نمونه طبیعی هستند
۳ ـ جایگزین (Imitations) سنگهایی که می توانند هم طبیعی باشند و هم مصنوعی که دارای ارزش کمی هستند و به جای سنگ ارزشمند استفاده می شوند مثل گارنت به جای یاقوت (Ruby)
۴ ـ ساخته بشر (Man Made) ـ از این جهت این نوع جزو گروه مصنوعی(Synthetic) محسوب نمی شوند این است که سنگها در طبیعت وجود ندارند و تنها بدست بشر ساخته شده اند مثل G.G.G (Gallium Gadolinium Garnet) که یک نوع شبه الماس است.
چه باید کرد؟
علم شناخت سنگهای قیمتی (gemology) بایستی جایگاه واقعی خود را در کشورمان پیدا نماید ما بایستی همگام با پیشرفت این علم در دنیای امروزو در نهایت توسعه تجارت جهانی اطلاعات خویش را به روز نماییم در این رابطه شناخت درست مبانی و منابع اطلاعاتی این علم و تشکیل یک بخش گوهرشناسی جهت اکتشاف و استحصال این سنگها و تدریس آن در دانشگاهها و مراکز آموزشی می تواند گامی مؤثر باشد.
با توجه به اینکه تجدید منابع ارزشمند کشورمان همچون فیروزه نیشابور به عنوان یک سنگ قیمتی بی نظیر و پرطرفدار در دنیا غیر ممکن و احتیاج به شرایط خاص و زمان طولانی زمین شناسی دارد توجه به ارزش واقعی این گوهرها و نظارت دقیق بر نحوه استخراج ، فرآوری و صادرات آنها احتیاج به بازنگری کلی و اصولی دارد.لذا باتوجه به موارد ذکر شده وب سایت این مدیریت نیز اطلاعاتی هر چند اندک را در اختیار علاقمندان می گذارد

تخت جمشید

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

چه کسانی تخت جمشید راساختند؟

کشف گل نوشته‌های عیلامی در گوشه شمال شرقی صفه که بخشی از باروی تخت جمشید بوده است، توانست پاسخ بسیاری از سوالات در باره سازندگان و نحوه استخدام و میزان حقوق و دستمزد و بسیاری مطالب دیگر را روشن سازد. ابتدا تصور می‌شد این گل نوشته‌ها که حدود ۳۰هزار عدد هستند، حاوی اطلاعاتی از سیاست‌ها و مجهولات زندگی حکام و پادشاهان، یا متونی ادبی و علمی باشند؛ اما با مطالعه و ترجمه آنها مشخص شد که آنها شامل رسیدهای پرداخت، صورت حساب‌ها و میزان دستمزدها و گزارشات مالی و حسابداری هستند.
براساس همین گل نوشته‌ها بود که مشخص شد هیچ برده یا مزدوری برای کار در تخت جمشید مورد استفاده قرار نگرفته است. تمامی افراد از معماران و ناظران و سرکارگران گرفته تا کارگران ساده همگی در مقابل کار خود حقوق دریافت می‌کرده‌اند. مدیر ارشد امور مالی تخت جمشید به نام «باراد کاما» برای نظارت بر کار ساخت و ساز و امور مربوط به کارکنان به صورت دائمی در محل حضور داشته و خود شخصا بر تمام مصالح و کالاهای وارداتی و ضبط و ثبت امور مالی رسیدگی می‌کرده است. جالب است بدانیم که در میان سرکارگران و ناظران زنانی بوده‌اند که تعداد زیادی کارگر تحت ریاست و نظارتشان کار می‌کردند.
مساله مهمی که در مورد کار زنان در دوره هخامنشی وجود داشته و مشابه آن در سایر تمدن‌ها و حکومت‌های همزمان و حتی بعد از آنان و شاید حتی در عصر حاضر هم وجود نداشته باشد، این است که زنان حقوقی بیشتر از مردان دریافت می‌کردند و حتی در دوره بارداری و پس از آن از مرخصی و جیره و حقوق بیشتر برخوردار بودند. براساس این گل نوشته‌ها مشخص شده است که در دوران داریوش کبیر نه تنها کارمندان دولتی و غیر‌دولتی از جیره و مواجب برخوردار بودند؛ بلکه مسافران، روحانیون، خدایان، پرستشگاه‌ها و اماکن مقدس، کوه‌ها، رودها، جنگل‌ها و پردیس‌ها و حتی مراسم آیینی و مذهبی از جیره و مواجب خاص خود برخوردار بوده‌اند.
باید پذیرفت که وجود امنیت و آرامش در سراسر قلمرو پادشاهی و همچنین وجود رفاه و امنیت شغلی و اجتماعی از مهم‌ترین علل به وجود آمدن آثار بدیع و شگفت‌آور در این دوره بوده است. این متخصصان و کارشناسان و کارگران بدون نگرانی و فارغ از هرگونه آشفتگی فکری درباره زندگی خود و خانواده‌هایشان با تمام علاقه خود را صرف کار در مکانی کرده‌اند که شاید صدها کیلومتر از محل اصلی زندگی‌شان فاصله داشته است.

قلعه تاریخی شیاخ افتخاری بزرگ ولی ناشناخته

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

قلعه تاریخی شاخ افتخاری بزرگ ولی ناشناخته:

قلعه تاریخی شاخ بزرگترین قلعه موجود در سطح استان ایلام بوده که در منطقه کوهستانی و گرمسیری بخش زرین آباد دهلران در میان تپه‌ها و رودهای شاخ و دره شور واقع شده که در یک نگاه کلی این اثر در حد فاصل رودخانه بزرگ میمه در جنوب و ارتفاعات تخت پیران در شمال آن قرار گرفته است.
باروی بزرگ، طویل و مستحکم آن اهمیت این بنا را دو چندان کرده که از ویژگی‌های منحصر این بنا نسبت به دیگر قلعه‌ها در استان و حتی در سطح کشور است. این اثر تاریخی که بر سر یکی از راه‌های فرعی باستانی منطقه پشتکوه به خوزستان، پیشکوه و عراق قرار گرفته، به لحاظ موقعیت قرارگیری، عظمت و استحکام باروی و کابری خاص آن (نظامی- مسکونی) و نزدیکی به عراق پایتخت ساسانی اهمیت و جایگاه ویژه آن را در دوران حیات خود می‌رساند.
بنای قلعه بر روی تپه ماهوری که محصور در دو رودخانه شاخ و دره شور در شرق و غرب بوده ساخته شده است. باروی قلعه به شکل طولی از شمال به جنوب کشیده شده که به جهت حرکت در پیچ وخم تپه دارای زوایایی می‌باشد. صحن داخلی بنا در ضلع شمال عریض تر نسبت به بخش جنوبی است.
مصالح ساخت بنا را قلوه سنگ و ملاط گچ نیم کوب (دستی) تشکیل داده که بر اساس شواهد موجود باروی آن در زمان و طی چند مرحله ساخته شده است. طول محوطه قلعه به خط مستقیم از شمال به جنوب ۶۷۴ مترو عرض آن بین ۹۰ـ۱۵۰و۲۰۰متر متغیر است.
مساحت کلی این بنای تاریخی حدود ۱۰ هکتار است. در منتهی الیه بخش جنوبی (از شمال به جنوب) با احداث یک دیوار به طول ۹۰ متر و ضخامت۱۰۰ سانیت متر بخش محدودی از ضلع جنوبی را منفک کرده که دارای درگاهی بطول ۱۵۰ سانتی متر در بخش شمالی آن است. در این بخش تنها آثار یک اتاقک به ابعاد ۵×۵ متر تخریب شده موجود است.
کاربری این قسمت به درستی مشخص نیست، بر روی باروی بزرگ و طویل آن پشت بندهایی هلالی بزرگی تعبیه شده که جهت استحکام و تثبیت آن به کار رفته است. در شرق و غرب و جنوب وضعیت طبیعی منطقه به گونه‌ای است که ورودی قلعه در آن تعبیه نشده است، مطمئنا” ورودی قلعه در بخش شمالی بوده که به دلیل تخریب شدید دراین ضلع به درستی مشخص نیست.
مهمترین ویژگی این اثر چگونگی تامین آب آن بوده است. در بخش شمالی که رودهای شاخ و دره شور از آن سرچشمه می‌گیرند، با احداث کانالی (جوی سنتی) آب را به نزدیکی قلعه آورده که به دلیل عوارض طبیعی در بخشی تا باروی قلعه با احداث دیواری با مصالح سنگ وگچ (مصالح ساخت بنا) ضمن بلوکاژ، کانال آبی را تعبیه کرده که از شمال به طرف جنوب در حرکت بوده که با گردش ۹۰ درجه در نزدیکی بارو وارد قلعه می‌شود. که با این روش آب مصرفی را تامین می‌کرده‌اند.
باتوجه به بزرگی قلعه و تراکم اماکن مسکونی در آن می‌توان این قلعه را از نظر جمعیتی، بالا دانست. احداث جاده روستایی در دهه‌های قبل بخشی از باروی شمالی آن را تخریب کرده است. با عنایت شیوه معماری و چگونگی ساخت آن، مواد فرهنگی به دست آمده در سطح بنا و مقایسه آن با بناهای همگون مطالعه شده‌ای چون تخت سلیمان آذربایجان، قلعه دختر فارس و…بنای تاریخی شاخ مربوط به دوران ساسانی بوده با این تفاوت که این بنا از نظر وسعت عظیم‌تر است.

رویای ثروتمند شدن یکشبه

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

رویای ثروتمند شدن یکشبه:

چشم، چشم را نمی‌بیند. سیاهی کاملا بر زمین سایه انداخته است؛ اما مردها که از قبل همه چیز را با هم هماهنگ کرده‌اند، تاریکی را به نور ترجیح می‌دهند. بیل و کلنگ بسرعت از صندوق بیرون می‌آید، چند فانوس و کمی طناب و البته اصل کاری هم. هوا تب دارد و سکوت با صدای خش‌خش پای مردها بر هم می‌خورد. هیس… به هم نگاه می‌کنند، اینجاست. ضربات سنگین کلنگ بر سر سخت زمین می‌کوبد و چاله‌ای را شکل می‌دهد. نقشه از درون جیب یکی از مردها بیرون می‌آید. باید کمی آن‌طرف‌تر باشد. این را یکی از مردها می‌گوید و به علامت قرمز روی نقشه اشاره می‌کند. دوباره کلنگ‌ها راه زمین را طی می‌کنند. چاله عمیق‌تر می‌شود و شکل گودال به خود می‌گیرد. اینجاست، این را یکی دیگر از مردها می‌گوید.

سرگروه دستور توقف می‌دهد؛ مثل این‌که نوک تیز کلنگ به جسمی سخت اصابت کرده است. چشم‌ها برق می‌زند و خون زیر پوست‌ها می‌دود. برای گود کردن کنده‌شان از دست کمک می‌گیرند. نفس‌ها به شماره می‌افتد. جسم سخت رخ نمایان می‌کند و فانوس پرده از چهره‌اش می‌اندازد. نفس‌ها با نوای آه از گلو خارج می‌شود. اینجا هیچ چیز نیست الا یک تخته سنگ. کافی است ماموری از نیروهای یگان حفاظت از میراث فرهنگی باشی تا برای چند بار در طول عمر شغلی‌ات این صحنه‌ها را دیده باشی، صحنه‌هایی که در آن وسوسه‌شدگان ثروت پاشنه را ور کشیده و با قافله بخت همراه می‌شوند تا شاید از کوران حوادث احتمالی باری پر بار به خانه ببرند.

ولی آرزوها خیلی زود دود می‌شود و به هوا می‌رود. در بازار یافتن گنج، گرگ‌های زیادی خفته‌اند و چنگ و دندان‌هایشان آنقدر برنده است که هر تازه‌کاری را حتی به بهای ستاندن جان از معرکه به در می‌کنند. البته تازه کارهایی که زیاد سمج نباشند و موی دماغ نشوند، احتمال جان سالم به در بردن‌شان بیشتر است. ولی این عده فریبی می‌خورند که ته آن چیزی جز معامله تمام هستی‌شان با نقشه‌های جعلی و اجناس قلابی نیست. اما اگر این معامله باخت باخت هم باشد، کسی که وسوسه ثروتمند شدن همه وجودش را گرفته، حاضر است ریسک هم بکند، اما تاوان ریسک کردن سنگین است.

راسته منوچهری، پاتوق وسوسه‌شدگان ثروت

در خیابان منوچهری درست آنجایی که مغازه‌های چند میلیاردی کنار هم چیده شده‌اند، دستفروشانی هستند که می‌توان از زیر زبانشان حرف‌هایی درباره نقشه‌های گنج بیرون آورد. البته آنها بسختی به رهگذران و جویندگان نقشه‌های گنج اعتماد می‌کنند؛ چرا که خوب می‌دانند افتادن در این معرکه چه خطراتی دارد.

مردی که بساطی جلوی پایش گسترده هم از آدم‌های آب زیرکاهی است که خیلی حرف نمی‌زند؛ اما پس از سماجت بسیار اعتراف می‌کند که هر از چند گاهی کلاهبردارانی پیدا می‌شوند و نقشه‌های قلابی گنج را به فریب‌خوردگان ثروت می‌فروشند. او از قیمت این نقشه‌ها هم باخبر است و می‌گوید با صد هزار تومان هم می‌شود نقشه‌ای نیم بند دست و پا کرد. البته جوانی دیگر که کمی بالاتر بساط کرده، اطلاعاتش دقیق‌تر است و در لابه‌لای گفته‌هایش بیان می‌کند که کسانی هستند که نسخه‌های قدیمی مربوط به اجدادشان را به منوچهری می‌آورند و با آب و تاب فراوان از اموالی می‌گویند که زیر خاک مخفی شده است. او معتقد است این نسخه‌ها مربوط به زمان‌هایی است که آدم‌های چند سده پیش به دلیل آشفته شدن اوضاع مملکت مثلا به دلیل بروز جنگ دارایی‌های خود را زیر خروارها خاک پنهان کرده‌اند و حالا نوادگان آنان می‌آیند تا دارایی‌های اجداد خود را به نام گنج به فریب‌خوردگان ثروت بفروشند. اما بی‌شک اینان نیز چیزی واقعی در بساط ندارند و دام فریب را برای ساده‌لوحان پهن کرده‌اند.

این آدم‌های فریب‌خورده

جویندگان گنج ویژگی‌های دیگری هم دارند. آنها نه خسته می‌شوند و نه کلافه. آنها در دنیای موهوم خویش، خود را می‌بینند که لابه‌لای انبوهی از سکه‌های باستانی یا ظروف مرصع قهقهه می‌زنند و خوشحالند از این‌که برای همیشه با فقر خداحافظی می‌کنند.

آنان برای محقق شدن این آرزویشان هم که شده، کوله‌باری مهیا می‌کنند و راه دشت و کوه و بیابان را طی می‌کنند تا به گنجی که همیشه آن را پنهان شده در زیر اندام ماری بزرگ می‌پندارند، دست یابند. جویندگان گنج به همه جا سرک می‌کشند وگام به گام همراه حوادث تاریخی حرکت می‌کنند تا پا جای پای بزرگانی بگذارند که روزی روی همین خاک ثروت انبوهی داشته‌اند.

او شاید شدت توهماتش به اندازه‌ای باشد که گمان می‌کند اگر گوش را به زمین بچسباند، صدای زنگوله شتر‌های قارون را که روزی زمین او را بلعیده است، می‌شنود. پس مقصد جوینده گنج مشخص است. هر جایی تمدن کهن ایران به آنجا رسیده باشد، محل خوبی برای یافتن گنج است. البته مسوولان میراث فرهنگی هیچ گاه بوضوح حاضر به معرفی محل دقیق استقرار تمدن‌ها و بقایای احتمالی شهرهای باستانی نیستند؛ چراکه به گمان آنان بیان این نام‌ها تنها جویندگان گنج و البته آنهایی را که شاید دنبال آن نیستند، وسوسه می‌کند. اما کسی که انرژی‌اش را برای یافتن ثروت مردمان کهن صرف می‌کند، حتما تاریخ‌خوان دقیقی نیز هست. جویندگان گنج اغلب می‌دانند به کدام سو باید بروند، مگر این‌که شیادان فرهنگ دزد آنها را گمراه کنند.

«۹۰ درصد کسانی که دنبال گنج هستند، می‌بازند و از ۱۰ درصدی که به چیزی می‌رسند، ۵ درصدشان گرفتار قانون می‌شوند و از ۵ درصد باقیمانده فقط ۲ درصد به اشیای قیمتی می‌رسند. اما این آمار برای جویندگان گنج اسباب تنبیه نیست. آنها نه به پند کارشناسان، بلکه به مغناطیسی جلب می‌شوند که از دل زمین برمی‌آید.»

اینها گفته‌های عسکر مرادی، کارشناس یگان حفاظت از میراث فرهنگی است. او معتقد است هیچ کدام از نقشه‌هایی که می‌توان با ترفند از منوچهری و سیداسماعیل خریداری کرد، مورد تایید کارشناسان نیست؛ چراکه کلاهبردارانی که این نقشه‌ها را می‌کشند، نه خط می‌شناسند و نه زبان، برای همین خطوطی را سر هم می‌کنند تا افراد بی‌اطلاع را به دام بیندازند. مرادی البته تعداد فریب‌خوردگان را آنقدر زیاد می‌داند که نمی‌تواند آمار دقیقی درباره آنها بدهد. این در حالی است که کسانی که کلاهشان برداشته شده است؛ چون خود را نیز متهم می‌دانند، از ترس سازمان میراث فرهنگی اطلاعی نمی‌دهند؛ هرچند اگر اطلاع نیز بدهند کاری از دست کسی بر نمی‌آید و کلاهبردار پول‌ها را با خود برده است.

او به همین دلیل معتقد است نباید گول افراد فالگیر یا کسانی که درویش مسلکند و ادعای اطلاع از غیب را دارند خورد. ولی کسی که عزمش را برای کسب ثروت آن‌هم از نوع باستانی‌اش جمع کرده، هرگز به این حرف‌ها اعتماد نمی‌کند. او می‌داند که در طول تاریخ گنج‌های شاهان ایرانی بویژه در زمان‌هایی که کشور با بحران مواجه می‌شده، جایی امن‌تر از عمق زمین نداشته‌اند. آنها همچنین می‌دانند که به واسطه تاریخ پر فراز و نشیب ایران مردم بویژه ثروتمندان اشیای قیمتی خود را به دست خاک یا شکاف دیوار می‌سپرده‌اند تا با رفع اوضاع بحرانی دوباره به سراغش بروند. البته از آنجا که ایرانیان باستان به زندگی پس از مرگ نیز باور داشتند بخشی از اجناس قیمتی‌شان به همراه آنان دفن می‌شده، پس امروز گورستان‌های باستانی هم جاذبه‌ای وصف‌نشدنی برای جویندگان گنج است.

اما یک جوینده گنج هر چقدر هم که تیزهوش باشد، اگر حرفه‌ای و عضو باندی خاص نباشد، بالاخره در دام فریب می‌افتد. تشخیص اصالت نقشه‌ها و اجناس به دست آمده از حفاری‌ها یکی از دام‌های همیشه پهن است. کارشناسان و صاحب‌نظران تاریخ و فرهنگ به هیچ وجه اصالتی برای نقشه‌های گنج قائل نیستند؛ چرا که باور دارند با گذشت سالیان متمادی و روی دادن حوادث متعدد مجالی برای بقای نقشه‌های گنج نمانده است.

فلزیاب، جانشین مطمئن نقشه

ولی همیشه یک راه گریز هست. اگر نقشه‌ها جواب ندهند، فلزیاب‌ها کمک خوبی هستند. برخلاف نقشه‌ها پیدا کردن فلزیاب کار سختی نیست. کافی است صفحه‌های روزنامه را ورق بزنی یا گشت و ‌گذاری در اینترنت داشته باشی. البته قانون مصوب سال ۷۹ تولید و فروش فلزیاب را محدود کرده؛ به طوری که استفاده از این دستگاه‌ها بدون اجازه سازمان میراث فرهنگی ممنوع است. با این حال هنوز فلزیاب‌ها در سطح کشور به طور گسترده به فروش می‌رسد.

متقاضی خرید فلزیاب نسبت به خریدار نقشه گنج کار آسانی دارد، چون باید آگهی‌های برخی روزنامه‌ها را وارسی کند و به شماره تلفنی که همیشه از نوع اعتباری است زنگ بزند. آن وقت از پشت تلفن فروشنده با صراحت از جنس‌های مرغوبی می‌گوید که در اختیار دارد و در اسرع وقت با پیک به در خانه می‌فرستد. البته معلوم نیست این همه جسارت از کجا آب می‌خورد؛ چون بر اساس آیین‌نامه هیات وزیران، خرید و فروش و نگهداری و تبلیغ هر گونه فلزیاب ممنوع است؛ اما دادفر کارشناس یگان حفاظت میراث می‌گوید هستند شرکت‌هایی که پیش از سال ۷۹ و پیش از تصویب قانون ممنوعیت خرید و فروش فلزیاب‌ها از وزارت صنایع و معادن مجوز گرفته‌اند و حالا حتی به دادگاه کشاندن آنها نیز راه به جایی نمی‌برد؛ چرا که دادگاه نیز به خاطر قانونی بودن آنان و این‌که قانون سال ۷۹ عطف به ماسبق نمی‌شود، حکم را به نفع آنان صادر می‌کند. اما کسانی که درخواست مجوز برای خرید و نگهداری فلزیاب‌ها دارند، طبق قانون حتما باید نهادی دولتی باشند و از طریق حراست آن نهاد مورد تایید واقع شده باشند. دادفر وقتی این مراحل را تشریح می‌کند، می‌گوید پس از تکمیل فرم، نوع دستگاه و مشخصات آن مورد بررسی کارشناسان قرار می‌گیرد تا مشخص شود که این فلزیاب همانی است که در نامه درخواست آمده است، آن‌گاه تمام مدارک برای فرمانده یگان استان فرستاده می‌شود تا آنها نیز صحت آن را تایید کنند.

ولی در این میان یک نقطه کور وجود دارد و آن فروشندگانی هستند که در صفحات روزنامه‌ها یا اینترنت مجال حضور می‌یابند و بی‌هیچ تردیدی فلزیاب‌هایشان را که به درد حفاری و گنج‌یابی هم می‌خورد، عرضه می‌کنند. دادفر می‌گوید: پیش از این در توافقی که با وزارت ارشاد و اداره کل تبلیغات آن صورت گرفته، مدتی جلوی آگهی‌های آنها در روزنامه‌ها گرفته شد، اما الان باز هم مدتی است که این آگهی‌ها دوباره سربلند کرده‌اند و معلوم نیست از کجا مجوز می‌گیرند.انگار جویندگان گنج هرچند که پا در ورطه خلافکاری می‌گذارند اما آدم‌هاییهستند که از نوعی اعتیاد رنج می‌برند.

بسیاری از کارشناسان معتقدند درباره فلزیاب‌ها وجود خلاءهای قانونی در قوانین جزایی ایران باعث شده است استفاده از فلزیاب‌ها چوب هر دو سر طلا باشند و تکلیفشان مشخص نباشد. هیات وزیران اواخر اردیبهشت ۸۲ به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، ماده واحده قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن ضرورت دریافت مجوز برای ساخت، خرید و فروش، نگهداری، تبلیغ و استفاده از دستگاه فلزیاب تشریح شد.

در آن زمان وزارت صنایع و معادن مکلف شد ضوابط اعلام شده از سوی سازمان میراث فرهنگی را هنگام ثبت اعلامیه تاسیس به متقاضیان ساخت دستگاه‌های فلزیاب ابلاغ کند. در پایان این بند آمده بود که صدور پروانه بهره‌برداری برای این واحدها منوط به موافقت سازمان میراث فرهنگی کشور خواهد بود، اما این‌که این مصوبه چقدر ضمانت اجرایی داشته، بحثی است که کارشناسان یگان حفاظت میراث فرهنگی هنوز از آن به عنوان مشکلی در پیش روی خود یاد می‌کنند. در واقع آن‌گونه که دادفر می‌گوید، قوانین موجود نه تنها بازدارنده نیست، بلکه راه گریزی برای بسیاری از حفاران غیرمجاز است که در دل تاریخ و تمدن این سرزمین دست به کار کاوش می‌زنند.

فلزیاب با مجوز تحویل در منزل

از همان ابتدای تماس می‌فهمد که آدم تازه کاری هستم. آخر وارد شدن در بازار خرید و فلزیاب‌ها نیز کلی مهارت می‌خواهد. شماره‌اش را از اینترنت پیدا کرده‌ام، بدون هیچ نام و نشانی. او فقط ۰۹۳۶ است چون می‌خواهد شناخته نشود و جنسش را در کمال آرامش بفروشد. وقتی از او درباره قیمت‌ها می‌پرسم، می‌گوید تازه کاری نه؟ ولی من لو نمی‌دهم که هیچ چیز از گنج و گنج‌یابی نمی‌دانم.«قیمت‌ها متفاوت است از یک میلیون تومان تا ۸۰ میلیون، بستگی به کارایی‌اش دارد، اما با یک گنج‌یاب ۸ میلیون تومانی کارت را راه بینداز.» اینها را فروشنده بی‌نام و نشان می‌گوید و در ضمن تاکید می‌کند که مجوز هم دارد. البته به قانونی بودن مجوز او شک می‌کنم؛ چرا که یگان حفاظت میراث فرهنگی تنها به نهاد‌های دولتی مجوز می‌دهد و آنها که بی نام و نشان بر صفحه اینترنت ظاهر می‌شوند و بساط می‌کنند، هرگز دستشان به مجوزهای قانونی نمی‌رسد. وقتی به او می‌گویم که من می‌دانم مجوزش قانونی نیست، یکه‌ای می‌خورد و به مشتری بودنم شک می‌کند؛ اما فقط خیلی کوتاه می‌گوید که فروشنده‌های فلزیاب از ضعف قانون استفاده می‌کنند و نان زن و بچه‌هایشان را درمی‌آورند.

فلزیاب، جرم در لباس قانون

البته فروشنده‌ها و واردکننده‌های فلزیاب‌ها هم راست می‌گویند وقتی قانون تکلیفشان را روشن نکرده است که بالاخره می‌توانند این دستگاه‌ها را وارد کنند یا نه یا وقتی که دستگیرشان می‌کنند، اما پس از مدتی با جریمه‌ای اندک دوباره آزادشان می‌کنند، آنها چاره‌ای جز دورزدن قوانین موجود ندارند. صفحات ضمیمه آگهی‌های یکی از روزنامه‌های پرتیراژ کشور را که ورق بزنید، پر است از آگهی‌هایی که در مورد فلزیاب‌ها منتشر شده‌اند. البته روزنامه‌ها را نمی‌توان در این میان چندان مقصر دانست، چون فروشندگان فلزیاب عنوان می‌کنند مجوزی در دست دارند که خیال همه را از هر بابتی راحت می‌کند. اما واقعیت این است که بر اساس قوانین موجود باید همه مجوزها به تایید سازمان میراث فرهنگی برسد و اکنون مسوولان این سازمان اعلام می‌کنند که برای هیچ کدام از فروشندگان مجوزی صادر نشده است.

در حال حاضر ساخت، تولید، ورود فلزیاب و همه موارد مربوط به این دستگاه حتی تبلیغات در مورد فلزیاب‌ها باید با نظارت سازمان میراث فرهنگی صورت بگیرد، اما در قانون کلمه جرم همراه این کلمات نیامده و تنها در قانون فعلی اشاره شده که تمامی موارد باید با نظارت سازمان میراث فرهنگی صورت بگیرد و از آنجا که اکنون هیچکدام از فروشندگان فلزیاب مجوزی از سازمان ندارند، پس همه آنها مجرمند. اما این مجرمان که قانون زیاد در موردشان شفاف نیست، خیلی راحت فعالیت می‌کنند و کمتر به چنگ قانون می‌افتند؛ چرا که همان‌گونه که دادفر می‌گوید، قانون فعلی ضمانت اجرایی ندارد و مجازاتی در آن پیش‌بینی نشده است.در این میان قیمت فلزیاب‌ها نیز تابع هیچ قانونی نیست؛ به طوری که در فرم‌هایی که به دست کارشناسان یگان حفاظت میراث فرهنگی می‌رسد این فلزیاب‌ها قیمتی معادل ۲ تا ۳ میلیون تومان دارند، ولی وقتی به بازار آزاد می‌رسند تا ۵۰ ۶۰ میلیون نیز می‌رسند.این در شرایطی است که عده‌ای کلاهبردار نیز افراد ساده‌لوح را اغفال می‌کنند و یک دستگاه فلزیاب را با تمام دارایی آنها معاوضه می‌کنند همان‌گونه که چندی پیش در یکی از روستاها پیرمردی تمام گوسفندانش را به پسرش داد تا او با رویای پیدا کردن گنج همه هستی پدر را با فلزیابی که حتی کار با آن را نمی‌دانست مبادله کند.

فصل نهم قانون مجازات اسلامی

ماده ۵۵۹ قانون مجازات اسلامی می‌گوید هر کس اشیا و لوازم و همچنین مصالح و قطعات آثار فرهنگی تاریخی را از موزه‌ها و نمایشگاه‌ها، اماکن تاریخی، مذهبی و سایر اماکن که تحت حفاظت یا نظارت دولت است سرقت کند یا با علم به مسروقه بودن، اشیای مذکور را بخرد یا پنهان دارد، در صورتی که مشمول مجازات حد سرقت نشود، علاوه بر استرداد آن به حبس از یک تا ۵ سال محکوم می شود.

ماده ۵۶۰ نیز می‌گوید هر کس بدون اجازه از سازمان میراث فرهنگی کشور یا با تخلف از ضوابط مصوب و اعلام شده از سوی سازمان مذکور در حریم آثار فرهنگی تاریخی مبادرت به عملیاتی کند که سبب تزلزل بنیان آنها شود یا در نتیجه آن عملیات آثار و بناهای مذکور خرابی یا لطمه وارد آید، علاوه بر رفع آثار تخلف و پرداخت خسارت وارده به حبس از یک تا ۳ سال محکوم می‌شود. ماده ۵۶۲ نیز هرگونه حفاری و کاوش به قصد به دست آوردن اموال تاریخی، فرهنگی ممنوع بوده و مرتکب به حبس از ۶ ماه تا ۳ سال و ضبط اشیای مکشوفه به نفع سازمان میراث فرهنگی کشور و آلات و ادوات حفاری به نفع دولت محکوم می‌شود. چنانچه حفاری در اماکن و محوطه‌های تاریخی که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است یا در بقاع متبرکه و اماکن مذهبی صورت گیرد، علاوه بر ضبط اشیای مکشوفه و آلات و ادوات حفاری، مرتکب به حداکثر مجازات مقرر محکوم می‌شود. به این ترتیب هرکس اموال تاریخی فرهنگی موضوع این ماده را حسب تصادف به دست آورد و طبق مقررات سازمان میراث فرهنگی کشور نسبت به تحویل آن اقدام نکند، به ضبط اموال مکشوفه محکوم می‌شود.

اعتیادی به نام گنج‌یابی

اما انگار جویندگان گنج هرچند که پا در ورطه خلافکاری می‌گذارند، آدم‌هایی هستند که از نوعی اعتیاد رنج می‌برند. شهروز پرورش، روانشناس بالینی این عقیده را دارد. او می‌گوید وسوسه‌شدگان گنج دچار نوعی اعتیاد شده‌اند یعنی چیزی شبیه مواد مخدر که روانشان را درگیر کرده است. او می‌گوید چنین آدم‌هایی عملکردشان در تمام امورات زندگی پایین می‌آید و ذهنشان درگیر توهمات می‌شود؛ به طوری که مدام خود را در حالتی می‌بینند که مشغول کندوکاو هستند و چیزی پیدا می‌کنند که زندگی‌شان از این رو به آن رو می‌شود.

به گفته پرورش، البته در دنیای واقعیت چون می‌گردند و چیزی نمی‌یابند دچار درماندگی می‌شوند و پس از مدتی افسرده می‌شوند و رفتارهای تکانه‌ای پیدا می‌کنند. یعنی چون آنان با ناکامی مواجه می‌شوند و ناکامی نیز یکی از علت‌های پرخاشگری است آنان در زندگی خانوادگی نیز دچار اختلالات شدید می‌شوند و دیگر وقتی برای رسیدگی به مسائل خانوادگی پیدا نمی‌کنند. اینها همه یک معنی دارد که شهروز پرورش آن را در قالب حرکت نکردن در سیستم طبیعی جمع می‌کند. به گفته او، در سیستم طبیعی رشد و پیشرفت تابع یک فرایند است که ار صفر شروع می‌شود و پس از تلاش به نقاط بالا می‌رسد؛ اما آنهایی که می‌خواهند یکباره به ثروت برسند، این مسیر را طی نمی‌کنند و دچار خیالپردازی مرضی می‌شوند و روز‌ها با خیال رسیدن به گنج دست به کولیگری روانی می‌زنند و فکرشان را متمرکز یافتن گنج و این‌که چطور آن را خرج کنند، می‌کنند. این روانشناس در خصوص علت روی دادن چنین روندی در ذهن و روح افراد نیز می‌گوید: علت این است که در این افراد شخصیت در روند سالم خود رشد نمی‌کند، یعنی آنها نیاموخته‌اند که چطور شبکه زندگی را به جلو ببرند؛ در حالی که بیشتر آنان نیز در هدف یابی دچار اشتباهند و هویتشان، نیازهایشان و توانایی‌هایشان را نمی‌شناسند. در واقع آنان در یک هویت معلق قرار دارند و حتی دست به قماربازی مرضی هم می‌زنند به دیگر سخن این افراد تنها شیفته ثروت نیستند، بلکه چندین اعتیاد را همزمان با هم دارند.

پرورش در ادامه با اشاره به این‌که این افراد بیشتر از مردان هستند به خانواده‌های آنان اشاره می‌کند و می‌گوید: بیشتر این افراد دچار شخصیت‌های ضداجتماعی هستند و خطر را به جان می‌خرند، پس خانواده‌هایشان نمی‌توانند آنان را کنترل کنند، پس لازم است بویژه پدر در الگودهی به آنان کوشا باشد. او با شبیه دانستن وضعیت جویندگان گنج با افرادی که در گلدکوئیست سرمایه‌گذاری می‌کنند، بیان می‌دارد که تمام این افراد درصددند تا با تشکیل گروه‌هایی کاذب و با سر دادن شعارهایی چون من می‌توانم و ما پیروز می‌شویم قصد رسیدن به ثروت دارند؛ در حالی که پویایی و پختگی گروه دارای اصولی است.

به بهانه کاوش های غیر مجاز در آثار باستانی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

به بهانه کاوش های غیر مجاز در آثار باستانی

اشاره:
در طول این سالها متأسفانه به خاطر برخی تحولات در حوزه نگرش مردم به فرهنگ کار آسیب های جدی وارد شده است، اصلاح این نگرش ها کار آسانی نخواهد بود با این همه می توان امیدوار بود که متولیان کارآفرین بتوانند، ضمن ایجاد زمینه های اشتغال جوانان، شرایط فرهنگی مناسبی را برای اصلاح نگرش ها به کار در جامعه فراهم کنند.
سالها پیش قصه ای را در مورد یافتن گنج از نویسنده آمریکای لاتین خوانده بودم که در آن قصه، مردی راحت طلب از مصر عازم ایران می شود تا براساس خواب رویایی خود گنجی را در یکی از شهرهای ایران بیابد، در نهایت او توسط داروغه ای گرفتار می شود. داروغه در مقابل قصد سفر او به ایران می گوید:« سالهاست که خواب می بینم در مصر داخل حیاط، خانه ای با این نشانی، گنجی پنهان است اما هیچ گاه این رؤیا را باور نکرده ام.»
مرد مصری با شنیدن این روایت از زبان داروغه عازم مصر شد و با کاویدن زیر حوض خانه اش گنج پنهان را یافت.
دستگاههای فلزیاب و حفاران ناشی
شاید شما هم بارها در خواب قصه های اینچنینی را دیده اید؟ یا دوستان و آشنایان شما گاهی در محفل های خانوادگی قصه های پر آب و تابی را بیان کرده اند، همه ما از کودکی و نوجوانی به یافتن گنج و گنج نامه علاقه مند بوده ایم به همین خاطر وقتی صحبت از یافتن پول و ثروت باد آورده است اغلب سعی می کنیم به نوعی ضمن کنجکاوی در زمینه دستیابی به چنین ثروت هایی، راههای آن را هم از ناقلان خبر جویا شویم، اگر اهل ریسک و خطر پذیری باشیم گاهی به مناطق باستانی و یا تپه های اطراف شهر و روستا سرک می کشیدیم، اما اغلب ماها گاهی دیر می رسیم، چون این زمینهای خاکی توسط کاوشگران اشیای عتیقه بارها شخم زده شده اند. چندی قبل در خبرهای فرهنگی آمده بود که برخی از ساکنان جیرفت برای دستیابی به اشیاء عتیقه ۵ هزار ساله تمدن هلیل رود، این منطقه باستانی را شب و روز می کاوند و متأسفانه در این حفاریهای غیرمجاز آثار ارزشمندی هم به غارت رفته است.
البته اغلب سوداگران آثار باستانی بی گدار به آب نمی زنند، بیشتر این دسته از حفاران غیر مجاز محوطه های باستانی با استفاده از امکانات فلزیاب و روش های علمی دست به چنین اعمال غیر قانونی می زنند.
به باور رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور، مشکل حفاریهای غیر مجاز بیشتر از آن سوی مرزهاست. دلالان عتیقه در خارج از کشور به کمک پول هنگفتی که در اختیار دارند با تحریک افرادی در داخل کشور حفاری های غیرمجاز را دامن می زنند.
وی می افزاید:« حفاران غیرمجاز در جیرفت پادوهای این نیرو هستند. به اعتقاد من صاحبان بازار عتیقه در جهان با سوء استفاده از خلأ موجود در قوانین بین المللی و کنوانسیون ها تداوم این حرکت ها را هدایت می کنند. یافته های باستان شناسی در جیرفت به اندازه ای اهمیت دارد که می توان از آن به عنوان مهمترین حادثه باستانشناسی در جهان در ۱۰ سال اخیر یاد کرد.»
در طول سالهای گذشته بیشتر مجامع و جوامع اروپایی برای مقابله با شبکه های غیرقانونی خرید و فروش دستگاههای فلزیاب تمامی توان خود را در عرصه های مختلف به کار گرفته اند تا از شیوع یک اپیدمی موجود در سطح جامعه برای گنج یابی بکاهند. اما متأسفانه برخی از فرصت طلبان در ایران از نبود قوانین جدی در زمینه به کارگیری و خرید دستگاه های فلزیاب برای حفاری در مناطق حفاظت باستانی استفاده می کنند. بنابراین لازم است متولیان میراث فرهنگی از طریق مجاب کردن قانون گذاران در زمینه تشدید قوانین بازدارنده حفاری در آثار باستانی نسبت به رفع این مسئله اقدام جدی به عمل آورند.
سودجویان آثار باستانی به هیچ چیز رحم نمی کنند، به باور آنان گنج های پنهانی در عمق زمین خفته اند، بنابراین آنان با دستیابی به اطلاعات میراث فرهنگی مناطق باستانی و استفاده از بومیان ناآگاه دست به حفاریهای غیرمجاز می زنند. البته تنها چیزی که عاید مردم بومی می شود سرزمینی شخم زده و مشتی پول سیاه است. در حالی که سود سرشار نصیب حفاران غیرمجاز آثار فرهنگی می شود.
امیدی برای گنج و گنج یابی
«یلماز گونی» فیلمساز مشهور ترکیه، فیلمی به نام «امید» دارد، در این فیلم یکی از روستاییان برای دست یافتن به گنج، مایملک خود را به فروش می رساند و با آرزوی دستیابی به گنج، مکان هایی را می کاود اما هربار دچار ناکامی می شود، او با این حال امیدوار است به نوعی به گنجی دست یابد. قصه این فیلم مشابهت زیادی با جویندگان گنج در کشورهای جهان سومی دارد اغلب آنان تمامی زندگی و ثروت اصلی خود را برای به دست آوردن ثروت بادآورده تلف می کنند، سعدی شاعر گرانمایه ایرانی، حکایت جالبی دارد.
جویندگان گنج سال ها در طلب یافتن گنج تمامی هستی خود را به باد می دهند و در این میان آنچه که آسیب جدی می بیند میراث ملی ماست.همه آنهایی که به نوعی دنبال گنج و گنج نامه هستند اغلب دوست دارند با کاوش در تپه های باستانی، امامزاده های قدیمی، خرابه های قلعه ها و سایر مکان های فرهنگی به نوعی به اشیای عتیقه ارزشمند دست یابند و چه بسا که در این کاوش های غیرعلمی آثار قابل توجهی را از بین می برند.
در طول سالهای گذشته به خاطر مشکلات اقتصادی و نبود برنامه حفاری علمی در سازمان میراث فرهنگی بیشتر مراکز باستانی قابل پژوهش مورد تهاجم این گروه از حفاران غیرمجاز قرار گرفته است البته بعضی از این افراد صرفاً براساس یک باور عمومی در محل دست به چنین اعمالی می زنند، اما برخی از آنان به طور حساب شده و با استناد به یک سلسله تحقیقات کتابخانه ای و میدانی سعی می کنند در مراکز و مکان های محدودی دست به جست وجو بزنند.
البته این گروه از قاچاقچیان اشیای باستانی، معمولاً با استفاده از دستگاه های فلزیاب صرفاً در پی یافتن آثاری از جنس فلز هستند و کمتر به یافته های سفالی و سنگی بسنده می کنند.
در حال حاضر برخی از شبکه ها و واسطه گران آثار باستانی تحت پوشش شرکت های بازرگانی، در سطح وسیعی بر حجم تبلیغات خود برای فروش دستگاههای فلزیاب افزوده اند و از سویی دیگر با ایجاد جو روانی دستیابی به گنج های پنهان اعماق زمین، مردم را به کاوش های غیرمجاز تشویق می کنند. اقدام این گروه از شرکت های سودجو در شیوه تبلیغ دستگاههای فلزیاب و ترغیب مردم در به کارگیری این دستگاهها موجب شده است که مردم علاوه بر حفاری در تمدن هلیل رود، به ارتفاعات دیلمان نیز دست درازی کنند.
از سویی دیگر به خاطر نبود قوانین جدی در مبارزه با حفاریهای غیرمجاز و محکومیت افراد سودجو از سوی سازمانهای انتظامی و قضایی دورنمای مبهمی را در مقابل حفاظت از آثار باستانی ترسیم می کند. چپاول این گروه از سوداگران آثار فرهنگی در نهایت منجر به آسیب های جدی در حوزه میراث فرهنگی خواهد شد. به گفته یکی از کارشناسان میراث فرهنگی، با این که طبق قانون، اقدام به حفاری و کاوش به قصد دستیابی به آثار عتیقه به جز سازمان میراث فرهنگی جرم محسوب می شود، با این حال کارشناسان حفاری غیرمجاز بدون توجه به هشدارهای کارشناسان میراث فرهنگی و نیروهای انتظامی دست به تخریب آثار ملی می زنند. طبق قانون حفظ آثار ملی مصوب سال ۱۳۰۹، قانون حفظ آثار عتیقه مصوب سال ۱۳۱۱، قانون مجازات اسلامی و اصلاحات آن مصوب سالهای ۶۳ و ۷۵ ، انجام هر گونه حفاری و کاوش برای به دست آوردن اشیای عتیقه و آثار تاریخی ممنوع بوده و مرتکبین آن از ۶ ماه تا ۳ سال زندانی می شوند و اگر حفاری در آثار فرهنگی تاریخی ثبت شده صورت گیرد مجرمان به اشد مجازات محکوم می شوند.
وی می افزاید: «متأسفانه سازمان میراث فرهنگی به دلایل اداری و مالی نه تنها بسیاری از آثار تاریخی مطرح را در فهرست آثار ملی ثبت نکرده است، بلکه به دلایل ذکر شده فرصت ثبت و فهرست برداری آنها را نداشته است. لذا در شرایط فعلی که صدها تپه و آثار باستانی در اقصی نقاط ایران بدون متولی در دسترس افراد محلی قرار دارد ، معلوم نیست چگونه می توان از این آثار ملی حفاظت کرد؟
آثار باستانی تاراج رفته
سالها پیش در یکی از مناطق باستانی به عنوان نوجوانی کارگر با هیأت باستان شناسی انگلیسی ها همکاری می کردم، ۲۰۰ کارگر نوجوان و جوان در هرم آفتاب و روزهای بلند تابستان به طور سانتی متری تپه تپان را در آذربایجان غربی با کمچه و قلم مو می کاویدیم. برای ما که صرفاً کار راحت و با دستمزد بالا مطرح بود اصلاً کاویدن یک تپه باستانی آنچنان مهم نبود، در طول مدت ۳ ماه تابستان تپه کوچک کم کم گود و گودتر می شد، هر روز این گروه از باستان شناسان آثاری از سفال، رگه های خاک و آثار باقی مانده را با احتیاط در جعبه هایی با خود به مرکز استان می فرستادند تا این که روزی، تابوتی از شاهزاده پادشاهان ماد در داخل گوری نمودار شد، برای ما که تنها تابوت، اسکلت و مقادیری مهره های رنگی و اشیای باستانی را نظاره گر بودیم این آثار کشف شده هیچ بازتابی نداشت،اما هیأت باستان شناسی انگلیسی و ایرانی از کشف خود هلهله می کردند، بعدها مردم محلی شایع کردند که گنجی را از دل خاک بیرون کشیدند.
شب های بعد، سوداگران تشنه ثروت و گنج، جای جای این تپه را کاویدند و کاویدند اما به جز تکه های استخوان، سفال های شکسته و مهره های رنگی خرد شده چیزی نیافتند. برای مردم، کاویدن در تپه های باستانی برای یافتن اشیاء باارزش از نیاکان شاید آن چنان اهمیتی نداشته باشد. بنابراین آنان اغلب در پی این هستند تا از میان خاک خفته اشیاء عتیقه و سکه های زر و سیم را بیابند لذا یافتن آثاری از سفال، سنگ و چوب و مهره های رنگی قدیمی آن چنان ارزشی ندارند.
آنان می پندارند باید گنجی بیابند تا از فروش آن سرو سامانی به زندگی خود بدهند.به راستی چه عاملی باعث شد که مردم به کشف گنج و ثروت باد آورده علاقه مند شوند؟
«ابراهیم اصلانی» کارشناس روانشناسی و علوم تربیتی در پاسخ این پرسش بر این باور است: «در دید کل نگر چهار دلیل عمده می توان برای این پرسش مطرح نمود:
الف- این که اهداف زندگی و تفسیر زندگی خیلی برای مردم روشن نیست.
ب- یکی از ویژگی های فرهنگ جامعه ما، زندگی در ابهام است که از نکته اول ناشی می شود، براساس همین دو مورد مردم ملاک مشخصی برای زندگی کردن ندارند به همین دلیل زندگی برای آنها در راحت طلبی خلاصه می شود.
ج- ارضا نشدن نیازهای اولیه براساس سلسله مراتب «آبراهام مزلو» چون مردم در ارضای نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی و احترام دچار کاستی هایی هستند رسیدن به ثروت های بادآورده را به نوعی هدف ارضای نیاز یاد شده قرار می دهند.
د- علاوه بر آن آرزوهای ایده آلی و دور و دراز ما انسانها هم یکی از ویژگی های خصلتی در فرهنگ و رفتار انسانی است. وی در ادامه می افزاید: اغلب مردم علاقه دارند که از اسرار نهانی پیرامون خود سر در بیاورند که این مسأله در فرهنگ جامعه ما نمود بیشتری دارد به عنوان مثال می توان به قصه سیمرغ و موارد مشابه آن اشاره کرد.
ضمناً با پیگیری گنج همه ما به نوعی برای فرار از مشکلات راهی را دنبال می کنیم که با توجه به آن مسأله تفسیر از زندگی معنای این مفهوم را بیشتر معین می کند. همچنین زیاده طلبی و میل به سوءاستفاده به دلیل عدم نهادینه شدن فرهنگ درستکاری به خودی خود در جامعه روبه فزونی است. بنابراین برداشت های معکوس و معیوب از ارزش ها در جامعه ما به وفور دیده می شود.
یافتن گنج به نوعی راه میان بر برای رسیدن به خوشبختی است، افراد جستجوگر گنج راحت طلب و ماجراجو هستند. آنان بر این باورند که می توان با یافتن کوزه ای از سکه و طلا سال ها در ناز و نعمت آرمید. این نگرش ها باعث شد که تاجران دستگاه های فلزیاب با اشباع بازار به گنج بادآورده ای دست یابند. اما آیا این روند ادامه خواهد یافت؟
خرید و فروش فلزیاب ممنوع
به گفته «سید رحمت الله رئوف» مدیر حفاظت فیزیکی سازمان میراث فرهنگی، فعالیت شرکت های تولید و توزیع کننده دستگاههای فلزیاب براساس دستور معاون اطلاعات نیروی انتظامی کشور ممنوع است و از این پس هر گونه تخلف در زمینه خرید، فروش، تبلیغ و بهره برداری از این دستگاه از سوی مراجع قضایی پیگیری می شود.
به دنبال مصوبه هیأت وزیران و پیگیری سازمان میراث فرهنگی برای جلوگیری از حفاریهای غیرمجاز با استفاده از دستگاه فلزیاب، دستور منع تولید و استفاده از این دستگاه ها توسط نیروی انتظامی کشور ابلاغ شده است و مراجع انتظامی مستقر در اماکن تاریخی و باستانی نسبت به اجرای این دستور موظف شده اند.اما باید دید که ابلاغ بخشنامه ممنوعیت نیروی انتظامی می تواند در جلوگیری از حفاریهای غیرمجاز تأثیرگذار باشد. به باور یکی از کارشناسان میراث فرهنگی، بدون همکاری وزارت بازرگانی، وزارت صنایع، وزارت ارشاد و سایر مراکزی که به نوعی با واردات، ساخت، فروش و تبلیغ دستگاههای فلزیاب مرتبط هستند، نمی توان به سادگی با این پدیده شوم مقابله کرد، در شرایط اقتصادی فعلی که بازار کار نامناسبی در جامعه جریان دارد و افراد جوان علاقه دارند به طور سریع و راحت صاحب ثروت های بادآورده شوند خطرپذیری کاوش در آثار باستانی می تواند زمینه را برای هر نوع جرم در این زمینه فراهم کند.
در این حال به گفته «ابوالفضل محمدی» کارشناس اداره مقررات صادرات و واردات وزارت بازرگانی، مصوبه آئین نامه اجرایی هیأت وزیران که بخشی از آن مربوط به واردات قطعات دستگاههای فلزیاب می شود به تمامی شرکت های سازنده این دستگاه ابلاغ شده است.
در بخشی از این آئین نامه که محدودیت هایی برای واردات قطعات دستگاههای فلزیاب از طریق تعیین تکلیف سازمانهای مربوطه، صورت گرفته، وزارت بازرگانی مؤظف شد تا با اعلام نیاز صنوف مجاز به استفاده از دستگاه فلزیاب، تعداد و توانایی دستگاههای مورد نیاز را تا پایان اسفند ماه هر سال به سازمان میراث فرهنگی اعلام کند تا در صدور مجوزهای ساخت برای سال بعد، لحاظ شود.
درست است که طرح چنین بخشنامه ها و آئین نامه هایی می تواند از موج کاوش های غیرمجاز در محوطه های باستانی و حفاظت شده بکاهد اما با این حال کافی نیست.اغلب کارشناسان حقوقی برای این باورند که پس از قاچاق مواد مخدر، پرسودترین شغل سوداگری اشیاء عتیقه است ،اشیایی که در عین کم حجم بودن، مشتریان خارجی مطمئنی دارد بنابراین با توجه به نقاط کور قوانین کیفری و قضایی افراد آشنا به آثار باستانی، با استفاده از افراد بومی در حفاریهای غیرمجاز کمتر به دام دستگاههای انتظامی و قضایی می افتند. علاوه بر آن چندی قبل یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ادعا کرده بود که برخی از مقامات مسئول نیز تا حدودی در این زمینه فعالیت دارند اما پیگیریهای بعدی در مجلس شورای اسلامی نشان داد که اسناد قابل ملاحظه ای در این زمینه به دست نیامده است.
«ابراهیم اصلانی» کارشناس روانشناسی با اشاره به رفتارهای مردم جهان در یافتن گنج و ثروت های بادآورده اظهار می کند: «شما به عینه در فیلم های جویندگان طلا در آمریکا این نوع رفتارها را به طور ملموس مشاهده می کنید ولی به نظر می رسد ملاک های آنان با ملاک های ما ایرانی ها متفاوت باشد به عبارتی فرهنگ رسیدن به ثروت و بالا کشیدن خود در جامعه غربی مفهوم دیگری دارد و آنان در مورد میراث فرهنگی درک درست تری دارند و اغلب بین آثار باستانی و گنج تفاوت قائل هستند. در حالی که این موضوع درجامعه ایرانی بیشتر به تخریب آثار باستانی و بی توجهی در استخراج آن منتج می شود، حتی با توجه به این که قوانین محکمی برای مبارزه با گنج و گنج یابی وجود دارد. از سویی دیگر اغلب افراد غیرکارشناس و فردی دست به چنین حفاریهایی می زنند که خود ضایعات فرهنگی به دنبال دارد، ولی با این حال در غرب افراد کارشناس و علمی با روش های قانونی دست به چنین اعمالی می زنند.»
معلوم نیست پدیده گنج و گنج یابی در آینده چه خسارت جبران ناپذیری را بر فرهنگ ملی تحمیل خواهد کرد اما یک نکته روشن است آن این که کلکسیون داران و موزه های غربی با اندکی تلاش صاحب آثار قابل توجهی خواهند شد.

قلعه الموت

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

قلعه الموت:

قلعه الموت یکی از قلعه‌های منحصر به فرد تاریخی در ایران است.
قلعه الموت در شمال شرقی روستای گازرخان(قصر خان) و بر فراز صخره ای به ارتفاع ۲۱۶۳ متر از سطح دریا که بلندی صخره از زمین‌های پیرامون خود ۲۰۰ متر و گسترده دژ ۲۰۰۰۰ متر مربع می‌باشد قرار دارد. این کوه از نرمه گردن (میان نرمه‌لات و گرمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخره‌های پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده‌اند. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی است که کوه هودکان با فاصله‌ای نسبتاً زیاد بر آن مشرف است. . این قلعه یکی از جاذبه‌های گردشگری استان قزوین محسوب می‌شود.
——————————–
قلعه الموت یک قلعه هست و تمامی قلاع باستانی محل زندگی پادشاهان و حاکمان بوده است و تمامی این حکام برای خود دفینه های سنگینی داشتند که در بهترین و محکمترین و امن ترین جای اون قلعه نگهداری میکردند . البته بسیاری از قلعه ها بعد از حمله پادشاهان دیگر به تسخیر درامده و همه اموال و گنج های انها مصادره میشد و بعدا به جاهای دیگری انتقال داده میشد.
در مورد این قلعه هم وضع به همین منوال بود ممکن هست دفینه اش سرجایش باشد و ممکن هست توسط یاغیان تسخیر شده .
البته اگر بوده توسط دولت برداشت شده چرا که این قلعه ثبت شده هست و تمامی اطلاعات آن استخراج شد.
موفق باشید