موکل در حفاری

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

موکل در حفاری:
بخونید تا تو حفاری گمراه نشوید….

اول یک مطلب رو بگم: داشته های هر کسی چه از نظر مالی چه از نظر فکری نشان دهنده تلاش اون شخص در زمینه ای که فعالیت کرده است هست. بگذریم از کسانی که یک شبه پول دار میشن و یا شانس دارند و یا خداوند به آنها عنایت میکند ولی در کل جامعه یک شبه پول دار شدن یا یک شبه عالم شدن به غیر از تقدیر خدا مرسوم نیست.
بعضی از حفار ها هر وقت میخوان به حفاری بروند شخصی رو که موکل دارد و بگفته خودش میتونه زیر زمین رو ببینه (کار دستگاه رو انجام بده) و طلسمات و تله ها رو باطل کنه رو به دنبال خودشون میبرند. و شروع به حفاری میکنند. اون پیر میاد و عین نسخه شما رو در زیر زمین براتون تشریح میکنه بصورتی که باور میکنید که چه چیزی دیده است. حتی تا چین های دامن مجسمه و تعداد مروارید های گردنشو میشمره و بهتون میگه.
اون پیر دروغ نمیگه. با احضار میتوان این کار رو کرد.
کسانی که موکلین قوی دارند و زحمات بسیاری در این راه کشیدند میتونند حتی زیر زمین رو توسط موکلشون ببینند و تشریح کنند ولی هیچ وقت انسانهای موفقی در این کار نیستند.
روایات میگن وقتی جنسی یکصد سال در زیر زمین بماند این جنس جزو مهریه عجاین هست. و شما بمن بگوئید کی مهریشو دو دستی تقدیم من و شما میکند؟
تا وقتی که شما عجاین رو آگاه نکنید میتونید این جنس را بردارید (بدزدید) ولی وقتی رو یک کاری احضار زده بشه و عجاین آگاه بشن دیگه شما صاحب هیچ چیزی نیستید.
تعداد کسانی که با موکل بار از زیر زمین بیرون آورده اند به تعداد انگشتان دست است و اینها انسانهائی شناخته شده بودند که این کار را هم برای خودشان انجام نداده اند و فکر مال دنیا نبوده اند و اون نیز به دستور خداوند انجام شده است.
نه من و شما که فکر پر کردن جیبمون هستیم.
هیچ وقت اگر میخواهید در حفاری موفق شوید علم رو کنار نگذارید و به چیزهائی مانند جادو و موکل بپردازید ، چون نه تنها موفق نمیشید بلکه ضربه هم میبینید.
اگر کسی رو پیدا کردید که با موکل باری از زیر زمین بیرون آورد آدرس بدید که من هم دستش رو ماچ کنم و هم مرید اون بشم.
حالا یکی از دلائلی که نمیتوان با موکل موفق بود آگاه شدن عجاین هست که اجازه نمیدهند دفینه را جا به جا کنید.
دومین مطلب در مورد موکل.
ما موکل رو به دو قسمت کلی تقسیم میکنیم .
اول عنایتی و دوم بدست آوردنی.
موکل عنایتیموکلینی هستند که کلامشان از کسی به شخص دیگر داده میشود یا به صورتهای دیگر به یک فردی این موکل عنایت میشود.
با موکلی که به کسی عنایت شود شاید (شاید) بتوان دفینه ای رو از زیر خاک بیرون آورد که اون هم مطمئن باشید برای موکل نیست و برای این هست که خداوند در بین بندگانش به شما با دیدی متفاوت نگاه میکند و در درگاه او عزیز تر از دیگران هستید. چه بسا اگه موکل هم نداشتید دفینه ای در طالع شما نوشته شده بود.و این کار هم اگر اتفاق بیفتد فقط یک بار است در زندگی شخصی که به آن عنایت شده است.
قسمت دوم موکلینی هست که با چله نشینی های فراوان بدست میآورید ، یعنی تلاشی برای بدست آوردن موکل میکنید.
اول این رو اضافه کنم که در این کار شما میخواهی جنی رو به زور دعا به اسارت بگیرید. و هیچ کس دوست نداره به اسارت بره مگر اینکه مجبور بشه و اسیر هر جائی که بتونه ضربه ای وارد کنه این کار رو خواهد کرد.
شرایط چله نشینی بسیار سخت است. چیزی که در مردم باب هست میگویند تمام اعضا و جوارح بدن باید چله باشند که البته شرایط چله نشینی از این حرفها بسیار سخت تر است (در عمل) ولی معنی آن بسیار ساده ، چله نشینی یعنی چه؟ یعنی ریاضت کشیدن. چطور ممکنه که شما چله بشیندی و ریاضت ها بکشید تا موکلی رو بدست بیارید برای پول دار شدن یا باری رو از زیر خاک بیرون کشیدن یا قدرتمند شدن؟ اینها با هم منافات داره کسی که چله نشینی میکنه دیگه دنبال مال دنیا نیست. کسی که چله نشینی میکنه پول و قدرت براش معنی نداره.
برای همین هست که میگم با موکل نمیتوان موفق شد. چون از بنیان تا انتها با مال دنیا منافات داره.
گوش به حرف مردم ندید و اگه کاری برای حفاری دارید با موکل خرابش نکنید.
هیچ چیزی در دنیا جای علم رو نمیگیره و کسانی که میخوان موفق بشن باید با علم دنیا به مال دنیا برسند.
پیر ما یک لشکر موکل داشت که هر چیزی میخواست براش فراهم بود و فقط یک بار با موکلی که به خودش عنایت شده بود توانست موفق شود و پس از چند سال زندگی دنیائی خودش رو به باد داد برای اینکه میخواست به ته این قضیه برسه و بعد هم که به انتهای قضیه رسید، پوسید و گذاشت کنار.
اگه خواستید عمرتون رو تو این راه تلف کنید یک نگاهی به دعا نویسان محلتون بندازید که تازه اینها زرنگاشن که سر مردم رو کلاه میزارن و زندگی خودشون رو میگذرونند.
هیچ وقت فکر نکنید که شما میتونید در این را از طریق اکتسابی به جائی برسید که امکان پذیر نمیباشد.
آخر کار تمام کسانی که میخواهند علم علوم غریبه رو کسب کنند دعا نویسی هست.
اگه خداوند بهت عنایت کرد برو دنبالش ، اگه نه ببوسش و بگذارش کنار.
کلمه عنایت رو هم براتون یک مثال بزنم.
نشونه بارز عنایت پرفسور میرزائی هست که رفت شاولین کنگ فو یاد بگیره و به شائولین راهش ندادند و دو روز جلوی درب شائولین زیر بارون نشست و وقتی برگشت ایران قوی ترین سبک کنگ فو جهان رو به نام کنگ فو توا نوشت و به علوم غریبه کاملا واقف شد. این یعنی عنایت.
کلام آخر رو بگم : با موکل نه موفق میشید نه نتیجه میگیرید. دوزار پول خرج کنید و یک دستگاه حرکت دهیدی تا نتیجه بگیرید. من امتحان کردم . با کسی که واقعا میتونست زیر زمین رو تشریح کنه ولی دریغ از یک سکه مسی بی ارزش. که بشه با موکل در آورد.

علامت صلیب

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

علامت صلیب:
بیشتر ما این علامت را درقبرستان مسیحیان میبینیم .میگویندکه در دوران مسیحیت این علامت استفاده شده حدود۲۰۰۰ سال پیش اما گاهاجاهایی را ما میبینیم که تا ۳۰۰۰ سال قدمت دارند و علامتی بشکل+ مشاهدهمیشود واین یعنی …
اما در مکانهای پربار هم این علامت به کار برده شده.
در تفسیر این علامت خیلی باید دقت کرد < چون مهم این است تشخیص دهیم این علامت به مال تعلق دارد یا نشان سنگ مزاراست>
گاهی به معنی اشاره به جای دیگر است: یعنی هر ۴ ساق صلیب را اندازه بگیر هر کدام که بزرگتر بود به آن طرف برو.
گاهی آن ساق که کوچکتر است مسیر را نشان میدهد.
اگر هر ۴ ساق هم اندازه بود به همانجا اشاره دارد.
خیلی باید دقت کرد .
باید یک کارشناس حتما در کنارتان باشد.
صلیبها به شکلهای خیلی متنوعی طراحی شده اند.
در آذربایجان این صلیبها از دوران بیزانس به یادگار مانده اند.
صلیبها گاهی درکنارشان علامت دومی هم دارند مثل یک+ یاo
که به مامقیاس میدهند.
به سر خاچ باید دقت کنید که بسته باشد.
اگه خاچ ما تکی بود درست است ۱-۳-۵-۷-۱۱
به دنبال مزار باشید.

طِلِسم

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

طِلِسم:

طِلِسم

نوشته‌ای از کلمات و اشکال و ارقام و جداول است که دعانویسان وجادوگران و فال‌بینان، بسته به میزان ماندگاری مورد نظرشان، روی کاغذ وتکه فلز و پوست و حیوانات نقش می‌کنند. تفاوت مهم میان دعا و طلسم این استکه دعا را به زبان مرسوم و کامل می‌نویسند، ولی در طلسم کلماتی از دعا رابا حروف لایقرایی، خط و نقطه و حروف شکلی می‌نویسند[۱] و به همین دلیل فهمنوشته‌های روی آن برای عوام ممکن نیست.[۲] پاره‌ای بر این باورند که اینطلسم بر پایه دعایی که هنگام ساخت آن خوانده شده یا روی آن نوشته شده باشددارای اثر و توانایی خواهد بود. این واژه از فارسی به دیگر زبان‌ها چونعربی (در عربی طِلَسم و جمعش طلاسم) و انگلیسی (در انگلیسی talisman) راهیافته است

تاریخ

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

تاریخ:

در اینجا بر آنم تا تعریف کوتاهی از باستان شناسی داشته باشم ، اما قبل از آن به مفهومی از تاریخ می پردازم : تاریخ مجموعه ای است از حرکت ها و تجربیات متراکم بشری ، و حرکت ها و تجربیات بشری چیزی نیست جز سرگذشت روزمره ی انسان ها – انسانهایی که با رفتار ، افکار ، آرزوها و تخیلات خود به دنیایی که زیستگاه ماست شکل بخشیده اند و می بخشند . )
باستان شناسی به مفهوم مطالعه ی گذشته ی انسان ها ، مطالعه آداب ، رسوم ، افکار ، سنن و فرهنگ انسانهای گذشته از طریق بررسی آثار و اشیا ی منقول و غیر منقول بجا مانده از آنها است ، بدین معنا که باستان شناس با مطالعه بر روی آثار منقول همچون : سفالینه ها ، ابزار و آلات سنگی ، استخوانی ، گلی ، چوبی و … و آثار غیر منقول همچون: بناها ، آرامگاهها و … با گذشته ی بشر و چگونگی زندگی ، معیشت ، فرهنگ و اقتصاد مردمان آندوره آشنا می شود و به شکل گیری تاریخ کمک می کند و به آن اعتبار می بخشد.
باستان شناسان چه کسانی هستند؟
اینان مردمی بسیار دانا و آگاه هستند ، مردمی هستند اهل کار و عمل ، دست هایی خشن و کارآزموده و روحی بیدار دارند ، و از کار کردن و حوصله به خرج دادن هرگز خسته نمی شوند . با چهره ای گشاده ، رنج گرما و رطوبت و گزند حشرات را تحمل می کنند و از هزاران سختی و ناملایمات سفر روی بر نمی تابند و از زندگی ناخوشآیند و ناهموار چادر نشینی پروا ندارند . مومیایی و استخوان های مردگان ، جمجمه های قربانیان جنگ ها ، تابوت ها و گورها و مقبره ها هرگز دل این مردان را به هراس نمی افکند و اشباح و ارواح نیز آنها را مرعوب نمی کند ، زیرا حرفه ی آنان این است که مردگان را چنان زنده کنند که ما به احوال و افکار آنها در عصر خودشان ، پیش از آنکه فرهنگ و تمدن شان در تاریکی اسرار پیچیده شود و یاد آنها از خاطره ها برود ، معرفت حاصل کنیم .
اما این مردمان کسانی نیستند که به دنبال بخت و اقبال ، آواره کوهها و دشت ها شده باشند. درست است که گاه و بیگاه گنجینه هایی به دست می آورند که شایسته شاهان و سزاوار سروران است ، اما اینان هرگز سر آن ندارند که کیسه های خود را مالامال کنند . این مردمان به دنبال چیزی و در جستجوی مقصودی هستند که بسی گرانبهاتر و ارجمندتر از مال دنیاست . این هدف و مقصود آن است که در کالبد بی جان و مدفون تمدن های گذشته بار دیگر جان تازه بدمند و بخصوص معمای زندگی اشخاصی را که نام آنها ضمن قصه ها و افسانه ها یا روایات به دست ما رسیده است حل کنند ، مردمانی از همه قبیل چون شاهان ، روحانیون ، سربازان، هنرمندان و کارگران ساده ای که قدرت آفریننده ی آنها حتا امروزه ما را به اعجاب می افکند.
باستان شناس از تکه سفالی که بدست می آید و یا از فلان دیوار فروریخته و نیز تمام اطلاعات کهنه و رنگ و رو رفته به آگاهی هایی از بشر گذشته و اعصار تاریخی که مردمان به آن تعلق داشته اند دست می یابد.

سکه شناسی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

سکه شناسی:

دوستان عزیز در این جا به شناخت عنواع سکه و تاریخچه سکه می پردازیم.
سرزمین ایران یکی از کهن ترین سرزمینهاست . کشور ما دارای گذشته پر افخاری است که آثار آن در طی قرون متمادی با وجود آسیب های زمانه و غارت و آتش سوزی و بوالوسی افراد جاهل هنوز پا بر جا ایستاده و حکایت از عظمت گذشته و تاریخ هنر و تمدن مردمان این سرزمین دارد . در سرزمین ایران در اغلب نقاط ، در زیر تلهای خاک و ویرانه ها ، آثار نفیس و گنجینه های متنوعی نهفته است که روزگاری دست هنرمندان و صنعتگران با نداشتن وسایل و ابزار کافی آن را ساخته و با نقش و نگار ، طرح ، رنگ یا کنده کاری و برجسته کاری ، قدرت دست و روح هنری خود را به ثبوت رسانده و تجسم داده اند .
تحقیق و مطالعه در هر قسمت از آثار کهن مملت ما نه تنها تاریخ گذشته این سرزمین را روشن می سازد ، بلکه به تغییر و تحول تاریخ تمدن دنیای قدیم و ارتباطی که ملل از لحاظ نژادی ، هنری و اقتصادی با یکدیگر داشته اند کمک می کند . مردمان اولیه و بدوی برای زندگی بهتر و رفع حوائج روزانه همیشه در تلاش وضع بهتر بوده اند و همین اصل یعنی عشق به حیات بوده که تاریخ تمدن را بوجود آورده است و ملتها را به طرف روزگار بهتر و اختراعات و اکتشافات وا داشته است . کشف آتش و به کار بردن فلزات هر یک مبدأ مهمی در سیر تکامل بشر بوده است .
از وقتی که زندگی اولیه به شکل اجتماع شروع شد ، انسانها احساس کردند که به کمک یکدیگر نیاز دارند و ناچار هر یک با سعی و عمل خود به رفع حوائج دیگری پرداخت تا توانست از دسترنج دیگری منتفع گردد . این عمل ابتدایی را باید اولین نظام اجتماع و اقتصاد و اصل داد و ستد دانست . با پیشرفت تمدن و تشکیل شهرها و اختراع خط و ایجاد خانه و مسکن ، ارتباط افراد با یکدیگر بیشتر گردید و مبادله و تجارت به صورت وسیعتری در آمد و کم کم داد و ستد و معارضه فردی جای خود را به مبادله و تجارت داد ، به طوری که کوشش در توسعه امور اقتصادی و ارتباطات ، موجد تشکیل دولتها و طرق و سوارح و تأسیسات بحری در مناطق دریایی و سازمانهای مختلف و تنظیم قوانین برای بررسی و انتظام امور گردید ، چنانچه قسمت مهمی از قانون حمورایی مربوط به امور تجارت و کسب و کار است . ( این قانون نامه در خرابه های شوش پیدا شده و در موزه لوور فرانسه نگهداری می شود ) صحنه های نقاشی در عصر قدیم چه آنچه به امور دنیایی و چه آنچه مربوط به دنیای دیگر است . وضع داد و ستد و توزیع را نشان می دهد .
تشکیل دولتها و رفاته اجتماعی و انضباط امور اقتصادی و تولید ثروت موجد اصولی گردید که کم کم به پیدایش سکه منجر شد . مملکت ما ایران نیز در این قسمت ، مانند سایر شعب هنری سهمی دارد که نه تنها از نظر سکه شناسی و تاریخی قابل ملاحظه است ، بلکه از لحاظ هنری نیز بسیار ذی قیمت است . امید است با حفاری های گسترده ای که در حال حاضر در قسمتهای مختلف ایران انجام می شود ، متخصصان کشورمان با روشن کردن ابعاد تاریک کشورمان و کشف اسناد و مدارک جدید مربوط به تاریخ ایران اطلاعات تازه تری از تاریخ سکه نیز بدست آورند .
تاریخچه پول :
میلیونها مردم جهان با تلاش و فعالیت مداوم ، نیرو و عمر خود را صرف می کنند و حاصل این کوششها و زحمات را بصورت پول دریافت می نمایند . بی تردید می توان گفت که امروز اساس گردش چرخهای اجتماع بر پول نهاده شده وسیعترین روابط اجتماعی انسان بکمک پول انجام می گیرد . امروز حتی کودکان هم می دانند پول چیست و چه ارزشی دارد . باید گفت که کمتر کسی پیدا می شود که هر روز با مقداری پول سر و کار نداشته باشد و بهمین نسبت هم کمتر کسی از خود سؤال می کند که پول از کجا پیدا شده و تاریخچه آن چیست و در قدیم چه چیزی به جای پول وجود داشت .
علم سکه شناسی :
سکه شناسی قسمت مهمی از باستان شناسی است که شاهد زنده ای از تمدن دنیای قدیم و ملل مختلف می باشد . علم سکه شناسی توانسته است بزرگترین خدمت را در روشن کردن تاریخ گذشته بنماید و گوشه های تاریک و مبهم را روشن کند . سکه در هر دوره نماینده عادات ، آداب ، خط ، زبان ، هنر ، مذهب ، تمدن ، ثروت ، ورشکستگی و ارتباطات تجاری هر ملت و مملکتی است ، یعنی منبع اطلاعاتی صحیح و دقیق از دنیای قدیم ، یعنی از دورانی که آثار هنری ، ابنیه ، معابر و مقابر ویران قدیم را از روی قرنیه به طور ناقص و گاهی با تصور از آنچه از بنا به جا مانده تعمیر و تا حدی به صورت اصلی درآورند و با حقیقت زمان تطبیق دهند . در این قسمت سکه ، حلال مشکلات شده و کمک شایانی به تاریخ هنر دنیای قدیم نموده است .
روی اغلب سکه های یونان صورت خدایان افسانه ای و بناهای تاریخی مانند : کولیزه (محل نمایش جنگ حیوانات وحشی با انسان) یا اکروپل آتن (خرابه های آتن که در بلندی روی تخته سنگی عظیم قرار گرفته است) و غیره منقوش گردیده است . این نمونه ها دقیق و ظریف برای بناها و نقص و شکستگی مجسمه ها مطابق اصل بزرگترین کمک و راهنما شده اند . قسمت مهمی از آثار هنری ساسانی که فلزکاری و زرگری است و خوشبختانه قطعاتی بسیار جالب از صحنه های شکار ، رزم و بزم از حفاریها بدست آمده است و بواسطه تطبیق با سکه های آن دوره که تصویر کامل هر یک از سلاطین به طور دقیق و ظریف از تزئین سر و سینه ، آرایش مو و تاج است می توان این شاهکارهای هنری را با صداقت شخصی و منتسب به هر یک از شاهان واقعی نمود . (قسمت مهمی از این ظروف نقره و طلا در موزه لنینگراد است) .
قبل از پیدایش سکه :
قبل از اختراع و ایجاد سکه با وزن صحیح و مقدار معین فلز ، ارتباط و داد و ستد مردم از راه مبادله صورت می گرفت . تمدنهای قدیم بدون آشنایی با سکه ، زندگی تجارتی خود را از راه مبادله می گذراندند . در روی نقاشیها و حجاریهای مصر قدیم ، صحنه های معاملات و داد و ستد بوسیله معاوضه صورت گرفته است دیده می شود . در اوستا درباره مزد کارگران یا گرفتن جریمه از چهار پایان ذکر شده است . برای پرداخت دست مزد یک پزشک برای درمان کدخدایان یک گاو و برای شهربانان یک اسب خوب و برای پادشاهان یک گردونه چهار اسبه و برای زنان به ترتیب یک ماده الاغ ، یک ماده گاو و یک ماده شتر مقرر می کرده اند .
اشکال بدوی پول :
استفاده از اشکال اولیه پول در جهان سوم و شمال آمریکا سابقه دارتر است . اسناد و مدارک بیشتری مبنی بر استفاده از پول در این مناطق نسبت به اروپا وجود دارد . در کنار چیزهایی که به عنوان پول مورد استفاده قرار می گرفتند ، استفاده از مهره در شمال آمریکا ، صدفهای کاوری در افریقا و آسیا و دندانهای نهنگ از همه رایج تر بوده است . در جامعه فیجیان هدایای ، دندان نهنگ بخش مهمی از مراسم های خاص بودند . دندانهای نهنگ Tambua ( گرفته شده از کلمه Taboo ) بودند که اهمیت مذهبی داشته و تا اواسط دهه ۱۹۶۰ به عنوان پول مصرف داشته است .
در دوره هومر شاعر معروف یونانی چهار پایان اساس قیمتها بوده اند . دولتها برای جلوگیری از تقلب در عیار سکه ها ، علامت مشخصی را بر روی شمشهایی که وزن معین داشتند ضرب می زدند که در حقیقت این علامت گذاری اولین قدم برای ایجاد سکه می باشد .
معادن مس قبرس یکی از مهمترین عایدی این ناحیه بوده است . و در الواح مصری متعلق به ۱۴۰۰۰ یا ۱۶۰۰ ق . م در دوران سلطنت فرعون مصر آمنوفیس سوم یا آمنوفیس چهارم از واردات مهم مس از قبرس به مصر سخن رفته است . در بعضی از الواح شاه قبرس در قبال معاوضه شمش های مس از فرعون خواسته که نقره برایش بفرستد .
هدف از ایجاد سکه :
نخستین هدف از ایجاد سکه قومیت ، حاکمیت و استقلال و آزادی بوده است . در آن زمان از جمله وسایل آسان کردن مبادلات و تجارت به حساب می آمد و شاید بتوان گفت بعد ها این جنبه بر جنبه های دیگر برتری یافت .
پیدایش سکه :
سکه عبارت است از یک قطعه فلز به وزن معین که روی آن علامت رسمی دولت یا حکومتی که عیار و وزن آن را تعهد می کند ، منقوش شده است . روایات در مورد اولین سکهها متفاوت است و اکثر دانشمندان سکه شناسی نظر هرودت را که مردم را نخستین کسانی می داند که سکه ضرب کرده اند را قبول دارند . نخستین سکه های لیدی مخلوطی از طلا و نقره که به آن الکتروم می گفتند ساخته شده بود که بر روی آن شیارهای موازی و پشت سکه چند فرورفتگی حک شده و گاهی در بعضی از این فرورفتگیها نقش حیوانی که شبیه روباه است دیده می شود . در دوره کرزوس سکه های معروف کرزوئید ایجاد گردید که می توان آن را اولین سکه حقیقی دانست زیرا هم دارای جنبه هنری است و هم تمام شرایط سکه تا به امروز نیز در آن مراعات شده است .
ایرانی ها پس از فتوحات پی در پی در آسای صغیر به وجود سکه و لزوم آن پی بردند ولی پادشاهان هخامنشی چون کمبوجیه و کوروش به ضرب آن اقدام نکردند ، اما به شهرها و ممالکی که تابع ایران شده بودند اجازه دادند که به ضرب سکه محلی خود ادامه دهند . داریوش اول برای اولین بار در ایران یه ضرب سکه های طلا و نقره اقدام نمود و سکه های طلا در یک و از طلای خالص و به وزن ۴۱/۸ گرم و شکل نقه ۶/۵ گرم است . داریوش هم برای ترتیب اوزان تناسب طلا و نقره را ( به ) را به کار برد و چون در یک ۴۱/۸ گرم با وزن ۱۱۲ گرم نقره مطابقت می کرد و این وزن برای گردش در تجارت و کسب سنگین و غیر حمل بود ، از این رو به ده قسمت تقسیم نمود و هر سکه ۲۱/۱۱ گرم وزن داشت . در این صورت سکه نقره ۲۱/۱۱ گرم با یک سکه طلای در یک ۴۱/۸ گرمی مطابقت می نمود . ولی داریوش برای سهولت امور معاملاتی سکه های نقره را به نصف وزن تقلیل داد که همان شکل معروف است که ۶/۵ گرم است ، بنابراین بیست شکل نقره ارزش یک در یک طلا را داشته است .
ضرب سکه در چین پس از کشورهای دیگر متداول گردید ولی چینیها خودشان مستقلاً مبادرت به این کار کردند و آنرا از ملل دیگر یاد نگرفتند . ژاپنیها و کره ایها ضرب سکه را از چین اقتباس نمودند .
اصول فنی ضرب سکه در ضرابحانه های قدیم :
حسن احتیاج در امر تجارت و داد وستد مردم قدیم را بر انگیخت که از فلزات استفاده کنند و بوسیله ان معاملات خود را انجام دهند . ابتدا فلز را به شکل تبر ، طقه ، دیگ و خنجر به کار می برند و بعد با پیشرفت تمدن مس ، آهن ، برنر ، طلا و نقره را به صورت شمش ، طقه دراورند . برای آنکه قطعات سکه هم وزن ، هم شکل و هم نقش باشد ، اصولی بود که باعث پیدایش ضرابخانه شد .
سکه را بوسیله سر سکه ضرب می کردند ، سر سکه که استوانه ای شکل یود ، و از برنز یا آهن ساخته شده و در یک طرف آن نقش مورد نظر حک گردیده بوده ، بر روی سندانی فلزی قرار می دادند ، فلز را که کمی گرم شده بود ، و قابل اثر ، بر روی آن گذاشته ، بعد سر سکه را از طرفی که منقوش بود بر روی آن قرار داده ، بعد از تنظیم آن چکش را با شدت می زندند ، تا اثر نقش بر
روی سکه نقر گردد .
با ضرب سکه در ایران مبادلات بازرگانی بین المللی راحت تر ، روانتر و سریعتر شد . و این امر تحولی بزرگ در امر اقتصاد و تجارت بود . سکه قدمتی بیش از این تاریخ داشت و متجاوز از یک قرن قبل از ایجاد حکومت هخامنشی ، برای اولین بار در یونان متداول شد و به دنبال آن لیدیاییها از یونانیها ضرب کردن سکه را فرا گرفتند و آن را در داد و ستد به کار بردند .
پس از فتح لیدی به وسیله کوروش ، ضرب سکه به همان ترتیب در ضرابخانه های سارد ادامه یافت . هنگامی که داریوش به پادشاهی رسید و پس از فرونشاندن اغتشاشات اولیه ، به ضرب سکه پرداخت که به دریکا مشهور شدند . سکه ها از جنس طلا و نقره بودند و سکه های طلا مخصوص داریوش بود . از آن پس ، در سراسر امپراطوری سکه فقط به نام داریوش ضرب می شد .
لازم به توضیح است که اکثر مورخان لیدیها را اولین قومی می دانند که سکه ضرب کرده اند .
جنس سر سکه ها :
چون جنس سر سکه از آهن یا برنز بود اغلب پس از استعمال زیاد حالت ساییدگی پیدا می نمود . چنانچه این سائیدگی در بعضی از سکه ها مشاهده می شود . از این رو ضرابخانه ها بایستی سر سکه های متعددی داشته باشند تا بتوانند به موقع از آنها استفاده کنند .
جنس فلزات :
قسمت مهمی که در سکه قابل ملاحظه است . نوع و جنس فلزات است . چون در دوران بسیار قدیم از عهده تصفیه بر نمی آمدند و نمی توانستند آن حد را که لازم بود فلز را خالص کنند و از موادخارجی جدا نمایند . ناچار فلزات را به همان وضعی کهاستخراج می شده به کار می بردند . برای اولین بار در حدود هزاره چهارم استعمال آن بیشتر گردید ، چنانچه مس را ذوب کرده و با آن اشیایی مانند تبر و خنجر ساختند . در مصر در هزاره پنجم یا ششم قبل از میلاد ، عصر فلز شروع شد . جنس فلز هر محل اغلب معرف وضع اقتصادی و قدرت مالی آن می باشد ، مثلاً سکه های هخامنشی علاوه بر آن که مزد مزدوران خارجی بود ، در سراسر یونان نیز در جریان بود و با کمال میل و رغبت خارجی ها متاع و کالای خود را در مقابل دریافت آن به فروش می رساندند . از آین رو جنس فلز تأثیری فراوان در گردش سکه داشت و اساس مهم اقتصاد در دنیای قدیم تا به امروز بوده است .
اوضاع اقتصادی و واحد پول در بابل :
تسلط ایرانیان در بابل امور بازرگانی بابلیان را از جریان عادی خارج ننمود ، منافع و نزول پول در حدود ۲۰ درصد بود نقره واحد پول محسوب می شد و گاهی در مقابل طلا نیز معاملات انجام می گرفت اما مسکوک طلا معمول نگشته بود . مس مدتی جای نقره را گرفت ولی بعداً متروک گردید .
پول که ساده ترین روش و وسیله مبادله است اولین بار در لیدی بوجود آمد و در آغاز قطعه فلزی بود ، مخلوط از تقره و طلا ( ۳۰ درصد این سکه ها نقره بود ) که هر شهر علامت خود و یا تصاویر دیگری را بر آن نقش می کرد . شهرهای یونانی واسطه انتقال آن به یونان شدند . در نتیجه رواج پول ، رژیم سیاسی و اجتماعی که از قرنها پیش در اژه معمول شده بود . متزلزل شد . و جای خود را به رژیم جدیدی داد .
« کروزسی پادشاه لیدی دو نوع سکه طلا و یک نوع سکه نقره رواج داد . نوع اول طلای خالص : استاتر ۱۷/۸ گرم ـ نیم استاتر ۰۸/۴ گرم ـ استاتر ۷۲/۲ گرم ـ استاتر ۳۶/۱ گرم ـ ۶۸/۰ گرم ـ سکه های نقره : استاتر ۸۹/۱۰ گرم ـ نیم استاتر : ۴۴/۵ گرم ـ استاتر ( ترتیه ) : ۶۳/۳ گرم ـ استاتر ( هکته ) : ۸۱/۱ گرم ـ استاتر ( همی هکته ) : ۹۰/۰ گرم . بدین ترتیب یک استاتر نقره ده گرم و هشتاد و نه صدم گرم وزن داشت و ده سکه نقره به وزن ۹۰/۱۰۸ گرم با یک استاتر طلا به وزن ۱۷/۸ گرم مبادله می شد . با رعایت نسبت یک به سیزده »
داریوش اول :
در میان پادشاهان باستانی کمتر فرمانروایی را می یابیم که مانند داریوش به این خوبی دریافته باشد که کامیابی یک ملت باید بر بنیاد اقتصادی سالم گذاشته شود . داریوش می دانست که ابتدا باید یک دستگاه منظم از وزنها و اندازه ها داشته باشد . یک نمونه رسمی از این اندازه ها ارش شاه است که مانند خط کشی از سنگ آهن سیاه با اندازه ۱۱۸ اینچ است و نام و عنوان داریوش روی آن اصل اعتبار آن را نشان می دهد .
بعضی تصور کرده اند که داریوش اولین کسی است که نخستین سکه ها را در ایران رواج داد . داریوش بی آنکه سکه های سابق را از رواج اندازد ، پولی به اسم در یک در ایران رواج داد . این سکه طلا از سکه طلای کرزوس که در لیدی زده می شد سنگین تر بود . مقارن با این سکه طلا پولی از نقره زدند که به شکل یا سیکل معروف است . وزن سکه های نقره ۶/۵ بود ، بنابراین می توان استنباط کرد که نسبت نقره به طلا در آن زمان یک به سیزده و ثلث بوده است . مسکوکات ذکر شده در ایران و ممالک تابعه رواج داشت و مالیات ها و حقوق ساخلوها و غیره با این سکه ها پرداخت می شد . ولی باید در نظر داشت که دریک را کم سکه می زدند و در مجموع پول مسکوک در خزانه های ایران بیشتر از شمش بود . به همین جهت عده دریک هایی که تا زمان ما باقی مانده است کم است .
ظاهراً ساتراپها مجاز بودند سکه نقره کم ارزش و مس برنند ، این نوع سکه ها غالباً در آسیای صغیر و فینیقیه زده می شد . ولی در سکه های مزبور در خارج از ایالت آنها حکم جنس را داشت . سکه طلا فقط همان دریک بودند که فقط شاه می توانست ضرب کند ، روی سکه های هخامنشی تاریخ نیست اما از صورت شاهان می توان تاریخ آنها را تقریباًمعین کرد . حدس می زنند که اولین سکه داریوش در سال ۵۱۶ ق . م زده شده است .
بر یک طرف دریکها صورت تیراندازی از پاریس است که یک زانو را به زمین زده و زه کمان را می کشد . دو دریکی و نیم در یکی خیلی کم به دست آمده است . از نوشته های مورخین یونانی معلوم است که طلا و نقره را در خزانه شاهان غالباً به صورت شمش حفظ می کردند و هر زمان که لازم می شد ، شمش را به صورت مسکوک در می آورند .در دوره هخامنشی پایه پول بر طلا بود ، و خود دریک هم به معنای طلایی ( زریک ) است . از ضرابخانه های ایران اطلاعاتی در دست نیست ولی سکه های کم ارزش نقره در مستعمرات یونانی ، آسیای صغیر و فینیقیه زده می شد .
داریوش نسبت به سکه ها و بدون غش بودن آنها بسیار حساس بود ، چنانچه هرودت می گوید : یکی از عواملی که آریانه حاکم مصررا اعدام کرد این بود که سکه ای از نقره زد که کامل العیار بود ، اگر چه ولات حق زدن سکه نقره را داشتند ولی کامل العیار بودن سکه ها داریوش را خوش نیامد ، زیرا او می خواست کاری کرده باشد که هیچ یک از سلاطین قبل از او نکرده باشند .
داریوش علاقه داشت که عیار پول طلا ( دریک ) و پول نقره شکل همیشه یک اندازه باشد و هیچ نقطه ای از امپراطوری ایران در پول طلا و نقره بیش از میزان مقرر غش نمی زدند . . به همین جهت پول ایران مرغوب ترین پول دنیای قدیم بود و مورد اعتماد تقریباً تمام کشورهای دنیای قدیم بود . حتی اگر داریوش متوجه می شد که ضرابخانه ها که زیر نظر ساتراپها کار می کردند بیش از اندازه در سکه ها غش زده اند ، به شدت برخورد می کرد ، نمونه آن والی باختر بود که به شدت مورد مجازات قرار گرفت .
« داریوش نوع سکه ها را برای جانشینان خود معین کرد . روی سکه شاه لاغر با ریش ، در حالت نیم دوان ، نیم خم شده است . او جامه شاهانه بر سرش که کمی خم شده تاج جنگی است . در دست راستش نیزه ای با ته حکفت که نوک آن پایین است . از روی شانه راستش چسبیده ؛ روی شانه چپش ترکشی است ، و در دست چپش کمان زه داری است . به این سکه ها که اغلب برای رشوه دادن به سیاستمندان یونانی به کار می رفت نام کمانگیر داده بودند .
بعد ها در نوع دیگری از این سکه ها یک خنجر کوتاه آخته افزوده شد . مانند سکه های کهن تر لیدی ، پشت آنها فقط چهار گوش جای مهر را دارد ؛ سکه های سیمین فقط نشان جای ابزار مهر را دارد . از مقدار هنگفت فلزهای گرانبها که همچو باج دریافت می شد ، فقط مقدار کمی را سکه می زدند ، و مانده آن را به صورت شمش اندوخته می شد .
به همین دلیل بهنگامی که اسکندر خزانه های شوش را تصرف می کند با مقدار زیادی شمش روبرو می شود . در بین سکه های هخامنشی ، به سکه هایی بر می خوریم که از لحاظ هنری ممتازند ، دریک روی سکه ها شاه سوار بر اسب و بر روی دیگر نقش کشتی نقر شده است . پس از داریوش کبیر بعضی از ممانک و ساتراپها ، البته به ندرت اجازه یافتند که جداگانه سکه ضرب کنند ، روی سکه به خط و زبان آن منطقه ای بود که سکه را در آنجا ضرب می کردند . اما بیشتر به خط آرامی بود . زیرا خط میخی مخصوص کتیبه ها بود و برروی سکه به کار نمی رفت .
در این دوره تهیه و به کار اندازی سکه در معاملات نه تنها در امور بازرگانی داخلی و خارجی تسهیلاتی فراهم کرد . بلکه به توسعه بانکها که به تدریج رونق می گرفتند نیز کمک مؤثری کرد . در اواخر عهد هخامنشی دو دریکی نیز ضرب می شد . بر روی سکه های داریوش نقش یک کماندار پارسی که همان پادشاه بود حک می شد . از آن پس یونانیها به دریک نام عمومی کماندار را دادند . چنانچه اژه زیلاس فرمانده اسپارت گفت که مراده هزار کماندار پارسی بیرون می کنند که منظور کمانداران بود که روی سکه های طلا نقش بسته بودند . سکه های نقره داریوش شِکِل بود و یونانیها آن را در خم نا م نهادند .
در زمان خشایارشا دو سوم مزد را جنس و یک سوم را با سکه پرداخت می کردند و بدین ترتیب پس از تقریباً نیم قرن از ضرب اولین سکه ، پول توانست جای خود را در معاملات گوناگون باز کند .
همواره بر اثر ورود مسکوکات ، تجارت داخلی شاید سریعتر از تجارت خارجی توسعه می یافت . همچنین سکه ، فعالیت بانکها را توسعه داد . شاهنشاهی هخامنشی برای بانکها امکاناتی بوجود آورد که تا آن زمان سابقه نداشت . در زمان هخامنشیان بانکهای خصوصی تأسیس شد .
شاهان هخامنشی خراج را به شکل زیر انبار می کردند . آنها طلا یا نقره را ذوب می کردند و درون کوزه ای می ریختند . وقتی که کوزه پر می شد ، آن را انبار می کردند و هنگام نیاز آن قدر که لازم بود از کوزه ها را می شکستند و سکه ضرب می کردند . هنگامی که اسکندر شوش را تصرف کرد ، با مقدار زیادی شمش خام روبرو شد که خام نگهداری می شد .
درباره خراج در زمان کوروش و کمبوجیه هیچگونه ضرورت وجود پول را ایجاد نمی کرده است چون اقوام خراج خود را به صورت فلزات گرانبها پرداخت می کردند . با وجود این سکه های طلایی لیدی بوسیله هخامنشیان مورد استفاده قرار می گرفتند . البته این امکان هم وجود دارد که کروز ئیدهای نقره منحصراً در زمان تسخیر سارد بوسیله کوروش ضرب و رایج شده و به این ترتیب عملاً نقش پول پادشاهی را بازی کرده باشند .
سکه های خشایار شا :
نقش مهمولی سکه های شاهنشاهی ، اختلاف تصوییر این شاهنشاه با تصویر داریوش اول به واسطه بزرگی سرو بر جستگی گونه و ریش بلند و نوک تیز واضح است . پشت سکه فرورفتگی نا منظم و مستطیلی شکل می باشد . شِکِل ( نقره ) به وزن ۵۵/۵ و دریک خشایار شا به همین طرح و به وزن ۴۰/۸ گرم است .
سکه های اردشیر اول :
سکه های اردشیر اول با جزئیات کمی نسبت به سکه های پدرش خشایار شا اختلاف مختصری دارد . روی سکه نقش معمولی سکه های شاهنشاهی ، تاج کمی بلندتر از تاج خشایار شاو ریش مرتب و مستقیم تا روی سنه آمده است . و موهای سر در پشت گردن برگشته و انبوه می باشد . پشت سکه فرورفتگی نا منظم در وسط دارد ، ( نقره ) به وزن ۵ گرم می باشد .
سکه های داریوش دوم :
روی سکه نقش معمولی سکه های شاهنشاهی ، نیم رخ داریوش دوم با ریش مجعد و در همو موهای ترک ، ترک که در پشت گردن به موازات هم ریخته شده است و بر روی سر وی تاج بلند با دندانه نوک تیز قرار دارد و قیافه او شکسته و پیر است . پشت سکه مانند سکه های اردشیر است .
سکه های اردشیر دوم :
« برای تمیز دادن سکه های اردشیر دوم و صحت تشخیص آنها بهترین وسیله مقایسه آنهاست با سکه های سلاطین تابع یا ساتراپهای آن دوره است . چنانچه از روی سکه های شاه صیداتیسافرن ساتراپ سارد ( که در یک طرف سکه تصویر این پادشاه منقوش است ) می توان سکه های اردشیر دوم را به خوبی تشخیص داد و تنظیم کرد . روی سکه نقش معمول سکه های شاهنشاهی است ، نیم رخ اردشیر دوم با تاج کوتاه و موهای جمع شده در پشت گردن ، برخلاف معمول سکه ای از اردشیر بدست آمده است که در حال کشیدن کمان است . پشت سکه به شکل مربع و دارای کنده کاری نا منظم می باشد . »
سکه های اردشیر سوم :
« نقش معمولی سکه های شاهنشاهی ، نیم رخ اردشیر با ریش بلند و نوک تیز با موهای پر پشت که گوشها و پشت گردن را به خوبی پوشانده است و تشخیص سکه های این شاهنشاه با مقایسه سکه های سلاطین ممالک تابع مثل اواگوراس دوم که در یک طرف سکه نقش اردشیر سوم باشد ، بسیار سهول است . پشت سکه فرورفتگی نا منظم دارد . سکه ای از این پادشاه مکوجود است که به جای آنکه مانند معمول نیزه به دست داشته باشد دستش را بلند کرده است .
سکه های داریوش سوم :
این شاهنشاه علاوه بر دریک و شِکِل ، دو دریکی و نیم در یکی نیز سکه زده است و نقش روی سکه بیشتر به وضع معمولی می باشد . گاهی کماندار که شخص شاهنشاه است ، به جای نیزه خنجر به دست گرفته است . در پشت سکه برای نخستین بار به جای مربع فرورفته نا منظم دو هلال و برجستگی های موجی شکل یا قسمتی از بدنه کشتی نفر گردیده است . سکه های این شاهنشاه پس از انقراض امپراطوری هختامنشی نیز رایج بوده و مانند مظهر ملیت ایران تا مدتی ضرب آنها ادامه داشته است .
اسکندر :
در گذشته چنین می پنداشتند که اسکندر در یکسان کردن پولهای سراسر شاهنشاهی خویش با برابر ساختن میزان زر و سیم بر پایه سکه های آتنا کوشش به جای آورده باشد . به جای آورده باشد شاید می خواست ستاتر زر را که برابر با ۲۰ در خم بود به جای دریک تثبیت کند .
منتها نسبت سیم به زر را به جای هخامنشی بر پایه ۱ : ۱۰ قرار دهد .
این پندار کهن را می توان زد که از آنجا که اسکندر نه می توانست یک چنین یکنواختی در شاهنشاهی خویش پدیدار کند و نه چنین کاری را کرد . کار گاههای درم زنی گذشته همچنان به کار ادامه دادند و خزانه داری کشور همچنان که دوران هخامنشی بود بر جای ماند .
پول و سکه های نقره در سراسر دنیای هلنی وضع اقتصادی را دگرگون ساخته بود به طوری که ازدیاد پول باعث تورم شده بود . ارزش طلا و نقره تقلیل پیدا کرد و به طوری که نوشته اند در عصر سلوکوس اول طلاهایی که
در اثر فتوحات از ایران خارج شده بود ، بعداً به علت رونق تجارت به ایران بازگشت و مواد اولیه مانند چوب و فلزات که ایران و هند از تهیه کنندگان آن بودند بسیار مورد تقاضا بود و مبادلات بیشتر شامل اشیاء از جمله احجارکریمه و جواهر و ادویه و داروهایی که از هند تا حدود برتانی ( در مغرب فرانسه ) صادر می شد بودند .
بازرگانی حیات اقتصادی یونان را تشکیل می داد . بازرگانی بود که ثروتهای زیاد در شهرهای بزرگ بوجود آورد و جمعیت روز افزون شهرها را اشتغال به کار می داد . نقل و انتقال پول دیگر ، اکنون کاملاً جای معامله جنس را که چهار صد سال پس از ضرب اولین سکه رواج داشت گرفته بود . بانکدارها به دولت و مردم اعتبار می دادند .
در زمان حکمومت سلوکیان سکه های نقره در بابل ضرب می شد و در بازار مبادله می گشت. زمانی که سکه های نقره جهت نیازهای نظامی در نبرد علیه سوریه مورد استفاده قرار گرفت و سکه های نقره را از بابل خارج کردند .
سکه های مسی رواج یافت . از دوران سلوکوس اول یک سکه نقره ۴ درهمی به دست آمده که بر روی آن فیلی را نشان می دهد که احتمالاً از جمله فیلهایی بوده کهچاندرا گوپا از خاندان مویاها به وی هدیه کرده است . درباره ایجاد پادشاهی باختر در عهد سلوکی اطلاعاتی به کمک سکه ها باقیمانده ، از این دوره به دست آمده است. این سکه ها از چهل فرمانروایی یونانی است که در باختر و یا شمال غربی هند حکموت می کردند . در واقع سکه شناسان تاریخ دودمانهای این سامان را از روی سکه های مذکور باسازی کرده اند .
هنگامی که اسکندر ، جانشین پدرش گردید ، خزانه مقدونی عبارت بود از شصت تالان مسکوکات نقره و چند جام طلا و نقره . حال آنکه قرض پادشاه مذکور به پانصد تالان بالغ می گشت . فقر خزانه بدلیل لشکرکشی های فیلیپ بود ، زیرا آنچه را به دست می آورد خرج لشکرکشی می کرد . خود اسکندر هم بعد از فوت پدر برای حمله به ایران ناچار به قرض شد و هشتصد تالان قرض کرد .
البته این فقر مالی دیری نپائید و با تصرف ایران و خزانه های بابل و شوش و تخت جمشید اسکندر ثروت زیادی بدست آورد .فتوحات اسکندر در ایران موجب متوقف شدن کار ضرابخانه ها نگردید ،وآنها همچنان به کار خود ادامه می دادند .
« سکه های اسکندر بدین طرح می باشند : استاتر طلا که در یک طرف آن تصویر اسکندر به وضع آتنا با کلاه خود به چشم می خورد و در طرف دیگر الهه فتح با بالهای گشاده ایستاده است . چهار درهمی های معروف که تصویر نیم تنه اسکندر به طرز هراکلس که کلاهی از پوست شیر نمد به سر دارد ، بر روی آنها نقش شده است و در پشت سکه زئوس خدای بزرگ یونان بر روی تخت نشسته و عصای قدرت و سلطنت مطلق را به دست گرفته است و نام اسکندر به خط یونانی در کنار سکه است ».
سکه های اشکانی :
به طور کلی اسناد و مدارک زمان اشکانی بسیار اندک است . سکه های سلاطین اولیه اشکانی تنها معرف نام و لقب پادشاه است . همین امر تطبیق سکه های دوران اشکانی را دچار اشکال کرده است . از اوایل قرن اول قبل از میلاد نام شخص در روی سکه ها نقش گردید و از سال ۱۳۷ قبل از میلاد سکه ها را با قید تاریخ که مبدأ آن سال ۱۳۱۲ قبل از میلاد یعنی تأسیس سلسله سلوکیها بود ضرب می کردند . از زمان سلطنت بلاش اول (۵۷ ـ ۵۱) م بتدریج برای نوشتن روی سکه ها از الفبای آرامی به جای یونانی استفاده کردند .
اساس پول دولت پارت بر نقره بوده است که تقلیدی از پول سلوکیان شمرده می شود ولی از قرن دوم پیش از میلاد ایشان مبنای مستقلی برای پول خود ایجاد کردند ولی از لحاظ تسهیل تجارت و داد و ستد و خویش با روم ، پول خود را از حیث وزن با دینار روحی برابر ساختند . در آن زمان تاریخ سکه های پادشاهان پارت از مبدأ عهد سلوکیان احتساب شده و نوشته های آنها به یونانی بوده است . در قرن اول میلادی نوشته های پارتی (آرامی) بر سکه های پارتی پدید آمد و در عین حال جنس فلز سکه ها به بدی گرائید و از وزن آنها کاسته شد . برخی پادشاهیهای کوچک و تابع نیز به نام خود سکه ضرب می کردند .
« در روزهای خیزش پارتیان در سال ۲۳۸ ق . م پولی که در بخش شمالی ایران در گردش بود ، همانند پول بقیه امپراتوری سلوکی بود . اما سکه خانه های باکتریا و هکاتوم پولیس رفته رفته ترجیح می دادند که در ناحیه آنها دراخم رواج یابد ، در صورتی که میان پادشاهیهای انتیوخوس یکم و سوم در اکباتان سکه ای با این جنس و واحد ضرب نمی کردند و در عوض بر زدن سکه های چهار عرضی بیشتر تأکید می رفته است . وزن استانده ای که برای سکه ها در نظر می گرفتند برگرفته از نظام آتیک بود چنانچه در سده سوم پیش از میلاد وزن دراخمها به حدود ۴ گرم رسید . نقش رسمی روی این سکه های سلوکی تصویر بر پادشاه بود که پشت سکه نیمرخ چپ آپالون را نشان می دهد که بر قبه سپر نشسته و کمانی در دست دارد . بیشترین سکه های پارتی که اکنون موجود است از گنجینه ای در دوره اترک که در باختر بجنورد قرار دارد بدست آمده است . فرسوده ترین سکه ها و بنابراین نخستین گروه از سکه های پارتی نیم رخ راست سری بدون ریش را روی سکه نشان می دهد که با شلقی بر آن نهاده است و بر پشت آن طرف چپ تیراندازی در جامعه مهرانشینان نقش گردیده که بر پایه ای نشسته و کمانی بدست گرفته است . طرح و ساختمان این سکه ها (پارتی) از سرمشق هلینستی کان و بیش پیروی می کند » .
مهرداد اول :
بعد از شکست آنتیوخوس در مغنسیا حدود ۱۹۰ ق . م زنجیرهایی که یونانیان بر دست و پای پارت بسته بودند سست شد و امکان به گردش درآمدن پولی مستقل برای پارت فراهم شد . مهرداد یکم که در حدود سال ۱۷۱ ق . م بر تخت نشست عامل اصلی گسترش سیاسی پارت بود . سکه های این پادشاه در درجه اول تصویر چهره ای بدون ریش که با شلقی بر سر دارد نقش شده که تقلیدی از سکه های سابق است ، اما بعدها نیم تنه ای با آرایش مشابه جانشین آن می شود . و در پشت سکه تیراندازی بر سپرآپولون نشسته نه بر روی چهار پایه.
اکباتان در سال ۱۴۸ ق . م بدست اشکانیان افتاد ، اما همینکه سکه خانه با اهمیت این شهر به دست مهرداد افتاد از تسهیلات آن بهره مند گردید . شمار زیادی سکه برنزی ضرب گردید . سرانجام سال ۱۴۰ ق . م نیروهای پارتی بین النهرین را با شهر معروف آن سلوکیه کران دجله به تصرف درآوردند . در اینجا نیز سکه های مهرداد مستقیماً از سکه های پادشاهانی که به تازگی بیرون رانده شده بودند تقلید می کنند .
فرهاد دوم :
نخستین سکه های فرهاد دوم پسر جوان مهرداد ظاهراً در سکه خانه شوش در الومایی زده شد . چهار دراخمیها بالاخص (با طرح آپولون که بر قبه سبز نشسته بر پشت سکه) دقیقاً از سبک سکه های کمنسکیرس پادشاه محلی پیروی می کنند . بخش عمده سکه های فرهاد ، دراخما ، سکه های سیمین و برنزی هستند که در ایران زده می شدند . تصویر روی سکه تنها ریش کوتاهی دارد و تیرانداز پشت آن دارای نوشته « شاه بزرگ ارشک ، پدر خدا است که لقب اخیر به رساندن مهرداد به مرتبه خدایی اشاره دارد » . یک نوآوری حضور نام سکه خانه ها بر پشت سکه هاست . سکه خانه اصلی اکباتان بی گمان در پیروی از رسم سلوکیان از این نشانه ها چشم پوشیده یک دراخم که شاید در این شهر ضرب گردید . دوست دار پدر را جانشین پدر خدا می کند . مقران ۱۳ ق . م انتیوخوس هفتم به بین النهرین تاخت ، اما سرانجام شکست یافت و در سلوکیه سکه هایی که ویژگی سبک یونانی را داشتند به افتخار پیروزی فرهاد ضرب گردید . فرهاد دوم در جنگ با صحرانشینان کشته شد . هوسپا یوسین پادشاه خاراسن از گرفتاری اشکانیان در مرزهای خاوری استفاده کرد و به بین النهرین تاخت ، اولیایی سکه خانه سلوکیه که سرگردان بودند ، که چه کسی را به رسمیت بشناسد ، سکه هایی با تصویر مهرداد یکم ضرب کردند ، که مدتها پیش در گذشته بود و بدین وسیله وقت کشی می کردند .
مهرداد دوم :
مهرداد دوم فردی ممتاز و لایق و مدبر بود . او که لقب کبیر دارد ، خود را بر روی سکه هایش به یونانی تئوپاتور (پدرخدا) می نامد ، این پادشاه با وجود برخورد با مشکلات فراوان و وضع آشفته ای که شاهنشاهی پارت داشت . توانست از لحاظ مختلف از حمله سرکوبی قبایل و مغلوب ساختن سکاها و انعقاد معاهده با امپراتور چین و سامان دادن به وضع ارمنستان و به اطاعت واداشتن فرمانروایان یونانی باختر ایران را تبدیل به یک قدرت بزرگ جهانی می کند .
سکه های مهرداد دوم :
از مهرداد دوم سکه های متنوعی باقی مانده است که از لحاظ تزئینات و نوع تاج با هم تفاوت دارند . در یکی موهای سر او لوله شده و از روی پیشای شروع و پشت سر ختم گردیده است . و به جای تاج نوار ساده ای به سر بسته که در پشت سرآویزان است . در نوع دوم موها به زیر تاجی گرد که با دو زبانه گوشها را پوشانیده ، قرار گرفته است ، و تاج از سه ردیف مروارید و گلی به طرح ستاره تزئین شده است . بر روی سکه مهرداد القاب مختلفی مانند اپی فانوس (نامی) اورگت (نیکوکار) و دکایو (دادگر) به کار رفته است . همچنین بر روی بعضی از درهم ها به جای کلمه شاه ، شاهنشاه به کار رفته است .
بر مسکوکات اشکانی علامت شهری که سکه زده شده ، مشخص است ، از این طریق می توان فهمید چه شهرهایی ضرابخانه داشته اند . بر سکه های پراتی علاوه بر زمان و خط یونانی ، ندرتاً حروف آرامی هم مشاهده می شود .
نوشته های یونانی روی سکه ها در اوایل حکومت پارت خوب است ولی از اواسط آن و اواخر این حکومت نوشته ها ضراب می شود . علت آن است که چون ضرابخانه های جدید زده شد که استادان آنها غیریونانی بودند ، چون زبان یونانی را بلد نبودند ، از سکه های یونانی تقلید کردند ، با بهتر است گفته شود نوشته های آنها را تقلید می کردند . محققین این نوع سکه ها را مسکوکات شده اند بربری می گویند .
سکه هایی که از مهرداد دوم باقی مانده او را دارای چشمهایی درشت ، بینی بزرگ روحی و کلاه مروارید دوخته با نیم تاجی به صورت اشعه خورشید بر سر دارد . لقب او بر روی سکه هایش « تئوپاتور » یعنی پسر خدا و « نیکاتور » یعنی فاتح آمده است .
سنتروک :
سنتروک در سن ۸۰ سالگی به پادشاهی رسید و گمان می رود وی برادر اشک ششم مهرداد اول باشد . بر روی سکه ها تصویر وی با ریش پر و سبیل بلند و قیافه ای نجیب مشاهده می شود . تاج وی کلاهی است مدور که از سه ردیف با مروارید تزئین شده بود . و در وسط آن قطعه جواهر به شکل ستاره نصب است . بر پشت سکه نقره است : شاه بزرگ ، دوستدار پدر.
فرهاد سوم :
از فرهاد سوم دو نوع سکه موجود است . نوع اول تصویر وی با تاجی ساده که از نواری که دور سر بسته شده و در پشت سر گره خورده است ، تشکیل یافته است . نوع دوم که بسیار مجلل می باشد . تاج مدوری است که زبانه ای روی گوش و زبانه دیگر پشت سر را پوشانده است . دور و لبه تاج از مروارید تزئین گردیده و شعله های آن از قسمت مرور ساطع است و در وسط تاج قطعه ای از گوهر گرانبها به شکل شعله نصب است . تصویر فرهاد و قیافه برازنده او با چشمان درشت و بینی کمی منحرف و سبیل و ریش پر نشان می دهد . بر گردن فرهاد سوم دو ردیف گردن بند قرار دارد و حاشیه قبا از در و گوهر تزئین یافته است .
مهرداد سوم :
فرهاد سوم با توطئه پیران خود ، مهرداد و اُرُدْ از سلطنت بر کنار و حتی بنا بر عقیده عده ای از مورخین فرزندان ناخلف او را مسموم کردند . در بین دو پدر کش جنگ درگرفت و مهرداد برادر بزرگتر بر تخت نشست . ولی به دلیل تندخویی و سخت گیری ، مورد نفرت قرار گرفت ، و بزرگان ارد را به شاهی برداشتند .
از مهرداد سوم سکه هایی به این شرح باقی مانده است . « روی سکه تصویر نیم رخ مهرداد که به جای تاج ، نواری بر روی قسمتی از پیشانی قرار دارد و موی سر بسته و از پشت سر گره خورده و آویزان است . موهای مجعد روی گردن را گرفته و ریش مدور او نسبتاً کوتاه است . پشت سکه : اشک کمان به دست بر تخت نشسته و اطراف او نوشته القاب قرار دارد » .
اُرُدْ اول :
بعد از مهرداد سوم ، بزرگان اُرُد را به شاهی برداشتند ، دوره پادشاهی ارد یکی از مهمترین قسمتهای تاریخ پارت است . زیرا در این زمان است که جنگ معروف حران به وقوع می پیوندد و شکست سهمگینی به دولت روم وارد می شود. هنگامی که پاکر فرزند ارد در جنگ با رومیها کشته شد ، ارد فرند ارشدش به نام فرهاد را جانشین خود کرد ، و خود از سلطنت استعفا داد ، ولی بدست پسرش فرهاد خفه گردید و به قتل رسید ، همانطور که خود قبلاً پدرش را کشته بود .
سکه های ارد اول :
روس سکه : « تصویر نیم رخ و نیم تنه ارد ، با چشمانی درشت و زیبا و بینی بلند ، سبیل و ریش پر و موهای مجعد که گردن وی را پوشانیده است . تاج ارد به صورت نواری زرین و مخصط در پشت سر گره خورده تا پشت شانه آویزان شده است . گاهی در زمینه سکه ، هلال ماه یا ماه ستاره نقر است . پشت سکه : اشک کمان به دست بر تخت نشسته و دور نقش وی ، نوشته القاب ارد در هفت ردیف قرار دارد ».
خصوصیات مسکوکات اشکانی :
با توجه به اینکه پرداختن به تمام جزئیات مسکوکات شاهان اشکانی در این تحقیق نمی گنجد لذا به ذکر خلاصه ما بقی می پردازیم . به طور کلی مسکوکات اشکانی از نقره و مس بود . سکه های نقره بر دو نوع بود . ۱ ـ دراخم که آن اصلاً پول یونانی بود ۲ ـ چهار دراخمی که حدود ۴ گرم و گاهی کمتر وزن داشته است.
این چهار دراخمی ها با دینار رومی برابری می کرد . کلیه سکه های اشکانی در قشنگی پست تر از سکه های ساسانی است . روی سکه ها صورت شاهان اشکانی است که بر تخت نشسته و کمانی به دست گرفته و زن آن را کشیده اند . بعضی از سکه ها صورت ارباب انواع یونانی را داراست . در دوره اشکانی پایه پول ایران بر نقره بوده است .
بر سکه های اشکانی شکل زن بندرت پیدا می شود . نمونه آن سکه فرهاد پنجم است که صورت ماد و اورا داراست . معمولاً بر سکه سرشاه نقش شده ، اما سکه ای هم بدست آمده که شاه را سوار بر اسب نشان می دهد . از سکه های پارتی چنین برمی آید که آنها چیزهای زیادی را از یونانی ها و سلوکیان تقلید کرده اند .
سکه های ساسانی :
دولتهای هخامنشی ، اشکانی و ساسانی که روی هم رفته بیش از هزار سال بر ایران حکومت کردند همگی به ضرب سکه پرداختند . ولی سکه های ساسانی دارای اهمیت بیشتری است . زیرا منابع گرانبهایی از حیات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آن دوران ارائه می دهد . پیروزیهای مهمی که شاهپور اول در مقابله با رومیها داشت ، در تاریخ آن زمان و اوضاع آن زمان دارای اهمیت فراوان بود . به طوری که شاهپور اول دستور داد نقش آنها را بر روی صخره ها کنده کاری نموده ، ولی این رویدادها بر روی سکه ها نقش بسته نشده علت آن این است که سکه برای ساسانیان عمدتاً یک وسیله اقتصادی بود .
نوع سکه های ساسانی :
ظاهراً مسکوکات عهد ساسانی دو نوع بوده است . یک نوع آنها از طلا ضرب می شد ، و دیگری از نقره . مسکوکات طلا که دینار گفته می شد ، بندرت به دست می افتد . پادشاهان اولیه ساسانی نوعی سکه طلا داشته اند که از حیث وزن ، با سکه امپراتوران روم به نام (اوری) Aurrei مساوی بوده است . علاوه بر اینها سکه هایی طلایی از آن زمان به دست آمده از حیث وزن با هم تفاوت دارند . درهم نقره را تقریباً همیشه به یک وزن ضرب می کرده اند . سنگینی این درهمها بین ۶۵/۳ تا ۹۴/۳ گرم است . سکه های کوچک نقره هم ضرب می کرده اند از اینقدر دیوبول diobole (معادل نیم درهم) و اوبول یا دانگ معادل درهم و همیوبول معادل درهم . سکه های مسی هم در آن زمان ضرب می شده کوچکترین پولی که اسم آن از زمان ساسانیان به ما رسیده است . پیشیز است .
نوشته های روی سکه ها :
نوشته های روی سکه های ساسانی به خط پهلوی ساسانی (فارسی میانه) است . و در بعضی نوشته های رمزی مورد استفاده قرار گرفته است . بر روی سکه هموراه نام و لقب پادشاه ضرب می گردید . اما بعد از پادشاهی بهرام چهارم نوشته های پشت سکه تغییر کرده و محل ضرب سکه و به دست دادن سال پادشاهی است . البته سکه هایی مع در موارد خاص ضرب می شدند نوشته های ویژه ای داشتند . نوع نوشته ها تا روزگار بهرام گور (پنجم) یکسان است .
« مزدا پرست ، خدایگان ، شاهنشاه ایران که از نسل یزدان است » از پادشاهی هرمز یکم تا پادشاهی شاهپور سوم گهگاه عبارت «وانیران» نیز وارد آن عبارات می شود .
پشت سکه عموماً شکل آتشدانی است که در وسط دو نفر قرار گرفته است . پشت سکه های شاهان معلی فارسی در زمان سلوکی ها و اوایل پارتها نیز شکل آتشدانی بوده است .
در روی سکه های ساسانی ، نام شهرهایی که سکه در آنجا زده شده با علامت اقتصادی مشخص گردیده است . مثلاً « ست » علامت شهر استخر ـ رام : علامت شهر رامهرمز ـ دا : داراب گرد و غیره . سکه های ساسانی در زمان خسرو اول به حد اعلای بزرگی رسیده بود .
سکه خانه ها :
از همان آغاز حکومت ساسانی ، حکومت مرکزی در کار سکه زنی نظارت دقیقی می کرده است . در آنجا حکومت ساسانی سه سکه خانه بیشتر نبوده است . ولی در زمان شاپور دوم و با سفرهای جنگی او سکه خانه های جنگ نیز بوجود آمدند . که یکی از آنها در افغانستان کنونی بود . ساسانیان هنگامی که به قدرت رسیدند همه سکه های نواحی نیمه مستقل را که از دوره اشکانی مانده بود از گردش خارج کردند . اما با فتح موقتی سرزمین کوشان در زمان شاهپور دوم و جانشینان او ناگزیر شدند که با پول بیگانه خود را سازش دهند و آن را بپذیرند .
شرح سکه های اردشیر اول :
« نوع اول : اردشیر از روبرو تصویر شده ، اطراف کلاه او « مروارید » دوزی است و هلال و ستاره ای بر آن دیده می شود . نوع دوم : نیمرخ راست اردشیر با کلاه معروف اشکانی تصویر شده است . در انتهای کلاه دو ردیف مروارید دوزی دیده می شود . که فاصله میان آن دو ردیف نیز مروارید دوزی است ، موی سر در زیر پوشش کلاه که آن نیز مروارید دوزی است پنهان شده است ؛ از کلاه نواری بنام « نوار اشهره وند » آویخته است ، گرد تصویر چنبری نقطه چین ضرب شده است » .
شاهپور اول :
« تصویر نیم رخ شاپور با افسر شهریاری کنگره دار که گوئی بر بالای آن نصب شده است . از گوی و انتهای افسر شهریاری رو به بالا دیده می شود » پشت سکه : « آتشگاه که پایه آن ستونی است بلند ، بر پایه ، آتشدان نهاده شده است . مجموعه آتشگاه از چند قطعه راست گوشه تشکیل شده است در دو سوی آتشگاه دو تصویر با افسر کنگره دارد دیده می شود که از کمرشان شمشیری آویخته است و نیزه ای بدست دارند » .
خصوصیات کلی سکه های ساسانی :
مسکوکات ساسانیان از طلا ، نقره ، مس و برنج است . سکه های طلای ساسانی در زمان شاپور اول و دوم موافقتی با سکه های طلای رومی داشتند . ولی بعدها وزن سکه های طلا مختلف شد . سکه های نقره ساسانی همان درخم است ، ولی از تحقیقات محققین چنین ب می آید که در آن زمان درخم استعمال نمی شد . سکه نقره را زوز یا زوزون می گفتند یا کرشه هم گفته می شد . سکه نقره نزدیک به یک متقال وزن داشت . به احتمال فراوان پول مسی را معا می گفتند (معا یک لغت سامی است ) . بعضی از سکه های ساسانی دارای خط آرامی است . ولی اکثریت با خط و زبان پهلوی ساسانی نوشته می شدند .
لوکونین عقیده دارد که ساسانیان سکه های خود را بر روی سه فلز طلا ، نقره و برنز ضرب می کردند . یکی از ویژگیهای سکه های ساسانی تصویرهای یکسان بر رویه و پشت سکه ها بود که در آنها تصویر نیم تنه شاهنشاه در سمت راست نقش می شد . گاه در سکه های ساسانی نقش شاه و جانشین او یا تصویر سه گانه شاهنشاه بانوی بانوان و جانشین شاه نقش می گیرد .
باید دانست که سکه های پهلوی ساسانی برای فهم تاریخ ساسانیان دارای اهمیت زیادی است . بزرگترین مجموعه سکه های ساسانی در موزه بریتانیاست . چون تاج هر یک از شاهان ساسانی شکل خاصی است . می توان سکه های آنها را تشخیص داد . مثل : اردشیر که ابتدا مروارید نشان بود ولی شکل آن تغییر کرده و به صورت گویی که شاید علامت کره زمین یا خورشید باشد درآمد . تاج شاهپور اول کنگره دار بود و شباهت به تاجهای سلاطین هخامنشی داشته است ، و نیز بر روی آن گویی نصب شده و مرصح به جواهر بوده است . تاج شاهپور دوم نیز کنگره دار بوده که گویی منسوجی بر فراز آن است ، و از اطراف دارای نوارهای مواج است . شکل این تاج از شاپور اول تقلید شده و تفاوتی که با آن دارد از حیث قوسهای کوچکی است که بر فراز لبه تحتانی تاج دیده می شود .

لازم به ذکر است زمانی که ایرانیان در زمان شاهپور دوم و جانشینانش بر سرزمین کوشان غلبه کردند ، لقب « گوشانشاهان » یا « شاه بزرگ » کوشانیان داشتند . این موارد از سکه هایی که در زمان شاهپور دوم بدست آمده است ، مشخص می شود .
سخن آخر :
بحث سکه و سکه شناسی بحث بسیار گسترده ای است که بدون شک شناسایی این سکه ها ، با توجه به اینکه از منابع مهم و اصلی به شمار می روند ، می تواند به سیر پیدایش تمدنها و چگونگی سقوط آنها ، نوع آداب و رسوم و بسیاری مسائل دیگر را بر ما روشن سازد . با شناسایی سکه ها می توان ، نقاط کور و تاریک بحثهایی تاریخی و جاهایی که اسناد آنها موجود نیست را روشن کرد و به حقایق موردنظر دست رسی پیدا نمود . اگر باستان شناسان و متخصصان کشورمان با حفاری در جاهایی که نیاز به حفاری دارد بتوانند با پیدا کردن سکه هایی که هنوز در زیر خاک قرار دارند همت گمارند ، می توانند کمک فراوانی به تاریخ این کشور و جهان نموده و عظمت ایران را در گذشته بیش از پیش نمایان کنند . جای جای این کشور کهن سال آثار گذشتگان ما وجود دارد . که روزگاری در جهان حرف اول را می زدند و اکنون فقط آثار آن باقی است . ما نیز به داشتن چنین اجدادی افتخار می کنیم و با سعی و تلاش و فرهنگ سازی سعی در حفظ آثار قدیمی این کشور و جلوگیری از به تاراج رفتن این سرمایه ملی خواهیم کرد ، و این مهم جز با همیاری تمامی ایران دوستان میسر نخواهد بود.

تله های ریزشی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

تله های ریزشی:

یکی دیگر از تله های ریزشی بوسیله ماسه بادی یا شنهای روان میباشد که امروزه در گاو صندوق های بسیار بزرگ نیز استفاده میشود. به طوریکه مکان قرار دادن بار یا بهتر بگویم اتاقک بار را به صورت دولایه میساختند .که بین این دو دیوار که به فاصله چند متر و ارتفاع حدود پنج متر میساختند ماسه را به صورت کاملا کمپکت شده یا فشرده قرار میدادند و طوری طراحی میکردند که از هر طرف که وارد فضا میشدند طی چند ثانیه خود را در میان ماسه میدند و نفس کشیدن برایشان بسیار مشکل میشد.یعنی خفه میشدندو میمردند . یکی از بانکهای بسیار قدیمی شهر یزد که بنده در سفری شخصا بازدید کردم از این سیستم امنیتی اسفاده میکرد.البته همه تله ها قابل حل می باشد و قابل رمز گشایی مشروط به اینکه شما راه حلش را بدانی.

موفق و پیروز باشید.

تاریخ ایران باستان

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

تاریخ ایران باستان:

ایران قدمت تاریخی بالائی داره ولی اون چیزی که به عنوان حکومت در ایران تاسیس شد و می شه گفت دوران با شکوه ِ تمدن ِ ما از انجا شکل گرفت دوران کیانیان بود که تقریبا از چهار هزار سال پیش شروع شد و بعد از آن پیشدادیان به ایران حکومت کردند.
بعد از پیشدادیان مهمترین تمدنی که در ایران به وجود آمد مادها بودند که تمدن بسیار پیشرفته و بزرگی بود و بعد از آن تمدن باشکوه هخامنشیان که به مملکت ما و خیلی از ممالک دیگر حکومت کردن و اوج شکوفائی تمدن ایران زمین در همین دوران هست. بعد از هخامنشیان اشکانیان به ایران حکومت کردن که دوران پر از جنگ و خون ریزی بود و بعد از اشکانیان ساسانیان آمدند که وضعیت مملکت و رونق اقتصادی بسیار بهتر از دوران قبل شد. و بعد از ساسانیان سامانیان بر ایران حاکم بودند و بعد از انها سلجوقیان که البته در اینجا حکومتهای مهم که سهم مهمی در آبادانی و گسترش مرزهای این کشور داشته اند را نام بردیم و بین این حکومتهای بزرک حکومتهای کوچک که تاریخی برای ما به جا نگذاشته بودند یا مهم نبودن بیز وجود داشته است. که البته نباید خودمان را گول بزنیم و باید بدانیم در بین پادشاهانی که به ایران حکومت کردند ، بودند کسانی که شهرهای این مملکت را برای یک زن بخشیدند و خیانتهای زیادی به این ملت کردند ولی ما به حکومت و مسائل آن کار نداریم.
در کلیه این زمانها اشیاء عتیقه از طلا وجود دارد بغیر از زمان کیانیان و پیشدادیان که هنوز طلا شناخته نشده بود و زمان اشکانیان که به خاطر جنگها و کشور گشائی های فراوان خزانه های مملکت خالی بود و طلای ساخته شده در این دوران بسیار کم است. و باید بدانید که هنوز سکه ضرب طلای این دوران یافت نشده است.
البته باید این مسئله را یاد آوری کنم که در ایران طلا به آن صورت زیاد نبود. مقدار زیادی در دوران هخامنشیان از کشورهای دیگر مانند روم و یونان و دیگر کشورها به غنیمت گرفته شد و به ایران آورده شد که مقداری از آنها ساخت زیبائی داشتند که به همان شکل ماندند که در بعضی از حفاریها می بینیم که اجناس رومی یا یونانی یا چینی و یا مصری و غیره از زیر خاک بیرون می آید و مقداری را در همان زمان ذوب کردند و هنرمندان ایرانی مجسمه و اشیاء گرانبهائی از آنها ساختند. و مقداری از هند اکتشاف کردند که ایرانیان استخراج و بعد از آن زیباترین اجناس عتیقهِ امروزی در زمانهای قدیم ساخته شد.بیشترین غنیمت در زمان هخامنشیان و ساسانیان گرفته شد که در دوران ساسانیان در ایران رونق اقتصادی فراوان داشتیم و دوران آسایش مردم ایران بود.
پس در ایران معدنی برای استخراج طلا شناخته نشده بود یا بسیار کم بود و کارهای ایرانی اکثرا با ذوب کارهای دیگر حکومتهای دنیا ساخته می شد.
شاید بعضیها این سئول برایشان پیش بیاید که در زمان تمدن شهر سوخته (جیرفت) که طلا شناخته شده بود پس چرا تمامی کارهای آنجا از سنگ است؟ باید بگویم که جاهائی که طلای فراوان دارد یا معدنی وجود داشته که مردم آن زمان یاد گرفتند طلا را استخراج کنند و اشیائی از طلا بسازند یا مردمی جنگجو بودند که در جنگها غنائم بسیار میگرفتند ولی مردم جیرفت یا بقیه نقاط بیابان نه معدن طلا داشتند نه مردمی جنگ طلب بودند و نه کسی به آنها برای گرفتن بیابان بی آب و علف حمله میکرد. برای همین بود که گفتم بعضی جاهای ایران پر بار هست و بعضی کم بار.

ساروج

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

ساروج :
در زمانهای قدیم که چیزی به نام بتون وجود نداشت ، برای ساختن جاهای مستحکم از موادی به نام ساروج استفاده می شد. امروزه به اشتباه مردم فکر میکنند که ساروج برای نگهداری عتیقه بوده است در صورتی که اینطور نیست.
ساروج برای پل سازی ، ساخت قلعه های محکم ، سد سازی ، و راه برای آب و نگهداری عتیقه و بسیاری از این مواری استفاده می شده است.
ساروج انواع مختلف دارد که محکمترین آن به ترتیب از ساروج سیاه شروع میشود و بعد از آن ساروج سفید و ساروج طوسی و ساروج کرم است. بعضی از ساروجها با موادی بنام سیلکس و بعضی با سرب و مس ذوب شده درست می شدند. اینها استقامت ساروج و محکمی آن را بالا میبرد.
در ساروجهایی که برای جلوگیری از نفوذ آب ساخته میشد از پشم شتر و موی بز استفاده میشد که ساروج را برای جلوگیری از نفوذ آب مستحکم میکرد.
تا چند سال پیش شصدو دو نوع ساروج شناخته شده است که از این تعداد پنجاه و یک نوع آن بدون اموال (زیر خاکی) میباشد و از باقیمانده انواع ساروج همه دارای طلا نمیباشد. در حفاریهای انجام شده اکثرا از سه نوع ساروج بار طلا بیرون آمده است و الباقی دارای نقره و مفرق و اجناس دیگر بوده اند.
کلیه ساروجها از مواد اصلی زیر درست شده اند.
شن و ماسه ، آهک و سفیده تخم مرغ
مواد دیگری هم به انواع ساروج اضافه میشد که در بالا نام بردیم.
طریقه خرد کردن هرکدام از این ساروجها متفاوت است ولی به طور کلی میتوان آنها را خرد کرد و از بین برد. برای مثال یک الماس را فزض کنید که میخواهید آن را خرد کنید. اگر با پتک هم روی آن بزنید خرد نمیشود ولی اگر بدانید که ضربه را به کجای الماس وارد کنید به راحتی خرد میشود و به قطعات کوچک تقسیم میشود. ساروج هم مانند همین الماس است ، اگر مواد آن در دسترس نباشد باید بدانید که از کجا شروع به شکستن آن بکنید تا بهتر نتیجه بگیرید.
برای ساخت مواد جهت خرد کردن ساروج باید نمونه ساروج وجود داشته باشد و مواد برای آن نمونه ساخته شود یا اینکه بدانید ساروج شما از چه نوعی است.
از بین بردن ساروجهایی که به صورت عمودی میباشد با استفاده از مواد بسیار سخت تر است ولی نشدنی نیست. اول باید دور جایی را که میخواهیم مواد بریزیم با خمیر گرفته و آن را کاملا آبندی کنیم و بعد از مواد ساروج استفاده کنیم.
حالا که بحث ساروج را تمام کردیم چند خط هم در مورد سنگ برایتان بگویم.
سنگ را نیز اگر از نقطه ضعیف آن کار کنیم به راحتی شکسته میشود و میتوان سنگهای چند تنی را خرد کرد ولی اگر به پست سنگی خوردید که هم قطر داشت هم رگه نداشت که بتوان با قلم و چکش خردش کرد ، باید به روش زیر عمل کنیم.
چند سوراخ در یک امتداد و به فاصله های مشخص در سنگ ایجاد میکنید و در داخل آنها موادی به نام کترا میریزیم (نوع ایرانی آن بهتر از نوع خارجی آن عمل میکند) و بعد با چوب سوراخها را کاملا از نفوذ هوا میپوشانیم و محکم میکنیم. از بست و چهار ساعت تا چهل و هشت ساعت بعد کترا در داخل سوراخ حجم میگیرد و باعث ترک خوردن سنگ میشود و سنگ را خرد میکند.

علوم غریبه و قدیمه

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

علوم قدیم :
در این قسمت میخواهم از چیزهایی براتون بگم که مردم عامی به این حرفها میخندند ولی حفارانی که حتی باری هم از زیر خاک در نیاورده اند میدانند که این موارد وجود دارد و اتفاق افتاده است.
اول براتون بگم که در زمانهای قدیم علم خیلی پیشرفت کرده بود و در یک مقطعی از زمان حتی میتوان گفت در بسیاری از موارد از امروز پیشرفته تر بوده است. مثلا در مورد اهرام ثلاثه که میدانیم امروزه هم با این تکنیک پیشرفته نمی توان نظیر آن را ساخت یا مجسمه ونوس که یک پای آن در جنوب دریای مدیترانه بوده و پای دیگر آن در شمال دریا و اینها اثبات شده است و نمی توان دلیلی برای آن آورد یا گفت که چطور همچین چیزی در آن زمان امکان پذیر بوده است که امروزه نمی توان این کار را انجام داد.
حالا میخوام مواردی از آن را که در ایران اتفاق افتاده است و مردم آن حوالی دیده اند برایتان بگم و بریم جلو تا به نتایج خوبی برسیم.
بعضی از این مسائل ساعت و زمان خاص دارند و بعضی دیگر به شرایط محیط بستگی دارند. یکی از این عجایب در دریاچه اشتران کوه است که در این دریاچه پری دریائی دارد که هر چند سال یکبار نمایان میشود و بسیاری از اهالی منطقه آن را دیده اند .
در دریاچه طار ورامین هر چند سال یکبار در یک زمان مشخص در میان دریاچه قصری از زیر آب نمایان میشود و پس از چند دقیقه دوباره به زیر آب میرود و این قصر را نیز اهالی منطقه دیدهاند و گفته میشود که این قصر در زمان پیشدادیان ساخته شده است.
و خیلی از این موارد که باور آنها سخت است ولی واقعیت دارد.
اینها را گفتم تا ژیش زمینه ای شود برای جمله ای که می خواهم بنویسم و آن اکسیر است.
اکسیر هم به معنای کمیاب است و در زمانهای قدیم به داروهائی می گفتند که هر کدام کار خاصی انجام میدادند. مانند: اکسیر مو ، اکسیر دندان ، اکسیر چشم ، اکسیر شمس و نایاب ترین اکسیر که به آن اکسیر اعظم می گفتند.
اکسیر را دانشمندان یونانی و دانشمندان ایرانی ساختند و نوعی دارو محسوب می شد که البته در دسترس کلیه مردم وجود نداشت.
اکسیر بیشتر از گیاهان و گاهی اوقات چیزهائی از حیوانات هم به آن اضافه می شده است.
اکسیر به صورت دو قلو هست یعنی نر و ماده دارد و هر کدام به تنهائی به هیچ دردی نمی خورند و باید با فرمول دقیق با هم مخلوط شوند تا کارایی داشته باشند.
اکسیر اکثرا در شیشه هست و درب آن با ساروج پلمپ گردیده است و اگر کسی آگاهی نداشته باشد و درب آن را باز کند ظرف چند دقیقه فاسد می شود. و کسی می تواند از آن استفاده کند که علم مصرف آن را داشته باشد.
هر نوع از اکسیر فقط برای درمان امراض خود ساخته شده است و هیچکدام بدرد کاری جز فرمول خود نمی خورد. مثلا وقتی شما اکسیر دندان دارید و بعد از صد سال دندانهایتان ریخته است می توانید با مصرف آن دوباره دندان در بیاورید و سالهای زیاد با دندانهای جدید زندگی کنید.
اکسیر اعظم بزرگترین یافته دانشمندان آن زمان بود که با داشتن آن میتوان هیچ وقت به مرگ طبیعی یا مریضی فکر نکرد چون با استفاده از آن انسان نه مریض میشود نه میمیرد.
افراد زیادی اکسیر اعظم را خوردند و عمری طولانی پیدا کردند مانند نمرود که ششصد سال عمر کرد و باعث مرگش نیز خودش شد وگرنه خیلی بیشتر از اینها عمر میکرد.
اینطور نیست که فکر کنیم هر کسی اکسیر دارد عمر جاودان میکند ، بلکه تا وقتی که اکسیر برای خوردن دارد مرگ به سراغش نمیآید.
بعضی وقتها میبینیم یا میشنویم که در یک دهات مردی یا زنی عمرش به صدو پنجاه سال رسید یا بیشتر. همه به اشتباه میگویند که چون در دهات و جای خوش آب و هوا هست و چیزهای طبیعی می خورد اینچنین عمری طولانی دارد ولی تا به حال کسی پرسیده است که چرا بقیه اهالی آن دهات یک چنین عمری ندارند؟؟
دلیل عمر طولانی آن مرد خوبی آب و هوا یا خوردن چیزهای سالم و مقوی نیست.
این مرد نا خواسته و بدون اینکه خود بداند یکی از مواد تشکیل دهنده اکسیر را خورده است. شاید در کوه یا بیابان نوعی علف که حتی خود نفهمیده که این گیاه در میان ناهار یا عصرانه آن مرد بوده است. و به این صورت عمری طولانی یافته است.
مقدار اکسیر بسیار محدود است و تعداد انگشت شماری از دانشمندان قدیم موفق به ساخت آن شده اند. یکی از این دانشمندان بزرگ سندوس طبیب بود که در دربار اردشیر دراز دست خدمت میکرد و روایت است که هنوز زنده است و پس از فرار از دربار اردشیر در جایی بدون اینکه کسی او را بسناسد مشعول زندگی شد.
خیلی ها سعی کردند اکسیر تقلبی را در بازار های حفاری بفروش برسانند ولی بر عکس این که همه فکر میکنند شناخت اکسیر تقلبی بسیار سخت است و می توانند از این را شیادی کنند و مردم را گول بزنند ، شناخت اکسیر اصل بسیار راحت است و اگر راهش را بلد باشی و کور هم باشی میتوانی تشخیص بدهی که این اصل است یا تقلبی.

بعضی ها می گویند که اگر اکسیر وجود داشته باشد بعد از کشف آن می توان در آزمایشگاهای مجهز از روی آن ساخت و دیگر مرگ معنی ندارد. در صورتی که اینطور نیست ، همه ما میدانیم که در طول زمان بسیاری از حیوانات و گیاهان که در گذشته وجود داشته اند درگر وجود ندارند و نسل آنها از بین رفته است. پس شاید بتوان اکسیر را تفکیک کرد و مواد تشکیل دهنده آن را شناخت که تازه این هم امکان ندارد ولی بفرض این که بشود باید دید آیا این گیاهان هنوز هم وجود خارجی دارند یا از بین رفته اند؟ (خدا میداند).

سنگ پادزهر

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

سنگ پادزهر:
سنگهائی وجود دارد بسیار نادر و کم یاب که به آنها سنگ پاد زهر میگویند.
سنگ پاد زهر برای دارو سازی و امراض مختلف مصرف میشود. و درمان کننده بسیاری از امراض هست.
یکی از علم های گذشته گان که در عقل ما امکان پذیر نمیباشد همین سنگ پاد زهر است.
سنگ پاد زهر وقتی حرارت می بیند از خود روغنی پس میدهد که درمان کننده همه امراض خارجی و تعدادی امراض داخلی هست.
یکی از خصوصیاتی که این سنگ دارد و میتوان اصل آن را از بدل آن شناخت این است که وزن این سنگ هیچ وقت کم نمیشود. یعنی ممکن است شما از یک سنگ پاد زهر یک کیلوگرمی سه کیلوگرم روغن پاد زهر بگیرید ولی وزن سنگ شما همان یک کیلوگرم باقی میماند.
سنگ پاد زهر بسیار نادر است و اگر کسی این سنگ را داشته باشد مانند این است که دنیای ثروت را داشته باشد.
سنگ پادزهر به رنگ مشکی است و مانند سنگ محک طلا میماند.
اگر دست شما زخم شود و مقداری از روغن سنگ پاد زهر را به آن بمالید بلافاصله خوب میشود. و اگر بیماری شما درونی باشد این روغن را با داروهای دیگر مخلوط میکنند و برای امراض درونی از آن استفاده میکنند و پس از مدت کوتاهی امراض درونی را نیز خوب میکند.
از این سنگ تعداد انگشت شماری (کمتر از انگشتان یک دست) وجود داشته است که مخصوص پادشاهان بوده است و هیچ کسی بغیر از پادشاهان حق استفاده از آن را نداشته است.
این هم یکی از مسائلی که در گذشته وجود داشته و از نظر عقلی دور از ذهن به نظر میرسد ولی در کتابهای بسیار قدیمی در مورد آن نوشته شده است.

خط و زبان شناسی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

زبانهای ایران باستان:

در پنج هزار سال پیش از میلاد در منطقه ای میان روسیه در شرق رود دنیپر و شمال قفقاز و غرب کوهای اورال قومی زندگی میکرد که فرانتس بوپ آلمانی آن قوم و زبان آنها را هندواروپایی نامید. در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد گروهی از اقوام هندواوپایی که خود را آریایی می نامیدند سرزمینی را به تصرف در آوردند و آن سرزمین به نام آن قوم ایران نامیده شد.
در اوایل هزاره اول پیش از میلاد ایرانیان در شرق ایران در سرزمین هرات و مرو حکومتی تشکیل دادند که اخبار آن به صورت افسانه ای در بخش پیشدادیان و کیانیان در شاهنامه فردوسی به جای مانده است. در اواخر سده هشتم پیش از میلاد ، دیوکس دولت ماد را در همدان تاسیس کرد. دولتی که دیوکس بنیان نهاده بود تابع دولت آشور بود. در اوایل سدۀ هفتم پیش از میلاد هخامنش در پارسومش (واقع در نزدکی شوش) دولت پارسی هخامنش را تشکیل داد. این دولت تابع دولت مادها بود. در سال ۶۱۲ ق.م. هوخشتره مادی با تصرف نینوا (پایتخت آشور) دولت مستقل ماد را تاسیس کرد.
کورش پارسی (از نوادگان هخامنش) در سال ۵۵۰ ق.م. با غلبه بر آستیاگس (آخرین پادشاه ماد) دولت ماد را منقرض و دولت هخامنش را تاسیس کرد.اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ ق.م. دولت هخامنش را سرنگون کرد.

از آغاز آمدن ایرانیان به این سرزمین تا سال ۳۳۱ ق.م. از لحاظ تاریخ زبان فارسی دوره باستان نامیده میشود.
از سال ۱۰۰۰ تا ۷۰۰ ق.م. دوره رواج ایران باستان است.
از ایرانیان باستان اثری بر جای نمانده است. از طریق زبانهایی که از آن منشعب شد آن را باسازی کردند.
در سده های نخستین هزاره اول پیش از میلاد ، ایرانیان باستان در بخشهای مختلف ایران به صورتهای مختلفی در آمد و هر صورت آن زبان مستقلی شد. در میان زبانهای منشعب شده از ایرانیان باستان تنها از زبانهای زیر آثاری به جای مانده است.
زبان سکایی _ که از این زبان تعدادی لغت در نوشته های یونانی و لاتینی و هندی به جای مانده است.
زبان مادی _ که از این زبان تعدادی لغت در نوشته های فارسی باستان و یونانی به جای مانده است.
زبان اوستایی _ که تنها اثری که از این زبان به جای مانده کتاب اوستاست.
زبان فارسی باستان _ از این زبان کتیبه های شاهان هخامنشی باقی مانده است.
من اولین زبانهایی را که حروفش را برای شما میگذارم تا با آن آشنا بشوید زبان اوستایی و زبان فارسی باستان است. که جزو اولین و مهمترین خطها و زبانهای باستان است.
بعد از آن در همینجا به مرور کلیه زبانها و خط های باستانی را برایتان خواهم گذاشت تا بیشتر با تاریخ و گذشته نوشته نشدهء ایران باستان آشنا شوید.
خط اوستایی و تعدادی نوشته به این خط
خط اوستایی تمام شد و خط بعد خط فارسی باستان میباشد.
فارسی باستان زبان قدیم مردم پارس بوده است. مهمترین اثر بازمانده از فارسی باستان کتیبه داریوش بزرگ بر کوه بیستون است. از دیگر پادشاهان هخامنشی هم کتیبه هایی به جای مانده است.
فارسی باستان به الفبایی نوشته شده است که میخی نامیده میشود. علت این نامگذاری آن است که حرفهای این الفبا به میخ شبیح است. ظاهراّ داریوش بزرگ دستور داده است که الفبایی برای فارسی باستان ساخته شود و زبان بدان نوشته شودالفبای فارسی باستان از الفبای اکدی و الفبای اکدی از الفبای سومری گرفته شده است.
این الفبا ۳۶ حرف دارد و ۲ واژه جدا کن و ۸ اندیشه و نشانه هایی هم برای اعداد.
الفبای فارسی باستان از چپ به راست نوشته میشود.
زبان پهلوی اشکانی
پهلوی اشکانی زبان پهله بودکه شامل خراسان و مازندران و جنوب ترکمنستان می شد. در زمان داریوش پدرش استان دار پهله بود در همین سرزمین اشک اول توانست به حکومت یونانیان خاتمه دهد و دولتی تاسیس کند.
این زبان به سه صورت نوشته می شده است.
الفبای پهلوی اشکانی
الفبای فارسی میانه
الفبای مانوی
که هر سه تای آن را برایتان می گذارم.
فارسی میانه
فارسی میانه دنباله فارسی باستان است که به این زبان پهلوی ساسانی هم گفته میشود.
این زبان در دوران ساسانی زبان رسمی ایران بوده است و از آن چهار نوع اثر با چهار نوع الفبا به جای مانده است.
الف- فارسی میانه کتیبه ای
ب – فارسی میانه مسیحی
ج – فارسی میانه زرتشتی
د- فارسی میانه ترفانی

سنگ های قیمتی

بروزرسانی شده در تاریخ: ۱۲ اسفند ,۱۳۹۳

سنگ های قیمتی:
سنگهای قیمتی انواع مختلف دارند.
گاهی اوقات بعضی از سنگهای بسیار با ارزش در طبیعت معادل کم ارزش هم دارند و وقتی افراد نا آگاه که در شناخت سنگ تبحری ندارند به آنها نگاه میکنند به اشتباه سنگ کم ارزش را با سنگ قیمتی اشتباه میگیرند.
شیادان و افرادی سود جو از همین مسئله استفاده میکنند و با آن مردم را گول میزنند.
رشته جواهر شناسی شاخه ای مجزا از باستان شناسی میباشد و علم مربوط به خودش را دارد و بنده نیز اطلاعات کاملی از آن ندارم و ممکن است اشتباه کنم.
به هر حال اگه اشتباهی بود یا کم و کاستی داشت به بزرگی خودتون و بی سوادی من ببخشید.
این مطلب را نوشتم تا بتونید سنگهای نزذیک به سنگهای قیمتی را بشناسید و بدونید که چه سنگهائی نزذیک به رنگ و شکل سنگهای قیمتی هست.
جواهرات و سنگها
سنگ تورمالین : سنگی متبلور به رنگهای زرد ، سرخ ، بنفش که معادن آن در برزیل و برمه و آمریکا و سیبری وجود دارد
سنگ دُر دُر بر دو شکل کلی هست. کوهی و بیابانی و بشکل و رنگ بلور میباشد که دارای تللول میباشد و مروارید یکتا در صدف را هم دُر میگویند
سنگ زمرد یکی از اقسام آلومین به رنگ سبز که از سنگهای قدیمی هست و هر چه پر رنگ تر باشد گرانبها تر است
الماس یکی از سنگهای گرانبها که عبارت است از کربن خالص متبلور و در هندوستان ، برزیل ، آفریقا و برخی از کشورهای دیگر بشکل کریستال در کانها پیدا میشود گاهی بی رنگ و گاهی در رنگهای سبز ، سرخ ، آبی ، صورتی ، و سیاه یافت میشود. نوع بی رنگ آن در ردیف سنگهای گرانبها هست و فراوانتر از رنگهای دیگر میباشد ولی کلیه رنگهای آن گرانبها هستند. الماس هر چه درشت تر و پاک تر باشد گرانبها تر است. الماس همه اجسام را مخطط میکند و فقط با گرده های مخصوص خود صیقلی می شود. نوع صنعتی آن در شیشه بری به کار میرود.
یاقوت نوعی سنگ گرانبها هست که از معدن به دست می آید به رنگ سرخ ، زرد ، کبود ، سبز و سفید. نوع سرخ و شفاف آن بعد از الماس از بهترین سنگهای موجود میباشد و هر چه بزرگتر و خوش رنگ تر باشد گرانبها تر است در فارسی قدیم به آن یاکند هم میگفتند یواقیت جمع یاقوت است. رمانی= یاقوت درشت و سرخ رنگ شبیه انار یاقوت خام کنایه از لب معشوق می باشد.
زبرجد یک قسم آلومین رنگین مانند زمرد به رنگ زرد یا سبز که از سنگهای قدیمی است و در جواهر سازی بکار میرود و مشهور ترین آن سبز رنگ است در آمریکا و برزیل و استرالیا و روسیه یافت میشود
لعل یکی از سنگهای قیمتی به رنگ سرخ مانند یاقوت یک قسم آلومین رنگین است و در طبیعت پیدا میشود لعل بدخشان یکی از معروفترین آنها میباشد
کهربا صمغ برخی از درختان نوع سرو و کاج که از منۀ قدیمه تولید و مانند سنگ سفت و سخت شده و به رنگهای مختلف زرد و سرخ و سفید است و بر اثر مالش خاصیت الکتریسیته پیدا میکند و در ۲۷۸ درجه حرارت ذوب میشود و سپس به شکل تیره رنگی میسوزد و در آب و الکل و جوهر سقز حل میشود. یکی از اقسام لینیت زغالی است سخت و براق و به خوبی جلا و صیقل پیدا میکند و در جواهر سازی بکار می رود
عقیق یک قسم کوارنز بی شکل به رنگهای مختلف است. نوع مرغوب آن به رنگ سرخ یا آلبالوئی است و مانند سنگهای قیمتی در زینت بکار میرود نوعی از آن که در یمن به دست می آید و سرخ رنگ است معروف به عقیق یمنی یا یمانی است که بیشتر نگین انگشتر میشود و واحدش عقیقه است
فیروزه یکی از سنگهای قیمتی به رنگهای آبی آسمانی که از معدن استخراج میشود و بیشتر نگین انگشتر از آن به دست می آید و در نیشابور و کرمان و فارس و آذربایجان به دست می آید. بهترین آن از معدنی از نیشابور به دست میآید و آن را فیروزه بواسحاقی میگویند.
یشم سنگی است شبیه عقیق یا زبر جد به رنگهای مختلف کبود ، سبز تیره و رنگ صابونی آن نیز یافت میشود.
لاجورد از سنگهای معدنی به رنگ آسمانی یا آبی پر رنگ که سائئده شده آن در نقاشی به کار میرود و در طب قدیم نیز کار برد داشته است. به عربی به آن لازورد میگویند.
مردار سنگ لیتارژ ، جوهر سرب ، جسمی است به رنگ سرخ یا زرد بیستر از سرب و قلعی گرفته میشود برای ساختن مرهم بکار میرود و به آن سنگ مردار هم گفته میشود.
مروارید گوهری است سفید و درخشان که در داخل صدف رشد میکند. وقتی ذره شنی بین صدف و جبه او قرار می گیرد جانور کم کم ماده آهکی بدور آن ذره ترشح میکند و رفته رفته مروارید ساخته میشود. درشتی آن به اندازه دانه خنثی شروع میشود و تا اندازه تخم کبوتر آن وجود دارد و در خلیج فارس و اقیانوس هند صید میشود.