گوهر شناسی

گوهرشناسی و انواع سنگهای قیمتی گوهرشناسی:

شناخت گوهرها و روش استحصال، پی جویی و استخراج آنهابه علت ارزش و زیبایی و کمیابی و خصوصیات ارزشمند دیگر، از دیر باز مورد توجه انسان بوده است. کشور عزیز ما نیز در گذشته از این امر مستثنی نبوده و مطالعات باستان شناسی و معدنکاری قدیم و همچنین کتابهای ارزشمندی که از دانشمندانی چون ابوعلی سینا، زکریای رازی و…. به جا مانده، همه حاکی از اهمیتی است که پیشینیان ما برای این علم قائل بوده اند.
امروزه اقتصاد و تجارت جهانی تا حد زیادی به این علم وابسته است؛ و گسترش و پیشرفت این دو بطور قابل توجهی لازم و ملزوم یکدیگر شده اند و کتابها و سایتهای بی شماری در زمینه این علم به وجود آمده است لیکن در کشور ما با وجود داشتن منابع ارزشمندی همچون فیروزه بی همتای نیشابور ـ عقیق، انیکس و غیره توجه ویژه و همه جانبه ای نسبت به این علم چه از نظر پایه ای (مدارس و دانشگاهها) و چه تحقیقات اکتشافی (توسط سازمانهای اجرایی مثل سازمان زمین شناسی)، از نظر انتشارات (نبود سایتهای علمی و کتابهای مفید اندک) و چه از نظر اقتصادی (بخش تجارت سنگهای قیمتی) نشده است که این خود به کمبود اطلاعات و نداشتن شناخت کافی و دقیق از ارزش و اهمیت و نوع گوهرها و علم گوهرشناسی برمی گردد، لذا جهت گسترش این علم پیشنهاداتی ارائه می گردد.
نگاهی به علم گوهر شناسی
دنیای گوهر ها، دنیای زیبا و رنگارنگ مملو از سنگهای قیمتی ارزشمندی است که هر یک شرایط خاص زمین شناسی را برای بوجود آمدن خویش طلب کرده و به خاطر کمیابی که در طبیعت دارند خواستار فراوان دارند. آنچه در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد این است که یک زمین شناس بایستی از دید گوهرشناسی به هر سنگی که پیش روی خود در فیلد می بیند نظر داشته باشد تا ارزش واقعی بسیاری از گوهرها را که شاید بی توجه بارها از کنار آن گذشته است در یابد. هزاران کانی مثل اپیدوت، دیوپسید، اوپال و گارنت، آندالوزیت، کردیریت و….. در دنیای امروزه از ارزش فوق خوبی در علم گوهر شناسی برخوردارند در حالیکه بسیاری از زمین شناسان ما مثل دیگر مردم تنها گوهرهای الماس و فیروزه،یاقوت را ارزشمند دانسته و بدون اعتنا از کنار سایر گوهرها در این بهشت زمین شناسی (ایران) عبور می نمایند.
شناخت این علم در جوامع علمی ما به حدی ضعیف است که ما حتی در تعریف آن دچار مشکل هستیم بطوریکه آنچه به طور معمول متداول است گوهرشناسی و جواهر شناسی را مترادف و هم معنی می دانند در حالیکه گوهرشناسی شناخت سنگهای قیمتی آن هم از دیدگاه خاصی است که به آن پرداخته خواهد شد در حالیکه جواهرشناسی استفاده از سنگهای قیمتی بر روی فلزات گرانبها مثل طلا و نقره و…. می باشد و بیشتر خاص صنف جواهرفروشان است. ارزش واقعی گوهرها وقتی برای یک زمین شناس یا فرد عادی ملموس تر خواهد بود که بداند اگر بطور مثال یک گرم طلا ده هزار تومان قیمت دارد و قیمت دو گرم آن بیست هزار تومان می باشد این قیمت گذاری برای الماس و دیگر سنگهای قیمتی به طور تصاعدی است یعنی اگر یک گرم گوهر طبیعی ارزشمند قیمیت ده هزار تومان قیمت داشته باشد قیمت دو گرم آن صد هزار تومان خواهد بود (بر طبق قانون تاورنیه :
قیمت اقیراط × ۲(وزن) = قیمت گوهر Tavernier’s law ) )
در ضمن علاوه بر وزن مواردی چون زیبایی (Beauty)، استقامت (Durability) کمیابی (Rarity)، مد روز بودن (Fashion) و قابل حمل بودن (portability) نیز در ارزش گذاری تعیین کننده می باشند.
برایصدور شناسنامه برای یک سنگ قیمتی که البته این مورد نیز ارتباط مستقیم با قیمت گذاری دارد سه بخش اصلی مورد توجه قرار می گیرد:
۱ ـ خصوصیات رنگ شامل رنگ اصلی (Hue)، غلظت (Saturation)، تیرگی و روشنی (Tone)
۲ ـ پاکی (پاک بودن از ناخالصی داخلی، خراش و پریدگی و…… )
۳ ـ برش و درجه بندی آن (تناسب و تقارن، صیقل و اتمام کار)
مبانی علم گوهرشناسی اگر چه در مواردی بسیار مشابه با کانی شناسی است اما باید دانست در روشهای شناخت یک گوهر از آنجاییکه استفاده از آزمایشهای تخریبی مثل درجه سختی، سطح شکستگی، خاکه گرفتن، استفاده از اسید و سایر مواردیکه به گوهر صدمه وارد می نماید ممنوع بوده و در عوض آزمایشهایی چون گرفتن ضریب شکست، طیف نوری، وزن مخصوص، مشاهدات میکروسکپی و خواص نوری، شناخت ناخالصی های درونی، استفاده از فیلتر های خاص مثل Chelsea ****** و … مهم می شوند.
دغدغه اولیه یک گوهرشناس در درجه اول و در حال حاضر (بعلت پیشرفت این علم و ساخت انواع غیر طبیعی و استفاده از انواع مشابه) شناخت گوهر و استفاده آن در جایگاه واقعی آن است زیرا امروزه گوهرها انواع مختلفی دارند:
۱ ـ طبیعی (Natural) سنگهایی که درطبیعت وجود دارند و در طبیعت ساخته شده اند.
۲ ـ مصنوعی (Synthetic) سنگهایی که در لابراتوار ساخته می شوند و مانند نمونه طبیعی هستند
۳ ـ جایگزین (Imitations) سنگهایی که می توانند هم طبیعی باشند و هم مصنوعی که دارای ارزش کمی هستند و به جای سنگ ارزشمند استفاده می شوند مثل گارنت به جای یاقوت (Ruby)
۴ ـ ساخته بشر (Man Made) ـ از این جهت این نوع جزو گروه مصنوعی(Synthetic) محسوب نمی شوند این است که سنگها در طبیعت وجود ندارند و تنها بدست بشر ساخته شده اند مثل G.G.G (Gallium Gadolinium Garnet) که یک نوع شبه الماس است.
چه باید کرد؟
علم شناخت سنگهای قیمتی (gemology) بایستی جایگاه واقعی خود را در کشورمان پیدا نماید ما بایستی همگام با پیشرفت این علم در دنیای امروزو در نهایت توسعه تجارت جهانی اطلاعات خویش را به روز نماییم در این رابطه شناخت درست مبانی و منابع اطلاعاتی این علم و تشکیل یک بخش گوهرشناسی جهت اکتشاف و استحصال این سنگها و تدریس آن در دانشگاهها و مراکز آموزشی می تواند گامی مؤثر باشد.
با توجه به اینکه تجدید منابع ارزشمند کشورمان همچون فیروزه نیشابور به عنوان یک سنگ قیمتی بی نظیر و پرطرفدار در دنیا غیر ممکن و احتیاج به شرایط خاص و زمان طولانی زمین شناسی دارد توجه به ارزش واقعی این گوهرها و نظارت دقیق بر نحوه استخراج ، فرآوری و صادرات آنها احتیاج به بازنگری کلی و اصولی دارد.لذا باتوجه به موارد ذکر شده وب سایت این مدیریت نیز اطلاعاتی هر چند اندک را در اختیار علاقمندان می گذارد

رویای ثروتمند شدن یکشبه

رویای ثروتمند شدن یکشبه:

چشم، چشم را نمی‌بیند. سیاهی کاملا بر زمین سایه انداخته است؛ اما مردها که از قبل همه چیز را با هم هماهنگ کرده‌اند، تاریکی را به نور ترجیح می‌دهند. بیل و کلنگ بسرعت از صندوق بیرون می‌آید، چند فانوس و کمی طناب و البته اصل کاری هم. هوا تب دارد و سکوت با صدای خش‌خش پای مردها بر هم می‌خورد. هیس… به هم نگاه می‌کنند، اینجاست. ضربات سنگین کلنگ بر سر سخت زمین می‌کوبد و چاله‌ای را شکل می‌دهد. نقشه از درون جیب یکی از مردها بیرون می‌آید. باید کمی آن‌طرف‌تر باشد. این را یکی از مردها می‌گوید و به علامت قرمز روی نقشه اشاره می‌کند. دوباره کلنگ‌ها راه زمین را طی می‌کنند. چاله عمیق‌تر می‌شود و شکل گودال به خود می‌گیرد. اینجاست، این را یکی دیگر از مردها می‌گوید.

سرگروه دستور توقف می‌دهد؛ مثل این‌که نوک تیز کلنگ به جسمی سخت اصابت کرده است. چشم‌ها برق می‌زند و خون زیر پوست‌ها می‌دود. برای گود کردن کنده‌شان از دست کمک می‌گیرند. نفس‌ها به شماره می‌افتد. جسم سخت رخ نمایان می‌کند و فانوس پرده از چهره‌اش می‌اندازد. نفس‌ها با نوای آه از گلو خارج می‌شود. اینجا هیچ چیز نیست الا یک تخته سنگ. کافی است ماموری از نیروهای یگان حفاظت از میراث فرهنگی باشی تا برای چند بار در طول عمر شغلی‌ات این صحنه‌ها را دیده باشی، صحنه‌هایی که در آن وسوسه‌شدگان ثروت پاشنه را ور کشیده و با قافله بخت همراه می‌شوند تا شاید از کوران حوادث احتمالی باری پر بار به خانه ببرند.

ولی آرزوها خیلی زود دود می‌شود و به هوا می‌رود. در بازار یافتن گنج، گرگ‌های زیادی خفته‌اند و چنگ و دندان‌هایشان آنقدر برنده است که هر تازه‌کاری را حتی به بهای ستاندن جان از معرکه به در می‌کنند. البته تازه کارهایی که زیاد سمج نباشند و موی دماغ نشوند، احتمال جان سالم به در بردن‌شان بیشتر است. ولی این عده فریبی می‌خورند که ته آن چیزی جز معامله تمام هستی‌شان با نقشه‌های جعلی و اجناس قلابی نیست. اما اگر این معامله باخت باخت هم باشد، کسی که وسوسه ثروتمند شدن همه وجودش را گرفته، حاضر است ریسک هم بکند، اما تاوان ریسک کردن سنگین است.

راسته منوچهری، پاتوق وسوسه‌شدگان ثروت

در خیابان منوچهری درست آنجایی که مغازه‌های چند میلیاردی کنار هم چیده شده‌اند، دستفروشانی هستند که می‌توان از زیر زبانشان حرف‌هایی درباره نقشه‌های گنج بیرون آورد. البته آنها بسختی به رهگذران و جویندگان نقشه‌های گنج اعتماد می‌کنند؛ چرا که خوب می‌دانند افتادن در این معرکه چه خطراتی دارد.

مردی که بساطی جلوی پایش گسترده هم از آدم‌های آب زیرکاهی است که خیلی حرف نمی‌زند؛ اما پس از سماجت بسیار اعتراف می‌کند که هر از چند گاهی کلاهبردارانی پیدا می‌شوند و نقشه‌های قلابی گنج را به فریب‌خوردگان ثروت می‌فروشند. او از قیمت این نقشه‌ها هم باخبر است و می‌گوید با صد هزار تومان هم می‌شود نقشه‌ای نیم بند دست و پا کرد. البته جوانی دیگر که کمی بالاتر بساط کرده، اطلاعاتش دقیق‌تر است و در لابه‌لای گفته‌هایش بیان می‌کند که کسانی هستند که نسخه‌های قدیمی مربوط به اجدادشان را به منوچهری می‌آورند و با آب و تاب فراوان از اموالی می‌گویند که زیر خاک مخفی شده است. او معتقد است این نسخه‌ها مربوط به زمان‌هایی است که آدم‌های چند سده پیش به دلیل آشفته شدن اوضاع مملکت مثلا به دلیل بروز جنگ دارایی‌های خود را زیر خروارها خاک پنهان کرده‌اند و حالا نوادگان آنان می‌آیند تا دارایی‌های اجداد خود را به نام گنج به فریب‌خوردگان ثروت بفروشند. اما بی‌شک اینان نیز چیزی واقعی در بساط ندارند و دام فریب را برای ساده‌لوحان پهن کرده‌اند.

این آدم‌های فریب‌خورده

جویندگان گنج ویژگی‌های دیگری هم دارند. آنها نه خسته می‌شوند و نه کلافه. آنها در دنیای موهوم خویش، خود را می‌بینند که لابه‌لای انبوهی از سکه‌های باستانی یا ظروف مرصع قهقهه می‌زنند و خوشحالند از این‌که برای همیشه با فقر خداحافظی می‌کنند.

آنان برای محقق شدن این آرزویشان هم که شده، کوله‌باری مهیا می‌کنند و راه دشت و کوه و بیابان را طی می‌کنند تا به گنجی که همیشه آن را پنهان شده در زیر اندام ماری بزرگ می‌پندارند، دست یابند. جویندگان گنج به همه جا سرک می‌کشند وگام به گام همراه حوادث تاریخی حرکت می‌کنند تا پا جای پای بزرگانی بگذارند که روزی روی همین خاک ثروت انبوهی داشته‌اند.

او شاید شدت توهماتش به اندازه‌ای باشد که گمان می‌کند اگر گوش را به زمین بچسباند، صدای زنگوله شتر‌های قارون را که روزی زمین او را بلعیده است، می‌شنود. پس مقصد جوینده گنج مشخص است. هر جایی تمدن کهن ایران به آنجا رسیده باشد، محل خوبی برای یافتن گنج است. البته مسوولان میراث فرهنگی هیچ گاه بوضوح حاضر به معرفی محل دقیق استقرار تمدن‌ها و بقایای احتمالی شهرهای باستانی نیستند؛ چراکه به گمان آنان بیان این نام‌ها تنها جویندگان گنج و البته آنهایی را که شاید دنبال آن نیستند، وسوسه می‌کند. اما کسی که انرژی‌اش را برای یافتن ثروت مردمان کهن صرف می‌کند، حتما تاریخ‌خوان دقیقی نیز هست. جویندگان گنج اغلب می‌دانند به کدام سو باید بروند، مگر این‌که شیادان فرهنگ دزد آنها را گمراه کنند.

«۹۰ درصد کسانی که دنبال گنج هستند، می‌بازند و از ۱۰ درصدی که به چیزی می‌رسند، ۵ درصدشان گرفتار قانون می‌شوند و از ۵ درصد باقیمانده فقط ۲ درصد به اشیای قیمتی می‌رسند. اما این آمار برای جویندگان گنج اسباب تنبیه نیست. آنها نه به پند کارشناسان، بلکه به مغناطیسی جلب می‌شوند که از دل زمین برمی‌آید.»

اینها گفته‌های عسکر مرادی، کارشناس یگان حفاظت از میراث فرهنگی است. او معتقد است هیچ کدام از نقشه‌هایی که می‌توان با ترفند از منوچهری و سیداسماعیل خریداری کرد، مورد تایید کارشناسان نیست؛ چراکه کلاهبردارانی که این نقشه‌ها را می‌کشند، نه خط می‌شناسند و نه زبان، برای همین خطوطی را سر هم می‌کنند تا افراد بی‌اطلاع را به دام بیندازند. مرادی البته تعداد فریب‌خوردگان را آنقدر زیاد می‌داند که نمی‌تواند آمار دقیقی درباره آنها بدهد. این در حالی است که کسانی که کلاهشان برداشته شده است؛ چون خود را نیز متهم می‌دانند، از ترس سازمان میراث فرهنگی اطلاعی نمی‌دهند؛ هرچند اگر اطلاع نیز بدهند کاری از دست کسی بر نمی‌آید و کلاهبردار پول‌ها را با خود برده است.

او به همین دلیل معتقد است نباید گول افراد فالگیر یا کسانی که درویش مسلکند و ادعای اطلاع از غیب را دارند خورد. ولی کسی که عزمش را برای کسب ثروت آن‌هم از نوع باستانی‌اش جمع کرده، هرگز به این حرف‌ها اعتماد نمی‌کند. او می‌داند که در طول تاریخ گنج‌های شاهان ایرانی بویژه در زمان‌هایی که کشور با بحران مواجه می‌شده، جایی امن‌تر از عمق زمین نداشته‌اند. آنها همچنین می‌دانند که به واسطه تاریخ پر فراز و نشیب ایران مردم بویژه ثروتمندان اشیای قیمتی خود را به دست خاک یا شکاف دیوار می‌سپرده‌اند تا با رفع اوضاع بحرانی دوباره به سراغش بروند. البته از آنجا که ایرانیان باستان به زندگی پس از مرگ نیز باور داشتند بخشی از اجناس قیمتی‌شان به همراه آنان دفن می‌شده، پس امروز گورستان‌های باستانی هم جاذبه‌ای وصف‌نشدنی برای جویندگان گنج است.

اما یک جوینده گنج هر چقدر هم که تیزهوش باشد، اگر حرفه‌ای و عضو باندی خاص نباشد، بالاخره در دام فریب می‌افتد. تشخیص اصالت نقشه‌ها و اجناس به دست آمده از حفاری‌ها یکی از دام‌های همیشه پهن است. کارشناسان و صاحب‌نظران تاریخ و فرهنگ به هیچ وجه اصالتی برای نقشه‌های گنج قائل نیستند؛ چرا که باور دارند با گذشت سالیان متمادی و روی دادن حوادث متعدد مجالی برای بقای نقشه‌های گنج نمانده است.

فلزیاب، جانشین مطمئن نقشه

ولی همیشه یک راه گریز هست. اگر نقشه‌ها جواب ندهند، فلزیاب‌ها کمک خوبی هستند. برخلاف نقشه‌ها پیدا کردن فلزیاب کار سختی نیست. کافی است صفحه‌های روزنامه را ورق بزنی یا گشت و ‌گذاری در اینترنت داشته باشی. البته قانون مصوب سال ۷۹ تولید و فروش فلزیاب را محدود کرده؛ به طوری که استفاده از این دستگاه‌ها بدون اجازه سازمان میراث فرهنگی ممنوع است. با این حال هنوز فلزیاب‌ها در سطح کشور به طور گسترده به فروش می‌رسد.

متقاضی خرید فلزیاب نسبت به خریدار نقشه گنج کار آسانی دارد، چون باید آگهی‌های برخی روزنامه‌ها را وارسی کند و به شماره تلفنی که همیشه از نوع اعتباری است زنگ بزند. آن وقت از پشت تلفن فروشنده با صراحت از جنس‌های مرغوبی می‌گوید که در اختیار دارد و در اسرع وقت با پیک به در خانه می‌فرستد. البته معلوم نیست این همه جسارت از کجا آب می‌خورد؛ چون بر اساس آیین‌نامه هیات وزیران، خرید و فروش و نگهداری و تبلیغ هر گونه فلزیاب ممنوع است؛ اما دادفر کارشناس یگان حفاظت میراث می‌گوید هستند شرکت‌هایی که پیش از سال ۷۹ و پیش از تصویب قانون ممنوعیت خرید و فروش فلزیاب‌ها از وزارت صنایع و معادن مجوز گرفته‌اند و حالا حتی به دادگاه کشاندن آنها نیز راه به جایی نمی‌برد؛ چرا که دادگاه نیز به خاطر قانونی بودن آنان و این‌که قانون سال ۷۹ عطف به ماسبق نمی‌شود، حکم را به نفع آنان صادر می‌کند. اما کسانی که درخواست مجوز برای خرید و نگهداری فلزیاب‌ها دارند، طبق قانون حتما باید نهادی دولتی باشند و از طریق حراست آن نهاد مورد تایید واقع شده باشند. دادفر وقتی این مراحل را تشریح می‌کند، می‌گوید پس از تکمیل فرم، نوع دستگاه و مشخصات آن مورد بررسی کارشناسان قرار می‌گیرد تا مشخص شود که این فلزیاب همانی است که در نامه درخواست آمده است، آن‌گاه تمام مدارک برای فرمانده یگان استان فرستاده می‌شود تا آنها نیز صحت آن را تایید کنند.

ولی در این میان یک نقطه کور وجود دارد و آن فروشندگانی هستند که در صفحات روزنامه‌ها یا اینترنت مجال حضور می‌یابند و بی‌هیچ تردیدی فلزیاب‌هایشان را که به درد حفاری و گنج‌یابی هم می‌خورد، عرضه می‌کنند. دادفر می‌گوید: پیش از این در توافقی که با وزارت ارشاد و اداره کل تبلیغات آن صورت گرفته، مدتی جلوی آگهی‌های آنها در روزنامه‌ها گرفته شد، اما الان باز هم مدتی است که این آگهی‌ها دوباره سربلند کرده‌اند و معلوم نیست از کجا مجوز می‌گیرند.انگار جویندگان گنج هرچند که پا در ورطه خلافکاری می‌گذارند اما آدم‌هاییهستند که از نوعی اعتیاد رنج می‌برند.

بسیاری از کارشناسان معتقدند درباره فلزیاب‌ها وجود خلاءهای قانونی در قوانین جزایی ایران باعث شده است استفاده از فلزیاب‌ها چوب هر دو سر طلا باشند و تکلیفشان مشخص نباشد. هیات وزیران اواخر اردیبهشت ۸۲ به پیشنهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، ماده واحده قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن ضرورت دریافت مجوز برای ساخت، خرید و فروش، نگهداری، تبلیغ و استفاده از دستگاه فلزیاب تشریح شد.

در آن زمان وزارت صنایع و معادن مکلف شد ضوابط اعلام شده از سوی سازمان میراث فرهنگی را هنگام ثبت اعلامیه تاسیس به متقاضیان ساخت دستگاه‌های فلزیاب ابلاغ کند. در پایان این بند آمده بود که صدور پروانه بهره‌برداری برای این واحدها منوط به موافقت سازمان میراث فرهنگی کشور خواهد بود، اما این‌که این مصوبه چقدر ضمانت اجرایی داشته، بحثی است که کارشناسان یگان حفاظت میراث فرهنگی هنوز از آن به عنوان مشکلی در پیش روی خود یاد می‌کنند. در واقع آن‌گونه که دادفر می‌گوید، قوانین موجود نه تنها بازدارنده نیست، بلکه راه گریزی برای بسیاری از حفاران غیرمجاز است که در دل تاریخ و تمدن این سرزمین دست به کار کاوش می‌زنند.

فلزیاب با مجوز تحویل در منزل

از همان ابتدای تماس می‌فهمد که آدم تازه کاری هستم. آخر وارد شدن در بازار خرید و فلزیاب‌ها نیز کلی مهارت می‌خواهد. شماره‌اش را از اینترنت پیدا کرده‌ام، بدون هیچ نام و نشانی. او فقط ۰۹۳۶ است چون می‌خواهد شناخته نشود و جنسش را در کمال آرامش بفروشد. وقتی از او درباره قیمت‌ها می‌پرسم، می‌گوید تازه کاری نه؟ ولی من لو نمی‌دهم که هیچ چیز از گنج و گنج‌یابی نمی‌دانم.«قیمت‌ها متفاوت است از یک میلیون تومان تا ۸۰ میلیون، بستگی به کارایی‌اش دارد، اما با یک گنج‌یاب ۸ میلیون تومانی کارت را راه بینداز.» اینها را فروشنده بی‌نام و نشان می‌گوید و در ضمن تاکید می‌کند که مجوز هم دارد. البته به قانونی بودن مجوز او شک می‌کنم؛ چرا که یگان حفاظت میراث فرهنگی تنها به نهاد‌های دولتی مجوز می‌دهد و آنها که بی نام و نشان بر صفحه اینترنت ظاهر می‌شوند و بساط می‌کنند، هرگز دستشان به مجوزهای قانونی نمی‌رسد. وقتی به او می‌گویم که من می‌دانم مجوزش قانونی نیست، یکه‌ای می‌خورد و به مشتری بودنم شک می‌کند؛ اما فقط خیلی کوتاه می‌گوید که فروشنده‌های فلزیاب از ضعف قانون استفاده می‌کنند و نان زن و بچه‌هایشان را درمی‌آورند.

فلزیاب، جرم در لباس قانون

البته فروشنده‌ها و واردکننده‌های فلزیاب‌ها هم راست می‌گویند وقتی قانون تکلیفشان را روشن نکرده است که بالاخره می‌توانند این دستگاه‌ها را وارد کنند یا نه یا وقتی که دستگیرشان می‌کنند، اما پس از مدتی با جریمه‌ای اندک دوباره آزادشان می‌کنند، آنها چاره‌ای جز دورزدن قوانین موجود ندارند. صفحات ضمیمه آگهی‌های یکی از روزنامه‌های پرتیراژ کشور را که ورق بزنید، پر است از آگهی‌هایی که در مورد فلزیاب‌ها منتشر شده‌اند. البته روزنامه‌ها را نمی‌توان در این میان چندان مقصر دانست، چون فروشندگان فلزیاب عنوان می‌کنند مجوزی در دست دارند که خیال همه را از هر بابتی راحت می‌کند. اما واقعیت این است که بر اساس قوانین موجود باید همه مجوزها به تایید سازمان میراث فرهنگی برسد و اکنون مسوولان این سازمان اعلام می‌کنند که برای هیچ کدام از فروشندگان مجوزی صادر نشده است.

در حال حاضر ساخت، تولید، ورود فلزیاب و همه موارد مربوط به این دستگاه حتی تبلیغات در مورد فلزیاب‌ها باید با نظارت سازمان میراث فرهنگی صورت بگیرد، اما در قانون کلمه جرم همراه این کلمات نیامده و تنها در قانون فعلی اشاره شده که تمامی موارد باید با نظارت سازمان میراث فرهنگی صورت بگیرد و از آنجا که اکنون هیچکدام از فروشندگان فلزیاب مجوزی از سازمان ندارند، پس همه آنها مجرمند. اما این مجرمان که قانون زیاد در موردشان شفاف نیست، خیلی راحت فعالیت می‌کنند و کمتر به چنگ قانون می‌افتند؛ چرا که همان‌گونه که دادفر می‌گوید، قانون فعلی ضمانت اجرایی ندارد و مجازاتی در آن پیش‌بینی نشده است.در این میان قیمت فلزیاب‌ها نیز تابع هیچ قانونی نیست؛ به طوری که در فرم‌هایی که به دست کارشناسان یگان حفاظت میراث فرهنگی می‌رسد این فلزیاب‌ها قیمتی معادل ۲ تا ۳ میلیون تومان دارند، ولی وقتی به بازار آزاد می‌رسند تا ۵۰ ۶۰ میلیون نیز می‌رسند.این در شرایطی است که عده‌ای کلاهبردار نیز افراد ساده‌لوح را اغفال می‌کنند و یک دستگاه فلزیاب را با تمام دارایی آنها معاوضه می‌کنند همان‌گونه که چندی پیش در یکی از روستاها پیرمردی تمام گوسفندانش را به پسرش داد تا او با رویای پیدا کردن گنج همه هستی پدر را با فلزیابی که حتی کار با آن را نمی‌دانست مبادله کند.

فصل نهم قانون مجازات اسلامی

ماده ۵۵۹ قانون مجازات اسلامی می‌گوید هر کس اشیا و لوازم و همچنین مصالح و قطعات آثار فرهنگی تاریخی را از موزه‌ها و نمایشگاه‌ها، اماکن تاریخی، مذهبی و سایر اماکن که تحت حفاظت یا نظارت دولت است سرقت کند یا با علم به مسروقه بودن، اشیای مذکور را بخرد یا پنهان دارد، در صورتی که مشمول مجازات حد سرقت نشود، علاوه بر استرداد آن به حبس از یک تا ۵ سال محکوم می شود.

ماده ۵۶۰ نیز می‌گوید هر کس بدون اجازه از سازمان میراث فرهنگی کشور یا با تخلف از ضوابط مصوب و اعلام شده از سوی سازمان مذکور در حریم آثار فرهنگی تاریخی مبادرت به عملیاتی کند که سبب تزلزل بنیان آنها شود یا در نتیجه آن عملیات آثار و بناهای مذکور خرابی یا لطمه وارد آید، علاوه بر رفع آثار تخلف و پرداخت خسارت وارده به حبس از یک تا ۳ سال محکوم می‌شود. ماده ۵۶۲ نیز هرگونه حفاری و کاوش به قصد به دست آوردن اموال تاریخی، فرهنگی ممنوع بوده و مرتکب به حبس از ۶ ماه تا ۳ سال و ضبط اشیای مکشوفه به نفع سازمان میراث فرهنگی کشور و آلات و ادوات حفاری به نفع دولت محکوم می‌شود. چنانچه حفاری در اماکن و محوطه‌های تاریخی که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است یا در بقاع متبرکه و اماکن مذهبی صورت گیرد، علاوه بر ضبط اشیای مکشوفه و آلات و ادوات حفاری، مرتکب به حداکثر مجازات مقرر محکوم می‌شود. به این ترتیب هرکس اموال تاریخی فرهنگی موضوع این ماده را حسب تصادف به دست آورد و طبق مقررات سازمان میراث فرهنگی کشور نسبت به تحویل آن اقدام نکند، به ضبط اموال مکشوفه محکوم می‌شود.

اعتیادی به نام گنج‌یابی

اما انگار جویندگان گنج هرچند که پا در ورطه خلافکاری می‌گذارند، آدم‌هایی هستند که از نوعی اعتیاد رنج می‌برند. شهروز پرورش، روانشناس بالینی این عقیده را دارد. او می‌گوید وسوسه‌شدگان گنج دچار نوعی اعتیاد شده‌اند یعنی چیزی شبیه مواد مخدر که روانشان را درگیر کرده است. او می‌گوید چنین آدم‌هایی عملکردشان در تمام امورات زندگی پایین می‌آید و ذهنشان درگیر توهمات می‌شود؛ به طوری که مدام خود را در حالتی می‌بینند که مشغول کندوکاو هستند و چیزی پیدا می‌کنند که زندگی‌شان از این رو به آن رو می‌شود.

به گفته پرورش، البته در دنیای واقعیت چون می‌گردند و چیزی نمی‌یابند دچار درماندگی می‌شوند و پس از مدتی افسرده می‌شوند و رفتارهای تکانه‌ای پیدا می‌کنند. یعنی چون آنان با ناکامی مواجه می‌شوند و ناکامی نیز یکی از علت‌های پرخاشگری است آنان در زندگی خانوادگی نیز دچار اختلالات شدید می‌شوند و دیگر وقتی برای رسیدگی به مسائل خانوادگی پیدا نمی‌کنند. اینها همه یک معنی دارد که شهروز پرورش آن را در قالب حرکت نکردن در سیستم طبیعی جمع می‌کند. به گفته او، در سیستم طبیعی رشد و پیشرفت تابع یک فرایند است که ار صفر شروع می‌شود و پس از تلاش به نقاط بالا می‌رسد؛ اما آنهایی که می‌خواهند یکباره به ثروت برسند، این مسیر را طی نمی‌کنند و دچار خیالپردازی مرضی می‌شوند و روز‌ها با خیال رسیدن به گنج دست به کولیگری روانی می‌زنند و فکرشان را متمرکز یافتن گنج و این‌که چطور آن را خرج کنند، می‌کنند. این روانشناس در خصوص علت روی دادن چنین روندی در ذهن و روح افراد نیز می‌گوید: علت این است که در این افراد شخصیت در روند سالم خود رشد نمی‌کند، یعنی آنها نیاموخته‌اند که چطور شبکه زندگی را به جلو ببرند؛ در حالی که بیشتر آنان نیز در هدف یابی دچار اشتباهند و هویتشان، نیازهایشان و توانایی‌هایشان را نمی‌شناسند. در واقع آنان در یک هویت معلق قرار دارند و حتی دست به قماربازی مرضی هم می‌زنند به دیگر سخن این افراد تنها شیفته ثروت نیستند، بلکه چندین اعتیاد را همزمان با هم دارند.

پرورش در ادامه با اشاره به این‌که این افراد بیشتر از مردان هستند به خانواده‌های آنان اشاره می‌کند و می‌گوید: بیشتر این افراد دچار شخصیت‌های ضداجتماعی هستند و خطر را به جان می‌خرند، پس خانواده‌هایشان نمی‌توانند آنان را کنترل کنند، پس لازم است بویژه پدر در الگودهی به آنان کوشا باشد. او با شبیه دانستن وضعیت جویندگان گنج با افرادی که در گلدکوئیست سرمایه‌گذاری می‌کنند، بیان می‌دارد که تمام این افراد درصددند تا با تشکیل گروه‌هایی کاذب و با سر دادن شعارهایی چون من می‌توانم و ما پیروز می‌شویم قصد رسیدن به ثروت دارند؛ در حالی که پویایی و پختگی گروه دارای اصولی است.

علوم غریبه و قدیمه

علوم قدیم :
در این قسمت میخواهم از چیزهایی براتون بگم که مردم عامی به این حرفها میخندند ولی حفارانی که حتی باری هم از زیر خاک در نیاورده اند میدانند که این موارد وجود دارد و اتفاق افتاده است.
اول براتون بگم که در زمانهای قدیم علم خیلی پیشرفت کرده بود و در یک مقطعی از زمان حتی میتوان گفت در بسیاری از موارد از امروز پیشرفته تر بوده است. مثلا در مورد اهرام ثلاثه که میدانیم امروزه هم با این تکنیک پیشرفته نمی توان نظیر آن را ساخت یا مجسمه ونوس که یک پای آن در جنوب دریای مدیترانه بوده و پای دیگر آن در شمال دریا و اینها اثبات شده است و نمی توان دلیلی برای آن آورد یا گفت که چطور همچین چیزی در آن زمان امکان پذیر بوده است که امروزه نمی توان این کار را انجام داد.
حالا میخوام مواردی از آن را که در ایران اتفاق افتاده است و مردم آن حوالی دیده اند برایتان بگم و بریم جلو تا به نتایج خوبی برسیم.
بعضی از این مسائل ساعت و زمان خاص دارند و بعضی دیگر به شرایط محیط بستگی دارند. یکی از این عجایب در دریاچه اشتران کوه است که در این دریاچه پری دریائی دارد که هر چند سال یکبار نمایان میشود و بسیاری از اهالی منطقه آن را دیده اند .
در دریاچه طار ورامین هر چند سال یکبار در یک زمان مشخص در میان دریاچه قصری از زیر آب نمایان میشود و پس از چند دقیقه دوباره به زیر آب میرود و این قصر را نیز اهالی منطقه دیدهاند و گفته میشود که این قصر در زمان پیشدادیان ساخته شده است.
و خیلی از این موارد که باور آنها سخت است ولی واقعیت دارد.
اینها را گفتم تا ژیش زمینه ای شود برای جمله ای که می خواهم بنویسم و آن اکسیر است.
اکسیر هم به معنای کمیاب است و در زمانهای قدیم به داروهائی می گفتند که هر کدام کار خاصی انجام میدادند. مانند: اکسیر مو ، اکسیر دندان ، اکسیر چشم ، اکسیر شمس و نایاب ترین اکسیر که به آن اکسیر اعظم می گفتند.
اکسیر را دانشمندان یونانی و دانشمندان ایرانی ساختند و نوعی دارو محسوب می شد که البته در دسترس کلیه مردم وجود نداشت.
اکسیر بیشتر از گیاهان و گاهی اوقات چیزهائی از حیوانات هم به آن اضافه می شده است.
اکسیر به صورت دو قلو هست یعنی نر و ماده دارد و هر کدام به تنهائی به هیچ دردی نمی خورند و باید با فرمول دقیق با هم مخلوط شوند تا کارایی داشته باشند.
اکسیر اکثرا در شیشه هست و درب آن با ساروج پلمپ گردیده است و اگر کسی آگاهی نداشته باشد و درب آن را باز کند ظرف چند دقیقه فاسد می شود. و کسی می تواند از آن استفاده کند که علم مصرف آن را داشته باشد.
هر نوع از اکسیر فقط برای درمان امراض خود ساخته شده است و هیچکدام بدرد کاری جز فرمول خود نمی خورد. مثلا وقتی شما اکسیر دندان دارید و بعد از صد سال دندانهایتان ریخته است می توانید با مصرف آن دوباره دندان در بیاورید و سالهای زیاد با دندانهای جدید زندگی کنید.
اکسیر اعظم بزرگترین یافته دانشمندان آن زمان بود که با داشتن آن میتوان هیچ وقت به مرگ طبیعی یا مریضی فکر نکرد چون با استفاده از آن انسان نه مریض میشود نه میمیرد.
افراد زیادی اکسیر اعظم را خوردند و عمری طولانی پیدا کردند مانند نمرود که ششصد سال عمر کرد و باعث مرگش نیز خودش شد وگرنه خیلی بیشتر از اینها عمر میکرد.
اینطور نیست که فکر کنیم هر کسی اکسیر دارد عمر جاودان میکند ، بلکه تا وقتی که اکسیر برای خوردن دارد مرگ به سراغش نمیآید.
بعضی وقتها میبینیم یا میشنویم که در یک دهات مردی یا زنی عمرش به صدو پنجاه سال رسید یا بیشتر. همه به اشتباه میگویند که چون در دهات و جای خوش آب و هوا هست و چیزهای طبیعی می خورد اینچنین عمری طولانی دارد ولی تا به حال کسی پرسیده است که چرا بقیه اهالی آن دهات یک چنین عمری ندارند؟؟
دلیل عمر طولانی آن مرد خوبی آب و هوا یا خوردن چیزهای سالم و مقوی نیست.
این مرد نا خواسته و بدون اینکه خود بداند یکی از مواد تشکیل دهنده اکسیر را خورده است. شاید در کوه یا بیابان نوعی علف که حتی خود نفهمیده که این گیاه در میان ناهار یا عصرانه آن مرد بوده است. و به این صورت عمری طولانی یافته است.
مقدار اکسیر بسیار محدود است و تعداد انگشت شماری از دانشمندان قدیم موفق به ساخت آن شده اند. یکی از این دانشمندان بزرگ سندوس طبیب بود که در دربار اردشیر دراز دست خدمت میکرد و روایت است که هنوز زنده است و پس از فرار از دربار اردشیر در جایی بدون اینکه کسی او را بسناسد مشعول زندگی شد.
خیلی ها سعی کردند اکسیر تقلبی را در بازار های حفاری بفروش برسانند ولی بر عکس این که همه فکر میکنند شناخت اکسیر تقلبی بسیار سخت است و می توانند از این را شیادی کنند و مردم را گول بزنند ، شناخت اکسیر اصل بسیار راحت است و اگر راهش را بلد باشی و کور هم باشی میتوانی تشخیص بدهی که این اصل است یا تقلبی.

بعضی ها می گویند که اگر اکسیر وجود داشته باشد بعد از کشف آن می توان در آزمایشگاهای مجهز از روی آن ساخت و دیگر مرگ معنی ندارد. در صورتی که اینطور نیست ، همه ما میدانیم که در طول زمان بسیاری از حیوانات و گیاهان که در گذشته وجود داشته اند درگر وجود ندارند و نسل آنها از بین رفته است. پس شاید بتوان اکسیر را تفکیک کرد و مواد تشکیل دهنده آن را شناخت که تازه این هم امکان ندارد ولی بفرض این که بشود باید دید آیا این گیاهان هنوز هم وجود خارجی دارند یا از بین رفته اند؟ (خدا میداند).

سنگ پادزهر

سنگ پادزهر:
سنگهائی وجود دارد بسیار نادر و کم یاب که به آنها سنگ پاد زهر میگویند.
سنگ پاد زهر برای دارو سازی و امراض مختلف مصرف میشود. و درمان کننده بسیاری از امراض هست.
یکی از علم های گذشته گان که در عقل ما امکان پذیر نمیباشد همین سنگ پاد زهر است.
سنگ پاد زهر وقتی حرارت می بیند از خود روغنی پس میدهد که درمان کننده همه امراض خارجی و تعدادی امراض داخلی هست.
یکی از خصوصیاتی که این سنگ دارد و میتوان اصل آن را از بدل آن شناخت این است که وزن این سنگ هیچ وقت کم نمیشود. یعنی ممکن است شما از یک سنگ پاد زهر یک کیلوگرمی سه کیلوگرم روغن پاد زهر بگیرید ولی وزن سنگ شما همان یک کیلوگرم باقی میماند.
سنگ پاد زهر بسیار نادر است و اگر کسی این سنگ را داشته باشد مانند این است که دنیای ثروت را داشته باشد.
سنگ پادزهر به رنگ مشکی است و مانند سنگ محک طلا میماند.
اگر دست شما زخم شود و مقداری از روغن سنگ پاد زهر را به آن بمالید بلافاصله خوب میشود. و اگر بیماری شما درونی باشد این روغن را با داروهای دیگر مخلوط میکنند و برای امراض درونی از آن استفاده میکنند و پس از مدت کوتاهی امراض درونی را نیز خوب میکند.
از این سنگ تعداد انگشت شماری (کمتر از انگشتان یک دست) وجود داشته است که مخصوص پادشاهان بوده است و هیچ کسی بغیر از پادشاهان حق استفاده از آن را نداشته است.
این هم یکی از مسائلی که در گذشته وجود داشته و از نظر عقلی دور از ذهن به نظر میرسد ولی در کتابهای بسیار قدیمی در مورد آن نوشته شده است.

سنگ های قیمتی

سنگ های قیمتی:
سنگهای قیمتی انواع مختلف دارند.
گاهی اوقات بعضی از سنگهای بسیار با ارزش در طبیعت معادل کم ارزش هم دارند و وقتی افراد نا آگاه که در شناخت سنگ تبحری ندارند به آنها نگاه میکنند به اشتباه سنگ کم ارزش را با سنگ قیمتی اشتباه میگیرند.
شیادان و افرادی سود جو از همین مسئله استفاده میکنند و با آن مردم را گول میزنند.
رشته جواهر شناسی شاخه ای مجزا از باستان شناسی میباشد و علم مربوط به خودش را دارد و بنده نیز اطلاعات کاملی از آن ندارم و ممکن است اشتباه کنم.
به هر حال اگه اشتباهی بود یا کم و کاستی داشت به بزرگی خودتون و بی سوادی من ببخشید.
این مطلب را نوشتم تا بتونید سنگهای نزذیک به سنگهای قیمتی را بشناسید و بدونید که چه سنگهائی نزذیک به رنگ و شکل سنگهای قیمتی هست.
جواهرات و سنگها
سنگ تورمالین : سنگی متبلور به رنگهای زرد ، سرخ ، بنفش که معادن آن در برزیل و برمه و آمریکا و سیبری وجود دارد
سنگ دُر دُر بر دو شکل کلی هست. کوهی و بیابانی و بشکل و رنگ بلور میباشد که دارای تللول میباشد و مروارید یکتا در صدف را هم دُر میگویند
سنگ زمرد یکی از اقسام آلومین به رنگ سبز که از سنگهای قدیمی هست و هر چه پر رنگ تر باشد گرانبها تر است
الماس یکی از سنگهای گرانبها که عبارت است از کربن خالص متبلور و در هندوستان ، برزیل ، آفریقا و برخی از کشورهای دیگر بشکل کریستال در کانها پیدا میشود گاهی بی رنگ و گاهی در رنگهای سبز ، سرخ ، آبی ، صورتی ، و سیاه یافت میشود. نوع بی رنگ آن در ردیف سنگهای گرانبها هست و فراوانتر از رنگهای دیگر میباشد ولی کلیه رنگهای آن گرانبها هستند. الماس هر چه درشت تر و پاک تر باشد گرانبها تر است. الماس همه اجسام را مخطط میکند و فقط با گرده های مخصوص خود صیقلی می شود. نوع صنعتی آن در شیشه بری به کار میرود.
یاقوت نوعی سنگ گرانبها هست که از معدن به دست می آید به رنگ سرخ ، زرد ، کبود ، سبز و سفید. نوع سرخ و شفاف آن بعد از الماس از بهترین سنگهای موجود میباشد و هر چه بزرگتر و خوش رنگ تر باشد گرانبها تر است در فارسی قدیم به آن یاکند هم میگفتند یواقیت جمع یاقوت است. رمانی= یاقوت درشت و سرخ رنگ شبیه انار یاقوت خام کنایه از لب معشوق می باشد.
زبرجد یک قسم آلومین رنگین مانند زمرد به رنگ زرد یا سبز که از سنگهای قدیمی است و در جواهر سازی بکار میرود و مشهور ترین آن سبز رنگ است در آمریکا و برزیل و استرالیا و روسیه یافت میشود
لعل یکی از سنگهای قیمتی به رنگ سرخ مانند یاقوت یک قسم آلومین رنگین است و در طبیعت پیدا میشود لعل بدخشان یکی از معروفترین آنها میباشد
کهربا صمغ برخی از درختان نوع سرو و کاج که از منۀ قدیمه تولید و مانند سنگ سفت و سخت شده و به رنگهای مختلف زرد و سرخ و سفید است و بر اثر مالش خاصیت الکتریسیته پیدا میکند و در ۲۷۸ درجه حرارت ذوب میشود و سپس به شکل تیره رنگی میسوزد و در آب و الکل و جوهر سقز حل میشود. یکی از اقسام لینیت زغالی است سخت و براق و به خوبی جلا و صیقل پیدا میکند و در جواهر سازی بکار می رود
عقیق یک قسم کوارنز بی شکل به رنگهای مختلف است. نوع مرغوب آن به رنگ سرخ یا آلبالوئی است و مانند سنگهای قیمتی در زینت بکار میرود نوعی از آن که در یمن به دست می آید و سرخ رنگ است معروف به عقیق یمنی یا یمانی است که بیشتر نگین انگشتر میشود و واحدش عقیقه است
فیروزه یکی از سنگهای قیمتی به رنگهای آبی آسمانی که از معدن استخراج میشود و بیشتر نگین انگشتر از آن به دست می آید و در نیشابور و کرمان و فارس و آذربایجان به دست می آید. بهترین آن از معدنی از نیشابور به دست میآید و آن را فیروزه بواسحاقی میگویند.
یشم سنگی است شبیه عقیق یا زبر جد به رنگهای مختلف کبود ، سبز تیره و رنگ صابونی آن نیز یافت میشود.
لاجورد از سنگهای معدنی به رنگ آسمانی یا آبی پر رنگ که سائئده شده آن در نقاشی به کار میرود و در طب قدیم نیز کار برد داشته است. به عربی به آن لازورد میگویند.
مردار سنگ لیتارژ ، جوهر سرب ، جسمی است به رنگ سرخ یا زرد بیستر از سرب و قلعی گرفته میشود برای ساختن مرهم بکار میرود و به آن سنگ مردار هم گفته میشود.
مروارید گوهری است سفید و درخشان که در داخل صدف رشد میکند. وقتی ذره شنی بین صدف و جبه او قرار می گیرد جانور کم کم ماده آهکی بدور آن ذره ترشح میکند و رفته رفته مروارید ساخته میشود. درشتی آن به اندازه دانه خنثی شروع میشود و تا اندازه تخم کبوتر آن وجود دارد و در خلیج فارس و اقیانوس هند صید میشود.

منطبق نمودن منطقه مورد کاوش با نسخه

منطبق نمودن منطقه مورد کاوش با نسخه:

کسانی که با نسخه به دنبال گنج رفته اند می دانند در کار با نسخه ها مهمترین کار انطباق نسخه با مکانی که به آن اشاره می کند است.

نشانه های اصلی موجود در نسخه ها(کوه,تپه,رودخانه,صخره,غارو…) در انطباق نسخه به شماکمک بزرگی می کنند.اگر نسخه رادرست انطباق نکنید هدفتان جایی اشتباه خواهد بود.یکی دیگر از نکات مهم در نسخه ها جهت های طلوع و غروب خورشید است.این موضوع معمولا در بیشتر نسخه ها دیده می شود.یادتان باشد نباید فقط با توجه نمودن به یک یا چند رد و نشانه زود تصمیم گرفت باید به علایم مانند نگاه کردن به یک عکس سه بعدی نگریست.در نسخه ها خورشید ,باد و جهت جریان آب بسیار مهم است اگر نسخه با این زوایا منطبق نشود تمام تلاش های شما به هدر خواهد رفت.بعد از این که نسخه با مکانتان منطبق شد باید به سراغ جزییات نشانه وعلایم رفت و توجه کرد که آیا کاملا در جای خود یر به یر می شود یا خیر

اگر نتوانستید نسخه را با مکانتان منطبق کنیدبیخودی تلاش نکنید به طور قطع جای اشتباهی را حفاری خواهید کرد.

در نسخه ها رودخانه ها ,در منطبق نمودن عنصر بسیار مهمی هستند و باید بسیار خوب ارزیابی شوند,همچنین نشانه کوهی که در نسخه معلوم شده و سمت غرب و شرق علایم باید ارزیابی شود ودر آخر با ادقام این ارزیابی ها نتیجه گیری حاصل شود.

در مناطقی که تپه ها و رودخانه وجود دارند روی مناطق تنگ و باریک شده حساسیت بیشتری داشته باشید.باید به مناطقه ای که باریک و تنگ است و این باریکی در جهت جریان رودخانه است حساسیت خاص تری داشت.

در نسخه ها, رودخانه ها و چشمه های موجودکه به عنوان نشانه بکار می روند نقش حیاتی دارند, مسئه دیگر نقطه روبروی جایی که چشمه ها و یا رودخانه ها شیب دارند و  آب به پایین سرازیر می شود و محل اتصال دو رود به هم  است.

در دوران باستان منابع آبی از جمله نهرها و… بسیار مد نظر بوده پس درجایی که می خواهید حفاری کنید به این گونه مناطق توجه ویژه ای کنید.

نهرها ,منابع آبی, چشمه ها و… ممکن است طی سالیان دراز خشکیده باشند ویا مکانشان عوض شده باشد باید به این نکته توجه ویژه ای نمود.

رودخانه هایی که در نسخه به آنها اشاره شده معمولا از کوه به پایین و یا از جای مرتفع به پایین سرازیر می شوند.معمولا رودخانه شما را به منطقه ای که نشان بعدی هست خواهد رساند.این نکته در نسخه ها و در منطبق نمودن آنها به شما سرنخ های مهمی می دهد.

فراموش نکنید کسی که مال خودش را دفن می کرد به آب احتیاج داشته است حتما باید در منطقه ای نزدیک یک منبع آبی (چشمه ,رودخانه و…)وجود داشته باشد.

مواردی شاخصی همچون غار ,سنگ  خاص و …درمنطبق کردن و تست نمودن جا بسیار مهم است.

اگر مورد شما قبور و قبرستان ها باشد باید یاد بگیرید به جهت قبرها توجه کنید و بفهمید آنها چه دینی داشته اند سپس به نسخه نگاه کرده ببینید آیا با آن منطبق می شود یا خیر

آبشارها, نهرها ,رودخانه ها ,غارها و قبر که در نسخه آمده می تواند به معنای واقعی خود قرار داده نشده باشند این موضوع را به طور جامعی ارزیابی کرد.

چشمه ها و نقش آنها در علامتگذاری

چشمه ها و نقش آنها در علامتگذاری:

چشمه های نشانه گنج فصلی نیستند و در چهار فصل اب خودشون رو دارن معمولا در کنار این چشمه ها سنگ های نیز به چشم میخورند چشمه ها در قدیم بهترین نشانه بوده تا افراد یک نشانه دائمی در پیدا کردن مالشون داشته باشن ولی این موضوع برای دفینه ها کاملا متفاوت است اگه در کنار چشمه ای دفینه ای باشد حتما بدونید که هدف در بالای سر چشمه قرار دارد چون اب به اون دسترسی پیدا نمیکند حتی مرکز سه چشمه یک هدف رو نشون بده اگه چشمه ای در دامنه کوهی باشه حتما نشان از یک هدف داره اگه در کنار چشمه ای سنگ های مثل قبر دیدید احتمالا اون قبرها بار دار هستند .البته ممکنه در جایی که نزدیک هم چند چشمه است آب یکی از چشمه ها از نظر رنگ و سردی و گرمی با دیگر چشمه ها تفاوت داشته باشه که می تونه مکان هدف رو به شما نشون بده و در آخر جهت جاری شدن چشمه ها نیز که از کدوم جهت به کدوم جهت جاری می شوند نیز باید مد نظر قرار بگیرند.

اندازه های اندازه گیری درازا / واحدهای اندازه گیری طول

اندازه های اندازه گیری درازا / واحدهای اندازه گیری طول:

اندازه های اندازه گیری درازا

(واحدهای اندازه گیری طول)

چگونه اندازه / واحدهای اندازه گیری درازا پدید آمدند؟

 دوستان در بعضی مواقع در پیدا کردن علایم یا در حفاری به مشکل بر میخورند  و زود نا امید می شوند که این مشکل ناشی از اختلاف متراژهاست .عزیزان زیاد روی متراژ ها در پیدا کردن علایم و یا حفاری  تکیه نکنید.ببینید خیلی ساده است واحدهای اندازه گیری در باستان از نظر نام  در بین انسانها امپراطوری ها و قومها یکی بوده  اما از نظر مقیاس اختلاف کمی با هم دارند که در بعضی مواقع جمع این اختلاف ها باعث اختلافات فاحشی می شود. بخش بزرگی از این اختلاف ها ناشی از استخوان بندی انسانها در دوره های مختلف است مثلا گز و یا عرش مربوط به اندازه گیری با دست و پاها هستند. مطمنا گذشتگان ما از نظر بدنی نسبت به انسانهای عصر حاضر قوی بنیه و قوی هیکل تر بوده اند.پس سعی کنید اگر متراژ شما مثلا یک زراع (بین ۹۰ سانت تا یک ۱ مترو ۴ سانت) بود شما حد وسط آن که ۹۷ سانت را در نظر بگیرید تا گمراه نشوید. در پایین مطلب بسیار جامعی در این رابطه در یکی از وبلاگ ها  مشاهده کردم که برای عزیزان علاقه مند در اینجا قرار می دهم…

در زمان های خیلی دور، انسان از اندازه قسمت های مختلف بدنش برای اندازه گیری استفاده می کرد.

 

۸-۱

اندازه گیری با قدم

انسان از قدم هایش برای اندازه گیری مزرعه استفاده می کرد.

۸-۲

اندازه گیری با پا

برای اندازه گیری چیزهای کوچکتر هم از کف پاهایش استفاده می کرد. مانند اندازه گیری پوست خرس.

۸-۳

اندازه گیری با دست (اَرَج / ارش)

برای اندازه گیری چیزهای بزرگتر، از فاصله بین آرنج تا انگشتانش استفاده کرده و این اندازه را اَرَج یا ارَش نامید.

۸-۴

اندازه گیری با کف دست (وجب)

اما گاهی برای اندازه گیری بعضی چیزها یک اندازه / مقیاس به تنهایی کافی نبود؛ از این رو، انسان مجبور بود تا آنجا که می توانست با ارَج، و مقدار باقیمانده را با وَجَب اندازه گیری کند.

۸-۵

اندازه گیری با اندازه های ارَج و وجب

مانند اینکه وقتی می خواست یک تنه درخت را اندازه گیری کند، هم از ارَج و هم از وجَب استفاده می کرد.

۸-۶

اندازه گیری با اندازه چهار انگشت

بعضی چیزها از یک وجب هم کوچکتر بودند. انسان برای اندازه گیری آنها از چهار انگشت استفاده می کرد.

برای اندازه گیری چیزهایی حتی از این هم کوچکتر، از اندازه عرض انگشتانش استفاده کرد و آن را انگشت نام نهاد.

در ایران، واحد کوچکی به نام بند انگشت هم به کار می رفته است.

چگونه واحدهای اندازه گیری یکسان درازا به وجود آمدند؟

انسان برای انجام کارهای بازرگانی و هر گونه مبادله نیز با اندازه قسمت های مختلف بدنش چیزها را اندازه گیری می کرد.

این امر باعث می شد که اندازه ها، گاهی کم و گاهی زیاد، و بطور کلی در هر هر بار اندازه گیری، اندازه های متفاوتی به دست می آمد.

مانند اینکه کسی می خواست پوست خرسی بخرد که درازایش ۶ پا باشد.

۸-۷

اما از آنجا که قد انسان ها متفاوت بود، اندازه پاهایشان هم با هم فرق داشت و همه به یک اندازه نبود،

۸-۸

درازی ۶ پا می توانست به اندازه نمای بالا، یا به اندازه نمای زیر باشد.

۸-۹

 

بنابراین انسان ها به اندازه / واحدهای یکسان و ثابت نیاز داشتند که امروز واحد یا مقیاس استاندارد / اندازه معیار نامیده می شود.

 

چگونه مقیاس های استاندارد / اندازه های معیار آماده شدند؟

 

۸-۱۰

احتمالاً برای به دست آوردن مقیاس استاندارد ارَج، فاصله آرنج تا انگشتان افراد بسیاری را اندازه گرفتند و سپس معمولی ترین آنها را انتخاب کردند.

از آن پس، انسان ها برای اندازه گیری، دیگر از اعضای بدنشان استفاده نمی کردند؛ ولی مجبور بودند آن مقیاس استاندارد را همراه داشته باشند.

۸-۱۱

مصری ها بر اساس اندازه معیار، میله هایی ساختند که در آغاز جنس آنها از سنگ بود.

۸-۱۲

حمل میله های سنگی به دلیل سنگینی آنها بسیار دشوار بود. بنابراین آنها را از چوب ساختند.

۸-۱۳

استفاده از میله های چوبی راحت تر بود؛ اما میله های چوبی وقتی خیس می شدند. اندازه شان کمی تغییر می کرد. اشکال دیگر این میله ها این بود که بعد از مدتی دچار پوسیدگی می شدند.

 

۸-۱۴

مصری ها مقیاس استاندارد را روی دیوارهای سنگی معابدشان حک کردند. بدین ترتیب، هر کسی می توانست طول مقیاس استاندارد خود را با طول مقیاس حک شده بسنجد.

آیا مقیاس استاندارد / اندازه معیار در همه جا یکسان بود؟

۸-۱۵

 انواع میله های ارَج

هر کشوری برای خود مقیاس استانداردی داشت که طول آنها با هم برابر نبود و نه تنها در کشورهای گوناگون با هم فرق داشت، بلکه در بعضی کشورها حتی این مقیاس های استاندارد نیز همیشه با هم برابر نبود؛ مانند اینکه

۸-۱۶

میله های بریتانیایی با واحد فوت / پا

در بریتانیا، سه مقیاس متفاوت برای واحد فوت / پا وجود داشت.

چگونه نظام واحدهای اندازه گیری انگلیسی درازا به وجود آمدند؟

نظام واحدهای اندازه گیری انگلیسی، از زمان های دور به دست آمده است، مانند

اینکه وقتی مردم روم باستان می خواستند طول چیزی را اندازه بگیرند، از قدم انسان استفاده می کردند. همان گونه که امروز در نظام اندازه گیری انگلیسی نیز فوت / پا یک واحد اندازه گیری درازا است و یا اینکه عرض یک انگشت، یا طول بند اول از انگشت اشاره، مبنای پیدا شدن اینچ بوده است.

تعداد شهرها و روستاها هم که بتدریج افزایش می یافت، مردم می خواستند فاصله (درازی راه) شهرهایشان را با یکدیگر بدانند.

۸-۱۷

برای این منظور رومی ها از واحدی استفاده می کردند که آن را مایل می نامیدند که واژه ای رومی به معنی یک هزار گام / قدم بود و به حساب آنان، هر گام برابر با دو قدم انسان امروزی بود و همچنین در روم باستان، برای اندازه گیری مسافت های زیاد، از آن استفاده می کردند..

اما آنها نمی توانستند میله ای به طول یک مایل درست کنند. بنابراین، موافقت کردند که اندازه درازای یک مایل برابر ۱۷۶۰ یارد باشد.

البته اینها راه های دقیقی برای اندازه گیری نبودند. چه در امپراتوری روم برای یک پا، تنها در یک زمان ۲۰۰ اندازه مختلف وجود داشت.

۸-۱۸

ساختن مقیاسی به درازای یک یارد ساده است.

هنری (هفتم – پادشاه انگلستان) میله ای به درازای یک یارد داشت که جنس آن از برنز بود.

۸-۱۹

 میله برنزی یارد

این میله برنزی به ۳ فوت / پا تقسیم شده بود و هر فوت هم ۱۲ اینچ بود.

برای اندازه گیری حیاط، مردم از طول بازوی یک انسان استفاده می کردند. امروزه نیز واحدی به نام یارد وجود دارد که در زبان انگلیسی به معنی حیاط است.

به کارگیری نظام واحدهای اندازه گیری انگلیسی درازا چگونه است؟

ایالات متحده امریکا و انگلستان تنها جاهایی هستند که عملاً از این نظام  استفاده می کنند.

واحدهای اندازه گیری که در امریکا رایج است از انگلستان گرفته شده و از این رو، آن را نظام اندازه گیری انگلیسی می نامند.

در دوره استعمار امریکا نیز مقیاس های اندازه گیری در هر مستعمره ای با مستعمره دیگر فرق می کرد. اما امروزه، به کار بردن واحدهای اندازه گیری یکسان در همه جا بسیار مهم تلقی شده است. از این رو، به کنگره امریکا اختیار دادند تا مقیاس های ثابتی برای وزن ها و

اندازه ها تعیین کند.

برای حفظ واحدهای وزن و اندازه، اداره استاندارد در واشنگتن انجام وظیفه می کند. مانند این که در آنجا میله ای از پلاتین وجود دارد که بطور شدید از آن نگهداری می شود. این میله اندازه درازا / مقیاس طول بشمار می رود.

واحدهای اندازه گیری را با واحدهای ثابتی که در واشنگتن است، مقایسه می کنند و به درستی آنها پی می برند.

در انگلستان هم همین گونه مقیاس های ثابتی وجود دارد و در رصدخانه گرینویچ – واقع در نزدیکی لندن – نگهداری می شود.

چگونه نظام واحد اندازه گیری متری درازا به وجود آمدند؟

۸-۲۰

حدود بیش از ۲۰۰ سال پیش، فرانسوی ها تصمیم گرفتند مقیاس های جدیدی درست کنند که بایستی برای استفاده ساده می بودند.

آنها این کار را با اندازه گیری یک چهارم محیط کره زمین شروع کردند. ولی یک چهارم محیط کره زمین مسافت بسیار زیادی است؛ بنابراین، این مسافت را به ده میلیون قسمت تقسیم کردند، و هر قسمت را یک متر نامیدند و به این ترتیب، در سال ۱۷۸۹ میلادی نظام واحدهای

اندازه گیری متری را به وجود آوردند.

به کارگیری واحدهای اندازه گیری متری درازا چگونه است؟

۸-۲۱

درازای متر کمی بیشتر از یارد است، اما آنقدر کوتاه است که می توان به آسانی از آن استفاده کرد.

نظام متری همانگونه که از اسمش پیدا است، برمبنای متر قرار گرفته است.

یک متر برابر با ۳۷/۳۹ اینچ است.

نظام متری بر اساس اعداد دهدهی تنظیم شده و از این رو، هر واحد درازا / طول، ده بار بزرگتر از واحد قبلی اش می باشد.

اگر روزی یک نظام بین المللی در باره وزن و اندازه ها در همه جا پذیرفته شود، به احتمال زیاد، نظام متری خواهد بود و امروزه در بیشتر کشورهای جهان پذیرفته شده است.

نسخه های معروف به درویشی

نسخه های معروف به درویشی:

دوستان نسخه های درویشی همیشه به صورت کپی هستند و نسخه اصلی آنها وجود ندارد .اینها توسط یک سری از انسانهای کلاهبردار و بعضی درویشان ساخته می شوند.که معمولا در بعضی موارد ۸۰ درصد از علایم مانند اسم مناطق کوهها و…. درست است و ۲۰ درصد بقیه حاصل فکر خیال پرداز آنهاست که معمولا ۹۹٫۹ درصد آنها جعلی و فاقد اعتبار است.در بعضی موارد هم کلا خطها و حروف کاملا اشتباه و تکراری کنار هم قرار گرفته اند بدون هیچ مفهوم خاصی که اینها را به مردم نا آگاه به عنوان نسخه معتبر می فروشند.به هیچ عنوان با نسخه های کپی کار نکنید و آواره و سرگردان بیابانها نشوید…

تعدادی از لغات و آوانگاری کتیبه های هخامنشی و معنای فارسی آنها

تعدادی از لغات و آوانگاری کتیبه های هخامنشی و معنای فارسی آنها:

۱٫eta به معنای “این
۲٫akart به معنای “ساخته نشده
۳٫axshina به معنای “فیروزه
۴٫ati به معنای “آن سوی
۵٫ayaumani به معنای “نا آزموده
۶٫ari که کلمه آریا نیز از آن مشتق شده است به معنای” شرور و سرکش
۷٫aruva به معنای” عمل
۸٫had به معنای “نشستن
۹٫hania به معنای “سپاه
۱۰٫zorah به معنای “نادرستی
۱۱٫sikabaro به معنای” عقیق
۱۲٫vashna به معنای” لطف
۱۳٫vardana به معنای “شهر
۱۴٫ varka به معنای “گرگ
۱۵٫vaj به معنای “درآوردن چشم
۱۶٫yam به معنای “دست درازی کردن
۱۷٫mard به معنای “فشردن
۱۸٫marika به معنای “مطیع
۱۹٫mania به معنای “برده خانگی
۲۰٫bav به معنای ” شدن و بودن
۲۱٫bara به معنای “تحمل
۲۲٫batugara به معنای “پیمانه
۲۳٫baga به معنای “خدا
۲۴٫baug به معنای “تحمل کردن
۲۵٫piru به معنای “عاج
۲۶٫partara به معنای “نبرد
۲۷٫nah به معنای “بینی
۲۸٫naiba به معنای “زیبا
۲۹٫duruva به معنای “محکم
۳۰٫dipi به معنای “کتببه
۳۱٫dahya یعنی سرزمین
۳۲٫darania یعنی زر
۳۳٫data یعنی قانون
۳۴٫tachara یعنی کاخ
۳۵٫jad دعا کردن
۳۶٫gashta زشت
۳۷٫kasaka سنگ قیمتی
۳۸٫kama آرزو
۳۹٫upasta کمک
۴۰٫isuva تبرزین
۴۱٫avahana دهکده
۴۲٫ardata نقره
۴۳٫path به معنای مسیر و راه
۴۵٫agree به معنای موافقت
۴۶٫shine به معنای درخشیدن
۴۷٫ vert به معنای چرخش
۴۸٫para به معنای پیشین

تفاوت فلز جدید و قدیم

تفاوت فلز جدید و قدیم:سلام دوستان در این مبحث در مورد سنس فلز جدید و قدیم و تفاوت عمق کاوش انها بحث خواهیم کرد.
در مورد اینکه فلزیاب جنس جدید و قدیم را با چقدر تفاوت عمق کاوش میکند نظرات مختلفی وجود دارد عده ای از کارشناسان و اپراتورهای خبره میگویند که تفاوت فلز جدید و قدیم ۳۰سانتی متر به ازای هر متر است یعنی فلزیابی که فلز جدید ۲۰*۲۰ را در ۲متر کاوش کند همان فلز اگر سالها در زیر خاک مانده باشد در۲۶۰ سانتی متر سنس خواهد کرد عده ای هم آنرا ۴۰سانتی متر و عده ای هم درست دوبرابر میداند یعنی  میگویند همان ۲۰*۲۰ را در ۴متر سنس میکنداخیرا من خودم این را به تجربه یافتم که تفاوت فلز جدید و قدیم چقدر است دوستی با فلزیاب خودش جسمی را در ۱۵۰سانتی متری با دستگاه خودش زده بود بعد از کاوش یک فلز مس به ابعاد۱۰*۱۰ از انجا بیرون امد من خودم دوباره آنرا در هوای آزاد و بیرون تست کردم همان فلزی را در زیر خاک در ۱۵۰ سانتی متری سنس کرده بود بیش از یک متر نزد و برایم معلوم شد که تفاوت فلز جدید و قدیم به ازای هر متر ۵۰ سانتی متر است این را عرض کردم که دوستانی که موقع خرید فلزی را در زیر خاک تست میکنند تفاوت ان را با فلز قدیم بدانند این یک تجربه بود از دوستان هر کس در این زمینه تجربه خاصی داشته باشد خوشحال میشوم که انرا در اختیار بنده قرار دهد

الفبای اورخون

کتیبه های ترکی ۳۰۰۰ ساله اهر ایران با الفبای اورخون:

کلید الفبای اورخون

الفبای اورخون که توسط “گؤک تورک”ها (GökTürklәr)  یا “ترکان آسمانی” ایجاد شده است.

۵۳-۱

یک نمونه سنگ نبشته خط اورخون که در آسیای میانه پیدا شده

۵۳-۲

کتیبه های ترکی ۳۰۰۰ ساله اهر ایران با الفبای اورخون

۵۳-۳

این کتیبه ها در سال ۱۳۷۵ در اراضی بین اهر و مشگین شهر و در یک متری زیر زمین  پیدا شده است . این دو عکس نمونه هزاران لوحه سنگی که پیدا شده  است می باشد. در این محل اشیاهایی از طلا هم پیدا شده است . نوشته ها به احتمال زیاد خط خصوصی الفبای اورخون می باشد.

۵۳-۴

این هم در سال ۱۳۷۴ در اطراف اهر پیدا شده ، لوحه طلا که روی آن با الفبای اورخون نوشته شده است.