هوم

هوم:

هوم نام نوعی شراب است که از گیاهی موسوم به هوم بدست می آید و بنا به برخی روایات، زرتشت با نوشیدن آن، در حالت خلسه به الهاماتی دست یافت.
هوم نامِ نوشابه‌ای مقدس بود که دینداران زرتشتی در زمانهایی ویژه می‌نوشیدند. همچنین هوم در زمان ساسانیان نامِ معمولی اشخاص بوده‌است. در هوم یشت از پارسایی بنامِ هوم نامبرده شده که به ظنِ ابراهیم پور داوود می‌توان وی را از پیامبرانِ پیش از عهدِ زرتشت شمرد.
بررسی ریشه واژه هوم

هوم را در زبان اوستایی هَئومه haoma می‌گفتند. این نام در زبانِ سانسکریت سومَ suma بوده‌است.
هوم چیست؟
موبدانِ عهدِ ساسانی بر این باور بودند که این گیاه انسان‌های پاک را می‌تواند به جهان دیگری رهنمون شود، چنانکه کرتیر موبد بلندپایه زرتشتی با نوشیدن این نوشابه به دیدار جهان پس از مرگ رفت. از اینرو امروزه می‌انگارند که شاید این نوشابه را از گیاه شاهدانه به دست می‌آورده‌اند. تاکنون بطورِ یقین نمی‌توانیم هوم را با یکی از گیاههای معروف در علمِ گیاهشناسیمطابق کنیم.
هوم در دنیای مینوی ایزد است و در گیتیگیاه است و درمان بخش است. هوم آسمانی، پسر اهورا مزدا است. فشردن این گیاه (کوبیدندر هاون برای به دست آوردن شیره گیاه) نوعی قربانی غیر خونین است. قربانی شدن اوموجب شکست شر است. او ایزدی است که در مراسم قربانی، قربانی می‌شود تا مردم به زندگی برسند.
مراسم هوم
مراسمِ هوم از مهم‌ترین مراسمِ مزدیسنا است و با آدابِ شست و شوی خاصی با سرودِ اوستا در مقابلِ مجمرِ آتش، پنج تا هفت ساقه از هوم با قدری آب زور و شاخه‌ای اورورام در هاون فشرده شده و قطراتِ حاصل از این مراسم را که از گیاهانِ فشرده شده بدست آمده پراهوم می‌گویند. در اوستا، یشتِ کوتاهی برای هوم سروده شده‌است. هوم و شیره یا افشره آن، خاصیت‌هایی دارد که موجب رویکرد مردمان به آن شده است. افدرین یا آندرنالین گیاهی موجود در آن خاصیت تسکین‌بخشی به هنگام درد دارد و نوعی مسکن طبیعی و نیرومند است. برخی پژوهشگران نیز گمان داده‌اند که منظور ازدارویی که در داستان زایش رستم به یاری سیمرغ برای بیهوشی و شکافتن پهلوی رودابه بکار رفته، هوم بوده است. نوشیدن افشره هوم که طبیعتی سرد دارد، موجب نوعی سرخوشی و شادی و احساس توانایی بیشتر می‌شود. نوشیدن مقدار زیاد یا غلیظ از افشره هوم، موجب تنگی عروق، بالارفتن فشار خون و سرگیجه و خواب‌آلودگی شدید می‌شود.
برای تهیه افشره هوم، مقدار کمی از ساقه‌های تازه یا خشک آنرا با اندکی آب در هاون می‌ریزند و می‌کوبند. برای بهترین نتیجه، معمولاً کوبیدن را تا
چند روز و با فاصله‌های چند ساعته تکرار می‌کنند. سپس عصاره به دست آمده را بار دیگر با میزانی از آب یا شیر رقیق می‌کنند تا نسبت نهایی نوشیدنی آماده شده، برابر با دو تا پنج در هزار باشد. یعنی دو تا پنج گرم ساقه هوم برای یک لیتر نوشیدنی.

تاریخچه سکه و پیدایش پول

تاریخچه سکه و پیدایش پول:

داد و ستد :

بشر به این نتیجه رسید که برای تهیه ی نیازهای خود باید به نوعی تعامل با سایر افراد جامعه بپردازد. یعنی با ارائه ی کالاهای تولیدی خویش به دیگران کالاهای مورد نیاز خویش را که توسط دیگران تولید شده بود تهیه نماید. این عمل در محیط ساده و کم دغدغه روستایی به آسانی و با تفاهم متقابل انجام می پذیرفت. به این عمل یعنی دادن یک کالا در قبال ستاندن کالای مورد نیاز دیگر داد و ستد یا مبادله کالا به کالا گفته می شود.

برای تهیه ی برخی از کالاهای تخصصی نیاز به سفر و جست و جو در روستاهای همجوار و یا دوردست بود. افرادی به نام بازرگان کالاهای مختلف را تهیه نموده و با خود در شهرها جا به جا می کردند و یا تعویض توافقی کالاها به تجارت پرداخته نیازهای مردم را به کالاهای مختلف بر طرف می کردند.

پیدایش پول :

برای آسانتر و بهتر انجام شدن مبادلات نیاز به کالاهایی به عنوان کالای حد واسط یا پول بود. پول اولیه می توانست شامل یک یا چندین کالای با ارزشی باشد که دارای برخی از ویژگیهای زیر است :

کمیاب باشد.

با ارزش باشد.

فاسد شدنی نباشد.

موارد مصرفی متعددی داشته باشد.

از قابلیت حمل و نقل آسان بر خوردار باشد.

با تغییر شکل- حجم- اندازه- ماهیت و ارزش خود را از دست ندهد.

بارزترین این کالاها فلزات بودند. ابزار و ادواتی مانند تبر-تیغه خنجر و … در ابتدا این نقش را بر عهده گرفتنه علاوه بر جنبه کاربرد ابزارها به عنوان پول نیز در معاملات مورد استفاده قرار می گرفتند. بازرگانان جهت ایجاد نظم بیشتر در معاملات از فلزات مختلف مانند آهن- سرب- مس- نقره- طلا و آلیاژهای حاصله از آن مانند برنز (ترکیب مس و قلع) الکتروم (ترکیب طلا و نقره) اشیایی به شکل شمش- مفتولهای سیمی باریک- میله- حلقه هایی شبیه دستبند و قطعاتی چهار گوش یا مدور و … تهیه نموده و در معاملات و مبادلات کالاها و یا املاک مورد استفاده قرار می دادند.

پول مفتولی :

ابتدایی ترین نوع پول شاید مفتولهای باریکی بود که به شکل فنر از دو طرف پیچیده شده و در قسمت میانی با زایده ای دسته مانند به هم مرتبط بودند . در معاملات روزانه از مفتول ها به شکل کامل و یا به صورت بریده هایی از آن استفاده می شد.به مرور زمان مفتولهای تابیده خرد و خردتر شده و عملا از چرخه خارج می شدند. کهنترین نمونه از این پول در موهنجوداروی پاکستان کشف شده است و در ایران نمونه هایی در منطقه ی “نوشیجان تپه” یافت شده است.

حلقه های مبادله ی کالا

بازرگانان با تولید حلقه های مبادلاتی کالا در وزن ها و اندازه های مختلف قدمی بلند در آسان تر شدن مبادلات کالا بر داشتند. این حلقه ها از جنس طلا- نقره- برنز- مس تولید شده و وارد چرخه ی بازار معاملات گردید. نمونه هایی از این حلقه ها در شوش یافت شده که متعلق به دو هزار سال پیش ار میلاد است.

نخستین سکه ها :

تاریخچه پیدایش سکه به قرن هفتم پیش از میلاد و یا بیشتر از آن میرسد. برخی معتقدند نخستین سکه ها در قرن هفتم پیش از میلاد در منطقه اژین با نقش لاک پشت ضرب شده است. برخی نخستین سکه ها را به سناخریب پادشاه آشور نسبت می دهند.

اما به اعتقاد هرودت نخستین سکه های استاندارد در حدود ۵۶۵ قبل از میلاد توسط کرزوس پادشاه لیدی ضرب گردید. این سکه ها در برابر حلقه های مبادلاتی دارای ویژگی های متعددی از قبیل وزن و جنس و عیار مشخص و ثابت بودند.

نقش ایجاد شده بر سکه ها در واقع اثر مهر دولتی کرزوس بود که استاندارد بودن سکه ها را تایید می کرد. کرزوس برای حمایت از اختراع خود قانون سختگیرانه ایوضع نمود. تولید سکه ها منحصرا در اختیار دولت بود و مجازات افرادی که مخفیانه به ضرب سکه می پرداختند مرگ بود.

در سال ۵۴۶ کوروش هخامنشی کشور لیدی را تسخیر نمود. با اینکه وی متوجه لزوم سکه و تاسیس ضرابخانه شده بود ولی مرگ به او این فرصت را نداد
لذا داریوش هخامنشی ( ۵۲۲-۴۸۶ ق . م ) اولین کسی بود که به ضرب سکه در ایران اقدام نمود

از آن به بعد در دوره های مختلف تاریخی سکه های متفاوت در این سرزمین ضرب گردیده است که که نقوش آنها بیانگر بسیاری از وقایع و آداب و رسوم مربوط به دوره خود می باشند. به عنوان مثال سیمای پادشاهان، انواع تاج ها، تزیینات لباس، آرایش مو و چهره، خط و تحول آن، القاب شاهان، قدرت زمان سلطنت آنها و همچنین نام شهرهای مرکزی که در آنجا ضرابخانه وجود داشته کمک شایانی به محققان و پژوهشگران تاریخ نموده است

ضرب سکه :

برای تولید سکه ها ابتدا قطعاتی از فلز استاندارد شده را با نام پولک یا قرص سکه در شکل و اندازه های مشخص و ثابت قالب ریزی و یا به صورت ورقه ی گرد می بریدند تا در حد امکان شرایط ظاهری جنسی و وزنی یکسانی داشته باشند. برای ایجاد تصویر و یا نوشتار بر روی این قطعات نیاز به دو قطعه قالب یا “سر سکه” و یا “درم میخ ” بود.

نوشتار و یا تصویر مورد نظر به شکل وارونه بر روی فلز نسبتا سخت قالب نقش شده و کنده کاری های لازم جهت ایجاد قالب بر روی آن انجام می شد.

یکی از سر سکه ها را به عنوان قالب زیرین (معمولا نقش روی سکه) بر روی پایه یا سندانی ثابت می کردند و قرص سکه (قطعه فلز استاندارد شده) مورد نظر را پس از گداختن در داخل کوره بر روی قالب زیرین قرار داده و با نهادن قالب رویی بر روی آن و زدن ضربه ی چکش اثر قالب ها بر روی قرص سکه منتقل می گردید و سکه تولید می شد. مجموعه این کارها در محلی با نام ضرابخانه یا درم سرا انجام می شد. به کارگزار یا تولید کننده ی سکه در دوره ی ساسانیان “میخ کار” و در دوره های متاخر تر “ضراب باشی” و یا “امین الضرب” می گفتند.

چندین مورد از گنجهای بزرگ کشف شده در دنیا

چندین مورد از گنجهای بزرگ کشف شده در دنیا:

۳۲(۱)

۳۲(۲)

۳۲(۳)

۳۲(۴)

۳۲(۵)

تاریخ و تمدن مازندران

تاریخ و تمدن مازندران:

پیش از ورود آریاییان به ایران و مازندران مردم بومی این منطقه از راه شکار و گله داری امرار معاش می کردند . مطالعات باستان شناسی در غارهای کمر بند و هوتر بهشهر حضور انسان در مازندران را به حدود ۹۵۰۰ پیش از میلاد می رساند. آریایی نژادان مهاجرت خود را از سرزمین های شمالی شرقی و مرزهای کنونی ایران در حدود هزاره سوم پیش از میلاد آغاز کردند با بومیان در آمیختند یا بر آنان فائق آمدند.مازندران کنونی بخشی از سرزمین گسترده تری است که در متون تاریخ از آن با نام« فرشوارگر» و « پتیسخوارگر» یاد کرده اند. محققان ، مازندران و گیلان را به سبب هم جواری و نیز به سبب اوضاع طبیعی و جغرافیایی مشابه، عموما” با هم می برند. و همه مناطقی که در جنونب دریای مازندران و میان آذربایجان و خراسان قرار دارند را یک ناحیه می دانند. از این حدود در زمان هخامنشیان در کتیبه بیستون نام پتشواریش ضبط شده است. طبری ها و مردها تیره های ساکن این ناحیه همواره به عنوان بهترین تیراندازان، کمان داران، فلاخن اندازان، شمشیر زنان، و زوبین اندازان در جنگ های شاهان هخامنشی با دولت های دیگر معرفی می شوند.
طبری ها و مردها در جنگ داریوش سوم با اسکندر مقدونی در « گوگمل » حضور چشمگیری داشتند و مسئول نگاهبانی شاهنشاه و خاندان او بودند اسکندر فاتح ایران نتوانست از طریق جنگ طبرستان را تسخیر کند.طبرستان به علت وضعیت خاص اقلیمی از ایام باستان جایگاه و پایگاه اقوام خاندان های حاکم بود. نخستین کسی که در نوشته های مورخان به عنوان حاکم شهرستان طبرستان از او یاد شده اتوفرادات یا فرهاد پارتی است. طبرستان به علت نزدیکی با سرزمین و دولت پارت تا انقراض اشکانیان عملا” زیر استیلای دولت اشکانی قرار داشت. در زمان دولت ساسانی نیز شاهنشاهی این ناحیه به فرمان یک شاه بود. چنانچه وقتی اردشیر بابکان به تخت نشست اداره این قسمت از ایران به دست « گشنسف شاه » یا « جسنسف شاه » بود.
واژه مازندران که از نظر جغرافیایی بخش بزرگی از طبرستان بوده است، در حوالی سده هفتم ه .ق جانشین نام طبرستان شد.

عده ای از مورخان و نویسندگان، ریشه واژه مازندران را از کلمه “ماز” به معنی “دژ” می دانند. در تاریخ آمده که مردم به فرمان “مازیار پسر قارن” سردار معروف طبرستان، برای جلوگیری از نفوذ اعراب در نقاط حساس این منطقه به احداث دژ پرداختند و مازندران را به صورت “ماز” + “اندرآن” به معنی “دژ در آن” می شناختند. حجازی کناری می نویسد: بعید نیست که مازندران، محل سکونت آریایی های مهاجر، نام خود را از خدای خود “ایندر” گرفته باشد. در این صورت مازندران از دو جزء “ماز” و “ایندر” تشکیل می شود. “ماز” به صورتهای مز، لها، مهی و مزی به معنی بزرگ، و ایندر (Indar)، نیز نام خدای آنان بود. مجموع این دو جزء “خدای بزرگ” و در تلفظ مازاندران یا مازندران “سرزمین خدایان” یا “سرزمین خدا” را افاده می کند.
برخی نیز نام مازندران را به شکل ماز + اندر + آن می‌دانند. ماز در زبان مازندرانی به زنبور عسل گفته می‌شود و کسانی که این ریشه یابی را پذیرفته‌اند معنای مازندران را “جایی که زنبور عسل در آن هست” می‌دانند.

سلسله های مشهوری که اغلب همزمان سرزمین مازندران را در دوره اسلامی در اختیار داشتند با ذکر شاهان افراد شاخص و زمان حکومتشان عبارتند از :

۱- آل قارن از سال ۵۰ قبل از هجرت تا سال ۲۲۴ ه .ق. محدوده حکومت این سلسله اغلب جبال مازندران بود و افراد شاخص آن عبارتند از : قارن پسر سوخرا، و نداد هرمز پسر سوخرا، مازیار پسر قارن.

۲-سلسله آل گاوباره از سال ۴۰ تا ۱۴۴ ه.ق. شاهان این سلسه اغلب در دشت مازندران و گرگانحاکم بودند افراد مشهور آن عبارتند از : دابویه پسر گاوباره، سارویه پسر فرخان بزرگ، اسپهبد خورشید پسر دازمهر( توضیح اینکه نام قدیم شهر ساری ، همان سارویه بوده که به فرمان فرخان بزرگ نام نهاده شد )

۳-شعبه دیگری از سلسله آل گاوباره با نام پادوسپانان که قلمرو حکومتشان غرب مازندران و رویان ، نور، کجور، و لاریجان بود، از سال ۴۰ تا ۱۰۰۲ ه.ق ( عهد شاه عباس کبیر صفوی ، نزدیک به یکهزار سال ) پادشاهان مشهور این سلسله پادوسپان اول پسر گاوباره، شهریار ابن پادوسپان، ملک بهمن پسر کیومرث بودند.

۴-پادشاهان باوند اسپهبدان از ۴۵ تا ۳۹۷ ه.ق. باوندیان به سبب حکومت در جبال مازندران یعنی قسمت های سوارکوه و دودانگه کنونی ساری ( فریم) ملک جبال خوانده می شدند. مشهور ترین ملوک این سلسله «باو» نوه « کیوس» برادر انوشیروان ساسانی ، اسپهید شروین پسر سرخاب شهریار پسر شروین بودند.

۵-آل و شمگیر یا ال زیار از سال۳۱۶ تا ۴۷۰ ه.ق. محدوده حکومت این سلسله شرق مازندران بود و شاهان مشهور آن مرداویج پسر زیار، قابوس ابن وشمگیر شمس المعالی، گیلانشاه پسر کیکاوس بودند.

۶-مرحله دوم حکومت باوندیان موسوم به اسپهبدان باوند از ۴۶۶ تا ۶۰۶ ه.ق. این سلسله بعد از تسلط بر آل زیار سرزمین طبرستان را متصرف شد. پادشاهان معروف آن اسپهبد حسام الدوله شهریار پسر قارن، شاه غازی رستم پسر الوله بودند.

۷-باوندیه معروف به کینخواریه ( دوره سوم سلاطین آل باوند) از سال ۶۴۷ تا ۷۵۰ ه.ق. حکام این سلسله بر نواحی آمل فرمانروایی داشتند و شاخص ترین آنها عبارتند از حسام الدوله اردشیر ابوالملوک، تاج الدوله یزدجرد.

۸-نمایندگان خلفا از سال ۱۴۴ تا ۱۶۹ ه.ق. اعراب مداوم و بالا ستقلال نتوانستند به سراسر مازندران و طبرستان دست یابند و حکومتشان در مدت ۲۵ سال همواره با تعرضات و جنگ سلاطین محلی مواجه بود. از این رو ناگزیر به ساختن پادگان های نظامی در دشت مازندران پرداختند . شاخص ترین این گروه از نمایندگان خلفا ابوالخصیب مرزوق سندی بود که ساری به دست اوگشوده شد.

۹-سادات حسنی و حسینی و مرعشیان بر خلاف نمایندگان خلفا می خواستند مازندران را به قدرت شمشیر خویش بگشایند از راه تبلیغ دین و مذاهب تشیع توانستند در بین طبقات مردم این سامان رسوخی عاطفی داشته باشند. تا اینکه پس از استقرار پایه های قدرت اقدام به خروج کردند و حدود ۷۵۰ سال در نواحی مختلف آمل، ساری، و جبال تسلط یافتند و فرمانروایان دودمان های محلی نیز به سبب علایق مذهبی وجود و تظاهر آنها را تحمل می کردند مشهورترین این سلسله از سادات مازندران عبارتند از حسن بنی زید ( داعی کبیر) ناصر کبیر ( ناصر الحق ) میر قوام الدین مرعشی ، سادات مرتضایی درهزار جریب.

۱۰-دیگر سلسله ها : در طول هزاره اول هجری هم زمان با حکومت دودمان متعددی که از آن ها نام برده شد. دست اندازی های دیگری هم از سوی فرمانروایان نواحی دیگر ایران و خارج از ایران به مازندران به عمل آمد که اهم آنها عبارتند از : طاهریان ، صفاریان، سامانیان، غزنویان، و همچنین تیموریان ، که دوران تسلط و جنگ و گریزشان کوتاه بود.

۱۱-از دوره صفویه به بعد زمان حکومت ملوک الطوایفی در مازندران به سرآمد و این سرزمین رسما” تابع حکومت مرکزی ایران شد. شاهان سلسله های صفوی افشاری، زندی و قاجاری مازندران را به عنوان ایالتی از ایلات ایران در اختیار داشتند.